- عضویت
- 2019/04/30
- ارسالی ها
- 4,521
- امتیاز واکنش
- 4,207
- امتیاز
- 593
شاه سلیمان (تولد ۱۰۲۶ - مرگ ۸ مرداد ۱۰۷۳) با نام قبلی شاه صفی دوم فرزند ارشد شاه عباس دوم و پادشاه صفوی بین سالهای ۱۰۴۵تا ۱۰۷۳ بود نام مادر وی نکیهت کهن نام بود.
زندگی
وی پس از مرگ پدرش در حالیکه از ابتدای زندگی طبق رسمی که از زمان شاه عباس اول وجود داشت در حرمسرا رشد کرده بود، در روز شنبه ۱۰ مهر ۱۰۴۵ از حرمسرا بیرون آورده شد و تاجگذاری کرد.
در سالهای نخست سلطنت شاه صفی دوم اوضاع کشور به شدت رو به آشفتگی گذاشت. نان نایاب و ارزاق عمومی گران شد. قبایل شرق دریای خزر سر به شورش نهادند از جمله قزاقان از طریق دریا به ایران حمله کردند و ضمن کشتار مردم و اشغال بخشی از کشور، کاخ فرحآباد را به آتش کشیدند. زمینلرزهای بسیار مهیب در آذربایجان و ارمنستان رخ داد و هشتاد هزار نفر کشته و خسارات و ویرانیهای بسیار برجای گذاشت. پس از این نا بسامانیها، شاه نیز بر اثر بیماری نقرس و مصرف زیاد مشروبات الکلی روز به روز بیمارتر میشد. پزشکان شاه و وزیران برای آنکه از خود سلب مسئولیت کنند مدعی شدند که منجم باشی در محاسبه ساعت سعد برای تاجگذاری اشتباه کردهاست. در نهایت بنا بر آن شد که مراسم تاجگذاری تکرار شود و شاه با نامی جدید (شاه سلیمان) دوباره تاجگذاری کند انگار که سلطان جدیدی بر تخت نشستهاست دوباره سکه ضرب کنند و دوباره مهرهای سلطنتی را بسازند. شاه سلیمان در تاریخ شنبه اول فروردین ۱۰۴۹ مجدداً تاجگذاری کرد. اتفاقاً پس از آن وی با اراده بیشتری به اداره مملکت پرداخت و توانست غذا و نوشیدنی خود را نیز کنترل کند در نتیجه پس از تاجگذاری مجدد بیماری شاه رو به بهبود نهاد و اوضاع کشور نیز کمکم به سامان شد.
او خود پادشاهی نالایق بود ولی به دلیل داشتن صدراعظمی چون شیخعلی خان زنگنه اوضاع کشور پریشان نشد و در واقعیت شیخعلی خان زمام امور را در دست داشت و به ادارهٔ امور میپرداخت.
از بناهایی که در دوران او ساخته شده میتوان به هشت بهشت و از علمای بنام زمان وی میتوان به حسین خوانساری، علامه مجلسی، جمال الدین محمد خوانساری، ملا محسن فیض کاشانی اشاره کرد.
شاه سلیمان سرانجام پس از ۲۸ سال سلطنت در پنجشنبه ۸ مرداد ۱۰۷۳ به علت بیماری نقرس یا شرب زیاد در اصفهان درگذشت، و در قم به خاک سپردهشد.
فعالیتهای سیـاس*ـی
شاه سلیمان فعالیتهای سیـاس*ـی مهمی در طول بیست و هشت سال حکومت خود انجام داد. از جمله مهمترین آن میتوان به آغاز دوباره فعالیتهای ایران و انگلیس نام برد که در زمان ویلیام سوم انجام شد. همچنین میتوان به شروع فعالیتهای مشترک ایران و پادشاهیدانمارک اشاره نمود که در زمان شاه سلیمان این فعالیتها گستردهتر شد.
زندگی
وی پس از مرگ پدرش در حالیکه از ابتدای زندگی طبق رسمی که از زمان شاه عباس اول وجود داشت در حرمسرا رشد کرده بود، در روز شنبه ۱۰ مهر ۱۰۴۵ از حرمسرا بیرون آورده شد و تاجگذاری کرد.
در سالهای نخست سلطنت شاه صفی دوم اوضاع کشور به شدت رو به آشفتگی گذاشت. نان نایاب و ارزاق عمومی گران شد. قبایل شرق دریای خزر سر به شورش نهادند از جمله قزاقان از طریق دریا به ایران حمله کردند و ضمن کشتار مردم و اشغال بخشی از کشور، کاخ فرحآباد را به آتش کشیدند. زمینلرزهای بسیار مهیب در آذربایجان و ارمنستان رخ داد و هشتاد هزار نفر کشته و خسارات و ویرانیهای بسیار برجای گذاشت. پس از این نا بسامانیها، شاه نیز بر اثر بیماری نقرس و مصرف زیاد مشروبات الکلی روز به روز بیمارتر میشد. پزشکان شاه و وزیران برای آنکه از خود سلب مسئولیت کنند مدعی شدند که منجم باشی در محاسبه ساعت سعد برای تاجگذاری اشتباه کردهاست. در نهایت بنا بر آن شد که مراسم تاجگذاری تکرار شود و شاه با نامی جدید (شاه سلیمان) دوباره تاجگذاری کند انگار که سلطان جدیدی بر تخت نشستهاست دوباره سکه ضرب کنند و دوباره مهرهای سلطنتی را بسازند. شاه سلیمان در تاریخ شنبه اول فروردین ۱۰۴۹ مجدداً تاجگذاری کرد. اتفاقاً پس از آن وی با اراده بیشتری به اداره مملکت پرداخت و توانست غذا و نوشیدنی خود را نیز کنترل کند در نتیجه پس از تاجگذاری مجدد بیماری شاه رو به بهبود نهاد و اوضاع کشور نیز کمکم به سامان شد.
او خود پادشاهی نالایق بود ولی به دلیل داشتن صدراعظمی چون شیخعلی خان زنگنه اوضاع کشور پریشان نشد و در واقعیت شیخعلی خان زمام امور را در دست داشت و به ادارهٔ امور میپرداخت.
از بناهایی که در دوران او ساخته شده میتوان به هشت بهشت و از علمای بنام زمان وی میتوان به حسین خوانساری، علامه مجلسی، جمال الدین محمد خوانساری، ملا محسن فیض کاشانی اشاره کرد.
شاه سلیمان سرانجام پس از ۲۸ سال سلطنت در پنجشنبه ۸ مرداد ۱۰۷۳ به علت بیماری نقرس یا شرب زیاد در اصفهان درگذشت، و در قم به خاک سپردهشد.
فعالیتهای سیـاس*ـی
شاه سلیمان فعالیتهای سیـاس*ـی مهمی در طول بیست و هشت سال حکومت خود انجام داد. از جمله مهمترین آن میتوان به آغاز دوباره فعالیتهای ایران و انگلیس نام برد که در زمان ویلیام سوم انجام شد. همچنین میتوان به شروع فعالیتهای مشترک ایران و پادشاهیدانمارک اشاره نمود که در زمان شاه سلیمان این فعالیتها گستردهتر شد.