اختلال افسردگی اساسی

آدم برفی

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/11/28
ارسالی ها
4,013
امتیاز واکنش
9,544
امتیاز
746
اختلال افسردگی اساسی( MDD )

Major Depressive Disorder یا به اصطلاح ((افسردگی))،اختلالی روانی است که مشخصه اصلی آن،داشتن حالت پریشانی در وضعیت ها و موقعیت های مختلف به مدت حداقل دو هفته می باشد.[۱] افسردگی معمولا همراه با علائمی مثل عدم اعتماد بنفس،بی علاقگی نسبت به انجام فعالیت لـ*ـذت بخش ، بی حالی و احساس درد بدون دلیل می باشد.[۱] همچنین در مواردی ، فرد افسرده ممکن است معتقد به تفکراتی غلط باشد یاچیز هایی ببیند یا بشنود که دیگران قادر به احساس آنها نیستند.[۱] بر اساس رويكرد طب سنتي و نظريه اخلاط علائم غلبه خلط بلغم يا سودا ! با مطالعه اي تطبيقي بين منابع طب سنتي و كتب مرجعي چون DSM ، كاپلان و ... مشابهت هاي فراواني گزارش گرديده ، بلغم علائمي چون :سفيدي رنگ، نرمي و سردي پوست ، كندي حواس و زياد شدن خواب ، فراموشي و كند فهمي ، ضعف هضم و اروغ ، درد در ناحيه كمر و بين دو كتف- قلنج ، زياد شدن اب دهان ، حساسيت به صدا و تحريك پذيري ، پرخاشگري ، ميل كاذب به شيريني جات مصنوعي ترشحات پشت حلقPND, عدم تمركز و ... سودا : سياهي پوست اطراف چشم ها به خصوص زير چشم ، افكار منفي تكرار شونده ،خواب سبك و بيداري در عين بسته بودن چشم ها (لازم به ذكر است تشخيص ها بايد حتما توسط يك پزشك طب سنتي يا روانشناس باليني - سلامت يا روانپزشك اموزش ديده طب سنتي و مزاج شناسي صورت گيرد ) بعضی از بیماران،به نوعی افسردگی بازگشتی مبتلا هستند.به این معنا که فرد،دوره هایی از افسردگی را تجربه میکند که ممکن است بین هر دوره سال ها فاصله باشد.شایان ذکر است که اختلالات افسردگی می تواند تاثیرات بسیار منفی ای بر شخصیت فرد ، کار و یا زندگی تحصیلی و نیز وضعیت خواب ، عادت های غذایی و سلامت عمومی او داشته باشد[۱] و همین عوارض مراجعه به موقع به روانشناس و روان پزشک را در صورت مشاهده علائم به امری ضروری تبدیل میکند[۲].طبق آمار گیری های صورت گرفته بین 2 تا 7 درصد بالغین افسرده جان خود را بوسیلهخودکشی می گیرند [۲] و بیش از 600% افرادی که بوسیله خودکشی جان خود را از دست می دهند ، مبتلا به افسردگی حاد یا دیگر اختلالات خلقی می باشند.[۳]

تصور می شود، علت اصلی بروز افسردگی عواملژنتیکی،محیطی و فاکتور های روانشناسی باشد.[۱] همچنین عواملی مثل سابقه خانوادگی ، تغییرات اساسی در زندگی ، بعضی دارودرمانی ها،مشکلات مزمن سلامتی و سوء مصرف مواد مخـ ـدر،می توانند احتمال ابتلا به افسردگی را افزایش دهند.[۱] البته در 400% موارد ،عامل ژنتیک،عامل اصلی ابتلا برآورد شده است.تشخیص افسردگی کاملا بر پایه تجربیات گزارش شده خود فرد وبررسی های وضعیت شناختی می باشد و هیچ تست آزمایشگاهی برای تشخیص سریع آن وجود ندارد.[۴] اما در مواردی ، آزمایش هایی برای رد حالات فیزیکی خاصی که ممکن است علائم مشابهی را بوجود آورند انجام می گیرد.ذکر این نکته نیز مفید است که بین افسردگی و غم که بخشی عادی از زندگی بوده و خفیف تر است تفاوت وجود دارد و بایستی بین این دو تمایز قائل شد.[۴]

