- عضویت
- 2018/10/30
- ارسالی ها
- 4,471
- امتیاز واکنش
- 17,947
- امتیاز
- 979
سلام خوبید ؟ من یه متن دارم دوست دارم ببینم نظر شما چی هست و اگه شما بودید چطور ادامه میدادید؟:NewNegah (1):
در یک روز سرد زمستانی شروع شد .مادرم برام یه عروسک خرید برای هدیه تولدم عروسکی که مو هاش بافته شده بود. ای کاش اون روز هیچ وقت نمیومد و ایکاش مادرم اون عروسکو برام نخریده بود .
عروسکی پارچه ای که کلاه و لباسش به رنگ خون بود و موهای بافته شدش به رنگ شب و همین طور صورتی به سفیدی برف لبخند قرمز رنگش سرشار از نفرت بود و نگاهش همیشه به طرف مقابل دوخته شده بود.
وقتی که مادرم اون عروسک رو با شوق به من داد و من ان را بغـ*ـل کردم زندگیم زیر و رو شد .کاش ان کار را نکرده بودم ...
من کاری کردم که ان عروسک فقط به من تعلق داشته باشد ...
روی پایش یک علامت گذاشتم علامتی که کاش هیچ وقت نمیگذاشتم .
ان موقع بچه بودم و وقتی که میخواستم بخوابم اورا هم در بغـ*ـل میگرفتم .
شبهایی که او در بغـ*ـل من بود کابوس هایی خیلی وحشتناک میدیدم . هرشب خواب قتل*خون*تاریکی ومرگ را میدیدم .
ان زمان حتی به ذهنم هم خطور نکرد به خاطر او بوده به خاطر کسی که حالا زندگیم را خراب کرده!
لطفا نظراتون رو حتما بهم بگید![1 :aiwan_light_blumf: :aiwan_light_blumf:](/styles/default/xenforo/smilies/negash/Yahoo/1.gif)
ممنون![53 :aiwan_lggight_blum: :aiwan_lggight_blum:](/styles/default/xenforo/smilies/negash/Yahoo/53.gif)
در یک روز سرد زمستانی شروع شد .مادرم برام یه عروسک خرید برای هدیه تولدم عروسکی که مو هاش بافته شده بود. ای کاش اون روز هیچ وقت نمیومد و ایکاش مادرم اون عروسکو برام نخریده بود .
عروسکی پارچه ای که کلاه و لباسش به رنگ خون بود و موهای بافته شدش به رنگ شب و همین طور صورتی به سفیدی برف لبخند قرمز رنگش سرشار از نفرت بود و نگاهش همیشه به طرف مقابل دوخته شده بود.
وقتی که مادرم اون عروسک رو با شوق به من داد و من ان را بغـ*ـل کردم زندگیم زیر و رو شد .کاش ان کار را نکرده بودم ...
من کاری کردم که ان عروسک فقط به من تعلق داشته باشد ...
روی پایش یک علامت گذاشتم علامتی که کاش هیچ وقت نمیگذاشتم .
ان موقع بچه بودم و وقتی که میخواستم بخوابم اورا هم در بغـ*ـل میگرفتم .
شبهایی که او در بغـ*ـل من بود کابوس هایی خیلی وحشتناک میدیدم . هرشب خواب قتل*خون*تاریکی ومرگ را میدیدم .
ان زمان حتی به ذهنم هم خطور نکرد به خاطر او بوده به خاطر کسی که حالا زندگیم را خراب کرده!
لطفا نظراتون رو حتما بهم بگید
![1 :aiwan_light_blumf: :aiwan_light_blumf:](/styles/default/xenforo/smilies/negash/Yahoo/1.gif)
ممنون
![53 :aiwan_lggight_blum: :aiwan_lggight_blum:](/styles/default/xenforo/smilies/negash/Yahoo/53.gif)