#ازخودبیگانگی_مذهبی
#Religious_alienation
به جدایی بین انسان و مذهبی که در ذهنش خلق و تثبیت کرده است گفته می¬شود. فویر باخ خدا را مخلوق انسان می¬داند که در اثر فرافکنی جوهر انسان پدید می¬آید و کلیت قدرت و ویژگی¬های او به سطح نامحدودی می¬رسد (کولاکوفکسی ،ص 115، برگرفته از مقاله آنلاین جیمز از خودبیگانگی، 2007). مذهب انسان را از طریق معکوس کردن رابـ ـطه¬ی بین موضوع و محمول از خود بیگانه می¬کند ــ یعنی خداوند برترین و متعالی بر انسان است، حتی اگر انسان آن را خلق کند. لسزیک کولاکوفسکی اعتقاد دارد که روشن¬ترین نمونه¬ی مادی از خود بیگانگی مذهبی مراسم خون قربانی است. بنابراین، بهطور کلی از خودبیگانگی انسان فرآیندی است که انسان را از بخشی از خودش جدا می¬کند. از نظر فویرباخ، جدایی بین انسان و خدایی که در پنداره¬ی انسان خلق می¬شود
#Religious_alienation
به جدایی بین انسان و مذهبی که در ذهنش خلق و تثبیت کرده است گفته می¬شود. فویر باخ خدا را مخلوق انسان می¬داند که در اثر فرافکنی جوهر انسان پدید می¬آید و کلیت قدرت و ویژگی¬های او به سطح نامحدودی می¬رسد (کولاکوفکسی ،ص 115، برگرفته از مقاله آنلاین جیمز از خودبیگانگی، 2007). مذهب انسان را از طریق معکوس کردن رابـ ـطه¬ی بین موضوع و محمول از خود بیگانه می¬کند ــ یعنی خداوند برترین و متعالی بر انسان است، حتی اگر انسان آن را خلق کند. لسزیک کولاکوفسکی اعتقاد دارد که روشن¬ترین نمونه¬ی مادی از خود بیگانگی مذهبی مراسم خون قربانی است. بنابراین، بهطور کلی از خودبیگانگی انسان فرآیندی است که انسان را از بخشی از خودش جدا می¬کند. از نظر فویرباخ، جدایی بین انسان و خدایی که در پنداره¬ی انسان خلق می¬شود