اخبار سینما و تلوزیون ☄ باکس آفیس هفته ☄

  • شروع کننده موضوع Behtina
  • بازدیدها 3,187
  • پاسخ ها 46
  • تاریخ شروع

Behtina

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/11/08
ارسالی ها
22,523
امتیاز واکنش
65,135
امتیاز
1,290
گزارش باکس آفیس: صدرنشینی Rampage و پیش‌بینی نبرد Avengers: Infinity War علیه Jurassic World 2
در گزارش باکس آفیس این هفته درباره عملکرد فیلم Rampage و دیگر پرفروش‌ترین فیلم‌های هفته صحبت می‌کنیم.
گزارش باکس آفیس این هفته را با پرفروش‌ترین تازه‌اکران و صدرنشینِ جدول این هفته یعنی «رمپیج» (Rampage)، جدیدترین فیلم دواین جانسون شروع می‌کنیم. محصول برادران وارنر اگرچه اکرانش را در روز جمعه ضعیف‌تر از چیزی که انتظار می‌رفت آغاز کرد، اما از روز شنبه دنده عوض کرد و شتاب گرفت. «رمپیج» اکرانش را با کسب ۳۴ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار به عنوان افتتاحیه آغاز کرد. رقمی که اگرچه برای فیلمی با ۱۲۰ میلیون دلار بودجه فوق‌العاده نیست، اما تقریبا برابر با افتتاحیه‌ی ۳۶ میلیون دلاری «جومانجی: به جنگل خوش آمدید» (Jumanji: Welocme to Jungle) است (همان فیلمی که رفت تا به ۴۰۳ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کند و به یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های سونی تبدیل شود). البته که کسی انتظار فروش غول‌آسایی شبیه به «جومانجی ۲» را از «رمپیج» ندارد، اما این فیلم نه تنها در جریان آخرهفته‌ی افتتاحیه‌اش سه برابر فروش روز اول اکرانش فروخته است، بلکه میانگین امتیاز خیلی خوب A منفی را هم از مخاطبانش دریافت کرده است. این در حالی است که «رمپیج» اگر بتواند در مقابل «اونجرز: جنگ اینفینیتی» (Avengers: Infinity War)، مهم‌ترین رقیبش که حدود ۱۰ روز دیگر اکرانش شروع می‌شود دوام بیاورد، آن وقت تا سه هفته‌ی آینده که «ددپول ۲» اکران می‌شود، هیچ رقیب دیگری نخواهد داشت و می‌تواند سهم خودش را از بازار به چنگ بیاورد. عملکرد «رمپیج» تحلیلگران را به یاد «کونگ: جزیره‌ی جمجمه» (Kong: Skull Island) انداخته است که ۲۰ میلیون دلار در روز جمعه فروخت و به ۶۱ میلیون دلار فروش در جریان آخرهفته‌ی دوم پرسروصدای «لوگان» (Logan) دست پیدا کرد. «جزیره‌ی جمجمه» با وجود رقیب‌های فراوانی که داشت موفق شد به رقم قابل‌احترام ۱۶۸ میلیون دلار در گیشه‌ی آمریکای شمالی دست پیدا کند و آمار خیلی خوبی را از کشورهای خارجی از خود بر جای بگذارد. اگر «رمپیج» همین روند را دنبال کند یا عملکردی شبیه به «سن آندریس» (۱۵۵ میلیون دلار فروش خانگی از ۵۵ میلیون دلار افتتاحیه) داشته باشد، فروش خانگی نهایی ۹۵ تا ۹۸ میلیون دلاری‌اش پیش‌بینی می‌شود. رقمی که اگرچه خارق‌العاده نیست، اما بد هم نیست.
اما بدترین اتفاقی که می‌تواند برای «رمپیج» بیافتد این است که فیلم عملکردی شبیه به «هرکول» (Hercules) با ۲۹ میلیون دلار افتتاحیه داشته باشد. در آن صورت «رمپیج» به تنها ۸۵ میلیون دلار فروش نهایی دست پیدا خواهد کرد. خوش‌بینانه‌ترین سناریوی ممکن اما این است که «رمپیج» شبیه به «سازمان جاسوسی» (Central Intelligence) ظاهر شود که در آن صورت فروش خانگی نهایی ۱۲۸ میلیون دلاری‌اش انتظار می‌رود. افتتاحیه‌ی «رمپیچ» بدون احتساب نرخ تورم پشت سر افتتاحیه‌ی ۴۷ میلیون دلاری قسمت اول «توم ریدر» (Tomb Raider) و افتتاحیه‌ی ۳۸ میلیون دلاری «پرندگان خشمگین» (Angrey Birds) در جایگاه سوم بهترین افتتاحیه‌ی فیلم‌های ویدیو گیمی قرار می‌گیرد. همچنین افتتاحیه‌ی «رمپیج» پشت سر «سن آندریس» (San Andreas) در جایگاه دوم بهترین افتتاحیه‌‌های کارنامه‌ی دواین جانسون در بین فیلم‌هایی که او تنها ستاره‌‌‌ی آنها حساب می‌شود قرار می‌گیرد. «رمپیج» عملکرد خوبی را نیز در کشورهای خارجی تجربه کرد و با کسب ۵۵ میلیون دلار به تنهایی از چین، تاکنون ۱۱۴ میلیون دلار از سینماهای خارجی درآمد داشته است. مجموع فروش جهانی این فیلم تا این لحظه ۱۵۱ میلیون دلار است که کم و بیش برابر با افتتاحیه‌ی جهانی ۱۵۰ میلیون دلاری «حاشیه‌ی اقیانوس آرام: طغیان» (Pacific Rim: Uprising) است، اما امید می‌رود که فروش خانگی بهتر از «طغیان» و تبلیغات دهان به دهان مثبت‌تر این فیلم در بازار چین به اکران موفق‌تری برای «رمپیج» منجر شود. قابل‌ذکر است که در حالی ۱۵۰ میلیون دلار خرج ساخت «طغیان» شده است که «رمپیج» با ۱۲۰ میلیون دلار بودجه ساخته شده است. پس «رمپیج» از نظر بودجه هم در شرایط بهتری نسبت به آن فیلم قرار دارد.
ناگفته نماند که «رمپیج» در حالی ۱۵۱ میلیون دلار در هفته‌ی آغازینش در دنیا فروخته است که از یک خطر بزرگ جاخالی داده است. این فیلم در ابتدا برای اکران در بیستم آوریل برنامه‌ریزی شده بود. این‌طوری برادران وارنر قصد داشت تا سه هفته بین «بازیکن شماره یک آماده» (Ready Player One) و این فیلم فاصله بیاندازد تا فیلم استیون اسپیلبرگ اکثر باکس آفیس آوریل را تصاحب کند و «رمپیج» هم آغاز تابستان را به خود اختصاص بدهد. اما وقتی والت دیزنی تصمیم گرفت تا تاریخ اکران «اونجرز: جنگ اینفینیتی» را از چهارم می به بیست و هفتم آوریل انتقال بدهد، انگار که یک بمب در تقویم اکران‌های سال منفجر شد. «رمپیج» به دو هفته قبل از «اونجرز ۳» برای فرار از بلعیده شدن کامل توسط غول مارول نیاز داشت. در نتیجه برادران وارنر چاره‌ای جز جلو انداختن تاریخ اکران فیلمش به سیزدهم آوریل نداشت. هیچ راه دیگری به جز جلو انداختن تاریخ اکران وجود نداشت. از یک طرف «آسمان‌خراش» (Skyscraper)، فیلم دیگری از دواین جانسون را داریم که اواسط جولای توسط یونیورسال عرضه می‌شود و از طرف دیگر «مگ» (Meg)، محصول خود برادران وارنر را داریم که اواسط آگوست روی پرده می‌رود. پس، وارنر نمی‌توانست تاریخ اکران «رمپیج» را تا اواسط تابستان عقب بیاندازد.
ed02c318-9da1-437c-a094-1a8debbd3262.jpg
این در حالی بود که وارنر از ترس برخورد با «موگلی» (Mowgli)، ساخته‌ی اندی سرکیس نیز تاریخ اکران «رمپیج» را نمی‌تواست به ماه سپتامبر یا اکتبر منتقل کند. بهترین تصمیم این شد که یک هفته تاریخ نمایش فیلم را جلو بیاندازند. البته که این کار باعث می‌شد که «رمپیج» در عوض با «شجاعت و حقیقت» (Truth or Dare)، فیلم جدید بلام‌هـ*ـوس و فیلم غیرمنتظره‌ی «یک مکان ساکت» (A Quiet Place) برخورد کند و همچنین به‌طرز ناخواسته‌ای به اکران «بازیکن شماره یک آماده» ضربه بزند، اما وارنر برای فرار از بلعیده شدن توسط «اونجرز ۳» چاره‌ای به جز این نداشت. تغییر زمان اکران «اونجرز ۳» توسط والت دیزنی بیشتر از اینکه وسیله‌ای برای آسیب رساندن به فیلم‌های برادران وارنر به عنوان مهم‌ترین رقیبشان باشد، وسیله‌ای برای ایجاد فضای تنفس بیشتر بین «اونجرز ۳»، «ددپول ۲» و «سولو: داستانی از جنگ ستارگان» بود. اما اگر قبول داشته باشیم که دیزنی به دنبال به دست آوردن سهم اصلی بازار است، پس آن موقع می‌توان گفت شاید بخشی از دلیل دیزنی برای تغییر زمان اکران «اونجرز ۳»، آسیب زدن به رقیبش بوده است. اما حتی اگر هم هدف دیزنی ضربه زدن به فیلم‌های وارنر بوده است، «بازیکن شماره یک آماده» به موفقیت بزرگی در کشورهای خارجی دست پیدا کرده است و «رمپیج» هم حدود ۱۰ روز آینده را در اختیار دارد تا رقم جمع و جور اما قابل‌قبولی برای خودش به جیب بزند.
دومین تازه‌اکران این هفته اما «حقیقت یا شجاعت» (Truth or Dare)، جدیدترین محصول کمپانی بلام‌هـ*ـوس است که با نقدهای ضعیفش و رقیب سرسختی که در قالب «یک مکان ساکت» (A Quiet Place) دارد روی پرده رفت و رقم خیلی خوب ۱۹ میلیون دلار را به عنوان افتتاحیه کسب کرد. این فیلم شاید در پایان دوره‌ی اکرانش به بیش از ۵۰ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا نکند، ولی این رقم برای فیلمی با ۵ میلیون دلار بودجه نتیجه‌ی نسبتا قابل‌قبولی حساب می‌شود. همین که این فیلم با وجود نقدهای افتضاحی که دریافت کرده موفق شده زیر سایه‌ی «یک مکان ساکت» به بهترین پیش‌بینی‌های تحلیلگران دست پیدا کند نه تنها نشان می‌دهد که مخاطبان فیلم‌های ترسناک آن‌قدر زیاد هستند که همزمان دو فیلم می‌توانند در کنار هم به شکوفایی برسند، بلکه نشان می‌دهد که استودیوی بلام‌هواس برای خودش به برند شناخته‌شده‌ای تبدیل شده است. این فیلم احتمالا به جای «گسست» (Split)، عملکردی شبیه به «موذی: آخرین کلید» (Insidious: The Last Key) خواهد داشت، اما حتی فروشی شبیه به «روز مرگت مبارک» (۵۵ میلیون دلار فروش از ۲۶ میلیون دلار افتتاحیه) هم آن را به ۴۲ میلیون دلار فروش خانگی خواهد رساند که بد نیست. در زمینه‌ی فیلم‌های قدیمی جدول بگذارید با «یک مکان ساکت» (A Quiet Place) شروع کنیم که پس از تجربه‌ی ۳۵ درصد افت فروش که خیلی کم حساب می‌شود، ۳۲ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار در دومین هفته‌ی اکرانش فروخت و به درآمد ۱۰ روزه‌ی ۹۹ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار فروش خانگی دست پیدا کرد. فروش هفته‌ی دوم «یک مکان ساکت»، آن را پشت سر «دنیای ژوراسیک» (Jurassic World) با ۱۰۵ میلیون دلار، «آن» (It) با ۶۰ میلیون دلار، «پارک ژوراسیک» (Jurassic Park) با ۳۸ میلیون دلار، «دنیای گم‌شده» (The Lost World) با ۳۴/۱ میلیون دلار، «مومیایی بازمی‌گردد» (The Mummy Returns) با ۳۳/۷ میلیون دلار و «من افسانه‌ام» (I Am Legend) با ۳۳/۵ میلیون دلار در جایگاه ششم بهترین فروش هفته‌ی دوم تاریخ در بین فیلم‌های ترسناک قرار می‌گیرد.
5ca7fc4a-20d4-4391-91dc-900b509e2db0.jpg
افت فروش هفته‌ی دوم این فیلم هم برای خودش معرکه است. «برو بیرون» (Get Out) بعد از افتتاحیه‌ی ۳۳ میلیون دلاری‌اش با ۱۵ درصد افت فروش در هفته‌ی دومش مواجه شد و «حس ششم» (The Sixth Sense) هم بعد از افتتاحیه‌ی ۲۶ میلیون دلاری‌اش با ۳ درصد افت فروش در هفته‌ی دوم نمایشش مواجه شد. «پروژه‌ی جادوگر بلر» (The Blair Witch Project)، «حلقه» (The Ring) و «فعالیت فراطبیعی» (Paranormal Activity) هر سه فیلم‌هایی بودند که یا افتتاحیه‌ی آرامی داشتند یا در هفته‌های دومشان با افزایش تعداد سینما روبه‌رو شدند. از اینها که بگذریم، تنها فیلم‌های ترسناکی که افت فروش کمی را در هفته‌ی دومشان تجربه کرده‌اند «پسربچه» (۲۹ درصد افت از ۱۰/۵ میلیون دلار افتتاحیه)، «سکوت بره‌ها» (۱۳ درصد افت فروش از ۱۳ میلیون دلار افتتاحیه)، «هفت» (۱۳ درصد افت فروش از ۱۳ میلیون دلار افتتاحیه) و «جیغ» (۴۲ درصد افت فروش از ۶ میلیون دلار افتتاحیه) هستند. حتی «گسست» (Split) و «احضار» (The Conjuring) هم بعد از افتتاحیه‌ی ۴۰ و ۴۱ میلیون دلاری‌شان به ترتیب با ۳۶ و ۴۷ درصد افت فروش مواجه شدند. فیلم‌های ترسناک متعددی با افتتاحیه‌های بزرگ، افت‌های کوچک و درآمدهای هفته‌ی دوم بیشتر وجود داشته‌اند. اما «یک مکان ساکت» یکی از اندک نمونه‌هایی است که بعد از افتتاحیه‌ی غول‌آسایش، با افت فروش اندکی مواجه شده و همزمان فروش هفته‌ی دوم قابل‌توجه‌ای را تجربه کرده است. خلاصه اگر «یک مکان ساکت» با همین فرمان جلو برود می‌تواند به درآمد ۱۷۵ میلیون دلاری «برو بیرون» نزدیک شود و یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های ترسناک اورجینال تاریخ لقب بگیرد. اما عملکردی شبیه به «پسربچه» (The Boy)، «احضار» یا «گسست» به معنی فروش خانگی نهایی ۱۶۱ تا ۱۷۱ میلیون دلار خواهد بود.
بهترین اتفاق ممکن این است که این فیلم اکرانی شبیه به «نشانه‌ها» (Signs) را تجربه کند؛ آن فیلم در هفته‌ی دوم نمایشش از اکشن «سه ایکس» ضربه خورد، اما این موضوع نه تنها سرانجامش را رقم نزند، بلکه «نشانه‌ها» در طول تابستان در جدول باقی ماند. بنابراین اکرانی شبیه به «نشانه‌ها» (۲۲۸ میلیون دلار فروش نهایی بعد از کسب ۱۱۷ میلیون دلار در ۱۰ روز اول)، «یک مکان ساکت» را به ۱۹۳ میلیون دلار فروش خواهد رساند. اگر «یک مکان ساکت» بتواند «جذابیت مرگبار» (The Fatal Attraction) با ۱۷۰ میلیون دلار درآمد و «برو بیرون» با ۱۷۵ میلیون دلار درآمد را پشت سر بگذارد، آن موقع منهای «نشانه‌ها» و «حس ششم» (۲۹۳ میلیون دلار)، پرفروش‌ترین فیلم ترسناک اورجینال تمام ادوار لقب خواهد گرفت. روی هم رفته «یک مکان ساکت» این پتانسیل را دارد تا به یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های پارامونت در پنج سال گذشته تبدیل شود. اگر این فیلم بتواند از «بین‌ستاره‌ای» (۱۸۸ میلیون دلار) و «لاک‌پشت‌های نینجا» (۱۹۱ میلیون دلار) عبور کند، آن وقت پشت سر «ترنسفورمرها: عصر انقراض» (۲۴۵ میلیون دلار)، «ماداگاسکار: تحت تعقیب‌ترین‌های اروپا» (۲۴۵ میلیون دلار)، «جنگ جهانی زد» (۲۰۲ میلیون دلار) و «ماموریت غیرممکن: قوم سرکش» (۱۹۵ میلیون دلار) در جایگاه پنجم پرفروش‌ترین فیلم‌های پارامونت در ۶ سال گذشته قرار می‌گیرد.
تحلیلگران فکر می‌کنند که یکی از دلایل موفقیت «یک مکان ساکت»، یگانگی آن در بازاری است که سرشار از آی‌پی‌ها و بلاک‌باسترهای ابرقهرمانی است و دقیقا به خاطر همین است که عدم پیوستن «یک مکان ساکت» به جمع دنباله‌های دنیای سینمایی «کلاورفیلد» تصمیم درستی از سوی سران کمپانی و سازندگانش بوده است. مسئله این است که اسکات بِک و برایان وودز به عنوان نویسندگان «یک مکان ساکت» در مصاحبه‌های اخیرشان به این نکته اشاره کرده‌اند که جی.جی. آبرامز در ابتدا بهشان پیشنهاد داده بود تا فیلمنامه‌‌شان را با اعمال تغییراتی به یک فیلم کلاورفیلد تبدیل کنند. اما باید پارامونت را تحسین کرد که تصمیم گرفت به‌طور جدی به این پیشنهاد فکر نکند. چرا که مثل چیزی که در رابـ ـطه با «پارادوکس کلاورفیلد» (The Cloverfield Paradox) دیدیم، قبول آن می‌توانست ساختار فیلمنامه‌ را دچار تغییر و تحول‌های جدی‌ای کند و هویت منحصربه‌فرد فیلم را از بین ببرد. با توجه به اینکه «پارادوکس کلاورفیلد» آن‌قدر ضعیف بود که یکراست سر از زباله‌دانی نت‌فلیکس در آورد، تصمیم آنها برای عدم استفاده از برند «کلاورفیلد»، تصمیم درستی از آب آمد. اگرچه این روزها تجارت سینما در هالیوود در مشت استودیوهایی است که آی‌پی‌ها و مجموعه‌های شناخته‌شده‌تری دارند، اما «یک مکان ساکت» قرار است به یکی از سودآورترین فیلم‌های سال تبدیل شود. آن هم دقیقا به خاطر اینکه این فیلم ربطی به هیچ مجموعهی ندارد. با اینکه «بلک پنتر» (Black Panther) بخشی از دنیای سینمایی مارول است و «رمپیج» براساس یک بازی ویدیویی دهه‌ی هشتادی ساخته شده، اما ۱۰ فیلم برتر این هفته شامل هیچ دنباله و بازسازی و ریبوتی نمی‌شوند. پنج‌تا از آنها که شامل «یک مکان ساکت»، «حقیقت یا شجاعت»، «مخالفان» (The Blockers)، «جزیره‌ی سگ‌ها» (Isle of Dogs) و «خشم» (Acrimony) می‌شوند کاملا اورجینال هستند. این در حالی است که «پیتر خرگوشه» (Peter Rabbit) با ۱۱۱ میلیون دلار درآمد بهتر از «پدینگتون ۲» (Padington 2) با ۳۸ میلیون دلار درآمد فروخته است.
15ac3344-a820-45f7-ae08-07a77a117168.jpg

پس تعداد قابل‌توجه‌ای از فیلم‌هایی که با در نظر گرفتن بودجه‌ها و انتظارات دارند می‌فروشند لزوما دنباله‌ها و ریبوت‌هایی از یک آی‌پی نیستند. «حاشیه‌ی اقیانوس آرام: طغیان» (Pacific Rim: Uprising) و «توم ریدر» (Tomb Raider) تا پایان دوره‌ی اکرانشان به دور و اطراف ۶۰ میلیون دلار در گیشه‌ی خانگی دست پیدا خواهند کرد. در حالی که «رمپیج» که اولین فیلم این مجموعه است و از آی‌پی شناخته‌شده‌ای هم بهره نمی‌برد احتمالا ۱۰۰ میلیون دلاری خواهد شد. «بازیکن شماره یک آماده» (Ready Player One) قرار است به دومین فیلم ۲۰۱۸ تا این لحظه تبدیل شود که از مرز ۵۰۰ میلیون دلار فروش جهانی و ۱۴۰ میلیون دلار فروش خانگی عبور می‌کند. «بلک پنتر» هم طوری دارد می‌فروشد که کسی جلودارش نیست. نکته‌ی مشترک همه‌ی این فیلم‌ها این است که نه تنها اولین فیلم از نوع خودشان هستند، بلکه داستان مستقلی با کمترین استفاده از برند و مجموعه‌هایشان روایت می‌کنند. فیلم‌های کوچک‌تری مثل «فقط می‌تونم تصورشو کنم» (I Can Only Imagine) با ۷۵ میلیون دلار فروش از ۷ میلیون دلار بودجه، «شب بازی» (Game Night) با ۱۰۶ میلیون دلار فروش جهانی از ۳۷ میلیون دلار بودجه، «با عشق، سایمون» (Love, Simon) با ۳۹ میلیون دلار فروش از ۱۷ میلیون دلار بودجه و «مخالفان» با ۵۲ میلیون دلار فروش از ۲۲ میلیون دلار بودجه، همه فیلم‌هایی هستند که کم و بیش در حد توان خودشان در حال پول در آوردن در کنار برندها هستند. اتفاقا در حالی که «توم ریدر»‌ها و «حاشیه‌ی اقیانوس»‌ها در حال آسیب دیدن در جریان کشتارِ بی‌رحمانه‌ی «بلک پنتر» بودند، این فیلم‌های کم‌خرج بودند که عملکرد بهتری را تجربه کردند. شاید مورد استقبال قرار گرفتن فیلم‌های کم‌خرج در ماه‌های اخیر چیزی بیشتر از رویدادی غیرمعمولی که به زودی به پایان می‌رسد به نظر نرسد، اما از طرف دیگر می‌تواند به این معنی هم باشد که به تازگی شاهد مواجه شدن با فیلم‌های پرفروش نامرسومی هستیم که دقیقا به خاطر اینکه ربطی به برندهای شناخته‌شده ندارند و بخشی از مجموعهی دنباله‌دار نیستند مورد توجه قرار می‌گیرند.
اگر وضعیت سینما در حال حاضر به نقطه‌ای رسیده که مردم فقط برای تماشای فیلم‌هایی که «رویداد سینمایی» محسوب می‌شوند به سینما می‌روند، راه چاره برای جذب نظر آنها ساخت فیلم‌هایی است که حداقل برای یک جامعه‌ی آماری حکم یک رویداد سینمایی را داشته باشد. مثلا «مسافرت دختران» (Girls Trip) حکم یک رویداد سینمایی را برای زنان آفریقایی/آمریکایی داشت که می‌خواستند خودشان را روی پرده سینما ببینند. یا «بیبی راننده» (Baby Driver) به عنوان یک اکشن اولد-اسکول استودیویی که از ایده‌ی قوی و گروه بازیگران بامزه‌ای بهره می‌برد حکم یک رویداد سینمایی را در مقایسه با اکشن‌های بلاک‌باستری مرسوم داشت. یا «بزرگ‌ترین شومن» (The Greatest Showman) به عنوان یک موزیکال لایو اکشن که به خوش‌قلبی و صمیمیتش می‌نازید حکم یک رویداد سینمایی را برای کسانی که به دنبال فیلمی از هالیوود قدیم هستند را داشت. یا به «بلک پنتر»، «واندر وومن»، «بیرو بیرون»، گسست» و «جومانجی ۲» نگاه کنید که چه بخشی از یک مجموعه باشند و چه نباشند، به این دلیل مورد استقبال قرار گرفته‌اند، چون تجربه‌های سینمایی منحصربه‌فردی بودند که در جای دیگری نمی‌شد نمونه‌شان را پیدا کرد. البته که این فرمول درباره‌ی همه‌ی فیلم‌ها حقیقت ندارد. برای مثال با نگاهی به فیلم‌هایی مثل «والرین» (Valerian)، «صعود ژوپیتر» (Jupiter Ascending)، «نابودی» (Annihilation) و «چین‌خوردگی در زمان» (A Wrinkle in Time) می‌بینیم که وقتی کار به علمی‌-تخیلی‌های دست ‌اول می‌رسد، مردم علاقه‌ای بهشان نشان نمی‌دهند. حتی موفقیت فیلم‌های «نگهبانان کهکشان» (Guardians of Galaxy) هم بیشتر از هر چیز دیگری از صدقه سری ارتباط آنها با دنیای سینمایی مارول است، وگرنه احتمالا آنها هم مثل فیلم‌های ذکر شده در جذب مشتری با مشکل مواجه می‌شدند.
این در حالی است که آی‌پی داشتن فقط تا وقتی اهمیت دارد که بتوان از آن به خوبی مراقبت کرد تا ارزشش را از دست ندهد. یکی از دلایلی که «بلک پنتر» افتتاحیه‌ی خیلی بهتری نسبت به «واندر وومن» داشت به خاطر اعتماد ببشتر مخاطبان به مارول در مقایسه با دی‌سی است. اگر آی‌پی توانایی هیجان‌زده کردن مخاطبان را نداشته باشد، چیزی بیشتر از جنس گران‌قیمتِ به‌دردنخوری نخواهد بود؛ چیزی که تبدیل شدن «جاستیس لیگ» (Justice League) به کم‌درآمد‌ترین فیلم دنیای سینمایی دی‌سی ثابت کرد. در بازگشت به «یک مکان ساکت» باری دیگر باید تاکید کرد که یکی از دلایل موفقیت این فیلم به خاطر این است که به عنوان درام ترسناکی که حتما باید در سینما تجربه شود روی پای خودش می‌ایستد. نه تنها این فیلم به ارتباط با دنیای «کلاورفیلد» نیاز نداشت، بلکه احتمالا ارتباط با آن مجموعه به ضررش تمام می‌شد. با نگاهی به باکس آفیس همین اواخر می‌توان دید که فیلم‌های موفق یا رویدادهای سینمایی غیرمجموعه‌ای مثل «یک مکان ساکت»، یا قسمت‌های جدید برندهای قابل‌اعتمادی مثل «بلک پنتر» یا ریبوت‌هایی مثل «جومانجی ۲» هستند که روی پای خودشان می‌ایستند. شاید نت‌فلیکس فضای تجارت سینما را در چند سال اخیر با تحول عظیمی روبه‌رو کرده باشد، اما همزمان استودیوها را مجبور کرده تا برای عقب نماندن از تلویزیون، فیلم‌هایی عرضه کنند که مردم را مجبور به خرید بلیت برای دیدن آنها در سینماها کنند.
ff01c87c-a3be-4324-8489-3fab6eedb135.jpg

در جایگاه ششم جدول «بلک پنتر» قرار دارد که پس از تجربه‌ی ۳۸ درصد افت فروش، ۵ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار دیگر در نهمین هفته‌ی اکرانش در آمریکای شمالی فروخت و مجموع درآمد خانگی‌اش را به ۶۷۳ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار رساند. در یک نگاه تحلیلگران فکر می‌کنند که درآمد نهایی این فیلم احتمالا چیزی دور و اطراف ۶۸۵ تا ۶۹۰ میلیون دلار خواهد بود. اگر این اتفاق بیافتد، «بلک پنتر» درآمد واقعی «شوالیه‌ی تاریکی» (۵۳۴ میلیون دلار در سال ۲۰۰۸ / ۶۸۴ میلیون دلار با احتساب نرخ تورم) را پشت سر خواهد گذشت، اما ممکن است قبل از عبور از «گلوله آتیش» (Thunderball) با ۶۳/۵ میلیون دلار در سال ۱۹۶۵ و ۶۸۷ میلیون دلار با احتساب نرخ تورم از حرکت بیاستد. پس احتمالا تی‌چالا بتمن را پشت سر خواهد گذاشت، اما در مقابل مامور ۰۰۷ متوقف خواهد شد. تمام اینها در حالی است که سقوط «بلک پنتر» در کشورهای خارجی سریع‌تر از آمریکای شمالی بوده است. با این حال این فیلم ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار دیگر (۴۲ درصد افت فروش نسبت به هفته پیش) کسب کرد و مجموع فروش خارجی‌اش را به ۶۳۹ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار رساند که آن را جلوتر از درآمد «شوالیه‌ی تاریکی برمی‌خیزد» (۶۳۷ میلیون دلار) قرار می‌دهد. «بلک پنتر» به این ترتیب به پرفروش‌ترین فیلم ابرقهرمانی خارج از دنیای سینمایی مارول در گیشه‌ی خارجی تبدیل می‌شود. مجموع فروش خارجی «بلک پنتر» در بین تمام فیلم‌های ابرقهرمانی پشت سر «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» (۷۵۴ میلیون دلار)، «مرد آهنی ۳» (۸۰۵ میلیون دلار)، «اونجرز» (۸۹۵ میلیون دلار) و «اونجرز: دوران اولتران» (۹۴۷ میلیون دلار) در جایگاه پنجم قرار می‌گیرد. در زمینه‌ی فروش جهانی هم ساخته‌ی رایان کوگلر تا حالا یک میلیارد و ۳۰۸ میلیون دلار از سرتاسر دنیا به دست آورده است که آن را در بین «یخ‌زده» (یک میلیارد و ۲۷۷ میلیون دلار) و «جنگ ستارگان: آخرین جدای» (یک میلیارد و ۳۳۲ میلیون دلار) در رده‌ی دهم پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ دنیا قرار می‌دهد.
در این لحظه تحلیلگران پیش‌بینی می‌کنند که شاید «بلک پنتر» نتواند فروش جهانی «آخرین جدای» را پشت سر بگذارد، اما احتمالا خیلی به آن نزدیک خواهد شد. به عبارت دیگر فروش جهانی نهایی یک میلیارد و ۳۲۹ میلیون دلاری این فیلم پیش‌بینی می‌شود. اما سوال اصلی که اینجا پرسیده می‌شود این است که آیا والت دیزنی واقعا می‌خواهد که «بلک پنتر» از فروش جهانی «آخرین جدای» عبور کند یا نه؟ دیزنی در حال حاضر در موقعیت عجیبی قرار گرفته است که یکی از تاثیرات جانبی پولسازترین استودیوی فیلمسازی دنیابودن است و آن هم این است که عملکرد بهتر از انتظاراتِ «بلک پنتر»، بلاک‌باسترهای دیگرشان را تحت فشار قرار می‌دهد. آیا عملکرد خارق‌العاده‌ی «بلک پنتر» باعث ایجاد انتظاراتِ غیرواقع‌گرایانه‌ای برای «اونجرز ۳» و «سولو: داستانی از جنگ ستارگان» می‌شود؟ اگرچه عده‌‌ی کمی انتظار دارند که «اونجرز۳» در آمریکای شمالی بهتر از «بلک پنتر» بفروشد، اما تقریبا همگی قبول دارند که «اونجرز ۳» کمبودهایش در گیشه‌ی خانگی را در بازار بین‌المللی برطرف می‌کند تا در بدترین حالت به فروش جهانی برابر با «بلک پنتر» دست پیدا کند. این موضوع باعث ایجاد استانداردهای بالاتری برای «جنگ اینفینیتی» می‌شود. چرا که این فیلم حداقل باید درآمد یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلاری «بلک پنتر» را تکرار کند تا توسط عموم مردم موفق حساب شود. اگر «جنگ اینفینیتی» فیلم خوبی از آب در آید، حتی اگر فقط ۹۹۹ میلیون دلار هم به دست بیاورد شکستی فاجعه‌بار حساب نخواهد شد. اما حتما یادتان هست وقتی «دوران اولتران» فقط ۴۵۹ میلیون دلار در خانه و یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار در دنیا فروخت چه قشقرقی به پا شد. خلاصه اگر «بلک پنتر» فروشی شبیه به «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» یا «ثور: رگناروک» داشت، «جنگ اینفینیتی» با فشار بسیاری کمتری مواجه می‌شد. از سوی دیگر وضعیت «جنگ ستارگان» کمی پیچیده‌تر است. در فضایی که سری جدید فیلم‌های «جنگ ستارگان» به درستی («روگ وان») یا به اشتباه («آخرین جدای») مورد انتقاد و گله و شکایت قرار می‌گیرد، از آنجایی که بحث‌های منفی رسانه‌ای روی سهام دیزنی تاثیرگذار است، پس برای آنها خوب نیست که «بلک پنتر» فروش جهانی بهتری نسبت به «آخرین جدای» داشته باشد. اگرچه با توجه به اینکه هر دوی «بلک پنتر» و «آخرین جدای» دوتا از بهترین فیلم‌های دیزنی در چند سال اخیر هستند، ولی صحبت‌های منفی رسانه‌ای سر اینکه «آخرین جدای» فقط یک میلیارد و ۳۳۰ میلیون دلار فروخته است و از یکی از ابرقهرمانان نه چندان شناخته‌شده‌ی مارول شکست خورده است باعث می‌شود که دیزنی مورد مواخذه قرار بگیرد.
این در حالی است که «سولو» هم بعد از ماجراهای پس از «آخرین جدای» و جنجال‌های پشت‌صحنه‌اش باید فشار بیشتری را تحمل کند. همین که «آخرین جدای» به‌طرز قابل‌درکی بهتر از «نیرو برمی‌خیزد» نفروخت باعث شد که کماکان عده‌ای به اشتباه آن را یک شکست تجاری لقب بدهند و همین باعث شده تا «سولو» خود را در موقعیت عجیبی پیدا کند؛ از یک طرف با یک فیلم جنگ ستارگانی نه چندان موردانتظار طرف هستیم و از طرف دیگر این فیلم باید در باکس آفیس در حد اپیزودهای اصلی ظاهر شود تا توسط کسانی که از فروش «آخرین جدای» راضی نبودند موفق حساب شود. البته که در نهایت اینکه «بلک پنتر» درآمد بیشتری نسبت به «اونجرز ۳»، «سولو» و «شگفت‌انگیزان ۲» داشته باشد بد نیست. اتفاقا این همان ماجرایی است که دیزنی سر موفقیتِ فراتر از انتظاراتِ «زوتوپیا» (Zootopia) و «کتاب جنگل» (The Jungle Book) و انتظارات بالایی که این فیلم‌ها برای «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» و «در جستجوی دوری» از خود بر جای گذاشتند تجربه کرده است. در مقابل این رویداد، ضداستدلال دیزنی می‌تواند این باشد که فیلم‌های آنها آن‌قدر بزرگ هستند که فقط فیلم‌های ساخته‌ی خودشان است که می‌توانند رکوردهای خودشان را بشکنند. البته منهای فیلم‌هایی مثل «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده» (Jurassic World: The Fallen Kingdom)، «آسمان‌خراش»(Skyscraper) یا «ماموریت غیرممکن: فال‌آوت» (MI: Fallout) که ممکن است تابستان امسال عملکرد غیرمنتظره‌ای داشته باشند. اگر «اونجرز ۳» دو هفته‌ی دیگر تمام پول‌های ممکن را به دست بیاورد و اگر «سولو» بتواند در حد و اندازه‌ی «دزدان دریایی کاراییب: مردان مُرده قصه نمی‌گویند» ظاهر شود، تمام این نگرانی‌ها دود هوا خواهد شد و به فراموشی سپرده خواهد شد. اما همه‌ی این حرف‌ها ثابت می‌کند که یکی از «مشکلات» دیزنی در حال حاضر این است که مجموعه‌های موفق خیلی زیادی دارد که به‌طور همزمان چپ و راست رکوردهای باکس آفیس را جابه‌جا می‌کنند. قابل‌ذکر است که از طرف دیگر چیرگی دیزنی بر سهم بازار بهش این اجازه را می‌دهد تا بدون اینکه به هیچ جایش بر بخورد، شکست‌هایی مثل «ماشین‌ها ۳» و «چین‌خوردگی در زمان» را تحمل کند. خبر بد این اتفاق این است که «بلک پنتر» می‌تواند فشار بیشتری روی «جنگ اینفینیتی» بگذارد و مجموعه «جنگ ستارگان» را در موقعیت سختی قرار بدهد. اما خبر خوبش این است که دیزنی به سطحی از بلاک‌باسترسازی رسیده است که تنها رقیب و‌اقعی‌اش خودش است. احتمالا آنها راهی برای مدیریت مشکلات بیش از اندازه ثروتمند بودن پیدا خواهند کرد.
bc413aed-cb78-41a3-b2f7-18510478d2e9.jpg

در دیگر خبرهای مربوط به والت دیزنی باید به «کوکو» (Coco) اشاره کرد که رقم فوق‌العاده‌ی ۳۷ میلیون دلار را از بازار ژاپن کسب کرد و مجموع فروش خارجی‌اش را به ۵۸۴ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار و درآمد جهانی‌اش را به ۷۹۴ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار رساند. در خبرهای بدتر «چین‌خوردگی در زمان» را داریم که تاکنون فقط ۹۱ میلیون دلار از افتتاحیه‌ی ۳۳ میلیون دلاری‌اش در آمریکای شمالی کسب کرده است و از گیشه‌ی کشورهای خارجی هم به‌طور کلی ناپدید شده است. این فیلم که با ۱۰۳ میلیون دلار بودجه تهیه شده بود تاکنون ۱۳۰ میلیون دلار در سرتاسر دنیا فروخته است که آن را بدون رقیب به بزرگ‌ترین شکست سال تا این لحظه تبدیل می‌کند. پس به این ترتیب در حال حاضر هر دوی بزرگ‌ترین موفقیت و بزرگ‌ترین شکست سال متعلق به والت دیزنی است که کم و بیش یادآور تابستان سال گذشته است که برادران وارنر همزمان «شاه آرتور: افسانه‌ی شمشیر» (King Arthur) و «واندر وومن» (Wonder Woman) را با فاصله‌ی یک ماه با یکدیگر عرضه کرد. شکست غول‌آسای «شاه آرتور» در سایه‌ی «واندر وومن» قرار گرفت و زیاد به چشم نیامد. البته دیزنی قبلا با «دایناسور خوب» (The Good Dinosaur) و «نیرو برمی‌خیزد» (The Force Awakens) سابقه‌ی این ماجرا را دارد. اگرچه پول‌های اضافه‌ای که «بلک پنتر» به دست آورده است جلوی احساس شدن کاستی‌های «چین‌خوردگی در زمان» را خواهد گرفت، اما شکست این فیلم نشان می‌دهد که دیزنی برای رسیدن به موفقیت خارج از فیلم‌های لوکاس‌فیلم، مارول و بازسازی‌های لایو اکشنش، همیشه باید با چالش‌های بزرگی دست و پنجه نرم می‌کرده است.
خب، اگرچه بالاتر درباره‌ی این صحبت کردم که چرا «بلک پنتر» بدل به چالش‌برانگیزترین رقیب ناخواسته‌ی «جنگ اینفینیتی» شده است، اما رقیب واقعی سومین گردهمایی ابرقهرمانان مارول در مقابل تانوس، «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده» خواهد بود. مخصوصا با توجه به اینکه رویارویی «اونجرز ۳» و «پادشاهی سقوط کرده» حکم تکرار مسابقه‌ای را دارد که در تابستان ۲۰۱۵ شاهدش بودیم. در تابستان آن سال وقتی «دنیای ژوراسیک» در مقابل «اونجرز: دوران اولتران» قرار گرفت، تقریبا همه‌ی تحلیلگران اعتقاد داشتند که «دوران اولتران» پرفروش‌ترین فیلم فصل لقب خواهد گرفت و همه در بهترین حالت مدال نقره را برای «دنیای ژوراسیک» کنار گذاشته بودند. اما «دنیای ژوراسیک» به لطف نقدهای مثبت، قسمت اول بودن، بهره بردن از شعار تبلیغاتی «پارک ژوراسیک دوباره باز شده است» و محبوبیت کریس پرت بعد از «فیلم لگو» و «نگهبانان کهکشان» خیلی بهتر از پیش‌بینی‌ها ظاهر شد.
این فیلم رقم فک‌انداز ۲۰۸ میلیون دلار را به عنوان افتتاحیه کسب کرد و رفت تا به ۶۵۲ میلیون دلار فروش خانگی و یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کند. رقمی که فیلم را در آن زمان پشت سر «تایتانیک» و «آواتار» به سومین فیلم پرفروش تاریخ تبدیل کرد. در مقابل «اونجرز: دوران اولتران» اگرچه به رقم عالی ۴۵۹ میلیون دلار فروش خانگی و یک میلیارد و ۴۰۵ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد، ولی این نتیجه با واکنش‌های منفی مواجه شد. دلیل اصلی‌اش به خاطر این بود که به همان اندازه که «اونجرز» به نمادی از جذابیت دنیاهای سینمایی تبدیل شد، «دوران اولتران» به تمام چیزهایی که از دنیاهای سینمایی ابرقهرمانی متنفریم تبدیل شد. این در حالی بود که «دنیای ژوراسیک» صنعت را غافلگیر کرد و نه تنها رکورد افتتاحیه‌ی «اونجرز» را شکست، بلکه فروش تمام فیلم‌هایی که توسط جیمز کامرون ساخته نشده‌اند را نیز لگدمال کرد و جلو رفت. با اینکه «دنیای ژوراسیک» از آن زمان تاکنون به خاطر چیزهای مختلفی مورد انتقاد قرار گرفته است و از آن به عنوان فیلمی یاد می‌کنند که لیاقت این همه پول را نداشته است، ولی حقیقت این است که «دنیای ژوراسیک»‌ به یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار فروش از ۱۵۰ میلیون دلار بودجه دست پیدا کرد و این فقط به معنی چراغ سبز گرفتن دنباله‌اش بود. سه سال بعد، سومین «اونجرز» در مقابل پنجمین فیلم «پارک ژوراسیک» قرار گرفته است. اگر «شگفت‌انگیزان ۲»، «سولو» و «ددپول ۲» خیلی بهتر از انتظارات ظاهر نشوند، احتمالا نبرد نهایی تابستان امسال بین «اونجرز ۳» و «پادشاهی سقوط کرده» خواهد بود. هر دو فیلم کارگردان جدیدی دارند. برادران روسو فرمان را از جاس ویدن گرفته‌اند و جی. اِی. بایونای اسپانیایی هم روی صندلی کالین تروورو نشسته است. به راحتی می‌توانیم پیش‌بینی کنیم که «جنگ اینفینیتی» احتمالا تاج پادشاهی گیشه‌ی خانگی تابستان را به دست خواهد آورد، اما پیش‌بینی برنده‌ی گیشه‌ی خارجی و جهانی کمی پیچیده‌تر است.
درست مثل اتفاقی که با «سریع و خشن ۸» (The Fate of the Furious) افتاد، همیشه این احتمال وجود دارد که «دنیای ژوراسیک ۲» نسبت به قسمت قبلی‌اش در گیشه‌ی خانگی با افت فروش مواجه شود، اما کوچک‌ترین افت فروشی را در گیشه‌ی خارجی تجربه نکند. در این صورت اگر «پادشاهی سقوط کرده» به ۳۵۰ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کند، کماکان چیزی حدود ۹۵۰ میلیون دلار در کشورهای خارجی خواهد فروخت. در نتیجه فروش جهانی یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلاری آن پیش‌بینی می‌شود. در مقابل «اونجرز ۳» می‌تواند به ۵۵۰ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کند و حدود یک میلیارد و ۵۰ میلیون دلار هم از کشورهای خارجی به دست بیاورد. در همین حین «پادشاهی سقوط کرده» مثل «آخرین جدای»، «دنیای گم‌شده» و «بتمن بازمی‌گردد» با ۳۵ درصد افت فروش در گیشه‌ی جهانی روبه‌رو شود. اما هیچ چیزی از قبل معلوم نیست. بالاخره «دنیای ژوراسیک» نه تنها بیشتر از تمام فیلم‌های دنیای سینمایی مارول در دنیا فروخت، بلکه فروش خارجی‌اش (یک میلیارد و ۱۹۰ میلیون دلار) بیشتر از فروش خارجی «دوران اولتران» (۹۸۷ میلیون دلار) بود. این وسط دیزنی در کنار «اونجرز ۳»، «شگفت‌انگیزان ۲» و «سولو» را هم برای فروختن دارد. در حالی که یونیورسال در کنار «دنیای ژوراسیک ۲»، فقط فیلم‌های نه چندان مورد انتظاری مثل «اولین پاکسازی» (First Purge)، «ماما میا ۲» (Mama Mia: Here We Go Again) و «آسمان‌خراش» را دارد. اگر «پادشاهی سقوط کرده» نقدهای مثبتی دریافت کند و اگر «جنگ اینفینیتی» عملکردی شبیه به «بلک پنتر» داشته باشد، آن‌ وقت با یک مسابقه‌ی غیرقابل‌پیش‌بینی طرف خواهیم بود. اگرچه تحلیلگران تاج پادشاهی گیشه‌ی خانگی را از همین حالا برای «جنگ اینفینیتی» کنار گذاشته‌اند، اما پیش‌بینی اینکه تاج گیشه‌ی جهانی به انتقام‌جویان یا دایناسورها می‌رسد غیرممکن است. نکته‌ی جالب این نبرد این است که این مسابقه در چنان سطح بالایی برگزار می‌شود که یک لغزش و کم و کاستی جزیی از هر طرف می‌تواند فاتحه‌‌اش را بخواند. هر دو فیلم برای شکست دادن دیگری باید با تمام چیزهایی که در چنته دارند حاضر شوند. اینجا یک تعلل کوچک مساوی است با باختن قافیه به حریف. شاید برنده‌ی تابستان در زمینه‌ی فیلم‌ها فعلا نامعلوم باشد، اما در اینکه کریس پرت فارغ از نتیجه‌ی این مسابقه به برنده‌ی واقعی تابستان امسال تبدیل می‌شود شکی وجود ندارد.
9420641a-321f-4a9a-8d22-9aa83448c545.jpg

