شعر +++تاپیک نقد و بررسی شعرهای کاربران+++

  • شروع کننده موضوع م . میشی
  • بازدیدها 10,147
  • پاسخ ها 170
  • تاریخ شروع

رز نقره ای ( م . اسدی )

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/02/12
ارسالی ها
39
امتیاز واکنش
374
امتیاز
171
محل سکونت
میاندوآب
بیا باز آ بیا با من
پر از دردم تو مرهم شو
دلم آواره در این دشت
نه سویی و نه کویی و نه نوریست
میبینی گمم در آسمان چشم های تو
مرو ماهم مرا دریاب
در این دشت تو بازآ بیا مه شو
بیا ماهم
بیا ای جان من بازآ دمی " من " شو
بیا بنگر به چشمانم ببین ابری و طوفانیست
بیا بنگر به چشمانم چه بارانیست ؟!
جان من بیا بازآ و بر چشمان خونینم کمی سد شو
بیا برگرد آوازم ببین سازم چه خاموش است
من اما در این تاریکی و سرما
بدون هیچ صوتی شعر میخوانم
بیا ای هستی ام ، عمرم !
بیا بازآ و بر سازم دمی دم شو
یاد دارم آن همه باران و ساز و ناز و راز
اینکم افسرده با یادت خوشم
ای که از دیرینه ام تا اینکم هستی و خواهی ماند
ای دم ساز من !
بازآ و بنشین و کمی آهسته تر رد شو
یاد دارم آن همه گل های یاس و نرگس و ارکیده
که هر بار میدیدی مرا
هر کدامش بـ..وسـ..ـه ای میگشت بر جانم
ولی حالا چقدر سرد است این گورم !
چه جان سوز است جای بـ..وسـ..ـه های گرم و شیرینت !
بیا بازآ گل سرزنده ی صحرای گل های پریشانم
بیا بازآ ببین پر میکشد جانم برای بوی عطرت
ای که در عشقت گلایولم
بیا بازآ و یک دم هم تو پر پر شو
 
  • پیشنهادات
  • شاه دخت مرگ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/22
    ارسالی ها
    299
    امتیاز واکنش
    2,859
    امتیاز
    441

    رز نقره ای ( م . اسدی )

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/12
    ارسالی ها
    39
    امتیاز واکنش
    374
    امتیاز
    171
    محل سکونت
    میاندوآب
    از تمام عشق ها زخمی
    سهم من یک بغـ*ـل معما شد
    رفتنی بودی اما من ...
    سهم من باز کاش و اما شد
    کاش فال طور دیگر بود
    فال گفته بود که باز میمیری
    خنده ای کرده و گذر کردم
    این منم ! بی نوای زنجیری
    مرگ من ! بی نوا منم عشقم
    باختم زنانگی را من
    تاس بنداز دوباره بازی کن
    حفظم این مارپلگی را من
    زندگی رو بد نشانم داد
    روی تو ولی برگ سبزم بود
    زرد و رقصان و نرم و پاییزی ...
    رفتنت ابتدای مهرم بود
    فصل زردی به سردی پاییز
    آخ برگ هایی که باد میدزدد
    هر کدامش به سبزی یک " تو "
    آخ خاطراتی که باد میدزدد ...


    خیلی ازتون ممنونم . من رو سر شوق آوردید .
     

    همایون

    کاربر انجمن نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/26
    ارسالی ها
    1,439
    امتیاز واکنش
    9,639
    امتیاز
    649
    محل سکونت
    تهران قیطریه
    در این شعر که ظاهرا چارپاره سروده شده بیشتر نمود داره که وزن را بایستی رعایت کنید
    بنده وزن را با توجه به همین ماهیت اصلاح میکنم مقایسه بفرمایید
    از تمام عشق ها زخمی /
    سهم من یک بغـ*ـل معما شد /
    رفتنی بودی اما من .../ ناقص
    سهم من باز کاش و اما شد /
    کاش فال طور دیگر بود / ناقص
    فال گفته بود که باز میمیری / شکست وزن
    خنده ای کرده و گذر کردم/
    این منم ! بی نوای زنجیری /
    مرگ من ! بی نوا منم عشقم /
    باختم زنانگی را من/ ناقص
    تاس بنداز دوباره بازی کن /شکست وزن
    حفظم این مارپلگی را من/ سکته دارد (در مارپلگی) مارپلگی به عنوان قافیه هم اشتباه به کار گرفته شده یعنی با حذف زوائد شما زنانه و مارپله رو قتفیه قرار دادید که اشتباه است
    زندگی رو بد نشانم داد / اگر "روی" باشد درست می شود
    روی تو ولی برگ سبزم بود / سکته دارد (در ولی )
    زرد و رقصان و نرم و پاییزی .../
    رفتنت ابتدای مهرم بود/ مهر و سبز هم قافیه نیستند
    فصل زردی به سردی پاییز/
    آخ برگ هایی که باد میدزدد/شکست وزن
    هر کدامش به سبزی یک " تو "
    آخ خاطراتی که باد میدزدد .../شکست وزن و برگ و خاطه هم قافیه نیستند

    ***
    از تمام عشق ها زخمی
    سهم من یک بغـ*ـل معما شد
    رفتنی بودی آخر اما من ...
    بر لبم باز کاش و اما شد
    کاش فالم به شکل دیگر بود
    گفته بودش که باز میمیری
    خنده ای کرده و گذر کردم
    این منم ! بی نوای زنجیری
    مرگ من ! بی نوا منم عشقم
    باختم این زنانگی را من
    تاس بنداز و باز بازی کن
    حفظم این مارپلگی را من

    زندگی روی بد نشانم داد
    روی تو برگ سبز این دل بود
    زرد و رقصان و نرم و پاییزی ...
    رفتنت ابتدای مشکل بود
    فصل سردی به زردی پاییز
    برگ هایی که باد میدزدد
    هر کدامش به سبزی یک " تو "
    خاطراتی که یاد میدزدد ...

    مجبور شدم تغییرات اندکی در شعر شما وارد کنم
     

    رز نقره ای ( م . اسدی )

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/12
    ارسالی ها
    39
    امتیاز واکنش
    374
    امتیاز
    171
    محل سکونت
    میاندوآب

    ❤Amethyst

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/13
    ارسالی ها
    1,551
    امتیاز واکنش
    21,127
    امتیاز
    883
    محل سکونت
    neptune
    روزهای بودنت مثل یک خواب گذشت
    کابوس نبودنت تمام نمی‌شود چرا؟

    پ. ن: یه سوال داشتم: نمی‌دونم چرا یهویی دو بیت شعر به ذهنم می‌رسه؛ ولی وقتی می‌خوام ادامه‌ش بدم شعری به ذهنم نمی‌رسه، اونی هم که به ذهنم می‌رسه بهش نمی‌خوره. شما راه حلی دارین؟
     

    razieh1583

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/19
    ارسالی ها
    192
    امتیاز واکنش
    4,408
    امتیاز
    446
    سن
    20
    محل سکونت
    تهران
    سلام خسته نباشید
    اولین باری هست که دست به نوشتن شعر میبرم
    لطفا نقد کنید

    عاشقانه دوستت دارم لیلای من
    لیلای آواره ی رسوای من
    تا تو باشی ارومه ارومم
    پس مرو شاه قلبم ، تنها میمونم
    بی تو رسوای دو جهانم لیلای من
    بی تو اواره ی کوی وخیابانم لیلای من
    بی تو عاشق بی معشـ*ـوقه لیلای من
    بی تو مجنونم لیکن بی دلبرم لیلای من
    پس مرو شاه قلبم ای لیلی
    مشکن این دل رو ز سنگی سخت
    اگر بشکند روزی این دل
    تکه های شیشه اش پازل میشود
    و باز هم مینویسد قلم سرنوشت
    که من عاشقم
    عاشق زلف پروشونت لیلای من
    اه که میمیرم روزی که
    خبر دار شوم بی تو مانده ام
    ان روز زهر را به حلاوت شیرینی مینوشم
    تا باشد در فراق دوری تو
    سوختن و خاکستر نشوم
    پس ای شاه قلبم
    ای دلبر ریز نقش
    مرا با دستانت
    ارامشی ده ابدی
    تا روی سنگ قلبم بنویسم
    مانده ام بی دلبر اهوئکم لیلای من
     
