کامل شده گویش و اصطلاحات کرمان| Pari_A

وضعیت
موضوع بسته شده است.

Pari_A

کاربر اخراجی
عضویت
2017/02/27
ارسالی ها
2,766
امتیاز واکنش
14,439
امتیاز
746
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
کتاب آموزشی: گویش و اصطلاحات کرمان
مدرس: Pari_A
ناظر: @طـلایــه
زبان/سطح: فارسی_گویش کرمانی/ مقدماتی تا پیشرفته
طراح جلد:
ویراستار: Pari_A
توضیحات:
آموزش تخصصی و پیشرفته توسط خانم Pari_A ارائه می‌شود.
سخن مدرس:
سلام دوستان
اول از طلایه‌جان تشکر می‌کنم و در ادامه با گویش مردم کرمان همراه شما خواهم بود.
چون مردم خونگرم کرمان لهجه متفاوتی دارن و ممکنه شما عزیزان متوجه بعضی کلمات نشید، از اعراب استفاده می‌کنم.
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • Pari_A

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/02/27
    ارسالی ها
    2,766
    امتیاز واکنش
    14,439
    امتیاز
    746
    انواع کلمات پرکاربرد:

    چارْقَدْ: روسری

    وابِسْ: بِایست

    قینوس: حرفِ چرت

    می‌واست یا می‌واستی:می‌بایست، می‌بایستی

    چومْ: چه می‌دانم



    خاب: بسیار خوب

    بِل: اجازه بده

    سِفْتو: سبد

    مِغْراضْ: قیچی

    دورکردی: دیر امدی

    پِچِل:کثیف

    مَچِل: الاف

    کِغارْکْ: قارچ

    لُکْ: برآمدگی

    سِرمِغراضی: پارچه‌های چیده شده

    سین: طرف،سو


    پِسینْ:بعدازظهر

    زَرْدِهْ‌شوم: غروب آفتاب

    پِسْبا: پس فردا

    کِراجَکْ: کلاغ زاغی (پرنده‌ای از خانواده کلاغ با جثه‌ای کوچک‌تر از کلاغ که توی بال‌هاش پرهای سفیدی داره و دمش هم درازتره، بسیار هم فضول و باهوشه)
     

    Pari_A

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/02/27
    ارسالی ها
    2,766
    امتیاز واکنش
    14,439
    امتیاز
    746
    چوری: جوجه

    هانِمید: مقدار زیاد از چیزی

    وَخی: بلند شو

    وَرْبِخی: بلندشو

    گُرْدِه:پهلو

    دُری:بشقاب

    قَبسینی یا قَوسینی: سینی

    وَرْجِکیدن: پریدن، یهویی ترسیدن

    دَرگُنج: در حدی

    قِلْدرو: حباب روی آب

    رُو نمی‌گیره: انجام نمیشه

    جیکو: جیرجیرک

    پُلْخِمون: خون خشک شده ی زخم

     

    Pari_A

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/02/27
    ارسالی ها
    2,766
    امتیاز واکنش
    14,439
    امتیاز
    746
    هونْجیچ‌ْسو: سوسک سیاه

    فِت فِتو: آدم پرحرف

    رودِمون: گوشت تازه آوردن(چاق شدن)

    رورِزا: رودربایستی

    تُرُشْبالا: سبد ،صافی، چلوصافی، آبکش

    گُواف: خمیازه

    نِرکو: سکسکه

    پُت: مو

    پُت پُت: تیکه تیکه کردن

    دِ پرک شدن: نصف شدن

    دردات ور تَه سرم: دردوبلات بخوره تو سرم
     
    آخرین ویرایش:

    Pari_A

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/02/27
    ارسالی ها
    2,766
    امتیاز واکنش
    14,439
    امتیاز
    746
    اُلِنگونو: آویزان

    وَر: برای

    بِستون: بگیر

    کِرپو: مارمولک

    مِدو:سوسک

    چِنْزو: نوعی حشره که کنار جوی آب زندگی می‌کند، جیرجیر می‌کند و بعضی‌ها برشته می‌کنند و می‌خورند.