معمولا، مبتلایان به افسردگی بوسیله مشاوره، روان درمانی و دارو درماني ، داروهای ضدافسردگی تحت درمان قرار می گیرند.[۱] البته به تازگي با كمك از علم مزاج شناسي موفقيتهاي درماني فراواني گزارش ميشود درمان بوسیله دارو،موثر بنظر می رسد اما تاثیر آن ممکن است فقط در حالات حاد بیماری احساس شود ، دارو درماني فقط به جهت رساندن بيمار به حالت پايدار stable و پايا ميتواند مفيد باشد و حتما در كنار دارو درماني روان درماني توسط روانشناس متخصص مورد نياز است . استفاده بلند مدت دارو بدون روان درماني با شكست فرايند درمان مواجه خواهد شد [۵][۶] اما اینکه می تواند برا احتمال خودکشی تاثیرگذار باشد یا خیر، معلوم نیست.[۷] مشاوره های درمانی نیز بصورت رفتار درمانی شناختی و روان درمانی بین فردی انجام می شود.[۱][۸] در صورتی که روش های نامبرده تاثیرگذار نباشند،شوک درمانیممکن است امتحان شود [۱] و در مواردی که خطر صدمه رسانی به خود وجود دارد،ممکن است علی رغم تمایل فرد،او را بستری کنند.[۹]

تقریبا 253 میلیون نفر(3.6%)در سراسر جهان در سال 2013 مبتلا به افسردگی اساسی بوده اند.[۱۰] درصد افرادی که حداقل یکبار به این بیماری بیماری مبتلا شده اند از 77% در ژاپن تا 21% در فرانسه متغیر است.[۱۱] نرخ طول عمر در کشورهای توسعه‌یافته (15%) بیشتر از کشورهای در حال توسعه(11%) می باشد[۱۱] که این به نوبه خود طول دوره های افسردگی را مخصوصا در دوره های بازگشت یافته بیشتر می کند.[۱۰] شایع ترین دوره ابتلا،دهه 200 یا 300 زندگی می باشد.تعداد ابتلا ها در زن ها نیز دو برابر مردان گزارش شده.[۱۱][۱۲]

انجمن روان‌پزشکی آمریکا ،"افسردگی اساسی" را در سال 1980 به مجموعه راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی ،معروف به DSM-III اضافه نمود[۱۳] که در واقع انشعابی از روان‌نژندی افسردگی در DSM-III می باشد که در آن افسردگی با علائمی همچون افسرده‌خویی و اختلال در سازگاری با حالت پریشانی ناشی از افسردگی مرتبط دانسته شده بود.[۱۳] با توجه به منابع و اثار دانشمنداني چون ابوعلي سينا در طب سنتي و بر اساس علم مزاج شناسي افزايش خلط سودا باعث به وجود امدن اختلال افسردگي اساسي مي شود و در سبب شناسي و چرايي افزايش خلط سودا مباحث اصول تغذيه سالم در طب سنتي مطرح است، جمله معروف حكيم و استاد عالي قدر طب ابو علي سينا : غذاي شما دواي شماست و دواي شما غذاي شماست.
 
  • پیشنهادات
  • آدم برفی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/11/28
    ارسالی ها
    4,013
    امتیاز واکنش
    9,544
    امتیاز
    746
    علل بروزویرایش



