آیا انسان واقعا پا روی ماه گذاشته است؟
این سوال و یک عالمه شک و تردید موضوعی است که نمیتواند بیپاسخ بماند، گفته میشود در ۲۱ جولای ۱۹۶۹ ساعت ۲:۵۶ بامداد صبح به وقت گرینویچ پای چپ یک فضانورد آمریکایی به نام نیل آرمسترانگ برای اولین بار در تاریخ بشریت سطح جسم سماوی دیگری غیراز زمین را لمس کرده است.
زمانی که به ادعای رسانهها بالغ بر ۶۰۰ میلیون نفر در سراسر دنیا به طور مستقیم قدم گذاشتن نیل آرمسترانگ را بر سطح ماه تماشا میکردند، عده ای نیز چشمهایشان را تنگ کرده و با بدبینی به آنچه پخش میشد به چشم یک نمایش تلویزیونی محصول هالیوود نگاه میکردند. آنها از خود میپرسیدند که چطور امکان دارد کشوری که تا همین هشت سال پیش به سختی میتوانست یک شامپانزده به فضا بفرستد امروز دو مرد بالغ را با آنهمه تجهیزات در حالی بر سطح ماه فرود آورده که یک فضانورد دیگر در مدار این قمر انتظار آنها را می کشد؟ پرسش مهم دیگر در این باره این بود که چه کسی و چگونه میتواند انجام این سفر فضایی را تأیید نماید؟ اما شاید مهمترین سوال آنها این بود که همه آن ۲۵ میلیارد دلار بودجه پروژه آپولوها چگونه و برای چه چیزی خرج شده است؟
۱. سطح فناوری فضایی کشور آمریکا
مدعیان طرح توطئه آپولو معتقدند که با توجه به برتری مطلق و تجربه فراوان شورویها در انجام مأموریتهای فضایی سرنشیندار و یا حتی رباتیک و با عنایت به اینکه در سال ۱۹۶۱ که جان اف کندی پرزیدنت وقت ایالات متحده آمریکا طرح بلندپروازانه خود را برای ارسال و بازگرداندن فضانورد به سطح ماه مطرح کرد این کشور حتی نمیتوانست یک میمون را در مدار زمین قرار دهد، چگونه میتوان باور کرد که در عرض ۸ سال ۳ فضانورد به مدار ماه فرستاده شوند و دو نفر از آنها در مأموریتی که بیشتر شبیه فیلمهای علمی تخیلی است بر سطح یگانه قمر زمین فرود آیند در حالی که رقیب برتر آمریکا ناتوان به قدرتنمایی آنها مینگریسته است. البته این ایراد بدون پاسخ نمانده است.
طرفداران واقعی بودن پروژه آپولو می گویند که دولت و کنگره آمریکا با تصویب بودجه افسانهای ناسا و حمایت بی قید و شرط از این سازمان موجبات حرکت و جنبشی عظیم را در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی و عملیاتی این کشور فراهم آورند. گفته میشود که در اوج فعالیتهای این پروژه حدود ۴۰۰ هزار نفر در سراسر آمریکا برای ناسا کار میکردهاند.
پول فراوان، شور عمومی، آرزوی ملی و هدف مشخص و تقدیس شده باعث شد که ناسا راه عقب مانده را به سرعت جبران و از رقیب فضایی خود سبقت گیرد. گلوگاه اصلی سفر به ماه در آن زمان طراحی و ساخت موشک توانمند فضایی بود که قادر به حمل صدها تن محموله به مدار پارکینگ زمین باشد. آمریکاییها با توجه به در اختیار داشتن دانشمندان راکتی برجسته آلمان نازی همچون فون براون با تلاش فراوان و صرف میلیاردها دلار پول این مانع را از سر راه خود برداشتند. کاری که شورویها در طراحی و ساخت موشک N-1 از پس آن بر نیامدند.
