من عشقو دوس ندارم دیوانگی همراهشه آدمو کور میکنه و نمیذاره حقیقت افرادو ببینم ولی اگر کسی رو خیلی دوس داشته باشم (دوس داشتنی که برای من حکم عشق برای اکثر افراد رو داره) و بدونم که اون فرد اب همه خوب یها و بدیهاش برام مناسبه و من هم براش مناسبم
صبر میکنم تا خودش بیاد خاستگاری (میدونم دارین فحشم میدین ولی صبر کن دو دیقه عزیز عشقت Boredsmiley)
اصولا دختر جماعت یه شان و منزلتی داره که من دلیلی نمی بینم اون رو زیر سوال ببرم شان من اینه که مرد من خواهانم باشه و دنبالنم بیاد نه اینکه من بدوام دنبالش موس موس کنم پس اگر اون هم منو دوست داشته باشه و انقدر عاقل باشه که بفهمه که مناسب همیم هیچ عذر و بهانه ای نیست برای اینکه نیاد خاستگاری حالا اگر اومد موقع صحبت کردن شاید (تاکید میکنم شاید) بهش گفتم من از اول هم نسبت بهت بی میل نبودم یا اینکه من هم نسبت به شما بی میل نیستم با لپای گلییییییییییییییی
شاید بگین اومدیمو اونقدر عاقل نبود که بفهمه مناسب همیم (غلط کرده نفهمیده باشه دوسم داره ) همون بهتر که نفهمیده شوهرم انقدر خنگ نوبره والاع