آرامش و نحوه مواجهه افراد با مسائل و مشکلات

یوتاب درخشنده

کاربر اخراجی
عضویت
2016/06/15
ارسالی ها
1,259
امتیاز واکنش
2,478
امتیاز
0
سن
24
- اجتنابي
2- درگيري
3- تسليم
4- حل
5- سازگاري يا تركيبي

يه مقدمه مهم:
آدم يه روزي آفريده شد. و در بهشت هم جايگاه داشت.
بهشت هم هيچكدام مسائل و مشكلات زندگي دنيايي را نداشت. همش عشق و حال و صفا سيتي.
نه! يه كم صبر كنيد. فقط يك نهي وجود داشت( كه گندم را بي خيالش شو. نخور) و يك شيطان با يك وسوسه وجود داشت.(كه بابا گندمو بخور، حالشو ببر)

حالا نمي خوام غيبت بابا آدمو بكنم. خودتون بهتر مي دونيد كه روضه رضوان را به دو گندم بفروخت.
و بعد هم هبوط كرد روي زمين (انداختنش رو زمين)

1280420337_28_a77f80ad1f.JPG



آری اینجا نقطه صفر و مقدمه بود تا برسیم به :
...



Please, ورود or عضویت to view URLs content!



نحوه مواجهه افراد با مسائل و مشکلات زندگي

1- اجتنابي
2- درگيري
3- تسليم
4- حل
5- سازگاري يا تركيبي

يه مقدمه مهم:
آدم يه روزي آفريده شد. و در بهشت هم جايگاه داشت.
بهشت هم هيچكدام مسائل و مشكلات زندگي دنيايي را نداشت. همش عشق و حال و صفا سيتي.
نه! يه كم صبر كنيد. فقط يك نهي وجود داشت( كه گندم را بي خيالش شو. نخور) و يك شيطان با يك وسوسه وجود داشت.(كه بابا گندمو بخور، حالشو ببر)

حالا نمي خوام غيبت بابا آدمو بكنم. خودتون بهتر مي دونيد كه روضه رضوان را به دو گندم بفروخت.
و بعد هم هبوط كرد روي زمين (انداختنش رو زمين)





آری اینجا نقطه صفر و مقدمه بود تا برسیم به :

يكم :
بعضي از اين برو بچ حضرت آدم، هنوزم فكر مي كنند توي بهشتند. لذا همش منتظر زندگي بي دغدغه هستند. وقتي يه مشكلي پيش روشون مي بينند، كلي تعجب مي كنند. و مرتب تكرار مي كنند چرا من؟؟؟
آخه اونا هنوز هم توي خواب و خيال حور و لب جوي و ... هستند.

اگرچه هر روز از جلوي بيمارستان، قبرستان، مكانيكي، صافكاري، آپاراتي، كلانتري ، دادگاه و ... عبور مي كنه. اما در خيال مباركش اصلا توجه نمي كنه كه اينها براي همين آدم ساخته شده، نه براي حورالعين و فرشتگان (يا با يه درجه تخفيف خيال مي كنه اين موارد، براي همه آدماي ديگه غير از اين شخص)
لذا فكر نمي كنه كه اصلا به اينجور جاها كار داره !!!!!!!! و اگر حرفي در اين مورد بزني بلند مي گويد : زبونت رو دندون بگير، خدا نكنه و از اين حرفا......
وقتي پايش مي شكنه، سر و صدا و جزع و فزعش شروع ميشه. و از بيمارستان خوشش نمي آد!!!!
وقتي عزيزش چوب خط عمرش تموم شد، نمي خواهد باور كنه كه بايد او را به قبرستان ببره!!!!
وقتي ماشينش خراب شد، اعصابش خرد مي شه!!!!
وقتي پنجر شد به بد شانسي ربط مي ده!!!
اگر حادثه اي و دزدي به او زد، باور نمي كنه كه سروكارش به پليس و دادگاه افتاده !!!!


خلاصه راحتتون کنم:
بند یک یعنی اینکه :

خیلی از ما با همان انتظارات بهشتی رو زمین رفت و آمد می کنیم
نمی گوئیم، ولی انتظاراتمان و ته دلمان گواهی میده که ما می خواهیم بهشت را روی زمین تجربه کنیم.
نقصها و مشکلات ، دردسرها و گرفتاری ها، بی احترامی ها ، درگیری ها، ضعفها، فشارها ، رنج ها ، سختی ها و هزاران مسئله را روی زمین بر نمی تابیم.
آن وقت هست که تکه کلاممان در مورد رنجها و مشکلاتمان این میشه که:
آخه چرا؟!
چرا من؟!
این چه وضعیه؟!
باور نمی کنم؟!
اصلا درست نیست؟!
نباید باشه؟!
و ....




بخش دوم:

نحوه واكنش گروه يك به مسائل و مشكلات زندگي:
كسي كه اين چنين هست:
هنوز ماهيت اين دنيا را درك نكرده!!!
هنوز هم در روياهايش دنبال مدينه فاضله هست؟
هنوز هم مرتب مي گويد نبايد اينجور بشه، بايد اينطور بشه و ....!!
كسي كه هنور در احساسات لطيف و ظريفش زنداني هست!!!
كسي كه با كمالگرايي افراطي اش هنوز ، واقعيات مشكلات اين جهان را نپذيرفته!!!

شما تصور مي كنيد كسي كه مبنا، اساس و ساز و كار اين جهان را نپذيرفته و متحير در آن است، چه روشي را براي مواجهه با مشكلاتش در پيش مي گيرد؟!
1- اجتنابي
2- درگيري
3- تسليم
4- حل مسائل
5- سازگاري يا تركيبي
...
معمولا اين افراد يكي از 3 گزينه اول را انتخاب مي كنند.( 1- اجتنابي 2- درگيري 3- تسليم)

اجتناب مي كنند :
يعني يا از مشكلات فرار مي كنند، دوري مي كنند و سعي دارند ، روشون رو به طرف ديگري بكنند. مشكلات را انكار كنند. مسائل زندگي را نبينند.
1280565063_28_a517f19ab7.jpg



درگير مي شوند:
يعني اساسا مشكل و مسائل زندگي را چون به رسميت نمي شناسند سعي در داد و بيداد كردن، پرخاشگري، عصبانيت، ناسزا گفتند، مسخره كردن، ريشخند كردن، تهديد كردن، ستيزه گري مي كنند.
اگر ماشينشون در سفر پنچر شود شروع به ناسزا گفتن به چرخ ماشين و ميخ و كسي كه ميخ را در جاده انداخته مي كنند. بعد شروع به فحاشي به سازنده چرخ مي كنند كه اينقدر ضعيف هست. بعد دري وري به شانش بد خود مي دهند. شايد هم ناراحتي اشان را سر زن و بچه اشان خالي كنند.
اگر تصادفي كنند. ممكن است بيايند پايين و يك مشت حواله چشم طرف مقابل بكنند. يا دشنام بدهند. يا...
1280565210_28_c1d6325116.png





تسليم مي شوند:
اين افراد مي سوزند و مي سازند. (اي كاش مي سوختند و مي ساختند،‌ آنها مي سوزند و تحمل مي كنند). اگر كسي حقشان را بخورد نظاره گرند. براي مشكلات و مسائل زندگي فعال و اكتيو نيستند. هميشه منتظرند ببينند بعد چي مي شه!! حال تغيير ندارند.
اگر بسوزند به كسي كه اطرافش داد و بيداد مي كنه، مي گويند تا دهانت بازه، بگو كه من دارم مي سوزم!!!
كمتر از فكر و بازوي خود بطور درستي بهره مي گيرد. اين افراد سازگار نيستند، سازشكارند. يعني مشكلات و مسائل را درون خود مي ريزند و مي سوزند و دم بر نمي آورند.
چون از درون مي سوزند كمتر كسي ، سوزش آنها را مي بيند.
در واقع از درون طالب شرايط نيستند، خواستگار تغييرند، اما درماندگي دارند. مانند فردي بي دست و پايند كه گرفتار سيل شده است.
نه حركتي مي كنند، نه فريادي سر مي دهند. اما تمام وجودشان اضطراب و ترس هست.

1280565423_28_8ba244ebad.jpg



خلاصه اينكه:
كسي كه ماهيت مشكل دار جهان آفرينش را درك نكرده است. و اساسا نمي داند زندگي يعني روش مواجهه صحيح با مسائل و مشكلات دنيا. به جاي حل يا سازگاري و بهره گيري از قدرت فكر و روان براي حل مسائل و پيمودن مسير، يكي از روشهاي ذيل را به صورت ناصحيح و اختصاصي به كار مي گيرد، كه از قضا بر مسائل و مشكلاتش افزوده شده و بيشتر در باتلاق فرو مي رود يعني:
1- اجتنابي
2- درگيري
3- تسليم
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
0
بازدیدها
122
پاسخ ها
2
بازدیدها
120
بالا