اگرچه هیچکدام از این دو فیلم به عنوان فیلم‌های ستاره‌محور تبلیغات نشده‌اند و هر دو شامل بازگشت کاراکترهایی می‌شوند که از فیلم قبلی دوستشان داشتیم. اما یکی از بزرگ‌ترین دلایل موفقیت «نگهبانان کهکشان» نقش‌آفرینی کریس پرت به جای استار لرد بود و یکی از بزرگ‌ترین دلایل مورد توجه قرار گرفتن «دنیای ژوراسیک»، مخصوصا توسط بچه‌ها، حضور بازی کارتونی پرت یک سال بعد از «لگو فیلم» و «نگهبانان کهکشان» در این فیلم بود. پس وقتی دوتا از تایتان‌های تابستانی امسال در مجموع چیزی حدود ۲ تا ۲ و نیم میلیارد دلار فروختند، کریس پرت حداقل باید به عنوان یکی از مهم‌ترین دلایل موفقیتشان در ذهن‌مان باشد. بالاخره یکی از بزرگ‌ترین عناصر تبلیغاتی «جنگ اینفینیتی»، همراهی دار و دسته‌ی نگهبانان کهکشان با دیگر بخش‌های دنیای سینمایی مارول است و یکی از شوخی‌های کلیدی تریلرِ «جنگ اینفینیتی» درگیری کلامی استار لرد با کسانی مثل تونی استارک و پیتر پارکر است. به عبارت دیگر با نگاهی به حضور پرت در دوتا از بزرگ‌ترین فیلم‌های تابستان امسال می‌توانید شاهد ساز و کار جدید ستاره‌های سینمای مدرن باشید. ستاره‌های سینمایی مدرن آنهایی هستند که فقط در فیلم‌های به خصوصی نظر مردم را جلب می‌کنند. مثلا قرار دادن کریس پرت در بازسازی «هفت دلاور» (The Seven Magnificent) در کنار دنزل واشنگتن قرار نیست به این فیلم کمک کند تا عملکردی بهتری در باکس آفیس داشته باشد. یا مثلا درام علمی‌-تخیلی «مسافران» (The Passangers) که با تاکید روی «اسپکتکل» و هم‌بازی شدن جنیفر لارنس و کریس پرت تبلیغات شد هم قرار نبود به خاطر حضور این بازیگر به فروش‌های غول‌آسایی دست پیدا کند.
اما کافی است کریس پرت را در فیلم‌‌های مارول یا «دنیای ژوراسیک» بگذارید تا حضور او به یکی از عناصر مجذوب‌کننده‌ی فیلم برای مردم تبدیل شود. البته که ستاره‌بودن پرت به این معنی نیست که او می‌تواند درام تیره و تاریکی مثل «حصارها» (Fences) را به موفقیت تجاری برساند. این کاری است که فقط از پس خود دنزل واشنگتن برمی‌آید. چنین چیزی درباره‌ی کریس همسوورث هم صدق می‌کند؛ کسی که محبوبیتش در دنیای سینمایی مارول به افتتاحیه‌های بهتر «شتاب» (Rush) یا «بلک‌هت» (Blackhat) منجر نشد. همچنین نباید فراموش کنیم برخلاف حضور کریس ایوانز به جای استیو راجرز، آلیسیا ویکاندر به جای لارا کرافت یا آلدن ارنرایک به جای هان سولو، کاراکترهای کریس پرت در «فیلم لگو» و «دنیای ژوراسیک»، کاراکترهای اورجینال بوده‌اند و استار لرد هم از آن کاراکترهایی بود که با وجود پیش‌زمینه‌اش در کامیک‌بوک‌ها، اکثر سینماروها با او آشنایی نداشتند. ستاره‌‌بودن کریس پرت به این معنی نیست که با ستاره‌ای در حد و اندازه‌ی لئوناردو دی‌کاپریو یا کیانو ریوز طرف هستیم که اکثر نقش‌هایشان به نمادهای فرهنگ عامه تبدیل شده‌اند، ولی به این معنی است که وقتی «اونجرز ۳» و «دنیای ژوراسیک ۲» به پول‌های دیوانه‌واری در تابستان امسال دست پیدا کردند، کریس پرت را به عنوان یکی از کوچک‌ترین دلایلش نباید فراموش کنیم. این موضوع به این معنی است که جدا از مسابقه‌ی «اونجرز ۳» و «دنیای ژوراسیک ۲» تا سر حد مرگ، کریس پرت برنده از رینگ خارج خواهد شد.
15e74456-d270-4a92-b0b6-ada5f74abf31.jpg

اما از دنیای سینمایی مارول و «دنیای ژوراسیک ۲» که بگذریم، در رده‌ی چهارم جدول به «بازیکن شماره یک آماده» (Ready Player One)، جدیدترین بلاک‌باستر استیون اسپیلبرگ می‌رسیم که با ۵۵ درصد افت فروش مواجه شد و ۱۱ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار در سومین هفته‌ی اکرانش فروخت و به درآمد ۱۸ روزه‌ی ۱۱۴ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد که به این معنی است که این فیلم شتابش را در گیشه‌ی خانگی از دست داده است. با این وضعیت فروش ۱۴۰ میلیون دلاری این فیلم در خانه پیش‌بینی می‌شود. هرچند با توجه به ۴۷۴ میلیون دلاری که «بازیکن شماره یک آماده» تا این لحظه از سرتاسر دنیا به دست آورده، محصول برادران وارنر به‌طور کلی وضعیت خوبی را سپری می‌کند. اما همان‌طور که بالاتر گفتم اکران «رمپیج» در نزدیکی «بازیکن شماره یک آماده» باعث شد تا هر دو فیلم برادران وارنر از این اتفاق آسیب ببینند. هرچند وارنر برای فرار از دست «اونجرز ۳» چاره‌ای به جز این هم نداشت. مهم‌ترین خبر دور و اطراف «بازیکن شماره یک آماده» اما به کارگردانش اسپیلبرگ مربوط می‌شود. فروش «بازیکن شماره یک آماده» مجموع درآمد جهانی تمام فیلم‌های اسپیلبرگ را با احتساب نرخ تورم به ۱۰ میلیارد دلار رسانده است که خیلی خیلی زیاد است. مجموع درآمد خانگی ۳۲ فیلم اسپیلبرگ بدون احتساب نرخ تورم ۴ میلیارد و ۶۴۷ میلیون دلار است که با احتساب نرخ تورم به ۱۰ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار می‌رسد. مجموع درآمد فیلم‌های اسپیلبرگ به لطف کارنامه‌اش که پُر از فیلم‌های پرطرفدار است، با فاصله‌ی زیادی بیشتر از رقبایش مثل پیتر جکسون (۶ و نیم میلیارد دلار از شش فیلم سرزمین میانه و سه فیلم دیگر)، مایکل بی (۶ میلیارد و ۴۵۰ میلیون دلار از ۱۳ فیلم)، جیمز کامرون (۶ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار از ۹ فیلم که ۴/۹ میلیارد دلارش از «آواتار» و «تایتانیک» است) و دیوید یتس (۵/۳ میلیارد دلار از شش فیلم جی. کی. رولینگ به‌علاوه‌ی «افسانه‌ی تارزان») است.
حالا اینها کارگردانانی هستند که اکثر فروششان را از مجموعه‌ها به دست آورده‌اند. در مقابل کسانی مثل کریس نولان (۴ میلیارد و ۷۵۰ میلیون دلار از ۹ فیلم)، رابرت زمه‌کیس (۴ میلیارد و ۲۴۰ میلیون دلار از ۱۶ فیلم)، کریس کولومبوس (۴ میلیارد و یک میلیون دلار از ۱۵ فیلم)، تیم برتون (۴ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار از ۱۸ فیلم)، ران هاوارد (۴ میلیارد دلار از ۲۴ فیلم) و گور وربینسکی (۳ میلیارد و ۷۵۵ میلیون دلار از ۱۰ فیلم) را داریم که حتی به نیمی از درآمد کلی اسپیلبرگ هم دست نیافته‌اند. افرادی مثل زک اسنایدر، سم ریمی، جان فاوورو، برایان سینگر و ام. نایت شیامالان نیز همه از کسانی هستند که مجموع ‌درآمدشان به دور و اطراف ۳ میلیارد دلار می‌رسد. اگر دو فیلم بعدی «اونجرز» به درآمدهای رکوردشکنانه‌ای دست پیدا کنند، برادران روسو هم می‌توانند در این فهرست بالا بروند. آنها تاکنون یک میلیارد و ۹۹۰ میلیون دلار دارند که فروش احتمالی ۲ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلاری دو فیلم «اونجرز» می‌تواند آنها را بالاتر از درآمد ۴ میلیارد و ۷۵۰ میلیون دلاری نولان جای بدهد. در این میان باید این نکته را هم در نظر بگیریم که عموم مردم به خاطر اینکه «اونجرز»‌ها فیلم‌های برادران روسو هستند به تماشای آنها حمله‌ور نمی‌شوند. خیلی از فیلمسازان این فهرست آنهایی هستند که به خاطر ارتباطشان با مجموعه‌های پرطرفدار، در بین پردرآمدترین‌ها قرار گرفته‌اند. این همان چیزی است که اسپیلبرگ، کریس نولان و ام. نایت شیامالان را از دیگران جدا ‌می‌کند. خیلی از فیلم‌های موفق شیامالان دقیقا به خاطر اینکه فیلم‌های اورجینال خود شخص شیامالان بودند موفق شدند و حتی مجموعه‌هایی که توسط اسپیلبرگ و تیم برتون کارگردانی شده‌اند بیشتر به خاطر کارگردانی که هدایت آنها را برعهده گرفته است مورد استقبال قرار گرفتند. «بازیکن شماره یک آماده» تاکنون ۴۷۵ میلیون دلار در دنیا فروخته است. از ۳۲ فیلم اسپیلبرگ فقط چهارتا از آنها («دنیای گم‌شده» و سه دنباله‌ی «ایندیانا جونز») دنباله حساب می‌شوند. البته که خیلی از آنها براساس کتاب‌ها و رویدادهای تاریخی شناخته‌شده هستند، اما همین اسم اسپیلبرگ به عنوان کارگردانشان است که آنها را به فیلم‌هایی موفق‌تر از چیزی که انتظار می‌رفت تبدیل می‌کند که «بازیکن شماره یک آماده» هم شاملشان می‌شود. چهل و چهار سال بعد از «شوگرلند اکسپرس» (The Sugarland Express)، اولین فیلم استودیویی اسپیلبرگ تاکنون، او کماکان قادر به ساخت بلاک‌باسترهای موفقی است که به خاطر نام کسی که آنها را ساخته موفق می‌شوند.
جدول ۱۰ فیلم برتر هفته

ردیف نام فیلم درآمد هفتگی
۱ Rampage ۳۴/۵ میلیون دلار
۲ A Quiet Place ۳۲/۶ میلیون دلار
۳ Truth Or Dare ۱۹ میلیون دلار
۴ Ready Player One ۱۲/۲ میلیون دلار
۵ Blockers ۱۰/۲ میلیون دلار
۶ Black Panther ۵/۳ میلیون دلار
۷ Isle Of Dogs ۵ میلیون دلار
۸ I Can Only Imagine ۳/۸ میلیون دلار
۹ Acrimony ۳/۷ میلیون دلار
۱۰ Chappaquiddick ۳ میلیون دلار
[BCOLOR=rgb(238, 45, 88)]
منبع
[/BCOLOR] forbes boxofficemojo
 
  • پیشنهادات
  • Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(235, 235, 235)]
    3cb25e79-dd76-4688-a000-f61313a7e8b6.jpg
    [/BCOLOR]
    گزارش باکس آفیس: بازگشت A Quiet Place به صدر جدول و پیش‌بینی فروش Avengers: Infinity War
    در گزارش باکس آفیس این هفته درباره عملکرد فیلم I Feel Pretty، کمدی جدید ایمی شومر و دیگر پرفروش‌ترین فیلم‌های هفته صحبت می‌کنیم.
    گزارش باکس آفیس این هفته را با کمدی «من احساس زیبایی می‌کنم» (I Feel Pretty) با بازی ایمی شومر شروع می‌کنیم که اکرانش را با کسب ۱۶ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار شروع کرد که در محدوده‌ی عملکردی که از فیلم انتظار می‌رفت قرار می‌گیرد. رقمی که کمتر از افتتاحیه‌ی ۱۹ میلیون دلاری «ربوده‌شدگان» (Snatched) و افتتاحیه‌ی ۳۰ میلیون دلاری «درب و داغان» (Trainwreck)، دوتا از فیلم‌های قبلی شومر است. عملکرد عالی «درب و داغان» به خاطر این بود که آن فیلم نه تنها علاوه‌بر زنان، با هدف جذب مخاطبان مرد هم ساخته شده بود، بلکه به عنوان یک کمدی/رمانتیکِ زنانه حکم یک رویداد سینمایی منحصربه‌فرد را داشت. این در حالی بود که آن فیلم زمانی اکران شد که شومر به عنوان یک کمدین غافلگیرکننده تازه کشف شده بود و در اوج محبوبیتش به سر می‌برد. اما «من احساس زیبایی می‌کنم» تنها چیزی که برای جذب مردم به سینماها داشته فقط و فقط ستاره‌ی اصلی‌اش بوده است. این یعنی اکثر فروش حال حاضر فیلم از صدقه‌سری نام شومر است. پس یعنی می‌توان شومر را یکی از همان ستاره‌های مرسومی دانست که مردم را فارغ از خود فیلم به سینماها می‌کشانند. «من احساس زیبایی می‌کنم» که با ۳۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده با وجود نقدهای ضعیف منتقدان، میانگین امتیاز عالی A مثبت را از تماشاگران دریافت کرده که احتمالا به معنی دوام طولانی‌مدت فیلم در جدول است. از آنجایی که اولین سری از فیلم‌های تابستان همه مردانه هستند، «من احساس زیبایی می‌کنم» این پتانسیل را دارد تا به عنوان یه فیلم منحصربه‌فرد در بازار بیشتر دیده شود. تحلیلگران فکر می‌کنند اگر این فیلم عملکردی شبیه به «ربوده‌شدگان» یا «علاقه‌مند» (The Obsessed) داشته باشد به چیزی پایین‌تر از ۴۰ میلیون دلار دست پیدا خواهد کرد، اما اکرانی نزدیک به «مادر جوان» (Baby Mom)، «زن دیگر» (The Other Woman)، «نقشه‌ی جایگزین» (The Back Up Plan) یا «عصر آدلاین» (The Age of Adeline) داشته باشد می‌تواند به ۵۲ تا ۵۶ میلیون دلار فروش خانگی هم برسد.
    اگرچه در حال حاضر امیدی به آینده‌ی پُربار این فیلم نمی‌رود، اما تاریخ ثابت کرده تا وقتی که ایستادگی آن در مقابل «اونجرز: جنگ اینفینیتی»(Avengers: Infinity War) را ندیده‌ایم، نمی‌توانیم کاملا ازش قطع امید کنیم. دومین تازه‌اکران این هفته اما «سوپر تروپرها ۲» (Super Troopers 2) بود که با کسب رقم غافلگیرکننده‌ی ۱۴ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار در جایگاه چهارم جدول قرار گرفت. این فیلم که با ۱۳ و نیم میلیون دلار بودجه تهیه شده به عنوان فیلمی که حدود ۱۶ سال بعد از فیلم اول عرضه شده خیلی بهتر از چیزی که انتظار می‌رفت ظاهر شده است. در مقایسه قسمت اول این فیلم به ۱۸ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار فروش خانگی و ۲۳ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرده بود. آخرین تازه‌اکران مهم هفته «قاچاق» (Traffik)، محصول لاینزگیت بود که پس از اکران در یک هزار و ۴۶ سالن سینما، ۳ میلیون و ۸۷۵ هزار دلار فروخت که به معنی میانگین سینما به سینمای قابل‌قبول ۳ هزار و ۷۰۰ دلار بود. این فیلم که به درگیری زوجی با گروهی از موتورسوارانی که با حلقه‌های قاچاق انسان ارتباط دارند می‌پردازد نقدهای افتضاحی دریافت کرده و میانگین امتیاز B را از تماشاگران دریافت کرده است.
    اما در زمینه‌ی فیلم‌های قدیمی جدول بگذارید از صدرنشین این هفته «یک مکان ساکت» (A Quiet Place) بگویم که همچنان یکی از بهترین موفقیت‌‌های هالیوود امسال باقی مانده است. ساخته‌ی جان کرازینسکی پس از تجربه‌ی ۳۴ درصد افت فروش، ۲۲ میلیون دلار دیگر در سومین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و به رقم باورنکردنی ۱۳۲ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار فروش خانگی در جریان ۱۷ روزی که از نمایشش می‌گذرد دست پیدا کرد. با این وضعیت اگر «آسمان‌خراش»(Skyscraper) در بهترین حالت ممکن ظاهر شود، «یک مکان ساکت» احتمالا به پفروش‌ترین فیلم اورجینال آمریکای شمالی در سال ۲۰۱۸ تبدیل خواهد شد. همچنین اگر این فیلم بتواند فروش ۱۸۹ میلیون دلاری «بین‌ستاره‌ای» (Interstellar) کریستوفر نولان را پشت سر بگذارد، از زمان «جاذبه‌»‌ی آلفونسو کوآرون با ۲۷۴ میلیون دلار درآمد به پرفروش‌ترین فیلم لایو اکشن اورجینال سینما هم بدل خواهد شد. افت فروش ۳۴ درصدی فیلم در هفته‌ی سومش آن را بالاتر از «گسست» (۴۱ درصد افت) و «احضار» (۴۳ درصد افت) اما در جایگاه برابری با «نشانه‌ها» (The Signs) با ۳۴ درصد افت فروش قرار می‌دهد. همچنین فروش ۲۲ میلیون دلاری «یک مکان ساکت» در هفته‌ی سومش، آن را پشت سر «حس ششم» (۲۴ میلیون دلار)، «من افسانه‌ام» (۲۷ میلیون دلار)، «پارک ژوراسیک» (۲۷ میلیون دلار)، «آن» (۲۹ میلیون دلار) و «دنیای ژوراسیک» (۵۴ میلیون دلار) در جایگاه ششم بهترین فروش‌های هفته‌ی سوم تاریخ فیلم‌های ترسناک قرار می‌دهد. اگر «یک مکان ساکت» بتواند در مقابل «اونجرز: جنگ اینفینیتی» دوام بیاورد، آن وقت این شانس را دارد تا از درآمد ۱۷۵ میلیون دلاری «برو بیرون» (Get Out) عبور کند و پشت سر «نشانه‌ها» و «حس ششم» در جایگاه سوم پرفروش‌‌ترین فیلم‌های ترسناک اورجینال تاریخ قرار بگیرد.
    94ecd2ad-f6f2-4ff9-a3de-c898dd59471b.jpg

    در حال حاضر اگر این فیلم اکرانی شبیه به «گسست» داشته باشد به ۱۸۵ میلیون دلار فروش خانگی می‌رسد، اگر شبیه به «احضار» بفروشد به ۱۶۸ میلیون دلار فروش دست پیدا می‌کند و اگر عملکردی شبیه به «نشانه‌ها» داشته باشد می‌تواند به ۲۰۰ میلیون دلار فروش هم فکر کند. تمام اینها در حالی است که این فیلم ۷۴ میلیون دلار هم در کشورهای خارجی فروخته و مجموع درآمد جهانی‌اش را به ۲۰۶ میلیون دلار رسانده است. اگر جان کرازینسکی بتواند جوردن پیل را به عنوان جدیدترین نسخه‌ی ام. نایت شیامالان پشت سر بگذارد، آن وقت احتمالا پیل و شیامالان می‌توانند در حالی که حسابی عصبانی شده‌اند و با چشمانی خون‌انداخته به موزیک هوی متال گوش می‌کنند، هرچه زودتر فیلم‌های جدیدشان را برای اکران آماده کنند. پس بیایید امیدوار باشیم که «یک مکان ساکت» از «برو بیرون» عبور کند و بیایید امیدوار باشیم که شیامالان و پیل برای انتقام گرفتن از او به فجیعترین شکل ممکن برنامه‌ریزی کنند. چون انگیزه‌ی بالای آنها برای کار کردن بهترین اتفاقی است که می‌تواند برای خوره‌های ژانر وحشت و طرفداران سینمای پاپ‌کورنی با کیفیت بیافتد. موفقیت هرکدام از فیلم‌های آنها یعنی آزادی عمل بیشتر و سرمایه‌گذاری بیشتر روی کارهای آنها. موفقیت هرکدام از آنها یعنی موفقیت همه‌ی ما.
    در جایگاه دوم جدول اما «رمپیج» (Rampage) را داریم که با تجربه‌ی افت فروش اندک ۴۱ درصد، ۲۱ میلیون دلار دیگر در دومین هفته‌ی اکرانش کسب کرد. شتاب فروشِ «رمپیج» در روز شنبه با ۸۲ درصد افزایش مواجه شد که نشان می‌دهد این فیلم بدجوری مورد توجه بچه‌ها قرار گرفته است. البته که این موضوع به این معنی نیست که دواین جانسون هفته‌ی آینده توسط جدیدترین گردهمایی ابرقهرمانان مارول سلاخی نخواهد شد، اما به این معنی است که «رمپیج» این شانس را دارد تا مثل چیزی که در رابـ ـطه با زندگی مسالمت‌آمیز «جومانجی ۲» و «جنگ ستارگان: آخرین جدای» دیدیم، زیر سایه‌ی فرمانروایی «اونجرز ۳» دوام بیاورد. «رمپیج» بعد از ۱۰ روزی که از اکرانش گذشته ۶۶ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار فروخته است. محصول برادران وارنر که با ۱۲۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده قرار است بعد از «پرندگان خشمگین» (۱۰۳ میلیون دلار) و «توم ریدر» (۱۳۱ میلیون دلار در سال ۲۰۰۱) به سومین فیلم ویدیو گیمی تاریخ تبدیل شود که از مرز ۱۰۰ میلیون دلار فروش خانگی عبور کرده است. با این اوصاف فروش خانگی نهایی ۱۱۰ میلیون دلاری فیلم غیرممکن نیست. «رمپیج» حالا ۲۱۴ میلیون دلار هم در کشورهای خارجی فروخته و مجموعا به ۲۸۳ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرده است. اگر «رمپیج» هفته‌ی آینده در مقابل «اونجرز ۳» به‌طور کامل منهدم نشود، این شانس را دارد تا در کنار امثال «شاهزاده‌ی پارسی» (۳۳۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۰)، «پرندگان خشمگین» (۳۵۲ میلیون دلار در سال ۲۰۱۶) و «وارکرفت» (۴۳۳ میلیون دلار در سال ۲۰۱۶) به جمع پرفروش‌ترین فیلم‌های ویدیو گیمی دنیا بپیوندد.
    66007870-d912-4d81-8c5c-00b9811dc39b.jpg
    فیلم ترسناک «حقیقت یا شجاعت» (Truth or Dare)، محصول استودیوی بلام‌هـ*ـوس ۷ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار (۵۸ درصد افت فروش) در دومین هفته‌ی اکرانش فروخت و مجموع درآمد ۱۰ روزه‌اش را به ۳۰ میلیون و ۳۹۰ هزار دلار رساند. رقمی که برای فیلمی با ۵ میلیون دلار بودجه که تاکنون ۳۸ میلیون دلار در سرتاسر دنیا فروخته است و با فیلم ترسناک غول‌آسای دیگری مثل «یک مکان ساکت» درگیر شده است، به اندازه‌ی کافی خوب است. «بازیکن شماره یک آماده» (Ready Player One)، محصول برادران وارنر هفت و نیم میلیون دلار دیگر در آمریکای شمالی و ۲۳ میلیون دلار دیگر در کشورهای خارجی فروخت و مجموع درآمد خانگی و جهانی‌اش را به ترتیب به ۱۲۶/۱ میلیون دلار و ۵۲۱ میلیون دلار رساند که شامل ۲۰۰ میلیون دلار از بازار چین می‌شود. پس، آره ساخته‌ی استیون اسپیلبرگ بدون شک و تردید نه تنها به یک موفقیت تجاری خوب بدل شده، بلکه موفقیت‌ترین فیلم ماه آوریل امسال هم حساب می‌شود. این استقبال نشان می‌دهد که سینماروها به همان اندازه که به دنبال دنباله‌ها و ریبوت‌ها هستند، به همان اندازه هم در جستجوی محتواهای کاملا جدید هستند. «بازیکن شماره یک آماده» طبق پیش‌بینی تحلیلگران اکرانش را با کسب چیزی بیش از ۵۵۰ میلیون دلار به اتمام خواهد رساند. کمدی «مخالفان» (The Blockers) دوام بااستقامتی در هفته‌ی سوم اکرانش تجربه کرد و با کسب ۶ میلیون و ۹۹۰ هزار دلار‌، مجموع درآمد خانگی‌اش را به ۴۸ میلیون و ۲۵۰ هزار دلار رساند. این در حالی بود که «با عشق، سایمون» (Love, Simon) هم به تازیگی از مرز ۴۰ میلیون دلار فروش خانگی عبور کرد. در همین حین، «حاشیه‌ی اقیانوس آرام: طغیان» (Pacific Rim: Uprising) با وجود ۲۸۷ میلیون دلاری که تاکنون فروخته است، قادر نخواهد بود تا از مرز ۳۰۰ میلیون دلار فروش جهانی عبور کند. فروش ۱۰۰ میلیون دلاری این فیلم در چین نه تنها کمتر از فروش ۱۱۲ میلیون دلار قسمت اول در این بازار است، بلکه فروش ۵۸ میلیون و ۶۶۰ هزار دلاری «طغیان» خیلی کمتر از فروش ۱۰۱ میلیون دلاری خانگی قسمت اول محسوب می‌شود.
    «بلک پنتر» در دهمین هفته‌ی اکرانش با تجربه‌ی فقط و فقط ۱۹ درصد افت فروش، ۴ میلیون و ۶۴۲ هزار دلار دیگر کسب کرد و به مجموع درآمد باورنکردنی ۶۸۱ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد. اگرچه این رقم کمتر از ۶۸۷/۹ میلیون دلاری است که «آواتار» (Avatar) تا پایان آخرهفته‌ی دهمش کسب کرده بود، اما این موضوع بیشتر از این که به معنی شکایت باشد، حکم یک اعلان جنگ را دارد؛ اینکه باید صبر کنیم و ببینیم آیا «آواتار ۲» می‌تواند در گیشه‌ی آمریکای شمالی بیشتر از ساخته‌ی رایان کوگلر بفروشد؟ «بلک پنتر» تاکنون یک میلیارد و ۳۲۴ هزار دلار از سرتاسر دنیا کسب کرده و آن را در فاصله‌ی ۹ میلیون دلاری «جنگ ستارگان: آخرین جدای» قرار داده است. در این شرایط، اگر «بلک پنتر» تعداد سینماهایش را از دست ندهد و بتواند به خاطر نزدیک شدن به شروع اکران «اونجرز ۳» با استقبالِ تازه‌ای از سوی سینماروها روبه‌رو شود، آن وقت این شانس را دارد تا به هر زور و زحمتی که شده از کنار فیلم رایان جانسون عبور کند. حتی این فرصت را هم دارد تا افتتاحیه‌ی «اونجرز: جنگ اینفینیتی» را با پشت سر گذاشتن فروش واقعی «شوالیه‌ی تاریکی» (۵۳۴ میلیون دلار در سال ۲۰۰۸ / ۶۸۴ میلیون دلار با احتساب نرخ تورم) جشن بگیرد و در جدول بیشترین بلیت‌های فروخته‌شده بین فیلم‌های ابرقهرمانی در گیشه‌ی خانگی در جایگاه دوم قرار بگیرد. در جایگاه اول «اونجرز» با ۷۰۵ میلیون و ۷۶۹ هزار دلار فروش (با احتساب نرخ تورم) قرار دارد.
    حالا که حرف از غوغای «بلک پنتر» در گیشه‌ی خانگی شد باید گفت این موضوع یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای دست‌کم‌گرفته‌شده‌ی این فیلم در باکس آفیس است. «بلک پنتر» این هفته موفق شد درآمد واقعی «کتاب جنگل» (۶۷۶ میلیون و ۳۸۱ هزار دلار به نرخ امروز) را پشت سر بگذارد و در رده‌ی سی و دوم جدول بیشترین بلیت‌های فروخته‌شده‌ی گیشه‌ی خانگی قرار بگیرد. یکی از درس‌هایی که از این رقم باید بگیریم این است که مارول با «بلک پنتر» به تنهایی باکس آفیس آمریکای شمالی را از تبدیل شدن به بازاری بی‌اهمیت در مقایسه با دنیا نجات داده است. «بلک پنتر» با وجود فروش غول‌آسایی که در خانه تجربه کرده به دنیا ثابت کرده است که تمرکز روی بازارهای خارجی به ویژه چین و صرف نظر کردن از بازار آمریکا به معنی صرف نظر کردن از پتانسیل فوق‌العاده‌ای برای استودیوهای فیلمسازی است. مسئله این است که از هیچکس پنهان نیست که چین در حال تبدیل شدن به بزرگ‌ترین بازار سینمایی دنیا است. همچنین بر کسی پوشیده نیست که آنها تاکنون سال پُربارتر و بزرگ‌تری را نسبت به آمریکای شمالی تجربه‌ کرد‌ه‌اند. آنها در ابتدا یک سری فیلم‌های بلاک‌باستر وطنی داشتند که به برخی از پرفروش‌ترین فیلم‌های سال ۲۰۱۸ تا این لحظه تبدیل شدند و سپس یک سری فیلم‌های هالیوودی وارداتی داشتند که با عملکرد بهتری در چین نسبت به آمریکای شمالی روبه‌رو شدند. در این میان، «بلک پنتر» تنها فیلم بزرگ هالیودی است که نه تنها برای نجات پیدا کردن به بازار چین نیاز نداشت، بلکه حتی بدون بهره بردن از این بازار به یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های سال ۲۰۱۸ تبدیل شد.
    2153b6d8-293a-43dc-9f9b-381a0dd79efd.jpg

    «بلک پنتر» با یک میلیارد و ۳۲۴ میلیون دلاری که تاکنون در گیشه‌ی آمریکا فروخته با فاصله‌ی زیادی پرفروش‌ترین فیلم ۲۰۱۸ محسوب می‌شود. اما دو فیلم پرفروش بعدی امسال، فیلم‌هایی هستند که ۹۹ درصد از درآمدشان را از بازار چین به دست آورده‌اند. اکشن جنگی «عملیات دریای سرخ» (Operation Red Sea) که با ۷۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده، به ۵۶۸ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد که اکثرش از چین به دست آمده است (این فیلم فقط یک و نیم میلیون دلار در آمریکای شمالی فروخت). اکشن کمدی «کاراگاه محلی‌چینی‌ها ۲» (The Chinatown Detective 2) هم به ۵۳۱ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار فروش جهانی دست پیدا کرد که فقط یک میلیون و ۹۸۰ هزار دلارش متعلق به آمریکای شمالی می‌شود. راستی، ششمین فیلم پرفروش سال که بالاتر از «حاشیه‌ی اقیانوس آرام: طغیان» (۲۸۲ میلیون دلار) و «توم ریدر»(۲۶۹ میلیون دلار) قرار می‌گیرد، فیلم «شکار هیولا ۲» (Monster Hunt 2) است که با بودجه‌ی ۱۴۳ میلیون دلار، موفق به کسب ۳۵۷ میلیون دلار از سرتاسر دنیا شد. قسمت اول «شکار هیولا» به ۳۸۵ میلیون دلار فروش در چین دست پیدا کرد. در نهایت «میمون پادشاه ۳» (The Monkey King 3) که با ۸۷ میلیون دلار بودجه تهیه شده بود، به فقط ۱۱۵ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد. خب، تمام این چهار فیلم چینی در یک روز اکران شده بود. راستش، هر چهارتا درست در همان روزی که «بلک پنتر» (۱۶ فوریه) در آمریکای شمالی روی پرده رفت اکرانشان را همزمان با هم آغاز کردند. مجموع درآمد هر چهار فیلم یک میلیارد و ۵۷۲ میلیون دلار است که ۹۹ درصد از آن متعلق به بازار چین است.
    «عملیات دریای سرخ»، «کاراگاه محله‌چینی‌ها ۲» و «شکار هیولا ۲» به ترتیب در جایگاه دوم، سوم و هشتم پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ باکس آفیسِ چین قرار گرفتند. تنها فیلم‌های هالیوودی که توانسته‌اند به آنها نزدیک شوند دو قسمت قبلی مجموعه‌ی «سریع و خشن» هستند که در جایگاه پنجم و هفتم قرار دارند. برای اینکه بهتر متوجه شوید، باید بدانید که اکران همزمان این سه فیلم در یک روز، مثل این می‌ماند که «آواتار»، «بلک پنتر» و «شوالیه‌ی تاریکی» در یک روز روی پرده می‌رفتند! پس نه تنها بلاک‌باسترهای چینی در مقایسه با بلاک‌باسترهای آمریکای در حال ترکاندن هستند، بلکه تعداد قابل‌توجه‌ای بلاک‌باسترهای آمریکایی هم وجود دارند که عملکرد بهتری در چین نسبت به آمریکای شمالی دارند. به عبارت بهتر چهار هفته از پنج هفته‌ی گذشته، یک فیلم هالیوودی افتتاحیه‌ی بهتری در چین نسبت به آمریکای شمالی تجربه کرده‌اند. «توم ریدر» در حالی اکرانش را در آمریکای شمالی با ۲۳ میلیون دلار آغاز کرد که افتتاحیه‌اش در چین ۴۱ میلیون دلار بود (۷۹ میلیون دلار فروش نهایی). «حاشیه‌ی اقیانوس آرام: طغیان» در حالی با افتتاحیه‌ی خانگی ۲۸ میلیون دلاری‌اش ناامیدکننده ظاهر شد که اکرانش را با ۶۳ و نیم میلیون دلار در چین به دست آورد. «بازیکن شماره یک آماده» با وجود اینکه از هیچ ویژگی قابل‌توجه‌ای برای جلب نظر چینی‌ها بهره نمی‌برد، اما به ۶۱ میلیون دلار افتتاحیه در این کشور دست پیدا کرد و تاکنون ۱۹۳ میلیون دلار از این بازار به جیب زده است. دلیل موفقیت «بازیکن شماره یک آماده» این است که علاوه‌بر چین، با کسب ۵۵ میلیون دلار افتتاحیه در آمریکای شمالی، علاو‌ه‌بر چین، در گیشه‌ی خانگی هم مورد استقبال قرار گرفت. «رمپیج» در حالی به افتتاحیه‌ی قابل‌قبول ۳۵ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار در خانه دست پیدا کرد که ۵۵ میلیون دلار به عنوان افتتاحیه در چین فروخت. حتی «دونده‌ی هزارتو: علاج مرگ» (Maze Runner: The Death Cure) افتتاحیه‌ی برابری (۲۳ میلیون دلار آمریکای شمالی و ۲۲ میلیون دلار چین) را بین این دو بازار تجربه کرد. اما به‌طور همزمان «پنجاه طیف آزادی» (Fifty Shades Freed) در حالی به ۳۶۸ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد که در چین روی پرده نرفت. یا «پیتر خرگوشه» (Peter Rabbit) در حالی به ۳۰۰ میلیون دلار فروش از ۵۰ میلیون دلار بودجه دست پیدا کرد که «فقط» ۲۶ میلیون دلارش متعلق به چین بود.
    ولی به‌طور کلی اکثر بلاک‌باسترهای هالیوودی با وجود فرمانروایی تک و تنهای «بلک پنتر» و بعد از قرار گرفتن در سایه‌ی «یک مکان ساکت»، در گیشه‌ی آمریکای شمالی ناامیدکننده ظاهر شدند. و با اینکه اکثرشان افتتاحیه‌های خوبی را در چین تجربه کردند، اما این به تنهایی برایشان کافی نبود تا آنها را از شکست نجات بدهد یا به موفقیت‌های جهانی تبدیل کند. منهای فیلم‌های چینی، دومین فیلم پرفروش ۲۰۱۸ در دنیا «بازیکن شماره یک آماده» است که احتمالا اکرانش را با کسب بیش از ۵۰۰ میلیون دلار از ۱۷۵ میلیون دلار بودجه به اتمام می‌رساند. همچنین این فیلم در حالی در جایگاه دوم پرفروش‌ترین فیلم گیشه‌ی خانگی قرار می‌گیرد که درآمد «بلک پنتر» حدود ۵/۷ برابر بیشتر از درآمد خانگی‌اش است. تازه حتی اگر «یک مکان ساکت» بتواند خوش‌بینانه‌ترین پیش‌بینی‌های تحلیلگران یعنی ۲۰۰ میلیون دلار فروش نهایی را به حقیقت تبدیل کند، باز کماکان فقط به یک سوم فروش «بلک پنتر» دست پیدا کرده است. بماند که فیلم‌های تابستانی اندکی هستند که شاید بتوانند در طول دوره‌ی اکرانش افتتاحیه‌ی چهار روزه‌ی ۲۴۲ میلیون دلاری «بلک پنتر» را تکرار کنند. اینکه آیا «بلک پنتر» آن‌قدر قوی بود که تمام رقبایش را از لب تیغ گذراند یا اینکه دیگر فیلم‌ها آن‌قدر ناامیدکننده بودند که «بلک پنتر» به راحتی جای آن را گرفت مهم نیست. مهم این است که باکس آفیس خانگی امسال فقط و فقط به «بلک پنتر» ختم می‌شود. همچنین «بلک پنتر» تنها بلاک‌باستر ۲۰۱۸ بود که به لطف ۶۸۰ میلیون دلار فروش خانگی و ۶۴۰ میلیون دلار فروش خارجی (که فقط ۱۰۵ میلیون دلارش متعلق به چین است)، تنها فیلم بزرگ امسال بود که برای تبدیل شدن به غولی دست‌نیافتنی به بازار چین نیاز نداشت.
    ff01c87c-a3be-4324-8489-3fab6eedb135.jpg

