✪Grubber Scientists✪

  • شروع کننده موضوع Miss.aysoo
  • بازدیدها 719
  • پاسخ ها 18
  • تاریخ شروع

آیدا.ف

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/02/07
ارسالی ها
5,830
امتیاز واکنش
35,457
امتیاز
1,120
سن
20
فریمن دیسون: وی در زمینه های علم فیزیک و نویسندگی داستانهای علمی تخیلی بسیار چیره دست بوده است. دیسون در سال 1960 نظریه ای را مبنی بر نیاز انسان در تولید لایه ای محافظتی برای محاصره منظومه خورشیدی و حداکثر استفاده از نور خورشید ارائه کرد. این لایه اکنون با عنوان لایه دیسون شناسایی می شود. دیسون عمیقا به حیات ماورایی اعتقاد داشته و بر این باور بود انسان طی چند دهه آینده قادر به برقراری ارتباط با موجودات ماورائی خواهد بود.




ریچارد فین مان: وی نیز یکی از نابغه هایی بود که در پروژه منهتن حضور موثری داشته و در تیم نخبه هایی بود که بمب اتم را تولید کردند. فین مان یکی از مهمترین دانشمندان قرن بیستم میلادی به شمار می رود. وی در کنار مشغله خود به عنوان یک فیزیکدان به موسیقی و طبیعت علاقه بسیاری داشت و موفق به رمزگشایی خط هیروگلیف مایانها شده بود.






جک پارسونز: وی در عین حال که از پایه گذاران لابراتوار رانشی جت به شمار می رود به صورت مداوم به تمرین جادو و جادوگری می پرداخته است. این دانشمند مرموز و فعال در زمینه علوم فضایی از تحصیلات رسمی برخوردار نبود و در عین حال ریاست تولید راکتی سوختی برای هدایت ایالات متحده به فضا را در دست داشت. وی طی حادثه ای ناگوار در حال انجام آزمایشهایی در محل سکونت خود در اثر انفجاری بزرگ از دنیا رفت.





جیمز لاولاک: این دانشمند زیست محیطی مدرن و مخترع فرضیه بزرگ جهان ابر ارگانیسم، در ارائه پیش بینی های وحشتناک درباره تغییرات جوی شهرت زیادی داشته است که اکنون می توان به خوبی دید بسیاری از پیش بینی های وی به حقیقت پیوسته اند. بر اساس پیش بینی وی مرگ تدریجی در حدود 80 درصد از جمعیت بشر تا سال 2100 امری اجتناب ناپذیر خواهد بود.
 
  • پیشنهادات
  • آیدا.ف

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/07
    ارسالی ها
    5,830
    امتیاز واکنش
    35,457
    امتیاز
    1,120
    سن
    20
    نیکولا تسلا: تسلا فردی است که در هنگام روشن کردن یک سوئیچ بزرگ الکتریکی باید تصویر وی را در ذهن داشت. وی به عنوان مخترع رادیوی بی سیم و ژنراتورهای AC که کلید آغاز عصر الکتریک به شمار می رود، شناخته می شود. وی همچنین به عنوان نابغه دیوانه نیز شناخته می شد زیرا بسیار کم خوابیده و از بدن خود به عنوان ابزاری رسانا برای نمایش دستاوردهایش در جمع استفاده می کرد.






    لئوناردو داوینچی: این دانشمند و نقاش محبوب ایتالیایی به گونه ای از میان تمامی شاهکارهای دوران رنسانس این فرصت را پیدا می کرد تا به جهان نامتعارف نیز سرکی بکشد. در کتاب طراحیهای این دانشمند ایتالیایی که اکثرا به صورت قرینه نگاشته شده، سرزمین عجایبی از ماشینها و طراحی های شگفت انگیز نهفته است که بسیاری از آنها نهفته باقی مانده و برخی از آنها از جمله طرح هلی کوپتر اولیه وی قرنها بعد به واقعیت تبدیل شد.




    آلبرت اینشتین: وی به طور قطع با ارائه نظریات فیزیکی متعددی که جهان را متحول ساخته از نابغه ترینهای این لیست 10 نفره به شمار می رود. وی علم فیزیک را با ارائه نظریه نسبیت احیا کرده و در زمینه های گرانش و کوانتم به موفقیتهای زیادی دست یافت. وی همچنین به مسابقه دادن با قایق بادی اش در روزهای بدون باد تنها به منظور قدرت نمایی بسیار علاقه مند بود
     

    آیدا.ف

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/07
    ارسالی ها
    5,830
    امتیاز واکنش
    35,457
    امتیاز
    1,120
    سن
    20
    250px-Drshariat1.JPG

    دکتر محمد جواد شریعت طالخونچه در ۱۵ دی ماه سال ۱۳۱۵ خورشیدی در شهر اصفهان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در روستا به پایان رساند و برای تحصیل در دوره متوسطه به اصفهان آمد و این دوره را در همین شهر به پایان رساند و در مدارس قدیم اصفهان تحت نظر دوستان پدر دروس حوزوی را نیز دنبال کرد. در سال ۱۳۳۳ با مرگ پدر پشتیبان معنوی خود را از دست داد اما تعلیمات تربیتی آن مرحوم همواره همچون چراغی فرا راه وی قرار داشت. در سال ۱۳۳۴ در دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات فارسی به تحصیل مشغول شد و در همان زمان به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و در دبستانهای تهران به تدریس پرداخت. تا اینکه در سال ۱۳۳۷ از دانشگاه تهران با درجه لیسانس فارغ التحصیل شد و به زادگاه خود بازگشت.

