دلنوشته ~•°درهــــم کــــده ~•°

☆ℳสみძịყξ☆

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/07/21
ارسالی ها
793
امتیاز واکنش
5,978
امتیاز
571
محل سکونت
اعماق دریا
یادمه هشت سالم بود
یه روز از طرف مدرسه بردنمون کارخونه تولید بیسکوییت!
ما رو به صف کردن و بردنمون تو کارخونه که خط تولید بیسکویت رو ببینیم
وقتی به قسمتی رسیدیم که دستگاه بیسکویت میداد بیرون
خیلی از بچه ها از صف زدن بیرون و بیسکویتایی که از دستگاه میزد بیرون رو ورداشتن و خوردن
من رو حساب تربیتی که شده بودم میدونستم که اونا دارن کار اشتباه و زشتی میکنن
واسه همین تو صف موندم
ولی آخرش اونا بیسکویت خورده بودن و منی که قواعدو رعایت کردم هیچی نصیبم نشده بود
الان پنجاه سالمه، اون روز گذشت ولی تجربه اون روز بارها و بارها تو زندگیم تکرار شد!
خیلی جاها سعی کردم که آدم باشم و یه سری چیزا رو رعایت کنم
ولی در نهایت من چیزی ندارم و اونایی که واسه رسیدن به هدفشون خیلی چیزا رو زیر پا میذارن از بیسکوییتای تو دستشون لـ*ـذت میبرن
از همون موقع تا الان یکی از سوالای بزرگ زندگیم این بوده و هست که خوب بودن و خوب موندن مهمتره یا رسیدن به بیسکوییتای زندگی؟
اونم واسه مردمی که تو و شخصیتت رو با بیسکوییتای توی دستت میسنجند!
 
  • پیشنهادات
  • ☆ℳสみძịყξ☆

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/21
    ارسالی ها
    793
    امتیاز واکنش
    5,978
    امتیاز
    571
    محل سکونت
    اعماق دریا
    خوب میکنی حالم را...
    خوب مثل نشستن زیر کرسیِ مادربزرگ، بوییدنِ بهارنارنج و راه رفتن روی برف.
    وابسته ات شده ام...
    مثل وابستگیِ چای به قند، ستاره به آسمان و ریشه به خاک.
    بی اختیار دوستت دارم...
    مثل مُسری بودنِ خمیازه، هـ*ـوس بستنی در تابستان و چرت زدن با صدای لالایی.
    دلتنگت شده ام...
    مثل دلتنگیِ روز به شب، قله به کوهپایه و بهار به زمستان.
    در قلبم می مانی...
    مثل ماندگاری روشناییِ خورشید، سیاهیِ شب و آرامشِ آغـ*ـوش!
    تو را به طراوت برگ های سبزِ بهاری،
    به ملایمت وزشِ باد هایش، دوست دارم ...
     

    ☆ℳสみძịყξ☆

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/21
    ارسالی ها
    793
    امتیاز واکنش
    5,978
    امتیاز
    571
    محل سکونت
    اعماق دریا
    به یادت هست روزی را
    که من با کوله باری از حقیقت آمدم سویت؟
    به من گفتی: دلت از دردهای کهنه لبریزاست
    ومن گشتم پرستار دل تنگت
    یادت هست؟
    و بعدی چند می گفتی:
    تو را دیگر نمیخواهم
    تو هرگز اشکهایم را نمی دیدی
    به قلب ساده و بی کینه و پاکم
    چه بی رحمانه خندیدی
    برو هرجا که می خواهی
    بخوان با هرکه می مانی
    ولی نفرین من روزی تو را چون قاصدک بر باد خواهد داد
    تو را هرگز نمی بخشم...
     

    ☆ℳสみძịყξ☆

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/21
    ارسالی ها
    793
    امتیاز واکنش
    5,978
    امتیاز
    571
    محل سکونت
    اعماق دریا
    - ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻦ
    ﻫﻨﮕﺎمی‌‌که نمی‌دﺍﻧﯽ ﭼﻪ ﺑﮕﻮﯾﯽ
    ﭼﻪ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﻫﯽ
    ﻭ ﯾﺎ ﭼﻄﻮﺭ ﺑﮕﻮﯾﯽ..
    ﻓﻘﻂ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻦ!
    ﮔﺎﻫﯽ ﻧﮕﻔﺘﻦ ﺷﯿﺮﯾﻦ‌ﺗﺮ ﺍﺯ ﮔﻔﺘﻦِ ﺳﺨﻨﺎﻥِ ﺁﺷﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ سبک می‌کند..
    ﺩﺭ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻦ
    ﯾﮏ ﻭقت‌هاﯾﯽ ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪﯼ ﺑﺮ ﺣﺮف‌هاﯼِ ﻧﯿﺶﺩﺍﺭ،
    ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻨﯽ ﻭ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻧﺖ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﻫﯽ ﺳﮑﻮﺕ ﺭﺍ ﺗﻤﺮﯾﻦ ﮐﻨﺪ
    ﺁﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﮐﻪ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﯼ ﭼﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺑﺮ ﺳﺮﺕ ﺁﻭﺍﺭِ ﻣﺼﯿﺒﺖ ﺁﻣﺪ ، ﮐﺴﯽ ﺭﺍﻣﻘﺼﺮ ﻧﮑﻦ
    ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺩﻟﯿﻞِ ﺍﺻﻠﯽ ﺭﺍ ، ﺩﺭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﯿﺎبی!ﺩﻗﯿﻘﻪﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺣﺲِ ﺍﻧﻔﺠﺎﺭ ﺩﺭ ﺳﻠﻮل‌هاﯾﺖ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻥ می‌خوﺭﺩ ، ﺳﮑﻮﺕ ﺭﺍ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﮐﻦ
    ﮐﻪ ﺫﻫﻨﺖ ﺑﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﺎ ﻗﻠﺒﺖ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﮐﻨﺪ
    ﻭ ﺗﺼﻤﯿﻤﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﮕﯿﺮﺩ..
    ﯾﮏ ﻭﻗﺖ‌ﻫﺎﯾﯽ -ﺳﮑﻮﺕ- ﭘﺎﺳﺦِ ﻫﻤﻪ‌ﯼِ ﺩﺭﺩﻫﺎﺳﺖ...
     

    ☆ℳสみძịყξ☆

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/21
    ارسالی ها
    793
    امتیاز واکنش
    5,978
    امتیاز
    571
    محل سکونت
    اعماق دریا
    - سکوت چه بلایی که بر سر آدم‌ها نمی‌آورد
    یک دنیا حرفِ نگفته صف می‌کشد پشتِ دیوارِ لب ها..
    چه بغض‌هایی که دفن می‌شود در گلو
    حتی هوا هم هوایِ دلخوری می‌شود
    سکوت است دیگر
    شاید ،
    مملو باشد از حرف‌هایی که نیمه شب در صفحه‌یِ چت‌هایتان تایپ شدند اما سرنوشت‌شان پاک شدن بود!
    نه شنیده شدن...
    سکوت هوایِ دلگیری دارد، بغضِ سنگینی دارد،
    غمِ سهمگینی دارد..
    سکوت جنازه‌یِ احساسی است که ،
    به دستِ خودمان به دار کشیده شده ..
     

    ☆ℳสみძịყξ☆

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/21
    ارسالی ها
    793
    امتیاز واکنش
    5,978
    امتیاز
    571
    محل سکونت
    اعماق دریا
    میدونی فرقِ "دوست داشتن" و "عاشق شدن" چیه؟
    وقتی یه آدم مهربونِ و مدام بهت خوبی میکنه و همه جوره هواتو داره بهش علاقه مند میشی...
    اما این علاقه طوری نیست که اگه یروز نبینیش
    دلتنگی پدرتو دربیاره!
    فقط بخاطر خوب بودناش بهش علاقه داری...
    اما عاشق شدن دقیقا برعکسِ دوست داشتنِ...
    حتی اگه طرف بدترین اخلاقُ داشته باشه
    حتی اگه خوردت کنه و غرورتو بشکنه...
    بازم نمیتونی دوسش نداشته باشیُ
    اگه حتی یک روز نبینیش یاحتی یک ساعت ازش بی خبر باشی بی قراری میکنی...
    مدام دلتنگی میاد سراغتُ دیوونت میکنه!
    به این میگن عشق...
     

    ☆ℳสみძịყξ☆

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/21
    ارسالی ها
    793
    امتیاز واکنش
    5,978
    امتیاز
    571
    محل سکونت
    اعماق دریا
    بهش نگو تكليف منو معلوم كن.
    هركسى خودش تكليف زندگى خودشو معلوم ميكنه.
    يعنى خودمون باعث ميشيم لِه شيم،
    يا نشيم.
    وقتى براى كسى مهم نيستيد
    بريد.
    نمونيد.
    لِه نشيد.
    خودتونو گول نزنين كه كار داشت،
    وقت نداشت،
    منظورش اين نبود،
    حواسش نبود،
    از دهنش پريد،
    نه!
    كسى كه بخواد
    هم وقت داره،
    هم ميفهمه،
    هم حرفى رو كه نبايد، نميزنه
    هم حرفى رو كه بايد، ميزنه
    از من و تو
    و صد تاى ما هم
    بهتر ميفهمه.
    وقتى هیچ کاری نكرد
    بدون براش مهم نيستى...
    مهم
    نيستى.
    نمون،
    لِه نشو.
     

    ☆ℳสみძịყξ☆

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/21
    ارسالی ها
    793
    امتیاز واکنش
    5,978
    امتیاز
    571
    محل سکونت
    اعماق دریا
    همانقدر كه زن را بايد فهميد ...
    مرد را هم بايد درك كرد ...
    همانقدر كه زن "بودن" ميخواهد ...
    مرد هم "اطمينان" ميخواهد ...
    همانقدر كه بايد قربان صدقه ي روي بي آرايش زن رفت ...
    بايد فداي خستگي هاي مرد هم شد ...
    همانقدر كه بايد بي حوصلگي هاي زن را طاقت آورد ...
    كلافگي هاي مرد را هم بايد فهميد ...
    خلاصه "مرد" و "زن" ندارد ....
    به نقطه ي "مــا" شدن كه رسيدي ...
    بهترين باش برايش ...
    بگذار حس كند هيچكس به اندازه تو دركش نميكند
     

    ☆ℳสみძịყξ☆

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/21
    ارسالی ها
    793
    امتیاز واکنش
    5,978
    امتیاز
    571
    محل سکونت
    اعماق دریا
    پس اینها همه اسمش زندگی است: دلتنگی‌ها، دلخوشی‌ها، ثانیه‌ها، دقیقه‌ها؛ حتی اگر تعدادشان به دو برابر آن رقمی که برایت نوشته‌ام برسد ما زنده‌ایم، چون بیداریم! ما زنده‌ایم، چون می‌خوابیم و رستگار و سعادتمندیم؛ زیرا هنوز بر گستره‌ی ویرانه‌های وجودمان، پانشینی برای گنجشک عشق باقی گذاشته‌ایم. خوشبختیم؛ زیرا هنوز صبح‌هامان، آذین ملکوتی بانگ خروس‌هاست! سروها مبلغین بی منت سرسبزی‌اند و شقایق‌ها پیام‌آوران آیه‌های سرخ عطر و آتش. برگچه‌های پیاز، ترانه‌های طراوتند و فکر کن! واقعا فکر کن که چه هولناک میشد اگر از میان آواها بانگ خروس را بر می‌داشتند و همین طور ریگ‌ها و ماه و منظومه‌ها. ما نیز باید دوست بداریم. آری باید! زیرا دوست داشتن، خالِ بالِ روحِ ماست...
     

    ☆ℳสみძịყξ☆

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/21
    ارسالی ها
    793
    امتیاز واکنش
    5,978
    امتیاز
    571
    محل سکونت
    اعماق دریا
    با عجله رفتم تو خونه. نسرین روی مبل توی پذیرایی نشسته بود. هراسون ازش پرسیدم: «نسرین تو باز توی بالکن موهاتو شونه کردی؟ باز زلف دادی به باد؟» گفت: «اره، چطور مگه؟» دستمو گذاشتم روی پیشونیمو و گفتم: «صدبار بت نگفتم نکن؟
    بفرما، عطر موهات کل شهرو برداشته. خیابونا پر شده از عطر گلای نسترن. ردمونو زدن. پاشو، پاشو جمع کن باید یه چند وقت ازین جا بریم تا آبا از آسیاب بیفته. همین روزاس بریزن در خونه بهر تماشا و تنفس»
    نسرین با تعجب پرسید: «کی لومون داده مگه؟» گفتم: «نمیدونم. امروز تو روزنامه خوندم. یکی نوشته بود «مرا تُرکی ست مشکین موی و نسرین بوی و سیمین بر .. سُها لب، مشتری غبغب، هلال ابروی و مَه پیکر». چه دقیق هم هست اطلاعاتش. حتما یکی راپورتمونو داده. البته شما هم که هرچی بهت میگم موهاتو تو بالکن شونه نکن رعایت نمیکنی، تقصیر شمام هست».
     
    بالا