▌│█║▌║▌║ گفتمان: تاثیر رمان ║▌║▌║█│▌

CAPRICORN

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2014/11/24
ارسالی ها
12,639
امتیاز واکنش
28,246
امتیاز
1,051
محل سکونت
بندر انزلی
سلام خدمت دوستان گل نگاه دانلودی.

موضوع این میز گردمون، «تاثیر رمان ها» ست !
اینکه مقوله ی «رمان» چه تاثیری روی زندگی خودتون یا اطرافیانتون گذاشته یا می گذاره‌. این تاثیر از هر جهت میتونه باشه؛ روی زمان، خلق و خو، اخلاق، عادات و حتی جسم و فیزیک!
شمایی که خواننده اید، رمان خوندن چه تاثیری روی زندگی روتین شما گذاشته؟
شمایی که نویسنده هستید، رمان نوشتن چه اثراتی روی زندگیتون داشته؟
یا حتی شمایی که منتقد، ویراستار هستید و خلاصه کسانی که دستی در امور رمان دارید، شما چی؟
آیا اصلا شده که زندگی شما تحت الشعاع رمانی قرار بگیره، چه جزئی و چه کلی؟ و اگر آره، چه نتیجه ای از این تاثیرات گرفتید؟


به طور مثال تحت تاثیر رمانی، از کسی که سال ها از شما دلگیر بوده و غرور شما اجازه عذرخواهی از اون رو نمی داده، طلب بخشش کنید...
رمان خوندن یا نوشتن شما رو از کار و زندگی بندازه...
تیکه کلام هایی یاد بگیرید...
به ورزش ، رشته تحصیلی یا تفکر خاصی گرایش پیدا کنید...
و بسیاری مثال که در این مورد میشه زد .

حالا در موردش صحبت کنید.
 
  • پیشنهادات
  • *نونا بانو*

    مشاورِ نویسندگی
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/10
    ارسالی ها
    1,861
    امتیاز واکنش
    49,905
    امتیاز
    893
    محل سکونت
    پایتخت
    خوندن چندتا رمان باعث شد تاثیر مثبت بگیرم، یه جور انگیزه.
    نوشتن هم بهم یاد میده درست ترین اطلاعات رو بدست بیارم، یعنی همینجوری حرفی رو قبول نکنم....منبع آگاه!
    و اینکه مشکلات بیشتری رو درک کنم.
    تاثیرات فیزیکی نوشتن هم، کمر درد دراثر نشستن مداوم!
     

    Sogol_tisratil

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/07
    ارسالی ها
    457
    امتیاز واکنش
    8,704
    امتیاز
    541
    محل سکونت
    مشهـد
    سلام!
    راستش آره...خیلی پیش اومده که این اتفاق برام بیفته.مثلا خوندن رمان های ترسناک من رو به سمت خودش کشوند و کلا زندگی من رو از این رو به اون رو کرد. دنبال چیزای ماوراء هستم و کلا دست از این کار بر نمی دارم. ازش خیلی هم راضیم :)
    یا رمان های پلیسی و .... با هنر های رزمی آشنا شدم و خیلی به این ورزش علاقه دارم.
    درمورد رشته و شغل هم با این که رشتم تجربیه اما الان خیلی برنامه نویسی و ریاضی و رشته کامپیوتر رو دوست دارم. و حتی هک! یهورمان خوندم که درباره ی هک بود و دختره کلا یه هکر حرفه ای بود.منم از اون جا به سمت هک جذب شدم...البته خیلی حرفه ای نه...
    یا مثلا رمان هایی که می خونم بیشتر شخصیت من رو پسرونه می کنن و شخصیت دخترونه ام کاملا از بین رفته.
    تیکه کلام ها هم خیلی روم تاثیر گذاشتن و بیشتر مواقع اونارو به کار می برم! و برای بحث ها هم از جمله هایی که از رمانا خوندن یادم میاد و می گم!خخخ
    یا رمانی کلا درباره ی ستاره ها و کهکشان ها و ...بود.جوری رو من تاثیر گذاشت که یه مدت دنبال این جور چیزا بودم و کلا برام ستاره ها خیلی جالب بودن.
    و این که بگم رمانا تاثیری خیلی خوبی رو من گذاشتن و کلا شخصیت من رو تغییر دادن
     
    آخرین ویرایش:

    Elahe Khajeali

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/10
    ارسالی ها
    202
    امتیاز واکنش
    3,271
    امتیاز
    426
    به نظر من نگـاه دانلـود نباید اونقدر برای ما مهم باشه که بتونه مارو از اصل خودمون دور کنه و تاثیر منفی روی ما داشته باشه ... خواننده باید اونقدر عاقل باشه که نکات مثبت متن رو استخراج کنه و اونها رو در رفتارش و افکارش دخیل کنه ...
    الزاما هر اندیشه ای شایسته ی پذیرش نیست ...
    خود من بیشتر ، در مواقع رمان خوندن سعی می کنم بفهمم اون نویسنده چه زاویه ی دیدی نسبت به ماجرا داشته و چطور به قضایا نگاه می کرده ... تخیلاتش تا کجا پیش رفتن ... ایده های نابش چی بودن ... چطور تونسته یه اثر خوب خلق کنه و ... یه جورایی برای من رمان ها مثل یه پله ی ترقی در ادبیات هستن ! حتی شده به قصد نقد یه سری کار ها رو می خونم تا اشکالاتشون رو _در حد فهم خودم_ متوجه بشم و سعی کنم من اون اشکالات رو نداشته باشم ... همون طور که تا به حال برای پیشرفت کردن خودم
    (اگر علاقه رو فاکتور بگیریم) از رمان ها استفاده کردم ، از اینجا به بعد هم همین کار رو خواهم کرد ...!
    مسلما انسان وقتی برای چیزی "وقت" صرف می کنه ، باید براش یه منفعتی داشته باشه ...!
    البته من خودم گاهی تحت تاثیر متون قرار گرفتم ولی اثر پذیری باید عقلانی باشه ...
    یکی از مشکلاتی که توی رمان نویسی هست وقت بسیار زیادیه که می بره ... گاهی پیش میاد که قسمتی از رمانم رو بار ها و بار ها می نویسم تا چیز خوبی از آب در بیاد و حتی گاهی روی داستان دچار وسواس می شم ... بعضی وقتا که فکرم روی رمانه بد عنق می شم ... بی حوصله می شم ... و بدتر از همه این که فکرت روی داستان متمرکز باشه و وقت کافی نداشته باشی تا هم به داستان نویسی برسی و هم بقیه ی امور ...
    وضع نشستن هم که خودش یه مشکلی اساسیه ... من خودم به خاطر شرایط نشستنم دارم دچار مشکل می شم ...
    درست به خاطر چیزی که ممکنه خواننده در چند دقیقه بخونه و چند تا فحش هم بده ! بی توجه به زحمت و وقتی که نویسنده صرف اون اثر کرده ...
    و تازه جالب این که پیام خیلی از آثار رو می تونیم توی کتاب های روان شناسی شاخص ، در چند جمله بخونیم بدون این که به خودمون زحمت خوندن صفحه ها رمان رو بدیم که تازه ممکنه اثرات جالبی روی ما نداشته باشن ...!
    یه نکته که دوست دارم گوشزد کنم اینه که فقط نویسنده روی چیزی که می نویسه مسئول نیست ! خواننده هم مسئوله! اگر من رئال می نویسم و یه جای متنم بوده دختر سر پدرش فریاد زد ؛ منظور این نیست که این کار درسته ! بلکه حقیقتیه که می بینیم اتفاق میفته و باید بتونیم درست و غلط رو از هم تشخیص بدیم و از قضایا درس بگیریم ...
    معذرت می خوام اگر گاهی از بحث اصلی دور شدم و زیاد صحبت کردم ... دلم می خواست جایی این حرفا رو بزنم ... الان حس بهتری دارم ...
    سپاس بابت تاپیک خوبتون ...×
     
    آخرین ویرایش:

    ldkh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/28
    ارسالی ها
    4,013
    امتیاز واکنش
    122,619
    امتیاز
    1,126
    محل سکونت
    مازندران
    سلام.ممنون از اين تايپيك.

    من اوايل كه رمان ميخوندم كل خانوادم از دستم شاكي بودن.چون مدام ميومدم سر كامپيوتر و بالاي سه ساعت سرش ميموندم.به طور فجيحي عاشق رمان خوندن بودم.مخصوصاً رمان هاي تخيلي كه عاشقشون بودم و هنوزم هستم.اونقدر خوندم كه سردردام شروع شد . نميتونستم 2 رو از4 تشخيص بدم.واين يعني فاجعه.وقتي رفتيم چشم پزشكي شماره چشمم بالا رفته بود.عينك خريديم ولي خب منكه نميزنم.از بس پوست كلفتم.الانم كه سر كامپيوترم عينك نميزنم.اين اثرات فيزيكيش بود.حالا روحي عاطفي.
    خب باعث بوجود اومدن تيك كلام هاي خاصي ميشد.تيكه كلام هايي كه ازشون استفاده نميكردم. يا اگر رمانو نصف ميخوندم مدام ذهنم مشغول بود و خواب از چشمام فراري بود. خلاصه اينكه يكم عجيب شده بودم.تا اينكه با وسواس خاصي رمان دانلود ميكردم.هر رماني نميگرفتم! تا وقتي كه خلاصش رو دوست نداشته باشم رماني نميخونم.حتي رمانايي كه بالاي 1000 تا لايك خورده بودن.همينطور كم و كم تر شد.تا اينكه ديگه به كل ازبين رفت. ولي تازه يه چيز ديگه شروع شده بود.علاقه من به نوشتن! شوقي كه براي نوشتن داشتم. با ذوق براي خودم رمان طراحي ميكردم...وحالا هم كه دارم مينويسم.البته چيزاي خوبم داشت.يكيش اين بود كه خيلي خيلي روي نوشتن متني تاثير ميذاشت.وقتي كه انشاء مينويسم خيلي كمكم ميكنه.البته همينطور كتاب هاي زيادي كه ميخونم.رمان خوندن باعث شده بود بتونم خيلي تند تند بخونم و بفهمم.توي يه روز توي چند ساعت يه كتاب و تموم ميكردم واين براي من خيلي خوب بود.و اخرين رمان تخيلي كه خوندم به اسم تيدا زاده نور يا تاريكي باعث تحول عظيمي توم شده بود.ديدگاهمو نسبت به خدا تغيير داده بود.من هميشه از خدا ميترسيدم..ولي وقتي اين رمانو خوندم ديدگگاهم تغيير كرد.تازه فهميدم خدا چقدر مهربونه.خب من مقصر نبودم وقتي از كوچيكي تمام معلمات و افراد زير گوشت بخونن اگه اين كارو كني ميري جهنم خدا اين طوريت ميكنه خدا اونطوريت ميكنه باعث ايجاد شدن ذهنيت بدي نسبت به خدا ميشد.
     

