- عضویت
- 2017/02/07
- ارسالی ها
- 5,830
- امتیاز واکنش
- 35,457
- امتیاز
- 1,120
- سن
- 20
معادله در یک در دوران جنگ سرد
تحقیقات علمی برای یافتن موجودات هوشمند فرازمینی از دوران جنگ سرد شروع شده؛ زمانی که سایه وحشت جنگ جهانی دوم هنوز روی سر مردم بود و مردم امریکا از دیدن اجسام ناشناخته در آسمانشان حسابی ترسیده بودند، در همین زمان پروفسور دریک وارد عمل شد و معادله مشهور خود را عرضه کرد. او در دهه شصت میلادی معادله ای را عنوان کرد که از هفت فاکتور تشکیل شده و معتقد بود ضرب آن ها در یکدیگر، احتمال وجود حیات هوشمند فرازمینی را در کهکشان راه شیری به دست می دهد. هر چند این معادله مستقیما پاسخ نهایی را در چنته نداشت اما مسئله یافتن حیات فرازمینی را به شکل علمی و مناسبی فرمول بندی می کرد.
پروفسور دریک در آن زمان نتوانست مقدار دقیقی را براساس فرمول خود به دست بیاورد، اما ارزش کار او در واقع این بود که راه رسیدن به پاسخ این سوال را در یک قالب قابل بررسی بیان کرد که هنوز هم برخی دانشمندان در حال مطالعه روی آن هستند. معادله پروفسور دریک صورت مسئله را برای ما فراهم کرد تا بفهمیم برای پاسخ دادن به این سوال باید دنبال پاسخگویی به چه سوالات ریزتری برویم. اما معادله از چه پارامترهایی تشکیل شده بود و این سوالات ریزتر چه چیزهایی بودند و هستند؟
فاکتور اول عبارت است از تعداد ستاره هایی که هر سال در کهکشان راه شیری متولد می شوند و به آن آهنگ زایش ستارگان گفته می شود. فاکتور دوم است که اصلا با چه احتمالی یک ستاره می تواند سیاره ای دور و بر خودش داشته باشد؟ زیرا برای این که حیات وجود داشته باشد طبعا باید سیارهای به دور ستاره بگردد.
پارامتر سوم این است که به فرض وجود، این سیاره با چه احتمالی در ناحیه مناسبی از ستاره خودش واقع است که نه خیلی سرد باشد و نه خیلی گرم تا بتواند شرایط مناسبی را برای پیدایش حیات فراهم کند.
فاکتور چهارم به ما می گوید با چه احتمالی در سیاره ای که در فاصله مناسبی قرار دارد، حیات بروز خواهدکرد؟ پارامتر پنجم این سوال را مطرح می کند: حیاتی که ایجاد شده با چه احتمالی به بروز یک موجود هوشمند منجر می شود؟ چون شما می بینید روی سیاره زمین، جز انسان، هیچ موجودی نداریم که توانایی حل مسائل پیچیده داشته باشد.
ششمین پارامتر این است که این موجودات هوشمند با چه احتمالی خواهند توانست تمدن خلق کنند و آیا این موجودات هوشمند الزاما می توانند به تمدن برسند؟ آیا ماهیتا هر موجود هوشمندی روندی که تمدن بشری در طول سی، چهل هزار سال گذشته گذرانده، طی خواهدکرد و خواهدتوانست تمدنی داشته باشد که پیشرفته شود و در نهایت به درکی که ما امروز از جهان داریم، برسد؟ در نهایت پارامتر هفتم این سوال را مطرح می کند که چنین تمدن پیشرفته ای چقدر دوام خواهدآورد و عمر یک تمدن پیشرفته چقدر است؟
اگر دقت کنید یکای اولین پارامتر بر زمان است، یعنی تعداد ستاره ایی که بر واحد زمان در کهکشان راه شیری خلق می شود. پنج فاکتور بعدی فقط مقدار هستند و آخری یکای زمان دارد. بنابراین کمیتی که به دست می آید دقیقا تعداد است و ما تعداد تمدن های پیشرفته موجود در کهکشان راه شیری را از این طریق حساب می کنیم.