    آخرین ویرایش:

    AREZOO.F

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/19
    ارسالی ها
    543
    امتیاز واکنش
    16,186
    امتیاز
    771
    هست امروز دلم بی قرار حرمت
    می نشینم به امید یک نگاه از کرمت
    در دلم نالم که باز کی شوم زائر حرمت
    عجیب با این همه گـ ـناه دارم امید به کرمت
    آرزو
    تقدیم به شاه خراسان«امام رضا(ع)»

    امشب دلم به اندازه سیاهیش غم دارد
    امشب عجیب دل شوق به پرواز دارد
    مثان پرنده ای که حال پرواز دارد
    ترسد از عقابی که در آسمان جا دارد
    آرزو
     

    فاطمه صفارزاده

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/22
    ارسالی ها
    9,452
    امتیاز واکنش
    41,301
    امتیاز
    901
    محل سکونت
    Mashhad
    شعر1.
    آئینه سرخ است؛ یا چشمم خونی
    هوا بارانیست؛ یا صورتم اشکی
    دنیا سیاه است؛ یا قلبم تاریک
    فرهاد مجنون است؛ یا شیرین، لیلی
    (این دومین شعریه که من با قافیه نوشتم و امیدوارم هم وزن باشه)
    متن 1.

    دیوانگی را خیلی‌ها تجربه می‌کنند
    این تجربه‌ی من همگانیست
    متن2.
    لیلی منم! لیلی تویی! لیلی اوست!
    هر کس می‌تواند لیلی باشد اما عاشق...
    هرگز!
    شعر2.
    لیلی هم خدا را داشت اما چه شد؟
    جز یک عشق نا فرجام چه شد؟
    ابرها هم گریستند و التماس کردند!
    اما پایانش جز جدایی چه شد؟
    (البته نمی‌خوام به خدا توهین کنم! می‌خواستم در ادامه‌اش بنویسم که خدا صلاحو میدونه اما نتونستم هم وزن کنمش در ضمن اولین شعر با قافیه‌ی منه!)
    متن3.
    لیلی!
    گرچه بازیکن حرفه‌ای هستی اما؛
    سال ها پیش،
    یک لیلی مثل تو،
    یک بازیکن مثل تو،
    به همین عشق،
    باخت!
     

    فاطمه صفارزاده

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/22
    ارسالی ها
    9,452
    امتیاز واکنش
    41,301
    امتیاز
    901
    محل سکونت
    Mashhad
    (یه چندتا دیالوگ هم خودم نوشتم)
    دیالوگ1.
    -همیشه وقتی بچه بودم یه سوال بود تو ذهنم.
    +چه سوالی؟
    -این‌که میشه وقتی غمگینی، بخندی؟
    +من جواب سوالتو نمی‌دونم
    -ولی من حالا می دونم
    +خب! میشه؟
    -تظاهر نکن... جواب سوالو میشه از لبخندت خوند.
    و اون باز هم خندید!
    دیالوگ2.
    -غم چیه؟
    +یعنی تو اصلا غمگین نشدی...تا حالا؟
    -مگه عاشق شدم...تا حالا؟
    دیالو‌گ3.
    +قبلا واسه کی درد و دل می‌کردی؟
    -واسه دلم؛ واسه تنها همدم روزای تنهاییم
    +خب پس چرا الآن باهاش درد و دل نمی‌کنی؟
    -چون اونم شده یکی از دردای زندگیم
    دیالوگ4.
    +تا کی می‌خوای به دیوونه بازیات ادامه بدی؟
    -تا وقتی دیوونم
    +تا کی دیوونه‌ای؟
    -تا وقتی دیوونه بازی می‌کنم
    دیالوگ5.
    +عشق چیه؟
    -نمی‌دونم...باید عاشق شم!
    -چند سال بعد-
    +عشق چیه؟
    -نمی‌دونم...باید عاشق شی!
    (یک بیت شعر دیگه‌هم قبلا نوشته بودم...اونم می‌نویسم)
    شعر3.
    غرورم خورد شد، دلم از سنگ
    ولی موندم باز، یه عاشق دلتنگ
     
    بالا