دلنوشته ○••♠◘◘♥♥ پاییز ♥♥◘◘♠••○

[کوکیッ]

گوش کن
صدای نفس‌های پاییز می‌آید
نگرانی‌هایت را از برگ‌های درختان آویزان کن
چند روز دیگر می‌ریزند

 

[کوکیッ]

پاییز، برگ‌های ریخته را نمی‌شمرند
قصه
قصه ویرانی ست
و کسی نشمارد، این برگ های ریخته را

#قدسی قاضی نور

 

[کوکیッ]

نه بهار با هیچ اردیبهشتی
نه تابستان با هیچ شهریوری
و نه زمستان با هیچ اسفندی
اندازه پاییز به مذاق خیابان‌ها خوش نمی‌آید
پاییز مهری دارد که به دل هر خیابانی می‌نشیند

 

[کوکیッ]

کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز خاموش و ملال‌انگیز بودم
برگ‌های آرزوهایم یکایک زرد می‌شد
آفتاب دیدگانم سرد می‌شد
آسمان سـ*ـینه‌ام پر درد می‌شد
ناگهان توفان اندوهی به جانم چنگ می‌زد
اشک‌هایم همچو باران دامنم را رنگ می‌زد
وه ... چه زیبا بود اگر پاییز بودم

#فروغ فرخزاد

 

[کوکیッ]

وقتی که می‌رفتی، بهار بود
تابستان که نیامدی، پاییز شد
پاییز که برنگشتی، پاییز ماند
زمستان آمد اگه نیایی، پاییز می‌ماند
تو را به دل پاییزی‌ات قسم می‌دهم
فصل‌ها را به هم نریز

#مجید محمدی

 

[کوکیッ]

و من سکوت خسته پاییزم
دلتنگ‌تر از برگ زخمی باغ تنهایی‌ها
و صدایم صدای سکوت غروب
من همان شعرم برای رفتن
برای از غروب گذشتن
من همان باد پاییزم
روی رگبرگ‌های زخمی قلب شکسته

 

[کوکیッ]

چیزی که ویران‌مان می‌کند پاییز نیست
مثل کودکی که با بی‌اعتنایی به سیبی نگاه می‌کند
به آسمان خیره مانده‌ام
آسمانی که بین طلوع و غروبش
حتی سنجاقکی پوست نمی‌اندازد
آسمانی که روزش نیمی خورشید و نیمی زخم است
و شبش نیمی اضطراب و نیمی ماه

#محمد رضا رحمانی

 

[کوکیッ]

اگر پاییز نبود
هیچ اتفاق شاعرانه‌ای نمی‌افتاد
نه موسیقی باد بود
نه سمفونی کلاغ‌ها
نه رقـ*ـص برگ
و من
هیچ بهانه‌ای برای بوسیدن تو
در این شعر نداشتم

#بهرام محمودی

 

[کوکیッ]

این برگ‌های زرد
به خاطر پاییز نیست
که از شاخه می‌افتند
قرار است تو از این کوچه بگذری
و آن‌ها
پیشی می‌گیرند از یکدیگر
برای فرش کردن مسیرت

#یغما گلرویی

 

[کوکیッ]

پاییز هیچ حرف تازه‌ای برای گفتن ندارد
با این‌همه
از منبر بلند باد
بالا که می‌رود
درخت‌ها چه زود به گریه می‌افتند

#حافظ موسوی