بچه های کار... بچه های زندگی نابرابر؟؟!!!

  • شروع کننده موضوع Hima
  • بازدیدها 4,532
  • پاسخ ها 56
  • تاریخ شروع

Unidentified

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/03/17
ارسالی ها
848
امتیاز واکنش
7,688
امتیاز
561
سن
23
محل سکونت
اتوپیـــا
ب) آسیب پذیری کودکان در برابر کار:

کودکان کار در شرایط بسیار نامطلوب از نظر تغذیه، بهداشت و انجام کارهای خطرناک و حاد به سر می برند. این کودکان می توانند به راحتی بازیچه دست بزهکاران حرفه ای اعم از سارقین یا باندهای توزیع مواد مخـ ـدر، عوامل ایجاد خانه های فسادو... قرار گیرند. و همچنین عدم بهره گیری از آموزش و تحصیل علم و فن، قدرت رقابت با سایر کودکان در ایجاد یک زندگی سالم را هر جه بیشتر از این کودکان سلب می کند.



ج) تاثیرات اقتصادی – اجتماعی کار کودکان:

سبب افزایش سود و انباشت سرمایه برای کسانی می شود که کودکان را مورد استثمار قرار می دهند و در نتیجه فاصله طبقاتی را در جامعه بیشتر می کند و فقر و تهیدستی را افزایش می دهد. کودکان را از دستیابی به دانش و مهارت کافی باز می دارد و در نتیجه بهره وری نیروی کار را در جامعه کاهش می دهد.آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد، بزهکاری، استثمار، تبعیض، فقرو... افزایش می یابد و در نتیجه سلامت اجتماعی را به مخاطره می اندازد و مانع پیشرفت و توسعه جامعه می گردد.(قاسم زاده .فاطمه .کار کودکان چالش ها و راهکارها).
 
  • پیشنهادات
  • Hima

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/17
    ارسالی ها
    11,195
    امتیاز واکنش
    32,291
    امتیاز
    1,119
    %D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF.jpg


    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    شناسهٔ خبر: 2925907 - دوشنبه ۶ مهر ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۴
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    >
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    سازمان مردم نهاد «ترنم صبح سپید» توانسته است با کمک شهرداری و سایر سمن ها، اولین مدرسه ای که در آن کودکان کار (چه ایرانی و چه افغانستانی) امکان تحصیل داشته باشند را راه اندازی کرد
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    Hima

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/17
    ارسالی ها
    11,195
    امتیاز واکنش
    32,291
    امتیاز
    1,119
    1848505.jpg


    در این گزارش به سراغ بزرگ ترین مدرسه کودکان کار کشور که مجوز از آموزش و پرورش دارد و به نام «صبح رویش» شناخته می شود و در محدوده دروازه غار تهران قرار دارد
     

    Hima

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/17
    ارسالی ها
    11,195
    امتیاز واکنش
    32,291
    امتیاز
    1,119
    جایی برای کودکی

    این مدیر جوان ۲۷ ساله در پایان به این نکته اشاره می کند که شعار مدرسه صبح رویش «جایی برای کودکی» و می گوید در اینجا قرار است دو بخش گم شده در وجود کودکان کار پیدا شود: «بچه های کار دو بخش کاملا فراموش شده در وجودشان دارند یکی کودکی کردن و دیگری محبت . به همین دلیل «جایی برای کودکی» شعار مدرسه ماست. قرار است در اینجا به آنها توجه شود و آنها را جاهایی ببریم مثل بالای برج میلاد که شاید خودش هیچ وقت نتواند برود و برخورد خوبی هم با آنها نشود. در این زمان است که آنها احترام را متوجه می شوند. تلاش می کنیم تا حس کودکی و محبت را تجربه کنند. معلم ها هم قرار است مانند مادر نیاز آنها را برطرف کند. به همین دلیل در میان معلم ها نیز گزینش انجام شده و کسانی را انتخاب کرده ایم که حداقل تجربه کار و تدریس به کودکان کار را داشته باشند. کودکان کار نیاز به کودکی کردن و دریافت محبت دارند.»
     

    Hima

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/17
    ارسالی ها
    11,195
    امتیاز واکنش
    32,291
    امتیاز
    1,119
    تعریف روشنی از کودکان خیابانی وجود ندارد. مثلا نمی‌توان گفت همه کودکانی که در خیابان هستند، بی‌خانمان هستند. اکثریت عمده آن‌ها یعنی بیش از سه چهارم تا ۹۰درصد از این کودکان در کشورهای مختلف در حال رشد، در خیابان کار می‌کنند؛ اما در خانه زندگی می‌کنند و نان‌آور خانه هستند. «کودکان خیابانی» اصطلاحی است که اغلب هم برای توصیف «کودکان کار» و هم کودکان بی‌خانمانی که در خیابان زندگی می‌کنند و می‌خوابند و اغلب هیچ تماسی با خانواده‌شان ندارند، اطلاق می شود. گروه دوم در معرض بیشترین خطرات هستند. به قتل رسیدن، کودک آزاری‌های مکرر و برخوردهای بی‌رحمانه غیرانسانی با این کودکان که سنشان بین ۵ تا ۱۸ سال است، امری رایج است. آنان گاهی برای زنده ماندن به دزدی و ... دست می‌زنند. این کودکان آسیب‌پذیری زیادی درمقابل بیماری‌های مقاربتی مانند ایدز دارند. [در کشورهای دیگر] تخمین زده می‌شود که ۹۰ درصد از آنان معتاد به مواد استنشاقی مانند چسب کفش و تینر رنگ هستند که باعث آسیب به کلیه و صدمات جبران‌ناپذیر مغزی و در برخی موارد مرگ می‌شود.
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    Hima

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/17
    ارسالی ها
    11,195
    امتیاز واکنش
    32,291
    امتیاز
    1,119
    در مورد تعریف کودکان خیابانی «لاسک» (۱۹۹۲) ۴ گروه از کودکانی که در خیابان می‌توان دید را تعریف می کند. هر گروه ویژگی‌های خود را دارد:
    ۱) گروه اول کودکان فقیری هستند که شبها به خانه‌شان برمی‌گردند. آن‌ها احتمالا به مدرسه می‌روند و بزهکار نیستند.
    ۲) کودکان کارگرخیابانی که نسبتا مستقل‌اند. پیوندهای آن‌ها با خانه در شرف از هم گسستن است و حضور آن‌ها در مدرسه در حال خاتمه دادن است و بزهکاری آن‌ها دارد شروع می‌شود.
    ۳) گروه سوم کودکان خانواده‌های خیابانی هستند که به همراه خانواده خود در خیابان زندگی و کار می‌کنند. وضعیت آن‌ها با فقر گره خورده است. در هندوستان به آن‌ها «ساکنین پیاده‌رو» گفته می‌شود و در امریکا آنان کودکان خانواده‌های بی‌خانمان هستند.
    ۴) گروه آخر کودکانی هستند که تماس خود را با خانواده قطع کرده‌اند. آن‌ها تمام وقت خود را در خیابان می‌گذرانند و کودکان خیابانی «واقعی» هستند.
     

    Hima

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/17
    ارسالی ها
    11,195
    امتیاز واکنش
    32,291
    امتیاز
    1,119
    0913fcfdc9b36cf7ed9c3a873fb6a8e1.jpg
    از آنجا که دولت ها با کودکان خیابانی نه به عنوان کودکانی که باید مورد پرورش و حمایت قرار گیرند که چون آفتی که باید در ریشه کن کردن آن کوشید برخورد می کنند. این کودکان همواره در سرتاسر جهان در معرض خشونت جسمانی از سوی پلیس قرار گرفته و یا آشکارا به قتل می رسند و پیوسته تنها به دلیل بی خانمانی توسط پلیس بازداشت شده و یا از لحاظ کیفری به جرایمی نامشخص و جزئی متهم می شوند و اغلب برای مدتی طولانی در شرایطی نامساعد نگهداری می شوند یا به کانون های اصلاح و تربیت منتقل می شوند.
    اگرچه این کودکان از سوی داخل و جوامع بین الملل مورد توجه عموم قرار دارند اما کانون اصلی این گونه توجهات اساساً مشکلات اجتماعی ناشی از حضور این کودکان - فقر، بی سوادی، ایدز، فحشا، سوءاستفاده های مادی- است. به استثنای کشتار گسترده کودکان خیابانی در برزیل و کلمبیا که در سال ۱۹۹۴ توسط دیده بان حقوق بشر گزارش شد و غالباً از سوی پلیس صورت گرفته بود، توجه اندکی به خشونت و سوءاستفاده دائمی پلیس، که کودکان زیادی متحمل آن هستند، شده است.
     

