دلنوشته ☂ღ☂ بارانی ام☂ღ☂

[Ellery]

همه‌ی ما فقط ؛
دو نوع شب در زندگی مان داریم !

شبی که ؛
می‌خواهیم زودتر صبح شود ...!
و شبی که هیچگاه ؛
دوست نداریم به صبح برسد ...!

و مرز بین اینها ،
تنها یک " او " ست ...!
که بستگی دارد مانده باشد یا رفته باشد !

 

[Ellery]

جوری دوستت دارم که
انگار در این شهر
فقط همین یک نفر موجود است
و انگار مرا خدا
به دوست داشتنت اجبار کرده
راهی ندارم جز این که دوستت داشته باشم...

 

[Ellery]

پنجشنبه...
باید عاشقانه هایت را ذخیره کنی
برای عبور از دلتنگی جمعه
کوله پشتی ات را پر کن
که، عصر دلگیر در راه است....

 

[Ellery]

او که همدردم شده گویا خودش هم، درد بود
او خودش زخم همان مرحم که می آورد بود...

 

[Ellery]

تو ᓄـرجانے
تو בرجانے
توᓄـرواریـב پنهانے
اگر قلبـᓄ صـבف باشـב... ᓄـیاטּ آטּ تو پنهانے

 

[Ellery]

‏آدم بعضی وقتا خودشم باورش نمیشه میتونه ینفرو انقددددد دوست داشته باشه :..

 

[Ellery]

زمستون باشه و هوا سرد...
من و تو نشسته باشیم رو مبل
تلویزیون روشن
سرم روی شونت
سرت روی سرم
دستت روی دستم که رو پامه
هردوتا خسته اما آرامش و گرما رو به هم منتقل کنیم...
هرازگاهی نیم نگاهی به هم بندازیم...
یه لبخند...
رو سرمو ببوسی
شونتو ببوسم...
بچه هامونم همون دور و ورا بپلکن...
دوتا لیوان از این مکمل های قلبی هم دستمون باشه و چایی داغ به گرمیه دلهامون بخوریم...

 

[Ellery]

هــوایت ᓄـیزند برسر
دلـᓄ دیوانهـ ᓄـیگردد
چهـ عطرے در هــوایت هــست؟!
نـᓄـے دانـᓄ ...نـᓄـے دانـᓄـ...

 

[Ellery]

مادربزرگ هميشه مي گفت دردِ تن يك جا نميماند ، كليه مي زند به كمر ، كمر مي زند به پا ، پا مي زند به قلب ، مي گفت درد هي توي تنت تقسيم مي شود
اما درد روح ، قُلمبه مي شود يك جا امانت را ميبرد ، هركسي هم كه از راه برسد و بپرسد چه مرگت است ؟
فقط مي شود دستت را روي زانو و كمرت بگذاري و ناله كني كه تير مي كشد
درد روح را نمي شود نشان كسي داد

 

[Ellery]

★اۍ عـشـــــ☆ـــــق★

♤بہ شۅق «ٺـــــ♥ـــــۅ»
ڴذر میڪنم از خۅیـش♤

♤«ٺـــــ‌♡ـــــۅ» قاف قرار مـݩ♤
ۅ
♤«مـــــݩ» عیـن عــبـۅر ټـــــۅ♤


‌°•○●●○•°•○●○•°•○●○•°•○●○•°