me_myself
کاربر نگاه دانلود
[HIDE-THANKS]
♀♀♀♀♀♀
دنیای سوفی
نویسنده: یوستین گردر
مترجم: حسن کامشاد
ژانر : #فلسفه
توضیحات:
کتاب «دنیای سوفی» ویا داستانی در باره تاریخ فلسفه، توسط یوستین گُردر نوشته شده است و حسن کامشاد آن را در 608 صفحه ترجمه و تنظیم نموده است.
دنیای سوفی، نگـاه دانلـود فلسفی اثر یوستین گردر نویسنده نروژی است که چاپ اول آن در سال ۱۹۹۱ میلادی در نروژ منتشر شد.این اثر داستانی است که تاریخ فلسفه را به زبان ساده برای نوجوانان تشریح می‌کند.این کتاب تاکنون به ۵۴ زبان برگردانده شده و علاوه بر نوجوانان، توجه بزرگ‌سالان را هم بخود جلب کرده‌است.از روی کتاب دنیای سوفی فیلم و بازی رایانه‌ای به همین نام ساخته شده‌است.
از جمله خصوصیات حائز اهمیت این کتاب گنجاندن تاریخ سه هزار سالۀ فلسفۀ جهان در حدود 600 صفحه است که نشان دهندۀ مهارت وی در ساده نویسی و ایجاز است.
خلاصه:
شخصیت اصلی داستان دختر 15- 14 ساله ای به نام سوفی به شیوه ای اسرارآمیز و از طریق ارسال نامه های اسرارآمیز از جانب فیلسوفی به نام آلبرتو از روزمرگی زندگی رها می شود و با رفتن به عمق تاریخ فلسفه از منزلگاههای متفاوتی عبور می کند.
دلیل اهمیت و معروف بودن:
اهمیت کتاب دنیای سوفی، یکی استفاده از ابزار و محمل ادبیات برای بیان موضوع پیچیدۀ فلسفه و تاریخ آن است که سبب سهولت آشنایی با فلسفه شده و دیگر همان فایدۀ عمومی مطالعۀ تاریخ علم است.
این کتاب شامل سی و پنج بخش است که توضیحات مهمترین بخش ها آن به اختصار بیان می شود.
فلاسفه طبیعت گرا: هر چیزی جوهر اولیه دارد و هیچ جیز نمی تواند از هیچ بوجود بیاید همه چیز روان است
دموکریتوس: به اعتقاد او طبیعت ترکیبی از شمار نامحدودی اتمهای مختلف، گرد و صاف ویا کج و نامرتب هستند و همین موجب ایجاد اجسام گوناگون می شود..
سقراط: هنر اصلی سقراط این بود که بظاهر نمی خواهد کسی را تعلیم بدهدف بر عکس چنین وانمود می کند که می خواهد چیزی بیاموزد و به گفت و شنود می پردازد.
افلاطون: او شاگرد شقراط بود. درزمان افلاطون نقش فیلسوف شاه برجسته شد وشاه حتما می بایست ازنظر افلاطون فیلسوف میبود. زیرا فیلسوف دانای کل است وحاکمیت وی باعث شکوفاشدن ورشد جامعه می شدکه میتوانست جامعه رابه سعادت منتهی کند.
ارسطو : او بالاترین میزان واقعیت را ادراک با حواس می داند و جوهر عنصر سازنده چیزهاست و صورت ویژگیهای خاص آن چیز٬ ارسطو اعتقاد داشت پشت هر چیز در طبیعت مقصودی نهفته است.
قرون وسطا: دوره میانی دو عصر دیگر است که در میان دوران باستان و دوران رنسانس بر اروپا سایه افکند برجسته ترین فیلسوفان این دوره آگوستینوس وآکویناس است.
رنسانس: دید تازه ای برای انسان ارمغان اورد و انسان مداری بر خلاف تعصب امیز قرون وسطا حاکم شد مهمترین متفکر این دوره ماکیاول است.
دکارت: دراندیشه های او بیشتر اندیشه های سقراط نمایان است.
اوهمانند سقراط به نادانی خود پی بـرده بود وبه حواس بی اعتنا بود وتنها به عقل اعتماد داشت.وی آن خلا ناشی از فلسفه عقلی را که دردوره مسیحیت وقرون وسطی پیش آمده بود را پرکرد.از این روبه وی لقب پدرفلسفه نو را اعطا کردند.
اسپینوزا: ازنظر او طبیعت وخدا هیچ فرقی باهم ندارند بلکه هر دو درهم ادغام شده اند وخدا همان جوهر وجود است.پس هرچه خدا بخواهد روی میدهد.چون او علت درونی است.
لاک: او نیز همانند ارسطو تجربه گرا بود. و معتقد بود که تمام ذهنیت افکار ما حسیات ما هستند.یعنی ما ازطریق حس واقعیات را ادراک میکنیم.
هیوم: .او بیشتر از هر فیلسوف دیگری جهان روز مره را نقطه اغاز آموزه های خود قرار داد.
برکلی: او عقیده داشت ما بیش از آنچه با حواس خود ادراک می کنیم نمی توانیم چیزی از جهان بدانیم.
عصر روشنگری: یا دوران معاصر که ازقرن 18 شروع میشود. در این دوره اکثر فیلسوفان همانند انسان گرایان دوران باستان، به عقل انسان ایمان خلل ناپذیر داشتند علوم طبیعی جدید نشان داد که طبیعت تابع خرد است.
ایمانوئل کانت: در خانواده بسیار مذهبی بزرگ شد و اعتقاد مذهبی خود او پیش زمینه ای مهم برای فلسفه او شد وی معتقد بود مبانی ایمان مسیحی را باید نگه داشت.
هگل: فرزند خلف رمانتیسیسم بود.هگل در واقع همه اندیشه هایی را که در عصر رومانتیک بر اورده بود یکپارچه کرد توسعه داد.
مارکس: او طرفدار ماتریالیسم تاریخی شد و تحت تاثیر تفکر هگل بود ولی روح جهان یا ایده الیسم هگل را رد کرد اندیشه های مارکس هدف عملی- یا سیـاس*ـی- داشت.
فروید: فروید فیلسوف فرهنگ بود.فروید عقیده داشت میان انسان و محیطش پیوسته تنش وجود دارد به ویژه تنش بین غرائز و نیازهای انسان و خواسته های اجتماع و منظور از غرائز کارهایی که مبنای عقلائی ندارد.
دوران معاصر: مهمترین متفکران واندیشمندان این دوره نیچه وسارتر میباشند.نیچه فردی واقع گرا بود وسارتر نیز معتقد بودکه وجودگرائی، انسان گرائی است.
#یوستین_گردر #دنیای_سوفی
[/HIDE-THANKS]
♀♀♀♀♀♀
دنیای سوفی
نویسنده: یوستین گردر
مترجم: حسن کامشاد
ژانر : #فلسفه
توضیحات:
کتاب «دنیای سوفی» ویا داستانی در باره تاریخ فلسفه، توسط یوستین گُردر نوشته شده است و حسن کامشاد آن را در 608 صفحه ترجمه و تنظیم نموده است.
دنیای سوفی، نگـاه دانلـود فلسفی اثر یوستین گردر نویسنده نروژی است که چاپ اول آن در سال ۱۹۹۱ میلادی در نروژ منتشر شد.این اثر داستانی است که تاریخ فلسفه را به زبان ساده برای نوجوانان تشریح می‌کند.این کتاب تاکنون به ۵۴ زبان برگردانده شده و علاوه بر نوجوانان، توجه بزرگ‌سالان را هم بخود جلب کرده‌است.از روی کتاب دنیای سوفی فیلم و بازی رایانه‌ای به همین نام ساخته شده‌است.
از جمله خصوصیات حائز اهمیت این کتاب گنجاندن تاریخ سه هزار سالۀ فلسفۀ جهان در حدود 600 صفحه است که نشان دهندۀ مهارت وی در ساده نویسی و ایجاز است.
خلاصه:
شخصیت اصلی داستان دختر 15- 14 ساله ای به نام سوفی به شیوه ای اسرارآمیز و از طریق ارسال نامه های اسرارآمیز از جانب فیلسوفی به نام آلبرتو از روزمرگی زندگی رها می شود و با رفتن به عمق تاریخ فلسفه از منزلگاههای متفاوتی عبور می کند.
دلیل اهمیت و معروف بودن:
اهمیت کتاب دنیای سوفی، یکی استفاده از ابزار و محمل ادبیات برای بیان موضوع پیچیدۀ فلسفه و تاریخ آن است که سبب سهولت آشنایی با فلسفه شده و دیگر همان فایدۀ عمومی مطالعۀ تاریخ علم است.
این کتاب شامل سی و پنج بخش است که توضیحات مهمترین بخش ها آن به اختصار بیان می شود.
فلاسفه طبیعت گرا: هر چیزی جوهر اولیه دارد و هیچ جیز نمی تواند از هیچ بوجود بیاید همه چیز روان است
دموکریتوس: به اعتقاد او طبیعت ترکیبی از شمار نامحدودی اتمهای مختلف، گرد و صاف ویا کج و نامرتب هستند و همین موجب ایجاد اجسام گوناگون می شود..
سقراط: هنر اصلی سقراط این بود که بظاهر نمی خواهد کسی را تعلیم بدهدف بر عکس چنین وانمود می کند که می خواهد چیزی بیاموزد و به گفت و شنود می پردازد.
افلاطون: او شاگرد شقراط بود. درزمان افلاطون نقش فیلسوف شاه برجسته شد وشاه حتما می بایست ازنظر افلاطون فیلسوف میبود. زیرا فیلسوف دانای کل است وحاکمیت وی باعث شکوفاشدن ورشد جامعه می شدکه میتوانست جامعه رابه سعادت منتهی کند.
ارسطو : او بالاترین میزان واقعیت را ادراک با حواس می داند و جوهر عنصر سازنده چیزهاست و صورت ویژگیهای خاص آن چیز٬ ارسطو اعتقاد داشت پشت هر چیز در طبیعت مقصودی نهفته است.
قرون وسطا: دوره میانی دو عصر دیگر است که در میان دوران باستان و دوران رنسانس بر اروپا سایه افکند برجسته ترین فیلسوفان این دوره آگوستینوس وآکویناس است.
رنسانس: دید تازه ای برای انسان ارمغان اورد و انسان مداری بر خلاف تعصب امیز قرون وسطا حاکم شد مهمترین متفکر این دوره ماکیاول است.
دکارت: دراندیشه های او بیشتر اندیشه های سقراط نمایان است.
اوهمانند سقراط به نادانی خود پی بـرده بود وبه حواس بی اعتنا بود وتنها به عقل اعتماد داشت.وی آن خلا ناشی از فلسفه عقلی را که دردوره مسیحیت وقرون وسطی پیش آمده بود را پرکرد.از این روبه وی لقب پدرفلسفه نو را اعطا کردند.
اسپینوزا: ازنظر او طبیعت وخدا هیچ فرقی باهم ندارند بلکه هر دو درهم ادغام شده اند وخدا همان جوهر وجود است.پس هرچه خدا بخواهد روی میدهد.چون او علت درونی است.
لاک: او نیز همانند ارسطو تجربه گرا بود. و معتقد بود که تمام ذهنیت افکار ما حسیات ما هستند.یعنی ما ازطریق حس واقعیات را ادراک میکنیم.
هیوم: .او بیشتر از هر فیلسوف دیگری جهان روز مره را نقطه اغاز آموزه های خود قرار داد.
برکلی: او عقیده داشت ما بیش از آنچه با حواس خود ادراک می کنیم نمی توانیم چیزی از جهان بدانیم.
عصر روشنگری: یا دوران معاصر که ازقرن 18 شروع میشود. در این دوره اکثر فیلسوفان همانند انسان گرایان دوران باستان، به عقل انسان ایمان خلل ناپذیر داشتند علوم طبیعی جدید نشان داد که طبیعت تابع خرد است.
ایمانوئل کانت: در خانواده بسیار مذهبی بزرگ شد و اعتقاد مذهبی خود او پیش زمینه ای مهم برای فلسفه او شد وی معتقد بود مبانی ایمان مسیحی را باید نگه داشت.
هگل: فرزند خلف رمانتیسیسم بود.هگل در واقع همه اندیشه هایی را که در عصر رومانتیک بر اورده بود یکپارچه کرد توسعه داد.
مارکس: او طرفدار ماتریالیسم تاریخی شد و تحت تاثیر تفکر هگل بود ولی روح جهان یا ایده الیسم هگل را رد کرد اندیشه های مارکس هدف عملی- یا سیـاس*ـی- داشت.
فروید: فروید فیلسوف فرهنگ بود.فروید عقیده داشت میان انسان و محیطش پیوسته تنش وجود دارد به ویژه تنش بین غرائز و نیازهای انسان و خواسته های اجتماع و منظور از غرائز کارهایی که مبنای عقلائی ندارد.
دوران معاصر: مهمترین متفکران واندیشمندان این دوره نیچه وسارتر میباشند.نیچه فردی واقع گرا بود وسارتر نیز معتقد بودکه وجودگرائی، انسان گرائی است.
#یوستین_گردر #دنیای_سوفی
[/HIDE-THANKS]
آخرین ویرایش:
