موانع درمان موفقیتآمیز
موانع مختلفی ممکن است روند درمان مبتلایان به وسواس شستشو را با دشواری روبهرو کند که اصلیترین آنها عبارتند از:
حضور و نظارت درمانگر
نقش درمانگر در طول دورهی درمان میتواند به یکی از موانع اختلالگر در درمان مؤثر وسواس شستشو تبدیل شود. تا اینجا متوجه شدیم که درمانگر باید با مهیا کردن تمرینات اضطرابآور به بیمار نشان بدهد که تحمل آلودگیها امکانپذیر است. اما شاید چون درمانگر در حین اجرای این تمرینات حضور دارد و ناظر اتفاقات است، بیمار مسئولیت عواقب مواجهه با آلودگی را به گردن درمانگر بیندازد. بهعبارت دیگر، فرد ممکن است تصور کند اگر در پی مواجهه با آلودگی (مثلا دست زدن به دستمال کثیفی که روی زمین افتاده یا لمس وسایل توالتهای عمومی) آسیبی به خودش یا اطرافیانش وارد شود، مسئول این خطا درمانگر خواهد بود که در تمامی مراحل اجرای تمرین حاضر و نظارهگر بوده است.
البته چنین بیمارانی به عمد از خودشان سلب مسئولیت نمیکنند، بلکه این یک واکنش طبیعی نسبت به ترس و اضطراب است. برای غلبه بر این دشواری درمانگر باید از بیمار بخواهد مشابه تمریناتی را که داخل مطب با حضور و نظارت او انجام میدهد، خارج از مطب و در زندگی روزمرهی خود نیز تکرار کند. تمرین و تکرار، یک بخش خیلی مهم از مراحل درمان است، اما در چنین شرایطی لزوم پیگیری تمرینات در عدم حضور درمانگر از اهمیت بالاتری برخوردار است.
باورهایی که بیش از اندازه به آنها بها داده شده
وجود باورهایی که بیش از اندازه به آنها بها داده شده مانع دیگری است که معمولا در روند درمان وسواس شستشو اختلال ایجاد میکند. برای مثال بیماری که معتقد است فقط با ۳۶ مرتبه شستشوی دستها میتواند بهطور کامل از شر آلودگیها خلاص شود و شستن کمتر از این مساوی با آسیب است، درگیر یک باور بیش بها داده شدهی شدید است. وقتی شدت باورهای بیش بها داده شده بالا باشد، این باورها به دو طرف یک شمشیر دو لبه تبدیل میشوند. یک طرف این شمشیر نمایانگر افکار معقول (فرد به افکار غلط خود اذعان دارد، اما قادر به رهایی از وسواس شستشو نیست) و طرف دیگر آن نمایانگر افکار نامعقول (فرد به هیچوجه قادر به درک افکار غلط خود نیست) است. فرد در چشم برهم زدنی میتواند لبهی شمشیر را برگرداند و تغییر جهت بدهد. به همین علت اگر باورهای غلط بیمار در مورد لزوم شستشو خیلی شدید باشند، مدت درمان باید طولانیتر در نظر گرفته شود. متأسفانه پیشبینی نتیجهی درمان در این قبیل بیماران معمولا مثبت نیست، اما نه به این معنی که امیدوارکننده نباشد، زیرا در چنین شرایطی فقط کافی است که درمانگر به درمان قویتر یا افزایش مدت درمان یا ترکیبی از هر دو روی بیاورد.
موانع مختلفی ممکن است روند درمان مبتلایان به وسواس شستشو را با دشواری روبهرو کند که اصلیترین آنها عبارتند از:
حضور و نظارت درمانگر
نقش درمانگر در طول دورهی درمان میتواند به یکی از موانع اختلالگر در درمان مؤثر وسواس شستشو تبدیل شود. تا اینجا متوجه شدیم که درمانگر باید با مهیا کردن تمرینات اضطرابآور به بیمار نشان بدهد که تحمل آلودگیها امکانپذیر است. اما شاید چون درمانگر در حین اجرای این تمرینات حضور دارد و ناظر اتفاقات است، بیمار مسئولیت عواقب مواجهه با آلودگی را به گردن درمانگر بیندازد. بهعبارت دیگر، فرد ممکن است تصور کند اگر در پی مواجهه با آلودگی (مثلا دست زدن به دستمال کثیفی که روی زمین افتاده یا لمس وسایل توالتهای عمومی) آسیبی به خودش یا اطرافیانش وارد شود، مسئول این خطا درمانگر خواهد بود که در تمامی مراحل اجرای تمرین حاضر و نظارهگر بوده است.
البته چنین بیمارانی به عمد از خودشان سلب مسئولیت نمیکنند، بلکه این یک واکنش طبیعی نسبت به ترس و اضطراب است. برای غلبه بر این دشواری درمانگر باید از بیمار بخواهد مشابه تمریناتی را که داخل مطب با حضور و نظارت او انجام میدهد، خارج از مطب و در زندگی روزمرهی خود نیز تکرار کند. تمرین و تکرار، یک بخش خیلی مهم از مراحل درمان است، اما در چنین شرایطی لزوم پیگیری تمرینات در عدم حضور درمانگر از اهمیت بالاتری برخوردار است.
باورهایی که بیش از اندازه به آنها بها داده شده
وجود باورهایی که بیش از اندازه به آنها بها داده شده مانع دیگری است که معمولا در روند درمان وسواس شستشو اختلال ایجاد میکند. برای مثال بیماری که معتقد است فقط با ۳۶ مرتبه شستشوی دستها میتواند بهطور کامل از شر آلودگیها خلاص شود و شستن کمتر از این مساوی با آسیب است، درگیر یک باور بیش بها داده شدهی شدید است. وقتی شدت باورهای بیش بها داده شده بالا باشد، این باورها به دو طرف یک شمشیر دو لبه تبدیل میشوند. یک طرف این شمشیر نمایانگر افکار معقول (فرد به افکار غلط خود اذعان دارد، اما قادر به رهایی از وسواس شستشو نیست) و طرف دیگر آن نمایانگر افکار نامعقول (فرد به هیچوجه قادر به درک افکار غلط خود نیست) است. فرد در چشم برهم زدنی میتواند لبهی شمشیر را برگرداند و تغییر جهت بدهد. به همین علت اگر باورهای غلط بیمار در مورد لزوم شستشو خیلی شدید باشند، مدت درمان باید طولانیتر در نظر گرفته شود. متأسفانه پیشبینی نتیجهی درمان در این قبیل بیماران معمولا مثبت نیست، اما نه به این معنی که امیدوارکننده نباشد، زیرا در چنین شرایطی فقط کافی است که درمانگر به درمان قویتر یا افزایش مدت درمان یا ترکیبی از هر دو روی بیاورد.