خب رمان که تاثیر زیادی تو خواننده داره یه خواننده وقتی یه رمان یا کتابی رو میخونه سعی میکنه با احساس و منطقش همزمان موضوع رو درک کنه تا اگه همچین اتفاقی تو زندگی خودش افتاد بلد باشه چجوری رفتار کنه من خودم چیزای زیادی از رمانای مختلف یادگرفتم
من کلا روی اعتقادات خودم خیلی پایدارم و کمتر چیزی منو از هدفم گمراه میکنه
ولی رمان خوندن واقعا بیشتر از هرچیز دیگه ای روم تاثیر میذاره
مقلا احساسی ترم میکنه
پس سعی میکنم رمانی که میخونم حداقل آموزنده باشه نه آبکی و بی محتوا
رمان ها و کتاب ها عوامل فرهنگی هستند که بالاخره تاثیر شون رو میزارن و درس های عبرت زیادی توشون هست.به نظرم تجربه های چندین نفر رو آدم میتونه مطالعه کنه گرچه ممکنه این رمان ها و اتفاقات توش همه فقط از ذهن نویسنده باشن ولی بالاخره همشون در جامعه وجود دارن.
به عنوان کسی که از ۱۰ سالگی با کتاب بزرگ شدم
خیلی تاثیر داره؛ درک و شعور فرد بیشتر میشه
و بعضی مسائل رو بهتر می فهمه
ولی به نظر منکتاب های علمی ریشتر تاثیر گذارن
تاثیر خیلی زیادی روی افراد مخصوصا نوجوانان داره.
تو چند سال قبل که رمان های ازدواج اجباری مد شده بود اکثریت دخترا 11 تا17 ساله یه همچین ازدواجی رو ایده آل خودشون می دونستن
من خیلی رمان خوندم و از هرکدوم یه درس رو یاد گرفتم
بیشتر نکات مثبت بوده
مثلا یاد گرفتم بخشنده باشم
یاد گرفتم موقع دعوا سکوت کنم تا مشکلات بزرگتری پیش نیاد
مهربون بودن
و....
سلام
من همین الان الان به این نتیجه رسیدم که نویسنده موقع رمان نوشتن بهتره شخصیت مثبتی رو بسازه که میخواد بهش تبدیل بشه.
مثلا ادمی بخشنده، قوی، پرتلاش و...
مثلا ایا شمای نویسنده دلت میخواد هر روز بری با دوستات کلکل و تنها پیشرفتت دراز تر شدن زبونت باشه؟!
یا اقا پسر ا دلشون میخواد خشک و مغرور باشن همه؟!بعید میدونم
اگر اینجوری بنویسیم که شخصیت های مثبتمون با کمالات باشن (نه از نظر ظاهری، از نظر وجودی) پس تاثیر مثبت هم دارن
اما در مورد شخصیت منفی فرق میکنه. میتونی مثلا جنبه ی زورگوییش رو به نمایش بگذاری و به مخاطب بفهمونی اینکار بده!یا غرور یا بددهنیش یا هر چی. و اینجوری تاثیر مثبتش روی خواننده اینه که این رفتار هارو بگذاره کنار
اگر مثلا رمانی مینویسید که دو برادر یکی شخصیت منفی و یکی مثبت هستند، پس طرف به این نتیجه میرسه که در یک شرایط خانوادگی و محیطی مشابه، میشه گزینه ی خوب بودن رو انتخاب کرد.
مثلا اگه در مورد یک خانواده ی خلافکار مینویسیم، وقتی شخصیت مثبت داستان شده حتی به سختی، راهش رو از اونها جدا میکنه، این یک تاثیر مثبت بر خواننده میذاره.
خلاصه که باید تلاش کنیم شخصیت مثبت هامون جوری باشن که در دنیای واقعی هم بتونیم اسمشون رو بذاریم مثبت!