    یکی از درس‌هایی که استودیوها باید از «بلک پنتر»، «بازیکن شماره یک آماده» و «یک مکان ساکت» یاد بگیرند این است که به جای تلاش برای مورد توجه قرار گرفتن توسط چینی‌ها، باید فیلم‌هایی برای مخاطبان آمریکایی بسازند. آن وقت آن فیلم‌ها طوری در خانه مورد استقبال قرار می‌گیرند که دیگر نیازی به چین هم نخواهد بود. نه تنها درآمدی که فیلم‌ها از چین به دست می‌‌آورند به حدی زیاد نیست که بلاک‌باسترهای پرخرج را به تنهایی به بلاک‌باسترهای پرفروشی تبدیل کند، بلکه خود مخاطبان چینی هم دارند به سرعت متوجه می‌شوند که صنعت فیلمسازی خودشان قادر به ساختن بلاک‌باسترهای وطنی در حد و اندازه‌ی نمونه‌های هالیوودی است و تقاضا و درخواست مردم چین هم آن‌قدر گسترده است که باکس آفیس‌شان به راحتی می‌تواند فیلم‌های بزرگی در حد و اندازه‌ی «بلک پنتر» را سرویس‌دهی کند. هم‌اکنون در لحظه‌ای به سر می‌برنیم که آن‌قدری که هالیوود به چین نیاز دارد چین به هالیوود نیاز ندارد. «بلک پنتر» حداقل ۶۸۰ میلیون دلار در باکس آفیس آمریکای شمالی کسب کرد که ۲۰ درصد از تمام درآمدهای گیشه‌ی خانگی سال ۲۰۱۸ را شامل می‌شود. در میان تازه‌اکران‌های سال ۲۰۱۸ (که شامل «آخرین جدای»، «جومانجی ۲»، «بزرگ‌ترین شومن» و مدعیان اسکار نمی‌شود)، «بلک پنتر» ۲۸ درصد از درآمد کل باکس آفیس خانگی را به دست آورده است. به عبارت دیگر تقریبا بیش از یک چهارم دلارهایی که خرج خرید بلیت شده، خرج خرید بلیت‌های «بلک پنتر» شده است. خلاصه «بلک پنتر» کاری کرد که راحتی می‌توان آن را «تایتانیک» نسل جدید خطاب کرد. این فیلم تقریبا دست تنها ثابت کرد که ساخت فیلم‌‌های آمریکایی برای مخاطبان آمریکایی در دورانی که باکس آفیس خارجی همیشه به داد فیلم‌ها نمی‌رسند چقدر اهمیت دارد. هالیوود شاید برای مدت بیشتری نتواند روی باکس آفیس چین حساب باز کند، اما «بلک پنتر» ثابت کرد که وقتی می‌توان از باکس آفیس خانگی بهره برد، چرا باید روی یک گیشه‌ی خارجی حساب باز کرد.
    راستی، حالا که حرف از «تایتانیک» شد، بگذارید ببینیم عملکرد دوتا از مستحکم‌ترین فیلم‌های ماه‌های اخیر یعنی «بلک پنتر» و «بزرگ‌ترین شومن» در مقایسه با تایتانِ جیمز کامرون چگونه است. «بلک پنتر» هفته‌ی دهم اکرانش را با کسب ۶۸۱ میلیون دلار به پایان رساند. از آنجایی که «آواتار» با پایان هفته‌ی دهمش ۶۸۷ میلیون دلار فروخته بود، پس فیلم رایان کوگلر پشت سر «آواتار» و «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» در رده‌ی سوم پرسرعت‌ترین فیلم‌های دنیا در زمینه‌ی فروش قرار می‌گیرد. جیمز کامرون به تازگی در مصاحبه‌ای گفته بود که امیدوار است به زودی شاهد خستگی مردم از فیلم‌های از تیر و طایفه‌ی «اونجرز» باشد. چرا که فکر می‌کند داستان‌های زیاد دیگری برای روایت در ژانر علمی‌-تخیلی وجود دارد. اگرچه فعلا کاری به درست یا غلط بودن حرف کامرون ندارم، اما هدف اشاره به کامرون این بود تا به این نکته اشاره کنم که ما در طول چهار ماه گذشته دو فیلم داشته‌ایم که موفق شدند روحِ «تایتانیک»، فیلم رکوردشکنِ کامرون در باکس آفیس را زنده نگه دارند. حتی بعد از ۲۰ سال که آن فیلم غیرممکن را به ممکن تبدیل کرد، هنوز فیلم‌هایی با فروش‌های خانگی بالا و دوره‌های اکران طولانی‌مدت داریم. اولین فیلم طبیعتا «بلک پنتر» است که همین چند هفته پیش از مجموع درآمد «تایتانیک» (بدون احتساب نرخ تورم) عبور کرد و در جایگاه سوم پرفروش‌ترین فیلم تاریخ گیشه‌ی آمریکای شمالی قرار گرفت. این فیلم احتمالا با کسب ۶۹۰ میلیون دلار تا پایان دوره‌ی اکرانش، پشت سر «آواتار» (۷۶۰ میلیون دلار) و «جنگ ستارگان: نیرو بر‌می‌خیزد» (۹۳۷ میلیون دلار) جای خواهد گرفت. اما «بلک پنتر» با احتساب نرخ تورم به زودی از درآمد واقعی «شوالیه‌ی تاریکی» (۵۳۴ میلیون دلار در سال ۲۰۰۸ / ۶۸۴ میلیون دلار به نرخ امروز) عبور می‌کند تا در جایگاه دهم جدول بیشترین بلیت‌های فروخته شده در ۲۵ سال گذشته قرار بگیرد.

    e5ac9894-6bd2-4a9b-82a9-357705522ea9.jpg

    «تایتانیک» بیش از حدود یک سال روی پرده‌ی سینماها بود، اما امروز ما از دیدن «بلک پنتر» که اکرانش را دو ماه پیش شروع کرده بود و تا زمان «اونجرز: جنگ اینفینیتی» روی پرده خواهد بود هیجان‌زده می‌شویم. نرخ توام فیلم‌های حالا در مقایسه با گذشته تغییر کرده است. برای مثال «مرد عنکبوتی» ۸۷ درصد از درآمد ۴۰۳ میلیون دلاری‌اش را تا پایان هفته‌ی پنجم اکرانش به دست آورد. یا «واندر وومن» اگرچه به‌طرز غیرمعمولی از دوام فوق‌العاده‌ای بهره می‌برد، ولی کماکان ۸۹ درصد از درآمد ۴۱۲ میلیون دلاری‌اش را تا پایان هفته‌ی ششم‌اش به دست آورد. همان‌طور که می‌بینید حتی بادوام‌ترین بلاک‌باسترها هم تقریبا در عرض دو ماه به نفس‌نفس زدن می‌افتند و این پدیده‌ی جدیدی نیست. چیزی که تغییر کرده این است که در حال حاضر ‌فیلم‌های کمتری که با عموم مردم ارتباط برقرار می‌کنند و به‌طرز غیرمنتظره‌ای منفجر می‌شوند وجود دارند. چرا که مردم فقط به تماشای فیلم‌هایی که «رویدادهای سینمایی» محسوب می‌شوند می‌روند و بقیه را در خانه از طریق نت‌فلیکس و دی‌وی‌دی تماشا می‌کنند. این در حالی است که تعریف «رویدادهای سینمایی» هم در حال تغییر کردن است. اگر یک زمانی «مرد عنکبوتی» حکم یک رویداد سینمایی را داشت، اما حالا که فیلم‌های ابرقهرمانی به روتین هرروز هالیوود تبدیل شده است، فیلم‌هایی مثل «بیبی راننده» (Baby Driver)، «یک مکان ساکت» (A Quiet Place) و «مسافرت دختران» (Girls Trip) بیشتر از گذشته در مرکز توجه قرار می‌گیرند. از سوی دیگر اگر هم فیلم‌های ابرقهرمانی با استقبال ویژه‌ی مردم روبه‌رو شوند، معمولا آن فیلم‌ها چیزهایی شبیه به «واندر وومن» هستند که در نوع خودشان منحصربه‌فرد هستند و چیزی نیستند که مردم قبلا نمونه‌شان را در این حوزه دیده باشند.
    این موضوع اگرچه خبر بدی برای فیلم‌هایی که برای فیلم‌هایی که برای تبدیل شدن به رویدادهای سینمایی برنامه‌ریزی‌ نشده‌اند است، اما به این معنی است که امروز شاهد بلاک‌باسترهای کمتری هستیم که به سرعت ناپدید می‌شوند. در عوض بلاک‌باسترها افتتاحیه‌‌ها و اکران‌های بزرگی را تجربه می‌کنند. چرا که مردم مدام در حال حرکت بین «فیلم بزرگ حال حاضر» به «فیلم بزرگ حال حاضر» بعدی هستند. و البته اگر با فیلم‌هایی مثل «مریخی» (The Martian) یا «بلک پنتر» (Black Panther) که کل باکس آفیس را به خود اختصاص می‌دهند طرف نباشیم، همیشه فضا برای زندگی مسالمت‌آمیز چندتا فیلم بزرگ در کنار هم وجود دارد. مثلا به همین فصل کریسمس گذشته نگاه کنید. از یک طرف «جنگ ستارگان: آخرین جدای» را داشتیم که ۶۲۱ میلیون دلار فروخت و از طرف دیگر «جومانجی ۲» به ۴۰۴ میلیون دلار فروش دست پیدا کرد. با این وجود هنوز «بزرگ‌ترین شومن» جا داشت تا در کنار آنها به یکی از بادوام‌ترین فیلم‌های تاریخ در گیشه تبدیل شود. راستش، فیلم دومی که روح «تایتانیک» را زنده نگه داشته همین «بزرگ‌ترین شومن» است. این فیلم با نقدهای متوسط و بدون بهره بردن از سروصدای رسانه‌‌ای خاصی روی پرده سینماها رفت و با افتتاحیه‌ی ۸/۸ میلیون دلاری‌ ضعیفش به نظر می‌رسد که نیامده ناپدید خواهد شد. اما فیلم خیلی زود موردتوجه خانواده‌ها، خوره‌های موزیکال‌ها و تمام کسانی که به دنبال چیزی متفاوت در سینماها می‌گشتند قرار گرفت. «بزرگ‌ترین شومن» گرچه برای بزرگسالان ساخته شده بود، اما به‌طرز بی‌نقصی مورد توجه بچه‌ها هم قرار گرفت. نتیجه این بود با نمونه‌ی برعکس بلاک‌باسترها که معمولا برای بچه‌ها ساخته می‌شوند و مورد توجه بزرگسالان قرار می‌گیرند طرف شدیم. «بزرگ‌ترین شومن» در هفته‌ی دوم اکرانش با ۷۶ درصد رشد فروش مواجه شد، در هفته‌های بعدی با افت فروش‌های بسیار اندکی مواجه شد. درست به همان شکلی که «تایتانیک» ۲۰ سال پیش انجام داده بود.
    bbe53b0e-46fe-46ef-a235-f8eafdc0a7e0.jpg

    با اینکه فیلم الان حدود یک ماهی می‌شود که روی بلورری و اینترنتی در دسترس است، اما «بزرگ‌ترین شومن» کماکان فیلم بادوام‌تری در مقایسه با ۱۸ هفته‌ی آغازین «تایتانیک» بوده است. این فیلم به ۱۷۳ و نیم میلیون دلار فروش خانگی از ۸/۸ میلیون دلار افتتاحیه دست پیدا کرد که یعنی این فیلم ۱۹ برابر افتتاحیه‌اش فروخته است. دیوانه‌کننده است! از آنجایی که این فیلم فقط ۵/۰۷ درصد از درآمد خانگی‌اش را از افتتاحیه‌اش به دست آورده، لقب بادوام‌ترین فیلم از زمان «تایتانیک» را به دست می‌آورد. این فیلم با ۱۷۳/۵ میلیون دلاری که از ۸/۸ میلیون دلار افتتاحیه کسب کرده در جایگاه شانزدهم بادوام‌ترین فیلم‌هایی که در بیش از ۵۰۰ سینما اکران شده‌اند قرار می‌گیرد و پشت سر «تایتانیک» در رده‌ی دوم بادوام‌ترین فیلم‌ها از زمان «مرد بارانی» (۱۷۲ میلیون دلار از ۷ میلیون دلار افتتاحیه در سال ۱۹۸۸) قرار می‌گیرد. در طول ۲۰ سال گذشته، کاری که «بزرگ‌ترین شومن» انجام داده است نمونه ندارد. به این ترتیب «بلک پنتر» و «بزرگ‌ترین شومن» به دلایل مختلفی تبدیل به نسخه‌ی تازه و مدرنی از درام عاشقانه‌ی کیت وینسلت و لئوناردو دی‌کاپریو تبدیل شدند. ۲۰ سال پیش، موفقیت دیوانه‌وار «تایتانیک» که جان فیلم‌های متعددی مثل «سقوط کرده» (Fallen)، «شهر تاریک» (Dark City)، «رنگ‌های اصلی» (The Primary Colors)، «لبوفسکی بزرگ» (The Big Lebowski) و غیره را گرفت، کماکان به عنوان یک رویداد فرهنگی جهانی تمام‌عیار باقی مانده است که احتمالا هیچ‌وقت تکرار نخواهد شد.
    این فیلم به ۶۰۰ میلیون دلار فروش خانگی و یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد که در آن زمان بدون وجود هرگونه‌ سینمای سه‌بعدی و آیمکسی غیرقابل‌باور که هیچ، غیرقابل‌تصور بود. این در حالی بود که فیلم برای سه ماه متوالی صدر جدول را در اختیار داشت و فقط هر هفته با افت فروش‌های بسیار اندکی روبه‌رو می‌شود. «تایتانیک» حکم آخرین نمونه از سینمای اولد-اسکول هالیوود را داشت و قبل از راه رسیدن بلاک‌باسترهای مُدرن، به خداحافظی باشکوهی برای سینمای استودیوی قدیم تبدیل شد. «بلک پنتر» و «بزرگ‌ترین شومن» نماینده‌ی بهترین‌های هر دو دنیا هستند. اولی یک بلاک‌باستر تحسین‌شده بود که به درآمدهای نسبتا غیرقابل‌تصوری در خانه و جهان دست پیدا کرد و مثل «تایتاتیک» چندتایی کشته از خود بر جای گذاشت و دومی هم یک درام تاریخی موزیکال بود که آدم را یاد بزرگان هالیوود قدیم می‌انداخت؛ به فیلم‌های دوران قبل از «تایتانیک». هر دوی این موفقیت‌ها به معنی خوش‌بینی در دوران فرمانروایی نت‌فلیکس و سینماهای خانگی هستند. شاید هیچ‌وقت با فیلمی شبیه به «تایتانیک» روبه‌رو نشویم، اما مجموع موفقیت «بلک پنتر» و «بزرگ‌ترین شومن» بهترین چیزی بود که در طول ۲۰ سال گذشته برای یادآوری فیلم جیمز کامرون به دست آورده‌ایم.
    f624823c-f2a3-46c2-861d-171f243a0bf5.jpg

    اما از آنجایی که فقط کمتر از یک هفته تا آغاز اکران «اونجرز: جنگ اینفینیتی» باقی مانده است، بیایید ببینیم این فیلم در بهترین حالت و در بدترین حالت چه عملکردی در گیشه خواهد داشت. بگزارید از بدترین سناریویی که ممکن برای «جنگ اینفینیتی» اتفاق بیافتد شروع کنیم؛ اگر این فیلم باعث شود تا تماشاگرانش بعد از هفت روز اول اکرانش بمیرند هم کماکان به یک شکست تمام‌عیار تبدیل نخواهد شد. فکر کنم همگی قبول داریم که این فیلم هرچقدر هم ضعیف ظاهر شود، هنوز عملکردی بهتر از «حلقه‌ها» (Rings) که به ۲۷/۷ میلیون دلار فروش خانگی از ۱۳ میلیون دلار افتتاحیه دست پیدا کرد خواهد شد. بنابراین اگر «جنگ اینفینیتی» اکرانش را با افتتاحیه‌ای کمتر از «مرد آهنی ۳» (مثلا ۱۷۴ میلیون دلار) شروع کند و اکرانی شبیه به «حلقه‌ها» را تجربه کند، کماکان به ۳۹۰ میلیون دلار فروش در آمریکای شمالی دست پیدا خواهد کرد. حتی عملکردی شبیه به «در کام جنون» (in the Mouth of Madness) با ۸/۹ میلیون دلار فروش از ۳/۴ میلیون دلار افتتاحیه، «جنگ اینفینیتی» را به ۴۴۰ میلیون دلار بودجه از ۱۷۰ میلیون دلار افتتاحیه خواهد رساند. البته که دارم شوخی می‌کنم! امکان ندارد که بزرگ‌ترین فیلم سال ۲۰۱۸ چنین عملکرد ضعیفی داشته باشد. اما فقط می‌خواستم بدانید که حتی ضعیف‌ترینِ عملکرد «جنگ اینفینیتی» به درآمدی منجر می‌شود که آرزوی خیلی فیلم‌های دیگر است.
    اما بیایید قضیه را جدی بگیریم؛ خب، با توجه به سه سال تورم و هایپ طرفداران، به سختی می‌توان افتتاحیه‌‌ای کمتر از «اونجرز: دوران اولتران» (۱۹۱ میلیون دلار در سال ۲۰۱۵ / ۲۰۳ میلیون دلار امروز) را برای «جنگ اینفینیتی» تصور کرد. این رقم که فقط اندکی کمتر از افتتاحیه‌ی ۲۰۷ میلیون دلاری «اونجرز» بود باعث شد که خیلی‌ها شروع به گفتگو درباره‌ی اشباع‌شدگی فیلم‌های ابرقهرمانی و قیامت این قبیل فیلم‌ها صحبت کنند، اما امثال پیتر پارکر و تی‌چالا می‌توانند شهادت بدهند که برعکسش اتفاق افتاد. پس اگر «جنگ اینفینیتی» افتتاحیه‌ای نزدیک به «دوران اولتران» به جای «نیرو برمی‌خیزد» دارد که بدترین حالت ممکن حساب می‌شود، بیایید ببینیم چه می‌شود. البته که فضای باکس آفیس در طول سه سال اخیر متحول شده است. حالا تماشاگرانِ کمتری به تماشای هر بلاک‌باستری که روی پرده است می‌روند و فقط منتظر فیلم‌هایی که واقعا حکم رویدادهای تازه‌ای را دارند می‌ایستند. خبر خوب این است که «جنگ اینفینیتی» به عنوان اولین فیلم از نوع خودش، بزرگ‌ترین رویداد سینمایی‌ای است که می‌توان بهش فکر کرد. پس اگر «اونجرز ۳» در بدترین حالت ۱۹۰ تا ۱۹۵ میلیون دلار به عنوان افتتاحیه کسب کند که برابر با افتتاحیه‌ی واقعی «هری پاتر و یادگاران مرگبار قسمت دوم» (۱۶۹ میلیون دلار) است. از سوی دیگر افتتاحیه‌ای شبیه به «دوران اولتران» و اکرانی شبیه به «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» (۴۰۸ میلیون دلار از ۱۷۹ میلیون دلار افتتاحیه)، «جنگ اینفینیتی» را به ۴۳۲ میلیون دلار فروش خانگی خواهد رساند. با در نظر گرفتن عملکرد «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده» (Jurassic World: The Fallen Kingdom) و «شگفت‌انگیزان ۲» (The Incredibles 2)، این رقم کافی است تا «جنگ اینفینیتی» را به پرفروش‌ترین فیلم گیشه‌ی خانگی تابستان امسال تبدیل کند. بالاخره با فیلمی سروکار داریم که حتی اگر نقدهایش بدتر از ریبوت «فنتستیک فور» (Fantastic Four) هم باشد، باز طرفداران دیوانه‌اش به تماشای آن خواهند رفت. سوال این است که آیا تبلیغات این فیلم به عنوان جایی که تمام خط‌های داستانی کاراکترهای اصلی مجموعه و دنیای سینمایی مارول را به نتیجه‌گیری می‌رساند باعث می‌شود تا تعداد بیشتری از عموم مردم به این فیلم جذب شوند؟
    پس خلاصه به این نتیجه می‌رسیم که «جنگ اینفینیتی» حتی در بدترین حالت هم کم و بیش این شانس را دارد تا به بزرگ‌ترین فیلم تابستان در گیشه‌ی خانگی تبدیل شود. اما بهترین حالت چطور؟ وقتی در حال صحبت کردن درباره‌ی بهترین اتفاقاتی که می‌تواند برای فیلمی مثل «اونجرز ۳» بیافتد هستیم هیچ حد و مرزی وجود ندارد. اگر این فیلم اکرانش را با افتتاحیه‌ای فراتر از ۲۰۰ میلیون دلار آغاز کند، اولین چیزی که به ذهن‌مان می‌رسد مقایسه‌ی آن با «آخرین جدای» است که به ۶۲۱ میلیون دلار از ۲۲۰ میلیون دلار افتتاحیه (۲/۸۲ برابر افتتاحیه) دست پیدا کرد. اگر «اونجرز ۳» کارش را با ۲۰۰ میلیون دلار شروع کند و مثل «آخرین جدای» ۲/۸۲ برابر افتتاحیه‌اش بفروشد، به ۵۶۴ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا می‌کند که تقریبا بدون‌شک آن‌قدر بزرگ است که این فیلم را به بزرگ‌ترین فیلم تابستان گیشه‌ی خانگی تبدیل کند. قابل‌ذکر است که چهار فیلم دیگری که افتتاحیه‌ای بزرگ‌تر از ۲۰۰ میلیون دلار داشته‌اند «اونجرز»، «دنیای ژوراسیک»، «نیرو برمی‌خیزد» و «بلک پنتر» هستند که ضریب افتتاحیه‌شان از ۳/۷۷ برابر شروع می‌شود و تا ۳ برابر ادامه دارند. اگر «اونجرز» نقدهای خیلی خوبی دریافت کند و آن‌قدر پرسروصدا باشد که مردم را ترقیب به تماشای دوباره و سه‌باره‌ی ان در سینماهای آیمکس و دالبی دیجیتال کند، آن‌ وقت ضریب ۲/۸ کمترین چیزی است که می‌توان برای فیلم پیش‌‌بینی کرد. اگر «جنگ اینفینیتی» بتواند رکورد افتتاحیه‌ی «نیرو برمی‌خیزد» (۲۴۷ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار) را پشت سر بگذارد، آن‌ وقت می‌توان فروش خانگی نهایی ۷۵۰ تا ۹۴۲ میلیون دلاری‌اش را پیش‌بینی کرد. این ارقام شاید دیوانه‌وار به نظر برسند، ولی مسئله این است که دقیقا همین‌طور هم است. افتتاحیه‌ی ۲۵۰ میلیون دلاری «جنگ اینفینیتی» با عملکردی شبیه به «دوران اولتران»، این فیلم را به ۶۰۰ میلیون دلار فروش خانگی خواهد رساند. اینجا این نکته را نباید فراموش کرد که «جنگ اینفینیتی» فقط در صورتی می‌تواند مجموع فروش خانگی «بلک پنتر» (۶۸۱ میلیون دلار) را پشت سر بگذارد که از درآمد واقعی «اونجرز» (۷۰۵ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار) از شش سال پیش عبور کند و از آنجایی که این فیلم حکم چهارمین فیلم تیمی مارول را دارد (برخلاف «بلک پنتر» که حکم اولین فیلم از نوع خودش بود)، اگر این اتفاق بیافتد غافلگیر خواهیم شد و به قدرت «جنگ اینفینیتی» ایمان کامل خواهیم آورد.
    cbf3b70e-9a50-4fa6-ad2d-acab1c0e8c9f.jpg

    اما اگر یک سناریوی منطقی باشد که بتوان روی وقوع آن حساب باز کرد این است که «جنگ اینفینیتی» با افتتاحیه‌ای نزدیک به ۲۲۵ میلیون دلار و عملکردی شبیه به «نگهبانان کهکشان ۲» (۳۸۹ میلیون دلار از ۱۴۶ میلیون دلار افتتاحیه)، به چیزی نزدیک به ۶۰۰ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا خواهد کرد. «جنگ اینفینیتی» شاید رکورد افتتاحیه‌‌ی «نیرو برمی‌خیزد» را به چالش بکشد، شاید فروش خانگی «آخرین جدای» (۶۲۱ میلیون دلار) یا «دنیای ژوراسیک» (۶۵۲ میلیون دلار) را به چالش بکشد، اما «جنگ اینفینیتی» برای موفقیت نیازی به پشت سر گذاشتن هیچکدام از این فیلم‌ها ندارد. درست همان‌طور که «بلک پنتر» برای موفقیت نیازی به این همه رکوردی که شکست نداشت و بعد از همان افتتاحیه‌ی ۲۰۲ میلیون دلاری‌اش موفق اعلام شد. اما هنوز یک نکته مانده است که در محاسبه‌ی فروش «جنگ اینفینیتی» نباید آن را دست‌کم بگیریم و آن هم این است که این فیلم یک هفته زودتر از آغاز رسمی فصل سینمایی تابستان روی پرده خواهد رفت. هدف مارول از این کار جلوگیری از اسپویل‌های داستانی از افتتاحیه‌ی آن در کشورهای خارجی، تلاش برای شکستن رکورد بهترین افتتاحیه‌ی جهانی از «سریع و خشن ۸» با ۵۴۲ میلیون دلار و ایجاد یک هفته فاصله‌ی بیشتر بین این فیلم و «ددپول ۲» و «سولو» بود. اما شاید یک دلیل دیگر هم وجود داشته باشد: یکی از دلایلی که باعث شد «اونجرز» بتواند بعد از افتتاحیه‌ی ۲۰۰ میلیون دلاری‌اش، چنان اکران بادوام و طولانی‌مدتی را تجربه کند به خاطر این بود که سه هفته جلوتر از رقبای اصلی‌اش اکران شد. از آنجایی که «سایه‌های تاریک» (Dark Shadows)، ساخته‌ی تیم برتون شکست خورده بود و «کشتی جنگی» (Battleship) به یک فاجعه‌ی خانگی تبدیل شد، «اونجرز» تا زمان اکران «مردان سیاه‌پوش ۳»، چهار هفته بعد از آغاز نمایشش هیچ رقیب واقعی‌ای نداشت.
    اما در مقایسه، «دوران اولتران» مجبور بود تا در هفته‌ی سوم اکرانش با «پیچ پرفکت ۲» (۷۰ میلیون دلار افتتاحیه) و «مد مکس: جاده‌ی خشم» (۴۶ میلیون افتتاحیه) درگیر شود؛ فیلم‌هایی که در سقوط سریع‌ترش نقش بازی کردند. همچنین «مرد آهنی ۳» هم مجبور بود تا در هفته‌ی دومش با «گتسبی بزرگ» (۵۰ میلیون دلار افتتاحیه)، در هفته‌ی سومش با «استار ترک: به درون تاریکی» (۸۳ میلیون دلار افتتاحیه) و در جریان آخرهفته‌ی روز یادبود با «سریع و خشن ۶» و «خماری ۳» دست و پنجه نرم کند. البته اینجا یک نمونه‌ی نقض هم داریم؛ «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» اگرچه در زمان اکرانش رقبای خاصی نداشت و رقبای اصلی‌اش هم که «افراد ایکس: آپوکالیپس» و «آلیس درون آینه» بودند چند هفته بعد ناامیدکننده ظاهر شدند، اما با این حال در جایگاه اول frontloaded‌ترین فیلم‌های مارول قرار می‌گیرد؛ فیلم‌هایی که اگرچه طرفداران در هفته‌‌ی اول برای تماشای آن هجوم می‌آورند، اما این حجم از علاقه را در هفته‌های بعدی حفظ نمی‌کنند. «اونجرز: جنگ اینفینیتی» تا زمان اکران «ددپول ۲» در تاریخ ۱۸ می، هیچ رقیب جدی‌ای ندارد. بنابراین از آنجایی که این فیلم یک هفته بیشتر از فصل تابستان لـ*ـذت می‌بیرد، بنابراین می‌توان عملکردی شبیه به «اونجرز» را برای «جنگ اینفینیتی» پیش‌بینی کرد که به جای دو هفته، سه هفته برای منهم کردنِ تنهایی باکس آفیس وقت داشت. البته که همیشه این احتمال وجود دارد «جنگ اینفینیتی» به شکلی مشکل‌دار ظاهر شود که به استقبال مردم از آن ضربه بزند. مثلا فیلم با کلیف‌هنگری به اتمام برسد که مزه‌ی تلخی در دهان تماشاگران باقی بگذارد. چیزی شبیه به کلیف‌هنگرهای «ماتریکس: بارگزاری مجدد» (۲۷۹ میلیون دلار از ۱۳۴ میلیون دلار افتتاحیه) و «هانگر گیمز: مرغ‌مقلد قسمت اول» (۳۳۳ میلیون دلار از ۱۲۱ میلیون دلار افتتاحیه). اما جدا از اتفاقات غیرمنتظره‌ای که می‌تواند روی فروش فیلم تاثیرگذارد، چیزی که به‌طور کلی در رابـ ـطه با پیش‌بینی «جنگ اینفینیتی» داریم به سه بخش تقسیم می‌شود. بدترین سناریوی ممکن فروش ۴۳۲ میلیون دلاری فیلم است. واقع‌گرایانه‌ترین سناریوی ممکن فروش ۶۰۰ میلیون دلاری فیلم است و بهترین سناریوی ممکن فروش ۷۵۰ میلیون دلاری‌اش خواهد بود. در ‌زمینه‌ی فروش خارجی هم با چیزی بین این دو عدد طرف خواهیم بود: یک میلیارد و ۸۰ میلیون دلار جهانی (۴۳۲ میلیون دلار خانگی / ۶۴۵ میلیون دلار خارجی) و یک میلیارد و ۷۱۰ میلیون دلار جهانی (۶۰۰ میلیون دلار خانگی / یک میلیارد و ۱۴۰ میلیون دلار خارجی). البته که این یکی اتفاق نخواهد افتاد، اما فکر کردن بهش که جای دوری نمی‌رود: ۲ میلیارد و ۱۴۲ میلیون دلار جهانی (۷۵۰ میلیون دلار خانگی / یک میلیارد و ۳۹۲ میلیون دلار خارجی).
    جدول ۱۰ فیلم برتر هفته

    ردیف نام فیلم درآمد هفتگی
    ۱ A Quiet Place ۲۲ میلیون دلار
    ۲ Rampage ۲۱ میلیون دلار
    ۳ I Feel Pretty ۱۶/۲ میلیون دلار
    ۴ Super Troopers 2 ۱۴/۷ میلیون دلار
    ۵ Truth or Dare ۷/۹ میلیون دلار
    ۶ Ready Player One ۷/۵ میلیون دلار
    ۷ Blockers ۶/۹ میلیون دلار
    ۸ Black Panther ۴/۶ میلیون دلار
    ۹ Traffik ۳/۸ میلیون دلار
    ۱۰ Isle Of Dogs ۳/۴ میلیون دلار
    [BCOLOR=rgb(238, 45, 88)]
    منبع
    [/BCOLOR] forbes boxofficemojo
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(235, 235, 235)]
    c88b8e06-1846-40aa-809c-26ade2024b3b.jpg
    [/BCOLOR]
    گزارش باکس آفیس: از عبور Avengers: Infinity War از Justice League تا تبلیغات دروغین مارول
    در گزارش باکس آفیس این هفته درباره عملکرد فیلم Avengers: Infinity War و دیگر پرفروش‌ترین فیلم‌های هفته صحبت می‌کنیم.
    گزارش باکس آفیس این هفته را با «اونجرز: جنگ اینفینیتی» (Avengers: Infinity War)، جدیدترین کراس‌اور دنیای سینمایی مارول شروع می‌کنیم که افتتاحیه‌ی طوفانی و تاریخ‌سازی را در باکس آفیس تجربه کرد. فیلم کارش را با کسب ۲۵۸ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار از سه روز اول (جمعه تا یکشنبه) اکرانش آغاز کرد که به معنی شکستن رکوردهای متعددی بود. اول از همه فیلم با عبور از افتتاحیه‌ی «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» (۲۴۷ میلیون دلار)، رکورد بهترین افتتاحیه‌ی تاریخ گیشه‌ی آمریکای شمالی را به دست آورد. به دست آوردن بهترین افتتاحیه‌ی تاریخ به معنی به دست آوردن تمام رکوردهای مربوطه نیز می‌شود. یعنی فیلم به‌طور پیش‌فرض بزرگ‌ترین افتتاحیه‌ی تمام بازیگران و سازندگانش، تمام فیلم‌های ابرقهرمانی، تمام فیلم‌های ماه آوریل، تمام اکران‌های پیش از تابستان، تمام فیلم‌های غیرتابستانی، تمام فیلم‌های دنیای سینمایی مارول، تمام اقتباس‌های مارولی، تمام فیلم‌های دیزنی، تمام فیلم‌هایی که توسط دو نفر کارگردانی شده‌اند، تمام فیلم‌های درجه‌سنی ۱۳ سال، تمام فیلم‌های آیمکس و سه‌بعدی و هرچیزی که فکرش را می‌توانید کنید را به دست آورد. اما از افتتاحیه که بگذریم، به دیگر دستاوردهای «جنگ اینفینیتی» می‌رسیم. ساخته‌ی برادران روسو موفق نشد تا درآمد ۵۷ میلیون دلاری پیش‌نمایش روز پنج‌شنبه که متعلق به «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد»‌ می‌شد را پشت سر بگذارد. اما با این حال فروش ۳۹ میلیون دلاری روز پنج‌شنبه‌اش آن را پشت سر «هری پاتر و یادگاران مرگبار قسمت دوم» (۴۳ و نیم میلیون دلار در سال ۲۰۱۱)، «جنگ ستارگان: آخرین جدای» (۴۵ میلیون دلار در سال ۲۰۱۷) و «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» (۵۷ میلیون دلار در سال ۲۰۱۵) در جایگاه چهارم بهترین درآمدهای روز پنج‌شنبه‌ی تاریخ قرار می‌دهد. «جنگ اینفینیتی» اما موفق شد رکورد بهترین درآمد روز پنج‌شنبه در میان تمام فیلم‌های ابرقهرمانی که متعلق به «اونجرز: دوران اولتران» (۲۷ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار) بود را با کسب ۴۱ درصد بیشتر بشکند و در این زمینه در صدر فیلم‌های مارول و تمام فیلم‌های ابرقهرمانی قرار بگیرد.
    از پنج‌شنبه که بگذریم، به جمعه می‌رسیم. «جنگ اینفینیتی» در اولین روز افتتاحیه‌ی سه روزه‌اش رقم نفسگیرِ ۱۰۵ میلیون و ۹۶۷ هزار دلار را به جیب زد که شامل ۳۹ میلیون دلاری که در روز قبل فروخته بود می‌شود. اگرچه این رقم کمتر از ۱۱۹ میلیون و ۱۱۹ هزار دلاری است که «نیرو برمی‌خیزد» در روز اول اکرانش کسب کرده بود، اما «اونجرز ۳» در ادامه نشان داد که خیلی کمتر از سه فیلم «جنگ ستارگان» اخیر و قسمت دوم «هری پاتر ۷»، به اصطلاح frontloaded است. یعنی حمله‌ی دیوانه‌وار طرفداران به فیلم در روز اول، به ریزش شدید مخاطبان در روزهای بعدی اکران منجر نشد. در واقع فینال مجموعه‌ی «هری پاتر» ۲۵ درصد از افتتاحیه‌ی ۱۶۹ میلیون دلاری‌اش را در شب پیش‌نمایش کسب کرد و ۵۴ درصد از آن شامل درآمد ۹۱ میلیون دلاری روز افتتاحیه‌اش می‌شود. به این ترتیب «جنگ اینفینیتی» پشت سر «نیرو برمی‌خیزد»، در جایگاه دوم بهترین درآمد روز افتتاحیه‌ی تاریخ قرار می‌گیرد. در زمینه‌ی فروش خالص روز افتتاحیه اما قضیه فرق می‌کند. «اونجرز: جنگ اینفینیتی» ۱۰۵ میلیون و ۹۶۷ هزار دلار در روز جمعه کسب کرد که شامل ۳۹ میلیون دلار درآمد شب پیش‌نمایش می‌شود. اما اگر درآمد پیش‌نمایش را از درآمد روز جمعه کم کنیم، ۶۶ میلیون و ۹۶۷ هزار دلار درآمد خالص روز جمعه باقی می‌ماند که بالاتر از «دنیای ژوراسیک» (۶۳ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار) با اختلاف در رده‌ی اول بهترین درآمد خالص جمعه قرار می‌گیرد. در زمینه‌ی فروش روز شنبه هم باز «جنگ اینفینیتی» حرف اول را می‌زند. این فیلم ۸۳ میلیون دلار در جریان روز شنبه کسب کرد و به این ترتیب باز دوباره با عبور از «دنیای ژوراسیک» (۶۹ میلیون دلار)، به رکورددار بهترین فروش شنبه تبدیل شد. در مقایسه «جنگ اینفینیتی» در روز شنبه همان‌قدر فروخت که «اونجرز» شش سال پیش در روز افتتاحیه‌اش (۸۰ میلیون دلار) و «اونجرز: دوران اولتران» سه سال پیش در روز افتتاحیه‌اش (۸۴ میلیون دلار) فروخته بودند.
    راستی، اگرچه فیلم با ۲۲ درصد افت فروش نسبت به روز افتتاحیه‌اش مواجه شد، اما همزمان با رشد بزرگ ۲۴ درصدی نسبت به درآمد خالص جمعه‌اش روبه‌رو شد که خیلی بالاتر از رشد ۲۱ درصدی «جنگ داخلی» و کمی پایین‌تر از رشد ۲۹ درصدی «بلک پنتر» (Black Panther) است. «جنگ اینفینیتی» اما رکوردشکنی‌اش را در روز یکشنبه هم ادامه داد. فیلم ۶۹ میلیون دلار در روز یکشنبه کسب کرد که خیلی بیشتر از درآمد ۶۰ میلیون دلاری روز یکشنبه‌ی «بلک پنتر» و «نیرو برمی‌خیزد» است. همچنین فیلم با کسب ۲۶ درصد از کل درآمد افتتاحیه‌اش در روز یکشنبه، پشت سر «بلک پنتر» (۲۹ درصد) در این زمینه در رده‌ی دوم تاریخ قرار گرفت. در نهایت همان‌طور که گفتم بزرگ‌ترین افتتاحیه‌ی گیشه‌ی خانگی هم با کسب ۲۵۸ میلیون دلار در اختیارِ «جنگ اینفینتی» است. همچنین این دومین‌بار در شش سال اخیر است که یک فیلم اونجرزی نه تنها رکورد آخرهفته‌ی افتتاحیه را می‌شکند، بلکه یک رکورد تازه هم از خود بر جای می‌گذارد. قسمت اول «اونجرز» نه تنها با کسب ۲۰۰ میلیون دلار به عنوان افتتاحیه رکورددار قبلی را پشت سر گذاشت، بلکه اولین فیلمی که چنین افتتاحیه‌ای را تجربه کرده هم نام گرفت و حالا «جنگ اینفینیتی» نه تنها دوباره از رکورددار قبلی عبور کرده است، بلکه تاریخ باکس آفیس اولین‌بار است که افتتاحیه‌ی بالای ۲۵۰ میلیون دلار را به خود دیده است. هرچند افتتاحیه‌ی «جنگ اینفینیتی» هنوز با محاسبه‌ی نرخ تورم پایین‌تر از درآمد واقعی ۲۶۲ میلیون دلاری «نیرو برمی‌خیزد» قرار می‌گیرد. این اتفاق خیلی شبیه به سه‌گانه‌ی «مرد عنکبوتی» سم ریمی است. فیلم اول «مرد عنکبوتی» با کسب چیزی فراتر از ۱۰۰ میلیون دلار افتتاحیه در سال ۲۰۰۲، اولین فیلمی بود که به این مرز از فروش دست پیدا کرده بود و بعد «مرد عنکبوتی ۳» با افتتاحیه‌ی بالای ۱۵۰ میلیون دلاری‌اش این رکورد را در سال ۲۰۰۷ جابه‌جا کرد.
    9476728f-508d-4066-953f-11d7fd6326b6.jpg
    «جنگ اینفینیتی» جدا از باکس آفیس خانگی، تاج بهترین افتتاحیه‌ی جهانی را هم به چنگ آورد. به خاطر همین است که فیلم یک هفته زودتر همراه با تاریخ اکران جهانی در آمریکای شمالی روی پرده رفت. دیزنی نه تنها می‌خواست به اندازه‌ی کافی بین فیلمش و«سولو» (Solo) و «ددپول ۲» (Deadpool 2) فاصله بیاندازند، بلکه به دنبال این بود تا رکورد افتتاحیه‌ی جهانی را هم بشکند که همین‌طور هم شد. «اونجرز ۳» با اینکه از بازارهای روسیه (۳ می) و چین (۱۱ می) بهره نمی‌برد، اما با کسب ۳۸۲ میلیون دلار از کشورهای خارجی، پشت سر «سریع و خشن ۸» (۴۴۳ میلیون دلار که شامل ۱۸۰ میلیون دلار از بازار چین می‌شود) در جایگاه دوم بهترین افتتاحیه‌ی کشورهای خارجی قرار گرفت. مجموع فروش خانگی و خارجی «جنگ اینفینیتی» اما برابر با ۶۴۰ میلیون دلار است که آن را بالاتر از افتتاحیه‌ی جهانی ۵۴۲ میلیون دلاری «سریع و خشن ۸» در جایگاه اول بهترین افتتاحیه‌ی جهانی تاریخ قرار می‌دهد. اگرچه تونی استارک و دوستانش از بازار چین بهره نمی‌بردند تا رکورد بهترین افتتاحیه‌ی خارجی را به دست بیاورد، اما در عوض افتتاحیه‌‌ی خانگی‌ این فیلم ۲/۶ برابر بزرگ‌تر از «سریع و خشن ۸» (۸۹ میلیون دلار) بود. پس باز دوباره به این نتیجه می‌رسیم که با وجود اینکه فروش کشورهای خارجی مهم است، اما لازمه‌ی اصلی برای پیروزی در باکس آفیس جهانی، موفقیت تا حد ممکن در گیشه‌ی آمریکای شمالی است. اما از آمار سه روز اول افتتاحیه که بگذریم، به فروش روز دوشنبه یا روز چهارم افتتاحیه می‌رسیم. یکی از نکاتی که در زمینه‌ی محاسبه‌ی فروش دوشنبه باید بدانیم این است که اکثر بهترین درآمدهای دوشنبه‌ی تاریخ یا مثل «بلک پنتر» و «مرد عنکبوتی ۲» در دوشنبه‌های تعطیل اتفاق افتاده است یا مثل سه فیلم اخیر «جنگ ستارگان» و برخی از فیلم‌های «اربـاب حلقه‌ها» با کریسمس مصادف شده است.
    بزرگ‌ترین درآمد دوشنبه‌ی غیرتعطیلی و غیرکریسمسی تاریخ فروش ۲۵ میلیون و ۳۰۰ هزار دلاری «دنیای ژوراسیک» (بعد از افتتاحیه‌ی ۲۰۸ میلیون دلاری‌اش) و فروش ۲۴ میلیون دلاری «شوالیه‌ی تاریکی» (بعد از افتتاحیه‌ی ۱۵۸ میلیون دلاری‌اش) هستند. درآمد «شوالیه‌ی تاریکی» با احتساب نرخ تورم ۳۱ میلیون دلار و «دنیای ژوراسیک» برابر با ۲۸ میلیون دلار است. «شوالیه‌ی تاریکی برمی‌خیزد» هم در روز چهارم اکرانش ۱۹ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار فروخت که به نرخ امروز برابر با ۲۲ میلیون دلار است. این در حالی است که «در جستجوی دوری» هم ۱۹ میلیون دلار در روز چهارمش فروخت که برابر با ۲۰ میلیون دلار به نرخ امروز حساب می‌شود. دیگر فیلم‌هایی که اولین دوشنبه‌شان با تعطیلی و کریسمس مصادف نشده است کمتر از ۲۰ میلیون دلار فروخته‌اند. حتی با احتساب نرخ تورم. این مقدمه از این جهت اهمیت دارد که با شنیدن درآمد ۲۴ میلیون و ۷۰۰ هزار دلاری «جنگ اینفینیتی» در روز دوشنبه وحشت نکنید. بله، این رقم این فیلم را در جایگاه نهم بهترین درآمدهای دوشنبه‌ی تاریخ قرار می‌دهد. اما همزمان فیلم را در جدول دوشنبه‌های غیرکریسمسی/غیرتعطیلات، در بین «دنیای ژوراسیک» و «شوالیه‌ی تاریکی» در رده‌ی دوم قرار می‌دهد. همچنین افت فروش ۶۴ درصدی «جنگ اینفینیتی» نسبت به فروش یکشنبه کمی بهتر از «اونجرز» (۶۶/۹ درصد افت) و خیلی بهتر از «دوران اولتران» (۷۳ درصد افت) است. وقتی فیلمی مثل «شوالیه‌ی تاریکی»، «در جستجوی دوری»، «دنیای ژوراسیک» و «دزدان دریایی کاراییب ۵» در وسط تابستان اکران می‌شوند معمولا افت فروش یکشنبه به دوشنبه‌شان منفی ۴۰ تا ۴۵ درصد است، اما یکی از نقاط منفی اکران در آغاز تابستان مثل «جنگ اینفینیتی» این است که هنوز مشکل بچه‌هایی که کماکان یک ماه دیگر باید به مدرسه بروند وجود دارد. عدم بهره بردن «جنگ اینفینیتی» از تعطیلات باعث شده تا فیلم همین الانش در فروش‌های روزانه و فروش خانگی از «نیرو برمی‌خیزد» عقب بیافتد. البته این در حالی است که حتی با وجود افتتاحیه‌ی ۲۵۷ میلیون دلاری «جنگ اینفینیتی»، هیچ‌کس انتظار نداشت تا این فیلم به فروش خانگی ۹۳۷ میلیون دلاری «نیرو برمی‌خیزد» نزدیک شود.
    61cafa02-b5a6-410e-82e2-f22c02a9896a.jpg

