جالب و دانستنی دانستنی‌های جالب از «به صلیب کشیدن» در طول تاریخ

  • شروع کننده موضوع dinaz
  • بازدیدها 187
  • پاسخ ها 2
  • تاریخ شروع

dinaz

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/09/04
ارسالی ها
31,702
امتیاز واکنش
68,366
امتیاز
1,329
محل سکونت
کرمانشاه
دانستنی‌های جالب از «به صلیب کشیدن» در طول تاریخ
اگر از علاقه مندان به مطالعه ی کتاب های تاریخی باشید، بدون شک هر از چندگاهی در میان خطوط کتاب ها به مجازات و شکنجه ای با عنوان «چار میخ» برخورد کرده اید. چارمیخ یا تصلیب و یا به صلیب کشیدن یا صَلب یکی از شیوه های شکنجه و اعدام در دوران باستان بود.

1349030_817.jpg


رومی ها آن را از همسایگان خود آموختند، و به طور ویژه ای در شهرهای رُم باستان به کاربردند. آنها از این مجازات برای خاموش کردن عصیان و تمرّد رعیت ها استفاده می نمودند. شاید رومی ها نمی دانستند که به صلیب کشیدن یک فرد یهودی ناشناس در گوشه ای فراموش شده از اقلیمشان «چار میخ» را شهرتی همیشگی خواهد بخشید.

به صلیب کشیدن در یونان باستان

در سال ۳۳۲ پیش از میلاد، اسکندر مقدونی شهر فینیقی «صور» را پس از محاصره ای که از ژانویه تا ژوئیه به طول انجامید فتح کرد. پس از آنکه اسکندر توانست دفاع شهر صور را در هم بشکند، و ارتش صور را شکست داد. براساس آنچه در منابع تاریخی آمده است ۶ هزار مرد در آن روز کشته شدند. در منابع یونانی دو نویسنده به نام های «دیودوروس» و «کونیتوس کورتیوس» نوشتند که اسکندر دستور داد تا ۲هزار نفر از مردان جوانی را که احتمال می رفت به ارتش صور بپیوندند در طول ساحل صور به صلیب بکشند.

1349031_315.jpg


مصلوب کردن در رُم باستان

تصلیب مجازاتی متداول در قانون رم باستان نبود، بلکه در شرایط خاص و ویژه ای انجام می شد. بردگان فقط در صورت ارتکاب دزدی و یا تلاش های عصیانگرانه و شورش به صلیب کشیده می شدند. شهروندان رم باستان در زمینه ی مجازات با صلیب مصونیت داشتند مگر آنکه خــ ـیانـت بزرگی علیه امپراتوری مرتکب می شدند. مصلوب شدن در امپراتوری رم مراحل مختلفی را سپری کرد و پس از گذشت زمان به مجازات فرودستانی تبدیل شد که جرائمی همچون سرقت و دزدی مرتکب می شدند.

1349032_203.jpg


انقلاب اسپارتاکوس

بـرده ی رومی و آغازگر جنبش ضد بـرده داری در اصل از مردم تراسی بود که در رم و در مدرسه ی آموزش گلادیاتورها (که در آن بردگان را برای جنگ با یکدیگر تعلیم می دادند کار می کرد). در سال ۷۳ قبل از میلاد در این مدرسه این بـرده ی رومی قیامی را بر عهده گرفت و هزاران بـرده از هر رنگ و نژادی تحت رهبری اسپارتاکوس قرار گرفتند. سنای رم چندین سپاه به مقابله با آنها فرستاد، اما همه ی این سپاهیان به وسیله ی بـرده ها شکسته شدند. آنگاه «کراسوس» فرماندهی ارتش رم را برای شکست دادن انقلاب بردگان در دست گرفت و در سال ۷۱ قبل از میلاد اسپارتاکوس را در نبرد سهمگینی شکست داد. اسپارتاکوس کشته شد و بردگان بسیاری به خاک و خون در غلتیدند. نجات یافتگان از نبرد که شش هزار نفر بودند به دستور کراسوس در طول مسیر «ویا آپیا» بین رم و کاپوآ به صلیب کشیده شدند.