۲. کمربند تشعشعی ون آلن و امواج الکترومغناطیس
فضانوردان آپولو که مجبور به ترک زمین بودند باید از کمربندهای تشعشعی ون آلن جاییکه ذرات باردار بسیار پرانرژی منتظر ملاقات آنها بودند میگذشتند. این کمربند که از دو لایه درونی و بیرونی تشکیل شده است حاوی الکترونها و پروتونهای بسیار پرانرژیی است که در میدان مغناطیسی زمین به دام افتادهاند. گذر از میان این کمربندها مانند بودن در معرض تشعشعات رادیواکتیو خطرناک و مرگبار یک نیروگاه هستهای آسیب دیده مانند چرنوبیل خواهد بود. مدعیان دروغین بودن سفر انسان به فضا میپرسند چگونه ۲۴ فضانورد مأموریتهای آپولو سالم و بدون آسیبدیدگی از این کمربند گذر کردهاند. از آن گذشته ما در زمین توسط میدان مغناطیسی سیارهامان از گزند امواج الکترومغناطیسی مضر، تابشهای کیهانی و بادهای خورشیدی محافظت میشویم. فضانوردان آپولو به چه طریقی از گزند این تابشها در امان میماندند. همچنین این ذرات پر انرژی و تابشهای کیهانی میتوانند مانع کارکرد صحیح تجهیزات الکترونیکی و عکاسی شوند. فضاپیماهای آپولو چگونه از گزند این آسیبها در امان مانده بودند.
در پاسخ به این ایراد گفته شده است که اولا فضانوردان به سرعت از محدوده کمربند ونآلن گذر میکردند به گونهای که میزان جذب ذرات باردار پرانرزی توسط فضانوردان هیچگاه از حد استانداردی که برای کارمندان نیروگاههای هستهای در نظر گرفته شده است فراتر نرفت. از این گذشته سرنشینان سفینه فضایی آپولو توسط بدنه آلومینیومی آن محافظت میشدند که بخش بزرگی از ذرات باردار پرانرژی را جذب میکرده است.
اندازهگیریهای انجام شده توسط تیم پزشکی ناسا نشان میدهد که میزان جذب ذرات و یا تشعشعات خطرناک توسط فضانوردان همیشه در مرز استاندارد باقی مانده بود. در مورد تجهیزات الکترونیکی و فیلمهای عکاسی نیز گفته شده است که این نخستین بار نبود که محمولهای فضایی به --
این سوال و یک عالمه شک و تردید موضوعی است که نمیتواند بیپاسخ بماند، گفته میشود در ۲۱ جولای ۱۹۶۹ ساعت ۲:۵۶ بامداد صبح به وقت گرینویچ پای چپ یک فضانورد آمریکایی به نام نیل آرمسترانگ برای اولین بار در تاریخ بشریت سطح جسم سماوی دیگری غیراز زمین را لمس کرده است.
زمانی که به ادعای رسانهها بالغ بر ۶۰۰ میلیون نفر در سراسر دنیا به طور مستقیم قدم گذاشتن نیل آرمسترانگ را بر سطح ماه تماشا میکردند، عده ای نیز چشمهایشان را تنگ کرده و با بدبینی به آنچه پخش میشد به چشم یک نمایش تلویزیونی محصول هالیوود نگاه میکردند. آنها از خود میپرسیدند که چطور امکان دارد کشوری که تا همین هشت سال پیش به سختی میتوانست یک شامپانزده به فضا بفرستد امروز دو مرد بالغ را با آنهمه تجهیزات در حالی بر سطح ماه فرود آورده که یک فضانورد دیگر در مدار این قمر انتظار آنها را می کشد؟ پرسش مهم دیگر در این باره این بود که چه کسی و چگونه میتواند انجام این سفر فضایی را تأیید نماید؟ اما شاید مهمترین سوال آنها این بود که همه آن ۲۵ میلیارد دلار بودجه پروژه آپولوها چگونه و برای چه چیزی خرج شده است؟
۱. سطح فناوری فضایی کشور آمریکا
مدعیان طرح توطئه آپولو معتقدند که با توجه به برتری مطلق و تجربه فراوان شورویها در انجام مأموریتهای فضایی سرنشیندار و یا حتی رباتیک و با عنایت به اینکه در سال ۱۹۶۱ که جان اف کندی پرزیدنت وقت ایالات متحده آمریکا طرح بلندپروازانه خود را برای ارسال و بازگرداندن فضانورد به سطح ماه مطرح کرد این کشور حتی نمیتوانست یک میمون را در مدار زمین قرار دهد، چگونه میتوان باور کرد که در عرض ۸ سال ۳ فضانورد به مدار ماه فرستاده شوند و دو نفر از آنها در مأموریتی که بیشتر شبیه فیلمهای علمی تخیلی است بر سطح یگانه قمر زمین فرود آیند در حالی که رقیب برتر آمریکا ناتوان به قدرتنمایی آنها مینگریسته است. البته این ایراد بدون پاسخ نمانده است.
