آتش حسادت را در فرزندانتان خاموش کنید
حسادت از جمله هیجانات درونی است که در نتیجه زندگی اجتماعی به وجود می آید و اگر به خوبی هدایت نشود
ممکن است تاثیرات منفی در زندگی داشته باشد چرا که شخص حسود هم به خود لطمه می زند هم به دیگران.
ریشه حسادت بزرگسالان را باید در دوران کودکی آنها جست وجو کرد. در واقع محیط و خانواده تشدیدکننده حس حسادت هستند و اطرافیان با رفتارهای نادرست خود این حس را در کودک تقویت می کنند.
حس حسادت در کودکان بین سنین ۲ تا ۵ سالگی شدید است و این میزان در دختران دو برابر پسرهاست.
کودکانی که با یکدیگر یکسال و نیم تا سه سال و نیم تفاوت سنی دارند نسبت به هم بیشتر حسادت می کنند و طبق تحقیقاتی که در سال ۱۹۸۷ در آمریکا انجام شد نشان داد
کودکانی که مدتی تنها فرزند اول خانواده بودند یا به عبارتی تک فرزند بودند بیشتر از دیگر فرزندان حسادت می کنند و کودکان باهوش تر نیز بیش از سایر کودکان حسادت می ورزند.
در مدرسه نیز کودکانی که در ورزش و یا موقعیت های اجتماعی موفقیت هایی را کسب کرده اند در معرض حسادت دیگر کودکان هستند.
شایع ترین عاملی که باعث ایجاد حسادت در کودکان می شود تولد یک نوزاد جدید است. تولد فرزند دوم در خانواده برای کودک اول به عنوان یک فاجعه قلمداد می شود و زندگیش را دستخوش تغییرات شگرفی می کند چرا که احساس می کند از طرف کسانی که قبلاً او را دوست داشته اند طرد شده است.
کودکان حسادت خود را نسبت به این موضوع به صورت های مختلفی بروز می دهند، برخی به صورت آشکارا صدمه می زنند، برای مثال نوزاد جدید را کتک زده یا هل می دهند و برخی به علت ترسی که از والدین دارند به طور مستقیم صدمه نمی زنند
بلکه در خیال خود به او آسیب می رسانند و بعضی دیگر از کودکان در خانه شروع به آزار و اذیت دیگران می کنند و دچار کابوس های شبانه، ناخن جویدن و شب ادراری می شوند.
برای مقابله با این امر نیاز است که ابتدا ذهن کودک را نسبت به تولد یک نوزاد جدید آماده کرد به گونه ای که کودک احساس کند خواهر یا برادری که تازه متولد شده است به منزله نوعی ثروت است و باید به داشتن او افتخار کرد. ثانیاً با کودک خود ساده و رک صحبت کنید مثلاً به او بگویید:
«نوزاد جدید چون نمی تواند خودش غذا بخورد باید به او غذا داد و باعث می شود که تمام توجه ها به او معطوف گردد پس هرگاه ناراحت شدی، بگو.»
ثالثاً هرگاه کودک را در موقع صدمه زدن به نوزاد دیدید، فوراً او را از این کار بازدارید و راجع به انگیزه او از این کار صحبت کنید مثلاً به او بگویید:
«فکر نمی کنی که نمی گذارد تو را دوست داشته باشم، همه وقتم را گرفته؟ هر موقع از دستش عصبانی بودی بیا، به من بگو.»
حسادت از جمله هیجانات درونی است که در نتیجه زندگی اجتماعی به وجود می آید و اگر به خوبی هدایت نشود
ممکن است تاثیرات منفی در زندگی داشته باشد چرا که شخص حسود هم به خود لطمه می زند هم به دیگران.
ریشه حسادت بزرگسالان را باید در دوران کودکی آنها جست وجو کرد. در واقع محیط و خانواده تشدیدکننده حس حسادت هستند و اطرافیان با رفتارهای نادرست خود این حس را در کودک تقویت می کنند.
حس حسادت در کودکان بین سنین ۲ تا ۵ سالگی شدید است و این میزان در دختران دو برابر پسرهاست.
کودکانی که با یکدیگر یکسال و نیم تا سه سال و نیم تفاوت سنی دارند نسبت به هم بیشتر حسادت می کنند و طبق تحقیقاتی که در سال ۱۹۸۷ در آمریکا انجام شد نشان داد
کودکانی که مدتی تنها فرزند اول خانواده بودند یا به عبارتی تک فرزند بودند بیشتر از دیگر فرزندان حسادت می کنند و کودکان باهوش تر نیز بیش از سایر کودکان حسادت می ورزند.
در مدرسه نیز کودکانی که در ورزش و یا موقعیت های اجتماعی موفقیت هایی را کسب کرده اند در معرض حسادت دیگر کودکان هستند.
شایع ترین عاملی که باعث ایجاد حسادت در کودکان می شود تولد یک نوزاد جدید است. تولد فرزند دوم در خانواده برای کودک اول به عنوان یک فاجعه قلمداد می شود و زندگیش را دستخوش تغییرات شگرفی می کند چرا که احساس می کند از طرف کسانی که قبلاً او را دوست داشته اند طرد شده است.
کودکان حسادت خود را نسبت به این موضوع به صورت های مختلفی بروز می دهند، برخی به صورت آشکارا صدمه می زنند، برای مثال نوزاد جدید را کتک زده یا هل می دهند و برخی به علت ترسی که از والدین دارند به طور مستقیم صدمه نمی زنند
بلکه در خیال خود به او آسیب می رسانند و بعضی دیگر از کودکان در خانه شروع به آزار و اذیت دیگران می کنند و دچار کابوس های شبانه، ناخن جویدن و شب ادراری می شوند.
برای مقابله با این امر نیاز است که ابتدا ذهن کودک را نسبت به تولد یک نوزاد جدید آماده کرد به گونه ای که کودک احساس کند خواهر یا برادری که تازه متولد شده است به منزله نوعی ثروت است و باید به داشتن او افتخار کرد. ثانیاً با کودک خود ساده و رک صحبت کنید مثلاً به او بگویید:
«نوزاد جدید چون نمی تواند خودش غذا بخورد باید به او غذا داد و باعث می شود که تمام توجه ها به او معطوف گردد پس هرگاه ناراحت شدی، بگو.»
ثالثاً هرگاه کودک را در موقع صدمه زدن به نوزاد دیدید، فوراً او را از این کار بازدارید و راجع به انگیزه او از این کار صحبت کنید مثلاً به او بگویید:
«فکر نمی کنی که نمی گذارد تو را دوست داشته باشم، همه وقتم را گرفته؟ هر موقع از دستش عصبانی بودی بیا، به من بگو.»