کامل شده بررسی گرامر های زبان_جلد دوم | shaghiw.79

  • شروع کننده موضوع shaghiw.79
  • بازدیدها 758
  • پاسخ ها 26
  • تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است.

shaghiw.79

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/07/26
ارسالی ها
1,379
امتیاز واکنش
18,362
امتیاز
806
سن
23
محل سکونت
ساری
[HIDE-THANKS]
go+adjective(صفت)

به معنای (شدن)است




به این مثالها دقت کنید:
Go blind➖➖➖کور شدن
Go deaf➖➖➖کر شدن


شما همچنین میتوانید برای تغییر رنگ نیز از این عبارت استفاده کنید؛مثلا:

her hair went white.

She stopped breathing and her face went blue.


in time – on time


دو کلمه ي in time و on time رو بيشتر شما به معني “سر موقع “مي شناسين که همين طور هم هست. اما با اين تفاوت که on time به حالتي گفته ميشه که مثلا شما ساعت ۱۰ با کسي قرار داشته باشين ، اگه شما بتونين دقيقا راس ساعت ۱۰ نه زودتر و نه ديرتر سر قرار باشين ، پس شما on time يعني به موقع سر قرار بودين. در مورد in time هم اينکه اگه شما ساعت ۱۰ قرار دارين و بتونين کمي زودتر از ساعت مقرر سر قرار حاضر شين اون موقع شما in time سر قرار بودين.

[/HIDE-THANKS]
 
  • پیشنهادات
  • shaghiw.79

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/26
    ارسالی ها
    1,379
    امتیاز واکنش
    18,362
    امتیاز
    806
    سن
    23
    محل سکونت
    ساری
    ضمایر موصولی و دلالت انها

    how کیفیت و چگونگی
    how high برای ارتفاع
    how much برای مقدار
    how tall برای قد شخص
    of which برای مالکیت شی
    when برای زمان
    who برای انسان در حالت مفعولی
    how deep برای عمق مکان
    how long برای طول زمان و مکان
    how often برای تکرار عمل
    how well برای کیفیت عمل
    what برای غیر انسان
    where برای مکان
    whose مالکیت شخص و حیوان
    how far برای مسافت
    how many برای تعداد
    how old برای سن
    how wide برای عرض مکان
    what time برای ساعت
    why برای علت
     

    shaghiw.79

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/26
    ارسالی ها
    1,379
    امتیاز واکنش
    18,362
    امتیاز
    806
    سن
    23
    محل سکونت
    ساری
    اسم=ment + فعل


    agree + ment agreement توافق

    move + ment movementحركت

    punish + ment punishment مجازات


    اسم = ing + فعل

    drive + ing driving رانندگي

    smoke + ing smoking سيگار

    run + ing running دو
     

    shaghiw.79

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/26
    ارسالی ها
    1,379
    امتیاز واکنش
    18,362
    امتیاز
    806
    سن
    23
    محل سکونت
    ساری
    فعل= en+ صفت

    short + en shorten كوتاه كردن

    sharp + en sharpen تيز كردن

    weak + en weaken ضعيف كردن


    صفت=al + اسم


    nature + al naturalطبيعي

    person + al personal شخصي

    univere + al universal جهاني
     

    shaghiw.79

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/26
    ارسالی ها
    1,379
    امتیاز واکنش
    18,362
    امتیاز
    806
    سن
    23
    محل سکونت
    ساری
    کاربردهای بسیار مهم فعل "take" در انگلیسی


    1. Take a shower: دوش گرفتن

    2. Take a nap:( چرت زدن(خواب کوتاه

    3. Take a chance: امتحان کردن

    4. Take a taxi: تاکسی گرفتن

    5. Take a look: نگاه کردن

    6. Take a photo: عکس گرفتن

    7. Take a rest: استراحت کردن

    8. Take notes: یادداشت برداشتن

    9. Take an examination: امتحان دادن

    10. Take a seat: نشستن

    11. Take a break: (استراحت کردن(زنگ تفریح

    12. Take care of: مراقبت کردن از

    13. Take medicine: دارو مصرف کردن

    14. Take someone's place: جای کسی را گرفتن

    15. Take advantage of something: ، سوء استفاده کردن، سود بردن

    16. Take a decision: اتخاذ تصمیم

    17. Take a walk :پياده روي كردن

    18. Take an oath: قسم خوردن

    19. Take cover : پناه گرفتن

    20. Take place : اتفاق افتادن، رخ دادن
     

    shaghiw.79

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/26
    ارسالی ها
    1,379
    امتیاز واکنش
    18,362
    امتیاز
    806
    سن
    23
    محل سکونت
    ساری
    کلمه Like بصورت فعل

    like


    در حالت فعل به معنای لـ*ـذت بردن ، دوست داشتن یا پسندیدن است. بعد از فعل like می توانید از یک اسم، فعل به صورت ing، فعل به صورت مصدر با to و یا یک عبارت اسمی (مثلاً با wh ها یا how ) استفاده کنید. یعنی:

    like + noun e.g. I like classrooms.
    like + ing e.g. I like teaching.
    like + to do e.g. I like to teach.
    like + wh- e.g. I like how he teaches.
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.
    بالا