1349033_257.jpg


جای میخ ها

تصویری که ما درباره ی چارمیخ داریم این است که میخ ها کف دست را سوراخ می کنند. این تصویر را از نقاش ها و مجسمه سازهای مسیحی گرفته ایم که می خواهند به صلیب کشیده شدن یسوع را به تصویر بکشند. ما می دانیم که میخ ها اگر از کف دست عبور داده شوند نمی توانند وزن بدن را تحمل کنند و از بین انگشتان دست بیرون خواهند آمد. به همین دلیل احتمال می رود که در دوران باستان اندام فوقانی قربانی را با طناب بر تخته ی افقی می بستند تا میخ بتواند وزن را تحمل کند. البته امپراتوری های باستان راه حل ساده تری هم داشتند. آنها میخ را بین اولنا (زند زیرین) و رادیوس (زند اعلی) فرو می بردند که این قسمت از دست آنقدر قوی هست که آنها را وامی داشت تا از این روش استفاده کنند.

1349034_197.jpg


بعد از قرنها استفاده از تصلیب به عنوان وسیله ی شکنجه و اعدام امپراتور کنستانتین در سال ۳۳۷ میلادی به انگیزه ی بزرگداشت به صلیب کشیده شدن مسیح آن را ممنوع کرد.
 
  • پیشنهادات
  • dinaz

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/04
    ارسالی ها
    31,702
    امتیاز واکنش
    68,366
    امتیاز
    1,329
    محل سکونت
    کرمانشاه
    دردسرهای دهه ۶۰ که نوجوان‌های امروز درک نمی‌کنند
    بچه های امروزی مجبور نخواهند بود با این دردسرهایی که ما تحمل کردیم و از سر گذراندیم دست و پنجه نرم کنند.

    ۱.انتظار برای ظهور عکس

    1348223_840.jpg


    تصور کنید فیلم عکاسی را به مغازه ی ظهور فیلم تحویل دهید ، چند روز صبر کنید و بعد بفهمید که چشمان حتی یک نفر از اعضای درون عکس باز نبوده اند، یا اینکه ببینید که ای دل غافل، فراموش کرده اید که فلش بزنید و تمام عکس ها تاریک و مات گرفته شده اند.

    ۲.چه کسی تماس گرفته است؟

    1348224_234.jpg


    جوانان امروز مجبور نیستند بدون اینکه بدانند چه کسی پشت خط است تلفن را بردارند. یا اینکه از تلفنی با شماره های دوار استفاده کنند، به بهترین دوستشان زنگ بزنند و با پیغام اشغال خطوط مواجه شوند.


    ۳.زندگی بدون وجود یخ ساز

    1348225_242.jpg


    کافیست فرض کنید که فردی که آخرین تکه یخ را برداشته است به خود زحمت نداده تا طبق ها را از آب پر کرده و درون یخچال بگذارد.


    ۴.تلفن همراه؟

    1348226_123.jpg


    برای برقراری تماس به دنبال یک تلفن همگانی میگشتیم و البته امیدوار بودیم به اندازه ی کافی پول خرد (سکه) داشته باشیم.


    ۵.نابود کردن خاطرات خانوادگی به طور کاملا اتفاقی

    1348227_917.jpg


    مثلا به اشتباه روی نوار ویدئوی قدیمی و خانوادگی برنامه ی محبوبتان را ضبط کنید.


    ۶.طوری درون ماشین بنشینید که پشت سر مسیر را ببینید

    1348228_614.jpg


    اگر زودتر از خواهر و برادرمان صندلی های مناسب را غصب! نمیکردیم باید به صندلی هایی که رو به پشت مسیر بودند قناعت میکردیم


    ۷.اینترنت دایل آپ

    1348229_775.jpg


    برای مدت طولانی به بیب بیب دایل آپ گوش کنید تا بتوانید به اینترنت وصل شوید و در عین حال یک نفر در نقطه ای از خانه تلفن را بردارد و اینترنت قطع شود.

    ۸. پیدا کردن مسیر بدون جی.پی.اس

    1348230_974.jpg


    همین که میتوانستیم نقشه های بزرگ کاغذی را درست تا بزنیم باید شکر به جای می آوردیم، مسیر یابی پیشکش.


    ۹.چندین کتاب بخوانید تا بتوانید یک تحقیق به معلم ارائه دهید

    1348231_227.jpg


    کتابخانه میرفتیم، تعدادی زیادی کاتالوگ بررسی میکردیم تا دایره‌المعارف خاصی را پیدا کنیم، و البته از آن استفاده هم میکردیم.


