بعد از پذیرش دین مبین اسلام توسط ایرانیان، دانشمندان این سرزمین در ترویج مبانی حقه اسلام و مفاهیم بلند و مکشوف کردن حقیقت پنهان آن تلاش گستردهای به کار بستند و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نبودند. در این میان تعلیم و تربیت نیز که ایرانیان از آن بهره کافی و وافی داشتند و دانشگاههایی چون گندیشاپور موید این مطلب است با همت مردانه، تجربیات گذشته درخشان را در راه اعتلای دین جدید به کار بردند. تاریخ گواه این مطلب است ایرانیانی که در دستگاههای خلافت صاحب منصب بودهاند به نوعی در ترویج علم و نیز تاسیس مکانهایی برای تدریس علوم یا استنساخ و ترجمه کتب کوشیدهاند؛ از اولین نمونههای این امر میتوان به بیتالحکمه بغداد اشاره کرد که به دستور هارونالرشید و معاضدت خاندان برمکی احداث شد.
میتوان اولین و عالیترین نمونه مدارس دینی در ایران را که با نظامی خاص و سبکی نوین تاسیس شده بود، مدارس نظامیه دانست. بانی احداث این مدارس خواجه نظامالمک وزیر آلبارسلان و ملکشاه سلجوقی است. خواجه نظام الملک با حسن تدبیر خویش توانست سلجوقیان را به ترویج علم و دانش و بنای مدارس و موقوفات فراوان تشویق کند؛ از این رو شاهدیم که در دوران صدارت وی مدارس بسیاری با نام نظامیه تاسیس و موقوفاتی برای تأمین هزینههای آنها ایجاد شد.
این مدارس که مدرسه نظامیه نیشابور و نظامیه بغداد از سرآمدان آنهاست در بلاد اسلامی تاسیس و باعث ایجاد نظام خاصی در آموزش و پرورش اسلامی شد. این مدارس با نظامات خاصی که خواجه نظامالملک در وقفنامه تعیین کرده بود اداره میشد و استادان آن باید از اعلم و افقه دانشمندان عصر انتخاب میشدند که حسن رفتار و کردار سرلوحه اعمال ایشان باشد.
نظامیه نیشابور اندکی قبل از نظامیه بغداد تاسیس شد، اما به دلایل سیـاس*ـی و... مدرسه نظامیه بغداد بیش از دیگر مناطق مورد توجه خواجه نظام الملک بوده و از این رو رونق و اعتبار فراوانی داشته است.
مرتضی راوندی مینویسد: «در میان مساجد، مدارس و دیگر مراکز فرهنگی که از قرون اولیه نهضت اسلامی تا حمله مغول، در ایران و دیگر ممالک اسلامی به همت امرا، وزرا و دیگر خیراندیشان بهوجود آمده است، نظامیه بغداد از جهت مدرسین عالیقدری که در آن به کار تعلیم مشغول بودند [یکی از استادن به نام این مدرسه امام محمد غزالی است و سعدی شیرازی نیز در این مدارس تعلیم گرفته است] و چه از لحاظ نوابغ و شخصیتهای ممتازی که از این حوزه علمیه در جهان اسلامی پراکنده شده و به دانشگستری و تبلیغ فرهنگ و معارف اسلامی کمر بستهاند مقام و موقعیت ممتازی دارد.»1
به همین سبب، سازه و معماری مدرسه نیز باید از حیث ساختمان و تاسیسات دارای درجهای عالی از اعتبار باشد تا جوابگوی مراجعان و دانشجویان و استادان شود. دکتر نورالله کسائی درباره مشخصات ساختمانی نظامیه بغداد مینویسد: «نظامیه بغداد از نظر زیبایی و کاشیکاری و نظام ساختمانی در نوع خود بینظیر و ضربالمثل و از بزرگترین مدارس دنیا بوده است. این بنای مجلل و باشکوه اعجاب کسانی را که از غرب اسلام به بغداد آمده و از آن دیدن کردهاند برانگیخته است... نظامیه بغداد دارای فضای وسیع و ایوانهای بزرگ مخصوص اقامت فقیهان و مدرسان، مسجد، غرفه مخصوص موذن و دربان و کتابخانه و مخازن مخصوص لوازم سوخت و روشنایی و دیگر مایحتاج بوده است.»2
اما شرایط تدریس در نظامیه نیز در نوع خود جالب توجه است؛ در تاریخ مدارس ایران در این باره آمده است: «ابن بطوطه که در سال 727 به بغداد سفر میکند، درباره نحوه تدریس در آنجا اشاره مینماید که استاد باوقار روی کرسی در قبه چوبی کوچکی مینشست و دو نفر معید برای تکرار درس و املای او در طرفین وی قرار میگرفتند. این نوع ترتیب یافتن محفل و مجلس درس برخلاف گذشته که به صورت حلقه تشکیل میشد، میتواند به علت ازدیاد تعداد شاگردان و تشریفات مرسوم در تدریس باشد و میتوان تصور کرد که در نظامیهها هم به همینگونه عمل میشده است.»3 کار معیدان نیز که در کنار استاد قرار میگرفتند در نوع خود قابل ملاحظه است، اینان که غالبا از شاگردان ارشد و بااستعداد انتخاب میشدند وظیفه داشتند تا دروس استاد را در کلاس تکرار کنند تا همه حاضران در جلسه به شنیدن کامل دروس موفق شوند، همچنین بعد از ترک استاد این معیدان با شاگردان به تکرار دشواریهای درس پرداخته تا آموزش کافی و وافی انجام گرفته باشد.
امور نظامیه بعد از نظامالملک به دست پسرش و بعدها به دست حکام و پادشاهان بعدی اداره میشد تا در زمان استیلای مغول این کار به ید توانای خواجه نصیر سپرده شد و بار دیگر نظم و نسق یافت و در زمان علاءالدوله عطاملک جوینی نیز عظمت سابق خویش را به دست آورد.
البته نکتهای که این اقدام بزرگ خواجه نظامالملک را لکهدار میکند، تأثیر تعصبات مذهبی در شرایط تدریس نظامیه است و آن اینکه نظامالملک بنابر اعتقاد خویش بر مذهب شافعی در وقفنامه موکد قید نموده که شرط اساسی در احراز این مقام داشتن مذهب شافعی است، از اینرو از دانشمندان ایرانی آنانی که به دیگر مذاهب معتقد بودهاند مجال تدریس نیافتند و این امری است که متاسفانه در ایران در سدههای گذشته باعث شده که جنگ و درگیریهای خانمانسوز گریبانگیر ایرانیان شود و در برههای که ایرانی باید متحد میشد تا در مقابل حمله ترکان یا صلیبیون مقاومت کند در داخل درگیر فتنههای مذهبی بود.
پینوشتها:
1ـ سیر فرهنگ و تاریخ تعلیم و تربیت در ایران و اروپا، مرتضی راوندی، انتشارات نگاه 1383
2ـ مدارس نظامیه و تاثیرات علمی و اجتماعی آن، دکتر نورالله کسائی، امیرکبیر1363
3ـ تاریخ مدارس ایران، حسین سلطانزاده، انتشارات آگاه 1364
میتوان اولین و عالیترین نمونه مدارس دینی در ایران را که با نظامی خاص و سبکی نوین تاسیس شده بود، مدارس نظامیه دانست. بانی احداث این مدارس خواجه نظامالمک وزیر آلبارسلان و ملکشاه سلجوقی است. خواجه نظام الملک با حسن تدبیر خویش توانست سلجوقیان را به ترویج علم و دانش و بنای مدارس و موقوفات فراوان تشویق کند؛ از این رو شاهدیم که در دوران صدارت وی مدارس بسیاری با نام نظامیه تاسیس و موقوفاتی برای تأمین هزینههای آنها ایجاد شد.
این مدارس که مدرسه نظامیه نیشابور و نظامیه بغداد از سرآمدان آنهاست در بلاد اسلامی تاسیس و باعث ایجاد نظام خاصی در آموزش و پرورش اسلامی شد. این مدارس با نظامات خاصی که خواجه نظامالملک در وقفنامه تعیین کرده بود اداره میشد و استادان آن باید از اعلم و افقه دانشمندان عصر انتخاب میشدند که حسن رفتار و کردار سرلوحه اعمال ایشان باشد.
نظامیه نیشابور اندکی قبل از نظامیه بغداد تاسیس شد، اما به دلایل سیـاس*ـی و... مدرسه نظامیه بغداد بیش از دیگر مناطق مورد توجه خواجه نظام الملک بوده و از این رو رونق و اعتبار فراوانی داشته است.
مرتضی راوندی مینویسد: «در میان مساجد، مدارس و دیگر مراکز فرهنگی که از قرون اولیه نهضت اسلامی تا حمله مغول، در ایران و دیگر ممالک اسلامی به همت امرا، وزرا و دیگر خیراندیشان بهوجود آمده است، نظامیه بغداد از جهت مدرسین عالیقدری که در آن به کار تعلیم مشغول بودند [یکی از استادن به نام این مدرسه امام محمد غزالی است و سعدی شیرازی نیز در این مدارس تعلیم گرفته است] و چه از لحاظ نوابغ و شخصیتهای ممتازی که از این حوزه علمیه در جهان اسلامی پراکنده شده و به دانشگستری و تبلیغ فرهنگ و معارف اسلامی کمر بستهاند مقام و موقعیت ممتازی دارد.»1
به همین سبب، سازه و معماری مدرسه نیز باید از حیث ساختمان و تاسیسات دارای درجهای عالی از اعتبار باشد تا جوابگوی مراجعان و دانشجویان و استادان شود. دکتر نورالله کسائی درباره مشخصات ساختمانی نظامیه بغداد مینویسد: «نظامیه بغداد از نظر زیبایی و کاشیکاری و نظام ساختمانی در نوع خود بینظیر و ضربالمثل و از بزرگترین مدارس دنیا بوده است. این بنای مجلل و باشکوه اعجاب کسانی را که از غرب اسلام به بغداد آمده و از آن دیدن کردهاند برانگیخته است... نظامیه بغداد دارای فضای وسیع و ایوانهای بزرگ مخصوص اقامت فقیهان و مدرسان، مسجد، غرفه مخصوص موذن و دربان و کتابخانه و مخازن مخصوص لوازم سوخت و روشنایی و دیگر مایحتاج بوده است.»2
اما شرایط تدریس در نظامیه نیز در نوع خود جالب توجه است؛ در تاریخ مدارس ایران در این باره آمده است: «ابن بطوطه که در سال 727 به بغداد سفر میکند، درباره نحوه تدریس در آنجا اشاره مینماید که استاد باوقار روی کرسی در قبه چوبی کوچکی مینشست و دو نفر معید برای تکرار درس و املای او در طرفین وی قرار میگرفتند. این نوع ترتیب یافتن محفل و مجلس درس برخلاف گذشته که به صورت حلقه تشکیل میشد، میتواند به علت ازدیاد تعداد شاگردان و تشریفات مرسوم در تدریس باشد و میتوان تصور کرد که در نظامیهها هم به همینگونه عمل میشده است.»3 کار معیدان نیز که در کنار استاد قرار میگرفتند در نوع خود قابل ملاحظه است، اینان که غالبا از شاگردان ارشد و بااستعداد انتخاب میشدند وظیفه داشتند تا دروس استاد را در کلاس تکرار کنند تا همه حاضران در جلسه به شنیدن کامل دروس موفق شوند، همچنین بعد از ترک استاد این معیدان با شاگردان به تکرار دشواریهای درس پرداخته تا آموزش کافی و وافی انجام گرفته باشد.
امور نظامیه بعد از نظامالملک به دست پسرش و بعدها به دست حکام و پادشاهان بعدی اداره میشد تا در زمان استیلای مغول این کار به ید توانای خواجه نصیر سپرده شد و بار دیگر نظم و نسق یافت و در زمان علاءالدوله عطاملک جوینی نیز عظمت سابق خویش را به دست آورد.
البته نکتهای که این اقدام بزرگ خواجه نظامالملک را لکهدار میکند، تأثیر تعصبات مذهبی در شرایط تدریس نظامیه است و آن اینکه نظامالملک بنابر اعتقاد خویش بر مذهب شافعی در وقفنامه موکد قید نموده که شرط اساسی در احراز این مقام داشتن مذهب شافعی است، از اینرو از دانشمندان ایرانی آنانی که به دیگر مذاهب معتقد بودهاند مجال تدریس نیافتند و این امری است که متاسفانه در ایران در سدههای گذشته باعث شده که جنگ و درگیریهای خانمانسوز گریبانگیر ایرانیان شود و در برههای که ایرانی باید متحد میشد تا در مقابل حمله ترکان یا صلیبیون مقاومت کند در داخل درگیر فتنههای مذهبی بود.
پینوشتها:
1ـ سیر فرهنگ و تاریخ تعلیم و تربیت در ایران و اروپا، مرتضی راوندی، انتشارات نگاه 1383
2ـ مدارس نظامیه و تاثیرات علمی و اجتماعی آن، دکتر نورالله کسائی، امیرکبیر1363
3ـ تاریخ مدارس ایران، حسین سلطانزاده، انتشارات آگاه 1364
آخرین ویرایش توسط مدیر: