- عضویت
- 2015/11/08
- ارسالی ها
- 22,523
- امتیاز واکنش
- 65,135
- امتیاز
- 1,290
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]کافهسینما – سید آریا قریشی: اژدها وارد میشود! از آن دست فیلمهایی است که فرصت را برای انواع تفسیرها و تأویلها فراهم میآورد و از این نظر پیچیدهترین فیلم جشنواره سی و چهارم تا به امروز است. دلیل این اتفاق هم هنر حقیقی در ساخت فضاهایی متفاوت و گاه متضاد، و شکل دادن کلیتی واحد از دل این فضاهای متفاوت است.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
یکی از اولین نکات غریبی که هنگام تماشای فیلم میتواند ذهن تماشاگر را درگیر کند، تمهید حقیقی مبنی بر تلفیق دو فضای متضاد است: فضایی غیر متعارف و توهمی با ایدههایی که پهلو به پهلوی سورئالیسم میزنند از یک طرف و فضایی مستندنما که در آن شخصیتهایی گاه سرشناس در مورد حادثهای که ظاهراً سالها قبل به وقوع پیوسته صحبت میکنند از سوی دیگر. ماجرا وقتی جالبتر میشود که بدانیم اژدها وارد میشود! از یک طرح روایی کلاسیک با آغاز و پایان مشخص و قطعی بهره میبرد؛ طرحی که به شکلی غیر کلاسیک و با رفت و برگشتهای مداوم زمانی و حتی ابهام در واقعیت داشتن بسیاری از وقایع نمایش داده شده در فیلم (واقعیت داشتن در جهان خود فیلم و نه دنیای پیرامون ما) روایت میشود. اژدها وارد میشود! با این تعاریف جمع نقیضین به نظر میرسد: جایی میان هنر کلاسیک، مدرن و پستمدرن. این تضادها شاید گاهی از نظر حسی ضرب یکدیگر را بگیرند، اما انسجام معنایی و روایی فیلم هرگز از بین نمیرود؛ ابعاد مختلف و ظاهراً جمعناشدنی فیلم همواره به یک سمت حرکت میکنند و این، اصلیترین برگ برنده حقیقی است.
میتوان فهرست این ابعاد متضاد را باز هم ادامه داد: اژدها وارد میشود! اثری ژانرگریز است. چطور میتوان چنین فیلمی را زیرمجموعه یک یا دو ژانر خاص قرار داد؟ اما بخش مهمی از جذابیت و گیرایی فیلم به خاطر استفاده از الگوهایی است که انگار مستقیماً از دل ژانرهای کلاسیک وارد دنیای فیلم شدهاند. ماجرای نیروهای نفوذی وارد شده به یک نهاد قدرتمند و تعقیب و گریز دنبالهداری که متعاقب آن به وجود میآید یک تریلر سیـاس*ـی درجه یک است و از طرف دیگر چطور میتوان سکانسهای داخل جزیره متروک را با آن قبرهای مخوفی که دور تا دور زندهها را گرفتهاند و با تضاد وهمآفرین میان روشنی داخل کشتی و تاریکی بیرون از آن دید و حال و هوای آثار ترسناک را به طور آشکاری در آنها حس نکرد؟ چطور میتوان به تماشای فضای داخل کشتی با آن شمعهای قرار گرفته روی چلچراغ نشست و به یاد دسته ای از ترسناکهای کلاسیک با آن حال و هوای غریب شان نیفتاد؟ با این میزان از تضادهای عمدی، اژدها وارد میشود! به فیلمی غیر قابل پیشبینی تبدیل میشود که هر لحظه میتواند تماشاگرش را به شکلی غافلگیر کند.
برداشتهای نمادگرایانه از چنین فیلمی کار خیلی سختی هم نیست. کافی است جزیره متروک را نمادی از ایران امروز در نظر بگیریم تا بسیاری از خط و ربطهای نمادین فیلم مشخص شوند. آن وقت میتوانیم متوجه شویم که بحث اژدها در فیلم استعاره از چیست و ماجرای دفن اموات در جزیره و تبعات آن قرار است چه چیزی را نشان دهد (عدم اشاره دقیقتر به این مسائل به خاطر این است که در صورت توضیحات بیشتر، بخش مهمی از داستان فیلم لو میرود). به نظر میرسداژدها وارد میشود! بیش از نمونهای چون پذیرایی ساده راه را برای برداشتهای نمادین از داستان و عناصر فیلم فراهم میکند. هر چند ایده اصلی پذیرایی ساده (توزیع پولی با منبع نامشخص میان مردم فقیر از سوی افرادی که هویتشان به درستی مشخص نمیشود) بسیار نمادین به نظر میرسید (ماجرای یارانه؟) اما شخصیتها کیفیتی گاه ضد نمادین پیدا میکردند (سکانس دفن جنازه نوزاد دقیقاً سکانسی در مورد دفن یا عدم دفن جنازه یک نوزاد است و نه نمادی از یک قشر خاص از جامعه؛ مگر آن که همان بحث همیشگی فقیر و غنی و مسائل بیربط به فیلم را پیش بکشیم). با این وجود به نظر میرسد حقیقی در اژدها وارد میشود! تلاش بیشتری برای ایجاد فرصت برداشتهای نمادین از فیلم داشته است. در مورد برخی از ایدهها احتمالاً اولین چیزی که به ذهن گروهی از تماشاگران میرسد این است که این ایده خاص قرار است نماد چه چیزی باشد. این میتواند یکی از ضعفهای فیلم تازه مانی حقیقی تلقی شود. اما اینجا هم شیوه روایی فیلم و فضاسازی عجیب و وهمآلود حقیقی به کمک فیلم آمده و اژدها وارد میشود! را از سقوط نجات داده است. با دیدگاهی نمادین، میتوان اژدها وارد میشود! را در یک کلام فیلمِ ایرانِ پس از توافق هستهای دانست: داستان قدرتی که سالها در گورستانِ بیگانگان مدفون شده و حالا دارد دوباره خودنمایی میکند. اما حیف است که کیفیت چنین اثری را با توجه به فیلم به عنوان اثری صرفاً نمادگرایانه پایین بیاوریم. اژدها وارد میشود! در عین حفظ تمام وجود نمادینش، اثری پیچیده با بازیهای روایی جذاب و اجرایی درخشان است.
سید آریا قریشی/ کافهسینما[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]کافهسینما – سید آریا قریشی: اژدها وارد میشود! از آن دست فیلمهایی است که فرصت را برای انواع تفسیرها و تأویلها فراهم میآورد و از این نظر پیچیدهترین فیلم جشنواره سی و چهارم تا به امروز است. دلیل این اتفاق هم هنر حقیقی در ساخت فضاهایی متفاوت و گاه متضاد، و شکل دادن کلیتی واحد از دل این فضاهای متفاوت است.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
یکی از اولین نکات غریبی که هنگام تماشای فیلم میتواند ذهن تماشاگر را درگیر کند، تمهید حقیقی مبنی بر تلفیق دو فضای متضاد است: فضایی غیر متعارف و توهمی با ایدههایی که پهلو به پهلوی سورئالیسم میزنند از یک طرف و فضایی مستندنما که در آن شخصیتهایی گاه سرشناس در مورد حادثهای که ظاهراً سالها قبل به وقوع پیوسته صحبت میکنند از سوی دیگر. ماجرا وقتی جالبتر میشود که بدانیم اژدها وارد میشود! از یک طرح روایی کلاسیک با آغاز و پایان مشخص و قطعی بهره میبرد؛ طرحی که به شکلی غیر کلاسیک و با رفت و برگشتهای مداوم زمانی و حتی ابهام در واقعیت داشتن بسیاری از وقایع نمایش داده شده در فیلم (واقعیت داشتن در جهان خود فیلم و نه دنیای پیرامون ما) روایت میشود. اژدها وارد میشود! با این تعاریف جمع نقیضین به نظر میرسد: جایی میان هنر کلاسیک، مدرن و پستمدرن. این تضادها شاید گاهی از نظر حسی ضرب یکدیگر را بگیرند، اما انسجام معنایی و روایی فیلم هرگز از بین نمیرود؛ ابعاد مختلف و ظاهراً جمعناشدنی فیلم همواره به یک سمت حرکت میکنند و این، اصلیترین برگ برنده حقیقی است.
میتوان فهرست این ابعاد متضاد را باز هم ادامه داد: اژدها وارد میشود! اثری ژانرگریز است. چطور میتوان چنین فیلمی را زیرمجموعه یک یا دو ژانر خاص قرار داد؟ اما بخش مهمی از جذابیت و گیرایی فیلم به خاطر استفاده از الگوهایی است که انگار مستقیماً از دل ژانرهای کلاسیک وارد دنیای فیلم شدهاند. ماجرای نیروهای نفوذی وارد شده به یک نهاد قدرتمند و تعقیب و گریز دنبالهداری که متعاقب آن به وجود میآید یک تریلر سیـاس*ـی درجه یک است و از طرف دیگر چطور میتوان سکانسهای داخل جزیره متروک را با آن قبرهای مخوفی که دور تا دور زندهها را گرفتهاند و با تضاد وهمآفرین میان روشنی داخل کشتی و تاریکی بیرون از آن دید و حال و هوای آثار ترسناک را به طور آشکاری در آنها حس نکرد؟ چطور میتوان به تماشای فضای داخل کشتی با آن شمعهای قرار گرفته روی چلچراغ نشست و به یاد دسته ای از ترسناکهای کلاسیک با آن حال و هوای غریب شان نیفتاد؟ با این میزان از تضادهای عمدی، اژدها وارد میشود! به فیلمی غیر قابل پیشبینی تبدیل میشود که هر لحظه میتواند تماشاگرش را به شکلی غافلگیر کند.
برداشتهای نمادگرایانه از چنین فیلمی کار خیلی سختی هم نیست. کافی است جزیره متروک را نمادی از ایران امروز در نظر بگیریم تا بسیاری از خط و ربطهای نمادین فیلم مشخص شوند. آن وقت میتوانیم متوجه شویم که بحث اژدها در فیلم استعاره از چیست و ماجرای دفن اموات در جزیره و تبعات آن قرار است چه چیزی را نشان دهد (عدم اشاره دقیقتر به این مسائل به خاطر این است که در صورت توضیحات بیشتر، بخش مهمی از داستان فیلم لو میرود). به نظر میرسداژدها وارد میشود! بیش از نمونهای چون پذیرایی ساده راه را برای برداشتهای نمادین از داستان و عناصر فیلم فراهم میکند. هر چند ایده اصلی پذیرایی ساده (توزیع پولی با منبع نامشخص میان مردم فقیر از سوی افرادی که هویتشان به درستی مشخص نمیشود) بسیار نمادین به نظر میرسید (ماجرای یارانه؟) اما شخصیتها کیفیتی گاه ضد نمادین پیدا میکردند (سکانس دفن جنازه نوزاد دقیقاً سکانسی در مورد دفن یا عدم دفن جنازه یک نوزاد است و نه نمادی از یک قشر خاص از جامعه؛ مگر آن که همان بحث همیشگی فقیر و غنی و مسائل بیربط به فیلم را پیش بکشیم). با این وجود به نظر میرسد حقیقی در اژدها وارد میشود! تلاش بیشتری برای ایجاد فرصت برداشتهای نمادین از فیلم داشته است. در مورد برخی از ایدهها احتمالاً اولین چیزی که به ذهن گروهی از تماشاگران میرسد این است که این ایده خاص قرار است نماد چه چیزی باشد. این میتواند یکی از ضعفهای فیلم تازه مانی حقیقی تلقی شود. اما اینجا هم شیوه روایی فیلم و فضاسازی عجیب و وهمآلود حقیقی به کمک فیلم آمده و اژدها وارد میشود! را از سقوط نجات داده است. با دیدگاهی نمادین، میتوان اژدها وارد میشود! را در یک کلام فیلمِ ایرانِ پس از توافق هستهای دانست: داستان قدرتی که سالها در گورستانِ بیگانگان مدفون شده و حالا دارد دوباره خودنمایی میکند. اما حیف است که کیفیت چنین اثری را با توجه به فیلم به عنوان اثری صرفاً نمادگرایانه پایین بیاوریم. اژدها وارد میشود! در عین حفظ تمام وجود نمادینش، اثری پیچیده با بازیهای روایی جذاب و اجرایی درخشان است.
سید آریا قریشی/ کافهسینما[/BCOLOR]