    در سال ۱۳۳۹ در دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران پذیرفته شد. وی در خرداد ماه سال ۱۳۴۷ از رساله خود با عنوان مطالعه در ترجمه تفسیر طبری به راهنمایی استاد محمد تقی مدرس رضوی دفاع کرد و در سمت استادیار در دانشگاه اصفهان مشغول به کار شد.

    فعالیتهای علمی مرحوم دکتر شریعت با ورود به دانشگاه بیشتر شد و غیر از نگارش مقالات علمی با تالیف و ترجمه برخی کتب، نیاز دانشجویان رشته ادبیات را مرتفع ساخت. از جمله این آثار می توان به ترجمه جلد اول تا چهارم مبادی العربیه به همراه پاسخ تمرینها، دستور زبان فارسی و آیینه عبرت (شرح قصیده ایوان مدائن خاقانی) اشاره کرد.

    در سال ۱۳۵۲ به انگلستان رفت و در آنجا تدریس ادبیات فارسی در دانشگاه دورهام را به عهده گرفت و در سال ۱۳۵۶ به همراه دکتر غلامرضا ستوده به چین سفر کرد و در آنجا برای تالیف فرهنگ فارسی – چینی به استادان دانشگاه پکن یاری رساند که این اثر در سال ۱۹۸۰ برنده جایزه یونسکو گردید. همچنین حاصل جستجوی ایشان در میان نسخ خطی کتابخانه مسجد دون شی در پکن، تصحیح و چاپ کتاب منهاج الطلب بود.

    سرانجام این اسطوره مجسم علم و عمل پس از تحمل دوره کوتاه بیماری در چهارم آبان ۱۳۹۱ در سن ۷۶ سالگی در بیمارستان الزهرای اصفهان چشم از جهان فرو بست.
     

    آیدا.ف

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/07
    ارسالی ها
    5,830
    امتیاز واکنش
    35,457
    امتیاز
    1,120
    سن
    20
    جمشید ملقب به غیاث‌الدین، فرزند پزشکی کاشانی به نام مسعود حدود سال ۷۹۰ قمری (۱۳۸۸ میلادی)، در کاشان چشم به جهان گشود. بیشتر آنچه که از زندگی وی می‌دانیم از بررسی آثار علمی ارزنده‌اش و نیز دو نامه‌ای که خطاب به پدر خود و مردم کاشان نوشته به دست آمده‌است.

    دوران کودکی و جوانی وی درست هم‌زمان با اوج یورش‌های وحشیانهٔ تیمور به ایران بود. با وجود این، جمشید در همین شرایط نیز هرگز از آموختن غافل نشد. پدرش مسعود، چنان‌که گفتیم، پزشک بود اما شاید از علوم دیگر نیز بهرهٔ بسیار داشت. برای نمونه، از یکی از نامه‌های کاشانی به پدرش معلوم می‌شود که پدر قصد داشته تا شرحی بر معیار الاشعار نصیرالدین طوسی بنویسد و برای پسر، یعنی جمشید بفرستد.

    نخستین فعالیت علمی کاشانی که از تاریخ دقیق آن آگاهیم، رصد خسوف در ۱۲ ذیحجهٔ ۸۰۸ قمری، برابر با دوم ژوئن ۱۴۰۶ میلادی در کاشان است. غیاث‌الدین نخستین اثر علمی خود را در همین شهر و در ۲۱ رمضان ۸۰۹ قمری مطابق با اول مارس ۱۴۰۷ میلادی، یعنی ۲ سال پس از مرگ تیمور و فرونشستن فتنهٔ او، نوشت. چهار سال بعد در ۸۱۳ قمری هنوز در کاشان بود و رسالهٔ مختصری به فارسی دربارهٔ کیهان‌شناسی (علم هیأت) نوشت. در ۸۱۶ قمری کتاب نجومی مهم خود «زیج خاقانی» را به فارسی نوشت و به اُلُغْ بیگ، فرزند شاهرخ و نوهٔ تیمور، که در سمرقند به سر می‌برد، هدیه کرد. کاشانی دست کم تا مدتی پس از پدیدآوردن کتاب ارزشمند «تلخیص المفتاح»، یعنی ۷ شعبان ۸۲۴ قمری مطابق با ۷ اوت ۱۴۲۱ میلادی، هنوز در کاشان به سر می‌برد. به احتمال قوی در ۸۲۴ قمری به همراه معین‌الدین کاشانی (همکار غیاث‌الدین در کاشان و سمرقند) از کاشان به سمرقند رفت و چنان که خود در نامه‌هایش کم و بیش اشاره کرده، در پی‌ریزی رصدخانهٔ سمرقند نقش اصلی را ایفا نمود. از همان آغازِ کار، وی را به ریاست آن‌جا برگزیدند و تا پایان عمر به نسبت کوتاه خود در همین مقام بود.

    وی سرانجام صبح روز چهارشنبه ۱۹ رمضان ۸۳۲ قمری برابر با ۲۲ ژوئن ۱۴۲۹ میلادی بیرون شهر سمرقند و در محل رصدخانه کشته شد.
     

    آیدا.ف

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/07
    ارسالی ها
    5,830
    امتیاز واکنش
    35,457
    امتیاز
    1,120
    سن
    20
    ابو عبد الله معصومی از محققان و حکمای بزرگ اسلام بود که در فنون و حکمت استاد مسلم بود. وی در اصفهان متولد شد و در آن سامان به تحصیل دانش پرداخت و در حکمت طبیعی و الهی و نیز در علوم اسلامی تبحری تمام یافت. هنگام توقف شیخ ابو علی سینا در اصفهان، ابو عبدالله پیوسته معاشر او بود و به تکمیل مقامات فلسفی خود می پرداخت. شیخ نیز همواره او را بر سایر شاگردان خود ترجیح می داد.



    گویند وقتی ابوریحان هجده مساله نزد شیخ الرییس فرستاد تا آنها را جواب گوید، او این کار را به ابو عبدالله محول کرد و این دلیل وسعت فکر و نظر وی در مسائل فلسفی بود.

    ابو عبدالله در نیمه قرن پنجم هجری قمری ( ۴۵۰ ه. ق) در گذشت. وی تالیفات زیادی داشت که از آن جمله می توان به کتاب در مفارقات عقلیه و اعداد عقول و اعداد مبدعات اشاره کرد. شیخ الرییس رساله ای در عشق به نام او نوشت و درباره او چنین گفت:

    ابو عبدالله منی بمنزله ارسطاطیس من افلاطون: ابو عبدالله نزد من همان مقامی را دارد که ارسطو نزد افلاطون داشت.
     

    آیدا.ف

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/07
    ارسالی ها
    5,830
    امتیاز واکنش
    35,457
    امتیاز
    1,120
    سن
    20
    کمال‌الدین جناب در سال1287 در شهر اصفهان متولد شد. وی تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه گلبهار و تحصیلات متوسطه خود را زیر نظر ضیاءالدین جناب در دبیرستان صارمیه به پایان رساند. در دارالمعلمین تهران زیر نظر دکتر محمود حسابی به مدت سه سال در رشته فیزیک تحصیل کرد سپس دوران سربازی را به پایان رسانید و جهت ادامه تحصیل به فرانسه اعزام شد و از دانشگاه نانسی نیز در زمان کوتاهی دانشنامهٔ فیزیک و ریاضی دریافت کرد و در دانشگاه سوربن، دوره لیسانس شیمی را نیز گذرانید و عازم امریکا شد در امریکا زیر نظر میلیکان فیزیکدان برجسته (که در سال 1923 به دریافت جایزه نوبل نائل آمد) ادامه تحصیل داد و پس از دریافت درجه دکترا در فیزیک هسته ای، به ایران برگشت و به عنوان دانشیار دانشکده علوم به تدریس فیزیک پرداخت و از همان زمان با ایجاد و تاسیس آزمایشگاه فیزیک اتمی به پژوهش در فیزیک هسته ای و تربیت کارشناس اتمی مبادرت ورزید. وی به عنوان نماینده ایران در اولین کنفرانس بین‌المللی اتم برای صلح شرکت نمود.

    وی اولین ایرانی بود که دکترای فیزیک هسته‌ای گرفت و برای پیشرفت این دانش در ایران تلاش فراوانی کرد. در دولت دکتر مصدق وقتی دکتر محمود حسابی وزیر فرهنگ بود، دکتر جناب را به معاونت برگزید. ریاست سازمان تربیت بدنی، ریاست دانشکده علوم، عضو موثر انجمنهای علمی و بین‌المللی، عضو انجمن فیزیکدانان امریکا، عضو فرهنگستان واژه گزینی، مدیر کل دبیرخانه دانشگاه از جمله مسوولیت‌های او بود. کتابها و مقالات زیادی را به رشته تحریر درآورد که درمجلات معتبر جهان به چاپ رسیده است. کتابهای «فیزیک جدید»، «تحقیقات علمی در فیزیک اتمی»،« مکانیک مایعات»،« مکانیک نقاط مادی» از جمله تألیفات اوست. در سال 1333 به دلیل اعتراض به قرارداد کنسرسیوم نفت از دانشگاه برکنار شد، اما پس از مدتی با احترام بیشتر در استقبال بی سابقهٔ دانشجویان به دانشگاه بازگشت.

    او به زبانهای انگلیسی، فرانسه، عربی و آلمانی آشنایی کامل داشت. در سال 1383 به عنوان چهرهٔ ماندگار فیزیک شناخته شد و از شخصیت علمی فرهنگی وی تقدیر بعمل آمد. وی سرانجام در 6 تیرماه 1385 چشم از جهان فرو بست.
     

    آیدا.ف

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/07
    ارسالی ها
    5,830
    امتیاز واکنش
    35,457
    امتیاز
    1,120
    سن
    20
    حسين محي الدين الهي قمشه اي فرزند چهارم استاد فقيد مهدي الهي قمشه اي و خانم طيبه تربتي در دي ماه 1318 در تهران به دنيا آمد. وي پس از پايان تحصيلات دانشگاهي به كار تدريس در دانشگاه تهران و ساير مراكز آموزش عالي در داخل و بعدها خارج كشور پرداخت و در كنار آن به تاليف و ترجمه در زمينه عرفان و ادبيات و زيبايي شناسي مشغول شد . وي در سال 1358 قريب يكسال نيز رياست كتابخانه ملي ايران را عهده دار بود .

    تحصيلات حوزوي يا سنتي شامل دوره كامل دروس و مباحث اسلامي مي باشد از جمله: اخلاق ، منطق ، فلسفه و كلام ، فقه اسلامي، زبان و ادبيات عرب ، ادبيات فارسي با تمركز بر شعراي عرفاني منجمله نظامي ، مولانا ، سعدي ، حافظ و شبستري .

    همه آموزش هاي او در ايران صورت گرفته و زبانهاي انگليسي ، عربي و فرانسه را نيز در ايران آموخته است . ساكن تهران است و سالي يكي دوبار به مدت سه تا چهار هفته براي ايراد سخنراني به خارج كشور سفر مي كند. وي در اكثر كشورهاي اروپايي ، كانادا ، امريكا ، هند ، تاجيكستان و استراليا سخنراني داشته است .

    وي همچنين با هنرهايي چون نقاشي ، موسيقي و خوشنويسي از نزديك آشنايي دارد و در زمينه نقاشي و خوشنويسي آثاري از او به نمايش گذاشته شده است . ايشان به موسيقي ارادت خاص دارد و آنرا بيش از ساير هنرها در سخنرانيهاي خود ستوده و همگان را به آموختن آن تشويق نموده است . به قول يكي از موسيقيدانان هيچيك از سخنرانيهاي دكتر قمشه اي نيست كه در آن نكته اي درباره موسيقي نباشد .

    او از حافظه درخشاني برخوردار است و به نظر مي رسد كه قرآن را تقريبا از حفظ دارد و با مولانا و حافظ و نظامي و فردوسي چنان است كه گويي ديوان آنها در پيش روي او گشاده شده است، بخصوص گلشن راز شيخ محمود شبستري تماما در خاطر اوست . وي همچنين در ادبيات انگليس و عرب نيز مي تواند ساعتها از حفظ ، اشعار و قطعاتي را بازگو كند .
     

    آیدا.ف

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/07
    ارسالی ها
    5,830
    امتیاز واکنش
    35,457
    امتیاز
    1,120
    سن
    20
    پروفسور ولی الله ميرخاني سال 1345 در روستاي دليگان استان اصفهان ديده به جهان گشود و 15سال بيشتر نداشت كه با آغاز جنگ تحميلي با دلاورمردان و بسيجيان لشگر امام حسين(ع) اصفهان به سوي جبهه‌هاي حق عليه باطل شتافت. وي پس از حضور در مخابرات لشگر امام حسين(ع) نزديك به 2 سال يكي از نيروهاي تحت امر و بي‌سيم‌چي سردار رشيد اسلام،‌ شهيد «حسين خرازي» بوده است اما پيش از شهادت شهيد خرازي به دليل مجروحيت از ناحيه شكم، مدتي را در بي‌هوشي به سر برد و 6 ماه در بيمارستان بستري و تحت درمان‌ قرار گرفت. او پس از پايان جنگ تحميلي مدارج تحصيلي خود را يكي پس از ديگري با موفقيت و پشت‏كار برآمده از روحيه ايثارگري‌اش طي كرد و موفق شد مدرك كارشناسي خود را در رشته شيمي كاربردي و كارشناسي ارشد و دكتري را در رشته شيمي معدني از دانشگاه اصفهان اخذ كند و از سال 1378 به عضويت هيئت علمي دانشگاه اصفهان درآمد. از جمله افتخارات اين نخبه علمي كشور، مي‌توان به رتبه نخست جشنواره جوان خوارزمي، دانشجوي نمونه كشوري، جوانترين دانشيار و استاد دانشگاه، پژوهشگر نمونه دانشگاه اصفهان و استاد نمونه ايثارگر كشور اشاره كرد. مؤسسه اطلاعات علمي جهاني I.S.I ساليانه چندين نوبت تعدادي از دانشمندان جهان را كه در رشته‌هاي مختلف علوم پايه، علوم پزشكي، علوم انساني، فني و مهندسي، كشاورزي و هنر بيشترين مقالات علمي را منتشر كرده و بالاترين ارجاعات به مقالات آنها صورت گرفته است به عنوان دانشمندان پراستناد بين‌المللي معرفي مي‌كند که وی دوسال پی در پی به عنوان دانشمند پر استناد جهان از سوی این پایگاه معرفی شد. وي در حال حاضر عضو انجمن شيمي ايران، عضو شوراي عالي و هيئت مديره انجمن شيمي ايران و مدير قطب كاتاليست و پيل سوختي و آلاينده‌هاي زيست محيطي است.
     

