روایتی از قتل عام سوخپوستان قبیله لاکوتا

  • شروع کننده موضوع آدریا
  • بازدیدها 445
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

آدریا

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/03/28
ارسالی ها
110
امتیاز واکنش
4,258
امتیاز
568
محل سکونت
سولاریس
اقوام سرخپوست آمریکای شمالی از بازماندگان گروه‌هایی هستند که در حدود بیست هزار سال پیش از میلاد از نواحی سرد شمال سیبری گذشته و به قاره جدید وارد شده بودند. پس از ورود اروپاییان به قاره امریکا برخورد میان اروپاییان تازه وارد و ساکنان قدیمی در کشور آمریکا بحران ها و تضادهایی بوجود آورد که تا مدت‌ها به‌صورت جنگ و کینه ادامه پیدا کرد. سرخپوستان آمریکا سرگذشت بسیار غم‌انگیزی داشته‌اند. آنها دو ضربه ویرانگر و نابودکننده را به خود دیدند، یکی قتل‌عام قبایل آنها بود که به دست فرانسوی‌ها و انگلیسی‌ها و تا حدودی اسپانیایی‌ها انجام شد و دیگری آواره کردن و تبعید نمودن قبایل سرخپوست بود که بعدها و بخصوص در نیمه دوم قرن نوزدهم به دست دولت مرکزی آمریکا انجام گرفت. اروپاییان سرخپوستان را می‌کشتند تا اموال و املاکشان را غارت و تصاحب کنند و آمریکایی‌ها آنها را کوچ می‌دانند تا در سرزمین‌هایشان راه‌آهن سراسری بنا کنند و یا به جای چراگاه‌های آنها کشتزارهایی عظیم و باغ‌هایی انبوه را برای خود بسازند. در سال 1890 در منطقه ووندد نی (wounded knee) کشتار مستقیم سرخ‌پوستان در راستای پاکسازی بومیان آمریکا برای تصاحب سرزمین آنها صورت گرفت که در جریان این قتل عام بیش از 200 سرخ‌پوست قبیله 350 نفری لاکوتا در کم‌تر از یک ساعت کشته شدند.این در حالی است که تعداد زیادی از کشته‌شدگان را زنان و کودکان تشکیل می‌دادند.
veca_5.jpg


قبیله لاکوتا تحت فشار

در سال ۱۸۳۰، اندرو جکسون، دستوری صادر کرد که به نام «قانون سرخ‌پوست زدایی» مشهور گشت. بر اساس این قانون، سرخ‌پوستان را از زمینهای خود در شرق آمریکا به سمت زمین‌های بایر غرب رود میسیسیپی مهاجرت داده می‌شدند. هدف این قانون نقل مکان پنج قبیله سرخپوستی "چروکی"، "چیکساو"، "چاکتا"، "کریک" و "سمینول" از سرزمین‌هایشان در نواحی جنوب شرقی آمریکا به "سرزمین سرخپوستان" (منطقه‌ای در شرق ایالت اوکلاهامای فعلی) بود. مهاجرت بزرگ قوم چروکی در سال ۱۸۳۸ از جورجیا به سمت غرب، از همین قسم مهاجرت‌های دولتی بود که به «رد اشک‌ها» شهرت پیدا کرد. در این سفر ۲۰۰۰ کیلومتری، ۴۰۰۰ سرخ‌پوست جان خود را از دست دادند. این سرخ‌پوستان به زمین‌های مخصوصی در غرب آمریکا مهاجرت داده شدند که امروزه به زمین‌های اختصاصی معروف‌اند. سرخ ‌پوستان آمریکایی با ورود اروپاییان با بیماری‌های همه‌گیر، نابودی فرهنگ و از دست رفتن خاک روبرو شدند. برخی قبایل سرخ‌پوستان به مدت دو قرن در بردگی سفیدپوستان بودند و برخی دیگر در جنگ‌ها و پاکسازی‌های جمعی همانند کشتار زانوی زخمی به نابودی کشانده شدند.

در سال‌های پیش از وقوع قتل‌عام زانوی زخمی، دولت ایالات‌متحده همواره قبیله لاکوتا را تحت‌فشار قرار می‌داد تا بخش‌های بیشتری از اراضی خود را تسلیم دولت این کشور بکنند. یکی از منابع اصلی برای تغذیه سرخ‌پوستان، گاومیش کوهان‌دار بود که به دلیل اعمال فشارهای مداوم از سوی دولت آمریکا، گاومیش کوهان دار آمریکایی و دیگر گونه‌های حیوانی که این قبیله آنها را پرورش می‌داد، با خطر انقراض مواجه بودند. علاوه بر این کنگره امریکا پذیرفته بود در صورت مهاجرت سرخ‌پوستان به سرزمین‌های اختصاص داده‌شده خوراک، پوشاک و مسکن آنها را تأمین کرده و از این مناطق در مقابل تجـ*ـاوز زمین‌خواران و معدنچی‌ها حفاظت کند اما کنگره هیچ‌گاه به وعده خود عمل نکرد و از انجام تعهدات خود سرباز می‌زد. فشار دولت از یک سو و تجـ*ـاوز افرادی از گوشه و کنار کشور به این منطقه به دلیل سهل‌انگاری‌های دولت، سبب بروز ناآرامی در این منطقه شده بود.

1xdb_1.jpg

زانوی زخمی،داکوتای جنوبی، در سال1980 بیش از 100 نفر از قبیله سو در داکوتای جنوبی توسط سواره نظام آمریکا قتل عام شدند



اوایل دسامبر سال 1890 به مقامات دولتی آمریکا گزارش رسید که سرخپوستان قبیله سیو در حال رقـ*ـص ارواح(Ghost Dance) هستند. رقـ*ـص ارواح یک جنبش معنوی است که در اواخر دهه 1880 میلادی شروع شد. بناین گذار این جنبش ووکا(Wovoka) بود، او خود را مسیحی می‌دانست که به زمین آمده تا سرخ پوستان را برای رهایی آماده کند. ووکا معتقد بود روزی خواهد آمد که سرخ پوستان به سرزمین های خود باز خواهند گشت و در صلح و آرامش به زندگی خود ادامه خواهند داد. او ادعا می‌کرد که اجرای رقـ*ـص ارواح باعث می‌شود این رویا به واقعیت تبدیل شود. در آن زمان شرایط برای سرخ پوستان در سرزمین ها اختصاص داده شده برای آنها بسیار دشوار بود و آنها نیاز به چیزی داشتند تا به آنها امید بدهد به همین دلیل آموزه‌ها ووکا به سرعت در بین سرخ پوستان گسترش یافت.



سرخپوستان در محاصره

نیروهای ارتش امریکا که توانایی درک ماهیت صلح طلبانه رقـ*ـص ارواح را نداشتند، تصور کردند که پس از این اعمال سرخ‌پوستان درصدد پس گرفتن اراضی خود از سفید پوستان بر‌آمده و حمله خواهند کرد. به همین دلیل مقامات دولتی آمریکا با شنیدن این خبر تصمیم به حمله به سرخ‌پوستان را گرفتند. در 28 دسامبر 1890 اسپاتد الک (Spotted Elk)، رئیس قوم لاکوتا مینیکونجو (Miniconjou Lakota) و 350 تن از پیروانش توسط یگان هفتم کاوالری دولت ایالات‌متحده، به سرپرستی ژنرال ساموئل ویتسید، محاصره شدند.



جان شنگرو (John Shangreau)، مفسر و پیشآهنگی که یک نسلش به سرخ‌پوستان بازمی‌گردد، پیشنهاد کرد که آنها فوراً خلع سلاح نشوند، چراکه ممکن است منجر به خشونت شود. سربازان ۸ کیلومتر راه طی کردند تا به کنار رود زانوی زخمی و محل کمپ سرخ‌پوستان رسیدند. عصر آن روز، سرهنگ جیمز فورثیت و دیگر سربازان نیز به آنها پیوستند تا بدین ترتیب شمار سربازان به ۵۰۰ نفر برسد.



wqmi_2.jpg

تعدادی از اجساد باقی مانده از قتل عام در زانوی زخمی در سال 1890.جنگ های سرخ پوستان با امریکا در قرن 19



سربازان اردوگاه اسپاتد الک را محاصره کردند و 4 مسلسل با آتشبار سنگین را در اطراف آن مستقر کردند. در روز حمله (29 دسامبر)، سرهنگ فورثیت دستور داد که افراد قبیله فوراً منازل خود را تخلیه کنند و با وجود آنکه میدانست این مناطق به صورت قانونی متعلق به سرخپوستان است، دستور داد تخلیه مناطق هر چه سریعتر انجام شود. در این حین فردی به نام «پرنده زرد» سعی داشت با رقـ*ـص روح اعتراض خود را به این اقدامات ابراز کند. با بالا گرفتن تنش سربازان به فرد دیگری به نام «گرگ مشکی» دستور دادند سلاحش را تحویل دهد. او که کر بود، قادر به شنیدن حرفهای سربازان نبود. سربازان وی را تهدید کردند که اگر سلاح را تحویل ندهد، به وی شلیک خواهند کرد. در این حین یکی دیگر از سرخپوستان فریادزد: "گرگ مشکی کر است. او نمیشنود شما چه میگویید" و به سمت وی رفت تا وی را متقاعد کند سلاحش را زمین بگذارد.



قتل‌عام در یک ساعت

اما سربازان با نادیده گرفتن صحبتهای او، به گرگ مشکی شلیک کردند و وی را کشتند. و بدین ترتیب درگیری خونینی آغاز شد که در آن نه تنها مردان جنگجو، بلکه همه زنان و کودکانی نیز که سعی داشتند از مهلکه بگریزند و جان خود را نجات دهند، نیز به قتل رسیدند. از آنجایی که دو طرف درگیری در فاصله نزدیکی از هم قرار داشتند، نیمی از سرخپوستان حتی قبل از آنکه بتوانند دست به سلاح‌های خود ببرند، توسط مسلسل‌های اتوماتیک سربازان کشته شدند. تنها در عرض چند دقیقه، جنگ به پایان رسید و همه سرخپوستان به قتل رسیدند. در حالیکه سربازان با سلاح های دستی به سوی مردان سرخپوست باقیمانده شلیک می‌کردند، دیگر سربازان با 4 مسلسل اتوماتیک به سمت دیگر اردوگاه که زنان و کودکان در آن بودند، شلیک کردند و همه آنها را به قتل رساندند. به گفته سربازان، بسیاری از نیروهای نظامی کشته شده، با آتش خودی و به دلیل شلیک مسلسل‌های اتوماتیک کشته شده بودند. فرماندهان کنترل سربازانشان را ازدست‌داده بودند و برخی سربازان به سمت میدان نبرد یورش بردند تا با دستان خود سرخپوستان زخمی را به قتل برسانند.


xviw_3.jpg

قبر دسته جمعی برای کشته شدگان وندد نی

سربازان به دنبال زنان و کودکانی که از معرکه گریختند


برخی دیگر از سربازان نیز سوار اسب های خود شدند و به دنبال زنان و کودکانی رفتند که توانسته بودند از مهلکه جان سالم به در برند. در برخی موارد حتی تا چندین مایل آنها را دنبال کردند تا توانستند در نهایت همه آنها را به قتل برسانند. در پایان جنگ که کمتر از 1 ساعت طول کشید، بیش از 200 سرخپوست و حدود 20 سرباز کشته شدند.پس از قتل‌عام به مدت 3 روز کولاک و برف شدید اجازه هیچ گونه اقدامی به محلی‌ها نمی‌داد و آنها قادر نبودند برای جمع آوری اجساد اقدام کنند. پس از 3 روز گروه جمع آوری اجساد هنگامی که برای جمع آوری اجساد تلاش می کردند، گروهی از اجساد را یافتند که بر روی هم انباشته شده بودند. این افراد که شامل زنها و کودکان بودند، توانسته بودند از مهلکه بگریزند، به یک گودال رفته و در آنجا پنهان شوند. سربازان با تعقیب و یافتن زنان و کودکان، آنها را در آن گودال به رگبار بسته بودند. به گونه‌ای که گودال از اجساد پرشده بود.



خاموش شدن چراغ امید

«گوزن مشکی»یکی از اعضای قبیله اوگلا لاکوتا، درباره قتل‌عام صورت گرفته در زانوی زخمی میگوید:



"من در آن زمان نمی‌دانستم که این واقعه تنها کشتار اعضای یک قبیله نبود. اکنون با تجاربی که در این سالها به دست آورده ام، وقتی دوباره به آن قتل‌عام می نگرم، هنوز میتوانم زنان و کودکانی را ببینم که قصابی شده‌اند و تپه‌ای که از جمع شدن اجساد آنها بر روی هم ایجاد شده بود، هنوز هم به همان وضوح در خاطرم هست. اکنون می‌توانم ببینم که آنچه در آن روز و در آن گل‌های خونین نابود شد، تنها یک قبیله سرخپوست نبود، بلکه امید مردم بود. یک امید زیبا و باارزش که به‌کلی نابود شد. حلقه اتحاد مردم ما را در آن روز از بین بردند و دیگر حتی درخت مقدس نیز مرده بود و وجود نداشت."



دادگاه نظامی برای تبرئه مسبب اصلی قتل‌عام

پس از قتل‌عام، ژنرال نلسون مایلز، سرهنگ فورثیت را متهم کرد و درخواست خلع وی از قدرت را به دادگاه عرضه کرد. در یک دادگاه نظامی غیرسمی که به درخواست مایلز تشکیل شده بود، فورثیت به دلیل اشتباهاتی که در فرماندهی زیردستانش مرتکب شده بود، مقصر شناخته شد، اما مسبب قتل‌عام شناخته نشد و تبرئه شد.وزیر جنگ با تبرئه فورثیت موافقت کرد و وی را دوباره به عنوان فرمانده یگان هفتم کاوالری منصوب کرد. مایلز که معتقد بود فورثیت به صورت عمدی از فرمان‌ها پیروی نکرده بود تا سرخپوستان را نابود کند، اظهارات انتقادی خود نسبت به وی و دادگاهی که وی را تبرئه کرده بود، ادامه داد. مایلز بر این باور بود که قتل‌عام زانوی زخمی تنها به دلیل غفلت و سهل‌انگاری چند سرباز ساده نبود، بلکه یک کشتار برنامه ریزی شده برای از بین بردن سرخپوستان بود.


92ka_4.jpg

تابلویی در محل قتل عام "زانوی زخمی" در داکوتای جنوبی


مدال افتخار برای کشتار سرخ‌پوستان

چند روز بعد از این کشتار، ارتش به ۲۰ تن از سربازانی که در جریان این قتل‌عام، وحشیانه‌تر جنگیده بودند، مدال افتخار داد. محلی‌ها که به دلیل تلاش برای خاک‌سپاری اجساد منجمد شده سرخ‌پوستان، در روزهای پس از قتل‌عام، بسیار متأثر و خشمگین بودند، با گذاردن نام "مدال بی‌اشتهایی" بر روی این مدال‌ها، خواستار بازپس‌گیری آنها شدند.ویلیام هاوک، یکی از اعضای قبیله داکوتا در این باره می‌گوید: مدال افتخار به معنی تشویق سربازانی است که دلاورانه جنگیده‌اند؛ اما آنها شجاعتی از خود نشان ندادند و تنها نشان دادند که تا چه حد می‌توانند ظالم باشند.سرانجام پس از کشمکش‌ها و اعتراض‌های فراوان، در سال ۲۰۰۱ کنگره ملی سرخ‌پوستان آمریکا اعطای مدال به سربازان را محکوم کرد و از دولت ایالات‌متحده خواست تا آنها را باطل کند.



مقبره و یادبود کشته‌شدگان در زانوی زخمی (wounded knee)

رود زانوی زخمی یکی از انشعابات رود سفید، واقع در جنوب غرب داکوتای جنوبی در ایالات‌متحده است. بر روی تپه‌ای که سربازان از آنجا به سرخپوستان شلیک کردند، مزاری دسته‌جمعی و کلیسایی بنانهاده شده است. در سال ۱۹۰۳ نیز بستگان افرادی که در این قتل‌عام کشته‌شده بودند، متن یادبودی در آنجا نوشتند که متن آن بدین‌صورت است: "این متن یادبود از سوی بستگان و دیگر افراد قبیله اوگالالا و به عنوان یادبود اسپاتد الک (پا گنده) و دیگر افرادی که در جریان قتل‌عام ۲۹ دسامبر سال ۱۸۹۰ کشته شدند، نوشته‌شده است. سرهنگ فورثیت فرماندهی نیروهای ایالات‌متحده را بر عهده داشت. پا گنده رهبر بزرگی برای قبایل سرخپوست بود. او گاهی اوقات می‌گفت: "من تا آخرین روزهای عمرم در صلح زندگی میکنم." وی نیکی‌های بزرگی در حق سفیدپوستان و سرخپوستان کرد. زنان و کودکان بیگناه زیادی در این محل کشته‌شده‌اند.



آخرین جنگ

در پایان کشتار ووندد نی، مقامات آمریکایی اعلام می‌کنند که فتح سرزمین‌های غرب خاتمه یافته است و قتل‌عام وونددنی لکه ننگ دیگری را در تاریخ ارتش آمریکا در نسل‌کشی سرخپوستان برجای می‌گذارد. زانوی زخمی ازلحاظ تاریخی به‌عنوان پایان جنگ‌های دیرینه بین نیروهای دولتی ایالات‌متحده و سرخپوستان به شمار می‌رود. بسیاری مورخان بر این باورند که دولت آمریکا با قتل‌عام زانوی زخمی، تلاش چندین دهه‌ای خود جهت تغییر فرهنگ بومی مردم و تزریق فرهنگ جدید به این کشور را وارد مرحله نوینی کرد. تلاشی که در سالهای بعد به گونه‌های دیگری از سر گرفته‌شده است و همچنان ادامه دارد.

 

برخی موضوعات مشابه

بالا