    علل زیست شناختیویرایش

    ژنتیک: شیوع افسردگی در دوقلوهای تک‌تخمکی ۶۵ درصد و در سایر دوقلوها ۱۴–۱۹۹ درصد است که نقش عامل‌های ژنتیک را مشخص می‌کند. محققین چند ژن را که ممکن است با اختلالات دو قطبی مربوط باشند را مشخص کرده‌اند، آنان به دنبال ژن‌هایی می‌گردند که با سایر اشکال افسردگی مرتبط باشند. اما همه افرادی که سابقه فامیلی افسردگی را دارند به این اختلال دچار نمی‌شوند. (۲)سروتونین و سایر نوروترانسمیترها: وجود اختلال نوروترانسمیتری در سطح سیناپس‌ها را در بیماران افسرده مشاهده کرده‌اند. علاوه بر سروتونین، نوراپی نفرین و دوپامین در بیماران افسرده اختلال دارند.داروها: استفاده طولانی مدت از برخی داروها مانند داروهایی که جهت کنترل فشار خون استفاده می‌شوند،قرصهای خواب یا قرصهای پیشگیری از بارداری می‌توانند علائم افسردگی را در بعضی افراد ایجاد کنند. مصرفقرص‌های ضد بارداری تأثیر مستقیم در افسردگی زنان دارد[نیازمند منبع].بیماریها: ابتلاء به یک بیماری مزمن، مثل بیماری قلبی-عروقی، سکته مغزی، دیابت، سرطان و آلزایمر یامیگرن باعث می‌شود که فرد در خطر بیشتری برای افسردگی قرار بگیرد. مطالعات، یک ارتباط ثابت نشده بین افسردگی و بیماری قلبی را نشان می‌دهند[نیازمند منبع]. افسردگی در بسیاری افرادی که حمله قلبی داشته‌اند اتفاق می‌افتد. افسردگی درمان نشده می‌تواند شما را در خطر بیشتری برای مرگ در سال‌های اول پس از سکته قلبی قرار دهد. ابتلاء به کم‌کاری تیروئید حتی اگر خفیف باشد هم می‌تواند باعث بروز افسردگی شود. (۳۳)

    سبب شناسي بر اساس منابع طب سنتي و نظريه اخلاط : از نگاه تغذيه در طب سنتي، مصرف برخي از غذا ها به دليل عدم هماهنگي مزاج نوع ان ماده غذايي با مزاج فصل و مزاج ان فرد مصرف كننده ان ماده غذايي، باعث كم كاري غده تيروئيد شده و كم كاري تيروئيد كاهش ترشح تيروكسين و در نتيجه ضعف غده فوق كليه و ترشحات ان ميشود .

    علل روانی اجتماعی (psychosocial)ویرایش



    از دست دادن نزدیکان، ممکن است به افسردگی بینجامد

    استرس: وقایع پراسترس زندگی، به ویژه از دست دادن یا تهدید به از دست دادن یک فرد محبوب یا شغل می‌تواند محرک افسردگی باشد.عوامل اجتماعی: نارضایتی از جامعه و عوامل روانی مرتبط با اجتماع نیز می‌توانند نقش داشته باشند.شخصیت: صفات شخصیتی خاصی مانند اعتماد به نفس پایین و وابستگی شدید، بدبینی و حساسیت در برابر استرسها می‌تواند فرد را مستعد افسردگی نماید. شخصیتی وسواسی، منظم و جدی، کمال‌گرا، یا شدیداً وابسته نیز احتمال ابتلاء به افسردگی را افزایش می‌دهند.شکست در زندگی: شکست در کار، ازدواج، یا روابط با دیگران می‌تواند باعث بروز افسردگی شود، مرگ یا فقدان یکی از عزیزان، از دست دادن یک چیز مهم (شغل، خانه، سرمایه)، تغییر شغل یا نقل مکان به یک جای جدید،انجام بعضی از اعمال جراحی مثل برداشتن پستان به علت سرطان، گذر از یک مرحله از زندگی به مرحله‌ای دیگر، مثلاً یائسگی یا بازنشستگی. (۴)بیماری‌های روانی:اضطراب، عقب‌افتادگی ذهنی، فراموشی، اختلال خوردن و سوء مصرف مواد.
     

    آدم برفی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/11/28
    ارسالی ها
    4,013
    امتیاز واکنش
    9,544
    امتیاز
    746
    شیوع این بیماری در زنان دوبرابر مردان است. در مردان میزان ابتلاء ۵–۱۲ درصد و در زنان ۱۴–۱۹ درصد است. سن بروز بیماری در حدود ۳۰ سالگی است.

    همه گیری شناسی اختلال افسرده خوییویرایش

    الگوی خانوادگی: این اختلال در میان بستگان بیوژنیک درجه اول مبتلایان به اختلال افسردگی عمده شایعتر از کل جمعیت هست.

    ویژگی وابسته به سن و جنس: در کودکان ظاهراً در هر دو جنس به یک اندازه روی می‌دهد و اغلب به اختلال در عملکرد تحصیلی و روابط اجتماعی منجر می‌شود. در سن بالا، احتمال بروز در زنان دو تا سه بار بیشتر از مردان هست.

