بد زمانگی را ... !!!

  • شروع کننده موضوع Elka Shine
  • بازدیدها 213
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

Elka Shine

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/07/11
ارسالی ها
4,853
امتیاز واکنش
14,480
امتیاز
791
کتاب بندهش ایرانی که مهم ترین کتاب تاریخی – دینی مزدیسنی می باشد و توسط آذرفرنبغ فرخزادان ( تاوادیا وی را دادویه می نامد ) در سدۀ سوم هجری با توجه به اوستا و متون عهد ساسانی گردآوری شده است ؛ دارای یک دیباچۀ می باشد که توسط دستور انوشیروان اسفندیار ماه وِنداد رستم شهریار نگاشته شده است . زنده یاد مهرداد بهار در توضیح نثر این دیباچۀ را متأخرتر از عهد آذرفرنبغ ( سدۀ سوم ) دانسته و می نویسند :


[ دیباچۀ کتاب را محققان ، به اتفاق ، افزوده ای بعدی شمرده اند ، زیرا نثر آن نه تنها ضعیف است ، بلکه نشانی از نثر دوره های جدید تر اسلامی نیز با خود دارد . از جمله ، فعل آیندۀ « خواهم نوشت » از کیفیات دستوری قرون جدیدتر اسلامی است و وجود آن حتی در ادوار کلاسیک ادب پارسی نیز بعید است ، چه رسد به متنی پهلوی . نیز سبک نثر دیباچه چندان هماهنگ با نثر بقیۀ کتاب نمی نماید ؛ هر چند ممکن است استدلال کرد که کیفیات خاص مقدمه نویسی می تواند میان نثر مؤلف در دیباچه و متن تفاوت هائی ایجاد کند . به هر حال ، نثر مقدمه از کوتاهی جمله ها و نثر سادۀ متن دور است و آثار تکلف در آن به چشم می خورد و به احتمال قوی از آنِ فرنبغ نیست ] .



در پاره ای از دیباچه ، به حملۀ اعراب ( = تاژیکان = تازیکان = تازیان = مسلمانان ) به ایران ( = ایرانشهر ) و رواج بخشیدن بَددینی ( = دُشدینی ) و دُشخواهی ( = بدخواهی - شرارت ) ، نابودی دین زرتشتی توسط آنان و نابود شدن گاثاها ( = گاهان ) ، از بین رفتن منطق و سخن منطقی ( = سخن چیمی ) در گفتار در میانۀ مردم ایران ، پیوستن اشراف زادگان ( = دودۀ بزرگان ) به مسلمانان و همچنین اشاره به حفظ مقام این دسته با کافر خواندن و مشرک خواندن همدینان سابق خود توسط بزرگ زادگان ایرانی که مسلمان گشته بودند ؛ اشارات تاریخی مهمی شده است .



از دیگر اشارات تاریخی می توان به خفقان و فشار شدید مذهبی در ایران بعد از یورش تازیان اشاره داشت که آموزش و نگارش کتب زرتشتی تحت سیطرۀ تازیان را به سختی و دشواری در دو سدۀ نخست اسلامی را توصیف می کند که متون تاریخی آن را تأیید می کند . [ تا پیش از عصر هارون و مأمون عباسی ، دین زرتشت و متونشان در معرض نابودی قرار داشت و از این زمان به بعد زرتشتیان کمی آزادی برای نگارش کتب از بین رفتۀ خود یافتند ] .


این دیباچه از دو بخش تشکیل شده است ، که بخش نخست این دیباچه ، ستایش اورمزد و ایزدان و دین بهی می باشد . بخش دوم آن که بدان در بالا اشاره شد را در ذیل می خوانیم :



[ از آمدنِ تاژیکان به ایرانشهر و رواج بخشیدنِ ایشان دُشدینی و دُشخواهی را ، از کیانِ نیکودینی و از دین بُرداران آزرم ( = شرم ) فرابرده و گریزان شد و شود . سخنانِ گاهان ژرف نابود و روشِ نیکوی چیزها – اندیشۀ نیکو ، کردار راست و سخن چیمی ( = سخن منطقی ) از یاد و دانش مردم بِدَر شد .
بد زمانگی را ، او نیز ( که ) از دودۀ بزرگان و کیان و دین بُرداران ( بود ) ، به آئین و مَنِشِ آن دُشدینان ( = بد دینان = مسلمانان ) آمیخت و برای ( نگهداشتنِ ) اورنگِ ( خویش ) ، آن سخن ، آئین ، پرستش و کردۀ بهدینان ( = زرتشتیان ) را به آهو و شرک داشت .
او را نیز که به آموختن این فرهنگ و راز کامه ( = میل / خواست ) بود ، امکان نبود ( که ) بتواند ( آن را ) از جای جای ، ( حتی ) به کوشش و رنج ، ( به سبب ) سهمگینیِ ( زمانه ) ، از آن خویش کند ... ] .
 

برخی موضوعات مشابه

بالا