Lady

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/09/30
ارسالی ها
1,523
امتیاز واکنش
10,543
امتیاز
917
دنیای اصطلاحات
آموزش توسط: زهراکلانی

سلام خدمت دوستداران ترجمه
طی مدتی که داستان های مختلفی رو ترجمه کردم، این داستان ها پر از اصطلاحات باحالی بودن که معنیشون رو به سختی پیدا کردم.
تصمیم گرفتم این تاپیک رو ایجاد کنم و هر اصطلاحی رو که به چشم دیدم اینجا با شما به اشتراک بزارم.


اصطلاح.png
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • Lady

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/30
    ارسالی ها
    1,523
    امتیاز واکنش
    10,543
    امتیاز
    917
    : as good as gold
    (در مورد کسی که خوش رفتار و مانند جواهر است گفته می شود )


    Mary is as good as gold - most of the time
    مری بيشتر اوقات به خوبی طلاست، مانند جواهر است.

    ☆☆☆☆
    :as good as one's word
    :به قول خود وفادار ماندن

    I said I'd come home for the holidays and I'll be as good as my word
    من گفتم که برای تعطیلات به خانه می آیم و سر قولم خودم خواهم بود
     

    Lady

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/30
    ارسالی ها
    1,523
    امتیاز واکنش
    10,543
    امتیاز
    917
    to hold good:
    به قوت و اعتبار خود باقی بودن :

    Does your offer still hold good?


    آیا سفارش شما هنوز به قوت خود باقی است?
    یا به عبارتی ساده تر آیا سفارش شماسرجاشه؟

    ☆☆☆

    Color of Someone’s Money

    میزان پولی که کسی در اختیار دارد:

    Show me the color of your money and then we can talk.


    مقدار پولی که در اختیار دارید را نشان دهید و سپس می‌توانیم صحبت کنیم
     

    Lady

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/30
    ارسالی ها
    1,523
    امتیاز واکنش
    10,543
    امتیاز
    917
    I'm not the same guy
    من دیگه اون آدم قبلی نیستم

    ☆☆☆☆

    Long story short

    خلاصه اش كنم ( وقتي مي گيم بذار خلاصه بهت بگم..! )
    ☆☆☆☆


    I am your humble
    كوچيك شما هستم

    ☆☆☆


    Zip it up
    ساكت باش
    ☆☆☆☆

    It costs an arm & a leg

    حسابی پیاده شدم، کلی واسم آب خورد

    ☆☆☆☆



    Jump down someone's throat
    از دست کسی عصبانی شدن

    ☆☆☆☆

    Keep up the good work

    به کاری که میکنی ادامه بده

    ☆☆☆☆

    Good for you
    خوش به حالت


    ☆☆☆☆

    Pain in the neck
    آدم یا چیز اعصاب خورد کن
    ☆☆☆☆


     

    Lady

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/30
    ارسالی ها
    1,523
    امتیاز واکنش
    10,543
    امتیاز
    917
    It’s bound to happen

    باید بشود

    ☆☆☆☆

    If gold rusts, what then can iron do?

    هر چه بگندد نمکش می زنند وای به روزی که بگندد نمک

    ☆☆☆☆



    Keep in the picture
    ‌ در جريان امور قرار دادن

    ☆☆☆

    Ring a bell
    به نظر كسي آشنا آمدن. به ذهن كسي آمدن ( مثلا وقتي كسي رو نديديم ولي مي گيم چقدر به نظر آشنا مي رسه !! )

    ☆☆☆☆

    I saw a Saw that saw a Saw

    من يک ارّه ديدم که داشت ارّه ديگه رو ميبريد،(دست بالا دست بسياره)

    به معنای ديدن see اولی گذشته saw

    دوم به معنای ارّه saw

    سوم به معنای بريدن saw

    چهارم هم به معنای ارّه saw

    ☆☆☆☆


     
    آخرین ویرایش:

    Lady

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/30
    ارسالی ها
    1,523
    امتیاز واکنش
    10,543
    امتیاز
    917
    As the question, so the answer
    از هر دستی بدی از همون دست پس ميگيری
    ☆☆☆

    In order of age
    به ترتیب سن

    ☆☆☆

    Never say die
    به دلت بد نیار

    ☆☆☆

    Keep your distance from hand phone chargers

    از گوشی موبایل در زمان شارژ شدن دوری كنید

    ☆☆☆

    I'm starving

    بدجوری گشنمه

    ☆☆☆☆


     

    Lady

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/30
    ارسالی ها
    1,523
    امتیاز واکنش
    10,543
    امتیاز
    917
    They have a cat and dog life

    دائما با هم جنگ و دعوا دارند (زن و شوهر)
    ☆☆☆☆


    It was a pig of a day

    روز سختی بود

    ☆☆☆☆

    Jelly fish

    آدم بی اراده

    ☆☆☆

    Kind deeds never die

    کار خوب گم نمی شه

    ☆☆☆


     

    Lady

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/30
    ارسالی ها
    1,523
    امتیاز واکنش
    10,543
    امتیاز
    917
    Stop nagging
    نق نزن
    ☆☆☆

    I give you my word

    You have my word

    به کسی چیزی در این مورد نخواهم گفت

    ☆☆☆☆

    Let sleeping dogs lie
    دنبال شر نرو

    ☆☆☆☆

    KEEP YOUR SHIRT ON

    جوش نزن / عجله نكن/ یه دقیقه صبر كن

    ☆☆☆☆

    Is the ball and here is the field

    این گوی و این میدان

    ☆☆☆

    Wet blanket
    ضدحال
    ☆☆☆

    Do your best
    تمام تلاشت رو بکن
     

    Lady

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/30
    ارسالی ها
    1,523
    امتیاز واکنش
    10,543
    امتیاز
    917
    hard drinks

    نوشابه های الکلی
    ****

    hard drugs
    داروهای اعتیاد آور قوی مانند هروئین
    ****

    a hard and fast rule
    قانونی که بدون استثنا اجرا می گردد
    *****


    a hard nut to crack
    مسئله بغرنجى که حل آن مشکل است
    ****

    the hard shoulder

    بغـ*ـل جاده ( جاییکه اتومبیل ها می توانند در موارد اضطراری توقف کنند )
     

    Lady

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/30
    ارسالی ها
    1,523
    امتیاز واکنش
    10,543
    امتیاز
    917
    I'm hard pressed for time at the moment, l'll do it tomorrow
    در حال حاضر اصلا وقت ندارم ، فردا آن را انجام می دهم
    ***

    to be hard to please
    در مورد شخصی گفته می شود که تا حدودی عیب جو یا مشکل پسند است و بسختی راضی میشود
    *****

    to be hard up for something
    نیاز به چیزی داشتن
    ****

    Jack only said he was ill because he was hard up for an excuse not to go to the party
    جک فقط اظهار داشت که مریض است برای اینکه نیاز به عذری داشت که به میهمانی نرود
    ****

    as hard as nails
    بدون احساس، بسیار قوی و ستبر
    ****

    high life ; high living
    زندگی لـ*ـذت بخش و تجملی
     
    بالا