    Hima

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/17
    ارسالی ها
    11,195
    امتیاز واکنش
    32,291
    امتیاز
    1,119
    زندگی کودکان خیابانی از این زاویه، مرکز توجه تحقیقات و اقدامات دیده بان حقوق بشر است. در بسیاری از کشورها عموم مردم دیدگاهی شدیداً منفی نسبت به موضع کودکان خیابانی داشته و اغلب از اقداماتی که در جهت جمع آوری آنها از خیابان ها صورت گرفته حمایت کرده اند حتی اگر به گردآوری آنها از سوی پلیس یا کشتار آنها منتج شده باشند. گرایش غیر انسانی برخی از اجرا کنندگان قانون و شهروندان و صاحبان مشاغل و شرکت های خصوصی آنها به کودکان خیابانی بسیار نگران کننده است.
    طبق گزارش دیده بان حقوق بشر در بلغارستان، گواتمالا، هند و کنیا خشونت پلیس علیه کودکان خیابانی بسیار گسترده بوده و معافیت از مجازات برای این گونه خشونت ها یک اصل پذیرفته شده و عادی است.
    هم چنین عدم اقبال هیات اعمال قانون در رسیدگی و پیگیری دقیق و موثر موارد تجـ*ـاوز به کودکان خیابانی موجب تداوم این گونه اعمال خشونت آمیز است. به دلیل اینکه این کودکان اغلب چاره یی جز شکایت مستقیم به پلیس علیه تجاوزات و خشونت های نیروهای آن ندارند، پلیس نیز از پاسخگویی به این موارد سر باز می زند. خطر انتقام جویی پلیس علیه آنها، هر کودکی را که برای شهادت و یا شکایت علیه یک مامور حاضر شود را تهدید می کند و این خود به عنوان یک عامل بازدارنده مهم محسوب می شود. کودکان خیابانی طیف گسترده یی را با شرایط متفاوت تشکیل می دهند که تعریف مشخص آنها اولین چالش در برابر ما است.
     

    Hima

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/17
    ارسالی ها
    11,195
    امتیاز واکنش
    32,291
    امتیاز
    1,119
    سرخی چراغ قرمز راهنمایی و رانندگی مثل دستور ایستی‌ست که می‌بایست بر اساس آن پشت خط افق کشیده شده در عرض خیابان توقف کنم.ناخودآگاه توجه‌ام به عابرینی که عرض خیابان را طی می‌کنند جلب می‌شود.در میان آدم‌های مختلفی که از این سوی خیابان به آن سو می‌روند، دخترکی توجه‌ام را جلب می‌کند که با در نظر گرفتن وضعیت جسمانی‌اش با کمی ارفاق ۱۵-۱۶ساله به نظر می‌رسد.

    به گزارش سلامت نیوز، ایلنا در ادامه می نویسد: نیرویی عجیب حس کنجکاوی‌ام را برای سرک کشیدن در زندگی این دختر نوجوان تحـریـ*ک می‌کند.

    چراغ سبز می‌شود... مجبورم حرکت کنم. اما آن سوی چهارراه در اولین فرصت توقف می‌کنم وبه سمت دختر گل فروش باز می‌گردم.

    درابتدا از دیدن من بسیار خوشحال می‌شود. با گمان اینکه قصد خریدن شاخه گلی از او دارم به سویم می‌آید.

    با شنیدن این جمله از سوی من که می‌خواهم چند دقیقه‌ای با تو صحبت کنم، اخم در چهره‌اش نمایان می‌شود، غرورمردانه‌ای را در گلویش می‌اندازد و می‌پرسد در مورد چی؟ پاسخ می‌دهم در مورد زندگی‌ات.

    طفره می‌رود و از من دور می‌شود. با اصرار زیادی که از من می‌بیند در اوج بی‌حوصلگی به پرسش‌هایم پاسخ می‌دهد....

    مریم ۱۷ سال سن دارد. حاصل ازدواجی نافرجام میان پدری معتاد به شیشه و مادری عصبی‌ست.

    سه خواهر بزرگ‌تر از خود دارد که دو تن از آنها نیز در انتخاب همسر نخست خود سرنوشتی بهتر از مادرشان نداشته‌اند.

    خواهر بزرگش ۳۳ ساله است و از دید مریم وضعیت مالی خوبی دارد.

    دومین خواهرش وقتی تصمیم گرفت برای دومین بار شانسش را در زندگی مشترک امتحان کند، زن مردی شد که حدود بیست سال از او بزرگ‌تر است. اما وضعیت مالی خوبی دارد.

    سمیه طعم خوشبختی را پشت رل پژو دویست و ششی چشیده است که شوهرش بنامش کرده است.

    اما خواهر آخر وضعیت دیگری دارد. یک بار ازدواج کرده و دو سال پای زندگی مشترکی مانده است که نیمی از این عمر کوتاه را در جنگ و دعوا بوده است.

    با جدا شدن از شوهر اولش با پسری آشنا می‌شود و به امید داشتن سرپناهی به عقد موقت او در می‌آید. حمید پس از پایان مدت صیغه موقت معصومه را به حال خود‌‌ رها می‌کند و تن به عقد دائم نمی‌دهد.

    مریم از پدرش می‌گوید که هیچگاه برای آنها پدری نکرده است. از قفل و زنجیری که درست فردای روزی که پدرش فهمید، مریم برای امرار معاش درفروشگاه کیف و کفش فروشی مشغول به کار شده است به دست و پایش زد و او را درحیاط خانه محبوس کرده سخن می‌گوید.

    اما مریم گمان می‌کرد که این بار آخری است که پدرش او را برای کارکردن کتک می‌زند.

    او در حالی‌که با پشت دست اشک‌های روی گونه‌اش را پاک می‌کند، می‌گوید: چند ماه پس از آن کتک مفصلی که از «جواد» خوردم دوباره دریک مغازه دیگر مشغول به کار شدم.اما نمی‌دانم او از کجا محل کار جدیدم را پیدا کرده بود.

    یادآوری این خاطره لرزه در اندام نحیف این دختر می‌اندازد بغضش می‌ترکد و به صدایی لرزان می‌گوید: «آقا نمی‌دونی چه بر سرم آورد. جلو مردم خوار و خفیفم کرد و بد‌ترین فحش‌ها را نثارم کرد.»

    مریم که درخانه پدر جایی برای ماندن ندارد و مادرش از ترس ناپدری‌اش اورا به خانهٔ بخت دومش راه نمی‌دهد برای سکنی کردن، بین خانه خواهر‌هایش همواره در رفت و آمد است.

    رفت آمدهایی که او را ملزم به تحمل نگاه تحقیر آمیز شوهر خواهرش کرده است. او کار کردن را برای محتاج دیگران نبودن انتخاب کرده است.

    مریم، دخترک گل فروش نمونه هزاران هزار دختر و پسری است که از هم گسستگی خانواده‌هایشان آنها را مجبور به کار کردن کرده است. اجباری که واژه‌ای بنام کودکان کار را به وجود آورده است.

    سلامت نیوز
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    Hima

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/17
    ارسالی ها
    11,195
    امتیاز واکنش
    32,291
    امتیاز
    1,119
    وجود کودکان کار چه در عرصه تولید مثل کوره پزخانه و کارگاه‌های کوچک مثل فرش بافی و شیشه سازی و مانند آن و چه در عرصه خیابان مثل فروش گل، پاک کردن شیشه ماشین‌ها، آدامس فروشی و امثال آن در شهرهای بزرگ و کوچک غیرقابل انکار و به پدیده‌ای عادی تبدیل شده است. کار این دسته از کودکان تهدیدی جدی برای آینده اجتماعی و رشد و پیشرفت اقتصادی کشور به شمار می‌آید و براین اساس است که کار‌شناسان به عنوان یک معضل اجتماعی به آن می‌نگرند.
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:
    بالا