    راستی حالا که حرفش شد بگذارید بگویم که «اونجرز ۳» در جریان چهار روز اول اکرانش ۲۸۲ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار کسب کرده است. این به این معنی است که «اونجرز ۳» همین الانش از فروش چهار روزه‌ی ۲۸۸ میلیون دلاری «نیرو برمی‌خیزد» عقب افتاده است. «اونجرز ۳» هیچ‌وقت شانس نزدیک شدن به فروش ۴۰ میلیون دلاری دوشنبه‌ی «نیرو برمی‌خیزد» و «بلک پنتر» (که از تعطیلی روز ریاست‌جمهوری بهره می‌بردند) را نداشت. به خاطر همین است که رکورد «نیرو برمی‌خیزد» آن‌قدر بزرگ و آن‌قدر سریع است که راستش استفاده از آن برای مقایسه با دیگر فیلم‌های موفق فکر چندان خوبی نیست. خلاصه اینکه «اونجرز: جنگ اینفینیتی» تا پایان روز پنجم اکرانش ۳۰۰ میلیون دلاری خواهد شد که کم و بیش برابر با فروش ۵ روزه‌ی ۳۲۵ میلیون دلاری «نیرو برمی‌خیزد» است. تحلیلگران فروش هفت روزه‌ی ۳۳۸ میلیون دلاری «اونجرز ۳» را پیش‌بینی می‌کنند که کماکان منهای «نیرو برمی‌خیزد»، بزرگ‌تر از هر فیلم دیگری که فکرش را می‌کنید حساب می‌شود. همچنین فروش آخرهفته‌ی دوم فیلم می‌تواند از ۱۰۵ میلیون دلار (شبیه به «جنگ داخلی»، «دوران اولتران» و «مرد آهنی ۳») شروع شود و تا ۱۳۰ میلیون دلار (شبیه به «اونجرز» و «دنیای ژوراسیک») ادامه داشته باشد. این یعنی این فیلم آخرهفته‌ی دومش را با ۴۴۲ تا ۴۶۸ میلیون دلار فروش خانگی به پایان خواهد رساند که برابر با فروش نهایی «شوالیه‌ی تاریکی برمی‌خیزد» (۴۴۸ میلیون دلار) و «اونجرز: دوران اولتران» (۴۵۸ میلیون دلار) خواهد بود و آن را در مسیر رسیدن به درآمد ۱۷ روزه‌ی ۵۷۵ میلیون دلاری‌اش قرار می‌دهد.
    موفقیتِ غول‌آسای «اونجرز ۳» از یک جهت باید برای والت دیزنی آرامش‌بخش باشد و آن هم به خاطر این است که تمام کمپین تبلیغاتی فیلم براساس یک «دروغ» طراحی شده بود
    البته که داریم خیلی خوش‌بینانه به ماجرا نگاه می‌کنیم، اما همزمان در حال حاضر موانع خیلی اندکی برای جلوگیری از ۷۰۰ میلیون دلاری شدن «اونجرز ۳» وجود دارد. بالاخره تعداد فیلم‌هایی که بعد از افتتاحیه‌ی رکوردشکنانه‌شان، تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین فیلم‌های آمریکای شمالی نشده‌اند خیلی کوچک است. «بتمن بازمی‌گردد» (۱۶۲ میلیون دلار از ۴۷ میلیون دلار افتتاحیه)، «بتمن برای همیشه» (۱۸۴ میلیون دلار از ۵۲ میلیون دلار افتتاحیه)، «دنیای گم‌شده» (۲۲۹ میلیون دلار از ۷۴ میلیون دلار افتتاحیه) و «هری پاتر و یادگاران مرگبار قسمت دوم» (۳۸۱ میلیون دلار از ۱۶۹ میلیون دلار افتتاحیه) تنها فیلم‌هایی هستند که موفق نشدند افتتاحیه‌های بزرگشان را به درآمدهای نهایی بزرگی تبدیل کنند. اینکه «اونجرز ۳» هم به یکی از آنها بپیوندد خیلی خیلی بعید به نظر می‌رسد. همه‌ی اینها در حالی است که «اونجرز ۳» ۶۰ میلیون دلار دیگر هم در جریان روز دوشنبه از کشورهای خارجی کسب کرد و مجموع فروش جهانی‌اش را در کمتر از یک هفته به ۷۲۵ و نیم میلیون دلار رساند و گمان می‌رود که بتواند تا جمعه‌ی آینده از مرز یک میلیارد هم عبور کند. راستی تا یادم نرفته به این نکته هم اشاره کنم که فیلم هنوز هیچی نشده مجموع درآمد ۶۵۸ میلیون دلاری «جاستیس لیگ» (Justice League) را پشت سر گذاشته است.
    موفقیتِ غول‌آسای «اونجرز ۳» از یک جهت باید برای والت دیزنی آرامش‌بخش باشد و آن هم به خاطر این است که تمام کمپین تبلیغاتی فیلم براساس یک «دروغ» طراحی شده بود. تحلیلگران فکر می‌کنند کمپین تبلیغاتی دروغین فیلم یکی از بزرگ‌ترین المان‌هایی که منجر به موفقیتش شده است حساب می‌شود. اما منظورمان دقیقا از تبلیغات دروغین چیست؟ خب، در اکتبر ۲۰۱۴ بود که مارول عده‌ای از ژورنالیست‌ها و طرفدارانش را دعوت کرد تا برنامه‌ی شش سال آینده‌ی دنیای سینمایی‌اش را برای آنها شرح بدهد. در آن پرزنتیشن بود که آنها «کاپیتان آمریکا ۳» را تایید کردند و گفتند که قرار است «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» نام داشته باشد. اینکه فاز سوم دنیای سینمایی‌شان شامل فیلم‌های «دکتر استرنج»، «کاپیتان مارول» و «بلک پنتر» خواهد بود. اما رونمایی بزرگ مراسم، رونمایی از «اونجرز: جنگ اینفینیتی» به عنوان یک پایان‌بندی دو قسمتی بود. هدف این بود تا قسمت اول در می ۲۰۱۸ و قسمت دوم در می ۲۰۱۹ اکران شوند. اما از آن زمان تاکنون اتفاق قابل‌توجه‌ای در صنعت سینما افتاد. کمپانی لاینزگیت تصمیم گرفت تا کتاب آخر «هانگر گیمز» را برای ساخت دو فیلم تقسیم کند و هر دو فیلم با افت فروش مواجه شدند. مجموعه‌ی «واگرا» (Divergent) هم که با هدف ساخت فینالِ دو قسمتی پا پیش گذاشته بود اصلا فرصت نکرد تا داستانش را به اتمام برساند. در طول ۳ سال و نیم بعد، مخصوصا بعد از اینکه «هانگر گیمز: مرغ‌مقلد قسمت دوم»، مجموعه را با کسب فقط ۶۵۳ میلیون دلار در دنیا و ۳۰۰ میلیون دلار در خانه به اتمام رساند، خبرهایی در این خصوص به گوش رسید که قسمت اول و دوم «جنگ اینفینیتی» عنوان نهایی این فیلم نخواهد شد و مردم نباید آنها را جدی بگیرند. مارول حرفش را عوض کرد. مسئله این نبود که سومین فیلم «اونجرز» دیگر «اونجرز: جنگ اینفینیتی قسمت اول» نام نداشت، بلکه «اونجرز ۴» قرار بود بدون عنوان باقی بماند و به فیلم مستقل خودش تبدیل شود.
    4d26281e-6210-4a48-ac6f-8560498e0aad.jpg

    مارول و برادران روسو تصمیم گرفتند تا هر طور شده از معرفی «جنگ اینفینیتی» به عنوان نیمه‌ی اول یک داستان دو قسمتی دوری کنند. از یک طرف می‌توان گفت که مارول از ابتدا قصد داشته تا «اونجرز ۳» و «اونجرز ۴» به عنوان فیلم‌های جداگانه دیده شوند، اما از طرف دیگر می‌توان گفت مارول زمانی این تصمیم را گرفت که رسانه‌ها از این گفتند که مردم دیگر علاقه‌ای به فیلم‌هایی که فینالشان را به دو قسمت تقسیم می‌کنند ندارند و مارول نمی‌خواست که «اونجرز»هایش اشتباهی جزو این فیلم‌ها دسته‌بندی شود. به خاطر این می‌گویم رسانه‌ها، چون مردم نشان داده‌اند که از فینال‌های دو قسمتی فراری نیستند. مثلا «گرگ و میش: سپیده‌دم قسمت اول» (The Twilight Saga: Breaking Dawn – Part 1) خیلی بیشتر از فیلم «گرگ و میش» قبلی در دنیا (۷۱۲ میلیون دلار) و با کسب ۲۸۱ میلیون دلار، در حد دو دنباله‌‌ی اول مجموعه فروخت (۲۹۶ و ۳۰۰ میلیون دلار). «هری پاتر و یادگاران مرگبار قسمت اول» (۲۹۵ میلیون دلار) نزدیک به سه دنباله‌ی قبلی‌اش (۲۹۰، ۲۹۲ و ۳۰۲ میلیون دلار) فروخت و سومین فیلم پرفروش «هری پاتر» در دنیا حساب می‌شود. «هانگر گیمز: مرغ‌مقلد قسمت اول» (۷۵۵ میلیون دلار) هم هنوز در دنیا بیشتر از قسمت اول «هانگر گیمز» فروخته است. در حالی که «مرغ‌مقلد ۲» ۶۵۳ میلیون دلار کسب کرد. کمپانی‌ها اگر در صورت امکان دست به تقسیم کردن کتاب آخر مجموعه‌هایشان نزنند کار خلاف قانونی کرده‌اند. بالاخره فکر می‌کنید لاینزگیت دوست داشت یک فیلم «مرغ‌مقلد» داشته باشد که ۷۵۵ میلیون دلار بفروشد یا دو فیلم «مرغ‌مقلد» که مجموعا به یک میلیارد و ۴۰۹ میلیون دلار فروش دست پیدا کنند؟ طبیعتا دومی.
    تحلیلگران فکر می‌کنند اگر مارول از ابتدا درباره‌ی دو قسمتی بودن فیلم‌های «اونجرز»‌اش صحبت می‌کرد احتمالا با هیچ واکنشِ منفی‌ای روبه‌رو نمی‌شد. در واقع پایان‌بندی‌های کلیف‌هنگری «ماتریکس: بارگزاری مجدد» (Matrix: Reloaded) یا «بازگشت به آینده ۲» (Back to the Future 2) نبودند که منجر به استقبال ضعیف‌تر مردم به آنها نسبت به قسمت قبل شدند. پس پایان‌بندی کلیف‌هنگری به خودی خود بد نیست. مهم خود فیلم است که نباید به عنوان یک قسمت اضافه‌ای قبل از اینکه فینال اصلی از راه برسد به نظر برسد. این در حالی است که «گرگ و میش: سپیده‌دم قسمت دوم» به ۸۱۲ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد و «هری پاتر و یادگاران مرگبار قسمت دوم» شش ماه بعد از قسمت اول یک میلیارد و ۳۴۰ میلیون دلار کسب کرد. نتیجه می‌گیریم معمولا اگر مخاطبان قسمت اول را دوست داشته باشند، فارق از پایان‌بندی کلیف‌هنگری قسمت اول به تماشای قسمت دوم خواهند رفت. با این وجود مارول با دروغگویی درباره‌ی ماهیتِ «جنگ اینفینیتی» که داستان جنگ با تانوس را تا «اونجرز ۴» ناتمام باقی می‌گذارد سعی کرد تا دو اونجرز آخرش در بین مخاطبان یکی دیگر از آن فینا‌ل‌های دو قسمتی به نظر نرسد که البته می‌توان گفت هیچ مشکلی ندارد. بالاخره بزرگ‌ترین هدفِ تیم مارکتینگ نه تبلیغ کردنِ نسخه‌ی واقع‌گرایانه و صادقانه‌ای از محصولشان، بلکه کشاندن افراد بیشتری ترجیا در هفته‌ی اول به سینماها است. مارول و دیزنی کاری کردند تا مردم فکر کنند «اونجرز: جنگ اینفینیتی» حکم «هری پاتر و یادگاران مرگبار قسمت دوم» را دارد، اما در واقع حکم «هری پاتر و یادگاران مرگبار قسمت اول» را داشت. «جنگ اینفینیتی» با اولین تیزری که با سخنرانی معروف نیک فیوری درباره تشکیل انتقام‌جویان آغاز می‌شد و به تدوین مسیری که در این ۱۰ سال پشت سر گذاشته‌ایم اختصاص داشت تا تبلیغات‌های تلویزیونی که از مردم می‌خواستند تا برای سرانجام دنیای سینمایی مارول در سینماها حضور داشته باشند و تکه ویدیوهایی که حول و حوشِ نوستالژی ۱۰ ساله‌ی مارول می‌چرخیدند به عنوان جمع‌بندی دنیای سینمایی مارول تا این لحظه معرفی و فروخته شد. به عنوان مبارزه‌ی نهایی ابرقهرمانان مارول با تانوس برای تعیین سرنوشت دنیا. به عنوان نبردی که جان ابرقهرمانان محبوبشان را می‌گیرد. «جنگ اینفینیتی» توسط مارول به شکل دروغینی به عنوان بازی نهایی و ایستگاه پایانی قطاری که تونی استارک در ابتدا سوارش شده بود معرفی شد.
    28a3273d-95f5-4c8a-876f-cea94a15c094.jpg

    مارول و دیزنی به‌طرز هوشمندانه‌ای از سالگرد ۱۰ سالگی «مرد آهنی» که مصادف با سالگرد ۱۰ سالگی تولد دنیای سینمایی‌شان است استفاده کردند تا «جنگ اینفینیتی» را بدون اینکه از لحاظ داستانی اسپویل کنند، به عنوان یک اتفاق نوستالژیک تبلیغات کنند. راستش، این حرکت جواب هم داد. آیا اگر «اونجرز ۳» به عنوان قسمت یکی مانده به آخر معرفی می‌شد عملکرد متفاوتی نسبت به چیزی که این هفته دیدیم می‌داشت؟ معلوم نیست. اما می‌توان تصور کرد بخش قابل‌توجه‌ای از افتتاحیه‌ی «جنگ اینفینیتی» حاصل معرفی این فیلم به عنوان فینالی بود که همه‌چیز در آن مشخص می‌شود، در حالی که «جنگ اینفینیتی» حکم فینالِ فصل دوم «برکینگ بد» را دارد که نتیجه‌گیری نهایی درباره‌ی اینکه سرنوشت نهایی مبارزه با تانوس چه می‌شود را به فیلم بعدی موکول می‌کند. اگرچه تبلیغات اشتباه می‌تواند به انتظارات اشتباه مخاطبان منجر شود، اما این نوع دروغگویی‌ها چیزی است که ما هرروز شاهد آن در صنعت سینما هستیم. تریلرهای «رانندگی» (Drive) به عنوان فیلمی اکشن تدوین شدند تا مردم بیشتری را به سینما بکشند. تریلرِ «یخ‌زده» (Frozen) قبل از اِلسا، اولاف را معرفی کرد که از قدرت جذابیت بیشتری برای بچه‌ها بهره می‌برد. پارامونت تصویر اُسکار آیزاک را بزرگ‌تر از بقیه‌ی کاراکترها روی کاور بلورری «نابودی» (Annihilation) انداخته است. در حالی که آیزاک به ندرت در خود فیلم حضور دارد و «نابودی» بیشتر یک فیلم تماما زن‌محور است. تیم تبلیغات «۱۲ سال بردگی» (Twelve Years a Slave) برای معرفی فیلم در ایتالیا برای برد پیت و مایکل فاسبندر پوسترهای خودشان را طراحی کردند. در حالی که این دو اصلا بازیگران اصلی این فیلم نبودند. با این حال این ترفند جواب داد و ساخته‌ی استیو مک‌کویین ۶۹ درصد از فروش ۱۵۲ میلیون دلاری جهانی‌اش را از کشورهای خارجی به دست آورد.
    بعضی‌وقت‌ها تبلیغات دروغین مثل چیزی که در رابـ ـطه با «شب‌هنگام می‌آید» (It Comes At Night) باعث می‌شود تا مخاطبان به امید دیدن یک فیلم ترسناک اکشن‌محور به سینما بروند و با یک فیلم ترسناکِ هنری روبه‌رو شوند و در نتیجه حسابی قاطی کرده و عصبانی شوند. اما بعضی‌وقت‌ها اگر تبلیغات دروغین به درستی صورت بگیرند شاهد چیزی شبیه به «اونجرز: جنگ اینفینیتی» هستیم. اگر مخاطبان از این ترفندهای تبلیغاتی ناراحت شوند همان هفته‌ی اول حسابی سروصدا به پا می‌کنند، اما فروش عالی «جنگ اینفینیتی» نشان می‌دهد که چیزی که آنها در قالب این فیلم دریافت کرده‌اند آن‌قدر رضایت‌بخش بوده است که دیگر جایی برای شکایت کردن از تبلیغات دروغین فیلم باقی نمانده است. تنها نکته‌ی منفی معرفی «یادگاران مرگبار قسمت اول» به عنوان «یادگاران مرگبار قسمت دوم» این است که فقط یک بار می‌توانند آن را انجام بدهند. دنیای سینمایی مارول میراثش را براساس فرانچایزی مرتبط که هرکدام از قسمت‌هایش روی پای خودش می‌ایستند ساخته است. این وسط فیلم‌های «اونجرز» حکم دنباله‌های خودشان را ایفا می‌کنند. مارول نمی‌خواهد به عنوان مجموعه‌ای شناخته شود که برای تماشای فیلم جدیدش مجبور به تماشای تمام قسمت‌های قبل باشید معروف شود. نکته‌ی بعدی این است که آنها نمی‌توانند ترفند «این فیلم فینال تمام مجموعه است» را دو بار پشت سر هم اجرا کنند. مارول دیگر از ترفند «این فیلم فینال تمام مجموعه است» برای تبلیغات «جنگ اینفینیتی» استفاده کرده است. بنابراین آنها باید دنبال ترفند تبلیغاتی دیگری برای سال بعد بگردند.
    همچنین این احتمال هم وجود که عملکرد «اونجرز ۴» به خاطر کسانی که فکر می‌کنند مارول با «اونجرز ۳» بهشان دروغ گفته بود ضربه‌ی منفی بخورد. اما نباید فراموش کنیم مارول نه تنها ‌آن‌قدر بین مردم پرطرفدار و محبوب است که به‌طرز زیرکانه‌ای از این دروغ قسر در برود، بلکه این دروغ به همان اندازه که به نفع سودآوری خود مارول بود، به نفع عدم اسپویل شدن فینالِ «جنگ اینفینیتی» برای طرفداران هم بود. مهم‌تر از همه اینکه تاریخ دوباره نشان می‌دهد طرفداران اگر قسمت اول فینال مجموعه را دوست داشتند، برای تماشای قسمت دوم باز خواهند گشت. «یادگاران مرگبار قسمت دوم» به یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار فروش جهانی شش ماه بعد از اکران «یادگاران مرگبار قسمت اول» دست پیدا کرد. «سپیده‌دم قسمت دوم» به ۸۰۰ میلیون دلار فروش جهانی یک سال بعد از «سپیده‌دم قسمت اول» دست یافت. «مرغ‌مقلد قسمت دوم» و «ماتریکس: انقلاب‌ها» هم بیشتر به این دلیل با افت فروش مواجه شدند، چون تماشاگران با مسیری که مجموعه انتخاب کرده بود مشکل داشتند. «دزدان دریایی کاراییب: در پایان دنیا» (Pirates of the Caribbean: At World's End) به فروشی کمتر از «دزدان دریایی کاراییب: صندوقچه‌ی مرد مُرده» (Pirates of the Caribbean: Dead Man's Chest) دست پیدا کرد، اما اگر «اونجرز ۴» بتواند به ۷۳ درصد فروش خانگی و ۹۰ درصد فروش جهانی «اونجرز ۳» دست پیدا کند، مارول راضی خواهد بود. اگر «جنگ اینفینیتی» یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار بفروشد، افت فروشی شبیه به «مرغ‌مقلد قسمت دوم» منجر به فروش یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلاری «اونجرز ۴» می‌شود.
    df247f4a-d2aa-4987-ab8b-8ed42ea59462.jpg

    اما از «اونجرز ۳» که بگذریم به دیگر پرفروش‌ترین فیلم‌های هفته می‌رسیم. «یک مکان ساکت» (A Quiet Place) حدود ۱۰ میلیون و ۶۵۰ هزار دلار دیگر در چهارمین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و به درآمد ۲۴ روزه‌ی ۱۴۸ میلیون و ۱۷۰ میلیون دلار دست پیدا کرد. تحلیلگران فروش نهایی ۱۸۰ میلیون دلاری این فیلمِ ۱۷ میلیون دلاری را پیش‌بینی می‌کنند. این در حالی است که ساخته‌ی جان کرازینسکی تا حالا ۲۳۵ میلیون دلار در سرتاسر دنیا فروخته و هنوز اکران روسیه و چین هم باقی مانده‌اند. در جایگاه سوم کمدی «من احساس زیبایی می‌کنم» (I Feel Pretty) قرار دارد که ۸ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار دیگر در دومین هفته‌ی نمایشش به جیب زد و به مجموع درآمد ۱۰ روزه‌ی ۲۹ میلیون و ۵۷۰ هزار دلار دست پیدا کرد. در رابـ ـطه با این فیلم مشکل بیشتر مربوط به بودجه‌ی بالای ۳۲ میلیون دلاری‌اش می‌شود که باعث شده ضعیف به نظر برسد. وگرنه عملکرد فیلم در مقایسه با کمدی‌های مرسوم تابستونی بد نیست. در جایگاه چهارم چارت اما «رمپیج»(Rampage)، محصول برادران وارنر قرار دارد که پس از تجربه‌ی سقوط شدید ۶۷ درصدی در هفته‌ی سومش، ۷ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار دیگر کسب کرد و مجموع فروش ۱۵ روزه‌اش را به ۷۷ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار رساند. «اونجرز ۳» شاید فیلم دواین جانسون را از حرکت متوقف کرده باشد، اما این فیلم هنوز دارد در کشورهای خارجی می‌ترکاند. «رمپیج» تا حالا ۳۳۴ میلیون دلار در دنیا فروخته که آن را فقط پشت سر «پرندگان خشمگین» (Angry Birds) و «وارکرفت» (Warvraft) در رده‌ی سوم پرفروش‌ترین فیلم ویدیو گیمی تاریخ قرار می‌دهد. با این وجود تانوس و رفقای اونجرزی‌اش جلوی دواین جانسون را گرفت تا به سومین اقتباس ویدیو گیمی که به فراتر از ۱۰۰ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا می‌کند تبدیل شود.
    در خبرهای بدتر «سوپر تروپرها ۲» (Super Troopers 2) در هفته‌ی دومش اصلا تعریفی نداشت. محصول فاکس سرچ‌لایت که با افتتاحیه‌ی ۱۵ میلیون دلاری‌اش شوکه‌کننده ظاهر شده بود، با افت فروش شدید ۷۶ درصدی روبه‌رو شد و ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار فروخت و به درآمد ۱۰ روزه‌ی ۲۲ میلیون دلار دست پیدا کرد. «حقیقت یا شجاعت» (Truth or Dare) هم با کله سقوط کرد و با کسب ۳ میلیون و ۲۱۰ هزار دلار در سومین هفته‌ی نمایشش مجموع درآمد خانگی‌اش را به ۳۵/۳ میلیون دلار و مجموع درآمد جهانی‌اش را به ۴۷/۸ میلیون دلار رساند که عملکرد خوبی برای این فیلم ۳/۵ میلیون دلاری محسوب می‌شود. کمدی «مخالفان» (Blockers) دو میلیون و ۹۴۵ هزار دلار در چهارمین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و به مجموع درآمد قابل‌قبول خانگی و جهانی ۵۳/۲ و ۷۵/۳ میلیون دلار دست یافت. «با عشق، سایمون» (Love, Simon) هم تاکنون ۵۵ میلیون دلار در سرتاسر دنیا از ۱۷ میلیون دلار بودجه برای فاکس قرن بیستم فروخته است. «بازیکن شماره یک آماده» (Ready Player One) هم ۸۴۳‌تا از سینماهایش را از دست داد، ۲ میلیون و ۴۳۵ هزار دلار فروخت و مجموع درآمد ۳۱ روزه‌اش را به ۱۳۰ میلیون و ۶۸۳ هزار دلار رساند. محصول ۱۷۵ میلیون دلاری برادران وارنر تاکنون ۵۴۵ میلیون دلار در دنیا فروخته است. پس، خیالش راحت است. «بلک پنتر» بالاخره موفق شد با کسب ۶۸۸ میلیون دلار در گیشه‌ی خانگی، درآمد واقعی «شوالیه‌ی تاریکی» و «تاندربال» (Thunderball) را پشت سر گذارد و در رده‌ی ۳۰اُم پرفرو‌ش‌ترین فیلم‌های تاریخ با احتساب نرخ تورم و در رده‌ی دهم پرفروش‌ترین فیلم‌های ۲۵ سال گذشته قرار بگیرد. این یعنی ساخته‌ی رایان کوگلر حتی با احتساب نرخ تورم بیشتر از تمام فیلم‌های بتمن و جیمز باند فروخته است. راستی، فروش «جنگ اینفینیتی» و «بلک پنتر» در این هفته مجموع درآمد جهانی ۱۹ فیلم مارول را به رقم غیرقابل‌تصور ۱۵ میلیارد و ۳۹۰ میلیون دلار در طول ۱۰ سال گذشته رساند. آیا «انت‌من و وسپ» (Ant-Man and Wasp)، «کاپیتان مارول» (Captain Marvel) و «اونجرز ۴» کافی خواهد بود تا آنها را به فراتر از ۲۰ میلیارد دلار برساند؟
    جدول ۱۰ فیلم برتر هفته

    ردیف نام فیلم درآمد هفتگی
    ۱ Avengers: Infinity War ۲۵۰ میلیون دلار
    ۲ A Quiet Place ۱۰/۶ میلیون دلار
    ۳ I Feel Pretty ۸/۱ میلیون دلار
    ۴ Rampage ۷/۱ میلیون دلار
    ۵ Black Panther ۴/۳ میلیون دلار
    ۶ Super Troopers 2 ۳/۶ میلیون دلار
    ۷ Truth or Dare ۳/۲ میلیون دلار
    ۸ Blockers ۲/۹ میلیون دلار
    ۹ Ready Player One ۲/۴ میلیون دلار
    ۱۰ Traffik ۱/۶ میلیون دلار
    [BCOLOR=rgb(238, 45, 88)]
    منبع
    [/BCOLOR] boxofficemojo .forbes
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    cbf3b70e-9a50-4fa6-ad2d-acab1c0e8c9f.jpg

    گزارش باکس آفیس: Avengers: Infinity War به جمع باشگاه بازنده های ۱۰۰ میلیون دلاری پیوست


    در گزارش باکس آفیس این هفته درباره عملکرد فیلم Avengers: Infinity War در هفته‌ی دوم اکرانش و دیگر پرفروش‌ترین فیلم‌های هفته صحبت می‌کنیم.


    گزارش باکس آفیس این هفته را نه با تازه‌اکران‌ها، بلکه با «اونجرز: جنگ اینفینیتی» (Avengers: Infinity War)، محصول والت دیزنی شروع می‌کنیم که ۱۱۲ و نیم میلیون دلار دیگر در جریان آخرهفته‌ی دومش (جمعه تا یکشنبه) کسب کرد که به معنی ۵۶/۳ درصد افت فروش نسبت به افتتاحیه‌ی ۲۵۸ میلیون دلاری‌اش است. این رقم «جنگ اینفینیتی» را یک پله پایین‌تر از «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» (۱۴۹ میلیون دلار) و یک پله بالاتر از «بلک پنتر» (۱۱۱ میلیون دلار)، در جایگاه دوم بهترین درآمد‌های هفته‌ی دوم تاریخ قرار می‌دهد. درآمد هفته‌ی دوم «جنگ اینفینیتی» با احتساب نرخ تورم آن را پشت سر «مرد عنکبوتی» (۷۲ میلیون دلار در سال ۲۰۰۲ / ۱۱۲/۶ میلیون دلار به امروز)، «اونجرز» (۱۰۳ میلیون دلار در ۲۰۱۲ / ۱۱۶/۲ میلیون دلار به امروز)، «دنیای ژوراسیک» (۱۰۶/۵ میلیون دلار در ۲۰۱۵ / ۱۱۸/۳ میلیون دلار به امروز) و «نیرو برمی‌خیزد» (۱۵۷ میلیون دلار به امروز) در جایگاه پنجم بزرگ‌ترین درآمد‌های هفته‌ی دوم تمام ادوار جای می‌دهد. نکته‌ی دیگری که درباره‌ی عملکرد «اونجرز ۳» باید بدانید این است که این فیلم در هفته‌ی دومش، ۱۴۵ میلیون دلار کمتر از درآمد آخرهفته‌ی افتتاحیه‌اش به دست آورده است. این با اختلاف کمی فقط کمی بالاتر از سقوط ۱۴۸ میلیون و ۴۴۴ هزار دلاری «جنگ ستارگان: آخرین جدای» (۲۲۰ میلیون افتتاحیه / ۷۱ میلیون دلار هفته‌ی دوم) است. به این ترتیب «جنگ اینفینیتی» رسما به جمع فیلم‌هایی می‌پیوندد که در هفته‌ی دومشان بیش از ۱۰۰ میلیون دلار پول از دست داده‌اند. این لزوما آمار بدی نیست. اصولا وقتی فیلم‌ها در هفته‌ی افتتاحیه‌شان با استقبال خیلی بزرگی روبه‌رو می‌شوند، افت فروشِ عادی‌شان در هفته‌ی دوم باعث می‌شود که بیش از ۱۰۰ میلیون دلار کمتر از افتتاحیه فروخته باشند. گروه فیلم‌هایی که بیش از ۱۰۰ میلیون دلار در هفته‌ی دومشان از دست داده‌اند تاکنون ۱۰ عضو دارد که «جنگ اینفینیتی» یک پله پایین‌تر از «آخرین جدای» در جایگاه دومش قرار می‌گیرد.


    اعضای این گروه به دو گروه کوچک‌تر تقسیم می‌شوند. گروه اول فیلم‌هایی هستند که سقوط هفته‌ی دومشان یک دلیل دارد. مثلا «گرگ و میش: ماه جدید» (The Twilight: The New Moon) در سال ۲۰۰۹ بعد از افتتاحیه‌ی ۱۴۲ میلیون و ۸۴۰ هزار دلاری‌اش، ۴۲ میلیون و ۸۷۰ هزار دلار در هفته‌ی دومش کسب کرد که به معنی ۹۹/۹ میلیون دلار فروش کمتر است. یا وقتی «هری پاتر و یادگاران مرگبار قسمت دوم» بعد از افتتاحیه‌ی رکوردشکنانه‌‌ی ۱۶۹ میلیون دلاری‌اش، به درآمد هفته‌ی دوم ۱۲۱ میلیون دلار دست پیدا کرد، تحلیلگران می‌دانستند اگرچه این فیلم بدجوری مورد توجه طرفداران حماسه‌ی هری پاتر قرار گرفته است، اما در جذب عموم مردم به همان اندازه موفق نبوده است. «آخرین جدای» اگرچه به موفقیت تجاری دست پیدا کرد، اما سقوط ۱۴۹ میلیون دلاری‌اش بیشتر به خاطر این بود که فیلم مخاطبانش را به دور گروه موافق و مخالف تقسیم کرده بود. سقوط ۹۹/۹ میلیون دلاری «گرگ و میش: ماه جدید» هم نشان داد که این فرانچایز فقط و فقط مورد استقبال طرفداران قرار گرفته است و بعد از اینکه طرفداران در هفته‌ی اول به سینماها هجوم آوردند، دیگر کسی نبود تا جای آنها را در هفته‌ی دوم پُر کند. چنین چیزی درباره‌ی «بتمن علیه سوپرمن» با سقوط ۱۱۴/۷ میلیون دلار (۱۶۶ میلیون دلار افتتاحیه / ۵۱ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار درآمد هفته‌ی دوم) نیز صدق می‌کند. گروه دوم اعضای جدولِ فیلم‌هایی که بیش از ۱۰۰ میلیون دلار در هفته‌ی دومشان از دست داده‌اند، شامل فیلم‌هایی می‌شوند که اگرچه در ظاهر با سقوط غول‌آسایی در هفته‌ی دومشان مواجه شده‌اند، اما کماکان یکی از بزرگ‌ترین درآمدهای باکس آفیس خانگی را به دست آورده‌اند. البته که فیلم‌هایی مثل «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی»، «دنیای ژوراسیک»، «مرد آهنی ۳» و «اونجرز» همه در هفته‌ی دومشان ۱۰۲ تا ۱۰۶ میلیون دلار از دست دادند، اما همزمان از مرز ۴۰۰ تا ۶۰۰ میلیون دلار فروش نهایی عبور کردند که آنها را در جمع موفقیت‌های بزرگ تاریخ باکس آفیس دسته‌بندی می‌کند. و اگرچه «دوران اولتران» در هفته‌ی دومش با سقوط شدید ۱۱۴/۱ میلیون دلار روبه‌رو شد (۱۹۱/۳ میلیون دلار افتتاحیه / ۷۷ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار هفته‌ی دوم)، اما نه تنها کماکان به ۴۵۹ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کرد، بلکه احتمالا افت فروش این فیلم بیشتر از هر چیز دیگری، ناشی از درگیری‌اش با رقیب‌هایی مثل «مد مکس: جاده‌ی خشم» (Mad Max: Fury Road) و «پیچ پرفکت ۲» (Pitch Perfect 2) بود که رقیب‌های سرسخت‌تری در مقایسه با درگیری «اونجرز» با «سایه‌های تاریک» (Dark Shadows) و «کشتی جنگی» (Battleship) محسوب می‌شوند.

    1498ec18-c93d-4368-aa87-c0947fabc7b1.jpg


    یکی از دستاوردهای تحسین‌برانگیز «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» این بود که با سقوط ۹۸/۷ میلیون دلاری‌اش در هفته‌ی دوم (۲۴۷/۹ میلیون دلار افتتاحیه / ۱۴۹ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار درآمد هفته‌ی دوم)، موفق شد از قرار گرفتن در جمع این فیلم‌ها قسر در برود. خب ، از بین ۱۰ فیلمی که در این جدول قرار می‌گیرند با دوام‌ترین‌هایشان در باکس آفیس به ترتیب «آخرین جدای»، «اونجرز»، «دنیای ژوراسیک»، «دوران اولتران»، «مرد اهنی ۳»، «هری پاتر و یادگاران مرگبار ۲»، «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی»، «گرگ و میش: ماه جدید» و «بتمن علیه سوپرمن» هستند. از آنجایی که «جنگ اینفینیتی» برخلاف «آخرین جدای» با اکثر مخاطبان ارتباط برقرار کرده است و از آنجایی که این فیلم برخلاف «ماه جدید» و «بتمن علیه سوپرمن»، علاوه‌بر طرفداران، عموم مردم را نیز به جذب کرده، پس این سه فیلم را از پروسه‌ی مقایسه حذف می‌کنیم. همچنین بگذارید «اونجرز» (که فروشی شبیه به آن «جنگ اینفینیتی» را به ۷۵۳ میلیون دلار فروش خانگی می‌رساند) و «دنیای ژوراسیک» (۷۳۰ میلیون دلار) را هم در دسته‌ی نتیجه‌های «غیراحتمالی، اما ممکن» بگذاریم. به این ترتیب اگر واقع‌گرایانه به ماجرا نگاه کنیم، «جنگ اینفینیتی» با عملکردی شبیه به «جنگ داخلی» به ۶۶۲ میلیون دلار و با عملکردی شبیه به «دوران اولتران» به ۶۵۹ میلیون دلار دست پیدا می‌کند که کمی بالاتر از «تایتانیک» (۶۵۸ میلیون دلار) و «دنیای ژوراسیک» (۶۵۲ میلیون دلار) است. میانگین عملکرد «دوران اولتران»، «یادگاران مرگبار قسمت دوم»، «مرد آهنی ۳» و «جنگ داخلی» هم می‌تواند «جنگ اینفینیتی» را به ۶۳۹ میلیون دلار فروش خانگی برساند که قابل‌انجام به نظر می‌رسد. اما از پیش‌بینی‌ها که بگذریم، «جنگ اینفینیتی» تا پایان روز دهم اکرانش ۴۵۰ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار فروخت که آن را بین فروش نهایی «شوالیه‌ی تاریکی برمی‌خیزد» (۴۴۸ میلیون دلار) و «اونجرز: دوران اولتران» (۴۵۸ میلیون دلار) قرار می‌دهد. این رقم به راحتی «جنگ اینفینیتی» را پشت سر «نیرو برمی‌خیزد» (۵۴۰ میلیون دلار) در جایگاه دوم بهترین فروش‌های ۱۰ روزه‌ی تاریخ قرار می‌دهد. همان‌طور که در گزارش هفته‌ی پیش هم گفتم، فروشِ سرسام‌آور «نیرو برمی‌خیزد» مثال بارز یک اتفاق منحصربه‌فرد است؛ آن‌قدر منحصربه‌فرد که باید از مقایسه‌ی آن با دیگر فیلم‌ها خودداری کنیم. پس با توجه به این موضوع «جنگ اینفینیتی» یک‌جورهایی جایگاه اول را به دست می‌آورد.

    «اونجرز ۳» اما به اندازه‌ی آمریکای شمالی، در کشورهای خارجی هم غوغا به پا کرده است. فیلم تا پایان روز یازدهم اکرانش، ۷۱۳ میلیون دلار در کشورهای خارجی فروخته که شامل افتتاحیه‌ی رکوردشکنانه‌ی ۱۷/۹ میلیون دلاری‌اش در بازار روسیه هم می‌شود. این رقم مجموع درآمد فیلم را به یک میلیارد و ۱۶۴ میلیون دلار می‌رساند. «جنگ اینفینیتی» با یک میلیاردی شدن در کمتر از یازده روز، موفق شد حتی بالاتر از «نیرو برمی‌خیزد» در جایگاه اول سریع‌ترین یک میلیاردی تاریخ باکس آفیس قرار بگیرد. همچنین این رقم به این معنی است که هنوز هیچی نشده، این فیلم موفق شده درآمد جهانی «شوالیه‌ی تاریکی برمی‌خیزد» (یک میلیارد و ۸۵ میلیون دلار)، «جنگ داخلی» (یک میلیارد و ۱۵۳ میلیون دلار و «مینیون‌ها» (یک میلیارد و ۵۹ میلیون دلار) را پشت سر بگذارد و در جایگاه پانزدهم پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ گیشه‌ی جهانی قرار بگیرد. هدف بعدی «جنگ اینفینیتی» عبور از مجموع درآمد یک میلیارد و ۲۱۵ میلیون دلاری «مرد آهنی ۳» خواهد بود. تحلیلگران فکر می‌کنند از آنجایی که «دوران اولتران» به ۲۴۰ میلیون دلار و «جنگ داخلی» به ۱۹۰ میلیون دلار درآمد از بازار چین دست پیدا کرد، پس می‌توان فروش حدودا ۲۰۰ میلیون دلاری «جنگ اینفینیتی» را در این کشور پیش‌بینی کرد. از آنجایی که «ددپول ۲» فعلا در چین روی پرده نمی‌رود و چینی‌ها پشیزی برای «جنگ ستارگان» اهمیت قائل نیستند، پس جدیدترین فیلم رایان رینولدز و «سولو» در این کشور برای «جنگ اینفینیتی» دردسرساز نخواهند شد.

    «اونجرز ۳» همچنین ۸ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار هم در روز دوشنبه در آمریکای شمالی کسب کرد که به معنی ۶۶ درصد افت فروش نسبت به درآمد ۲۴/۷ میلیون دلاری فیلم از دوشنبه‌ی هفته‌ی قبل است. این رقم مجموع درآمد فیلم را به ۴۶۱ میلیون و ۴۰۰ هزار می‌رساند که آن را بالاتر از «دوران اولتران» (۴۵۹ میلیون دلار) و «جنگ ستارگان» (۴۶۰ میلیون دلار) در جایگاه سیزدهم پرفروش‌ترین فیلم‌های گیشه‌ی خانگی قرار می‌دهد. تحلیلگران فکر می‌کنند «جنگ اینفینیتی» تا یکی-دو روز آینده، با عبور از درآمد ۴۸۶ میلیون دلاری «در جستجوی دوری»، جایگاه یازدهم یا دوازدهم پرفروش‌ترین‌ها را به خود اختصاص خواهد داد. این فیلم همچنین ۲۲ میلیون دلار دیگر از کشورهای خارجی در روز دوشنبه به دست آورد که مجموع درآمدش را به یک میلیارد و ۱۹۸ میلیون دلار رساند. فیلم احتمالا همین لحظه که داریم صحبت می‌کنیم مرز یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار را پشت سر گذاشته است و به سرعت آماده می‌شود تا درآمد یک میلیارد و ۲۱۵ میلیون دلاری «مرد آهنی ۳» را پشت سر بگذارد و تا فردا از «سریع و خشن ۸» (یک میلیارد و ۲۳۶ میلیون دلار) عبور کند و جایگاه سیزدهم پرفروش‌ترین فیلم‌های دنیا را به چنگ بیاورد. تمام اینها به‌علاوه‌ی افتتاحیه‌ی احتمالا بزرگ این فیلم در چین در جمعه‌ی این هفته به این معنی است که «جنگ اینفینیتی» به احتمال زیاد تا یکشنبه‌ی هفته‌ی بعد به یک میلیارد و ۵۱۹ میلیون دلار دست پیدا خواهد کرد. این یعنی فروش جهانی ۲ میلیارد دلاری فیلم بی‌برو برگرد اتفاق خواهد افتاد.

    f624823c-f2a3-46c2-861d-171f243a0bf5.jpg


    اما حالا که بحثِ «اونجرز: جنگ اینفینیتی» داغ است بگذارید «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده» را هم فراموش نکنیم که گرچه یکی از تنها فیلم‌های تابستان امسال است که توانایی نزدیک شدن به فروش‌های رکوردشکنانه‌ی فیلم مارول را دارد، اما چند روزی می‌شود زیر خبرهای مربوط به «جنگ اینفینیتی» گم شده است. قضیه این است که اگرچه دنبال کردن عملکرد «جنگ اینفینیتی» به عنوان فیلمی که اولین فیلم از نوع خودش محسوب می‌شود جذاب است، اما «دنیای ژوراسیک ۲» هم خودش را در موقعیت عجیبی پیدا کرده است که بررسی عملکرد احتمالی‌اش را کنجکاوی‌برانگیز کرده است. با اینکه اکران فیلم تازه از ششم ژوئن در کشورهای خارجی و بیست و دوم ژوئن در آمریکای شمالی آغاز می‌شود، اما «پادشاهی سقوط کرده» در حال حاضر انتظار می‌رود که به یکی از بزرگ‌ترین یا کم‌استقبال‌ترین فیلم‌های تابستان تبدیل شود. این فیلم به همان اندازه که پتانسیل تکرار فروش‌های سرسام‌آور قسمت اول را دارد، به همان اندازه هم آینده‌ی سیاهی را پیش خود می‌بیند. دلیلش به خاطر این است که اگرچه منتقدان و تحلیلگران از زمان انتشار «دنیای ژوراسیک» تاکنون، حسابی آن را زیر باد انتقاد خود گرفته‌اند، اما با این وجود آن فیلم به یک میلیارد و ۶۷۱ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد. چیزی که به این معنی است که این فرانچایز خیلی هم سرحال و سرزنده است. ولی همزمان واکنش منفی منتقدان و مردم به متریال‌های تبلیغاتی «پادشاهی سقوط کرده» باعث شده تا این‌طور به نظر برسد که یونیورسال تصمیم اشتباهی برای ساخت دنباله‌ی فیلمی که رکورد فروش افتتاحیه را شکست و به فیلم بادوام‌تری در آمریکای شمالی در مقایسه با «اونجرز» تبدیل شد و از ۱۵۰ میلیون دلار بودجه، به ۶۵۲ میلیون دلار فروش خانگی و یک میلیارد و ۶۷۱ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد گرفته است.

    «دنیای ژوراسیک» از زمان اکرانش تاکنون در موقعیت جالبی قرار گرفته است. به همان اندازه که آمارِ باکس آفیس این فیلم خبر از موفقیتی رویایی می‌دهند، یادداشت‌های آنلاین بلاگ‌نویس‌ها، فیلم بدی را ترسیم می‌کنند که هیچ‌وقت نباید دنباله‌اش ساخته می‌شد. چیزی که تریلرهای نه چندان امیدوارکننده‌ی «پادشاهی سقوط کرده» هم نتوانستند کمکی به برطرف کردن آن کنند و در عوض همچون هیزم بیشتری در آتش عمل کردند. بنابراین سوال این است که وقتی نوبت اکرانِ «پادشاهی سقوط کرده» برسد کدامیک از این دو فاکتور روی فروش آن تاثیر می‌گذارد. از یک طرف عدم علاقه‌ی نه چندان قوی مردم به دنباله‌ی «دنیای ژوراسیک» را داریم و در طرف دیگر موفقیت طوفانی‌اش در باکس آفیس و واکنش کم و بیش مثبت منتقدان به آن در زمان اکران. از یک طرف تیزرها و تریلرهای نه چندان هیجان‌انگیز «پادشاهی سقوط کرده» را داریم و در طرف دیگر جذابیتِ بیشتر «سولو» (Solo)، «ددپول ۲» (Deadpool 2) و «شگفت‌انگیزان ۲» (The Incredibles 2) برای جماعت نِرد و گیک. بنابراین در این برحه سوال تحلیلگران این است که «پادشاهی سقوط کرده» از لحاظ کیفیت هنری چقدر خوب است؟ و تماشاگران چگونه به این دنباله که به عنوان فیلم ترسناک‌تری معرفی می‌شود واکنش نشان خواهند داد؟ چرا که نه تنها «پادشاهی سقوط کرده» اولین فیلم مجموعه بعد از ۲۲ سال نیست، بلکه برخلاف «دنیای ژوراسیک»، از شعار تبلیغاتی جذابی مثل «پارک دوباره باز شده است» نیز بهره نمی‌برد. آیا در حالی که منتقدان فیلم را به باد انتقاد می‌گیرند، فیلم حسابی مورد توجه‌ی تمام کسانی که عاشق دایناسورهای بزرگ و جنس بازی کریس پرت هستند قرار می‌گیرد؟ یا آیا فیلم دچار همان مشکلی می‌شود که «توم ریدر» دچارش شد؟ فیلم با اینکه مورد توجه منتقدان قرار می‌گیرد، اما عموم مردم که بعد از فیلم قبلی از دایناسورها سیراب شده‌اند، آن را تحویل نمی‌گیرند؟ آیا «پادشاهی سقوط کرده» به یک «سریع و خشن» دیگر تبدیل می‌شود و اگرچه در گیشه‌ی خانگی سقوط می‌کند، اما در کشورهای خارجی روی فُرم باقی می‌ماند؟ یا آیا نه تنها فیلم مورد استقبال منتقدان قرار می‌گیرد، بلکه عملکرد تجاری‌اش هم آن‌قدر به قسمت اول نزدیک می‌شود که تبدیل به یک ضدحال اساسی برای بدبین‌ها می‌شود؟ شاید هم با ترکیبی از تمام این اتفاقات طرف باشیم.

    9420641a-321f-4a9a-8d22-9aa83448c545.jpg


    «دنیای ژوراسیک» آن‌قدر پول در آورد که افت فروشی شبیه به «سریع و خشن ۸» (در مقایسه با «خشن ۷»)، آن را به ۴۱۷ میلیون دلار فروش خانگی و یک میلیارد و ۳۶۲ میلیون دلار فروش جهانی خواهد رساند. این در حالی است که افت فروشی نظیر «دنیای گم‌شده» (The Lost World) هم به معنی ۴۱۸ میلیون دلار فروش خانگی و یک میلیارد و ۱۱۳ میلیون دلار درآمد جهانی خواهد بود. خلاصه اگر «ددپول ۲»، «شگفت‌انگیزان ۲» یا «سولو» عملکردی فراتر از انتظارات نداشته باشند، «پادشاهی سقوط کرده» این شانس را دارد تا به فیلمی تبدیل شود که منهای «جنگ اینفینیتی»، هیچ فیلم دیگری توانایی زدن رکورد جهانی‌اش را نخواهد داشت. همه‌ی اینها به این معنی است که باید با احتیاط به «پادشاهی سقوط کرده» نزدیک شویم و ببنیم آیا ایده‌ی درگیری دایناسورهای فوتورئالیستی با یکدیگر و آدم‌ها و یک دنباله‌ی کم و بیش ترسناک‌تر به‌علاوه‌ی محبوبیت کریس پرت بین بچه‌ها می‌تواند به آن کمک کند تا مردم را دوباره به خود جذب کند یا نه. فعلا که تاریخ اکرانِ «پادشاهی سقوط کرده» که خیلی جلوتر از تاریخ اکران خانگی‌اش است کمی نگران‌کننده است. چون با نگاهی به فیلم‌هایی مثل «کشتی جنگی»، «پن» (Pan)، «شکارچی: جنگ زمستان» (The Huntsman: The Winter’s War) و غیره می‌بینیم که اصولا فیلم‌های اندکی هستند که جلوتر از گیشه‌ی خانگی در کشورهای خارجی روی پرده بروند و بعد با نقدهای مثبت و عملکرد قدرتمندی در خانه روبه‌رو شوند. پس «پادشاهی سقوط کرده» خود را در موقعیت متضادی پیدا کرده است. از یک سو ازش انتظار می‌رود که به یکی از بزرگ‌ترین فیلم‌های تابستان تبدیل شود، اما از سوی دیگر از همین حالا از آن به عنوان یک اشتباه یاد می‌کنند و انتظار می‌رود که به یک شکست هنری تمام‌عیار تغییر شکل بدهد. فقط باید صبر کرد و دید آیا «پادشاهی سقوط کرده» آن‌قدر خوب است که وجودش را توجیه کند یا آن‌قدر بزرگ ظاهر خواهد شد که کیفیت هنری‌اش هیچ اهمیتی نداشته باشد.

    اما از «اونجرز: جنگ اینفینیتی» و «پادشاهی سقوط کرده» که بگذریم، به تازه‌اکران‌های این هفته می‌رسیم. اولین و پرفروش‌ترین تازه‌اکران این هفته کمدی رومانتیک «آنسوی عرشه» (Overboard)، بازسازی فیلمی به همین نام از سال ۱۹۸۷ با بازی کرت راسل و گلدی هان است. این فیلم که اوگینو دربز، سوپراستار مکزیکی و آنا فاریس را به عنوان بازیگران اصلی‌اش دارد، ۱۴ میلیون و ۷۵۰ هزار دلار از اکران در یک هزار و ۶۲۳ منطقه کسب کرد که برای چنین فیلمی با ۱۲ میلیون دلار بودجه، عملکرد خیلی خوبی محسوب می‌شود. تحلیلگران دلیل اصلی افتتاحیه‌ی قابل‌قبول این فیلم را قدرت ستاره‌ای اوگینو دربز به عنوان ستاره‌ای شناخته‌شده بین اسپانیایی‌زبان‌های آمریکایی می‌دانند که دو فیلم قبلی‌اش یعنی «فاقد دستورالعمل‌« (Instructions Not Included) و «چگونه یک عاشق لاتین باشیم» (How to be a Latin Lover) هم مورد استقبال مردم قرار گرفته بودند. «فاقد دستورالعمل» که با ۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده بود، کارش را با ۷ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار افتتاحیه شروع کرد و به ۴۴ میلیون دلار فروش خانگی و ۹۹ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد. «چگونه یک عاشق لاتین باشیم» هم بعد از افتتاحیه‌ی ۱۲ میلیون دلاری‌اش، به ۳۲ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کرد. تحلیلگران فکر می‌کنند که دلیلی برای اینکه «آنسوی عرشه» هم این نتایج را تکرار نکند وجود ندارد. در رده‌ی ششم جدول به دومین تازه‌اکران این هفته «تالی» (Tully) با بازی شارلیز ترون و مکنزی دیویس برمی‌خوریم. این فیلم پس از اکران در یک هزار و ۳۵۳ سالن سینما، ۳ میلیون و ۱۸۵ هزار دلار کسب کرد که عملکرد ضعیفی حساب می‌شود. این فیلم اگرچه با واکنشِ مثبت منتقدان مواجه شده، اما همان‌طور که انتظار می‌رفت چنین فیلم‌های جمع و جوری شانس زیادی برای جذب مخاطب در دوران فرمانروایی نت‌فلیکس ندارند. تازه‌اکران آخر این هفته اما «نیکوکار بد» (The Bad Samaritan) است که بدون هیچ‌گونه سروصدای رسانه‌ای و قدرت ستاره‌ای روی پرده رفت. اگرچه این تریلر که دیوید تننت را به عنوان آنتاگونیست اصلی‌اش دارد با استقبال منتقدان مواجه شده است، اما اولین اکران سینمایی کمپانی الکتریک اینترتینمنت فقط یک میلیون و ۷۵۸ میلیون دلار از اکران در دو هزار سینما کسب کرد که به معنی میانگین سینما به سینمای افتضاح ۸۷۶ هزار دلار است. به این ترتیب «نیکوکار بد» در جایگاه هشتم بدترین افتتاحیه‌های فیلم‌هایی که در دو هزار سینما به بالا اکران شده‌اند قرار می‌گیرد و احتمالا به جمع یکی دیگر از فیلم‌های اکران شده در دو هزار سینما می‌پیوندد که کمتر از ۱۰ میلیون دلار خواهد فروخت.



    a7cd9e0a-4a73-4371-8045-0632ee44f99d.jpg




    در زمینه‌ی فیلم‌های قدیمی جدول اما بگذارید از «یک مکان ساکت» (A Quiet Place) شروع کنیم که ۷ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار دیگر در پنجمین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و مجموع درآمد ۲۴ روزه‌اش را به رقم دیوانه‌وارِ ۱۵۹ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار رساند. این فیلم ترسناک ۱۷ میلیون دلاری تاکنون ۲۵۵/۳ میلیون دلار در سرتاسر دنیا فروخته که آن را جلوتر از درآمد جهانی ۲۵۵ میلیون دلاری «برو بیرون» (Get Out) قرار می‌دهد و این در حالی است که «یک مکان ساکت» هنوز در چین، فرانسه و ژاپن روی پرده نرفته است. به این ترتیب به نظر می‌رسد این فیلم تمام تمرکزش را روی این گذاشته است تا قبل از اتمام اکرانش به مرز ۱۸۰ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کند. اگر «آسمان‌خراش» (Skyscraper) به‌طرز غیرمنتظره‌ای مورد استقبال قرار نگیرد، «یک مکان ساکت» به راحتی می‌تواند حداقل در آمریکای شمالی، به بزرگ‌ترین اکران اورجینال ۲۰۱۸ تبدیل شود. کمدی «من احساس زیبایی می‌کنم» (I Feel Pretty) در سومین هفته‌ی اکرانش با قدرت دوام آورد، ۴ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار دیگر کسب کرد و به درآمد ۱۷ روزه‌ی ۳۷ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد. این فیلم که با ۱۷ میلیون دلار بودجه تهیه شده بود با وجود تمام نقدهای منفی‌اش نشان داد که هنوز مخاطبی برای کمدی‌های اولد-اسکول زن‌محور وجود دارد. اکشن فاجعه‌ای «رمپیج» (Rampage)، محصول برادران وارنر چهار میلیون و ۶۲۰ هزار دلار دیگر در چهارمین هفته‌ی اکرانش به دست آورد و مجموع فروش ۲۴ روزه‌اش را به ۸۴ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار رساند. این فیلم با اینکه هیچ‌وقت در خانه ۱۰۰ میلیون دلاری نخواهد شد، اما همین الانش ۳۷۷ میلیون دلار در دنیا فروخته است که آن را جلوتر از «پرندگان خشمگین» (۳۵۲ میلیون دلار) در جایگاه دوم پرفروش‌ترین فیلم‌های ویدیو گیمی تاریخ قرار می‌دهد. اگرچه فیلم موفق نخواهد شد تا از «وارکرفت» (۴۳۳ میلیون دلار) عبور کند، اما در عوض بودجه‌ی کمتری هم نسبت به بودجه‌ی ۱۶۵ میلیون دلاری «وارکرفت» دارد. پس «رمپیج» حداقل در مقایسه با استانداردهای اقتباس‌های ویدیو گیمی یک موفقیت بی‌حرف و حدیث است.

    «حقیقت یا شجاعت» (Truth or Dare) با کسب ۳ و نیم میلیون دلار دیگر و رسیدن به ۳۸/۲ میلیون دلار فروش خانگی و ۵۸/۴ میلیون دلار فروش جهانی نشان داد که توانسته در کنار «یک مکان ساکت» دوام بیاورد. کمدی «مخالفان» (Blockers) هم تاکنون به ۵۶/۱ میلیون دلار فروش خانگی و ۸۱ میلیون دلار فروش جهانی از ۲۲ میلیون دلار بودجه دست پیدا کرده است. در همین حین، «سوپر تروپرها ۲» (Super Troopers 2)، محصول فاکس سرچ‌لایت با کسب فقط یک میلیون و ۸۱۵ هزار دلار در هفته‌ی سومش به روند نزولی‌اش ادامه داد. این رقم مجموع فروش ۱۷ روزه‌ی این فیلم را به ۲۵ میلیون و ۴۴۵ هزار دلار می‌رساند که آن‌قدر خوب است که آن را به یک دنباله‌ی نیمه‌موفق تبدیل می‌کند. اگرچه «بازیکن شماره یک آماده» (Ready Player One) بعد از شش هفته‌ای که از اکرانش گذشته، ۱۳۳ میلیون دلار در خانه فروخته است، اما این فیلم در کشورهای خارجی رسما ترکانده است. فیلم به ۴۳۳ میلیون دلار فروش خارجی و ۵۶۶ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار فروش جهانی دست پیدا کرده است که آن را بالاتر از «کونگ: جزیره‌ی جمجمه» (۵۶۶ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار) قرار می‌دهد و آن را پشت سر «ایندیانا جونز و قلمروی جمجمه‌ی بلورین» و «پارک ژوراسیک» به سومین فیلم پرفروش استیون اسپیلبرگ در کشورهای خارجی تبدیل می‌کند. راستی، «جزیره‌ی سگ‌ها» (Isle of Dogs)، جدیدترین ساخته‌ی وس اندرسون هم تاکنون ۴۷ میلیون دلار در دنیا فروخته است.

    در نهایت «بلک پنتر» (Black Panther) که با شروع اکران «اونجرز ۳» با استقبال دوباره‌ای از سوی سینماروها روبه‌رو شده است، سه میلیون و ۱۴۶ میلیون دلار در دوازدهمین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و به ۶۹۳ میلیون و ۱۲۶ هزار دلار فروش خانگی دست پیدا کرد. این فیلم در حال حاضر «جنگ ستارگان: آخرین جدای» (یک میلیارد و ۳۳۱ میلیون دلار) را در گیشه‌ی جهانی پشت سر گذاشته است و آماده می‌شود تا خودش را به ۷۰۰ میلیون دلار فروش خانگی رسانده و شاید بتواند درآمد جهانی یک میلیارد و ۴۳۰ میلیون دلاری «هری پاتر و یادگاران مرگبار قسمت دوم» را نیز پشت سر بگذارد که در آن صورت در جایگاه هشتم (یا نهم اگر «جنگ اینفینیتی» ازش عبور کند) پرفر‌وش‌ترین فیلم‌های دنیا قرار بگیرد. چیزی که درباره‌ی «بلک پنتر» اهمیت دارد قدرت دوام آوردنِ ‌کم‌نظیرش در جدول است. این فیلم تاکنون با ۶۹۳ میلیون و ۴۷۰ هزار دلاری که کسب کرده در جدول پرفروش‌ترین فیلم‌ها با احتساب نرخ تورم بالاتر از «شوالیه‌ی تاریکی» (۵۳۴ میلیون در ۲۰۰۸ / ۶۸۳ میلیون دلار به امروز) و «تاندربال» (۶۵ میلیون دلار در ۱۹۶۵ / ۶۸۶ میلیون دلار به امروز) در جایگاه ۳۰ام قرار گرفته است و رسما به فیلمی تبدیل شده که بزرگ‌تر از تمام فیلم‌های بتمن و جیمز باند است. این یعنی «بلک پنتر» با ۶۹۴ میلیون دلاری که تاکنون کسب کرده یکی از بادوام‌ترین فیلم‌هایی است که با بیش از ۱۰۰ میلیون دلار افتتاحیه اکرانشان را آغاز کرده‌اند. ساخته‌ی رایان کوگلر تا حالا ۳/۴۳ برابر افتتاحیه‌ی جمعه تا یکشنبه‌ی ۲۰۲ میلیون دلاری‌اش در اواسط ماه فوریه فروخته است. و این در حالی است که این فیلم هنوز در یک هزار و ۶۷۲ سینما روی پرده است که آن را به اکران گسترده‌تری در مقایسه با «بازیکن شماره یک آماده» و تمام فیلم‌هایی که قبل از هفته‌ی اول آوریل اکران شده‌اند تبدیل می‌کند.

    در زمینه‌‌ی آمار دوامِ بعد از افتتاحیه باید گفت که «بلک پنتر» فقط ۲۹/۱ درصد از درآمد خانگی‌اش را از طریق افتتاحیه‌ی ۲۰۲ میلیون دلاری‌اش کسب کرده است. «بلک پنتر» هم‌اکنون در میان تمام فیلم‌هایی با بیش از ۱۰۰ میلیون دلار افتتاحیه که اولی‌اش به قسمت اول «مرد عنکبوتی» (۱۱۴ میلیون دلار افتتاحیه / ۴۰۳ میلیون دلار) بازمی‌گردد، بادوام‌تر از «شوالیه‌ی تاریکی» و «روگ وان: داستانی از جنگ ستارگان» ظاهر شده است که آن را در رده‌ی یازدهم جدول بادوام‌ترین فیلم‌ها با بیش از ۱۰۰ میلیون دلار افتتاحیه، جای داده است. «بلک پنتر» دقیقا پشت سر این فیلم‌ها قرار دارد: «انتقام سیث» (فقط ۲۸ درصد از درآمدش مربوط به افتتاحیه است)، «کتاب جنگل» (۲۸ درصد)، «مرد عنکبوتی» (۲۸ درصد)، «زندگی مخفی حیوانات خانگی» (۲۸ درصد)، «در جستجوی دوری» (۲۷ درصد)، «ترنسفورمرها: انتقام سقوط کرده‌ها» (۲۷ درصد)، «داستان اسباب‌بازی ۳» (۲۶ درصد)، «نیرو برمی‌خیزد» (۲۶ درصد)، «واندر وومن» (۲۵ درصد) و «شرک ۲» (۲۴ درصد). سه‌تا از این فیلم‌ها («شرک ۲»، «ترنسفورمرها ۲» و «جنگ ستارگان ۳»)، فیلم‌هایی هستند که اکرانشان را در روز پنج‌شنبه یا چهارشنبه شروع کرده‌اند. پس با حذف آنها، «بلک پنتر» در جایگاه هشتم بادوام‌ترین فیلم‌ها که اکرانشان را در روز جمعه آغاز کرده‌اند قرار می‌گیرد. همچنین چهارتا از فیلم‌هایی که اکرانشان را در روز جمعه آغاز کرده‌اند انیمیشن هستند («کتاب جنگل»، «زندگی مخفی حیوانات خانگی»، «در جستجوی دوری» و «داستان اسباب‌بازی ۳»). پس با حذف آنها، «بلک پنتر» پشت سر «مرد عنکبوتی»، «نیرو برمی‌خیزد» و «واندر وومن» در جایگاه چهارم بادوام‌ترین فیلم‌های لایو اکشن که در روز جمعه اکرانشان را آغاز کرده‌اند قرار می‌گیرد. این هم از یک رکورد دیگر برای تی‌چالا. حالا تنها سوالی که باقی می‌ماند این است که آیا «بلک پنتر» می‌تواند از مرز ۷۰۰ میلیون دلار فروش جهانی عبور کند یا دیزنی بالاخره بی‌خیال آن می‌شود تا تمام تمرکزش را روی «سولو» بگذارد؟

    جدول ۱۰ فیلم برتر هفته
    ردیف نام فیلم درآمد هفتگی
    ۱ Avengers: Infinity War ۱۱۲/۴ میلیون دلار
    ۲ Overboard ۱۴/۷ میلیون دلار
    ۳ A Quiet Place ۷/۶ میلیون دلار
    ۴ I Feel Pretty ۴/۹ میلیون دلار
    ۵ Rampage ۴/۶ میلیون دلار
    ۶ Tully ۳/۱ میلیون دلار
    ۷ Black Panther ۳/۱ میلیون دلار
    ۸ Truth or Dare ۱/۸ میلیون دلار
    ۹ Super Troopers 2 ۱/۸ میلیون دلار
    ۱۰ Bad Samaritan ۱/۷ میلیون دلار



    منبع boxofficemojo forbes
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    1498ec18-c93d-4368-aa87-c0947fabc7b1.jpg

    گزارش باکس آفیس: از سومین صدرنشینی متوالی Avengers: Infinity War تا بزرگ‌ترین نقطه ضعف Solo

    در گزارش باکس آفیس این هفته درباره عملکرد فیلم Avengers: Infinity War در هفته‌ی سوم اکرانش و دیگر پرفروش‌ترین فیلم‌های هفته صحبت می‌کنیم.

    گزارش باکس آفیس این هفته را با «اونجرز: جنگ اینفینیتی» (Avengers: Infinity War) شروع می‌کنیم که درست چند روز مانده به آغاز اکران «ددپول ۲» (Deadpool 2)، اولین رقیب واقعی‌اش، در بازار چین روی پرده رفت و رکوردهای جدیدی را از خود بر جای گذاشت. سرعت این فیلم در رسیدن به رکوردهای غیرقابل‌تصور باکس آفیس آن‌قدر زیاد است که تماشای آن همچون تماشای عبورِ یک اتوموبیل فرمول یک با سرعت ۲۵۰ کیلومتر در ساعت از جلوی رویتان می‌ماند که مجبورتان می‌کند طوری سرتان را برای از دست ندادنِ ماشینی که از دست نگاه‌تان فرار می‌کند بچرخانید که صدای طرق طروق استخوان‌های گردنتان را بشنوید. اولین چیزی که باید در گزارش این هفته درباره‌ی «جنگ اینفینیتی» بدانید این است که این فیلم به پرفروش‌ترین فیلم هالیوودی تعداد قابل‌توجه‌ای از بازارهای سرتاسر دنیا تبدیل شده است. «اونجرز ۳» بعد از تنها سه هفته‌ای که از اکرانش گذشته، به پرفروش‌ترین فیلم هالیوودی برزیل (۵۵ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار)، بولیوی (یک میلیون و ۵۱۷ هزار دلار)، ونزوئلا (یک میلیون و ۳۷۰ هزار دلار)، فیلیپین (۲۱ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار)، اندونزی (۲۸ میلیون دلار)، مالزی (۱۶ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار)، سنگاپور (۸ میلیون و ۹۶۰ هزار دلار)، هند (۴۱ میلیون دلار)، ویتنام، منطقه‌ی آمریکای لاتین و آمریکای مرکزی شده است. «جنگ اینفینیتی» اما در سومین آخرهفته‌ی اکرانش ۶۱ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار در چارچوب سه روز جمعه تا یکشنبه فروخت که آن را پشت سر «بلک پنتر» (۶۴ میلیون دلار)، «آواتار» (۶۸ میلیون دلار) و «نیرو برمی‌خیزد» (۹۰ میلیون دلار) در جایگاه سوم بزرگ‌ترین درآمدهای هفته‌ی سوم تاریخ و با احتساب نرخ تورم در جایگاه هفتم بزرگ‌ترین درآمدهای هفته‌ی سوم قرار می‌دهد.

    این در حالی بود که «اونجرز ۳» اکرانش در چین را با کسب ۷۱ میلیون دلار در روز جمعه، کسب ۷۷ میلیون دلار در روز شنبه و کسب ۵۱ میلیون دلار در روز یکشنبه آغاز کرد که روی هم به معنی افتتاحیه‌ی ۲۰۰ میلیون دلاری این فیلم در این کشور است. این رقم اگرچه از لحاظ دلار بیشتر از افتتاحیه‌ی ۱۸۷ میلیون دلاری «شکار هیولا ۲» (Monster Hunt 2) و افتتاحیه‌ی ۱۸۳ میلیون دلاری «سریع و خشن ۸» (the Fate of the Furious) است، اما از لحاظ واحد پول محلی پشت سر هشتمین فیلم «سریع و خشن» قرار می‌گیرد و آن را به دومین افتتاحیه‌ی بزرگ تاریخ چین تبدیل می‌کند. این رقم اما به این معنی است که «جنگ اینفینیتی» در زمینه‌ی واحد پول محلی، در همان سه روز اول توانسته به پرفروش‌ترین فیلم ابرقهرمانی تاریخ چین تبدیل شود. البته که این فیلم در زمینه‌ی دلار، هنوز پشت سر درآمد ۲۴۰ میلیون دلاری «اونجرز: دوران اولتران» قرار می‌گیرد، اما کافی است یکی-دو روزی بهش فرصت بدهیم تا آن را هم پشت سر بگذارد. در حال حاضر سوال این است که از اینجا به بعد چه اتفاقی برای «اونجرز ۳» خواهد افتاد. آیا فیلم بعد از افتتاحیه‌ی طوفانی‌اش با کله سقوط خواهد کرد یا شبیه به «ترنسفورمرها: عصر انقراض» (۳۲۵ میلیون دلار) ظاهر خواهد شد؟ آیا فیلم می‌تواند به فروش دو فیلم اخیر «سریع و خشن» (دور و اطراف ۳۹۲ میلیون دلار) برسد یا حتی به درآمد بالای ۵۰۰ میلیون دلاری «عملیات دریای سرخ» (The Operation Red Seas) و «پری دریایی» (The Mermaid) نزدیک خواهد شد؟

    فعلا هیچ چیزی مشخص نیست. اگر «جنگ اینفینیتی» بتواند در مقابل «یک مکان ساکت» (A Quiet Place) که این هفته در چین روی پرده می‌رود دوام بیاورد، لازم نیست تا نگران هیچ رقیب دیگری باشد. چون نه تنها «ددپول ۲» حالاحالا‌ها در چین اکران نخواهد شد، بلکه «سولو: داستانی از جنگ ستارگان» هم توسط چینی‌ها مورد استقبال قرار نخواهد گرفت. تمام اینها در حالی بود که «اونجرز ۳» در پایان سومین آخرهفته‌ی نمایشش به ۵۴۷ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کرد که به معنی پشت سر گذاشتن «در جستجوی دوری» (۴۸۶ میلیون دلار)، «دیو و دلبر» (۵۰۴ میلیون دلار)، «روگ وان» (۵۳۲ میلیون دلار) و «شوالیه‌ی تاریکی» (۵۳۴ میلیون دلار) است. «اونجرز ۳» تا پایان آخرهفته‌ی سومش پشت سر «جنگ ستارگان: آخرین جدای» (۶۲۰ میلیون دلار)، «اونجرز» (۶۲۳ میلیون دلار)، «دنیای ژوراسیک» (۶۵۲ میلیون دلار)، «تایتانیک» (۶۵۹ میلیون دلار)، «بلک پنتر» (۶۹۶ میلیون دلار)، «آواتار» (۷۶۰ میلیون دلار) و «نیرو برمی‌خیزد» (۹۳۷ میلیون دلار) در گیشه‌ی خانگی قرار دارد. این یعنی هم‌اکنون هشت‌تا از ۱۲ فیلم پرفروشِ باکس آفیس خانگی متعلق به کمپانی والت دیزنی هستند. درآمد «جنگ اینفینیتی» (۵۴۷ میلیون و ۸۲۹ هزار دلار) اما با احتساب نرخ تورم، آن را بین دو فیلم «مصائب مسیح» (رده‌ی شصت و ششم با ۳۷۱ میلیون دلار در سال ۲۰۰۴ / ۵۴۶ میلیون دلار به امروز) و «خانه‌ی حیوانات» (۱۴۱ میلیون دلار در ۱۹۷۸ / ۵۴۸ میلیون دلار به امروز)، در جایگاه شصت و پنجم پرفروش‌ترین فیلم‌های گیشه‌ی خانگی با احتساب نرخ تورم قرار می‌دهد. «اونجرز ۳» اگر بتواند به ۶۵۲ میلیون دلار فروش خانگی برسد، می‌تواند به جایگاه سی و پنجم این جدول دست پیدا کند، اما عبور از درآمد ۶۹۶ میلیون دلاری «بلک پنتر» (جایگاه ۳۰ام این جدول) غیرممکن به نظر می‌رسد. «جنگ اینفینیتی» همچنین تا پایان آخرهفته‌ی سومش یک میلیارد و ۵۹ میلیون دلار در گیشه‌ی خارجی فروخته است که آن را در جایگاه پنجم پرفروش‌ترین فیلم‌ها در گیشه‌‌های خارج از آمریکای شمالی قرار داده است. «جنگ اینفینیتی» در این زمینه پشت سر «نیرو برمی‌خیزد» (یک میلیارد و ۱۳۲ میلیون دلار)، «خشن ۷» (یک میلیارد و ۱۶۳ میلیون دلار)، «تایتانیک» (یک میلیارد و ۵۲۸ میلیون دلار) و «آواتار» (۲ میلیارد و ۲۰ میلیون دلار) قرار می‌گیرد.

    خلاصه اگر اتفاق غیرمنتظره‌ای نیافتد، از همین حالا می‌توان رسیدن «جنگ اینفینیتی» به جایگاه سوم در جدول بهترین درآمدهای خارجی پشت سر دو فیلم جیمز کامرون را تضمین کرد. بعد نوبت «آواتار ۲» یا «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده» خواهد بود که قدرت کافی برای تغییر جایگاه «جنگ اینفینیتی» در این جدول را خواهند داشت. «اونجرز: جنگ اینفینیتی» اما تا پایان آخرهفته‌ی سومش یک میلیارد و ۶۰۷ میلیون دلار در جریان ۱۹ روزی که از اکران جهانی‌اش گذشته است از سرتاسر دنیا کسب کرده است. این یعنی «اونجرز ۳» در همین مدت کوتاه از مجموع درآمد جهانی «یخ‌زده» (یک میلیارد و ۲۷۶ میلیون دلار)، «جنگ ستارگان: آخرین جدای» (یک میلیارد و ۳۳۱ میلیون دلار)، «بلک پنتر» (یک میلیارد و ۳۴۰ میلیون دلار)، «هری پاتر و یادگاران مرگبار قسمت دوم» (یک میلیارد و ۳۴۱ میلیون دلار)، «اونجرز: دوران اولتران» (یک میلیارد و ۴۰۵ میلیون دلار)، «خشن ۷» (یک میلیارد و ۵۱۲ میلیون دلار) و بالاخره قسمت اول «اونجرز» (یک میلیارد و ۵۱۹ میلیون دلار) عبور کرده است. «جنگ اینفینیتی» هم‌اکنون پشت سر «دنیای ژوراسیک» (یک میلیارد و ۶۷۲ میلیون دلار)، «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» (۲ میلیارد و ۶۸ میلیون دلار)، «تایتانیک» (۲ میلیارد و ۱۸۷ میلیون دلار) و «آواتار» (۲ میلیارد و ۷۸۸ میلیون دلار) در جایگاه پنجم پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ جهان قرار دارد.

    6d751a64-2ab2-4b83-91bf-5dde9e4a4181.jpg


    «جنگ اینفینیتی» با یک میلیارد و ۶۰۷ میلیون دلاری که در دنیا به دست آورده است، فقط چند میلیون دلار دیگر برای عبور از درآمد «دنیای ژواسیک» (یک میلیارد و ۶۷۲ میلیون دلار) فاصله دارد. به محض اینکه این اتفاق بیافتد، «جنگ اینفینیتی» نه تنها به جایگاه چهارم پرفروش‌ترین فیلم دنیا صعود می‌کند، بلکه به بزرگ‌ترین فیلم تابستانی تاریخ هم تبدیل خواهد شد. از آنجایی که «نیرو برمی‌خیزد»، «تایتانیک» و «آواتار» به ترتیب در هجدهم دسامبر ۲۰۱۵، نوزدهم دسامبر ۱۹۹۷ و هجدهم دسامبر ۲۰۰۹ اکران شده‌اند، پرفروش‌ترین فیلمی که در تابستان اکران شده است، به‌طور اتوماتیک «جنگ اینفینیتی» خواهد بود. این در حالی است که «اونجرز ۳» در عرض ۱۷ روز به ۵۴۷ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کرده است که آن را پشت سر فروش ۱۷ روزه‌ی «نیرو برمی‌خیزد» (۷۴۲ میلیون دلار)، در جایگاه دوم پرسرعت‌ترین فیلم پرفروش آمریکای شمالی قرار می‌دهد. فیلم در این زمینه جلوتر از درآمد ۱۷ روزه‌ی «آخرین جدای» (۵۱۷ میلیون دلار) قرار می‌گیرد و آن‌قدر جلو است که احتمالا با وجود بهره بردن «آخرین جدای» از تعطیلات کریسمس و پیدا شدن سروکله‌ی رقیب اصلی‌ «اونجرز ۳» در قالب «ددپول ۲»، از آن عقب نخواهد افتاد. هفته‌ی سوم اکران «آخرین جدای» با دومین هفته‌ی تعطیلات پایان سال میلادی مصادف شد و همین باعث شد تا این فیلم درآمد دوشنبه تا پنج‌شنبه‌ی بهتری در مقایسه با درآمد معمول داشته باشد. فیلم ۳۱ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار در جریان روزهای هجدهم تا بیست و یکم اکرانش کسب کرد و مجموع درآمد ۲۱ روزه‌اش را به ۵۴۹ میلیون دلار رساند. حتی اگر «جنگ اینفینیتی» در جریان روزهای دوشنبه تا پنج‌شنبه‌ی این هفته، ۱۳ میلیون دلار هم بفروشد، کماکان در آغاز آخرهفته‌ی چهارمش ۵۶۰ میلیون دلار در خزانه خواهد داشت.

    ولی قبل از اینکه به تازه‌اکران‌ها برسیم بگذارید سراغ «ددپول ۲» برویم و ببینیم تحلیلگران چه جور اکرانی را برای آن پیش‌بینی می‌کنند و وضعیت فیلم قبل از آغاز اکرانش چطور است. بعد از اینکه «اونجرز: جنگ اینفینیتی» فصل تابستانی سینما را از خواب بیدار کرد، حالا نوبت «ددپول ۲»، محصول فاکس قرن بیستم است که به هیجان تابستان امسال را قبل از اینکه نزول کند، دوباره به اوج برگرداند. فاکس از مارس ۲۰۱۷ که «لوگان» را با انتشار تیزری از این فیلم اکران کرد و آن تیزر توسط ۲۵ میلیون و ۸۰۰ هزار بیننده روی یوتیوب دیده شد تبلیغاتِ «ددپول ۲» را شروع کرده بود. نتیجه این است که تحلیلگران هم‌اکنون انتظار دارند که جدیدترین فیلم رایان رینولدز به ۳۰۵ تا ۳۵۰ میلیون دلار افتتاحیه‌ی جهانی دست پیدا کند که ۱۳۰ تا ۱۵۰ میلیون دلارش مربوط به آمریکای شمالی و ۱۷۵ تا ۲۰۰ میلیون دلارش مربوط به کشورهای خارجی می‌شود. در ابتدا «ددپول ۲» قرار بود در آخرهفته‌ی روز یادبود اکران شود. همان روزی که «واندر وومن» یک سال پیش اکرانش را آغاز کرد، اما بعد از اینکه مارول تاریخ اکران «جنگ اینفینیتی» را به آوریل تغییر داد، فاکس هم تصمیم گرفت تا تاریخ اکران فیلمش را به این هفته تغییر بدهد. قسمت اول «ددپول» دو سال پیش در جریان روز ولنتاین و تعطیلی چهار روزه‌ی روز ریاست جمهوری روی پرده رفت و با کسب ۱۳۲ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار در جریان سه روز اول و ۱۵۲ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار در جریان چهار روز اول، جایگاه اول بهترین افتتاحیه‌ی یک فیلم بزرگسالانه (R) را به دست آورد. «ددپول ۲» اگر بتواند به ارقامی بالای این دو دست پیدا کند، رکوردشکنی خواهد کرد. این در حالی است که آن فیلم کارش در کشورهای خارجی را با کسب ۱۴۹ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار شروع کرد. در نهایت «ددپول» به ۴۲۰ میلیون دلار فروش خارجی و ۷۸۳ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار فروش جهانی دست پیدا کرد و در هر دو زمینه به پرفروش‌ترین فیلم بزرگسالانه‌ی تاریخ تبدیل شد.

    «ددپول ۲» در چهار هفته‌ی اخیر که تحلیلگران در حال بررسی مقدار هایپ آن بوده‌اند در اوج بحث و گفتگوهای رسانه‌ای باقی مانده است. وبسایت بلیت‌فروشی فندنگو به تازگی اعلام کرد که «ددپول ۲» با عبور از «پنجاه طیف گری» (Fifty Shade of Grey)، بهترین آمار پیش‌فروش بلیت فیلم‌های بزرگسالانه در ۲۴ ساعت اول را داشته است. همچنین این فیلم دو شب پیش برای منتقدان به نمایش در آمد و تاکنون امتیاز ۸۵ را در سایت راتن‌تومیتوز به دست آورده است که دو امتیاز بهتر از امتیاز راتن‌تومیتوز اصلی قسمت اول است. این در حالی است که «ددپول ۲» با وجود ۴ هزار و ۳۳۲ سینمایی که برای نمایش در اختیار دارد، گسترده‌ترین اکران تاریخ را برای یک فیلم بزرگسالانه ثبت کرده است و رکورددار قبلی در این زمینه یعنی «آن» (It) با ۴ هزار و ۱۰۳ سینما را پشت سر گذاشته است و البته با عبور از «چگونه اژدهایتان را تربیت کنید ۲» (How to Train Your Dragon 2) با ۴ هزار و ۲۵۳ سینما، لقب گسترده‌ترین اکران تاریخ فاکس قرن بیستم را هم به دست آورده است. تحلیلگران فکر می‌کنند این عدد نشان‌دهنده‌ی عطش دیوانه‌واری است که هم‌اکنون سینماروها برای فیلم‌های بزرگسالانه دارند. تمام اینها در حالی است که فاکس در طول یک سال و نیم گذشته مدام از هر فرصتی که گیر آورده برای یادآوری «ددپول ۲» به مردم استفاده کرده است. از کلیپی که حکم پارودی برنامه‌ی نقاشی باب راس را داشت تا حضور خستگی‌ناپذیر رایان رینولدز در کشورهای خارجی. رینولدز همراه با جاش برولین در ایتالیا در برنامه‌ی تلویزیونی «رقـ*ـص با ستارگان» حضور پیدا کردند. در بریتانیا این دو همراه با دیوید بکهام در تاک‌شوی گراهام نورتون حاضر شدند. همزمان یک ویدیوی معذرت‌خواهی از سوی فاکس روی یوتیوب منتشر شد که در جریان آن ددپول سعی می‌کرد به خاطر یکی از شوخی‌هایش با دیوید بکهام، از او عذرخواهی کند که ۱۶ میلیون بار دیده شد. همچنین در ویدیوی دیگری که به تازگی منتشر شده، ددپول را می‌بینیم که به باشگاه منچستر یونایتد سر می‌زند. همه‌ی اینها در حالی است که رینولدز در کره‌ی جنوبی هم در برنامه‌ی «پادشاه خوانندگان نقاب‌دار» حاضر شد. مسابقه‌ای پرطرفدار در این کشور که خوانندگان در ابتدا با لباس و نقاب، آواز می‌خوانند و بعد هویتشان را فاش می‌کنند. رینولدز در ظاهر یک اسب تک‌شاخ صورتی کودکانه روی استیج رفت.



    5306bf4c-0f42-4c59-8439-dfe5e48dd6dd.jpg




    اما در زمینه‌ی تازه‌اکران‌های این هفته که مصادف با روز مادر بود، از کمدی «پایه مهمانی» (The Life of the Party)‌ شروع می‌کنیم که ۱۸ و نیم میلیون دلار در جریان آخرهفته‌ی افتتاحیه‌اش کسب کرد. رقمی که شروع خوبی برای محصول ۳۰ میلیون دلاری برادران وارنر محسوب می‌شود. انتظار می‌رود این فیلم که میانگین امتیاز B را از تماشاگرانش دریافت کرده است، عملکردی شبیه به «سارق هویت» (The Identity Theft)، «حرارت» (The Heat) و «تامی» (Tommy) با ضریب ۳/۵ تا ۴ داشته باشد، تا «رییس» (The Boss)، «شکارچیان ارواح» یا «ربوده‌شدگان» (Snatched) با ضریب ۲/۳۵ تا ۲/۷. «پایه مهمانی» مثل اکثر فیلم‌های ملیسا مک‌کارتی، مخصوصا آنهایی که با شوهرش بن فالکونه می‌سازد، با نقدهای منفی و ضد و نقیضی روبه‌رو شده است. اگرچه «پایه مهمانی» از زمانی که مک‌کارتی هفت سال پیش با «ساق‌دوش‌ها» (The Bridesmaids) به نام شناخته‌شده‌ای تبدیل شد، اولین فیلم اوست که با افتتاحیه‌ای کمتر از ۲۰ میلیون دلار آغاز به کار کرده است، اما تحلیلگران آینده‌ی خطرناکی را برای او پیش‌بینی نمی‌کنند. از آنجایی که ستاره‌های مرد سفیدپوستِ اندکی هستند که توانایی کسب چنین افتتاحیه‌هایی را دارند، افتتاحیه‌ی «پایه مهمانی» کماکان نشان از قدرت ستاره‌ای کم‌نظیر ملیسا مک‌کارتی می‌دهد. اگر این فیلم مثل «ربوده‌شدگان» با کله سقوط کند، فروش خانگی نهایی ۴۳ و نیم میلیون دلاری‌اش پیش‌بینی می‌شود، اما حتی عملکردی شبیه به «شکارچیان ارواح» هم می‌تواند این فیلم را به فراتر از ۵۰ میلیون دلار هم برساند. البته اگر فیلم اکرانی شبیه به «نامه‌هایی به ژولیت» (The Letters to Juliet)، «چه اتفاقی در وگاس می‌افتد» (What Happens in Vegas)، «حرارت» یا «سارق هویت» داشته باشد، فروش خانگی قابل‌قبول ۷۳ میلیون دلاری‌اش نیز امکان‌پذیر به نظر می‌رسد. دومین تازه‌اکران این هفته اما تریلر «به زور داخل شدن» (Breaking In) بود که اگرچه کارش را با کسب ۴ و نیم میلیون دلار در روز افتتاحیه کمی ضعیف شروع کرد، اما موفق شد در روزهای بعدی خودش را جمع و جور کند. محصول استودیوی ویل پکر که با ۶ میلیون دلار بودجه تهیه شده، ۱۶ و نیم میلیون دلار در جریان آخرهفته‌ی افتتاحیه‌اش کسب کرد که بیشتر از افتتاحیه‌ی ۹ میلیون و ۹۰۰ هزار دلاری «مری مغرور» (Proud Mary) از ژانویه گذشته است. این رقم شروع خوبی برای این فیلم که به تلاش مادری برای نفوذ به درون یک عمارت محافظت شده برای نجات بچه‌هایش می‌پردازد است. مخصوصا اگر بتواند اکران قابل‌قبولی را تجربه کند. اما حتی اگر فیلم از فردا سقوط کند هم باز هرطور شده خودش را به ۳۵ میلیون دلار فروش خانگی خواهد رساند که موفقیت نسبی خوبی برای کمپانی یونیورسال حساب می‌شود.

    در زمینه‌ی دیگر فیلم‌های قدیمی جدول که «اونجرز: جنگ اینفینیتی» نیستند، بگذارید از «آنسوی عرشه» (Overboard)، محصول لاینزگیت بگویم که ۱۰ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار در جریان دومین هفته‌ی اکرانش کسب کرد. این رقم مجموع درآمد ۱۰ روزه‌ی این کمدی ۱۲ میلیون دلاری را به ۲۹ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار رساند که دوام قابل‌قبولی برای فیلم ایگونیو دربرز و آنا فاریس حساب می‌شود و به این معنا است که این فیلم احتمالا شانس عبور از درآمد ۴۴ میلیون دلاری «فاقد دستورالعمل» (Instructions Not Included)، یکی از موفق‌ترین فیلم‌های قبلی ایگونیو دربر را خواهد داشت. راستی، این فیلم این هفته در مکزیک هم روی پرده رفت و ۱۰ و نیم میلیون دلار به عنوان افتتاحیه به جیب زد و منهای «جنگ اینفینیتی»، در جایگاه دوم بهترین افتتاحیه‌ی این کشور در سال ۲۰۱۸ قرار گرفت. «آنسوی عرشه» همچنین بزرگ‌ترین افتتاحیه‌ی کارنامه‌ی ایگونیو دربز را هم رقم زده است و بزرگ‌ترین افتتاحیه‌ در میان تمام فیلم‌های کمدی غیراسپانیایی‌زبان این کشور هم حساب می‌شود. فیلم ترسناک «یک مکان ساکت» (A Quiet Place) این هفته از مرز ۱۰۰ میلیون دلار فروش خارجی عبور کرد و راهش را به سوی پیوستن به جمع پرفروش‌ترین فیلم‌های ترسناک تاریخ باز کرد. این فیلم ۶ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار دیگر در ششمین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و مجموع درآمد خانگی‌اش را به رقم باورنکردنی ۱۶۹ و نیم میلیون دلار رساند. این فیلم در حال حاضر دوام بهتری در مقایسه با «احضار» (The Conjuring) از خود نشان داده است و تقریبا دوام یکسانی با «گسست» (Split) دارد. «یک مکان ساکت» با احتساب نرخ تورم در جایگاه بیستم پرفروش‌ترین فیلم ترسناک اورجینال و بدون احتساب نرخ تورم پشت سر «برو بیرون» (۱۷۵ میلیون دلار)، «نشانه‌ها» (۲۲۹ میلیون دلار) و «حس ششم» (۲۹۳ میلیون دلار)، در جایگاه چهارم پرفروش‌ترین فیلمihd ترسناک اورجینال تاریخ گیشه‌ی خانگی قرار می‌گیرد. این در حالی است که ساخته‌ی جان کراسینسکی تاکنون ۲۶۶ میلیون دلار از سرتاسر دنیا کسب کرده است.

    0fb9b800-c55d-4a90-818d-c1a1a2a33e9b.jpg




    کمدی «من احساس زیبایی می‌کنم» (I Feel Pretty)، محصول استودیوی اس.تی.ایکس اینترتینمنت کمی بهتر از چیزی که انتظار می‌رفت ظاهر شد و با کسب ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار در چهارمین هفته‌ی اکرانش، مجموع درآمد ۲۴ روزه‌اش را به ۴۳ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار رساند. این فیلم که ایمی شومر را به عنوان ستاره‌ی اصلی‌اش دارد تا پایان دوره‌ی اکرانش از مجموع درآمد ۴۶ میلیون دلاری «ربوده‌شدگان» (Snatched)، فیلم قبلی شومر عبور خواهد کرد. اگر این فیلم ۳۲ میلیون دلاری بتواند در کشورهای خارجی هم درآمد نسبتا خوبی به جیب بزند، می‌تواند به یک موفقیت کوچک تبدیل شود. اکشن فاجعه‌ای «رمپیج» (Rampage)، محصول برادران وارنر سه میلیون و ۳۸۰ هزار دلار دیگر در پنجمین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و مجموع فروش خانگی‌اش را به ۸۹ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار رساند. این فیلم اگرچه از مرز ۱۰۰ میلیون دلار فروش خانگی عبور نخواهد کرد، اما تا حالا ۳۰۷ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار از کشورهای خارجی کسب کرده و مجموعا ۳۹۷ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار از سرتاسر دنیا به دست آورده است. این یعنی «رمپیج» رسما از مجموع فروش خارجی ۲۸۵ میلیون دلاری «رزیدنت ایول: فصل آخر» (Resident Evil: The Final Chapter) عبور کرده است تا پشت سر «وارکرفت» (۳۸۶ میلیون دلار)، جایگاه دوم پرفروش‌ترین فیلم ویدیو گیمی خارج از آمریکای شمالی را به دست بیاورد. روی هم رفته، این ارقام به معنی موفقیت این فیلم ۱۲۰ میلیون دلاری است. مخصوصا با توجه به اینکه «رمپیج» رسما پرفروش‌ترین فیلم ویدیو گیمی‌ای حساب می‌شود که به شکستِ تجاری منجر نشده است. برخلاف «وارکرفت» که اگرچه بیشتر از «رمپیج» فروخته است، اما درآمدش برای جلوگیری از شکست تجاری غول‌پیکر این فیلم کافی نبود.

    کمدی درام «تالی» (Tully)، محصول فوکس فیچرز دو میلیون و ۲۴۰ هزار دلار در دومین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و به مجموع درآمد ۱۰ روزه‌ی ۶ میلیون و ۹۸۰ هزار دلار دست پیدا کرد که برای چنین فیلم تحسین‌شده‌ای که در این دوره و زمانه زیاد مورد استقبال قرار نمی‌گیرند بد نیست. کمدی «مخالفان» (The Blockers)، محصول یونیورسال که با ۲۲ میلیون دلار بودجه تهیه شده تا حالا ۵۸ میلیون دلار در خانه و ۸۵ میلیون دلار در دنیا فروخته است. این در حالی است که «حقیقت یا شجاعت» (Truth or Dare) که با ۵ میلیون دلار بودجه ساخته شده، تاکنون به ۷۰ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار فروش خانگی دست پیدا کرده است. انیمیشن «جزیره‌ی سگ‌ها» (Isle of Dogs)، هشتمین هفته‌ی اکرانش را با دستیابی به ۲۹ میلیون دلار فروش خانگی تمام کرده است. «چین‌خوردگی در زمان» هم که برای روز مادر به یک هزار و ۹۸۴ سینما بازگشته بود، ۸۰۰ هزار دلار فروخت و مجموع فروش خانگی‌اش را به ۹۶ میلیون و ۴۵۰ هزار دلار و مجموع فروش جهانی‌اش را به ۱۲۷ میلیون دلار رساند که کماکان تغییری در وضعیت شکست‌خورده‌ی این فیلم ایجاد نمی‌کند. «سوپر تروپرها ۲» (Super Troopers 2)، محصول فاکس سرچ‌لایت یک میلیون و ۲۵ هزار دلار در چهارمین آخرهفته‌ی نمایشش کسب کرد و به فروش ۲۴ روزه‌ی ۲۷ میلیون و ۴۲۵ هزار دلار دست پیدا کرد. «نیکوکار بد» (The Bad Samaritan) پس از تجربه‌ی ۷۰ درصد افت فروش در هفته‌ی دومش، ۵۱۰ هزار دلار دیگر کسب کرد و مجموع درآمد ۱۰ روزه‌اش را به ۳ میلیون دلار رساند. «بازیکن شماره یک آماده» (Ready Player One) تا حالا ۵۷۳ میلیون دلار در سرتاسر دنیا فروخته است که آن را بین «کاراگاه محله‌ی چینی‌ها ۲» (۵۴۴ میلیون دلار) و «عملیات دریای سرخ» (۵۷۹ میلیون دلار) به یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های ۲۰۱۸ که متعلق به دیزنی و مارول نیست تبدیل می‌کند.

    بالاخره به «بلک پنتر» (Black Panther) می‌رسیم که بعد از سه ماهی که از آغاز اکرانش می‌گذرد، بالاخره هفته‌ی گذشته به آخرین هفته‌‌اش که در بین ۱۰ فیلم برتر جدول قرار داشت تبدیل شد. این فیلم در حالی پشت سر «آواتار» و «نیرو برمی‌خیزد» در جایگاه سوم پرفروش‌ترین فیلم گیشه‌ی خانگی قرار دارد که این هفته با قرار گرفتن در رده‌ی نهم پرفروش‌ترین فیلم‌های دنیا، یک دستاورد دیگر هم به جمع دستاوردهایش اضافه کرد. ساخته‌ی رایان کوگلر ۲ میلیون دلار دیگر در سیزدهمین هفه‌ی نمایشش کسب کرد و مجموع درآمد خانگی‌اش را به ۶۹۶ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار رساند. این فیلم آن‌قدر روی پرده‌ها باقی می‌ماند تا به‌طور رسمی از مرز ۷۰۰ میلیون دلار فروش در آمریکای شمالی عبور کند. این در حالی است که فیلم ۶۴۵ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار در کشورهای خارجی و یک میلیارد و ۳۴۲ میلیون دلار در سرتاسر دنیا فروخته است. رقمی که بالاخره آن را جلوتر از «هری پاتر و یادگاران مرگبار قسمت دوم» (یک میلیارد و ۳۴۱ میلیون دلار) قرار‌ می‌دهد. اگرچه زدن رکورد «هری پاتر و یادگاران مرگبار قسمت دوم»، «بلک پنتر» را باید در جایگاه هشتم می‌گذاشت، اما حتما خبر دارید که «اونجرز: جنگ اینفینیتی» از راه رسید و کار خودش را کرد. همان‌قدر که هایپ و علاقه‌ی عموم مردم به اپیزود یکی مانده به آخر دنیای سینمایی مارول باعث مورد توجه قرار گرفتن دوباره‌ی «بلک پنتر» در هفته‌‌های اخیر شد، به همان اندازه هم استقبال مردم از «بلک پنتر»، طرفداران و عموم مردم را بیش از پیش برای «جنگ اینفینیتی» هیجان‌زده و علاقه‌مند کرد. بالاخره «بلک پنتر» از زمان آغاز اکران «جنگ اینفینیتی» تاکنون، ۱۱ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار در آمریکای شمالی فروخته است. «بلک پنتر» در زمینه‌ی بیشترین بلیت‌های فروخته شده در ۴۰ سال گذشته، پشت سر «گریس» (Grease)، «امپراتوری ضربه می‌زند»، «بازگشت جدای»، «پارک ژوراسیک»، «شیر شاه»، «فارست گامپ»، «تایتانیک»، «تهدید شبح»، «آواتار»، «اونجرز»، «دنیای ژوراسیک» و «نیرو برمی‌خیزد» در جایگاه سیزدهم قرار می‌گیرد. این در حالی است که به جز «اونجرز ۴»، «یخ‌زده ۲»، «جنگ ستارگان ۹» و «آواتار ۲»، هیچ فیلم دیگری در آینده‌ی نزدیک به چشم نمی‌خورد که توانایی به چالش کشیدن فروش خانگی «بلک پنتر» را داشته باشد. این فیلم شاید برای مدت زیادی در بین ۱۰ فیلم برتر دنیا باقی نماند، اما حالاحالا‌ها یکی از اعضای بزرگ‌ترین فیلم‌های گیشه‌ی خانگی باقی خواهد ماند.

    32125efb-8ede-4306-872b-2affc4ef689f.jpg


    در نهایت اما بیایید به مناسبت انتشار دومین تریلر «ماموریت غیرممکن: فال‌اوت» (Mission Impossible: Fallout) و نزدیک شدن به زمان انتشار این فیلم، این سوال را مطرح کنیم که آیا ششمین حضور تام کروز در قالب ایتن هانت فراتر از انتظارات ظاهر خواهد شد یا نه؟ اگر «پروتکل شبح» حکم بازگشتِ «کازینو رویال»‌گونه‌ای را برای این سری قدیمی داشت، «فال‌اوت» می‌تواند حکم «اسکای‌فال» یا «سریع و خشن ۵» را داشته باشد که قرار است تبدیل به یکی از پخته‌ترین و بهترین دنباله‌های مجموعه شود. مجموعه‌ی «ماموریت غیرممکن»، در طول ۲۲ سالی که از عمرش می‌گذرد به مجموعه‌ی جالبی تبدیل شده است. قسمت اول در سال ۱۹۹۶ با وجود قرار دادن بزرگ‌ترین ستاره‌ی دنیا در یک مجموعهِ اکشنِ پرطرفدار از ایده‌ی نسبتا تازه‌ای بهره می‌برد و در سال ۲۰۱۸ به یکی از اندک مجموعه‌های ستاره‌محوری تبدیل شده است که با تمرکز روی اکشن‌ها و بدلکاری اولد-اسکول، حکم فیلمی که یادآور خاطرات سینمای اکشن پیش از ابرقهرمانان را دارد را پیدا کرده است. دو فیلم اول «ماموریت غیرممکن» (در سال ۱۹۹۶ و ۲۰۰۰) به خاطر حضور تام کروز در یک فیلم اکشن پرخرج به عنوان فیلم‌هایی که قرار بودند به یکی از پرفرو‌ش‌ترین فیلم‌های تابستان‌های اکرانشان تبدیل شوند شناخته می‌شدند و هر دو کم و بیش در حد انتظارات ظاهر شدند. «ماموریت غیرممکن»، ساخته‌ی برایان دی‌پالما به ۷۵ میلیون دلار افتتاحیه‌ی رکوردشکنانه‌ی چهارشنبه تا دوشنبه دست پیدا کرد. فیلم اگرچه بعد از افتتاحیه‌ی قوی‌اش با سقوط نسبتا شدیدی روبه‌رو شد، اما کماکان به ۱۸۱ میلیون دلار فروش خانگی و ۴۵۸ میلیون دلار فروش جهانی از ۸۰ میلیون دلار بودجه دست پیدا کرد که یک موفقیت بی‌حرف و حدیث حساب می‌شود. «ماموریت غیرممکن ۲»، ساخته‌ی جان وو با دو چیز شناخته می‌شود. اول اینکه این فیلم نشان داد این مجموعه حکم مجموعه‌ای را دارد که از یک مسیر ثابت پیروی نمی‌کند و هر کارگردان می‌تواند فرم و ویژگی‌های سینمای خودش را به آن منتقل کند و قسمت منحصربه‌فرد خودش را بسازد. همان‌قدر که قسمت اول کاملا به عنوان یک فیلم برایان دی‌پالمایی شناخته می‌شود، «ماموریت غیرممکن ۲» آن‌قدر بیش از اندازه دنباله‌روی سینمای جان وو است که بعضی‌وقت‌ها به مرز پارودی هم نزدیک می‌شود. همچنین این فیلم جایی بود که تام کروز را رسما به عنوان بدلکار بی‌باک و نترس سینما که به زودی به نسخه‌ی غربی جکی چان تبدیل می‌شد معرفی کرد. در نهایت این فیلم به ۲۱۵ میلیون دلار فروش خانگی و ۵۴۷ میلیون دلار فروش جهانی از ۱۲۵ میلیون دلار بودجه دست پیدا کرد.

    «ماموریت غیرممکن ۳» از روی بدشانسی یک سال بعد از تمام جنجال‌های مربوط به آشنایی تام کروز با کیتی هولمز روی پرده رفت که روی کمپین تبلیغاتی «جنگ دنیاها» (War of the Worlds) استیون اسپیلبرگ در سال ۲۰۰۵ هم تاثیر منفی گذاشت. آن فیلم اگرچه کماکان به موفقیت غول‌آسایی دست پیدا کرد (۲۳۴ میلیون دلار خانگی / ۵۹۲ میلیون دلار جهانی)، اما اظهار عشقِ تام کروز به کیتی هولمز که چندان مورد علاقه‌ی رسانه‌ها نبود و در آغـ*ـوش کشیدن آشکارِ کلیسای ساینتولوژی توسط کروز منجر به آغاز دوران تازه‌ای برای ستاره‌ای که دست‌نیافتنی به نظر می‌رسید شد. در نتیجه «ماموریت غیرممکن ۳» که توسط جی. جی. آبرامز ساخته شده بود در سال ۲۰۰۶ در حالی روی پرده رفت که کمپین تبلیغاتی‌اش به خاطر زندگی شخصی تام کروز ضربه‌ی منفی خورد. آن فیلم که با نقدهای مثبتی هم روبه‌رو شده بود، از لحاظ تجاری بربای این مجموعه نقش یک‌جور عقب‌گرد را داشت. می‌خواست به خاطر اتفاقات زندگی شخصی تام کروز باشد یا عدم علاقه‌ی مردم به اکشن‌های اولد-اسکول در زمان افزایش مجموعه‌های فانتزی، هرچه بود «ماموریت غیرممکن ۳» فقط ۱۳۴ میلیون دلار در خانه و ۳۹۸ میلیون دلار در دنیا از ۱۶۰ میلیون دلار بودجه به دست آورد. اگر استقبال نه چندان گرم مردم از «ماموریت غیرممکن ۳» به معنی به پایان رسیدن دوران تام کروز به عنوان بزرگ‌ترین ستاره‌ی سینما بود (در حالی که ویل اسمیت در جریان سال‌های ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۲ از او پیشی می‌گرفت)، «ماموریت غیرممکن: پروتکل شبح» در اواخر ۲۰۱۱ حکم فیلمی را داشت که جایگاه او را دوباره احیا می‌کرد. «پروتکل شبح» که توسط برد بِرد ساخته شده بود، نقش یک‌جور ریبوت بی‌سروصدا را برای این مجموعه طولانی‌مدت داشت. این فیلم اگرچه به تاریخ این مجموعه به‌طرز زیرکانه‌ای اشاره می‌کرد، اما همزمان قصد داشت تا دوباره ثابت کند که چرا تماشای تام کروز در حال انجام ماموریت‌های غیرممکن هیجان‌انگیز است. نتیجه یکی از بهترین اکشن‌های ۳۰ سال گذشته است که یکی از به‌یادماندنی‌ترین‌هایشان بدلکاری‌های تام کروز روی در و دیوار برج خلیفه‌ی دبی است. صحنه‌ای که جان می‌دهد برای شکوه سینماهای آیمکس. فیلم که پنج روز زودتر در سینماهای آیمکس روی پرده رفته بود، ۱۳ میلیون و ۳۸۵ هزار دلار از ۴۲۵ سینما کسب کرد و بعد به ۷۵ و نیم میلیون دلار افتتاحیه‌ در آخرهفته‌ی کریسمس دست پیدا کرد و از آنجا رفت تا به ۲۰۹ میلیون دلار فروش خانگی برسد. فیلم که با ۱۴۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده بود، به رقم فک‌انداز ۶۹۲ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد و به بزرگ‌ترین موفقیت کارنامه‌ی تام کروز تبدیل شد.

    ba12bbe0-5142-4712-9e65-4919e6cce2e8.jpg


    «ماموریت غیرممکن: قوم سرکش» (Rouge Nation) هم در جولای ۲۰۱۵ با تکیه بر خاطره‌ی خوبی که مردم از «پروتکل شبح» به یاد داشتند و معرفی یک کاراکتر فم فاتال پرسروصدای جدید در قالب ربکا فرگوسن، بازگشت پرقدرت این مجموعه با فیلم قبلی را ادامه داد. «قوم سرکش» که با ۱۵۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده بود، کارش را با ۵۵ میلیون دلار شروع کرد و به ۱۹۵ میلیون دلار فروش خانگی و ۵۸۵ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد. با این تفاصیر، اگر «پروتکل شبح» حکم ریبوتی شبیه به «کازینو رویال» را داشت، «قوم سرکش» حکم نسخه‌ی محبوب‌ترِ «ذره‌ای آرامش» (Quantum of Solace) را داشت که به اندازه‌ی «کازینو رویال» فروخت. سوال این است که اگر با همین فرمان جلو برویم، «فال‌اوت» به موفقیت غیرمنتظره‌ای در مایه‌های «اسکای‌فال» تبدیل می‌شود یا نه؟ «فال‌اوت» از این جهت با قسمت‌های قبلی فرق می‌کند که کریستوفر مک‌کوئری، نویسنده و کارگردان «قوم سرکش» برای نشستن روی صندلی کارگردانی این یکی هم برمی‌گردد که در طول این مجموعه سابقه نداشته است. همچنین «فال‌اوت» اولین فیلم مجموعه است که در فرمت سه‌بعدی هم اکران می‌شود که به معنی اکران قوی‌تری در کشورهای خارجی نسبت به آمریکای شمالی خواهد بود. اگر تصور کنیم که با فیلم خوبی طرف خواهیم بود که از تریلرهای فیلم همین‌طور به نظر می‌رسد، «فال‌اوت» نه تنها حکم ششمین قسمت مجموعه‌ای را دارد که هیچ‌وقت ریبوت نشده و هیچ‌وقت تعطیل نشده است، بلکه از خاطره‌ی خوشی که طرفداران از دو فیلم قبلی دارند هم استفاده می‌کند. اینها به‌علاوه‌ی بازگشت ربکا فرگوسن که در فیلم قبلی به اندازه‌ی تام کروز در مرکز توجه‌ی طرفداران و رسانه‌ها قرار گرفته بود و اضافه شدن سیبیلِ هنری کویل کافی است تا آن را به عنوان یک اکشنِ ستاره‌محور، به یک رویداد سینمایی واقعی در تابستان امسال تبدیل کند. «قوم سرکش» با حدود ۲ درصد افت فروش در گیشه‌ی جهانی (۶۸۲ میلیون دلار در مقایسه با ۶۹۴ میلیون دلار «پروتکل شبح») مواجه شد که برابر با افت فروش «ذره‌ای آرامش» (۵۸۶ میلیون دلار) در مقایسه با «کازینو رویال» (۵۹۹ میلیون دلار) بود. همچنین «ذره‌ای آرامش» (۱۶۸ میلیون دلار) با اختلاف اندکی به فروش بهتری نسبت به «کازینو رویال» (۱۶۷ میلیون دلار) در گیشه‌ی خانگی دست پیدا کرد. با وجود اینکه افتتاحیه‌ی «کازینو رویال» بهتر از «ذره‌ای آرامش» بود (۶۷ میلیون دلار علیه ۴۰ میلیون دلار).

    خب، اگر این الگو به همین شکل باقی بماند، پس می‌توان فروش خانگی ۳۵۲ میلیون دلاری و فروش جهانی یک میلیارد و ۲۸۹ میلیون دلاری «فال‌اوت» را پیش‌بینی کرد. اما باید بدانید که چنین اتفاقی نخواهد افتاد. «اسکای‌فال» به عنوان فیلمی با نقدهای بسیار مثبت که با پنجاهمین سالگرد این مجموعه‌ی سینمایی مصادف شده بود در موقعیت منحصربه‌فردی قرار داشت. اما اگر واقع‌گرایانه‌تر به موضوع نگاه کنیم، «فال‌اوت» با عملکردی شبیه به «قوم سرکش» می‌تواند به ۲۱۶ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کند که آن را پشت سر «جنگ دنیاها» به دومین فیلم پرفروش کروز در گیشه‌ی خانگی تبدیل می‌کند. البته نباید فراموش کنیم که «فال‌اوت» دور و اطراف «آسمان‌خراش» (Skyscraper) با بازی دواین جانسون، «اکولایزر ۲» (The Equalizer 2) با بازی دنزل واشنگتن و «۲۲ مایل» (Mile 22) با بازی مارک والبرگ عرضه می‌شود. پس «فال‌اوت» به عنوان یک اکشنِ ستاره‌محور در موقعیت منحصربه‌فردی قرار ندارد و با وجود امثال «انت‌من و وسپ» (Ant-Man and Wasp)، «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده» و «ددپول ۲»، تنها دنباله‌ای هم نیست که سینماروها قسمت قبلی‌اش را دوست داشتند. فعلا باید صبر کرد و دید «فال‌اوت» چگونه ظاهر خواهد شد، اما تحلیلگران انتظار اعداد و ارقامی غافلگیرکننده را می‌کشند. چون نه تنها اکثر فیلم‌های این مجموعه خوب بوده‌اند، بلکه این مجموعه در دو قسمت اخیر به آرامی تمرکزش را تغییر داده است و موفق شده از تاریخ ریبوت‌نشده‌‌اش به عنوان یک نقطه‌ی قوت استفاده کند. توانسته شخصیت‌پردازی‌های طولانی‌مدت، گروه بازیگران رنگارنگش و تمرکزش روی بدلکاری‌های واقعی به جای نوع کامپیوتری‌اش به عنوان ویژگی‌های خاصی در دوران سینمای پسا-مارول معرفی کند. اگر «فال‌اوت» بتواند به جای ۷۰۰ میلیون دلار، فروشی نزدیک به ۸۰۰ میلیون دلار داشته باشد، آن وقت می‌توانیم امروز را به خاطر بیاوریم و پیش خودمان بگوییم که انتظارش را داشتیم.

    462965c0-f836-4de5-a550-cdf0e8507d8c.jpg


    روزهای اخیر همچنین میزبان انتشار اولین نقدهای «سولو: داستانی از جنگ ستارگان» (Solo) بوده است که تاکنون امتیاز ۷۳ را در راتن‌تومیتوز به دست آورده است. این یعنی ۷۳ درصد از منتقدان حداقل نمره‌ی ۶ از ۱۰ را برای این فیلم در نظر گرفته‌اند. فیلم هشت روز دیگر روی پرده می‌رود و هنوز نقدهای تعداد زیادی از منتقدان منتشر نشده است. حدود ۳۸۰ منتقد برای سه فیلم اخیر «جنگ ستارگان» که توسط دیزنی ساخته شده‌اند، نقد نوشته‌اند. اینکه آیا امتیاز راتن‌تومیتوز «سولو» در پایان به زیر امتیاز ۶۶ «حمله‌ی کلون‌ها» (Attack of the Clones) سقوط می‌کند یا نه معلوم نیست. اما تقریبا مطمئنیم که «تهدید شبح» با امتیاز ۵۵، کماکان بدترین فیلم «جنگ ستارگان» در این زمینه باقی خواهد ماند. اما امتیاز مهم‌تری که در راتن‌تومیتوز باید دنبال کنیم، میانگین امتیاز منتقدان است که وضعیت فیلم‌ها را خیلی بهتر و باظرافت‌تر بازتاب‌ می‌دهند. میانگین امتیاز منتقدان «سولو» تاکنون ۶ و نیم از ۱۰ است (پایین‌تر از امتیاز ۶/۷ از ۱۰ «حمله‌ی کلون‌ها»). تحلیلگرانی که فیلم را دیده‌اند باور دارند که بزرگ‌ترین نقطه‌ی قوت «سولو» به عنوان یک فیلم، بزرگ‌ترین نقطه‌ی ضعفش به عنوان یک برند است. این یعنی «سولو» شاید اولین فیلم جنگ ستارگان است که هیچ تلاشی برای تبدیل شدن به بزرگ‌ترین رویداد سینمایی تابستان امسال نمی‌کند. بلکه تنها چیزی که برای تبدیل شدن به یک رویداد دارد، به یدک کشیدنِ برند پرطرفدار جنگ ستارگان خلاصه می‌شود. منتقدان باور دارند که «سولو» فقط «یک» داستان جنگ ستارگانی معمولی است، نه «آن» داستان جنگ ستارگانی که دنیا را تکان خواهد داد. با یک ملودرام جنایی/وسترن بی‌مووی‌وار طرفیم که خب، از قضا ۲۰۰ میلیون دلار خرج برداشته است و بخشی از یکی از بزرگ‌ترین مجموعه‌های سینما است. تحلیلگران می‌گویند «سولو» به هیچ‌وجه روایتگر خفن‌ترین قصه‌ای که تاکنون با محوریت هان سولو دیده‌ایم نیست، بلکه حکم یک اپیزود از ماجراجویی‌های این شخصیت را برعهده دارد. فیلمی که بیشتر حکم داستان ریشه‌ای هان سولو را دارد و سعی نمی‌کند تا به بزرگ‌ترین فیلم جنگ ستارگان که تاکنون دیده‌ایم تبدیل شود.

    اکثر منتقدان باور دارند که «سولو» تمام چیزهایی را که از یک فیلم سرگرم‌کننده‌ی قابل‌قبول بخواهیم را گرد هم آورده است که بتوان تماشای یک‌باره‌ی آن را پیشنهاد کرد، اما روی هم رفته فیلمی است که اگر نام «جنگ ستارگان» را در عنوانش یدک نمی‌کشید، این‌قدر جدی گرفته نمی‌شد. در نتیجه با اولین فیلم جنگ ستارگان طرفیم که حال و هوای یک رویداد سینمایی را ندارد و در زمانی عرضه می‌شود که با گزینه‌های خیلی بزرگ‌تری محاصره شده است. ساخته‌ی ران هاوارد در مقایسه با غول‌هایی مثل «اونجرز: جنگ اینفینیتی» و «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده» خیلی کوچک‌تر است. همچنین این فیلم از تازگی «ددپول ۲» یا «هشت یار اوشن» (The Ocean's 8) هم بهره نمی‌برد. این فیلم نه تنها یکی از آن جنگ ستارگان‌هایی نیست که انتظار فرمانروایی فصل ازش نمی‌رود،‌ بلکه حتی پتانسیل تبدیل شدن به بزرگ‌ترین اکران دیزنی را هم ندارد و احتمالا پشت سر «جنگ اینفینیتی» و «شگفت‌انگیزان ۲» (Incredibles 2)، سومین فیلم پرفروش دیزنی در تابستان امسال خواهد بود. تمام این حرف‌ها به معنی گله و شکایت کردن نیست. فقط نکته این است که اگر والت دیزنی می‌خواهد هر سال یک فیلم جنگ ستارگان عرضه کند، باید مطمئن شود که آنها فارغ از زمان اکرانشان، رویدادهای سینمایی باقی بمانند. سه‌گانه‌ی اورجینال «جنگ ستارگان» به این دلیل اتفاق بزرگی بود که چیزی را که آن فیلم‌ها ارائه می‌کردند در جای دیگری نمی‌توانستید پیدا کنید. حتی پیش‌درآمدها هم حکم بلاک‌باسترهای فانتزی بزرگی را داشتند که در کنار سه‌گانه‌ی «اربـاب حلقه‌ها» و دنباله‌های «ماتریکس»، تنها نمونه از نوع خودشان بودند. اما فیلم‌های جدید جنگ ستارگان باید در دنیایی برای موفقیت تلاش کنند که دیگر تنها مجموعه بزرگ سینما نیستند، بلکه فقط یکی از ده‌ها مجموعه بازار محسوب می‌شوند.

    فروش جهانی بالای یک میلیارد دلاری این سه فیلم نشان می‌دهد که دیزنی تاکنون در فروش این فیلم‌ها به عنوان رویدادهای سینمایی موفق بوده است. دیزنی نه تنها در ارائه‌ی «اسپکتکل»‌های قابل‌انتظار این فیلم‌ها موفق بوده است، بلکه با تغییر قهرمانان مجموعه به زنان و اقلیت‌ها، در جذب گروه‌های مختلف جامعه هم موفق ظاهر شده است. «سولو» اما از صفر طوری طراحی شده است که حال و هوای یکی از آن فیلم‌های قدیمی جنگ ستارگان را داشته باشد. یعنی اگر این فیلم نام «جنگ ستارگان» را یدک نمی‌کشید، به خودی خود چیز تازه‌ای برای تبدیل شدن به یکی از بزرگ‌ترین مدعیان تابستان امسال را نداشت. برای اولین بار با یک پیش‌درآمد/دنباله‌ی «جنگ ستارگان» مواجه‌ایم که تکیه‌ی اصلی‌اش روی برند است. نکته این است که لوکاس‌فیلم هر از گاهی می‌تواند دست به چنین کاری بزند، اما این کار نباید به عادتش تبدیل شود. این موضوع از این نظر جالب است که باید صبر کنیم و ببینیم برند «جنگ ستارگان» آن‌قدر قوی است که بتواند به تنهایی از «سولو» در مقابل رقبای بزرگ‌تر و احتمالا بهتری که دارد دفاع کند یا نه. اگر دیزنی می‌خواهد فیلم‌های «جنگ ستارگان» را به یک روند سالانه تبدیل کند، باید مطمئن شود که تمامی‌شان به عنوان رویدادهای سینمایی حساب شوند. به محض اینکه طرفداران احساس کنند که دیزنی سعی می‌کند تا یک سری فیلم‌های معمولی را با سوءاستفاده از نام «جنگ ستارگان» بفروشد، این برند ارزش خودش را از دست می‌دهد. اینکه «سولو» حال و هوای یک بی‌مووی را دارد در زمینه‌ی جدا کردن این فیلم از فیلم‌های اخیر این مجموعه نکته‌ی مثبت محسوب می‌شود، اما همزمان بزرگ‌ترین نقطه‌ی ضعفش برای کل مجموعه هم به شمار می‌رود.

    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]جدول ۱۰ فیلم برتر هفته[/BCOLOR]​

    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ردیف نام فیلم درآمد آخرهفته
    ۱ Avengers: Infinity War ۶۱/۸ میلیون دلار
    ۲ Life of the Party ۱۸/۲ میلیون دلار
    ۳ Breaking In ۱۶/۵ میلیون دلار
    ۴ Overboard ۱۰/۱ میلیون دلار
    ۵ A Quiet Place ۶/۳ میلیون دلار
    ۶ I Feel Pretty ۳/۶ میلیون دلار
    ۷ Rampage ۳/۴ میلیون دلار
    ۸ Tully ۲/۲ میلیون دلار
    ۹ Black Panther ۱/۹ میلیون دلار
    ۱۰ Blockers ۱/۱ میلیون دلار
    [/BCOLOR]
    منبع forbes boxofficemojo
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    e2163597-a751-4318-ad29-5e7d22ac0b25.jpg

    گزارش باکس آفیس: Deadpool 2 به صدرنشینی Avengers: Infinity War پایان داد

    در گزارش باکس آفیس این هفته درباره عملکرد فیلم Deadpool 2 و دیگر پرفروش‌ترین فیلم‌های هفته صحبت می‌کنیم.

    گزارش باکس آفیس این هفته را با «ددپول ۲» (Deadpool 2)، دومین فیلم مهم تابستان امسال شروع می‌کنیم که اکرانش را در سه روز اول نمایشش (جمعه تا یکشنبه) با کسب ۱۲۵ میلیون دلار شروع کرد. رقمی که این فیلم را یک پله بالاتر از فیلم ترسناک «آن» (It) با ۱۲۳ میلیون دلار افتتاحیه و قسمت اول «ددپول» (Deadpool) با ۱۳۲ میلیون دلار افتتاحیه در جایگاه دوم بهترین افتتاحیه‌های فیلم‌های بزرگسالانه قرار می‌دهد. اگرچه این رقم کماکان کمتر از درآمد واقعی ۱۴۱ میلیون دلاری «ددپول» است و به معنی ۵ درصد افت فروش نسبت به افتتاحیه‌ی فیلم اول است، اما حقیقت این است از آنجایی که فیلم اول با افتتاحیه‌ی غول‌پیکرش فراتر از تمام تصورات و استانداردهای افتتاحیه‌ در بین فیلم‌های بزرگسالانه ظاهر شده بود، انتظار نمی‌رفت که دنباله‌اش بتواند بهترین تصورات‌مان که قبلا شکسته شده بود را دوباره بشکند. مخصوصا با توجه به اینکه «ددپول ۲» از شرایط به خصوص فیلم اول هم بهره نمی‌برد. ناگفته نماند که اگر به افتتاحیه‌ی «ددپول ۲» به جای دنباله‌های فیلم‌های ابرقهرمانی، در مقایسه با دنباله‌های فیلم‌های کمدی نگاه کنیم، با نتیجه‌ای روبه‌رو می‌شویم که به‌طرز بی‌حرف و حدیثی موفقیت‌آمیز است. بالاخره اگر به کمپین تبلیغاتی «ددپول ۲» نگاه کنید به وضوح می‌بینید که به جز چند تریلر آخر، تمرکز اصلی استودیو روی فروختن این فیلم به عنوان یک کمدی بود. این تکنیک اگر جواب می‌داد باعث می‌شد که «ددپول ۲» به جای یک فیلم ابرقهرمانی، به عنوان یک فیلم کمدی معرفی شود که طیف گسترده‌‌تری از سینماروها را به خود جذب می‌کند. اگرچه دنباله‌های کمدی متعددی مثل «خماری ۲» (The Hangover 2) و «شماره‌ی ۲۲ خیابان جامپ» (22 Jump Street) وجود دارند که افتتاحیه‌ی خیلی بهتری نسبت به قسمت‌های اورجینالشان که خودشان هم افتتاحیه‌های خیلی خوبی را تجربه کرده‌اند داشتند، اما همزمان دنباله‌های کمدی بی‌شماری مثل «گرملین‌ها ۲» (Gremlins 2)، «ارزش‌های خانواده آدام» (Addams Family Values) و «همسایه‌ها ۲» (The Neighbors 2) هم هستند که افتتاحیه‌های خیلی بدتری نسبت به قسمت‌های اورجینالشان داشته‌اند. اینکه «ددپول ۲» به جای «تد ۲» (۳۳ میلیون دلار در مقایسه با افتتاحیه‌ی ۵۳ میلیون دلاری قسمت اول)، عملکردی نزدیک به «دوازده یار اوشن» (با افتتاحیه‌ای تقریبا برابر «یازده یار اوشن») داشته است خودش به تنهایی به معنی پیروزی است. «ددپول ۲» با این شروع نه تنها در جایگاه دوم بهترین افتتاحیه‌های فیلم‌های بزرگسالانه قرار می‌گیرد، بلکه دومین افتتاحیه‌ی برتر تاریخ کمپانی فاکس قرن بیستم هم به شمار می‌رود و البته پشت سر «مرد عنکبوتی ۳» (۱۵۱ میلیون دلار)، در جایگاه دوم بهترین افتتاحیه در بین اقتباس‌های کامیک‌های مارول که جزیی از دنیای سینمایی مارول نیستند هم قرار می‌گیرد.

    همچنین این افتتاحیه حتی با احتساب نرخ تورم، بالاتر از افتتاحیه‌ی «ساعت شلوغی ۲» (۶۶ میلیون دلار در سال ۲۰۰۱ / ۱۰۹ میلیون دلار به امروز)، بهترین افتتاحیه در بین دنباله‌های کمدی محسوب می‌شود. این در حالی است که فیلم با این رقم، بودجه‌ی ۵۸ میلیون دلاری قسمت اول را تقریبا دو برابر کرده است. اگرچه بودجه‌ی «ددپول ۲» به ۱۱۰ میلیون دلار افزایش پیدا کرده است، اما چنین بودجه‌ای در مقایسه با بودجه‌ی دیگر بلاک‌باسترهای کامیک‌بوکی خیلی کم است و فاکس و رفقایش می‌دانستند که خیلی زودتر از موعد پولی را که سرمایه‌گذاری کرده بودند پس خواهند گرفت. موفقیت «ددپول ۲» اما به اینجا خلاصه نمی‌شود. این فیلم ۱۷۶ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار هم از کشورهای خارجی کسب کرد که بیشتر از درآمد ۱۷۴ میلیون دلاری «افراد ایکس: روزهای گذشته‌ی آینده» (X-Men: Days of Future Past)، رکورددار قبلی است که تازه برخلاف «ددپول ۲»، از بازار چین هم بهره می‌بُرد. این در حالی بود که «لوگان» (Logan)‌ با ۱۶۰ میلیون دلار افتتاحیه‌ی خارجی، تا قبل از «ددپول ۲» رکورددار بهترین افتتاحیه‌ی خارجی در بین فیلم‌های بزرگسالانه‌ی فاکس بود. مجموع افتتاحیه‌ی جهانی فیلم ۳۰۱ میلیون دلار است که آن را پشت سر افتتاحیه‌ی جهانی «دیو و دلبر» (۳۵۴ میلیون دلار)، در جایگاه دوم بهترین افتتاحیه در بین فیلم‌هایی که در رده‌بندی سنی PG 13 قرار نمی‌گیرند جای می‌دهد. اگر به «ددپول ۲» به عنوان یک دنباله‌ی ابرقهرمانی نگاه کنیم، دو دنباله‌ی سه‌گانه‌ی «شوالیه‌ی تاریکی» بهترین نمونه‌هایی هستند که برای مقایسه با آن داریم. «شوالیه‌ی تاریکی برمی‌خیزد» اکرانش را با ۱۶۰ میلیون دلار شروع کرد که کمی بالاتر از افتتاحیه‌ی ۱۵۸ میلیون دلاری «شوالیه‌ی تاریکی» از چهار سال قبل بود. اما حماسه‌ی درگیری بتمن و بیـن در گیشه‌ی آمریکای شمالی (۴۴۸ میلیون دلار)، ۱۶ درصد کمتر از فیلم کلاسیک درگیری بتمن و جوکر (۵۳۴ میلیون دلار) فروخت. اگر چنین اتفاقی هم برای «ددپول ۲» بیافتد، آن وقت ۳۶۳ میلیون دلار فروش خانگی قسمت اول «ددپول» منهای ۱۶ درصد، به معنی ۳۰۵ میلیون دلار فروش خانگی از ۱۱۰ میلیون دلار بودجه خواهد بود که عدد کمی نیست.

    با توجه به افتتاحیه‌ی جهانی غول‌پیکر «ددپول ۲» که در بین فیلم‌های بزرگسالانه برای خودش رکورد حساب می‌شود، صحبت درباره‌ی عالی بودن یا نبودنِ افتتاحیه‌ی این فیلم خنده‌دار است. نباید فراموش کنیم که قسمت اول «ددپول» به کارگردانی تیم میلر به یکی از بزرگ‌ترین پدیده‌های سال ۲۰۱۶ تبدیل شد. آن فیلم که در تضاد با فیلم‌های دنیای سینمایی مارول و لحن جدی و عبوس فیلم‌های دی‌سی قرار می‌گرفت، به هیولای خاص خودش تبدیل شد که نمونه‌اش در فضای حال حاضر سینما که هیچ، در تاریخ سینمای ابرقهرمانی هم به زور یافت می‌شد. با اکشنِ کمدی‌ای با کمی چاشنی جذابیت و معصومیتِ کمدی رومانتیک‌ها سروکار داشتیم که بدون هرگونه خودسانسوری، عصاره‌ی درجه‌ سنی بزرگسالانه‌اش را کشیده بود. آن فیلم بعد از افتتاحیه‌ی جمعه تا دوشنبه‌ی ۱۵۲ میلیون دلاری‌اش، به ۳۶۳ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کرد و به عنوان فیلم موردعلاقه‌ی خوره‌های سینمای ابرقهرمانی و عموم سینماروها باقی ماند. بنابراین تنها کاری که دیوید لیچ با این دنباله باید می‌کرد این بود که موفقیت فیلم اول را حفظ کند. برجی را که به سختی ساخته شده بود سر پا نگاه دارد. با توجه به نقدهای عالی فیلم که اکثرشان باور داشتند که این دنباله بهتر از قسمت اول است، افتتاحیه‌ی بزرگ فیلم دور از انتظار نبود. این موضوع به‌علاوه‌ی آغاز اکران «اونجرز: جنگ اینفینیتی» (Avengers: Infinity War) یک هفته زودتر از زمان اعلام شده‌ی قبلی در کنار عدم وجود رقبای جدی بعد از «جنگ اینفینیتی»، «ددپول ۲» را در موقعیت منحصربه‌فردی قرار داد. البته نباید از حضور کاراکترهایی مثل کیبل و دامینو و معرفی این فیلم به عنوان قسمتی که مقدمه‌چینی فیلم «ایکس فورس» را برعهده دارد هم گذشت. تمام اینها در کنار تاکید روی روحیه و لحن غیرمعمول و دیوانه‌وار فیلم و دیوار چهارم‌شکنی‌های ددپول که دفعه‌ی اول مورد استقبال قرار گرفته بود منجر به فیلمی شد که کسانی که از قسمت اول خوششان آمده بود، نمی‌توانستند آن را نادیده بگیرند.

    98c119d7-d5c8-4da4-be7a-a856e4e1667e.jpg


    اما برای اینکه چرا «ددپول ۲» موفق به شکستن رکورد افتتاحیه‌ی قسمت اول نشد، دلایل قانع‌کننده‌ی مختلفی وجود دارد. طبیعتا اولین دلیل، رقیب سرسختی است که «ددپول ۲» با آن روبه‌رو شده است. وقتی قسمت اول در فوریه ۲۰۱۶ روی پرده رفت، منهای «ازگوربرخاسته» (The Revenant) که از سال ۲۰۱۵ باقی مانده بود، حکم اولین فیلم بزرگ جدید ۲۰۱۶ را داشت و از زمان «انت‌من» (Ant-Man) در اوایل جولای ۲۰۱۵ و «فنتستیک فور» (Fantastic Four) در اوایل آگوست ۲۰۱۵، اولین فیلم ابرقهرمانی بزرگ سینما هم محسوب می‌شد. از آنجایی که بعد از اکران ناامیدکننده‌ی «اونجرز: دوران اولتران» صحبت‌های زیادی حول و حوش اشباع‌شدن سینمای ابرقهرمانی پیش کشیده بود و درست در اوجِ دورانی که به نظر می‌رسید که این حوزه دیگر چیز تازه‌ای برای شگفت‌زده کردن طرفدارانش در چنته ندارد، «ددپول» به عنوان یک نمونه‌ی کاملا متضاد از فیلم‌های این حوزه راه رسید. فیلمی که نه تنها در مقابل فضای الکی جدی و تیره و تاریک «فنتستیک فور» قرار می‌گرفت، بلکه ساختار داستانگویی محدود و جثه‌ی جمع‌و‌جورش هم در مقابل گستردگی غول‌آسای «دوران اولتران» قرار داشت. در مقایسه، «ددپول۲» سومین فیلم کامیک‌بوکی‌ای است که در سه ماه گذشته روی پرده می‌رود و این در حالی است که هر دوی «بلک پنتر» (Black Panther) و «جنگ اینفینیتی» نه تنها عموم مردم را از فیلم‌های کامیک‌بوکی زده نکرده‌اند، بلکه تا حالا به دوتا از پرفروش‌ترین و پرطرفدارترین فیلم‌های تاریخ این حوزه تبدیل شده‌اند. «بلک پنتر» در حالی هنوز در هفته‌ی چهاردهم اکرانش پول در می‌آورد که «جنگ اینفینیتی» به فراتر از ۶۰۰ میلیون دلار فروش خانگی رسیده است. پس «ددپول ۲» در حالی روی پرده رفت که این فیلم برخلاف قسمت اول، بیشتر از اینکه حکم تنها بطری آب مورد نیاز برای تشنگان گرفتار در کویر را داشته باشد، حکم یکی از سه بطری آب را دارد و تشنه‌ها قبلا با دوتای اولی به اندازه‌ی کافی سیراب شده‌اند. مسئله این نیست که «ددپول ۲» فیلم مهمی نیست، اما خب، طبیعتا به اندازه‌ی قسمت اول نقش یک رویداد سرنوشت‌ساز را هم بازی نمی‌کند. این‌بار همه دقیقا می‌دانستند با چه چیزی سروکار دارند و البته به «ددپول ۲» نیاز نداشتند تا آنها را از وضعیت اسفناک فیلم‌های کامیک‌بوکی نجات بدهد.

    دلیل بعدی خیلی ساده است: تمام کسانی که «ددپول» را دیده‌اند، از آن خوششان نیامد. حدود ۴۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر از سینماروهای آمریکای شمالی این فیلم را دو سال پیش در سینماها دیدند و تعداد بیشتری هم آن را در طول دو سال گذشته از طریق دی‌وی‌دی و پخش‌های تلویزیونی کشف کردند. اما اینکه انتظار داشته باشیم تا «ددپول ۲» به اندازه‌ی قسمت اول مورد استقبال قرار بگیرد، به این معنی است که تصور کنیم تک‌تک کسانی که فیلم اول را دیدند، آن‌قدر از آن خوششان آمده باشد که به دنبال مقدار بیشتری از آن بگردند. اگرچه منظورمان از کسانی که از فیلم اول خوششان نیامده به معنی درصد بزرگی نیست، اما «ددپول ۲» حدود یک میلیون و ۷۵۰ هزار بلیت کمتر از قسمت اول فروخته است و همیشه این احتمال وجود دارد که این دو میلیون نفر همان کسانی هستند که علاقه‌ای به تماشای دنباله‌ی «ددپول» نداشته‌اند یا حداقل این کار در سه روز اول افتتاحیه، در اولویتشان نبوده است. دلیل سوم این است که فاکس تصمیم گرفت تا افتتاحیه‌ی بزرگ‌تر را به دوام طولانی‌تر نفروشد. یعنی چه؟ خب، اگر فاکس طبق چیزی که در ابتدا اعلام شده بود «ددپول ۲» را در تاریخ اول ژوئن مصادف با تعطیلی روز یادبود (هفته‌ی آینده) اکران می‌کرد، احتمالا الان به افتتاحیه‌ی بزرگ‌تری دست پیدا می‌کرد. اما تاریخ ثابت کرده است که فیلم‌هایی که در آخرهفته‌ی روز یادبود اکرانشان را آغاز می‌کنند، در آخرهفته‌ی دوم با سقوط بزرگ‌تری در مقایسه با استاندارد مواجه می‌شوند. اگرچه فاکس با یک هفته عقب انداختن اکران «ددپول ۲» باعث شد که آخرهفته‌ی دوم اکران فیلمش با آخرهفته‌ی افتتاحیه‌ی «سولو: داستانی از جنگ ستارگان» (Solo: A Star Wars Story) مصادف شود، اما همزمان تاریخ دوباره نشان داده است که بلاک‌باسترهای پرطرفداری که یک هفته قبل از آخرهفته‌ی روز یادبود اکرانشان را آغاز می‌کنند، حتی با وجود ترکاندنِ تازه‌اکران‌ها، باز می‌توانند پیشرفت کنند. درست همان‌طور که «پیشتازان فضا: به درون تاریکی» در مقابل «سریع و خشن ۶» ایستادگی کرد و درست همان‌طور که فیلم‌های «شرک» در برابر تازه‌اکران‌های آخرهفته‌ی روزهای یادبود به اکران قوی‌شان ادامه دادند. اگر «ددپول ۲» با مخاطبان ارتباط برقرار کرده باشد که با توجه به میانگین امتیاز A تماشاگران به فیلم این‌طور به نظر می‌رسد، پس می‌توان فروش ۱۱ روزه‌ی قدرتمندی را برای این فیلم پیش‌بینی کرد. اگر هم این اتفاق نیافتد، مشکل اصلی خود فیلم خواهد بود که در جلب نظر مردم شکست خورده است، نه تاریخ اکرانش.

    cab2d874-90ad-490b-b425-49dbfd73dbf7.jpg


    ناگفته نماند که آخرهفته‌ی اکران «ددپول ۲» مصادف با پخش زنده‌ی مراسم ازدواج سلطنتی شاهزاده هری و مگان مارکل بود که روی هم حدود ۲۹ میلیون بیننده در آمریکای شمالی داشت. اگرچه این حرف دقیقا به این معنی نیست که مراسم ازدواج سلطنتی، افتتاحیه‌ی «ددپول ۲» را خراب کرده است. اما وقتی داریم درباره‌ی یک رویداد زنده‌ی تلویزیونی حرف می‌زنیم که ۲۹ میلیون نفر تصمیم می‌گیرند تا برای تماشای آن صبح زود از خواب بیدار شوند، پُر بیراه نیست اگر بگویم چند میلیون نفر از آنها تصمیم گرفته‌اند تا تماشای مهم‌ترین فیلم این آخرهفته را به وقت دیگری موکول کنند. خبر خوب این است که این موضوع به این معنی نیست کسانی که تماشای «ددپول ۲» را عقب انداخته‌اند دیگر هرگز به تماشای آن نخواهد رفت و احتمال اینکه پول‌های عقب‌افتاده سر موقع به حساب «ددپول ۲» واریز شوند وجود دارد. دلیل آخر که چرا «ددپول ۲» افتتاحیه‌ی ضعیف‌تری نسبت به قسمت اول داشته به خاطر این است که فاکس این‌دفعه در آخرهفته‌ی افتتاحیه‌ از یک تعطیلی اضافه بهره نمی‌بُرد. قسمت اول «ددپول» در سال ۲۰۱۶، اکرانش را در آخرهفته‌ی روز ریاست‌جمهوری آغاز کرد که به معنی تعطیل‌بودن روز دوشنبه بود. یکی از ویژگی‌های اکران فیلم در آخرهفته‌هایی که شامل تعطیلی روز دوشنبه می‌شوند، افزایش درآمد فیلم در روز یکشنبه است. از آنجایی که مردم قرار نیست در شروع هفته به مدرسه و دانشگاه و سر کار بروند، یکشنبه‌ها از استقبال بزرگ‌تری در مقایسه با استانداردهای معمول مواجه می‌شوند. برای مثال «دنیای گم‌شده: پارک ژوراسیک» که اکرانش را در آخرهفته‌ی روز یادبود شروع کرد، با کسب ۲۶ میلیون دلار در روز یکشنبه، به رکورد جدیدی در بین فروش‌های یک‌روزه دست پیدا کرد.

    این در حالی است که درآمد اولین یکشنبه‌ی قسمت اول «ددپول» (۴۲ میلیون و ۵۹۰ هزار دلار)، بیشتر از درآمد اولین شنبه (۴۲ و نیم میلیون دلار) و درآمد خالص جمعه‌اش (۳۴ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار) بود. در عوض «ددپول ۲» عملکردی شبیه به فیلم «آن» از سپتامبر سال گذشته دارد. آن فیلم در روز جمعه (۵۰ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار) و شنبه (۴۴ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار) ترکاند و بعد در روز یکشنبه با کمی افت فروش مواجه شد (۲۸ میلیون دلار). در مقایسه «ددپول ۲» بعد از درآمد جمعه (۵۳ میلیون دلار) و شنبه‌اش (۴۰ میلیون دلار)، به ۳۱ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار درآمد روز یکشنبه دست پیدا کرد. از یک طرف این احتمال وجود دارد که «ددپول ۲» به سبک «بیگانه: کاوننت» (Alien: Covenant) و «گودزیلا» (Godzilla) در آخرهفته‌ی دومش با کله سقوط کند، اما کماکان در حال صحبت کردن درباره‌ی یک فیلم بزرگسالانه‌ی ۱۱۰ میلیون دلاری هستیم که بدون بهره بردن از بازار چین، تا حالا بیش از ۳۰۰ میلیون دلار در دنیا فروخته است. پس در بدترین حالت کافی است فاکس فقط ۱۱۰ میلیون دلار خرج ساخت «ددپول ۳» کند و عین خیالش هم نباشد. «ددپول ۲» احتمالا به درآمد خانگی ۳۶۳ میلیون دلاری قسمت اول مجموعه دست پیدا نخواهد کرد، اما دنباله‌های زیادی هستند که اگرچه در آمریکای شمالی کمتر فروخته‌اند، اما آن‌قدر در کشورهای خارجی بیشتر فروخته‌اند که مجموع درآمد جهانی‌شان را به فیلم اول نزدیک کنند. «ددپول ۲» شاید رکورد خودش را نشکسته باشد، اما در مقایسه با دیگر دنباله‌های کمدی و فیلم‌های ابرقهرمانی مارول که جزیی از دنیای سینمایی مارول نیستند، خیلی خوب ظاهر شده است.

    0045f61b-fce9-42a0-b04b-a5781e2c9da4.jpg






    اما از «ددپول ۲» که بگذریم، دومین تازه‌اکران این هفته «باشگاه کتاب» (Book Club) است که در رده‌ی سوم جدول قرار گرفته است. این کمدی بزرگسالانه که پارامونت آن را فقط با ۱۰ میلیون دلار خریده است، کارش را با رقم قابل‌قبول ۱۲ و نیم میلیون دلار شروع کرد. از آنجایی که مخاطبان هدف این فیلم را سینماروهای مسن تشکیل می‌دهند و آنها هم معمولا برخلاف نِردها در همان هفته‌ی اول به سینما هجوم نمی‌برند، امید می‌رود که این فیلم در هفته‌‌های آینده تماشاگرانش را پیدا کند. سومین تازه‌اکران هفته اما کمدی «سگ‌های نمایشی» (Show Dogs) با حضور ویل آرنت است که با کسب ۶ میلیون دلار به عنوان افتتاحیه، در رده‌ی ششم جدول جای گرفت. رقمی که سقوط بزرگی نسبت به افتتاحیه‌های ۵۲ میلیون دلاری «اسکوبی دو» (Scooby Doo) و ۲۹ میلیون دلاری «بورلی هیلز چی‌واوا» (Beverly Hills Chihuahua)، فیلم‌های قبلی راجا گاسنل به عنوان کارگردان این فیلم قرار می‌گیرد. راستی این هفته نسخه‌ی ۷۰ میلی‌متری «۲۰۰۱: یک ادیسه‌ی فضایی» استنلی کوبریک، به مناسبت ۵۰ سالگی این فیلم توسط برادران وارنر در چهار سینما روی پرده رفت. فیلم به درآمد فوق‌العاده‌ی ۲۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد که به معنی میانگین سینما به سینمای ۵۰ هزار دلار است. همچنین درام «اولین اصلاح‌شده» (First Reformed) به کارگردانی پاول شریدر که ایتن هاوک و آماندا سیفراید را به عنوان بازیگران اصلی‌اش دارد این هفته توسط کمپانی A24 در چهار سینما روی پرده رفت. فیلم ۱۰۰ هزار و ۲۷۰ دلار فروخت که به معنی میانگین سینما به سینمای قابل‌قبول ۲۵ هزار دلار است. استودیوی بلیکر استریت هم درام عاشقانه‌ی «در ساحل چسیل» (On Chesil Beach) با بازی سیرشا رونان را روانه‌ی چهار سینما کرد. اما فیلم برخلاف نقدهای خوبی که دریافت کرده، فقط ۳۶ و نیم هزار دلار کسب کرد که به معنی میانگین سینما به سینمای ۹ هزار و ۱۴ دلار است.

    در زمینه‌ی فیلم‌های قدیمی جدول، بگذارید از «اونجرز: جنگ اینفینیتی» شروع کنیم که در چهارمین هفته‌ی اکرانش با ۵۳ درصد افت فروش مواجه شد و ۲۸ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار دیگر فروخت و مجموع درآمد ۲۴ روزه‌اش را به ۵۹۵ میلیون دلار رساند. جدیدترین فیلم دنیای سینمایی مارول تا روز بیست و هفتم اکرانش از مرز ۶۰۰ میلیون دلار فروش خانگی عبور خواهد کرد که آن را بین «نیرو برمی‌خیزد» (۱۲ روز) و «بلک پنتر» (۳۱ روز) در جایگاه دوم سریع‌ترین فیلمی که به ۶۰۰ میلیون دلار فروش خانگی رسیده است قرار می‌دهد. حالا که حرف از «بلک پنتر» شد بگذارید به این نکته هم اشاره کنم که فروش ههفته‌ی چهارم «جنگ اینفینیتی» فقط کمی بیشتر از فروش ۲۶ میلیون دلاری هفته‌ی پنجم «بلک پنتر» است. این یعنی فروش خانگی «جنگ اینفینیتی» در نهایت قبل از عبور از درآمد نهایی «بلک پنتر» از حرکت خواهد ایستاد. در حال حاضر تحلیلگران فروشی دور و اطراف ۶۵۵ میلیون دلار را برای «جنگ اینفینیتی» در گیشه‌ی خانگی پیش‌بینی می‌کنند. اگر این اتفاق بیافتد، احتمال اینکه دیزنی سعی کند درآمدِ «جنگ اینفینیتی» را به فراتر از «تایتانیک» (۶۵۹ میلیون دلار) برساند و جایگاه چهارم پرفروش‌ترین فیلم‌های گیشه‌ی خانگی را تصاحب کند وجود دارد. «جنگ اینفینیتی» اما در حال حاضر شرایط فوق‌العاده‌ای را در کشورهای خارجی سپری می‌کند. این فیلم ۸۴ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار دیگر از کشورهای خارجی به دست آورد که شامل ۵۳ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار از دومین آخرهفته‌ی اکرانش در چین می‌شود. این فیلم تاکنون ۳۰۲ میلیون دلار در چین فروخته است که آن را پشت سر «ترنسفورمرها: عصر انقراض» (۳۲۰ میلیون دلار) و دو فیلم آخر «سریع و خشن» (۳۹۱ میلیون دلار و ۳۹۲ میلیون دلار) در جایگاه چهارم پرفروش‌ترین فیلم‌های هالیوودی گیشه‌ی چین قرار می‌دهد.

    739d3d13-3c65-42ae-b4fb-c7c50cebae18.jpg




    همچنین «جنگ اینفینیتی» بعد از «خشن ۷»، دومین فیلمی است که در دو منطقه‌ی متفاوت، ۳۰۰ میلیون دلار به‌طور جداگانه به دست آورده است. «اونجرز ۳» تاکنون یک میلیارد و ۲۱۸ میلیون دلار در کشورهای خارجی فروخته که آن را جلوتر از «خشن ۷» (یک میلیارد و ۱۶۳ میلیون دلار)، پشت سر «تایتانیک» (یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار) و «آواتار» (۲ میلیارد دلار)، در جایگاه سوم پرفروش‌ترین فیلم‌ها در گیشه‌های خارجی قرار می‌دهد. این در حالی است که «اونجرز ۳» با یک میلیارد و ۸۱۴ میلیون دلاری که از سرتاسر دنیا به دست آورده است، پشت سر «نیرو برمی‌خیزد» (۲ میلیارد و ۶۸ میلیون دلار)، «تایتانیک» (۲ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار) و «آواتار» (۲ میلیارد و ۷۸۰ میلیون دلار) در جایگاه چهارم پرفروش‌ترین فیلم‌های دنیا قرار می‌گیرد. بله، «اونجرز ۳» تقریبا بدون‌شک تا پایان دوره‌ی اکرانش از مرز ۲ میلیارد دلار فروش جهانی عبور خواهد کرد، اما پشت سر گذاشتن درآمد «تایتانیک» در حال حاضر بعید به نظر می‌رسد. اگرچه «اونجرز ۳» در گیشه‌ی خانگی به لطف «ددپول ۲» ضربه خورد،‌ اما در حد هشدار و اگرچه فیلم همان‌طور که انتظار می‌رفت در هفته‌ی دومش در چین با ۷۵ درصد افت فروش مواجه شد، اما باز نه در حد هشدار. امتحان اصلی «جنگ اینفینیتی»، این هفته با آغاز اکران «سولو: داستانی از جنگ ستارگان» شروع خواهد شد. فیلمی که نه تنها جامعه‌ی مخاطبان «جنگ اینفینیتی» را هدف قرار داده است، بلکه خودش یکی دیگر از فیلم‌های دیزنی است.

    کمدی «پایه مهمانی» با بازی ملیسا مک‌کارتی در هفته‌ی دومش با ۵۷ درصد افت فروش مواجه شد و ۷ میلیون و ۷۲۰ هزار دلار کسب کرد. این فیلم که با ۳۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده تا حالا به درآمد ۱۰ روزه‌ی ۳۱ میلیون دلاری دست پیدا کرده است. افت فروشِ ۵۷ درصدی این فیلم در هفته‌ی دومش برابر با افت فروش «رییس» (The Boss)، یکی دیگر از فیلم‌های مک‌کارتی در هفته‌ی دوم نمایشش است که به این معنی است که این فیلم احتمالا به جای «جاسوس» (Spy) یا «ربوده‌شدگان» (Snatched)، عملکردی نزدیک به «رییس» خواهد داشت. پس می‌توان فروش خانگی نهایی ۴۲ میلیون دلاری‌اش را پیش‌بینی کرد. تریلر «به زور داخل شدن» (Breaking In) در هفته‌ی دومش با سقوط شدیدی مواجه شد. این فیلم ۶ میلیون دلاری، ۶ میلیون و ۴۷۰ هزار دلار در آخرهفته‌ی دومش کسب کرد و به درآمد ۱۰ روزه‌ی قابل‌قبول ۲۸ میلیون و ۷۵۰ هزار دلار دست پیدا کرد. این فیلم اگرچه چیزی بیشتر از یک شگفتی یک هفته‌ای نبود، اما افتتاحیه‌‌ی ۱۷ و نیم میلیون دلاری‌اش آن‌قدر بزرگ بود که آن را به یک موفقیت جمع و جور تبدیل کند. این فیلم کماکان شانس رسیدن به چیزی دور و اطراف ۴۰ میلیون دلار را دارد. «آنسوی عرشه» (Overboard) در سومین آخرهفته‌ی نمایشش، ۴ میلیون و ۷۲۰ هزار دلار دیگر کسب کرد تا به درآمد ۱۷ روزه‌ی ۳۶ میلیون و ۹۷۰ هزار دلار برسد. این یعنی این فیلم رسما فروش ۳۲ میلیون دلاری «چگونه یک عاشق لاتین باشیم» (How to be a Latin Lover)، فیلم قبلی ایگنیو دربز را پشت سر گذاشته است و احتمال اکرانش را با عبور از درآمد ۴۴ میلیون دلاری «فاقد دستورالعمل» (Instructions Not Included)، پرفروش‌ترین فیلم دربز به اتمام خواهد رساند.

    فیلم ترسناک «یک مکان ساکت» (A Quiet Place)، چهار میلیون دلار دیگر در هفتمین آخرهفته‌ی نمایشش به دست آورد و به رقم باورنکردنی ۱۷۶ میلیون و ۱۷۰ هزار دلار از ۱۷ میلیون دلار بودجه رسید تا از مجموع درآمد ۱۷۵ میلیون دلاری «برو بیرون» (Get Out) عبور کرده و به پرفروش‌ترین فیلم لایو اکشن اورجینالی که از زمان «بین‌ستاره‌ای» (۱۸۸ میلیون دلار) عرضه شده است تبدیل شود. این فیلم این هفته ۱۷ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار هم از بازار چین به دست آورد که مجموع درآمد جهانی‌اش را به ۲۹۶ میلیون دلار رساند. تمام اینها در حالی است که بقیه‌ی فیلم‌های باقی‌مانده در جدول ۱۰ برتر موفق به کسب چیزی بیشتر از یک و نیم میلیون دلار نشدند. «رمپیج» (Rampage) مجموع فروش جهانی‌اش را به ۴۰۷ میلیون دلار از ۱۲۰ میلیون دلار بودجه رساند. «سوپر تروپرها ۲» (Super Trooper 2) تا اینجا ۲۸ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار فروخته است و «من احساس زیبایی می‌کنم» (I Feel Pretty) به ۴۶ و نیم میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کرده است. «حقیقت یا شجاعت» (Truth or Dare) با ۵ میلیون دلار بودجه، ۴۰ میلیون دلار در خانه و ۷۶ و نیم میلیون دلار از سرتاسر دنیا فروخته است. انیمیشن «جزیره‌ی سگ‌ها» (Isle of Dogs) به ۳۰ میلیون دلار فروش خانگی و ۵۵ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار فروش جانی دست پیدا کرده است و «مخالفان» (Blockers) به ۸۶ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار فروش جهانی از ۲۲ میلیون دلار بودجه رسیده است. یکی از نکات جالب این هفته این است که بالاخره «بلک پنتر» برای اولین‌بار بعد از ۹۴ روزی که از آغاز اکرانش می‌گذرد، در بین ۱۰ فیلم برتر هفته قرار نگرفت و نکته‌ی جالبش این است که نه «جنگ اینفینیتی»، بلکه این «ددپول ۲» بود که بالاخره منجر به بیرون کردن تی‌چالا از جدول ۱۰ برتر شد. «بلک پنتر» ۴۳۵‌تا از سینماهایش را از دست داد، ۸۲۳ هزار دلار کسب کرد و مجموع درآمد خانگی‌اش را به ۶۹۷ میلیون و ۷۸۰ هزار دلار رساند. اگرچه فیلم در حال حاضر با سرعتی لاک‌پشتی جلو می‌رود، اما هنوز ۷۰۰ میلیونی شدنش ردخور نخواهد داشت.

    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]جدول ۱۰ فیلم برتر هفته[/BCOLOR]​

    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    ردیف نام فیلم درآمد آخرهفته
    ۱ Deadpool 2 ۱۲۵ میلیون دلار
    ۲ Avengers: Infinity War ۲۸/۶ میلیون دلار
    ۳ Book Club ۱۲/۵ میلیون دلار
    ۴ Life of the Party ۷/۷ میلیون دلار
    ۵ Breaking In ۶/۴ میلیون دلار
    ۶ Show Dogs ۶ میلیون دلار
    ۷ Overboard ۴/۷ میلیون دلار
    ۸ A Quiet Place ۴ میلیون دلار
    ۹ Rampage ۱/۵ میلیون دلار
    ۱۰ RBG ۱/۲ میلیون دلار
    [/BCOLOR]
    منبع forbes boxofficemojo
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    2507191e-e33a-4d3b-b066-ed6264c5e2e5.jpg


    گزارش باکس آفیس: از شکست Solo تا دلیل فرمانروایی فیلم های ابرقهرمانی بر هالیوود
    در گزارش باکس آفیس این هفته درباره عملکرد هفته‌ی دوم فیلم Solo: A Star Wars Story و دیگر پرفروش‌ترین فیلم‌های هفته صحبت می‌کنیم.
    اول از همه پوزش بابت اینکه هفته‌ی پیش خبری از گزارش باکس آفیس نبود. فشردگی بررسی بازی Detroit: Become Human اجازه نداد تا به افتتاحیه‌ی «سولو: داستانی از جنگ ستارگان» (Solo: A Star Wars Story)، یکی از موردانتظارترین فیلم‌های تابستان امسال برسیم. در نتیجه قبل از هرچیز یک آنچه گذشت در دستور کار قرار دارد: «سولو: داستانی از جنگ ستارگان» هفته‌ی پیش در جریان آخرهفته‌ی روز یادبود که مصادف با تعطیلی روز دوشنبه بود روی پرده رفت و در حد بدترین سناریویی که برایش پیش‌بینی می‌شد ظاهر شد. فیلم کارش را با کسب ۸۴ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار افتتاحیه‌ی جمعه تا یکشنبه و افتتاحیه‌ی جمعه تا دوشنبه‌ی ۱۰۱ میلیون دلار شروع کرد. از این نظر ضریب فروش آخرهفته‌ی فیلم برابر با «دزدان دریایی کاراییب: در آخر دنیا» (Pirates of the Caribbean: At World's End) و «افراد ایکس: آخرین ایستادگی» (X-Men: The Last Stand) بود. در نتیجه «سولو» هیچ رکورد مثبتی از خودش به جا نگذاشت. اتفاقی که اصلا برای فیلمی که بودجه‌اش به لطف فیلمبرداری‌های دوباره‌اش به ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیون دلار رسیده است، اما افتتاحیه‌‌ی چهار روزه‌اش کمتر از ۱۰۳ میلیون دلار است و ضریب فروش آخرهفته‌اش کمتر از «افراد ایکس: آپوکالیپس» است خبر خوبی نیست. مخصوصا با توجه به اینکه «جنگ ستارگان» به عنوان یک مجموعه آمریکایی‌پسند شانسی برای نجات پیدا کردن توسط کشورهای خارجی ندارد. «جنگ ستارگان» همیشه یک مجموعه پنجاه-پنجاه بوده است. یعنی تقریبا ۵۰ درصد از فروشش را از داخل و ۵۰ درصد بقیه را هم از خارج به دست می‌آورد. بنابراین «سولو» چیزی شبیه به «دزدان دریایی کاراییب ۵» نخواهد بود. آن فیلم اگرچه فقط به ۱۷۲ و نیم میلیون دلار فروش در گیشه‌ی خانگی دست پیدا کرد، ولی ۷۹۴ میلیون دلار در دنیا فروخت که ۱۷۲ و نیم میلیون دلارش به تنهایی مربوط به چین می‌شد؛ منطقه‌ای که «جنگ ستارگان» روی آن نمی‌تواند حساب باز کند. «سولو» همچنین ۶۵ میلیون دلار هم در آخرهفته‌ی افتتاحیه‌اش از کشورهای خارجی کسب کرد و مجموع افتتاحیه‌ی جهانی جمعه یا یکشنبه‌اش را به ۱۴۹ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار رساند. اولین واکنش تحلیلگران در هفته‌ی اول اکران «سولو» این بود که این فیلم در نهایت در بهترین حالت به رقمی پایین‌تر یا دور و اطرافِ افتتاحیه‌ی ۲۴۸ میلیون دلاری «نیرو برمی‌خیزد» در گیشه‌ی خانگی دست پیدا خواهد کرد.
    تمام اینها در حالی بود که «آخرین جدای» با رقبای قدری در قالب «جومانجی: به جنگل خوش آمدید» (Jumanji) و «بزرگ‌ترین شومن» (The Greatest Showman) دست به یقه شده بود. همچنین دیزنی در حالی سه هفته بعد از «آخرین جدای» هیچ بلاک‌باستر بزرگی برای فرستادن روی پرده نداشت که انیمیشن «شگفت‌انگیزان ۲» (2 Incredibles) دو هفته‌ی دیگر اکران می‌شود و اولویت بزرگ‌تری نسبت به «سولو» برای دیزنی محسوب می‌شود. خلاصه مردم این هفته تمام دلایل ممکن برای تماشای «سولو» را داشتند. مگر اینکه واقعا هیچ علاقه‌ای به تماشای این فیلم نداشته‌اند و بعد از عملکرد ضعیف این فیلم در ۱۰ روز حیاتی اول، امیدی به ریکاوری و بازگشت به رقابت هم برای این فیلم وجود ندارد. همان‌طور که بالاتر گفتم، اگر «سولو» چیزی شبیه به «دزدان دریایی کاراییب ۵» بود، دیزنی می‌توانست چشمانش را روی عملکرد بد فیلم در گیشه‌ی خانگی ببندد و خوشحال باشد که فیلمش تمام کمبودهایش در خانه را از کشورهای خارجی جبران می‌کند. اما «سولو»، «کاراییب ۵» نیست. «جنگ ستارگان» همیشه مجموعهی مختص آمریکای شمالی بوده است و این‌دفعه حتی سینماروهای خانگی هم هیجانی برای تماشای این فیلم که بیشتر حکم یک قسمت غیرضروری برای سوءاستفاده از نوستالژی‌شان را داشته نداشته‌اند. «سولو» همچنین ۳۰ میلیون دلار هم از کشورهای خارجی به دست آورد که به معنی افت فروش ۶۰ درصدی‌اش نسبت به افتتاحیه‌ی خارجی فیلم از آخرهفته‌ی گذشته است. «سولو» با وجود ۱۱۵ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار فروش خارجی و ۱۴۸ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار فروش داخلی‌اش، تا حالا ۲۶۴ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار در دنیا فروخته است. تحلیلگران فکر می‌کنند که این فیلم هنوز شانس عبور از مرز ۳۰۰ میلیون دلار فروش جهانی را دارد. شاید «سولو» بتواند ۳۷ تا ۷۷ میلیون دلار دیگر از ادامه‌ی اکرانش در آمریکای شمالی به جیب بزند، اما به محض آغاز اکران «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده» (Jurassic World: The Fallen Kingdom) از این هفته در ۴۹ بازار خارجی، فروش بین‌المللی «سولو» با کله سقوط خواهد کرد.«سولو» اما در آخرهفته‌ی دومش ۲۹ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار دیگر در جریان سه روز جمعه تا یکشنبه‌اش فروخت. رقمی که به معنی سقوط شدید ۶۵/۲ درصدی فروش این فیلم نسبت به افتتاحیه‌اش است. این رقم تمام امیدهایی را که تحلیلگران به احتمال شتاب گرفتنِ فروش این فیلم بعد از افتتاحیه‌ی ضعیفش داشتند از بین می‌برد. مخصوصا با توجه به اینکه بعد از افتتاحیه‌ی «سولو»، سرتاسر اینترنت پُر از مقاله‌هایی با مضمون بررسی شکست فیلم شد و ظاهرا این موضوع تاثیر منفی‌ای روی استقبال مردم گذاشته است و باعث شده تا نقدهای نسبتا مثبت فیلم زیر مقاله‌های مربوط به شکستش در گیشه دفن شوند. از آنجایی که این هفته خبری از تازه‌اکران بزرگی نبود، «سولو» می‌توانست از این موقعیت استفاده کند و تنها گزینه‌ی عموم سینماروها باقی بماند. اما این اتفاق در صورتی می‌توانست بیافتد که مردم کلا علاقه‌ای به تماشای «سولو» داشتند که این‌طور نبود. سقوط ۶۵ درصدی فیلم بعد از افتتاحیه‌ی ناامیدکننده‌اش به معنی مرگ زودهنگام این فیلم در سینماها خواهد بود. ممکن است بگویید اتفاقی که برای «سولو» افتاده فرقی با «جنگ ستارگان: آخرین جدای» ندارد. بالاخره آن فیلم هم در هفته‌ی دوم اکرانش با ۶۷ درصد افت فروش مواجه شد. اما نباید فراموش کنیم که «آخرین جدای» با افتتاحیه‌ی ۲۲۰ میلیون دلاری‌اش، در آخرهفته‌ی آغازینش عالی ظاهر شده بود و بعد از چنین افتتاحیه‌های بزرگی، چنین سقوط‌های بزرگی هم انتظار می‌رود. همچنین موقعیت «آخرین جدای» منحصربه‌فرد بود. آن فیلم اگرچه به خاطر افتادن عید کریسمس در دومین یکشنبه‌اش با ضربه‌ی منفی روبه‌رو شد، اما همزمان از افتادن روز کریسمس در دوشنبه‌ی دومش استفاده کرد. عید کریسمس زمانی است که معمولا مردم در خانه کریسمس را جشن می‌گیرند و به تماشای فیلم نمی‌روند، اما روز کریسمس که فردای عید کریسمس است، زمانی است که بازدید از سینماها افزایش پیدا می‌کند. همچنین دو هفته تعطیلی بچه‌ها بعد از روز کریسمس باعث شد تا فروش «آخرین جدای» در دو هفته‌ی دومش بیشتر از دو هفته‌ی اولش باشد.
    03a2cabc-1686-4e7e-8760-b4d4e5c3953b.jpg

    از همین رو کارشناسان فکر می‌کنند «سولو» در بدترین حالت به ۱۸۶ میلیون دلار فروش خانگی و در بهترین حالت به ۲۱۶ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا می‌کند. البته احتمال دوم فقط در صورتی ممکن است که «سولو» بازگشتی شبیه به «جوخه‌ی انتحار» (Suicide Squad)‌ را تجربه کند. هرچند «جوخه‌ی انتحار» در حالی آخرین بلاک‌باستر تابستان ۲۰۱۶ بود که «سولو» جزو اولین‌ها است و در نتیجه هنوز گزینه‌های بیشتر و احتمالا بهتری برای سینماروها وجود دارد. هر اتفاقی بیافتد، یک چیز تضمین شده است. تقریبا هیچ سناریوی متقاعدکننده‌ای که ثابت کند «سولو» می‌تواند تا پایان اکرانش به افتتاحیه‌ی ۲۴۸ میلیون دلاری «نیرو برمی‌خیزد» برسد وجود ندارد. بدتر از آن اینکه احتمالا فیلم توانایی رسیدن به افتتاحیه‌ی ۲۲۰ میلیون دلاری «آخرین جدای» را هم نخواهد داشت. این در حالی است که «سولو» هنوز مانده تا به افتتاحیه‌ی ۱۵۵ میلیون دلاری «روگ وان» یا افتتاحیه‌ی ۱۵۸ میلیون دلاری «انتقام سیث» از سال ۲۰۰۵ برسد. پس «سولو» بدون لحظه‌ای درنگ قرار است با احتساب نرخ تورم به کم‌فروش‌ترین فیلم لایو اکشنِ «جنگ ستارگان» در تاریخ آمریکای شمالی تبدیل شود. اما اگر فیلم از رسیدن به ۲۱۰ میلیون دلار فروش نهایی باز بماند، از لحاظ فروش خالص هم پایین‌تر از فروش ۲۰۹ میلیون دلاری «امپراتوری ضربه می‌زند» از سال ۱۹۸۰ قرار می‌گیرد. خبر خوب این است که «سولو» احتمالا به درس فراموش‌ناشدنی‌ای برای دیزنی تبدیل می‌شود تا از این به بعد حواسش باشد که برند «جنگ ستارگان» به تنهایی توانایی کشیدن مردم به سینماها را ندارد. مخصوصا با توجه به اینکه «جنگ ستارگان» به مجموعه‌ای سالانه تبدیل شده است و مخصوصا با توجه به اینکه «جنگ ستارگان» دیگر تنها بلاک‌باستر این روزهای سینما نیست.
    بنابراین دیزنی باید سعی کند تا با هر فیلم چیز جدیدی برای عرضه داشته باشد. مارول شکست بزرگش را با «هالک باورنکردنی» تجربه کرد. پیکسار اولین شکست‌های تجاری‌اش را با «دایناسور خوب» و «ماشین‌ها ۳» تجربه کرد. از آنجایی که دیزنی در حال غلت زدن در پول‌های به دست آمده از دنیای سینمایی مارول است و از آنجایی که هنوز «شگفت‌انگیزان ۲» و «انت‌من و وسپ» را برای اکران دارد، ضربه‌ی حادی با شکست «سولو» دریافت نمی‌کند. حتی این احتمال هم وجود دارد که آنها انتظار دارند که دنباله‌ی «مری پاپینز» (Mary Popins) به فیلم مهمی در تقویم سال ۲۰۱۸ تبدیل شود و به خاطر همین بود که «سولو» را برای اکران به پایان سال انتقال ندادند. خلاصه لوکاس‌فیلمِ کتلین کندی تاکنون ۴ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار از چهار فیلم اخیر «جنگ ستارگان» که مجموع بودجه‌شان یک میلیارد دلار است به دست آورده است. وقتی استودیویی در عرض سه سال، چهار فیلم درست می کند که به ترتیب ۲ میلیارد، ۱/۱ میلیارد، ۱/۳ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار فروخته است، می‌توان یک شانس دیگر بهشان داد. می‌توان فعلا از آن یک شکست چشم‌پوشی کرد. بالاخره اگر به مجموعههای دیگر مثل سری جیمز باند نگاه کنیم می‌بینیم که این مجموعه همیشه بعد از شکست‌هایی مثل «مردی با تفنگ طلایی» (The Man with Golden Gun) و «جواز قتل» (License to Kill)، راه خودش را برای بازگشت به اوج پیدا کرده است. همین چند وقت پیش سونی شکست «ذره‌ای آرامش» (۵۸۵ میلیون دلار در دنیا) را به درآمد یک میلیارد دلاری «اسکای‌فال» تغییر داد.
    اما از «سولو» که بگذریم، به تازه‌اکران‌های این هفته می‌رسیم. معمولا آخرهفته‌ی بعد از آخرهفته‌ی روز یادبود، هفته‌ی کسادی از لحاظ اکران‌های بزرگ است. چون معمولا استودیوها باور دارند فیلمشان بعد از آخرهفته‌ی روز یادبود که میزبان فیلم‌های بزرگی است مورد استقبال قرار نمی‌گیرد. اما افتتاحیه‌های قدرتمند فیلم‌هایی مثل «در جستجوی نمو»، «هری پاتر و زندانی آزکابان»، «بالا» و «واندر وومن» در همین چارچوب زمانی ثابت کرده است که این‌طور نیست. اما وقتی فاکس تاریخ نمایش «ددپول ۲» را از آخرهفته‌ی روز یادبود، جلوتر انداخت، هیچ فیلم دیگری جای آن را نگرفت. شاید همه به اشتباه می‌ترسیدند که «سولو» به هیولای بی‌رحمی تبدیل شود که آنها را خواهد بلعید. پرفروش‌ترین تازه‌اکران این هفته «سرگردان» (Adrift)، محصول اس‌.تی‌.ایکس اینترتینمنت و لیک‌شور اینترتینمنت است که در سه هزار و ۱۵ سینما روی پرده رفت. این درام عاشقانه که شیلین وودلی و سم کلفلین را در گروه بازیگرانش دارد، ۱۱ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار کسب کرد که رقم قابل‌قبولی محسوب می‌شود. این رقم بین افتتاحیه‌ی ۱۰ میلیون و ۶۰۰ هزار دلاری «کوهی میان ما» (The Mountain Between Us) و افتتاحیه‌ی ۱۳ میلیون و ۲۰۰ هزار دلاری «سن ادلاین» (Age of Adeline) قرار می‌گیرد. همچنین بودجه‌ی ساخت ۳۵ میلیون دلاری این فیلم با حدود ۲۰ میلیون دلاری که از پیش‌فروش‌های خارجی به دست آورده است نسبتا قبل از آغاز اکرانش، پوشش داده شده بود. انتظار می‌رود این فیلم با عملکردی شبیه به «همه‌چیز، همه‌چیز» (Everything, Everything)، به بیش از ۳۰ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کند. «سرگردان» می‌تواند به موفقیت جمع و جوری برای اس.تی.ایکس تبدیل شود؛ مخصوصا با توجه به اینکه آنها هنوز «۲۲ مایل» (Mile 22) با بازی مارک والبرگ، «قتل‌های هپی‌تایم» (The Happytime Murders) با بازی ملیسا مک‌کارتی، «نعنای فلفلی» (The Peppermint) با بازی جنیفر گارنر و «پرده‌ی دوم» (The Second Act)‌ با بازی جنیفر لوپز را برای اکران در ادامه‌ی سال در برنامه دارند.
    a5fd868c-2600-47fb-a94a-2d0df801c568.jpg
    دومین تازه‌اکران هفته اما فیلم اکشن/علمی‌-تخیلی بسیار تحسین‌شده‌ی «ارتقا» (Upgrade) بود که توسط استودیوی بلام‌هـ*ـوس تیلت در یک هزار و ۴۵۷ سینما روی پرده‌ی سینماها رفت. از آنجایی که با فیلم ارزان‌قیمتی طرفیم که بودجه‌ی تبلیغاتش هم خیلی پایین بوده است، افتتاحیه‌ی ۴ میلیون و ۴۶۰ هزار دلاری‌اش یک موفقیت حساب می‌شود. این افتتاحیه بیش از پیش‌بینی ۳ میلیون دلاری تحلیلگران است و پشت سر «تاریکی» (۴/۹ میلیون در سال ۲۰۱۶)، در جایگاه دوم بهترین افتتاحیه‌ی تاریخ استودیوی بلا‌م‌هـ*ـوس تیلت قرار می‌گیرد. سومین تازه‌اکران هفته «اکشن پوینت» (Action Point) است که استودیوی پارامونت یک‌جورهایی آن را در ۲ هزار و ۳۲ سینما روی پرده فرستاد تا از شرش خلاص شود. از این جهت که فیلم بدون نمایش برای مطبوعات و بدون هیچ‌گونه پیش‌نمایشی اکران شد و منتقدان هم تاکنون حرف زیبایی برای زدن درباره‌اش نداشته‌اند. اگرچه این فیلم با حضور جانی ناکسویل، یکی از ستارگان مجموعه‌ی «;کله‌خر»، قصد ارائه‌ی چیزی شبیه به این مجموعه‌ی فیلم‌های پرطرفدار را داشته است، اما منتقدان باور دارند که این فیلم چیزی برای عرضه به طرفداران «کله‌خر» ندارد. خلاصه افتتاحیه‌ی ۲ میلیون و ۳۱۵ هزار دلاری این فیلم وحشتناک است. نه تنها فقط چهار سال از افتتاحیه‌ی ۳۲ میلیون دلاری «بابابزرگ بد» (The Bad Grandpa) گذشته است، بلکه افتتاحیه‌ی ۲/۳ میلیون دلاری «اکشن پوینت»، آن را در بین ۲۵‌تا از بدترین افتتاحیه‌های تاریخ در بین فیلم‌هایی که در دو هزار سینما به بالا اکران شده‌اند قرار می‌دهد. تنها اکران محدود این هفته «حیوانات آمریکایی» (The American Animals) بود که با نقدهای نه چندان خوبی در چهار سینما روی پرده رفت و به رقم امیدوارکننده‌ی ۱۴۰ هزار و ۱۵۸ دلار دست پیدا کرد.
    از تازه‌اکران‌ها که بگذریم، بگذارید برویم سراغ «ددپول ۲» (Deadpool 2)، محصول فاکس قرن بیستم که ۲۳ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار دیگر در سومین هفته‌ی اکرانش کسب کرد (۴۶ درصد افت فروش) و مجموع درآمد ۱۷ روزه‌اش را به ۲۵۴ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار رساند. این رقم کم و بیش برابر با فروش ۱۷ روزه‌ی ۲۸۵ میلیون دلاری قسمت اول «ددپول» در سال ۲۰۱۶ است. افت فروش و درآمد کلی «ددپول ۲» چندان با قسمت اولش فرق نمی‌کند. قسمت اول «ددپول» کارش را با ۱۳۲ میلیون دلار افتتاحیه‌ی جمعه تا یکشنبه شروع کرد (۱۵۲ میلیون دلار جمعه تا دوشنبه) و بعد در هفته‌ی دومش با ۵۷ درصد افت فروش و در هفته‌ی سومش با ۴۳ درصد افت فروش مواجه شد. «ددپول ۲» اما کارش را با ۱۲۸ میلیون دلار افتتاحیه‌ی جمعه تا یکشنبه شروع کرد و بعد با ۶۵ درصد افت فروش در هفته‌ی دوم و حالا با ۴۶ درصد افت فروش در هفته‌ی سومش مواجه شده است. افتتاحیه‌ی «ددپول ۲» سه درصد کمتر از قسمت اول بود و حالا فروش ۱۷ روزه‌اش هم ۱۰ درصد کمتر از قسمت اول است. اما اگر فروش فوق‌العاده‌ی ۱۹ میلیون و ۷۰۰ هزار دلاری قسمت اول در روز دوشنبه‌ که مصادف با روز تعطیلی روز ریاست‌جمهوری بود و عملکرد بدون افت فروش ۴۵ و نیم میلیون دلاری‌اش در روز یکشنبه را نادیده بگیریم، می‌بینیم که عملکرد «ددپول ۲» تقریبا هیچ فرقی با قسمت اول نداشته است. تمام این حرف‌ها وسیله‌ای برای گفتن این جمله‌ی ساده است که «ددپول ۲» در وضعیت خیلی خوبی قرار دارد. مخصوصا با توجه به اینکه تا زمان اکران «اولین پاکسازی» (The First Purge) در چهارم جولای، هیچ فیلم بزرگسالانه‌ی بزرگ دیگری نیست که «ددپول ۲» را تهدید کند. البته که «شگفت‌انگیزان ۲» و «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده» به «ددپول ۲» ضربه‌ی منفی وارد خواهند کرد، اما باید دید مردم بین «ددپول ۲» و فیلم‌های بزرگسالانه‌ی دیگری مثل «هتل آرتمیس» (The Artemis Hotel)، «سیکاریو ۲» (Sicario 2) یا «تگ» (Tag) کدامیک را انتخاب می‌کنند.
    در حال حاضر «ددپول ۲» که با ۱۱۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده می‌تواند به فروش ۲۵۵ میلیون دلاری «خماری قسمت دوم» (Hangover Part II) دست پیدا کند. اگر این اتفاق بیافتد، «ددپول ۲» پشت‌ سر فروش ۲۷۹ میلیون دلاری «با فوکرها آشنا شو» (Meet the Fockers)، پرفروش‌ترین دنباله‌ی کمدی تاریخ لقب خواهد گرفت که این اتفاق دیر یا زود خواهد افتاد. چرا که فیلم ابرقهرمانی رایان رینولدز به احتمال زیاد دوره‌ی اکران خانگی‌اش را با کسب چیزی دور و اطراف ۳۰۰ میلیون دلار به اتمام می‌رساند که آن را پشت سر «آن» (۳۲۷ میلیون دلار)، «تک‌تیرانداز آمریکایی» (۳۵۰ میلیون دلار)، «ددپول» (۳۶۳ میلیون دلار) و «مصائب مسیح» (۳۷۳ میلیون دلار) در جایگاه چهارم پرفروش‌ترین فیلم‌های بزرگسالانه‌ی آمریکای شمالی قرار می‌دهد. «ددپول ۲» تاکنون ۶۰۰ میلیون دلار در سرتاسر دنیا فروخته است که از این لحاظ پشت سر «مصائب مسیح» (۶۱۱ میلیون دلار)، «لوگان» (۶۲۰ میلیون دلار)، «آن» (۷۰۰ میلیون دلار)، «ماتریکس: بارگزاری مجدد» (۷۴۲ میلیون دلار)، «ددپول» (۷۸۳ میلیون دلار) و «جنگجوی گرگ» (۸۵۰ میلیون دلار) در جایگاه هفتم پرفروش‌ترین فیلم‌های بزرگسالانه‌ی گیشه‌ی جهانی جای می‌گیرد. «ددپول ۲» تا حالا ۴۳ درصد از فروشش را از خانه و ۵۷ درصد از آن را از خارج به دست آورده که نزدیک به آمار ۴۶ به ۵۳ از فیلم اول است. اگر این فیلم با همین فرمان ادامه بدهد، فروش خانگی ۳۰۰ میلیون دلاری و فروش جهانی ۶۹۸ میلیون دلاری‌اش پیش‌بینی می‌شود. حالا که «ددپول ۲»، «عملیات دریای سرخ» (۵۷۹ میلیون دلار) و «بازیکن شماره یک آماده» (۵۸۰ میلیون دلار) را پشت سر گذاشته است، سه فیلم برتر سال ۲۰۱۸ تا این لحظه («جنگ اینفینیتی»، «بلک پنتر» و «ددپول ۲»)، همه فیلم‌هایی براساس کامیک‌بوک‌های مارول هستند.
    bc413aed-cb78-41a3-b2f7-18510478d2e9.jpg

    در رده‌ی چهارم جدول «اونجرز: جنگ اینفینیتی» (Avengers: Infinity War) را داریم که ۱۰ میلیون و ۳۷۰ هزار دلار دیگر (۴۰ درصد افت فروش) در ششمین آخرهفته‌ی اکرانش کسب کرد. این رقم مجموع درآمد ۳۶ روزه‌ی این فیلم را به ۶۴۲ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار می‌رساند. در حال حاضر انتظار می‌رود که این فیلم تا هفته‌ی آینده به دور و اطراف فروش ۶۵۲ میلیون دلاری «دنیای ژوراسیک» دست پیدا کند. بعد از آن عبور از فروش ۶۵۹ میلیون دلاری «تایتانیک» در دستور کار قرار دارد که «جنگ اینفینیتی» را به چهارمین فیلم پرفروشِ تاریخ گیشه‌‌ی خانگی تبدیل می‌کند. تحلیلگران باور دارند که این فیلم دیگر توانایی عبور از «بلک پنتر» (۶۹۹ میلیون دلار)، «آواتار» (۷۶۰ میلیون دلار) و «نیرو برمی‌خیزد» (۹۳۷ میلیون دلار) را نخواهد داشت. «اونجرز ۳» هنوز در حال ترکاندن در کشورهای خارجی هم است. فیلم ۲۴ میلیون دلار دیگر کسب کرد و مجموع فروش جهانی‌اش را به رقم یک میلیارد و ۹۶۴ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار رساند که فقط ۳۵۶ میلیون و ۲۰۰ هزار دلارش مربوط به بازار چین می‌شود. این یعنی «اونجرز ۳» تا حالا یک میلیارد و ۳۲۲ میلیون دلار از کشورهای خارجی به دست آورده است. هم‌اکنون «اونجرز ۳» پشت‌ سر «تایتانیک» و «آواتار»، پرفروش‌ترین فیلم در گیشه‌ی خارجی و پشت سر «نیرو برمی‌خیزد»، «تایتانیک» و «آواتار»، چهارمین فیلم پرفروش گیشه‌ی جهانی محسوب می‌شود. اگر «اونجرز ۳» هفته‌‌ی آینده توسط «پادشاهی سقوط کرده» به خاک و خون کشیده نشود، این شانس را دارد که از مرز ۲ میلیارد دلار فروش جهانی عبور کند. به خاطر همین است که به خاطر عملکرد ضعیف «سولو» نباید نگران دیزنی باشیم. این در حالی است که آنها هنوز «شگفت‌انگیزان ۲»، «انت‌من و وسپ»، «کریستوفر رابین»، «فندق‌شکن و چهار قلمرو» (The Nutcracker and Four Realms)، «رالف خرابکار ۲» و «مری پاپینز بازمی‌گردد» (Mary Poppins Returns) را برای اکران در ادامه‌ی سال دارند. اگر هدف دیزنی رسیدن به چیرگی کامل روی بازار است، پس آنها حتی بدون «جنگ ستارگان» هم به هدفشان می‌رسند.
    حالا که حرف از عملکرد عالی «بلک پنتر»، «جنگ اینفینیتی» و «ددپول ۲» شده است مطمئنا اولین سوالی که پیش می‌آید این است که چرا این فیلم‌ها باکس آفیس را تصاحب کرده‌اند. چرا مردم از فیلم‌های ابرقهرمانی خسته نمی‌شوند. مطمئنا این سوالی است که هم ذهنِ کسانی را که طرفدار این‌جور فیلم‌ها هستند تصاحب کرده است و هم ذهن کسانی که از این‌جور فیلم‌ها خسته شده‌اند. در حال حاضر «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده»، ساخته‌ی جی. ای. بایونای اسپانیایی با بازی برایس دالاس هاوارد و کریس پرت تنها فیلم امسال خارج از حوزه‌ی فیلم‌های ابرقهرمانی است که شانس بدل شدن به یکی از بزرگ‌ترین «هیت»‌های ۲۰۱۸ را دارد. این در حالی است که باکس آفیس ۲۰۱۸ تا این لحظه نه تنها در تصاحب «جنگ اینفینیتی»، «بلک پنتر» و «ددپول ۲» است، بلکه احتمالا باید در ادامه «شگفت‌انگیزان ۲» و «انت‌من و وسپ» را هم به آنها اضافه کنیم. از آنجایی که «سولو: داستانی از جنگ ستارگان» نیامده شکست خورد، حالا «دنیای ژوراسیک ۲» تنها فیلمی است که می‌تواند ثابت کند سینماروهای سرتاسر دنیا هنوز به تماشای بلاک‌باسترهایی که جزو فیلم‌های ابرقهرمانی جای نمی‌گیرند نیز می‌روند. نکته‌ی جالب ماجرا این است که دوتا از بلاک‌باسترهای احتمالا موفق تابستان امسال «آسمان‌خراش» (Skyscraper)‌ با بازی دواین جانسون و «ماموریت غیرممکن: فال‌اوت» (MI: Fallout) با بازی تام کروز خواهند بود که هر دوی آنها یک‌جورهایی حکم ابرقهرمانانی را دارند که قدرت‌های فرابشری‌شان شامل پریدن از روی جرثقیل به سمت برجی ۵۰ طبقه و زنده بیرون آمدن از هلی‌کوپترهای سقوط کرده است. اگر «آسمان‌خراش» عملکردی شبیه به «رمپیج» یا «سن آندریس» داشته باشد (۴۱۳ تا ۴۹۵ میلیون دلار که خوب خواهد بود)، «ماموریت غیرممکن: فال‌اوت» به مرز ۷۰۰ میلیون دلار فروش جهانی برسد و «ماما میا ۲» (Mama Mia 2) به درآمد فک‌انداز ۶۰۹ میلیون دلاری قسمت اول نزدیک شود، تابستان امسال در حالی به پایان می‌رسد که پنج‌تا از شش فیلم پرفروش دنیا («جنگ اینفینیتی»، «بلک پنتر»، «ددپول ۲»، «شگفت‌انگیزان ۲» و «انت‌من و وسپ»)، فیلم‌های ابرقهرمانی خواهند بود.
    اگر یادتان باشد یازده ماه اول سال ۲۰۱۶ اکثرا توسط فیلم‌های ابرقهرمانی («جنگ داخلی»، «بتمن علیه سوپرمن»، «ددپول») و انیمیشن‌های حیوانات سخنگو («زوتوپیا»، «کتاب جنگل»، «زندگی مخفی حیوانات خانگی»، «در جستجوی دوری») تصاحب شده بود. اما امسال حضور انیمیشن‌های بزرگ در حالی کمتر شده است که دوتای آنها («شگفت‌انگیزان ۲» و «تایتان‌های نوجوان به سینما می‌روند»)، فیلم‌های ابرقهرمانی هستند. اگر «دنیای ژوراسیک ۲» به‌طرز غیرمنتظره‌ای خیلی ضعیف‌تر از فروش یک میلیارد و ۶۷۲ میلیون دلاری قسمت اول عمل نکند، آن وقت این فیلم تنها فیلم غیرابرقهرمانی در بین شش فیلم پرفروش سال خواهد بود. این به این معنی است که صنعت سینما نه تنها دچار اشباع‌شدگی فیلم‌های ابرقهرمانی نشده است، بلکه اتفاقا بزرگ‌ترین فیلم‌های سال، «جنگ ستارگان»، «سریع و خشن»‌ها، انیمیشن‌های پیکسار/دیزنی/ایلومینیشن و فیلم‌های ابرقهرمانی هستند. یکی از دلایلش به خاطر این است که نه تنها اکثر فیلم‌های مارول (از دنیای سینمایی مارول گرفته تا فیلم‌های فاکس) معمولا خوب بوده‌اند، بلکه سینماروها به فیلم‌های ابرقهرمانی اعتماد و اطمینانی دارند که مثلا چنین حسی را نسبت به امثال «شاه آرتور»ها و «مومیایی»‌ها ندارند. از آنجایی که اکثر فیلم‌های ابرقهرمانی خوب هستند، منطقی است که مردم پولشان را روی فیلم‌هایی خرج کنند که همین الانش بزرگ هستند، نه آنهایی که سودای بزرگ شدن دارند. دلیل شکست فیلم‌هایی مثل «شاه آرتور» به خاطر این نیست که مردم فقط به فیلم‌های ابرقهرمانی اهمیت می‌دهند،‌ بلکه به خاطر این است که این روزها حتی بلاک‌باسترهای غیرابرقهرمانی هم می‌خواهند به سبک «مرد آهنی» و «بتمن آغاز می‌کند»، مجموعههای خودشان را راه بیاندازند و آرزوی به حقیقت تبدیل کردن کراس‌اورهایی مثل «اونجرز» را دارند. پس طبیعی است که مردم به تماشای فیلم‌هایی بروند که واقعا «ابرقهرمانی» هستند، نه تقلیدکاران.
    15000046-5c2d-494f-a252-f8610c227bf9.jpg

    تازه در حالی که «شاه آرتور»ها در حال تقلید از فیلم‌های ابرقهرمانی هستند، فیلم‌های ابرقهرمانی سعی می‌کنند تا از کلیشه‌های فیلم‌های ابرقهرمانی فاصله بگیرند و با ژانرهای مختلف بازی کنند. از همین رو «ددپول ۲» به همان اندازه که ابرقهرمانی است، به همان اندازه هم یک کمدی بزرگسالانه برای برای عموم مردم است. «نگهبانان کهکشان» علاوه‌بر عناصر ابرقهرمانی، یک سوپ اپرای فضایی حساب ‌می‌شود. «واندر وومن» یک فیلم ابرقهرمانی از زاویه‌ی دید یک درام جنگی است. «انت‌من» حال و هوای یک فیلم سرقت‌محور را دارد. «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان» یک تریلر سیـاس*ـی است و «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» یک کمدی دوران بلوغِ دبیرستانی. البته که می‌توان درباره‌ی این صحبت کرد که هرکدام از این فیلم‌ها چقدر در بخش‌های غیرابرقهرمانی‌شان موفق بوده‌اند. اما این فیلم‌ها برای عموم مردم حکم تماشای دو فیلم با یک بلیت را دارد. آنها نه تنها با دیدن ماجراجویی‌ها کاپیتان آمریکا به فیلم ابرقهرمانی‌شان می‌رسند، بلکه همزمان نیازشان برای تماشای یک تریلر سیـاس*ـی هم برطرف می‌شود. کسانی که دلشان برای وسترن لک زده بود به تماشای «لوگان» رفتند. کسانی که دنبال کمدی‌های دبیرستانی بودند، به «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» حمله کردند و البته کسانی که دنبال فیلم‌های جنایی مایکل مان یا سیدنی لومت بودند، «شوالیه‌ی تاریکی» را ۱۰ سال پیش به یک میلیارد دلار فروش جهانی رساندند. وقتی بتمن و جوکر نقش دزد و پلیس را بازی می‌کنند، دیگر هر فیلم جنایی دیگری در مقایسه با آن حرفی برای گفتن نخواهد داشت. فعلا باید صبر کرد و دید آیا فیلم‌های ابرقهرمانی بعد از «افراد ایکس: دارک فینیکس» (X-Men: Dark Phoenix)، «واندر وومن ۲»، «مرد عنکبوتی ۲»، «اونجرز ۴» و «کاپیتان مارول» به همین شکل بر هالیوود فرمانروایی خواهند کرد یا نه. اما در حال حاضر فیلم‌های ابرقهرمانی موفق شده‌اند با ارائه‌ی آثار اکثرا خوب و خوش‌ساخت که از بازیگرهای ستاره و پروداکشنِ بزرگی بهره می‌برند به نتیجه برسند و ابرقهرمانان در واقع بیشتر از اینکه ‌تعریف‌کننده‌ی این فیلم‌ها باشند، فقط یکی از عناصر جزیی‌شان هستند. بالاخره در رابـ ـطه با «جاستیس لیگ» دیدیم که مردم فقط به استقبال فیلم‌های ابرقهرمانی‌ای می‌روند که در بدترین حالت قابل‌تماشا باشند و سینمای ابرقهرمانی تا وقتی که بتواند در حد استانداردها ظاهر شود، اعتماد مردم را خواهد داشت. در این شرایط به «دنیای ژوراسیک ۲» بستگی دارد که نشان دهد هنوز فضا برای شکوفایی فیلم‌های غیرابرقهرمانی هم است.
    حالا که حرف از «دنیای ژوراسیک ۲» شد، باید اشاره‌ی ویژه‌ای به بحث‌هایی که هم‌اکنون حول و حوش این فیلم در آستانه‌ی اکرانش می‌چرخد هم کرد. در حالی از «دنیای ژوراسیک ۲» انتظار می‌رود که به تنها فیلم غیرابرقهرمانی پرفروش سال تبدیل شود که همزمان نباید انتظار فروش غول‌آسای قسمت اول را ازش داشته باشیم. از همین رو «دنیای ژوراسیک ۲» در مخمصه‌ی جالبی قرار گرفته است. مخمصه‌ای که دنباله‌های فیلم‌های بیش از اندازه موفق دچارش می‌شوند. زمانی که عملکرد یک دنباله در حد اولین انتظاراتی که از قسمت اول می‌رفت باشد، این موضوع باعث می‌شود که همه به آن دنباله به چشم یک شکست نگاه کنند. در حالی که مشکل بیشتر از عملکرد ضعیف دنباله، عملکرد خیلی خیلی بهتر از انتظارات قسمت اول است. این همان مشکلی بود که «تد ۲» (Ted 2) دچارش شد. کمدی بزرگسالانه‌ی سث مک‌فارلین در سال ۲۰۱۲ با نقدهای بسیار مثبتی در اوج دورانِ مارک والبرگ روی پرده رفت. فیلم کارش را با افتتاحیه‌ی باورنکردنی ۵۴ میلیون دلار شروع کرد و رفت تا به ۲۱۸ میلیون دلار فروش خانگی و ۵۴۹ میلیون دلار فروش جهانی از ۵۰ میلیون دلار بودجه دست پیدا کند تا پشت سر «خماری قسمت دوم» (۵۸۵ میلیون دلار در دنیا)، در جایگاه دوم پرفروش‌ترین کمدی بزرگسالانه‌ی تاریخ قرار بگیرد. به این ترتیب، سه سال بعد «تد ۲» از راه رسید. فیلم دوم با نقدهای ضعیف و با سروصدای کم رسانه‌ای راهی سینماها شد و کارش را با ۳۳ و نیم میلیون دلار افتتاحیه شروع کرد و رفت تا به ۲۱۸ میلیون دلار فروش جهانی از ۸۵ میلیون دلار بودجه برسد. این رقم به معنی ۶۱ درصد فروش کمتر نسبت به قسمت اول بود که «خوب نیست». اما این دقیقا همان رقمی بود که قبل از اکران قسمت اول، از آن فیلم انتظار داشتیم. «تد ۲» یک نمونه از دنباله‌هایی است که فقط به این دلیل شکست‌خورده به حساب می‌آیند که قسمت اول خیلی بیشتر از چیزی که ازش انتظار می‌رفت فروخته بود.
    9fb9360d-36c0-4e65-a9d2-db91493107cf.jpg

    از نمونه‌های دیگر می‌توان به «همسایه‌ها ۲» (۱۰۵ میلیون دلار در دنیا علیه ۲۷۰ میلیون دلار)، «بتمن بازمی‌گردد» (۲۶۶ میلیون دلار علیه ۴۱۱ میلیون دلار)، «حالا منو می‌بینی ۲» (۳۳۴ میلیون دلار در برابر ۴۱۱ میلیون دلار) و «آخرین جدای» (یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار در برابر ۲ میلیارد دلار) اشاره کرد. حالا که داریم به اکران «دنیای ژوراسیک ۲» نزدیک می‌شویم، احتمال اینکه این دنباله به این مشکل دچار شود وجود دارد. اگر یادتان باشد در تابستان سال ۲۰۱۵، انتظار می‌رفت که «دنیای ژوراسیک» پشت سر «اونجرز: دوران اولتران» به دومین فیلم بزرگ تابستان تبدیل شود. عموم کارشناسان افتتاحیه‌ی ۱۲۵ میلیون دلاری، درآمد خانگی ۳۵۰ میلیون دلاری و فروش جهانی یک میلیاردی‌اش را پیش‌بینی می‌کردند. اما «دنیای ژوراسیک» همه را شوکه کرد. این فیلم که مجهز به نقدهای قابل‌قبول، قدرت نوستالژیک، جذابیت ایده‌ی پارک دایناسورها و محبوبیت کریس پرت بعد از «فیلم لگو» و «نگهبانان کهکشان» بود، کارش را با ۲۰۸ میلیون دلار افتتاحیه آغاز کرد. از آنجایی که با فیلم پاپ‌کورنی آیمکس‌پسندی طرفیم بودیم، فیلم رفت تا به ۶۵۲ میلیون دلار فروش خانگی و یک میلیارد و ۶۷۱ میلیون دلار فروش جهانی از ۱۵۰ میلیون دلار بودجه برسد. اما وضعیت «دنیای ژوراسیک ۲» با قسمت اول فرق می‌کند. ایده‌ی باز شدن دوباره‌ی پارک جای خودش را به ایده‌ی تکراری «پارک به هرج و مرج کشیده شده به‌علاوه‌ی آتشفشان فعال» داده است. «دنیای ژوراسیک ۲» در حالی سه سال بعد از قسمت قبل می‌آید که قسمت اول ۱۴ سال بعد از آخرین فیلم «ژوراسیک» از راه رسید. اگر «پادشاهی سقوط کرده» فقط همان مقداری که قبل از اکران قسمت اول ازش انتظار می‌رفت را به دست بیاورد (۱۳۰ تا ۱۵۰ میلیون دلار افتتاحیه، ۳۵۰ میلیون دلار خانگی، ۸۵۰ تا ۹۰۰ میلیون دلار جهانی)، نباید شکست‌خورده نام بگیرد. مخصوصا با توجه به اینکه بودجه‌ی این فیلم هنوز کمتر از ۲۰۰ میلیون دلار است. حتی افت فروشی مثل «دنیای گم‌شده»، آن را به ۴۱۸ میلیون دلار فروش خانگی و یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار جهانی می‌رساند. خلاصه «دنیای ژوراسیک ۲» نباید از کسب رقمی که قبل از قسمت اول برای آن فیلم پیش‌بینی شده بود خجالت بکشد. عملکرد غیرمنتظره‌ی یک فیلم لزوما به معنی شکستِ دنباله‌اش نیست.
    در زمینه‌ی دیگر فیلم‌های قدیمی جدول «باشگاه کتاب» (Book Club) را داریم که ۶ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار دیگر در سومین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و به مجموع ۱۷ رو‌زهی ۴۷ میلیون ون ۳۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد. این فیلم احتمالا کارش را با رسیدن به ۶۰ میلیون دلار فروش خانگی تمام خواهد کرد. «یک مکان ساکت» (A Quiet Place) یک میلیون و ۷۸۰ هزار دلار دیگر کسب کرد و مجموع درآمد خانگی‌اش را به ۱۸۳ میلیون دلار رساند. این فیلم ۱۷ میلیون دلاری تا حالا ۳۱۶ میلیون دلار در دنیا فروخته است. کمدی «پایه مهمانی» (Life of the Party)، محصول برادران وارنر سه میلیون و ۴۵۰ هزار دلار دیگر در سومین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و به مجموع ۲۴ روزه‌ی ۴۶ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار رسید. این فیلم با کمی دوام می‌تواند به ۵۵ میلیون دلار هم برسد. «رمپیج» (Rampage)، دیگر فیلم برادران وارنر ۵۹۸ هزار دلار در هشتمین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و مجموع فروش خانگی‌اش را به ۹۵ میلیون دلار رساند. این اقتباس ویدیو گیمی ۱۲۰ میلیون دلاری تا حالا ۴۱۵ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار در دنیا فروخته است. نسخه‌ی ۷۰ میلی‌متری «۲۰۰۱: یک ادیسه‌ی فضایی» ۶۹ هزار دلار فروخت و مجموع فروشش را به ۵۶۴ هزار دلار رساند و مجموع فروش کلی این فیلم را به ۵۷ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار رساند. برادران وارنر در طول دو هفته‌ی آینده فیلم‌های «هشت یار اوشن» (8’s Ocean) و «تگ» (Tag) را برای اکران دارد. طبق معمول همیشه هدف وارنر این است که با فیلم‌های کمتر شناخته‌شده‌اش که شامل «مِگ» (Meg) و «آسیایی‌های دیوانه‌ی مایه‌دار» (Crazy Rich Asians) می‌شود آن‌قدر پول در بیاورد که سرنوشتش فقط توسط فیلم‌هایی مثل «موگلی» (Mowgli) و «آکوآمن» (Aquaman) تعیین نشود.
    تریلر «به زور وارد شدن» (Breaking In)، محصول یونیورسال ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار دیگر فروخت و به مجموع ۲۴ روزه‌ی ۴۱ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار رسید. «مخالفان» (Blockers)، دیگر فیلم یونیورسال تا حالا ۵۹ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار در خانه و ۹۱ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار در دنیا از ۲۲ میلیون دلار بودجه فروخته است. این در حالی است که «حقیقت یا شجاعت» (Truth or Dare)، محصول بلام‌هـ*ـوس تا حالا ۸۵ میلیون دلار از ۵ میلیون دلار بودجه به دست آورده است. یونیورسال وظیفه‌ی پخش فیلم «لیدی برد» (Lady Bird) در کشورهای خارجی را دارد. ساخته‌ی گرتا گرویگ تا حالا ۲۸ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار در کشورهای خارجی فروخته و مجموع جهانی‌اش را به ۷۷ میلیون دلار رسانده است. «تالی» (Tully)، محصول فوکس فیچرز ۹ میلیون و ۱۷۸ هزار دلار دیگر در خانه فروخت و به مجموع جهانی ۱۲ میلیون دلار رسید. «بلک پنتر» اکنون ۶۹۹ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار در بانک دارد و امکان دارد به هر زور و زحمتی که شده خودش را به ۷۰۰ میلیون دلار هم برساند. نهایتا «نافرمانی» (Disobedience)، با بازی ریچل مک‌آدامز و ریچل وایز ۲۱۱ هزار دلار در ششمین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و مجموع فروشش را به رقم قابل‌احترام ۳ میلیون دلار رساند.
    جدول ۱۰ فیلم برتر هفته

    ردیف نام فیلم درآمد آخرهفته
    ۱ Solo: A Star Wars Story ۲۹/۲ میلیون دلار
    ۲ Deadpool 2 ۲۳/۳ میلیون دلار
    ۳ Adrift ۱۱/۵ میلیون دلار
    ۴ Avengers: Infinity War ۱۰/۳ میلیون دلار
    ۵ Book Club ۶/۸ میلیون دلار
    ۶ Upgrade ۴/۴ میلیون دلار
    ۷ Life of the Party ۴/۳ میلیون دلار
    ۸ Breaking In ۳/۴ میلیون دلار
    ۹ Action Point ۲/۸ میلیون دلار
    ۱۰ Overboard ۲/۳ میلیون دلار

    [BCOLOR=rgb(238, 45, 88)]
    منبع
    [/BCOLOR] boxofficemojo forbes
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    357
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    195
    پاسخ ها
    5
    بازدیدها
    235
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    117
    بالا