تحقیقات علمی برای یافتن موجودات هوشمند فرازمینی از دوران جنگ سرد شروع شده؛ زمانی که سایه وحشت جنگ جهانی دوم هنوز روی سر مردم بود و مردم امریکا از دیدن اجسام ناشناخته در آسمانشان حسابی ترسیده بودند، در همین زمان پروفسور دریک وارد عمل شد و معادله مشهور خود را عرضه کرد. او در دهه شصت میلادی معادله ای را عنوان کرد که از هفت فاکتور تشکیل شده و معتقد بود ضرب آن ها در یکدیگر، احتمال وجود حیات هوشمند فرازمینی را در کهکشان راه شیری به دست می دهد. هر چند این معادله مستقیما پاسخ نهایی را در چنته نداشت اما مسئله یافتن حیات فرازمینی را به شکل علمی و مناسبی فرمول بندی می کرد.
پروفسور دریک در آن زمان نتوانست مقدار دقیقی را براساس فرمول خود به دست بیاورد، اما ارزش کار او در واقع این بود که راه رسیدن به پاسخ این سوال را در یک قالب قابل بررسی بیان کرد که هنوز هم برخی دانشمندان در حال مطالعه روی آن هستند. معادله پروفسور دریک صورت مسئله را برای ما فراهم کرد تا بفهمیم برای پاسخ دادن به این سوال باید دنبال پاسخگویی به چه سوالات ریزتری برویم. اما معادله از چه پارامترهایی تشکیل شده بود و این سوالات ریزتر چه چیزهایی بودند و هستند؟
فاکتور اول عبارت است از تعداد ستاره هایی که هر سال در کهکشان راه شیری متولد می شوند و به آن آهنگ زایش ستارگان گفته می شود. فاکتور دوم است که اصلا با چه احتمالی یک ستاره می تواند سیاره ای دور و بر خودش داشته باشد؟ زیرا برای این که حیات وجود داشته باشد طبعا باید سیارهای به دور ستاره بگردد.
پارامتر سوم این است که به فرض وجود، این سیاره با چه احتمالی در ناحیه مناسبی از ستاره خودش واقع است که نه خیلی سرد باشد و نه خیلی گرم تا بتواند شرایط مناسبی را برای پیدایش حیات فراهم کند.
فاکتور چهارم به ما می گوید با چه احتمالی در سیاره ای که در فاصله مناسبی قرار دارد، حیات بروز خواهدکرد؟ پارامتر پنجم این سوال را مطرح می کند: حیاتی که ایجاد شده با چه احتمالی به بروز یک موجود هوشمند منجر می شود؟ چون شما می بینید روی سیاره زمین، جز انسان، هیچ موجودی نداریم که توانایی حل مسائل پیچیده داشته باشد.
ششمین پارامتر این است که این موجودات هوشمند با چه احتمالی خواهند توانست تمدن خلق کنند و آیا این موجودات هوشمند الزاما می توانند به تمدن برسند؟ آیا ماهیتا هر موجود هوشمندی روندی که تمدن بشری در طول سی، چهل هزار سال گذشته گذرانده، طی خواهدکرد و خواهدتوانست تمدنی داشته باشد که پیشرفته شود و در نهایت به درکی که ما امروز از جهان داریم، برسد؟ در نهایت پارامتر هفتم این سوال را مطرح می کند که چنین تمدن پیشرفته ای چقدر دوام خواهدآورد و عمر یک تمدن پیشرفته چقدر است؟
اگر دقت کنید یکای اولین پارامتر بر زمان است، یعنی تعداد ستاره ایی که بر واحد زمان در کهکشان راه شیری خلق می شود. پنج فاکتور بعدی فقط مقدار هستند و آخری یکای زمان دارد. بنابراین کمیتی که به دست می آید دقیقا تعداد است و ما تعداد تمدن های پیشرفته موجود در کهکشان راه شیری را از این طریق حساب می کنیم.