VIP ۞ تـاریــخ بـاســتان۞

☾♔TALAYEH_A♔☽

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/18
ارسالی ها
35,488
امتیاز واکنش
104,218
امتیاز
1,376
مدتى بعد فرقه اى دیگر از روحانیون جادوگر آئین لائوتسه به ظهور رسید. این فرقه ((عامه زوال )) نام داشت . مؤ سس آن ((چانک چو)) بود و پیروان زیادى پیدا کرد. این فرقه از قرن دوم میلادى تاکنون در چین حضور دارد. پیروان این فرقه فراوان هستند.
۳ در سال ۱۶۵ میلادى یکى از امپراطوران چین به نام ((هوان )) به آئین ((تائو)) رسمیت داد. او ابتدا معبد ((لاتوتزو)) را بنا کرد و خود، هدایاى فراوانى تقدیم کرد. این عمل رسمیت آئین ((تائو)) را به دنبال داشت . در قرن هفتم میلادى خاقان چین((لى تى مین )) به این مذهب ایمان آورد و ان را مستقل ساخت . طالبان علوم غریبه و فنون جادوگرى به این مذهب روى آوردند. چینیان در صدد برآمدند تا در مقابل مذهب ((بودائى )) که یک آئین وارداتى از هند به چین بود، از فرهنگ و اساطیر ملى خود که میراث نیاکان شان بود، حراست نمایند؛ لذا به دنبال شخصى برآمدند که بتواند با بودا رقابت نماید. آنان ((لائوتزو)) را مناسب دیدند و او را بالا بردند تا که در مقام خدائى قرارش دادند. به او لقب ((خاقان عالم اسرار)) دادند و معابد فراوانى به نام او ساختند. و به تقلید از بودائیان ، راهبان و مرتاضان زیادى در معابد لائوتزو گرد آوردند. سرانجام ((تائوئیزم )) را به عنوان دین ملى و رسمى کشور خود قبول کردند. آئین تائو در گسترش عقاید خرافى و اوهام نه تنها کمرنگ نگردید، بلکه روز بروز بر تعداد خدایان افزوده مى شد. ((خاقان عالم اسرار)) بالاترین مقام را به دست اورد.
لائوتزو در کنار او قرار گرفت و در نتیجه موجود سومى به نام ((کنگ یائو)) سردار ارواح مجرده و روانهاى آسمان پدید آمد. این سه هیکل (خاقان لائوتزو کنگ یائو) به اتفاق موجودى به نام ثالوثى را تشکیل مى دهند که به نام ((سه گوهر طاهر))ملقب اند. غیر از اینها ((هشت روان جاوید)) دیگر به اتفاق ((خدایان کانون خانوادگى و محافظ دروازه و خداى شهر))، همه بر جهان حکومت مى کنند
 
  • پیشنهادات
  • ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    images-10.jpg




    پرستش ارواح و خدایان فراوان


    ادیان و عقاید باستانى چینیان از آغاز تا ظهور ((لائوتسه )) و ((کنفوسیوس )) که همزمان در حدود قرن ششم قبل از میلاد زندگى مى کردند، آن گونه که گذشت ، ابتدا بر پرستش ارواح و خدایان فراوان دور مى زد. خداى مذکر ((شانک تى )) نام داشت که وظیفه او کیفر و پاداش ‍ افراد در این جهان بود. خداى مؤ نث ((هاتن )) نام داشت . این دو خدا، خدایان امپراطوران چین بوده است . روح پرستى بعد دیگر عقاید باستانى چین بوده است ؛ ارواح نیاکان به یارى فرزندان مى آمده و در امور زندگى آنان مؤ ثر بوده است ؛ و باید رضایت ارواح را با پرستش و نیایش آنان جلب نمود. در پرستش ارواح نیاکان باید ترتیب خاصى رعایت مى شد؛ ابتدا ارواح اجداد مادرى و سپس ارواح نیاکان پدرى پرستیده مى شد. چینیان بر این باور بودند که آسمان یعنى پروردگار؛ و این خدا خودش ‍ چیزى نمى گوید، بلکه کسى را ماءمور مى کند که فرامین و دستوراتش را در میان جوامع بشرى رواج دهد و این امپراطور است که فرستاده و ماءمور خداى آسمان مى باشد و فرزند خدا آسمان نیز هست . بدین سان ، امپراطور، فرزند، نماینده و فرستاده آسمانى خدا بود که فرمانش از دو جهت مطاع بود . و این است که وقتى قدرت سیاسى و روحانى با هم جمع مى شوند، استبداد دینى که بدترین شکل استبداد سیاسى است ، بر جامعه حاکم مى شود.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    خدایان نر و ماده ؛


    اقوام چینى باستان بر این عقیده بودند که در جهان دو اصل حکومت مى کند؛ یکى : نر یا مثبت یا نور، و دیگرى : ماده یا منفى یا تاریکى . تا زمانى که این دو نیروى متضاد با هم هماهنگ هستند، امور جهان بر محور رضایت و خوشبختى جامعه دور مى زند. با دگرگونى در تعادل این دو نیرو، جهان نیز با تحولات و دگرگونى هاى خطرناکى مواجه مى گردد. اگر جامعه بخواهد این خدایان دوگانه که در وجود آدمى و نیز دیگر موجودات ، هماهنگى ایجاد مى کنند براى همیشه هماهنگ باشند، باید تائو (نظم عمومى و کلى جهان ) خود را در حد اعتدال قرار دهد تا از هر گونه ناگوارى و شر و رنج در امان باشد. خداى مذکر عامل خیر و برکت ، ((یانگ )) نام دارد و خداى ماده ((بین )) عامل انفعال و سکون مى باشد. آسمان را ((یانگ )) و زمین را ((یین ))، تابستان و گرما را ((یانگ )) و زمستان و رطوبت و سطح داخل اشیاء را ((یین )) مى گویند. از این رهگذار بود که مذهب و فلسفه دو آلیسم (ثنویت و دو گانه پرستى ) در میان مردم چین باستان رواج یافت که به تدریچ پلى ته ایسم (چند خدائى ) جاى آن را گرفت و خداى باران ، خداى محصولات کشاورزى خداى برف ، خداى آتش و… پدیدار شدند

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    همان طور که ذکر شد، یکى دیگر از ابعاد عقاید باستانى چین پرستى ارواح نیاکان بود. پرستش ارواح نیاکان بعدها تبدیل به پرستش ارواح شوهران براى ((زنان )) گردید؛ به استثناى شاهان و امپراطوران چین که خداى آسمان را فرزندى و نمایندگى مى کردند و مردم مجبور به پرستش و اطاعت از آنان بودند. پرستش ارواح شوهران توسط زنان ک حکایت از پیشینه طولانى نظام مرد سالارى در چین دارد. در چنین جامعه اى زنان از محرومترین طبقات جامعه بودند؛آنان حق دختر زائیدن نداشتند و اگر دخترزائیدن مظهر خشم و غضب ارواح نیاکان بود. نظام بـرده فروشى (زن و دختر فروشى ) در چین به دلیل وجود این عقاید بسیار پر رونق بوده است دخالت ارواح نیاکان در کلیه امور زندگان ، در غم و شادى و… از جمله باورهاى چینیان باستان بود. براى جلب رضایت ارواح علاوه بر پرستش ‍ باید هدیه اى تقدیم مى شد و این هدیه باید توسط فرد کهن سال خانواده تقدیم ارواح نیاکان مى گردید.
    در آئین باستانى چین جامعه روحانیت وجود نداشت و فرد بزرگ خانواده ، مراسم مذهبى را انجام مى داد.
    در میان عقاید باستانى چین ، عقیده به ارواح ، زمین ، آب ، کوه ، جنگل و… دیده مى شود. چینیان زمین را مقدس مى دانستند؛ به این صورت که : خانه به زن تعلق داشت ، مرد باید در خانه بر روى زمین یا حصیر خانه با همسران خود نزدیکى کند تا مادر زمین او را بارور نماید و در این هنگام ارواح نیاکان مادرى حضور یابند و در جنین حلول کنند.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    زمین پرستى ؛


    زمین پرستى ریشه در غلبه نظام کشاورزى چین دارد. اصولا مشخصه تمدن چین کشاورزىاست . در هر قریه و دهکده اى تپه اى از گل و خاک به علامت حاصلخیزى زمین افراشته وبر قله آن درختى مى کاشتند و اطراف آن را نهال هاى مقدس مى کشاتند. آن خاک را ((شیى)) مى گفتند و این مکان را مرکز مذهبى و محل عبادت روستا قرار داده بودند که تشریفات وآداب ویژه اى نسبت به خدایان را به دست مى آوردند. این مراسم در هر فصلى به مناسبتبذر افشانى یا رشد اشجار و برکت محصولات انجام مى شد. تا این که عصر امپراطورانچین به صورت بهترى در آمد و مراسم مزبور به وسیله امپراطور انجام مى گرفت . زیراعقیده داشتند که انجام مراسم توسط امپراطور، محصولات کشاورزان را چند برابر مى کندو درختان بارورتر مى شوند آسمان پرستى ؛
    پرستش زمین به تدریج از رونق افتاد و جاى آن را آسمان پرستى گرفت . در عصر سلطنت ((شانگ ها))، معبودى به نام ((تى یاشانگ تى )) مورد پرستش و عبادت عموم قرار داشت . او خداوندگار جهان علوى یا خاقان آسمانها پنداشته مى شد. پادشاهان براى به دست آوردن برکت آسمانها و باران به او متوسل مى شدند. مقام و مرتبه آسمان را بالاتر از زمین مى دانستند. در هنگام رزم ، به وسیله کاهنان ، رضایت ((شانگ تى )) را طلب مى کردند. وقتى خاندان چو به سلطنت رسیدند، به جاى ((تى )) خداى آسمان را به ((تین )) ملقب کردند. ((تین )) یعنى ((آسمان )) که منزلگاه ارواح عالیه و مقام مقربین است . پادشاهان خاندان چو و خاندان خاقان همیشه رابـ ـطه خود را با آسمان نگاه مى داشتند و همه ساله در ایام ویژه اى از سال ، پادشاه به منظور اهداء قربانى ها و نیاز به درگاه خداى آسمان در محرابى که در جنوب پکن به نام آسمان بنا کرده بودند، مراسمى انجام داد و هدایائى از بخور معطر و موى بز و مقدارى سنگ با ارزش و ابریشم خام و طعام و نوشید*نی و غلات عرضه مى داشت . خاقان نه مرتبه پیشانى بر خاک مى سود. مردم چین بر این باور بودند که بدون انجام این اعمال هرگز میان زمین و آسمان توافق و اعتدال و وحدت صورت نخواهد گرفت .

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ارواح خیر و شر؛


    در باور چینیان دو نوع روح وجود داشت که در تمام زوایاى جهان طبیعت متفرقند؛ ارواح مفیده و ارواح موذیه که صفات شیطانى دارند و در اطراف منازل آدمیان پراکنده اند و نیز در اماکن خالى و متروکه ، در تاریکیها و جنگلها و… به ویژه در شبها متعرض افراد مى شوند، گاهى به صورت جانوران و درندگان و گاهى به صورت حیوانان اهلى در آمده و آدمیان را آزار مى دهند. ارواح مفیده در گروه ((شین )) و گروه ارواح موذیه در ((گوى )) قرار داشتند.
    ارواح مفیده (شین ها) در آسمان و اراضى بارور و درختان سنگهاى قیمتى و آفتاب و ماه و ستارگان و ابر و باران و آتش و دریا و نباتان سودمند زندگى مى کنند. ارواح نیاکان از نوع شین ها هستند. در حالى که ارواح موذیه (گوى ها) در تاریکیها زندگى مى کنند و اگر انسانها به نور چراغى متوسل نشوند، در معرض خطر آنها قرار مى گیرند. لذا مردم چین براى نجات از ضرر ارواح موذیه به روحانیون مذهب تائو و جادوگران دیگر مذاهب پناه مى بردند.
    آنان راه دیگرى نیز براى نجات مى جستند و آن آویزان کردن ((مجسمه خروس )) در منازل و سر در خانه ها بود. در روز اول سال منازل را جادو مى کردند تا از وجود ارواح شرور پاک گرداند
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    جاودانگى ارواح ؛


    مردم چین عقیده داشتند که ارواح اموات براى همیشه داراى حیات و زندگى هستند و بازندگان در تماس اند. هر وقت زندگان یادشان کنند، فورا حاضر مى شوند و مى توان با آنان سخن گفت و مشورت کرد. ادعیه و اوراد و قربانى و هدیه ، راه مناسب ارتباط با عالم ارواح است . ارواح از ماده خوردنیها و نوشیدنیها نمى خوردند ک بلکه جوهر لطیف و روحانى آنها را جذب مى کنند و صورت مادى خوراکى ها را روحانیون میل مى کنند. از این رو، مردم چین مراسم تدفین اموات را با مراسم خاصى انجام مى دادند. افراد ثروتمند، در هنگام دفن اموات ، تمام اشیاء و اموال متوفى را از قبیل ظروف ، اسلحه شکارى و سگ شکارى و اسب او را زنده به خاک مى سپردند. گاهى افراد انسان را همراه متوفى خاک مى کردند تا به کارهاى ضرورى متوفى رسیدگى کند. در هر خانه اى ضریحى قرار مى دادند تا همیشه به یاد نیاکان خود باشند. در مقابل این ضریح عقد و ازدواج ما بین عروس و دامان انجام مى گردید و در برابر قبور خضوع و خشوع خاصى مى کردند تا رفع گرفتارى هاى مادى و معنوى خود را بکنند. در فصل بهار و پائیز به زیارت قبور نیاکان مى رفتند و هدایاى خوردنى نثار مى کردند و بر اوراق ، نقش پتو و لحاف و اقمشه را نقاشى مى کردند تا ارواح از سرما و گرما خود را حفظ کنند
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    دوره اشکانی با بار تکاپویی ۴۷۰ ساله و هنر و معماری نیز حرف زیادی برای گفتن دارد. این دوره خودبه‌خود نزدیک به پنج سده از زندگی مردم قلمروی گسترده را در تنها چهارراه جهان باستان داشته و می‌تواند شاهد دگرگونی‌هایی پر جانبه باشد. اما در اینجا نیز سکوت تاریخ محلی وحشتناک است. در اینجا نیز باید دستی از دور بر هنر داشته باشیم! به‌ویژه هنگامی‌که پای هنر قومی و مردمی در میان است که از سویی مرزبانان فرهنگ ملی در برابر هجمه اسکندریان هستند و از دیگر سوی داستان‌سرایان حماسه‌های ملی.واقعیت این است که وجود هخامنشیان نیرومند در پشت سر عامل بزرگی بود برای استقلال اشکانیان در برخورد باهنر. آن شتابی که در زمان بنیان‌گذاری فرمانروایی هخامنشی در زمان کوروش و اندام بخشیدن به آن در زمان داریوش محسوس است، در رمان اشکانیان دیگر وجود نداشت. شاهنشاهی شکل خود را گرفته بود و به‌رغم حمله اسکندر و رفتارهای جانشینان او، هنر پارتی می‌توانست با تکیه‌بر تبار خود و پیشینه هنری موجود در کشور چندان هم اسیر دغدغه نباشد. به سخن ساده، پارت‌ها حتماً این احساس را داشته‌اند که بی‌بته نیستند و در کشوری فرمان می‌رانند که پیش از اسکندر بزرگ‌ترین قدرت جهان شناخته‌شده بود و بر همه منطقه سروری می‌کرد. علاوه بر این نکته‌ای که بسیار مهم است، این است که پارت‌ها از ژرفای آسیا با گوهر فرهنگی بسیار اصیل و کهن بودند و چنین نبودند که در برابر هنر یونان بی‌پشتوانه و سلاح باشند. سد سکندر شدن در برابر میل به ماندگاری اسکندریان و سرانجام به فروپاشی کشاندن فرمانروایی کهن یونان و بستن راه مشرق زمین به روی لژیونهای رومی هم هنری است که حتماً تکیه‌بر فرهنگ و مدنیتی ارجمند می‌داشته است.

    2019_5c458444f1441_tarikhema.jpg

    آثار هنری یافت شده از پارتیان در Dura-Europos
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    اشکانیان با ترک خاستگاه خود در گوشه شمال شرقی فلات ایران و با گزیدن تیسفون به پایتختی خود ثابت می‌کنند که نقش بین‌النهرین در بازار سیاست جهانی را دریافته بوده‌اند و چنین نبوده است که باروح زمان بیگانه بوده باشند. بنابراین چنین قومی را نمی‌توان بیگانه باهنر ملی یافت. وجود کراهت از هنجارهای بیگانه نیز در این قوم نمی‌تواند چندان شگفت‌انگیز باشد.

    در اینجا بی‌درنگ باید این نکته را هم یادآور شد که هنگامی‌که سخن از پاسداری فرهنگ ملی می‌رود، نباید چنین انگاشت که عزمی و نهضتی سازمان‌یافته آگاهانه در برابر هنر بیگانه ایستاده است! بلکه چنین بوده است که خویی ساده و درعین‌حال شیفیه سنت‌های خودی نمی‌توانسته است و نمی‌خواسته است آغـ*ـوش خود را به روی هنرو هنجارهای بیگانه باز نگه دارد. بنابراین به نظر می‌رسد آنجا که روستؤتسف از واکنش هنر پارتی در برابر هنر یونانی صحبت می‌کند، باید این واکنش را بیشتر غریزی دانست تا از سر روشنفکری! روستوتسف بر آن است که هنر اشکانیان بااندام گرفتن فرمانروایی آنان بر هنر شمال غربی هند، افغانستان و در چین در هنر خاندان هان، جنوب روسیه، بین‌النهرین و بخش بزرگی از آسیای مقدم رخنه کرد و برای چند قرن سبک الوان پارتی سبک آرایشی اروپای مرکزی و غربی (گوتیک) شد و سرمت های روسیه در تحول هنر رومی تأثیر گذاشتند.

    روستوتسف در بررسی مفصل و منحصربه‌فرد خود، روبه‌رو نگری (تمام‌رخ) را عمده‌ترین ویژگی هنر اشکانی در نمایش انسان و جانور می‌داند و وسواس در نشان دادن موشکافانه اجزاء. و این جزئیات به‌گونه‌ای هستند که می‌توان خدایان و قدیسان را بازشناخت. دستاوردهای باستان شناسان از دورا-اروپوس (از ۱۹۲۱ میلادی به بعد) و یافته‌های هنر پارتی از افغانستان (قلمرو پادشاهی بلخی-یونانی) بیشترین و تعیین‌کننده‌ترین آثار هنر پارتی را برای سنجیدن این هنر در اختیار مورخان قرار داده است. نباید ازنظر دور داشت که هر دو منطقه مدتی طولانی‌تر از فلات ایران در دست جانشینان اسکندر بوده است. نکته پراهمیت دیگر اینکه با حضور طولانی مقدونیان و یونانیان در این دو منطقه می‌توان در انتظار یافته‌های کاملاً هلنی هم بود، که الزاماً ربطی به هنر پارتی ندارند. از همین روی از دیرباز بررسی دانشمندان روی آثار دوره اشکانی به برداشت‌ها و نظرهای متفاوتی انجامیده است و هنوز اتفاق‌نظری قابل تکیه فراهم نیامده است. البته هنگامی‌که سخن از رخنه هنر پارتی به مغرب زمین می‌رود اتفاق‌نظری نسبی به چشم می‌خورد.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    2019_5c458447629f1_tarikhema.JPG

    شاخهای از نوشید*نی رایتون با شیر پروتوم، ایران، دوره پارت
     
    بالا