    ۱۰.سرک کشیدن درون یک کتابچه

    1348232_766.jpg


    زیر و رو کردن یک کتاب تلفن برای پیدا کردن شماره ی دوستتان و دعا کردن برای حذف نشدن این شماره از نسخه جدید را تصور کنید.


    ۱۱.امتحانات حضوری

    1348233_210.jpg


    به جای اینکه هر وقت دوست داشتید پاسخ سوالات امتحان را تحویل دهید، باید سر ساعت مشخص و در مکانی مشخص امتحان میدادید.


    ۱۲.انتظار برای پخش آهنگ مورد علاقه از رادیو و ضبط آن روی نوار کاست

    1348234_240.jpg


    ساعت ها تلاش برای ساختن یک مجموعه آهنگ بی نقص برای عشقتان، و شاید، درگیر شدن با نوار از حلقه خارج شده.


    ۱۳.صحبت با اوپراتور تماس

    1348235_763.jpg


    برای تماس با یک عزیز مجبور بودیم با اوپراتوری که کیلومترها با ما فاصله دارد صحبت کنیم تا تماس ما را وصل کند


    ۱۴.سه شبکه بیشتر نداشتیم

    1348236_409.jpg


    این را هم اضافه کنیم که برای عوض کردن کانال باید از جایمان بلند میشدیم. احتمالا پدر و مادرمان هم مجبورمان میکردند اینکار را انجام دهیم تا بتوانند هرچه که آنها دوست دارند ببینند، آخر یک تلویزیون که بیشتر نداشتیم.


    ۱۵.کرایه ی فیلم

    1348237_865.jpg


    شب جمعه تا ویدئو کلوپ رانندگی میکردیم و متوجه میشدیم که تمام فیلمای خوب را به یغما بـرده اند. حتی اگر اینگونه نبود باید فیلم ویدئویی را به اول فیلم باز میگرداندیم چون که معمولا فردی که قبل از ما آن را اجاره میکرد از روی تنبلی اینکار را انجام نمیداد.


    ۱۶.از سری مسائل ماشین تایپ

    1348238_291.jpg


    وقتی اشتباه تایپ میکردیم از ورقه های باریکی برای پوشاندن اشتباه استفاده میکردیم و البته غیر ممکن بود که اینکار را کج و معوج انجام ندهیم.


    ۱۷.نداشتن مایکروفر

    1348239_214.jpg


    غذاهای باقیمانده را به روش سنتی روی اجاق گاز گرم میکردیم.


    ۱۸.وقتی که در هوای گرم تابستان ماشین سواری میکردیم.

    1348240_228.jpg


    چون ماشین کولر نداشت خیس عرق روی صندلی های پلاستیکی چسبیده بودیم. البته میتوانستیم پنجره ها را پایین بیاوریم تا هوای تازه به داخل ورود کند ولی اگر ماشین در حال حرکت نبود...


    ۱۹.در پناه رادیو

    1348241_214.jpg


    وقتی که درون اتومبیل نشسته بودیم، دو گزینه بیشتر نداشتیم، ای.ام و اف.م.


    ۲۰.وقتی پاچه های شلوارمان را گشاد میکردیم

    1348242_109.jpg


    وقتی شلوار جین را می بریدیم و پاچه هایش را گشاد می کردیم، دعا می کردیم که پدر یا مادرمان غش نکند.


    ۲۱.دردسرهای چاپگر

    1348243_267.jpg


    باید با دقت بسیار لبه های برگه ی کاغذی را منطبق با بستر چاپگر دات‌ماتریس هماهنگ میکردیم تا به درستی عمل کند.


    ۲۲.مشکلات حجم دادن به موها

    1348244_425.jpg


    به مادرمان التماس می کردیم تا اجازه ی فر کردن موهایمان را بدهد. یا از فرکننده های داغ و کلی اسپری مو استفاده میکردیم تا موهایمان بلندتر و پر حجم تر به نظر بیایند.


    ۲۳.در انتخاب فعالیت هایمان در مدرسه اختیاری از خود نداشتیم

    1348245_401.jpg


    دخترها مجبور بودند که کلاس های عملی دخترانه بردارند در حالی که پسرها برای خود تفریح میکردند. (زنگ ایکس)


    ۲۴.تخته سیاه و گچ

    1348246_221.jpg


    نوشتن جملات روی تخته سیاه قیژقیژو ،جملاتی چون دیگر سر کلاس حرف نمیزنم و نامه رد و بدل نمیکنم، در گذشته نوعی مجازات تلقی میشد.


    ۲۵.ناتوانی در پایان دادن به یک جر و بحث در زمان کوتاه

    1348247_797.jpg


    باید صبر می کردیم تا برای یافتن پاسخ سؤال مورد مشاجره به یک دایرة المعارف دسترسی پیدا کنیم، چون چیزی به اسم گوگل وجود نداشت.
     

    dinaz

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/04
    ارسالی ها
    31,702
    امتیاز واکنش
    68,366
    امتیاز
    1,329
    محل سکونت
    کرمانشاه
    دردسرهای دهه ۶۰ که نوجوان‌های امروز درک نمی‌کنند
    بچه های امروزی مجبور نخواهند بود با این دردسرهایی که ما تحمل کردیم و از سر گذراندیم دست و پنجه نرم کنند.

    ۱.انتظار برای ظهور عکس

    1348223_840.jpg


    تصور کنید فیلم عکاسی را به مغازه ی ظهور فیلم تحویل دهید ، چند روز صبر کنید و بعد بفهمید که چشمان حتی یک نفر از اعضای درون عکس باز نبوده اند، یا اینکه ببینید که ای دل غافل، فراموش کرده اید که فلش بزنید و تمام عکس ها تاریک و مات گرفته شده اند.

    ۲.چه کسی تماس گرفته است؟

    1348224_234.jpg


    جوانان امروز مجبور نیستند بدون اینکه بدانند چه کسی پشت خط است تلفن را بردارند. یا اینکه از تلفنی با شماره های دوار استفاده کنند، به بهترین دوستشان زنگ بزنند و با پیغام اشغال خطوط مواجه شوند.


    ۳.زندگی بدون وجود یخ ساز

    1348225_242.jpg


    کافیست فرض کنید که فردی که آخرین تکه یخ را برداشته است به خود زحمت نداده تا طبق ها را از آب پر کرده و درون یخچال بگذارد.


    ۴.تلفن همراه؟

    1348226_123.jpg


    برای برقراری تماس به دنبال یک تلفن همگانی میگشتیم و البته امیدوار بودیم به اندازه ی کافی پول خرد (سکه) داشته باشیم.


    ۵.نابود کردن خاطرات خانوادگی به طور کاملا اتفاقی

    1348227_917.jpg


    مثلا به اشتباه روی نوار ویدئوی قدیمی و خانوادگی برنامه ی محبوبتان را ضبط کنید.


    ۶.طوری درون ماشین بنشینید که پشت سر مسیر را ببینید

    1348228_614.jpg


    اگر زودتر از خواهر و برادرمان صندلی های مناسب را غصب! نمیکردیم باید به صندلی هایی که رو به پشت مسیر بودند قناعت میکردیم


    ۷.اینترنت دایل آپ

    1348229_775.jpg


    برای مدت طولانی به بیب بیب دایل آپ گوش کنید تا بتوانید به اینترنت وصل شوید و در عین حال یک نفر در نقطه ای از خانه تلفن را بردارد و اینترنت قطع شود.

    ۸. پیدا کردن مسیر بدون جی.پی.اس

    1348230_974.jpg


    همین که میتوانستیم نقشه های بزرگ کاغذی را درست تا بزنیم باید شکر به جای می آوردیم، مسیر یابی پیشکش.


    ۹.چندین کتاب بخوانید تا بتوانید یک تحقیق به معلم ارائه دهید

    1348231_227.jpg


    کتابخانه میرفتیم، تعدادی زیادی کاتالوگ بررسی میکردیم تا دایره‌المعارف خاصی را پیدا کنیم، و البته از آن استفاده هم میکردیم.


    ۱۰.سرک کشیدن درون یک کتابچه

    1348232_766.jpg


    زیر و رو کردن یک کتاب تلفن برای پیدا کردن شماره ی دوستتان و دعا کردن برای حذف نشدن این شماره از نسخه جدید را تصور کنید.


    ۱۱.امتحانات حضوری

    1348233_210.jpg


    به جای اینکه هر وقت دوست داشتید پاسخ سوالات امتحان را تحویل دهید، باید سر ساعت مشخص و در مکانی مشخص امتحان میدادید.