طرفداران واقعی بودن پروژه آپولو می گویند که دولت و کنگره آمریکا با تصویب بودجه افسانهای ناسا و حمایت بی قید و شرط از این سازمان موجبات حرکت و جنبشی عظیم را در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی و عملیاتی این کشور فراهم آورند. گفته میشود که در اوج فعالیتهای این پروژه حدود ۴۰۰ هزار نفر در سراسر آمریکا برای ناسا کار میکردهاند.
پول فراوان، شور عمومی، آرزوی ملی و هدف مشخص و تقدیس شده باعث شد که ناسا راه عقب مانده را به سرعت جبران و از رقیب فضایی خود سبقت گیرد. گلوگاه اصلی سفر به ماه در آن زمان طراحی و ساخت موشک توانمند فضایی بود که قادر به حمل صدها تن محموله به مدار پارکینگ زمین باشد. آمریکاییها با توجه به در اختیار داشتن دانشمندان راکتی برجسته آلمان نازی همچون فون براون با تلاش فراوان و صرف میلیاردها دلار پول این مانع را از سر راه خود برداشتند. کاری که شورویها در طراحی و ساخت موشک N-1 از پس آن بر نیامدند.
۲. کمربند تشعشعی ون آلن و امواج الکترومغناطیس
فضانوردان آپولو که مجبور به ترک زمین بودند باید از کمربندهای تشعشعی ون آلن جاییکه ذرات باردار بسیار پرانرژی منتظر ملاقات آنها بودند میگذشتند. این کمربند که از دو لایه درونی و بیرونی تشکیل شده است حاوی الکترونها و پروتونهای بسیار پرانرژیی است که در میدان مغناطیسی زمین به دام افتادهاند. گذر از میان این کمربندها مانند بودن در معرض تشعشعات رادیواکتیو خطرناک و مرگبار یک نیروگاه هستهای آسیب دیده مانند چرنوبیل خواهد بود. مدعیان دروغین بودن سفر انسان به فضا میپرسند چگونه ۲۴ فضانورد مأموریتهای آپولو سالم و بدون آسیبدیدگی از این کمربند گذر کردهاند. از آن گذشته ما در زمین توسط میدان مغناطیسی سیارهامان از گزند امواج الکترومغناطیسی مضر، تابشهای کیهانی و بادهای خورشیدی محافظت میشویم. فضانوردان آپولو به چه طریقی از گزند این تابشها در امان میماندند. همچنین این ذرات پر انرژی و تابشهای کیهانی میتوانند مانع کارکرد صحیح تجهیزات الکترونیکی و عکاسی شوند. فضاپیماهای آپولو چگونه از گزند این آسیبها در امان مانده بودند.
در پاسخ به این ایراد گفته شده است که اولا فضانوردان به سرعت از محدوده کمربند ونآلن گذر میکردند به گونهای که میزان جذب ذرات باردار پرانرزی توسط فضانوردان هیچگاه از حد استانداردی که برای کارمندان نیروگاههای هستهای در نظر گرفته شده است فراتر نرفت. از این گذشته سرنشینان سفینه فضایی آپولو توسط بدنه آلومینیومی آن محافظت میشدند که بخش بزرگی از ذرات باردار پرانرژی را جذب میکرده است.
اندازهگیریهای انجام شده توسط تیم پزشکی ناسا نشان میدهد که میزان جذب ذرات و یا تشعشعات خطرناک توسط فضانوردان همیشه در مرز استاندارد باقی مانده بود. در مورد تجهیزات الکترونیکی و فیلمهای عکاسی نیز گفته شده است که این نخستین بار نبود که محمولهای فضایی به --