▪◾پیدا کردن رمان های بی نام◾▪

فاطمه۵۷۳۱

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2021/04/05
ارسالی ها
1
امتیاز واکنش
4
امتیاز
1
سلام من دنبال رمانی با این خلاصه هستم دختر پرستار مهد بوده و ازش میخوان که بهار توی خونه از بچه نگهداری کنه چون یه مدت میخوان به سفری برن وقتی میره اونجا پسر بچه پیش پدر بزرگ و مادر بزرگشه و طبقه بالاهم دایی و زندایشش هستن زندایی پسر بچه بیماری قلبی داره و حالش بده داییش هم دکتر قلبه خانم داییه را مجبور میکنه با بهار ازدواج کنه بهار بعد حامله میشه و زن دکتره میمیره و طی اتفاقاتی میره و کسی نمیدونه که حامله بود و بعد چند سال برمیگرده
 
  • پیشنهادات
  • ACTOR

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/02/25
    ارسالی ها
    59
    امتیاز واکنش
    188
    امتیاز
    156
    سلام
    دنبال رمانی هستم که دو جلد داشت
    جلد اولش
    داستان درباره دختری بود که نامزدش میمیره هیچکس نداشته پدر و مادر پسره بهش میگن تو نحسی تز خونه میاد بیرون و میره پیش دوستش و مادرش زندگی میکنه و یه شب برای کار میره خونه یه آدم معروف تو شهرشون اونجا بازیگرای معروف تو اون مهمونی بودن حال بازیگر ما که مـسـ*ـت بود خراب میشه ازش میخوان که پسر رو ببره هتل که توسط بازیگر معروف بهش تجـ*ـاوز میشه ولی بازیگر ما چیزی یادش نمیاد دختره پرستاری قبول میشه میاد تهران حامله بوده میره توی یه تولیدی بهش میگن حامله تی کار نمیدن دختره حالش بد میشه میبرنش دفتر حاج آقایی که تولیدی داشته دختره داستان زندگیش برای حاج آقا تعریف میکنه حاج آقا دختره میبره خونش و به عقد پسر مجروحش که فکر کنم زندگی نباتی داشته میکنه بعد چند وقت پسره حاج آقا میمیره بعد میخواستن از سر گذشت پسر حاج آقا فیلم بسازن که نقش بازیگر اصلی آقای بازیگر معروف که به دختره تجـ*ـاوز کرده داده بودن و در ضمن اینم یادم میاد که آقای بازیگر میره تو ساختمومی خونه میگیره که دختر داستان ما اونجا زندگی میکرده دختره بعد یه مدت از اون ساختمان میره با بچش یه روز که آقای بازیگر میاد میبینه رفتن میره خانه دختره میبینه یه دفتر جا مونده دفتر خاطرات دختره بوده بعد که دفتر میخونه دربهدر دنبال دختره میگرده
    اگه کسی میدونه ممنون میشم کمک کنه
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,354
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾

    ACTOR

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/02/25
    ارسالی ها
    59
    امتیاز واکنش
    188
    امتیاز
    156
    سلام دوستان
    من دنبال رمانی هستم دختر داستان با مادرش تو زیر زمین خونه داییش زندگی میکنه دیپلم میگیره میره سر کار اونجا کارش خوب بود بعد از یه مدتی منشی رییس شرکت میشه به طور اتفاقی فامیلی رییس و دختره شمس بوده دختره عاشق رییس میشه و شروع میکنه به طور ناشناس گل فرستادن برای ریس رییس قبلا قرار بوده با یکی از فامیلاش ازدواج کنه فکر میکنه اون گل براش میاره یه روز یه دختره کارت عروسیش برای منشی رییس میاره به منشی رییس میگه خانم شمس بعد فکر میکنه رییس شرکت با منشی بعد رییس به منشیش میگه بیا چند وقت نقش نامزدم بازی کن منشی قبول میکنه دختر یواشکی با هاش عقد یا صیغه میکنه بعد از چند وقت پسره میفهمه فرستنده گلها منشیش از اونجا به بعد رابـ ـطه اشون خراب میشه بعد خانواده دختره میفهمن دختره یواشکی عقد کرده مادر دختره دختر بر میداره میبره شمال پیش فامیلاش تا اینجای رمان یادم
    اگه کسی میدونه کمک کنه ممنون
     

    RBahar79

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/05/21
    ارسالی ها
    201
    امتیاز واکنش
    1,358
    امتیاز
    402
    سن
    23
    محل سکونت
    خونمون
    سلام
    نگـاه دانلـود بود که دختره عاشق یک پسری میشه به اسم سهیل و باهم رابـ ـطه دارن اما مادر پسره نمیذاره دختره از پسره باردار میشه و بچه رو بدنیا میاره و اگر اشتباه نکنم اهنگری میکنه اسم پسرشم میذاره سهیل بعد پسرش نارسایی قلبی داره و خود پدرش مجبور میشه که عملش کنه
     

    Charis

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/10/24
    ارسالی ها
    218
    امتیاز واکنش
    844
    امتیاز
    296

    Reyhan 74

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/10
    ارسالی ها
    4
    امتیاز واکنش
    12
    امتیاز
    26
    سن
    28
    سلام وقتتون بخیر
    ببخشید من دنبال یه رمانی میگردم که فقط این جزئیاتش یادم هست :
    در مورد دختر و پسری هست که پزشک هستن و پسر تازه از خارج برگشته و تو بیمارستان محل کار دختره کار میکنه و اولین دیدارشون فکر کنم تو هواپیما بود وقتی میخواستن برن ماموریت و دختره میبینه پسره داره کتابی که نویسندش خود دختره البته با اسم مستعار هست رو میخونه
     

    Nznprh1324

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/01/13
    ارسالی ها
    4
    امتیاز واکنش
    22
    امتیاز
    41
    سن
    25
    سلام یه رمانی هست که دختره پلیسه و شوخ طبعه و توی کیش یه پسره رو میبینه میفهمه قاچاقچی مواده که خلافکار داستان میدزدتش و خونشون بمب میزاره و خانواده دختره میمیرن..دختره عاشق پسره میشه و بعد اینکه میفهمه خانوادش مردن پس ه رو میکشه و بهپعد خودکشی میکنه
     

    ACTOR

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/02/25
    ارسالی ها
    59
    امتیاز واکنش
    188
    امتیاز
    156
    سلام دوستان
    دنبال رمانی هستم که پسر داستان کور میشه یه روز تو خیابان داشته راه میرفته چند تا نفر اذیتش میکنن یه دختر میاد کمکش خودش خواهر پسره جا میزنه پسره رو میرسونه دم خونه شون پسر عاشقش میشه یه روز خدمتکارشون نمیاد بجاش دختره خدمت کاره میاد پسره بوش حس میکنه پدر پسره دکتر بوده هر چقدر بهش میگفته عمل کن نمیکرده پدر پسر میفهمه که پسرش عاشق دختره است فکر کنم بابای دختر باید عمل میشده ولی پول نداشتن میره پیش دکتره اونم شرط میذاره که با پسر من عروسی کن دختره مجبور میشه باهاش ازدواج کنه در صورتی که دختره رییس شرکتشون دوست داشته بعد چند وقت دختره حامله میشه بعد یه سری ماجرا پیش میاد دختره بچش میزاره و از پسره طلاق میگیره با رییس شرکتشون میره ازدواج میکنه میرن خارج اونجا شوهرش همه سرمایه اش از دست میده و تو یه تصادف کور میشه تا همینجاش یادم اگه کسی اسمش میدونه ممنون میشم کمک کنه
     
    بالا