    ۱۲.انتظار برای پخش آهنگ مورد علاقه از رادیو و ضبط آن روی نوار کاست

    1348234_240.jpg


    ساعت ها تلاش برای ساختن یک مجموعه آهنگ بی نقص برای عشقتان، و شاید، درگیر شدن با نوار از حلقه خارج شده.


    ۱۳.صحبت با اوپراتور تماس

    1348235_763.jpg


    برای تماس با یک عزیز مجبور بودیم با اوپراتوری که کیلومترها با ما فاصله دارد صحبت کنیم تا تماس ما را وصل کند


    ۱۴.سه شبکه بیشتر نداشتیم

    1348236_409.jpg


    این را هم اضافه کنیم که برای عوض کردن کانال باید از جایمان بلند میشدیم. احتمالا پدر و مادرمان هم مجبورمان میکردند اینکار را انجام دهیم تا بتوانند هرچه که آنها دوست دارند ببینند، آخر یک تلویزیون که بیشتر نداشتیم.


    ۱۵.کرایه ی فیلم

    1348237_865.jpg


    شب جمعه تا ویدئو کلوپ رانندگی میکردیم و متوجه میشدیم که تمام فیلمای خوب را به یغما بـرده اند. حتی اگر اینگونه نبود باید فیلم ویدئویی را به اول فیلم باز میگرداندیم چون که معمولا فردی که قبل از ما آن را اجاره میکرد از روی تنبلی اینکار را انجام نمیداد.


    ۱۶.از سری مسائل ماشین تایپ

    1348238_291.jpg


    وقتی اشتباه تایپ میکردیم از ورقه های باریکی برای پوشاندن اشتباه استفاده میکردیم و البته غیر ممکن بود که اینکار را کج و معوج انجام ندهیم.


    ۱۷.نداشتن مایکروفر

    1348239_214.jpg


    غذاهای باقیمانده را به روش سنتی روی اجاق گاز گرم میکردیم.


    ۱۸.وقتی که در هوای گرم تابستان ماشین سواری میکردیم.

    1348240_228.jpg


    چون ماشین کولر نداشت خیس عرق روی صندلی های پلاستیکی چسبیده بودیم. البته میتوانستیم پنجره ها را پایین بیاوریم تا هوای تازه به داخل ورود کند ولی اگر ماشین در حال حرکت نبود...


    ۱۹.در پناه رادیو

    1348241_214.jpg


    وقتی که درون اتومبیل نشسته بودیم، دو گزینه بیشتر نداشتیم، ای.ام و اف.م.


    ۲۰.وقتی پاچه های شلوارمان را گشاد میکردیم

    1348242_109.jpg


    وقتی شلوار جین را می بریدیم و پاچه هایش را گشاد می کردیم، دعا می کردیم که پدر یا مادرمان غش نکند.


    ۲۱.دردسرهای چاپگر

    1348243_267.jpg


    باید با دقت بسیار لبه های برگه ی کاغذی را منطبق با بستر چاپگر دات‌ماتریس هماهنگ میکردیم تا به درستی عمل کند.


    ۲۲.مشکلات حجم دادن به موها

    1348244_425.jpg


    به مادرمان التماس می کردیم تا اجازه ی فر کردن موهایمان را بدهد. یا از فرکننده های داغ و کلی اسپری مو استفاده میکردیم تا موهایمان بلندتر و پر حجم تر به نظر بیایند.


    ۲۳.در انتخاب فعالیت هایمان در مدرسه اختیاری از خود نداشتیم

    1348245_401.jpg


    دخترها مجبور بودند که کلاس های عملی دخترانه بردارند در حالی که پسرها برای خود تفریح میکردند. (زنگ ایکس)


    ۲۴.تخته سیاه و گچ

    1348246_221.jpg


    نوشتن جملات روی تخته سیاه قیژقیژو ،جملاتی چون دیگر سر کلاس حرف نمیزنم و نامه رد و بدل نمیکنم، در گذشته نوعی مجازات تلقی میشد.


    ۲۵.ناتوانی در پایان دادن به یک جر و بحث در زمان کوتاه

    1348247_797.jpg


    باید صبر می کردیم تا برای یافتن پاسخ سؤال مورد مشاجره به یک دایرة المعارف دسترسی پیدا کنیم، چون چیزی به اسم گوگل وجود نداشت.
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا