۱۰ باور غلط که از پیشرفت روند طراحی جلوگیری خواهد نمود
طراحی مهارتی جذاب است.
ایده ها به واسطه ی طراحی در معرض نمایش قرار می گیرند
و می توان آنها را به وسیله ی اشکال و رنگ های ایجاد شده با ابزاری ساده به دیگران نشان داد.
به همین خاطر است که افراد بسیاری به یادگیری طراحی علاقه مند می شوند.
اما متاسفانه، برخی مواقع دستیابی به چنین مهارتی غیرممکن به نظر می رسد.
در این مقاله خواهید آموخت که گرچه طراحی مهارتی دشوار است،
اما این قدرت ذهن انسان است که دستیابی به موفقیت را دشوارتر می سازد.
این موانع ذهنی قدرت یادگیری را کاهش داده و در افراد محدودیت ایجاد می کنند.
۱. طراحی مهارتی فردی و ساده است
این جمله که « من نمی توانم طراحی کنم» گول زننده است.
اغلب مردم در طراحی اشیا به آن شکل که به واقعیت نزدیکتر باشد، مهارت ندارند
و از این جهت این عدم مهارت را به حساب عدم توانایی در طراحی به صورت کلی نهاده و از ادامه ی راه منصرف می شوند که در این صورت تلاشی برای یادگیری انجام نمی گیرد.
اما این عقیده از کجا نشات می گیرد؟ در زمان کودکی همه ی ما قادر به طراحی بودیم.
البته شاید تا هنگامی که سایر کودکان مهارت بیشتری کسب نکرده بودند.
با ملاک های واقع گرایانه بودن یک طراحی آشنا شدیم و آنها را با طراحی های خود مقایسه نمودیم،
اما شباهتی نداشتند؛ پس بنابراین از تلاش دست کشیده و به این نتیجه رسیدیم که مهارت طراحی نداریم.
این جمله به کمتر بودن مهارت اشاره دارد، درست مثل وقتی که می گوییم « من نمی توانم آشپزی کنم» که یعنی « نمی توانم خوب آشپزی کنم»،
و با جملات « شنا کردن بلد نیستم» و « شطرنج بلد نیستم» متفاوت است.
تخصص های بسیاری برای هر مهارت وجود دارد.
اول اینکه میان ۰ « نمی توانم» و ۱ « کمی بلدم» تفاوت زیادی نهفته است.
همینطور سطوح دیگر، که رسیدن به هر یک از این سطوح سخت تر از سطح قبل است.
اگر ۱۰ را عالیترین سطح بدانیم، که دستیابی به آن مثل سرعت نور غیرممکن است،
هنوز هم می توانید ادامه دهید، اما هر چه جلوتر می روید، آهسته تر خواهید بود.
نکته ی عجیب این است که بیشتر مردم تنها دو سطح برای طراحی قائل هستند،
یا سطح ۰ ( نمی توانم) و یا سطح ۱۰ ( بسیار حرفه ای هستم).
اگر شما طراحی فردی را دوست داشته باشید، یعنی می تواند طراحی کند
و برعکس اگر دوست نداشته باشید، یعنی نمی تواند.
گرچه عقیده ی ساده ایست اما همین رویای شما در خصوص نقاشی را بر هم خواهد زد.
چطور می توان فضای خالی میان این دو سطح را با یک پرش طی نمود؟
اما حقیقت این است که طراحی نیز مانند آشپزی سطوح مختلفی دارد.
سطح ۰ برای فردی در نظر گرفته می شود که توانایی به دست گرفتن قلم و ایجاد خطوط را بر روی کاغذ ندارد.
اگر شما قادر به انجام این کار هستید یعنی حداقل در سطح ۱ قرار دارید.
توجه داشته باشید که این عقیده ی شخصی است و بر پایه ی تحقیقات علمی قرار ندارد.
با توجه به تعریف شما از « مهارت طراحی» این عقیده قابل تغییر است.
۱. قلم را به دست گرفته و خطوط رسم می کنید.
۲. برخی اشکال ساده ی هندسی را رسم می کنید، اما کنترل کامل بر روی نداشته و به صورت کامل شکل نمیگیرند.
می توانید خطوط یک نقاشی را تقلید کنید.
۳. برخی اشکال هندسی ساده را رسم می کنید.
۴. در رسم خطوط کلی تصویر و رنگ آمیزی از روی تصویر نمونه مهارت دارید.
۵. برخی مراجع تصویری در ذهن دارید که بدون نگاه کردن از روی آنها، می توانید طراحی کنید.
۶. می توانید از جهان حقیقی طراحی کنید و طرحی جدید از واقعیت رسم کنید ( مثلا یک حالت انسان که تا به حال ندیده اید).
۷. نه تنها خطوط بیرونی تصویر را به خوبی رسم می کنید، بلکه مهارت پایه را کسب کرده و سایه زنی و همچنین ایجاد عمق و بافت را فراگرفته اید.
۸. طراحی شما واقع گرایانه نیست اما برای سایرین قابل تشخیص و صحیح است.
۹. طراحی تصوری شما از تصویر اصلی غیرقابل تشخیص بوده و یا شاید حتی سبک بهتری از حقیقت داشته باشد.
شما می توانید با مداد و قدرت ذهن خود دنیاها و ابعاد جدیدی با سرعت بالا خلق کنید.
۱۰. در این مرحله می توانید هر چیزی را طراحی کنید، و حتی اشیای غیرواقعی را طبیعی تر از واقعیت آن جلوه دهید.
چیز جدید دیگری برای یادگیری باقی نمانده است.
همانطور که اشاره شد، فاصله ی میان سطوح به تدریج طی خواهد شد
و این یعنی مدت زمان بیشتری برای گذر از هر سطح نیاز خواهد بود.
همچنین سطوح پایین تر راحت تر فراگرفته می شود.
طبیعتا مبتدیان(۱-۲) و مبتدیان ماهر(۳-۴) بیشتری نسبت به طراحان حرفه ای (۵-۷) وجود دارند.
افراد کمی در طراحی کهنه کار (۸-۹) بوده و هیچ هنرمند کاملی (۱۰) وجود ندارد.
افرادی که در سطح کهنه کار هستند، بقیه ی عمر خود را در این سطح می مانند.
اما چرا بیشتر مردم تنها دو سطح را مشاهده می کنند؟
به این خاطر که تشخیص طراحی مورد علاقه ی شما از طرحی که دوست ندارید قابل تشخیص است و این زمانی رخ می دهد که در طراحی مبتدی باشید.
برای تشخیص تفاوت سبک ها و اشتباهات در تصاویر زیبا باید مهارت بیشتری در طراحی دارا باشید.
مبتدیان توانایی تشخیص اشتباهات را ندارند به این خاطر که از اشتباهات طراحی آگاه نیستند.
بنابراین تنها اتفاقی که رقم می خورد یا این است که « ای کاش می توانستم به این سبک طراحی کنم» (۱۰) و « نمی توانم این چنین طراحی کنم» (۰).
همه ی این ها به یک تصور غلط منتهی می شود:
۲. اگر استعدادش را نداشته باشید نمی توانید طراحی کنید
قبلتر اشاره شد که فاصله ی میان مهارت ها و آموخته های یک فرد مبتدی بسیار زیاد است.
در عین حال، افرادی را می بینند که به راحتی طراحی می کنند، بنابراین شانس خود را امتحان کرده
و خطوطی رسم می کنند تا درست مانند همان افراد طراحی کنند. و این امر غیرممکن است.
در مقاله های متعددی از « استعداد» به عنوان یکی از مهمترین عوامل عدم موفقیت در طراحی یاد شده است.
زیرا از ابتدا فرد را ناامید خواهد ساخت.
وقتی فرد در طراحی خود ناموفق باشد، دست از تلاش برداشته و به این نتیجه می رسد که استعدادی در نقاشی و طراحی ندارد.
استعداد یکی از ویژگی هایی است که سبب افزایش یادگیری فرد خواهد شد.
هنرمند با استعداد در سطوح اولیه به سرعت پیشروی می کند، اما هنوز هم باید یادگیری مرحله به مرحله را بگذراند
و معمولا در سطح چهار کند می شوند، البته توجه داشته باشید که «کند شدن» در اینجا یک نکته ی مثبت به شمار می آید.
به این خاطر که تا این سطح به سرعت پیشروی کرده بودند، متوجه روند یادگیری خود نبوده و حال انتظار دارند که تا سطح ۱۰ به همین صورت طی کنند.
از سطح ۴ به بعد، روند فعال تر خواهد بود: فعالیت هایی همچون « جمع آوری کردن» و « تحلیل کردن».
هنرمند از این مرحله به بعد به تلاش بیشتری نیاز خواهد داشت و این همان دلیلی است که استعداد را یک مانع معرفی می نماید.
اگر شما از ابتدا به صورت فعال مشغول به یادگیری بودید،
این مرحله نیز مانند مراحل قبل شما را مجبور به تلاش بیشتر خواهد ساخت،
اما برای یک فرد با استعداد این مرحله مانند برخورد با یک دیوار است، البته پس از پیمودن یک سطح صاف!
آیا افراد با استعداد آغاز کار راحت تری دارند؟ بله، اما چندان نقطه ی قوتی به شمار نمی رود.
مانند این است که فرد از ۱۰۰ امتیاز لازم، حداقل ۵ امتیاز دریافت کرده باشد.
حتی اگر فردی از بدو تولد در سطح ۴ بوده باشد، باید در نظر داشت که این ۴ سطح آسانترین مراحل یادگیری بودند.
با اندکی تلاش می توانید خود را به سطح افراد با استعداد برسانید.
طراحی مهارتی جذاب است.
ایده ها به واسطه ی طراحی در معرض نمایش قرار می گیرند
و می توان آنها را به وسیله ی اشکال و رنگ های ایجاد شده با ابزاری ساده به دیگران نشان داد.
به همین خاطر است که افراد بسیاری به یادگیری طراحی علاقه مند می شوند.
اما متاسفانه، برخی مواقع دستیابی به چنین مهارتی غیرممکن به نظر می رسد.
در این مقاله خواهید آموخت که گرچه طراحی مهارتی دشوار است،
اما این قدرت ذهن انسان است که دستیابی به موفقیت را دشوارتر می سازد.
این موانع ذهنی قدرت یادگیری را کاهش داده و در افراد محدودیت ایجاد می کنند.
۱. طراحی مهارتی فردی و ساده است
این جمله که « من نمی توانم طراحی کنم» گول زننده است.
اغلب مردم در طراحی اشیا به آن شکل که به واقعیت نزدیکتر باشد، مهارت ندارند
و از این جهت این عدم مهارت را به حساب عدم توانایی در طراحی به صورت کلی نهاده و از ادامه ی راه منصرف می شوند که در این صورت تلاشی برای یادگیری انجام نمی گیرد.
اما این عقیده از کجا نشات می گیرد؟ در زمان کودکی همه ی ما قادر به طراحی بودیم.
البته شاید تا هنگامی که سایر کودکان مهارت بیشتری کسب نکرده بودند.
با ملاک های واقع گرایانه بودن یک طراحی آشنا شدیم و آنها را با طراحی های خود مقایسه نمودیم،
اما شباهتی نداشتند؛ پس بنابراین از تلاش دست کشیده و به این نتیجه رسیدیم که مهارت طراحی نداریم.
این جمله به کمتر بودن مهارت اشاره دارد، درست مثل وقتی که می گوییم « من نمی توانم آشپزی کنم» که یعنی « نمی توانم خوب آشپزی کنم»،
و با جملات « شنا کردن بلد نیستم» و « شطرنج بلد نیستم» متفاوت است.
تخصص های بسیاری برای هر مهارت وجود دارد.
اول اینکه میان ۰ « نمی توانم» و ۱ « کمی بلدم» تفاوت زیادی نهفته است.
همینطور سطوح دیگر، که رسیدن به هر یک از این سطوح سخت تر از سطح قبل است.
اگر ۱۰ را عالیترین سطح بدانیم، که دستیابی به آن مثل سرعت نور غیرممکن است،
هنوز هم می توانید ادامه دهید، اما هر چه جلوتر می روید، آهسته تر خواهید بود.
نکته ی عجیب این است که بیشتر مردم تنها دو سطح برای طراحی قائل هستند،
یا سطح ۰ ( نمی توانم) و یا سطح ۱۰ ( بسیار حرفه ای هستم).
اگر شما طراحی فردی را دوست داشته باشید، یعنی می تواند طراحی کند
و برعکس اگر دوست نداشته باشید، یعنی نمی تواند.
گرچه عقیده ی ساده ایست اما همین رویای شما در خصوص نقاشی را بر هم خواهد زد.
چطور می توان فضای خالی میان این دو سطح را با یک پرش طی نمود؟
اما حقیقت این است که طراحی نیز مانند آشپزی سطوح مختلفی دارد.
سطح ۰ برای فردی در نظر گرفته می شود که توانایی به دست گرفتن قلم و ایجاد خطوط را بر روی کاغذ ندارد.
اگر شما قادر به انجام این کار هستید یعنی حداقل در سطح ۱ قرار دارید.
توجه داشته باشید که این عقیده ی شخصی است و بر پایه ی تحقیقات علمی قرار ندارد.
با توجه به تعریف شما از « مهارت طراحی» این عقیده قابل تغییر است.
۱. قلم را به دست گرفته و خطوط رسم می کنید.
۲. برخی اشکال ساده ی هندسی را رسم می کنید، اما کنترل کامل بر روی نداشته و به صورت کامل شکل نمیگیرند.
می توانید خطوط یک نقاشی را تقلید کنید.
۳. برخی اشکال هندسی ساده را رسم می کنید.
۴. در رسم خطوط کلی تصویر و رنگ آمیزی از روی تصویر نمونه مهارت دارید.
۵. برخی مراجع تصویری در ذهن دارید که بدون نگاه کردن از روی آنها، می توانید طراحی کنید.
۶. می توانید از جهان حقیقی طراحی کنید و طرحی جدید از واقعیت رسم کنید ( مثلا یک حالت انسان که تا به حال ندیده اید).
۷. نه تنها خطوط بیرونی تصویر را به خوبی رسم می کنید، بلکه مهارت پایه را کسب کرده و سایه زنی و همچنین ایجاد عمق و بافت را فراگرفته اید.
۸. طراحی شما واقع گرایانه نیست اما برای سایرین قابل تشخیص و صحیح است.
۹. طراحی تصوری شما از تصویر اصلی غیرقابل تشخیص بوده و یا شاید حتی سبک بهتری از حقیقت داشته باشد.
شما می توانید با مداد و قدرت ذهن خود دنیاها و ابعاد جدیدی با سرعت بالا خلق کنید.
۱۰. در این مرحله می توانید هر چیزی را طراحی کنید، و حتی اشیای غیرواقعی را طبیعی تر از واقعیت آن جلوه دهید.
چیز جدید دیگری برای یادگیری باقی نمانده است.
همانطور که اشاره شد، فاصله ی میان سطوح به تدریج طی خواهد شد
و این یعنی مدت زمان بیشتری برای گذر از هر سطح نیاز خواهد بود.
همچنین سطوح پایین تر راحت تر فراگرفته می شود.
طبیعتا مبتدیان(۱-۲) و مبتدیان ماهر(۳-۴) بیشتری نسبت به طراحان حرفه ای (۵-۷) وجود دارند.
افراد کمی در طراحی کهنه کار (۸-۹) بوده و هیچ هنرمند کاملی (۱۰) وجود ندارد.
افرادی که در سطح کهنه کار هستند، بقیه ی عمر خود را در این سطح می مانند.
اما چرا بیشتر مردم تنها دو سطح را مشاهده می کنند؟
به این خاطر که تشخیص طراحی مورد علاقه ی شما از طرحی که دوست ندارید قابل تشخیص است و این زمانی رخ می دهد که در طراحی مبتدی باشید.
برای تشخیص تفاوت سبک ها و اشتباهات در تصاویر زیبا باید مهارت بیشتری در طراحی دارا باشید.
مبتدیان توانایی تشخیص اشتباهات را ندارند به این خاطر که از اشتباهات طراحی آگاه نیستند.
بنابراین تنها اتفاقی که رقم می خورد یا این است که « ای کاش می توانستم به این سبک طراحی کنم» (۱۰) و « نمی توانم این چنین طراحی کنم» (۰).
همه ی این ها به یک تصور غلط منتهی می شود:
۲. اگر استعدادش را نداشته باشید نمی توانید طراحی کنید
قبلتر اشاره شد که فاصله ی میان مهارت ها و آموخته های یک فرد مبتدی بسیار زیاد است.
در عین حال، افرادی را می بینند که به راحتی طراحی می کنند، بنابراین شانس خود را امتحان کرده
و خطوطی رسم می کنند تا درست مانند همان افراد طراحی کنند. و این امر غیرممکن است.
در مقاله های متعددی از « استعداد» به عنوان یکی از مهمترین عوامل عدم موفقیت در طراحی یاد شده است.
زیرا از ابتدا فرد را ناامید خواهد ساخت.
وقتی فرد در طراحی خود ناموفق باشد، دست از تلاش برداشته و به این نتیجه می رسد که استعدادی در نقاشی و طراحی ندارد.
استعداد یکی از ویژگی هایی است که سبب افزایش یادگیری فرد خواهد شد.
هنرمند با استعداد در سطوح اولیه به سرعت پیشروی می کند، اما هنوز هم باید یادگیری مرحله به مرحله را بگذراند
و معمولا در سطح چهار کند می شوند، البته توجه داشته باشید که «کند شدن» در اینجا یک نکته ی مثبت به شمار می آید.
به این خاطر که تا این سطح به سرعت پیشروی کرده بودند، متوجه روند یادگیری خود نبوده و حال انتظار دارند که تا سطح ۱۰ به همین صورت طی کنند.
از سطح ۴ به بعد، روند فعال تر خواهد بود: فعالیت هایی همچون « جمع آوری کردن» و « تحلیل کردن».
هنرمند از این مرحله به بعد به تلاش بیشتری نیاز خواهد داشت و این همان دلیلی است که استعداد را یک مانع معرفی می نماید.
اگر شما از ابتدا به صورت فعال مشغول به یادگیری بودید،
این مرحله نیز مانند مراحل قبل شما را مجبور به تلاش بیشتر خواهد ساخت،
اما برای یک فرد با استعداد این مرحله مانند برخورد با یک دیوار است، البته پس از پیمودن یک سطح صاف!
آیا افراد با استعداد آغاز کار راحت تری دارند؟ بله، اما چندان نقطه ی قوتی به شمار نمی رود.
مانند این است که فرد از ۱۰۰ امتیاز لازم، حداقل ۵ امتیاز دریافت کرده باشد.
حتی اگر فردی از بدو تولد در سطح ۴ بوده باشد، باید در نظر داشت که این ۴ سطح آسانترین مراحل یادگیری بودند.
با اندکی تلاش می توانید خود را به سطح افراد با استعداد برسانید.