    ناسار: ناودان

    رازین: پله

    پِلْقید: له شد

    مِشَنگ: خل و چل

    تِغارو: کاسه بزرگ (ظرف کشک مالی)

    سِزاوار کردن: حیران کردن، معطل کردن

    و‌َرْهَمْ گشتن: عجله کردن

    آساق پاساق: همان زَلَم زیمبوی خودمان

    زِپَتول: تکان دادن
     

    Pari_A

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/02/27
    ارسالی ها
    2,766
    امتیاز واکنش
    14,439
    امتیاز
    746
    وِلِشْکو: رهایش کن

    سرقِلیفه یا سرقِدیفه: روسری سه‌گوش

    سَرپایی: دمپایی

    چُغوتْ:گنجشک

    چارْچِلِنْگْ: چهاردست و پا

    ریقو:کوچک

    کِلَمبُرزی: دست انداز

    جوغَن: هاون

    پُخْتو: یاکریم، موسی کو تقی (فاخته)

    کَلْپَکْ: مارمولک

    اِشْپِشْ: شپش

    آبْگَرْمو: اشکنه (یه نوع غذای کرمانی)

    مُفْشو: کیسه قندی یا کیسه دارو گیاهی

    بد پَکُ پوز: زشت
     

    Pari_A

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/02/27
    ارسالی ها
    2,766
    امتیاز واکنش
    14,439
    امتیاز
    746
    اُرْتینه: دختر مجرد

    حشمیت کشیدن: طرفداری کردن، جانب‌داری کردن

    کُلیتوو: مقنعه

    کاربافو: عنکبوت

    سیتکو: کِرمک، کرم مقعد

    لُکُمْبَرو: سرعت گیر

    برابر: روبرو

    جون کن: رخت کن

    قُزمیت ـ رشقال: بیخود، مسخره، چیت

    بُلیت: ساده، هالو


    حُقه : قوطی

    اسپریچو: پرست

    سرسرا: هال

    چُنِه: چونه

    کِماجون: قابلمه

    آنداس: آدامس

    فیقو: سوت

    پُرْسِه: مراسم ختم

     

    Pari_A

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/02/27
    ارسالی ها
    2,766
    امتیاز واکنش
    14,439
    امتیاز
    746
    وا شدن: باز شدن

    بِرْکَلا: بارک الله

    کاکا: برادر

    دادا:خواهر

    کَلْزهرا: کربلایی زهرا

    زَنِکِه: نوعی صدا زدن خانم ها

    بُلو : نوزاد
    لَرْد: بیرون

    بد بلایی: راحت نبودن

    آبخاری: در گویش بعضی مناطق لیوان آب خوری است.

    موریک:مورچه

    وَرْ پات کا: به پایت کن

    کِوشا:کفش ها (و رو کشیده بخونید.)

    ِامْشو: امشب


     
    آخرین ویرایش:

    Pari_A

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/02/27
    ارسالی ها
    2,766
    امتیاز واکنش
    14,439
    امتیاز
    746
    انواع اصطلاحات پرکاربرد:

    وَر هول مُفت افتاده: خیلی عجله داره.

    وَر هم گشتن: عجله‌کردن

    پَ چرا دور کِردی: پس چرا دیرکردی

    کُمْ سَنگین: همون بدقول خودمون

    سَرابُرزی رو رد کن: سربالایی رو رد کن

    ای لَتِ کانِه : این دستمال کهنه

    یه کُتو سولاخه: جای کوچک و تنگ

    کو بیا ایوَر: بیا این‌ور

    یه گُلْجه جا: یک جای کوچک

     
    آخرین ویرایش:

    Pari_A

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/02/27
    ارسالی ها
    2,766
    امتیاز واکنش
    14,439
    امتیاز
    746
    انواع کلمات کم کاربرد:

    اَپو یا هَپویا پَپَ: شخص ساده و زود باور.

    اَتِکِلى: حدس و گمان.

    اُسُلْلِرو: شیئى بی‌‏تناسب و بی‌‏قیافه.

    چُووش: آوازخوان جلوى کاروان.

    اِشْکِل: زانوبند شتر.

    چِیقوکردن: پاک کردن پنبه از پنبه‏‌تخم

    بُل: ابله، قابل ترحم

    چینه: دیوار گلى
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.
    بالا