    نارینه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/29
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    39,880
    امتیاز
    975
    محل سکونت
    کوهستان سرد
    حدود یک سالی که من با رمان مجازی آشناشدم. من از اون دست نویسنده های هستم که با کاغذ و قلم رابـ ـطه خیلی خوبی دارم. سالهای نوجوانی من در بین کتابهای چاپی گذشته است. رمانهای صادق هدایت و رمان درخت انجیر معابد احمد محمود اثر عمیقی بر روی نوشتنم گذاشتن...رمانهای تخیلی کریستوفرجان عاشق ماجراجویی شدم.تاثیر جسمی که واقعا روی سلامتی ام روند مخربی داشت. شماره چشمام به طور تصاعدی بالا رفت...ولی رمانهای مجازی واقعا بعد از خوندن چند تایی دیگر روحمو اقناع نمی کنه! این روزها سیل رمانهایی که نصفه دانلود می کنم و نصفه می خونم و آخر رهاشون می کنم... خیلی زیاد شده اند.
    راستش لای هر رمانی که باز می کنی تکرار مکدراته، خبری از اون حس بکر و شگفتی نیست! اینکه عجیبه من رمان بارنابی روج دیکنزو بعد از گذشت چند سال از خوندنش می گذره ...تو خاطرم مونده ولی رمان مجازی دو ماه پیش از خاطرم پریده!
    رمان ها تو سبک و سیاق اندیشه هر کس اثر عمیقی دارند...
    آشنایی با هنر نمایشنامه نویسی باعث شده تا بعد دیگری از هنرو بشناسم...هنری که از رمان نوشتن هیجان انگیز تره و جالبتر است.شاید اولویت اولم در نوشتن در سالهای یعد نمایشنامه باشد.
     

    نسترن موسوی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/11/01
    ارسالی ها
    164
    امتیاز واکنش
    5,142
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    تهران
    سلام عزیزانِ نگاه دانلودی.. و ممنون بابت تاپیک شما دوست خوبم!
    راستش این اتفاق هم شدیدا روی زندگی من تاثیر گذاشته و این به نظرم اصلا مناسب نیست،راستش احساس می کنم اعتماد به نفسم و از دست دادم و هر روز باید برم جلوی آیینه و پیش خودم بگم چرا چشام طوسی نیست؟..چرا فلان ماشین و سوار نمی شم..و..
    به نظرم رمان باید به زندگی واقعی ما نزدیکتر باشه،اینطوری بهتر می تونیم درکش کنیم
     

    N..sh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    1,471
    امتیاز واکنش
    17,064
    امتیاز
    706
    محل سکونت
    وایت لند *_* D:
    موضوع جالبیه!.
    درسته رسانه های چاپی روی طرز تفکر و رفتار و کردار آدمها بسیار تأثیر گذارند!... من خودم خیلی ساله که رمانهای مجازی متفاوتی رو میخونم و چیزی که حالا بهش رسیده ام اینه که همه که نه، اما اکثریت رمانها تکراری و پوچ شده اند...
    بهرحال از بحث خارج نشیم، قطعاً این رمانها روی من هم تأثیر گذاشتند.....اون اوایل یادم میاد که من زمان و تایم خیلی زیادی و میذاشتم و توی وبلاگها و سایتهای مختلف، رمانهای بی محتوی و بی سر و تهی رو میخوندم و خیلی هم ذوق میکردم اما خب...تأثیرات کمی که حتی نیاز به گفتن هم نداره، روم گذاشتند!.
    تأثیرات مثبتش روی من به مراتب بیشتر بود..... من زود خوب رو از بد تشخیص دادم و بعد از تایم کوتاهی، معمولاً نوشته های نویسندگان با تجربه و سن بالاتری رو میخوندم که باعث شدند چشمم روی خیلی چیزها به درستی باز بشه و بتونم دیدگاه کامل تری نسبت به همه چیز داشته باشم!.
     

    R.1.A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/07
    ارسالی ها
    189
    امتیاز واکنش
    1,260
    امتیاز
    336
    خوندن رمان قطعا روی افراد تاثیر داره حالا بستگی به فرد داره که کم باشه یا زیاد
    ولی ادم باید عاقل باشه چیز های مثبت رو برداشت کنه و اینکه فکر نکنه زندگی واقعی هم حتما همینجوریه و رویاپرداز و زیادی خواه بشه
     

    'maede'

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/10/25
    ارسالی ها
    291
    امتیاز واکنش
    4,819
    امتیاز
    441
    سن
    22
    از اثرات خوندن رمان که معتاد شدنم بود حتی ماه امتحانا هم رمان میخوندم و از درسام عقب میموندم
    از اثرات نوشتنش هم که مشغول کردنه ذهنته در واقع نوشتن یه رمان بیشتر از خوندنش ذهنتو درگیر میکنه
     
    بالا