    دوره یا سیر: این اختلال اغلب شروعی زود رس و ناگهانی دارد و همچنین سیر آن مزمن هست. مدت متوسط این اختلال پنج سال هست. اما می‌تواند بیست سال یا بیشتر به درازا بکشد. اگر این اختلال مقدم بر شروع اختلال اساسی باشد احتمال بهبود خود به خودی کامل دوره‌ای بین دوره‌های افسردگی عمده کمتر می‌شود و احتمال بیشتر شدن فراوانی بروز دوره‌های آینده بیشتر می‌شود. گرچه میزان خود به خودی این اختلال ممکنه حدود ده درصد در سال باشد، اما شواهد حاکی از این هست که با درمان فعال نتایج بهتِری به دست بیاید.

    شیوع: شیوع کلی یا مادام العمر این اختلال تقریباً شش درصد و شیوع نقطه‌ای یا مقطعی تقریباً سه درصد است.
     

    آدم برفی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/11/28
    ارسالی ها
    4,013
    امتیاز واکنش
    9,544
    امتیاز
    746
    شناخت علائم هشدار دهنده افسردگی، می‌تواند در شناخت بهتر این بیماری به ما کمک کند. - پایین آمدن میزان انرژی و فعالیت

    کاهش انرژی: اولین نشانه افسردگی این است که شخص انرژی گذشته را ندارد و زودتر از گذشته خسته می‌شود و ترجیح می‌دهد بعد از کار استراحت کند تا اینکه به فعالیت تفریحی یا ورزش بپردازدخستگی: دومین نشانه افسردگی. خستگی جسمی و بدنی است. حتی با وجود خواب و استراحت کافی، همچنان احساس خستگی می‌کند و نمی‌تواند فعالیت جدیدی را شروع کندکم شدن فعالیت: این ممکن است در نتیجه کاهش انرژی، خستگی و سستی و رخوت باشد و یا آن که مستقل از این عوارض باشد. به هر حال، اگر سطح فعالیت‌های معمولی فرد شروع به کاهش کند این ممکن است از علائم افسردگی باشد.بیخوابی یا پرخوابی: بارزترین علامت افسردگی بی‌خوابی است: خوب نخوابیدن، کابوس دیدن و صبح زود از خواب بیدارشدن. با این وجود پر خوابی هم می‌تواند نشانه افسردگی باشد. بی‌خوابی و پرخوابی هر دو می‌تواند کارکرد روزانه شما را مختل کندفقدان شادی و لـ*ـذت: شخص دچار افسردگی به کارهایی که قبلاً از آن لـ*ـذت می‌بـرده علاقه‌ای نشان نمی‌دهد و تقریباً هیچ چیزی او را شاد وسر حال نمی‌کندگوشه گیری: فرد افسرده علاقه به حضور در اجتماع و جمع‌های خانوادگی ندارد و ترجیح می‌دهد تنها در خانه بماند

    ۲- تغییرات جسمی یا فیزیکی

    افسردگی نه تنها بر ذهن و مغز افراد تأثیر مخرب می‌گذارد بلکه علائم جسمانی مهمی نیز دارد. مانند:

    دردهای نامشخص: افراد افسرده برای مقابله با استرس و نگرانی به میزان زیادی هورمون کورتیزول ترشح می‌کنند؛ که این باعث ایجاد دردهای عمومی در بدن می‌شود.بی اشتهایی یا پراشتهایی: در افراد افسرده بی اشتهایی بسیار شایع است زیرا از هیچ چیز همچنین از غذا لـ*ـذت نمی‌برند و همچنین افراد افسرده فعالیت زیادی ندارند که اشتهای کافی به غذا داشته باشند بعضی از افراد افسرده هم از غذا بعنوان مسکّن استفاده می‌کنند. زیرا باعث افزایش سطح سروتونین می‌شود که تا حدی در کاهش احساس افسردگی نقش دارد.بیقراری یا کندی روانی-حرکتی: بی‌قراری روانی- حرکتی عبارت است از افزایش فعالیت، بیشتر به دلایل ذهنی تا جسمی. نشانه‌های متداول آن شامل قدم زدن، پیچاندن یا فشار دادن دست‌ها، با انگشت روی میز زدن یا کف پا را به زمین زدن و سایر رفتارهای بدون وقفه مشابه است. کندی روانی-حرکتی برعکس، به آهستگی فعالیت‌های فکری و جسمی اشاره دارد. در این حالت، کارهای معمولی مانند مسواک زدن یا غذاخوردن ممکن است به صورتی غیرعادی کند و با طمأنینه انجام شوند.

