در این میان اما وقتی که مادر تصمیم می گیرد با طراحی نقشه ای از دست رباینده خود فرار کند، دنیا و ذهن جک به هم می ریزد. بدین ترتیب جک وارد دنیایی پر از ماشین، درخت، ساختمان و سگ هایی می شود که تا آن زمان هیچ تصوری از آن ها نداشته و حتی از وجود آن ها بی خبر بوده است. لحظات زیبایی از تجربه های جدید جک در این دنیای بزرگ و متنوع وجود دارد. این لحظات زیبا را می توان در نگاه او هنگام دیدن آسمان پهناور برای اولین بار دید که یک اظهار شگفتی واقعی است. صدای ناشی از شعفی که جک با دیدن یک توله سگ تولید می کند ناشی از شادی واقعی استن. حتی در اتاق نیز تماشای کیک درست کردن جک و صبح بخیر گفتن به دستشویی بسیار جذاب و دوست داشتنی است.
اما در لایه زیر این صحنه های شاد، تاریکی بسیاری نهفته است. در اتاق، جوی هر شب مورد تجـ*ـاوز قرار می گیرد و در دنیای واقعی او سعی دارد با ترومای ناشی از اتفاقات دردناکی که در این اتاق در مدت ۷ سال گذشته برای او رخ داده کنار بیاید. او در خشم و افسردگی غرق می شود و در نهایت دست به خودکشی می زند که جک کوچولو را در وحشت فرو می برد. بعد از ۷ سال اسارت انطباق با دنیای واقعی برای جوی و پسربچه اش بسیار دشوار است و در نهایت وقتی که این دو برای بار آخر با وحشت موجود در اتاق روبرو می شوند، تماشاگر توان تماشای این تجربه دردناک را ندارد.
اما در لایه زیر این صحنه های شاد، تاریکی بسیاری نهفته است. در اتاق، جوی هر شب مورد تجـ*ـاوز قرار می گیرد و در دنیای واقعی او سعی دارد با ترومای ناشی از اتفاقات دردناکی که در این اتاق در مدت ۷ سال گذشته برای او رخ داده کنار بیاید. او در خشم و افسردگی غرق می شود و در نهایت دست به خودکشی می زند که جک کوچولو را در وحشت فرو می برد. بعد از ۷ سال اسارت انطباق با دنیای واقعی برای جوی و پسربچه اش بسیار دشوار است و در نهایت وقتی که این دو برای بار آخر با وحشت موجود در اتاق روبرو می شوند، تماشاگر توان تماشای این تجربه دردناک را ندارد.