سلام به دلیل تغییر نام درخواست تغییر جلد داشتم
خیلی ممنون و خسته نباشید به کادر زحمت کش!
نام رمان: فرجام
نویسنده: حسنا ولیزاده
ژانر: اجتماعی، تراژدی
خلاصه: به دنبال خوشبختی میدوی!
درست در نقطهی اوج که فکر میکنی او لیاقت این تلاشهایت را دارد، لیاقت خوشبختی و بهترینهارا دارد، چون سنگی روی شیشه باورهایت را میشکند و زخمیات میسازد. از بالا به زمین پرتاب میشوی.
انگار کار دنیا ثابت کردن چهرهی واقعی آدمهاست
و نشان دادن اینکه عشق همیشه بهانهی خوبی برای بخشیدن نیست.
سلااااااام.
درخواست طراح در اسرع وقت.
گردبادجنایت و حقایق.
هدیه صفائی
مافیایی،جنایی،عاشقانه
باقی مسائل رو به طراح میگم.
مونولوگ و نیم بیت هم به خودطراح میگم.
مرسییییی.
با سلام و خسته نباشید.
به دلیل نقد، بعضی موارد باید به جلد اضافه بشن. درخواست جلد داشتم.
نام رمان: عُدول
نویسنده: HananehKH کاربر انجمن نگاه دانلود
ژانر: عاشقانه، معمایی.
خلاصه: من مردیم که بعد از گذشت شش سال، از کشوری غریب با تمام مجهولات ذهنیم به آغـ*ـوش خانواده سه نفره ای برگشتم. همون آدم هایی که نقش پررنگی توی گذشته ام داشتن و کنجکاوی مفرطی، اون ها رو به تکاپو انداخت. این حق من بود که نقطه عطف این اتفاق رو پیدا کنم؛ چون درست زمانی که فکر می کردم تنها منم که رازهای بسیاری رو به یدک می کشم، رفته رفته غافلگیر معماهایی شدم. این بار، بازی جور دیگه ای رقم خورد و برای من هیچ چیز مستثنی نبود؛ حتی عشق!
لینک رمان:
مونولوگ کوتاه: هر رازی روزی برملا می شود؛ حتی عشق پنهان چشمانت!
متن پشت کاور: همه راز ها برملا شدن؛ حتی عشق توی چشمامون. همه چیز پیدا شد و من به این عشق وابسته تر می شدم. ای کاش آدم ها، همه اشون، یه آدم دیگه رو برای مرحم داشتن! شکوفه های امید، حریر تنم شدن و لوح دلم، نقش و نگارش رو گرفت. می شنیدم. سمفونی عشق و محبت رو می شنیدم. این آرامش رو زیر پوستم حس می کردم و سرخوش و فرخنده از این حال، زندگی ادامه داره.
توضیحات رو برای طراح محترم شرح می دم. ممنون از زحماتتون.
سلام درخواست طراحی جلد برای وبتون متعفن دارم. 1- داستان مصور متعفن 2- نام نویسنده و طراح اصلی: Goodguy 3- ژانر: جنایی 4- خلاصه کوتاه ( مفید باشد!): jeashin افراد مرده را می بیند؛ و افسر هان می تواند شرارت( شیطان) را بو بکشد. عینا، جستجوی آن برای یک دوست گمشده، آن ها و بدلکار حرفه ای یوهیون را به شبکه ای درهم از پوشش های ناپسند و خشونت پیچیده هدایت می کند. آیا آن ها می توانند بوی متعفن شر را تحمل کنند؟ 5- نیم بیت، مونولوگ کوتاه: همهی خلافکارها بویی از تعفن دارند؛ این، انکار ناشدنی ست...! 6- لینک تاپیک:
7- متنی کوتاه برای کاورِ پشت جلد: اتفاقاتی مرموز، در پشت پرده ای از نفرتی ساده، می توانند عده ی زیادی را به دام مرگ کشند؛ اما عامل اصلی این فاجعه چه کسی ست؟ می توان به شناختش امیدوار بود...؟! 8- نام مترجم: ریحانه السادات خسروی
9- نام ادیتور: shiva.d
توبه کردم از تو ...
از جفای دست غدار عشق که با صلیب محبت قلب من را به ریاکاری تو پیوند زد ...
توبه کردم از تمام آن نوسانات احساسی که نامشان را عشق نهاده بودم ...
تکیه کردم بر هـ*ـوس ها و جحد بر آنچه ایمان داشتم بر درستی اش !
من بر هـ*ـوس و تو بر چه تکیه زدی که اینگونه در میانه ی راه رهایم کردی؟
ماحصل وفاداری من تکرار این مصرع شد "تکیه کردم بر وفای او ، غلط کردم ،غلط! "
تو در پس ابطال عاشقانه هایت چه زمزمه می کنی؟!
رمان بیشتر بر محوریت درام می گرده و اولویت اولم عکس های سیاه و سفیده