- عضویت
- 2015/11/08
- ارسالی ها
- 22,523
- امتیاز واکنش
- 65,135
- امتیاز
- 1,290
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[/BCOLOR]
بعد از فرو ریزی دیوارها، پناهندههای زیادی برای ادامه زندگی به شکار در جنگلها روی آوردند. خانواده ساشا که یکی از افرادی بودند که همواره از راه شکار زندگی خود را میگذراندند، مجبور میشوند دست از شکار بردارند تا برای پناهندگان شکار موجود باشد. در این صحنه، مخالفت شدید ساشا با پدرش و سخنان تاثیر گذار وی در رابـ ـطه با کمک کردن به پناهندگان را شاهد هستیم.[/BCOLOR]
از عجیبترین صحنههای انیمه، این غول است که ساشا با آن مواجه میشود. در دهکده، هیچ خونی وجود نداشته و هیچ نشانی از درگیری نیز دیده نمیشود ولی این غول در یکی از خانهها در حال خوردن مادری جلوی فرزندش است![/BCOLOR]
قسمت بعدی، نوید مبارزاتی عالی و نفس گیر را میدهد. قطعاً انیمه بعد از یک آرامش کوتاه، نیازمند چنین چیزی است.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]اگر بخواهید آرامش کوتاهی را در فصل دوم شاهد باشید، قطعاً این قسمت همان چیزی است که میخواهید. البته نبایستی انتظار یک آرامش در تمام طول قسمت را داشته باشید، این قسمت تنها آرامشی بسیار گذرا دارد و مانند همیشه، دنیای خونین و قبیح سری را به تصویر میکشد. در این قسمت، ما بیشتر شاهد تصاویر و خاطراتی از گذشته ساشا بلاوس (Sasha Blouse) هستیم، یکی دیگر از یاران ارن در واحد شناسایی. انیمه بیشتر به توضیح دادن تصمیمها، احساسات و تمایلات وی برای انجام دادن کاری، و صرفاً بیهوده نبودن میپردازد ولی مانند همیشه مبارزه و نیز معماهای زیادی دارد. گرچه این قسمت نمیتواند همانند قسمت اول طوفانی باشد، ولی باز هم جذابیت کامل خود را از دست نمیدهد و بیرحمی و تاریکی سری را به نمایش میگذارد. برای نقد این قسمت، با سینماگیمفا همراه باشید.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]سرگشته و بیهدف[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)][BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]سرگشته و بیهدف[/BCOLOR]
بعد از فرو ریزی دیوارها، پناهندههای زیادی برای ادامه زندگی به شکار در جنگلها روی آوردند. خانواده ساشا که یکی از افرادی بودند که همواره از راه شکار زندگی خود را میگذراندند، مجبور میشوند دست از شکار بردارند تا برای پناهندگان شکار موجود باشد. در این صحنه، مخالفت شدید ساشا با پدرش و سخنان تاثیر گذار وی در رابـ ـطه با کمک کردن به پناهندگان را شاهد هستیم.
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]قسمت دوم بیشتر به بررسی زندگی ساشا میپردازد. کارهای وی در گذشته و پشیمانیاش از سخنان و اعمالش، اکثریت روند این قسمت را تشکیل میدهند. مبارزات این قسمت، به مانند قسمت اول نفسگیر و عالی نیستند و این قسمت بیشتر جنبه احساسی دارد تا نمایش پیشبردی از داستان و میخواهد بیننده را بهتر با شخصیت ساشا آشنا کرده و شخصیت وی در گذشته و نیز شخصیت الان وی را به بیننده نمایش دهد و تا حدودی بر تغییراتی که اتفاقات روی داده در انسان به وجود میآورد، تاکید میکند. این قسمت نیز میتواند خوب باشد، ولی قطعاً برای بینندهای که بسیار منتظر اتفاقات جدید و جذاب است، چیز خلاقانهای نخواهد بود، مگر چند ثانیه پایانی آن! بیشتر انیمه حول احساسات و اتفاقات گذشته میچرخد، اتفاقاتی که دانستن یا ندانستنشان فرقی به حال داستان نمیکند و تنها مقداری دیدگاه را در مورد ساشا عوض میکند که باز نمیتوان گفت به آن نیاز بوده است! داستان قسمت دوم را به نوعی میشود کاملکننده شخصیت پردازی ساشا نامید وگرنه این قسمت، نکات زیادی را نمایش نمیدهد و بیشتر آن حول سخن گفتن و تفکرات متفاوت میگذرد تا مبارزه و برملا شدن رازی از رازهای فراوان انیمه؛ البته این به هیچ معنا نیست که بیننده ممکن است از این قسمت لـ*ـذت نبرد، فقط کسی که به دنبال جواب است، این قسمت بیشتر به مانند تلف کردن وقت وی است تا چیزهایی که او به دنبالش است. البته بخشهایی از این قسمت، داستان را برای قسمتهای آینده بیشتر آماده میکند و آن نکاتی جدید را به آن اضافه میکند.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]از عجیبترین صحنههای انیمه، این غول است که ساشا با آن مواجه میشود. در دهکده، هیچ خونی وجود نداشته و هیچ نشانی از درگیری نیز دیده نمیشود ولی این غول در یکی از خانهها در حال خوردن مادری جلوی فرزندش است!
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]از چیزهای عجیب این قسمت، میتوان به دقایق آخر و نیز غولی که ساشا با آن برخورد کرد، اشاره نمود. در دقایق آخر، زمانی که به دهکده محل زندگی کُنی اسپرینگر (Connie Springer) میرسند، دهکده کاملاً خالی است، ولی در خانه او غولی که بسیار ناتوان به نظر میرسد آرمیده است! این غول حتی دست و پا و استخوان بندی کامل نیز ندارد و به نظر میرسد دقیقاً همانجا به وجود آمده است، در حالی که اصلاً چگونگی زیاد شدن غولها غیرممکن است! قطعاً انیمه چیزهای زیادی برای بیان در این باره دارد و این صحنهها، تنها شروعی کوچک برای چیزی است که خیلیها منتظرش بودهاند، یعنی حقیقت. این قسمت، در قالب خاطرات، بیشتر به بیان فرضیات متفاوت درباره پیدایش غولها و کمی نیز درباره وجود غول درون دیوارها میپردازد. در واقع این قسمت را به طور کلی میتوان مدارکی هر چند کم برای تایید یا رد برخی فرضیهها و نیز دادن سرنخهایی که بینندگان درباره حقیقت موجود است؛ البته نگران نباشید داستان آن قدر پیچیده است که به این سادگیها حدس زده نشود![/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]آرامشی قبل از طوفان[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)][BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]آرامشی قبل از طوفان[/BCOLOR]
قسمت بعدی، نوید مبارزاتی عالی و نفس گیر را میدهد. قطعاً انیمه بعد از یک آرامش کوتاه، نیازمند چنین چیزی است.
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]قسمت دوم فصل دوم انیمه Attack On Titan، ممکن است برای کسی که به دنبال حقایق و جوابی برای سوالاتش است، مناسب نباشد ولی نه تنها تا حدودی فرضیههایی را بیان میکند بلکه مدارکی نیز برای تایید یا رد فرضیههای گذشته در اختیار مخاطبین قرار داده و شروعی کوتاه بر اتفاقات و حقایق نفسگیری است که در این فصل بیان میشود. این قسمت از لحاظ مبارزات، نمیتواند جوابگوی عطش طرفداران باشد ولی قطعاً از بسیاری جهات شروعی مناسب برای جریانات آینده است و نکات ریز بسیاری درون خود دارد. انتظار میرود قسمت آینده شامل مبارزات بیشتر و نیز جوابها و سورپرایزهای بیشتری نسبت به این قسمت باشد.[/BCOLOR]