    آیدا.ف

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/07
    ارسالی ها
    5,830
    امتیاز واکنش
    35,457
    امتیاز
    1,120
    سن
    20
    هرمان جوليوس اوبرت (1989-1894) يكي از پيشگامان و تئوريسين‌هاي بزرگ تاريخ عصر فضا به شمار مي‌رود. او به همراه تسيلكوفسكي و گودارد پدران دانش و مهندسي موشك‌هاي پرتابگر به حساب مي‌آيند. اوبرت در جواني نظرات و تحقيقات خود را به صورت چند كتاب منتشر كرد و در زمان جنگ جهاني دوم به طور مداوم در مراكز تحقيقات موشكي آلمان نازي به كار مشغول بود. بعد از جنگ، آمريكايي‌ها و ساير متحدان غربي آنها از دانش اوبرت و همكارانش استفاده زيادي كردند.





    فهرست:


    دوران كودكي و نوجواني

    [هرمان جوليوس اوبرت] در 25 ژوئن 1894 در شهر [هرمشتات ترانسيلوانياي] روماني، متولد شد [1]. اصالت او مجاري-اتريشي بود، اما بيشتر عمر خود را در آلمان و روماني گذراند. اوبرت به علوم موشكي بسيار علاقه‌مند بود و اين علاقه از سن 11 سالگي در او به‌وجود آمد. مادر وي براي تشويق اوبرت، كتاب «از زمين تا ماه» نوشته [ژول ورن] را به او هديه داد. هرمان اين كتاب را چندين بار مطالعه نمود و علاقه زيادي به آن پيدا كرد. اين كتاب در واقع اولين جرقه را براي شروع فعاليت او درباره علوم موشكي ايجاد كرد [2].

    مطالعه كتاب مذكور و ديگر كتاب‌هاي مربوط به علوم موشكي در سال‌هاي بعد، اوبرت را به تحقيق و بررسي در خصوص جنبه‌هاي فني اين علم تشويق نمود. او علاقه زيادي به سفرهاي فضايي داشت.

    در سن 14 سالگي (1908) اوبرت موفق به ساخت يك راكت مدل كوچك داراي مخزن پيشران مايع داشت. البته او اين كار را با امكانات و منابع بسيار محدودي انجام داد و حتي منابع لازم جهت آزمايش وسيله خود را در اختيار نداشت [2]. او سعي مي‌كرد تا به مطالعه در زمينه‌هاي مختلفِ علاقه‌مندي خود، به‌خصوص رياضيات بپردازد، زيرا مي‌دانست براي پيشرفت در اين راه به آنها نياز دارد.

    در همان اوان، اوبرت به اين نتيجه رسيد كه اگر نيروي پيشرانه راكت مدل ساخت خود را به طرز مناسبي تامين كند، موفق به پرواز خواهد شد. در ضمن دريافت كه بايد پيشران (يا سوخت) بيشتري به راكت بدهد كه اين امر باعث افزايش وزن مي‌شد. يعني هرچه پيشران بيشتر مي‌شد، وزن راكت هم افزايش مي‌يافت كه اين خود يك مشكل به حساب مي‌آمد.
    اوبرت به اين مي‌انديشيد كه چرا نبايد هنگامي‌كه مقدار زيادي از پيشران مصرف شد، از شرّ محفظه خالي آن رها شد؟ اين فكر همان ايده جدايش و چند مرحله‌اي كردن راكت‌ها بود كه در دوران نوجواني به ذهن اوبرت خطور كرد [1]. استفاده از اين طرح از آن جهت مهم بود كه در مراحل مختلف وزن موشك را كم مي‌كرد و به همين دليل پارامترهاي پروازي موشك تا حدود زيادي مي‌توانست بهبود پيدا كند.

    هرمان معتقد بود براي توسعه و موفقيت در پياده‌سازي ايده‌اش مي‌بايست خارج از فرمول‌هاي رياضي عمل كند. البته در نهايت هرمان با استفاده از فرضيات خود و مدل‌هاي كوچك و بزرگ به اين نتيجه رسيد كه مي‌تواند به نوعي كارآيي راكت را افزايش دهد. بنابراين مي‌توان هرمان اوبرت را يكي از پايه‌گذاران ايده جدايش در موشك‌ها و پرتابگرهاي چندمرحله‌اي دانست.

    در سال 1912 (18 سالگي) اوبرت در دانشگاه مونيخ ثبت‌نام كرد و در رشته پزشكي مشغول به تحصيل شد. بورسيه تحصيلي وي در دست اقدام بود كه با شروع جنگ جهاني اول در تحصيل او وقفه ايجاد شد. بنابراين اوبرت نيز مانند بسياري ديگر، به صورت غيرمستقيم وارد جنگ شد و در واحدهاي پزشكي به انجام وظيفه پرداخت [2].

    زندگي كاري

    بعد از جنگ، هرمان به اين نتيجه رسيد كه به صورت ناخواسته و بدون تمايل كامل وارد علوم پزشكي شده است. او در سال 1918 با [ماتيلدا هامل]، كسي كه به او در انجام كارهايش كمك مي‌نمود و به فعاليت‌هاي اوبرت اعتقاد راسخ داشت، ازدواج كرد [2]. او در 1919 مجدداً به آلمان بازگشت و ابتدا در دانشگاه مونيخ و سپس در [گوتينگن] در رشته فيزيك مشغول به تحصيل شد.

    از جمله مهم‌ترين مراكز موشكي كه اوبرت در آنجا مشغول بوده، مي‌توان به «[وي‌اف‌آر]»، انجمن پرواز فضايي آلمان، اشاره كرد. اوبرت در سال 1920 ضمن فعاليت در اين مركز، به همكاري با افراد محقق و علاقه‌مندي چون [ورنر فون‌براون] پرداخت [1].



    در سال 1922 (28 سالگي) رساله دكتراي او كه در مورد علوم موشكي (پرواز راكت‌ها) بود با بهانه [تخيلي، ايده‌آليستي و رويايي بودن] مورد پذيرش قرار نگرفت، ولي اين امر اوبرت را هيچ‌گاه مأيوس نساخت و او تحقيقات خود را در زمينه مورد علاقه‌اش به صورت خصوصي ادامه داد [3]. وي هرگز به تهيه يك رساله جديد و گرفتن مدرك دكتراي خود نيانديشيد. البته رساله مذكور به او در جهت تهيه و آماده شدن اولين كتابش كمك زيادي نمود. او بعدها در مورد تمايلاتش توضيحاتي را ارائه داد و در يادداشت‌هاي خود چنين نوشت: «من از نوشتن رساله اي ديگر خودداري كردم و به خود گفتم: مهم نيست. من ثابت خواهم كرد كه مي‌توانم بدون اينكه عنوان دكتر در كنار نامم قرار گيرد، از تعدادي از آنها ]منتقدان رساله‌ام[ دانشمند بزرگتري شوم» [1]. او از نظام آموزشي آلمان به شدت انتقاد كرد و وضعيت آن را به اتومبيلي تشبيه نمود كه چراغ‌هاي عقب آن بسيار درخشان و پرنور، اما جلوي آن فاقد چراغ‌هاي روشن است (توضيح). البته رساله اوبرت سرانجام توسط پروفسور [آگوستين ماير] از دانشگاه [بابس-بولياي] روماني پذيرفته شد و او درجه دكتري را از اين استاد دريافت كرد.

    در سال 1923 (29 سالگي)‌، اوبرت موفق به انتشار كتاب 92 صفحه‌اي «[با راكت در فضاي بين سيارات]» شد [1]. اين كتاب كه برگرفته از همان رساله دكتراي او بود باعث شهرت وي شد. اگرچه رساله وي در خصوص موارد فني كمتر بحث كرده بود، ولي به واسطه تدريس او در مراكز مربوط (به خصوص در آلمان) به امور فضايي، كتابش به كمك همين مراكز انتشار يافت. تئوري‌هاي ارائه شده در كتاب اوبرت بسيار ارزشمند بودند. اين كتاب به واسطه تئوري‌هايش در سراسر مراكز موشكي آلمان مورد توجه قرار گرفت و اين امر باعث شد تا كتاب او به چندين زبان ديگر نيز ترجمه شده و پس از مدتي مطالب آن به طور عملي در وسايل پرنده فضايي به كار گرفته شوند.

    امتداد اين كتاب و ساير فعاليت‌هاي هرمان اوبرت در زمينه موشك، در سال 1929 به چاپ كتابي 429 صفحه‌اي با عنوان «[مقدماتي براي انجام سفر فضايي]» منتج شد كه يكي از موفقيت‌هاي بين‌المللي او به‌ حساب مي‌آمد و از اهميت علمي فوق‌العاده‌اي برخوردار بود. اوبرت كه چند سال قبل از انتشار اين كتاب (سال 1925)، با [كنستانتين تسيلكوفسكي] و ايده‌ها و تئوري‌هايش آشنا شده بود، از دانش و تجربه او نيز در تدوين اين كتاب جديد استفاده كرد. در اين كتاب، تئوري رياضي مربوط به علوم موشكي به‌خصوص در زمينه‌هاي علوم الكترونيك و پيشرانش راكتي تشريح شده بود. اين كتاب امكان طراحي و ساخت يك راكت را فراهم مي‌آورد و همچنين توان بالقوه انسان براي دستيابي به ايستگاه‌هاي فضايي و سفر به كرات ديگر را مورد بررسي قرار مي‌داد. كتاب جديد اوبرت از طرف [اسنالت]، پيشكسوت در علوم راكتي فرانسه، «[كتاب مقدس فضانوردي علمي]» خوانده شد و مورد تشويق مالي ده هزار فرانكي قرارگرفت كه اوبرت از اين پول براي توسعه فعاليت‌ها و تحقيقاتش استفاده كرد [4].

    [فريتز لانگ]، سازنده فيلم‌هاي صامت پس از مطالعه كتاب اوبرت تصميم گرفت فيلمي داستاني در مورد سفر فضايي بسازد و سرانجام فيلم «[دختري در فضا]» را در سال 1929 به روي پرده سينما برد. اين فيلم اولين محصول تاريخ سينما بود كه تصاويري مجازي از محيط فضا را به تصوير مي‌كشيد. سازنده فيلم مذكور از آنجايي كه مي‌خواست محصولش از نظر فني و علمي بي‌نقص باشد، تصميم به دعوت از اوبرت به عنوان مشاور علمي در فيلم خود گرفت. در سناريوي انتخاب شده، اوبرت و لانگ به كمك يكديگر موفق به ساخت يك ماكت فضاپيما شدند كه خيلي واقعي به نظر مي‌آمد. در جريان تهيه اين فيلم چشم چپ اوبرت ضربه ديد كه براي او بسيار ناراحت‌كننده بود اما خللي در راه تحقيقات و علاقه‌مندي‌اش ايجاد نكرد [1].






    همان‌گونه كه ذكر شد، اوبرت در مركز موشكي انجمن پرواز فضايي آلمان با ورنر فون‌براون همكار بود. كسي كه خود در آينده از پيشگامان، محققان و مهندسان بزرگ موشكي جهان براي دولت آلمان نازي و سپس ايالات متحده شد.

    اوبرت و فون‌براون با همديگر مشغول تحقيق بر روي موشك شدند كه اين فعاليت به طراحي و ساخت موشك «[وي2]» آلمان در اواخر جنگ جهاني دوم منتج شد. اوبرت در سال 1929 با موفقيت يك راكت پيشران مايع آزمايشي ساخت كه «[كگلدوس]» نام گرفت [4].

    در سال 1938 خانواده وي از روماني به آلمان عزيمت نمودند و سرانجام در منطقه [پينيموند] مستقر شدند. اوبرت در آنجا به كمك همكارش، فون‌براون، مشغول ساخت اولين راكت عملياتي جهان براي آلمان نازي شد. در سال 1941، او و فون‌براون رسما پروژه وي2 را آغاز كردند كه البته اوبرت در اين پروژه هرگز جايگاه رسمي مناسبي پيدا نكرد.

    اوبرت همچنين در مركزي به نام [واساگ] بر روي راكت‌هاي پيشران جامد دفاع هوايي كار مي‌كرد. او در زمان آلمان نازي به دريافت نشان نيز مفتخر شد.

    او در اواخر جنگ خانواده خود را به [فيوچ] در نزديكي نورنبرگ منتقل كرد. در پايان جنگ جهاني دوم، اوبرت به همراه ساير دانشمندان و مهندسان موشكي آلماني به اسارت نيروهاي آمريكايي درآمد و مورد بازجويي قرار گرفت، اما سرانجام آزاد شد و در آلمان غربي سكونت گزيد. او چهار فرزند داشت كه يك پسرش در جنگ جهاني دوم كشته شد و يك دخترش نيز در اثر انفجار يك كپسول اكسيژن مايع در محل كار او جان خود را از دست داد [1].

    اوبرت در سال 1948 (54 سالگي) به عنوان مشاور مستقل و نويسنده در سوئيس مشغول به كار شد. در سال 1950 همان فعاليتي كه در واساگ براي آلمان نازي انجام مي‌داد را اين‌‌بار در خدمت نيروي دريايي ايتاليا كامل كرد [5]. در همين ايام، نظراتي را در مورد اشياي پرنده ناشناس ارائه نمود. او از طرفداران نظريه سفر موجودات فضايي به زمين بود. وي در سال 1953 به فيوچ بازگشت و در آنجا كتاب جديد خود تحت عنوان «[انسان در فضا]» را كه در آن ايده‌هايي را براي تلسكوپ‌هاي بازتابي فضايي، ايستگاه‌هاي فضايي، فضاپيماي الكتريكي و لباس‌هاي فضايي ارائه مي‌داد، منتشر ساخت [3].

    در سال 1955، فون‌براون، رئيس پروژه موشك‌هاي بالستيك ايالات متحده، از او براي همكاري دعوت نمود. وي دعوت فون‌براون را پذيرفت و تا سال 1958، با او بر روي موشك‌هاي بالستيك كار كرد [4]. سپس اوبرت مجددا به شهر فيوچ آلمان بازگشت و ايده‌هايش را در مورد ساخت يك كاوشگر كره ماه و برخي مطالب و موضوعات هوافضايي ديگر تحت عنوان كتاب «[توسعه فناوري فضايي در دهه آينده]» به رشته تحرير در آورد [1]. در سال 1960 به عنوان مشاور فني در جهت توسعه و تكميل موشك [پرتابگر اطلس] در ايالات متحده استخدام شد. وي در سال 1962 و در سن 68 سالگي بازنشسته شد. اوبرت از آنجايي كه يكي از پيشگامان عصر فضا بود، در ژوئيه 1969 جهت مشاهده پرتاب موشك حامل ساترن-5 كه فضاپيماي آپولو-11 را به سمت ماه پرتاب مي‌كرد، به ايالات متحده دعوت شد.


    19_5.jpg

    تصوير 4- فون‌بران، هرمان اوبرت را در مراسم تقدير از وي همراهي مي‌كند (19 اكتبر سال 1961).


    اوبرت در سال 1973 و با بالا گرفتن بحران نفتي در جهان، به توليد انرژي از طريق باد علاقه‌مند شد كه در اين خصوص اقدام به طراحي ايستگاه‌هاي توليد برق به كمك باد نمود [1]. يكي از موارد جالب ديگر در دوره بازنشستگي اوبرت، وارد شدن او به حوزه مسائل گوناگون فلسفي بود. به عنوان مثال، او در خصوص پروژه‌هاي آينده براي بشريت، ضرورت پرسيدن سوال، آمادگي انسان براي درك مسائل آينده و اينكه خداوند يك ايده را در انسان خلق نمي‌كند، مگر آنكه بشر تعليم و تربيت يافته باشد و مسايلي از اين قبيل به بحث و تحليل پرداخت. مهم‌ترين كتاب اين دوران از زندگي او [مباني براي حاكمان آينده] نام داشت [5]. او در اين كتاب با جمع‌بندي همه نظراتش سعي كرد تا نشان دهد كه بروز اشتباهات ممكن است به سقوط حكومت‌هاي دموكراتيك بيانجامد و بر آموزش سياسي درست و بي‌غرض رأي‌دهندگان تاكيد كرد [2].

    دوران پاياني زندگي و جمع‌بندي

    اوبرت سرانجام در 29 دسامبر 1989، در سن 95 سالگي، در بيمارستاني در نورنبرگ آلمان درگذشت [1]. اين دانشمند بزرگ در حالي از دنيا رفت كه كمك عظيمي به علوم موشكي، پرواز فضاپيماها و كشفيات فضايي در قرن بيستم نمود. هرمان اوبرت رومانيايي، كنستانتين تسيلكوفسكي روسي و [رابرت گودارد] آمريكايي را در واقع مي‌توان پيشكسوتان و پايه‌گذاران كشفيات علوم موشكي و فضانوردي به حساب آورد. جالب توجه است كه اگرچه اين سه نفر به بخشي از نتايج علوم موشكي و موارد مربوط به جاذبه زمين دست يافتند، اما بخش بزرگي از اين امور را فقط با اتكا بر كارهاي علمي مستقل خود به ثمر رساندند.

    ارزش تحقيقات اوبرت براي هميشه جاودان خواهد ماند. در حال حاضر، موزه‌اي به نام او در فيوچ آلمان، در نزديكي نورنبرگ، تاسيس شده و كليه آثار، عقايد و كارهاي علمي وي در آنجا به نمايش عموم گذاشته شده است. انجمني نيز به نام او بنيان نهاده شده است كه تعداد زيادي از دانشمندان، محققان و ستاره‌شناسان دنيا عضو آن هستند. دهانه‌اي در كره ماه نيز به نام اوبرت نامگذاري شد [3]. او معتقد بود انسان بايد در سراسر زندگي داراي هدف باشد و هدفمند زندگي كند.
     
    بالا