    ۳- نشانه‌های هیجانی

    ناراحتی طولانی و دراز مدتگریه بی وقفهاحساس گناهکم شدن اعتماد به نفسناامیدیاحساس بی‌ارزشی

    ۴- واکنش‌های روانی شدید

    تحـریـ*ک‌پذیری و پرخاشگری: افسردگی شدید باعث می‌شود افراد بخاطر یک موضوع بی‌اهمیت و کوچک شدیداً ناراحت و پرخاشگر شده و مدتها خود و دیگران را سرزنش کنند.اضطراب و نگرانی. افسردگی سبب اضطراب شده و هر موضوعی باعث نگرانی و استرس آنها می‌شود مثل شرکت در امتحان ماندن در صف دیر رسیدن سر کارو……..بدبینی:افسردگی سبب می‌شود. افراد افسرده نسبت به زمین و زمان بدبین هستند و حس کنند دیگران قصد آسیب رساندن به آنها را دارندایرادگیری از خود: از علایم افسردگی این است که این افراد مدام از خود و تواناییهایشان ایراد می‌گیرند و حس می‌کنند قادر به رقابت با دیگران نیستند

    ۵- الگوهای فکری اشتباه

    ۱-عدم تمرکز: در افسردگی شخص تمرکز خود را از دست می‌دهد و ممکن است در حین رانندگی و مطالعه مدتها در یک فکر منفی غوطه ور شود ۲-عدم تصمیم‌گیری: افسردگی سبب می‌شود شخص خود را قادر به تصمیم‌گیری نداند و در موارد بی‌اهمیت نیز از دیگران مشورت بخواهد ۳-ضعق حافظه: افسردگی بر حافظه تأثیر منفی می‌گذارد به طوریکه ممکن است شخص چیزی که گفته، شنیده و یا خوانده است را بزودی فراموش کند. نشانه‌های افسردگی

    ۶- درگیری فکری با مرگ

    فکر مرگ: افسردگی سبب می‌شود فرد بیش از حد به مرگ فکر کند و زندگی را پوچ و بی‌ارزش بداندفکر خودکشی: افراد افسرده به دلیل شرایط بد و عدم توانایی در تغییر شرایط بسیار به فکر خود کشی می‌افتند و گاهی هم به آن اقدام می‌کنند

    در صورت بروز این نشانه‌ها یا تعدادی از آنها، به روانشناس مراجعه کرده و نسبت به درمان افسردگی اقدام کنید و زندگی بهتری برای خود بسازید.[۱۴]

    محتوی تفکرویرایش

    ۶۰ درصد بیماران افسرده فکر خودکشی دارند و ۱۵ درصدشان دست به خودکشی می‌زنند. حس نافذ نومیدی، احساس گـ ـناه به خاطر چیزهای کم‌اهمیت یا خیالی، احساس بی‌ارزشی و توهمات و هذیانهای نیست‌انگارانه ونشخوار ذهنی وسواسی در بسیاری از آن‌ها آشکار است.

    نظام حسیویرایش

    حواس پرتی، دشواری در تمرکز، اختلال حافظه، گیجی و گاه اختلال در تفکر انتزاعی (به‌ویژه در سالمندان) شایع است.

    وضعیت ظاهریویرایش

    غمگینی، گریه بی‌دلیل، از دست دادن علاقه و ناتوانی از لـ*ـذت بردن، بی‌حالی و خستگی، بی‌قراری، زودرنجی، مشکلات خواب (شامل دشواری در خوابیدن، خواب زیاد و ناراحت) زیاد مشاهده می‌شود.

    کندی یا برعکس تحـریـ*ک پذیری روانی حرکتی و بی‌توجهی به ظاهر شخصی بسیار شایع است. تکلم خودانگیخته کم یا به کلی غایب است. مکث‌های طولانی در کلام، استفاده از واژگان تک‌سیلابی و صدای آهسته و یکنواخت از ویژگی‌های گفتاری معمول است.

    ملاک‌های DSM-IV-TR در مورد افسردگی اساسیویرایش

    الف) حداقل پنج تا از علایم زیر همزمان در یک دورهٔ دو هفته‌ای وجود داشته باشد و نشانهٔ تغییری در کارکرد قبلی باشد؛ حداقل یکی از علایم یا (۱) خلق افسرده باشد، یا (۲) بی علاقگی و بی لذتی.

    نکته: علایمی را که به وضوح از بیماری طبی عمومی ناشی شده است و نیز هذیانها و توهمهای ناهماهنگ با خلق را منظور نکنید.خلق افسرده دراکثر اوقات روز و تقریباً همه روزها، چه طبق گزارش خود بیمار از احساس ذهنیش (مثلاً احساس کند غمگین است، یا احساس پوچی کند)، چه طبق مشاهدهٔ دیگران (مثلاً بگویند گریان به نظر می‌رسد). نکته: در اطفال و نوجوانان می‌تواند به صورت خلق تحـریـ*ک پذیر (irritable) باشد.کاهش واضح علاقه‌مندی یا لـ*ـذت بردن از همه یا تقریباً همهٔ فعالیت‌ها، اکثر اوقات روز و تقریباً همه روزها (چه طبق گزارش خود بیمار از احساس ذهنیش، چه بنا بر مشاهدات دیگران).کاهش چشمگیر وزن بدون اجرای برنامه (رژیم) خاصی برای لاغری، یا افزایش وزن (مثلاً تغییر وزن بدن بیش از پنج درصد در عرض یک ماه)، یا کاهش یا افزایش اشتها تقریباً همهٔ روزها. نکته: در کودکان نرسیدن به وزن قابل انتظار را باید در نظر گرفت.کم خوابی یا پر خوابی به طور تقریباً هر روزه.سرآسیمگی یا کندی روانی-حرکتی در تقریباً همه روزها (برای دیگران مشهود باشد، نه اینکه فقط خود بیمار احساس ذهنی بی قراری یا کند شدن را گزارش کند).احساس خستگی یا از دست دادن انرژی تقریباً همه روزها.احساس بی‌ارزشی یا احساس گـ ـناه مفرط یا نا متناسب (که حتی ممکن است هذیانی باشد) تقریباً هر روز (صرف ملامت نفس یا احساس گـ ـناه به خاطر بیمار بودن کافی نیست).کاهش قدرت تفکر یا تمرکز، یا احساس بلاتصمیمی، تقریباً هر روز (چه طبق گزارش بیمار از احساس ذهنی خود، چه بنا بر مشاهده دیگران).افکار عود کننده دربارهٔ مرگ (نه فقط ترس از مردن)، فکر مکرر خودکشی بدون هیچ نقشه خاصی، اقدام به خودکشی، یا داشتن نقشه‌ای معین برای انجام خودکشی.

    ب) علایم مذکور واجد ملاک‌های دوره مشترک نباشد.

    پ) علایم از نظر بالینی رنج و عذاب چشمگیری برای بیمار ایجاد کرده باشد و یا کارکردهای او را در حوزه‌های اجتماعی، شغلی، یا سایر حوزه‌های مهم زندگی مختل کرده باشد.

    ت) علایم ربطی به اثرات جسمی مستقیم یک ماده (مثلاً ماده‌ای که مورد سوء مصرف قرار می‌گیرد، یا دارو) یا یک بیماری طبی عمومی (مثل کم‌کاری تیرویید) نداشته باشد.

    ث) داغدیدگی، توجیه بهتری برای علایم نباشد، یعنی به دنبال از دست رفتن فرد محبوب، علایم بیش از دو ماه طول کشیده باشد، یا مختل شدن واضح کارکردها، اشتغال ذهنی شدید با احساس بی‌ارزشی، فکر خودکشی، علایم روانپریشی، یا کندی روانی- حرکتی به شکل مشخص وجود داشته باشد.
    [۱۵]
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا