فصل اول:زندان واصلاح وتربیت
فصل دوم:جامعه شناسی وزندان
فصل سوم:حقوق زندانیان درمراحل پنجگانه آئین داری
فصل چهارم:حقوق زندانیان
چکیده
مفهوم جرم و مجازات همواره مترداف یکدیگر هستند ، به گونه ای که تعریف جرم بدون مجازات مربوط به آن و به عکس عملی نمی باشد . شیوه مجازات به مرور زمان و در طول تاریخ تغییرات چشمگیری پیدا کرده است .
در گذشته مجازات ها صورتهای خشن تری در مقایسه با حال داشتند . امروزه مجازات حبس و سلب آزادی ، جایگزین شیوه های پیشین شده و به همین دلیل در دوران معاصر بر اهمیت زندان ها و نقش آنها در مجازات و پیشگیری از جرم افزوده شده است . وجود مجازاتی در قالب حبس و زندانی کردن مجرم از 2 طریق باعث پیشگیری از وقوع جرم می شود . نخست مجرم را از جامعه دور نگه می دارد و احتمال ارتکاب مجدد جرم را کاهش می دهد . دوم ، زندان سبب می شود که افراد پیش یا هنگام ارتکاب جرم نسبت به عواقب آن حسابگری نمایند و از ترس عواقب ازانجام آن عمل منصرف شوند . اما پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا برای پیشگیری بیشتر از جرم باید سقف مجازات را افزایش داد و یا به عبارت دیگر آیا مجازات زندان همیشه می تواند مفید واقع شود ؟ و در نهایت این که زندان چه تاثیرات منفی میتواند روی زندانیان داشته باشد ؟ تحقیقات مختلفی در این زمینه نشان می دهد که بین مقدار نتایج منفی مجازات و میزان جرم رابـ ـطه خطی برقرار نیست . به عبارت دیگر این نتیجه تنها در محدوده ای قابل تعمیم است که وجدان و عرف اجتماعی بین مجازات و جرم تعادلی را حس کند . در حقیقت تنها یا میزان خاصی را افزایش مجازات مجرم کاسته شده و یا ثابت نگه داشته می شود و چنانچه مجازات افزایش بیشتری یابد ، چه بسا میزان جرم هم افزایش پیدا کند .
در یک دیدگاه کلی می توان اذعان نمود که زندان تاثیرات عینی و ذهنی منفی روی زندانیان دارد . تاثیرات عینی شامل زمینه خانوادگی ، اشتغال ، بیکاری ، آموزش و یادگیری فنون ارتکاب جرم و ... می باشند . تاثیرات ذهنی منفی نیز شامل تصور زندانی از مدیریت زندان ، توجیه گرایی برای جرم انجام شده ، دیدگاه او نسبت به دستگاه قضایی ، دیدگاه او نسبت به قانون و ... می شود . توضیح اینکه از هم گسیختگی خانوادگی به صورتهای طلاق ، بی سرپرستی ، دوری از خانوداه ، فقدان همانند سازی لازم با خانواده ، عدم پذیرش و طرد شدن از خانواده و ... در خانواده های زندانیان جلوه گر می گردد. علاوه بر موارد یاد شده ورود به زندان منجر به تغییر در منافع و هزینه ها می شود .
زندانیان با از دست دادن شغل خود ، باعث پایین آمدن سطح زندگی خویش می شوند و احتمال به دست آوردن شغل مناسب بعد از آزادی از زندان کاهش می یابد ، در نتیجه سبب از دست دادن ابزار مشروع کسب اهداف می شود .
مجازات زندان همواره تاثیر مثبتی ندارد و می تواند در گسترش انحرافات نیز موثر واقع شود . زمانی که ما شخصی را که برای اولین بار به یک رفتار انحرافی دست زده است ، به زندان می اندازیم ، او را در واقع وارد یک شبکه از روابط اجتماعی منحرفان می کنیم که در میان آنها رفتار انحرافی تشدید و تشویق می شود ، زیرا زندانیان بتدریج با یکدیگر روابط اجتماعی برقرار می کنند و درباره خصوصیات زندگی خود ، کارهایی که کرده اند ، علت دستگیری و برنامه آینده با همدیگر صحبت می کنند . از این طریق بتدریج در میان آنها روابط اجتماعی به وجود می آید که مانند هر رابـ ـطه اجتماعی دیگری در درون خود دارای یک مجموعه از قواعد و هنجارهای خاص خواهد بود و طی آن در افراد یک نوع احساس رعایت دیگران به وجود می آید . بدین معنا که شخصی که دست به کارهای خطرناک و جسورانه زده است از شجاعت بیشتری نیز برخوردار است و خود را نسبت به دیگران برتر می پندارد . از این طریق در میان افراد نسبت به توانایی ها و سابقه انحرافات ، یک نوع سلسله مراتب و نوعی هنجار و مقیاس ارزشی به وجود می آید . حال وقتی شخص جدیدی وارد این شبکه روابط اجتماعی می شود ، مایل است با دیگران رابـ ـطه داشته باشد و از جانب دیگران پذیرفته شود در نتیحه او هنجارها و مقیاس های ارزشی زندانیان را می پذیرد خود را با آنها مقایسه می کند و مایل است از جانب آنها تشویق شود . این مسئله با نحوه طبقه بندی مجرمان بر اساس مدت حبس ارتباط تنگاتنگی دارد عده ای از زندانیان به علت آشنایی با جرایم دیگر به سوی آنها گرایش پیدا می کند و دراین زمینه جرایم مالی و سرقت بیشترین جاذبه را برای مجرمان دارد . از دیدگاه مذکور در مجموع زندان بدترین تاثیر آموزش خود را بر مجرمان بی تجربه و مبتدی بر جای می گذارد. اولین اثر زندان در هزینه ارتکاب جرم ، کاهش تاثیر حبس عنوان مجازات در امر بازدارندگی فرد از ارتکاب جرم می باشد . تغییر در ارزشهای اجتماعی و بکارگیری شیوه های توجیه از دیگر تاثیراتی است که هزینه مجازات را کاهش می دهد . یکی دیگر از تاثیرات زندان تغییر نگرش زندانی نسبت به آیین و دستگاه قضایی است .
به زیر سوال رفتن مشروعیت و دستگاه قضایی یکی از زمینه هایی است که بر احتمال قانون شکنی و ارتکاب جرم مجرم می افزاید . طرد اجتماعی یکی از اصلی ترین هزینه های مجازات زندان است . از این رو در صورت واقع شدن آن ، این هزینه مجازات برای ارتکاب مجدد جرم بشدت کاهش می یابد ، زیرا فرد در اولین زندان خود تا حدود زیادی این هزینه طرد را تحمل کرده است . با توجه به مطالب ارائه شده می توان گفت که متاسفانه زندان بیش از آنکه مشکلات اخلاقی ، اجتماعی ، روانی و اقتصادی را حل کند همچنان بر این مشکلات می افزاید . اعاده حیثیت در عمل به سرخوردگی یاس و طغیان در جامعه ختم می شود . آنچه که مسلم است امروزه ضرورت مجازات مجرم همچنان باقی است اما اگر تنبیه ضروری است نباید برای اعمال آن حقوق مسلم انسانی زیر پا گذاشته شود . مهم تر اینکه مجازات باید متناسب با جرم و میزان تقصیر مجرم در وقوع آن باشد هر چند که این تصور جنبه آزادی دارد اما باید در جستجوی راه حلی منطقی بود و جرم و پیامدهای آنرا با در نظر گرفتن قربانی شدن مجرم در اثر اعمال مجازات بررسی کنیم . در عصر حاضر نظامهای قضایی و کیفری باید کاملتر و امروزی شود تا محکومیت ها و اعمال آنها به گونه ای باشد که اعتماد زندانی به او باز گردد و برای ایفای نقشی سازنده و مفید در جامعه آماده شود زندان باید آخرین چاره باشد آنهم برای کسانی که تهدید آشکاری برای اجتماع هستند . اکنون در بسیاری از نظامهای جزایی جانشین های گوناگون برای محکومیت به حبس در نظر گرفته شده است . از جمله بازداشت در منزل ، آزادی محدود ، آزادی با مجوز و دیگر شکلهای بازداشت ناپیوسته ، مجازات تعلیقی که دامنه آن از حبس تعلیقی تا عفو مشروط و طیف گسترده ای از اقدامهای تعلیقی ، آزادی تعلیقی و مشروط را در بر می گیرد . جانشین هایی برای محکومیت های توفیقی که هم به سود خلافکار است و هم به سود جامعه ، اجرای طرح خدمت به جامعه به جای رفتن به زندان ، استفاده از مچ بندهای الکترونیکی به عنوان زنجیرهای نامرئی نشان می دهد که انسان در قرن حاضر در کیفر شناسی علمی خود به دنبال راههایی می گردد که در آن اثری از زندان نباشد و به جای زندانی کردن مجرم از شیوه های جایگزین دیگری استفاده نمایند . پژوهش برای یافتن جانشین هایی برای حبس، نارسایی های سازمان زندان ها را جبران نمی کند . تعداد زیادی از زندانیان کسانی هستند که محکوم نشده اند ، اما آنها را برای بازجویی یا تکمیل پرونده جهت تشکیل دادگاه و صدور حکم در بازداشت نگاه داشته اند . این گونه زندانیان از لحاظ نظری تا زمانی که جرمشان ثابت نشده بی گـ ـناه به شمار می آیند ، اما تجربه آنها از زندگی در زندان واقعا تفاوتی با بزهکاران محکوم ندارد . برای این گونه افراد باید روشهای دیگری غیر از بازداشت پیدا کرد که حضورشان را در دادگاه تضمین کند . بعضی از این روشها مانند قوانین سرپرستی اجباری ، تسلیم مدارک ویژه و وثیقه هم اکنون وجود دارد .
قضات باید این گونه کارها را همچون جانشین هایی برای زندان تشویق کنند . 1 - اگر بتوان از محیطهایی به غیر از زندان و با نام دیگر در فضایی مناسب و شیوه هایی نظارتی متفاوت از مجرمانی که اولین بار مرتکب جرمی شده اند نگهداری کرد، بسیار می تواند در کاهش احتمال ارتکاب جرم مجدد موثر باشد .
2 - طبقه بندی صحیح مجرمان بر اساس سابقه و مدت حبس 3- آموزش مهارت های لازم به صورت نظری و عملی به مدیران ، کارکنان اداری و زندانبانان تا بتوانند در کنار مدد کاران اجتماعی به آماده سازی زندانیان برای بازگشت به زندگی در جامعه کمک کنند . 4 - پذیرفتن اینکه زندانیان هنوز عضو جامعه هستند و باید به آنان اجازه داد تا از طریق حقوق شهروندی خود برخوردار شوند . مفهوم حقوق زندانیان پیش شرط اصلی همه سیاست های کیفری است که دعوی عقلانیت و پیشگیری از جرم و توجه به امنیت همگانی و کیفیت زندگی شهروندان را دارد . 5 - کاهش تراکم زندانی تا حد استانداردهای موجود در زندانها ، گسترش امکانات آموزشی، تربیتی و ... مانند امکان ملاقات های بیشتر، استفاده از خدمات مددکاری و دادیاری . 6 - استفاده از شیوه های جایگزین به جای زندانی کردن . به طور کلی برای حل مسائل سازمان زندان ها لازم است که رهیافتی خلاقانه برای اجرای آن بیندیشیم و نیز روشهایی را جانشین آن کنیم که در عین تنبیه مجرم امکان بازآموزی او را فراهم آوریم تا شهروندی مسوولیت پذیر و مفید به جامعه تحویل دهیم .
مقدمه:
مقوله مدیریت زندانها در عصر حاضر یکی از پیجیده ترین مقولات اجتماعی ومدیریتی محسوب میشود. تفکرات نوین وایده های متنوع راجع با مجازات حبس وجهت گیری های اسلامی و تربیتی سایه ای برنگرش های پلیسی وامنیتی سابق انداخته است.اکنون در تمامی دنیا سعی می شود که ازجدیدترین روشهای اصلاحی برای نجات زندانی استفاده شود.روش های قدیمی وسنکوب کردن زندانی دیگر طرفدارچندانی ندارد وحتی آنان که نیم نگاهی با این شیوه ها دارند.به کارایی وثمر بخشی آن با شدت تردید دارند.مدیریت زندانها ودستگاهای نظارتی و حمایتی زندانها به دنبال روش هاوالگوها کاراواثر گذار هستند تا ضمن کاهش هزینه های سنگین نگهداری ، از ورودمجدد و بی رویه مجرمین سابقه دار جلوگیری نمایند . خمیرمایه ای که می تواند بغرنج ترین انحرافات انسانی وفکری را سامان بخشد این ویژگی انحصاری بااستفاده از شیوه های درمانی موثرکه تکیه گاهشان روح و ابعاد معنوی انسان ها است ، به معجونی معجزه گر تبدیل شده است که امروز آثار آن را در برخی از زندانیهای ایران می بینیم .خروج برکسی پوشیده نیست که بازداشت وحبس افراد نه تنها موجب زیان مالی فرد در بند و خانواده ی تحت تفکل وسرپرستی او نیزمی شود ، بلکه موجب تالمات روحی وصدمات معنوی وحیثیتی بسیار نسبت به افرادخانواده اش هم میگردد . وقتی که بازداشت وزندان غیرحق باشد این تالمات وجراحات عاطفی به مراتب بیشتر خواهد بود .ازهمین جااست که محبت ازجبران خسارت چنین افرادی نه فقط امروز،که از گذشته مطرح بوده است.امروزه بسیاری ازکشورها،جبرانخسارت افرادی راکه دربازداشت یازندان بوده ویابه ازای گـ ـناه شناخته شده ، وبراعت حاصل کرده اند ، پذیرفته اند.به هرحال همانگونه که گفتیم در مورد جبران خسارت ناشی از بازداشت وزندان غیرقانونی ، مشکل اصولی وجودندارد ، وبسیاری ازکشورهااین جبران راپذیرفته اند. البته زندان به عنوان یکی ازطریق عقوبت انسانهایی که مرتکب بزه واعمال مهمی می شوند از قدیم الایام در دنیا معمول بوده است . به تدریج در اثر نفوذ افکارمصلح ، خصوصاتعلیمات پیامبران الهی توجه به کرامات ذاتی انسان ودرنتیجه تربیت وبازپروری محکومین مورد اهمیت قرارگرفته است ودرقانون هرکشور برای جلوگیری از وقوع وتکرارجرایم و مهارکردن مجرمین وافراد خطرناک ، کیفرزندان پیش بینی شده است وبه همین علت موضوع زندان و حقوق زندانیان مورد توجه قرار گرفته است .
فصل اول:زندان واصلاح وتربیت
گفتار اول:اندیشه های حقوق مدار تا اندیشه های القا گرایانه
رعایت حقوق زندانیان وتوجه به این حقوق درزمانی است که اندیشه های انسانی را به خود معطوف داشته است واندیشه های اصلاحی تربیتی را درافکار افلاطون و ارسطو در یونان باستان ، پیامبران الهی چون حضرت مسیح (ع) و پیامبر گرامی اسلام ، بزرگان وپیشوایان دین مبین اسلام چون امام علی (ع) فقها وحقوقدانان واندیشمندان اسلامی چون غزالی ونیز علمای مذهبی ومسیحی چون سن اگوسنین وسن تومار کن می توان دید.
(( درقرن وسطی نخستین بارشورای کلیسای اکس لاشابن در سال 813 میلادی خواندن انجیل ، ملاقات کشیش بازندانیان وکاردش را برای آنان توصیه نمود ، در اواخر قرون وسطی واوایل قرون جدید با آنکه هنوزحبس به عنوان یک کیفر اصلی واردزراتخانه های کیفری نگردیده بود ، ولی برخی اندیشمندان ، به ویژه کسانی نظیر ژان مبیون فقیه فرانسوی و پاپ کلمان یازدهم اندیشه هایی را درباب رفتار انسانی بازندانیان واصلاح تربیت آنان برجای گذاشتند ، ولی درواقع رسوخ اندیشه های انسان گرایانه وحامی حقوق زندانیان را باید در عصر روشنگری ودر پی آن انقلاب کبیر فرانسه دنبال نمود چه در این زمان بودکه اندیشمندانی چون خان هوارد انگلیسی که خود به تنهایی به بازدید زندانهای اروپایی پرداخته بود کتابی تحت عنوان (( وضعین زندانها )) منتشرساخت وافکاری دراین اثر و سایر آثارش ازجمله طرح مشهورش مرسوم به (( پان اپتیکن )) مورد تقلید اقتباس قانونگذار انقلاب فرانسه قرار گرفت وازآنجا نیز وارد قوانین سایرممالک گردید . پس از انقلاب کبیرفرانسه وازآنجاکه حبس به عنوان یک کیفراصلی وارد مجموعه های قوانین کیفری گردیده بود توجه اندیشمندان بیشتر معطوف به امور زندانبانی ، کیفرشناسی وعلم اداره زندانها شد . درواقع ریشه عمده ی حقوق زندانبان را نیز باید درافکار اندیشمندان این دوره به ویژه شارل لوکاس ، رسی ، متیرمایر و فرانسواگیزو پیدا نمود ، چون این دانشمندان بودندکه با افکارخود در حقوق جزا مکتب کیفری زندانها را بنیان گذاری کردند.
مبحث اول:نظام سلب آزادی:
سلب آزادی از نظراصولی یک مجازات اصلی است ولی در شرایط اسف باری باری اجرا می گردد . بنابراین پوشش این نویسندگان دراین بود که (( نظام زندانبانی )) نوین را تجسم کنند . به دین منظور آنان از تحقیقات و آموخته ای حقوق تطبیقی الهام گرفتند ، که نخستین مطالعات جدی حقوق کیفری ، درموردحقوق زندانهاست .
در این زمینه می توان کتاب دولافارل راتحت عنوان (( نگاهی به نظام سرکوب گروزندانبانی کشورهای دنیای قدیم وجدید )) که درسال 1844 منتشر گردید نام برد.این کتاب برای نمایندگان مجلس که قرار بودپیرامون اصلاح زندانها به بحث وشور بپردازند نگاشته شده بودومملواز اطلاعاتی درمورد زندانهای پروس،انگلستان،ایرلند ،ترکیه،ونظایر آنها بود.ازآن مهمتر باید پژوهش ستایش انگیزدوبومن ودوتوکویل را نام برد که به دستوردولت لویی فیلیپ پیرامون زندانهای ایالت متحده آمریکا انجام شده بود.این دو نویسنده از دو سفری که در سالهای1831 و1836 به آمریکا کردند گزارشی پیرامون نظام زندانهای آن کشور تهیه و به ارمغان به فرانسه آوردند .
گزارشی مزبور سه باردرسالهای 1833،1836 و1854 چاپ گردید .آنچه که به طور ستایش انگیزی آموزه ای زندانهارادر سال1830تا1850 خلاصه میکند.قطعنامه ای است که در سال1846 درکنگره ی فرانکفورت مورد تصویب قرار گرفت((زندان انفرادی)) به طور کلی نسبت به محکومان ، با تشدید یا تخفیف آن برحسب ماهیت پرونده ها و محکومیتها و نیز شخصیت آنان صورت می پذیرفت .
مبحث دوم:مدت سلب آزادی
نخست درمورد مجازاتهای موقت (( محدود در زمان )) مساله عبارت بود ازاین که آیا مجازات اجرا شده باید دقیقا منطبق با مجازات اعلام شده باشد یا برعکس ، برحسب رفتاروکردار محکوم درطول اجرای کوتاه کردن (( به جزعفو )) حتی طولانی کردن مدت آن قابل تصور است اندیشه ی فردی ساختن که مورد احترام مکتب نئوکلاسیک بود باعث شد که نویسندگان بخش علم اداره ی زندانهای این مکتب نظر دوم را توصیه کنند . دراین جا باید از بن ویل دومارسنگی ، قاضی ای که سرشارازاندیشه های خلاق بود ودر یکی ازآثاربیت و چهار پیشنهاد دراین باره به قانونگذارکرده بود نام برد .
گفتار دوم:حقوق مداری در زندان های ایران
توجه به حقوق زندانیان وحذف کیفرهای بی رحمانه را باید در اندیشه ها و فرامین امیر کبیر جست وجو نمود ، وی در سال1266 هجری قمری فرمانی صادر نمودکه به موجب آن رسم شکنجه کردن مجرمان وبزهکاران ممنوع اعلام شد ، ولی پس ازعزل وی این اصطلاحات دوام زیادی نداشت . دراواخر دوران قاجاریه باتوجه به مسافرت ایرانیان به خارج از کشور، ورود کالاوتکنولوژی غرب به ایرانیان ومسافرت های متعدد اشخاص خارجی باب مراوده بین ایران وممالک اروپایی بازشد . درمسافرت هایی که ناصرالدین شاه به فرنگ کرده بود او و اطرافیانش تحت تاثیر پلیس وسیستم پلیس غرب قرارگرفته بود وازآنجا ضرورت های حیاتی زمانه برای تحولات اجتماعی درایران نیز کاملا آمادگی داشت .
به همین علت برای سروسامان دادن به وضعیت نیروی پلیس ازطریق حکومت وقت ایرانیان یک مستشارویک افسر ایتالیایی الاصل به نام «کنت دو مونت فورت»را که در اتریش خدمت می کرد ازکشوراتریش برای سروسامان دادن به وضعیت نظمیه ایران دعوت شد . کنت دومونت فورت پس از ورود به تهران مشغول به کار شد و برای نخستین بار نظام نامه و مقرراتی برای تشکیلات پلیس ایران وضع کرد . در زمانی او اداره پلیس وظایف شهرداری وهم چنین کاردادگاهها ،گران فروشی واحتکار و نظایرآن را به عهده داشت . زندان به هنگامیکه سوئدی ها درایران بودند درزیرزمین های اداره ی نظمیه درمیدان سپه قدیم تهران قرارداشت . زندانیان بدون رعایت سن یا نوع جرم چون مشتی حیوان درآن زیرزمینهای مرطوب وعفن به سر می برند . در محاسبه هایی که چند سال بعد خبر نگار روزنامه رعد دستد اهل می کند رئیس اداره ی نظمیه در باره ی زندان به خبر نگاران گفته است : ((ما چهارصد زن و مرد زندانی داریم وپنج نفر زندانبان ، به ناچارمجبوریم آنها را در سلولهای دربسته ودر زیرزمینهای مرطوب و عفن نگهداریم . بودجه ی زندان برای همه چیزماهیانه هفتصد تومان است . از این مبلغ در ماه بیش از یک تومان برای خورد و خوراک زندانی نمی توان خرج کرد و بقیه ی دیگر برای مصرف زندان در نظر گرفته شده که متأسفانه این ابلاغ هم مرتب نمی رسد . )) درزمان وستد اهل سوئدی وتوسط او نخستین آئین نامه ی نظام مند زندانبانی در ایران نوشته و تنظیم شد که (( نظام نامه محبس خوانده می شد و در آن قید شده بود که زندانی باید قبل از ورود به سلول بازرسی شود و اشیایی که همراه اوست یا در دفتر زندان امانت بماند یا بنابه درخواست زندانی به بستگانش تحویل شود . فریاد کردن ، آواز خواندن و بلند صحبت کردن برای محبوسان ممنوع بود و آنان را روزی یک ساعت برای تنفس از سلول بیرون می آوردند محکومان محبس باید به لباس مخصوص ملبس بوده ، دارای نمرات مخصوص باشند. تمام محبوسان در مقابل اوامر مأموران باید کمال اطاعت را داشته،اوامر او را محترم شمارند. ))
محبوسان دارای تکلیف رسومات مذهبی خود آزادند در حدی که به نظامات داخلی محبس خللی وارد نشود. محبوسانی که خلاف این مقررات رفتار نماید به شرح ذیل مجازات می شوند:
علامت و سرزنش ، محرومیت از غذا غیراز نان منتهی تا سه روز متوالی،حبس انفرادی منتهی تا 15 روز و نظایر آن و اولین کار وستد اهل برداشتن زنجیر از پای زندانیان بود و دومین هدف او اجرای آئین نامه ای بود که خود او تنظیم کرده بود و مطابقآن آئین نامه،زندانیان می بایست لباس های متحدالشکلی بپوشند واشیایی را که در بدو ورود با خود دارند ازانها گرفته شده و در مخزنی نگهداری کنند ودر موقع خروج از زندان دوباره به آنها بدهید. در آئین نامه و ستد اهل برای اولین مرتبه در تاریخ زندانبانی در ایران یک ساعت گردش و هواخوری پیش بینی شده بود ، و ستد عهد دستور داد که برای هریک از زندانیان پرونده ای جداگانه ترتیب دهند و مشخصات جسمی و سوابق دیگر آنها را در آن پرونده بگنجانند. به دلیل حساس بودن موقعیت اطفال بزهکاری در سال 1322 آئین نامه خاص برای بازداشتگاه صفار در زندان موقت تهران در 9 ماده تهیه وتدوین شد.براساس این آئین نامه بازداشتگاه اطفال کمترازهجده سال تمام از بزرگسالان مجزا شده ، برای اطفال سوادآموزی وعقد و خطابه درنظرگرفته شده بود . همچنین مقررشد درصورتیکه این بزهکاران خردسال به سن هجده سال تمام برسند به زندان مجرمان بالغ منتقل شوند .
محبث اول:حقوق زندانیان درقوانین جمهوری اسلامی ایران
پس از پیروزی انقلاب درسال 1357 وصرف نظراز قواعد وکنواسیون های بین اللملی که دولت ایران عضو آن است این قواعدبه موجب ماده ی قانون مدنی ایران درحکم قانون به شمار می آید . قوانین وآئین نامه های چندی در مورد زندانیان ، حقوق آنان و به ویژه اصلاح وتربیت به تصویب رسید که به ترتیب سلسله مراتب قوانین بدانها اشاره می کنیم .
مبحث دوم:قانون اساسی
ریشه ی عمده ی حقوق زندانیان ، بازداشت شدگان ، به طورکلی تابعان نظام کیفری را باید در قانون اساسی جمهوری اسلامی جست وجو نمود ، چون در این قانون نه تنها این حقوق در اصول مختلفی چون اصول 39-32 در مورد منع توقیف خودسرانه ،حق دادخواهی ، حق داشتن وکیل ، اصل قانون بودنیجرم و مجازات ، اصل برائت یا فرضیه بی گناهی متهم ، منع شکنجه به منظور اخذ قرارتا اجبار به ادای سوگند و شهادت وسرانجام منع هتک حرمت وحیثیت کسیکه به حکم قانون دستگیر ، بازداشت ، زندانی و یا تبعید شده است بیان گردیده است ، هم چنین ازدیگر سودر بند 5 اصل156 این قانون در باب وظایف قوه قضائیه اصلاح مجرمان برعهده این قوه نهاده شده است ، بنابراین ریشه های حقوقی بنیادین زندانیان واز جمله حقوق اصلاح وتربیت آنان به طور کلی باز اجتماعی شدن آنان را باید در قانون اساسی جمهوری اسلامی جست وجو نمود .
مبحث سوم:قوانین عادی:
بند اول:قانون مجازات اسلامی
در قانون مجازات اسلامی نیز مواردی به حقوق زندانیان ومتهمان و بازداشتی های منتظر که اختصاص دارد از جمله ماده570 در مورد ممنوعیت سلب آزادی شخصی افراد ملت یا حقوق مقرردر قانون اساسی ماده ی 572 در مورد جرم بودن و ممنوعیت عدم استماع شکایت زندانی توسط ضابطین،ماده ی 573 در مورد منع پذیرش شخصی به نام زندانی بدون حکم مقامات صلاحیتدار از طرف مسئولان زندانها و بازداشتگاهها ماده ی 574درمورد ممنوع بودن مسئولان زندانها از ارائه یا تسلیم زندانی به مقامات قضایی یا دفاتر خود به آنان ویا اخلال در فرآیند دادخواهی زندانی ، ماده578 در مورد منع اخذ قرار با توسل به شکنجه یا آزار و اذیت متهم و نظایراین مواد می توان اشاره کرد.
بند دوم:قانون تبدیل شورای سر پرستی زندانها 17/11/1364
ریشه در حقوق زندانیان در این قانون را به ویژه در مواد در این قانون باید جست وجونمود چون اولأ موجب ماده ی 2 این قانون وظایف سازمان زندانهااحصار گردیده است که عهده دارشدن این وظایف خود جزء حقوق زندانیان به شمار می آید وثانیاً مادهی 9 این قانون رئیس قوه ی قضائیه گذاشته که دادن این اختیار قانونی به مقامات اجرایی وقضائی مذکورخود گام مهمی در تدوین وقانونمند شدن حقوق زندانیان و به طور کلی رفتار با آنان به شمارمی آید . درواقع از یک سو مطالعه تطبیقی ، میان مواد آئین نامه ی قانون سازمان زندانهای ایران با قواعد حداقل استاندارد رفتار با زندانیان مصوب سازمان ملل متحد وازدیگر سو ریشه یابه این حقوق به ویژه درمنابع معتبراسلامی (آیات وروایات)است .
گفتارسوم:آشنایی با زندانها
محبث اول:تعریف زندان ازدیدگاه روان شناسی
زندان در لغت به معنی بندیخانه وجایی است که محکومان ومتهمان را در آنجا نگاه میدارند و محبس است.
زندان محلی است که محکومان را به منظور حفظ امنیت اجتماعی ورعایت حقوق شاکی اعم ازخصوصی یا عمومی ورعایت سایرحقوق زندانی به جزآنچه درحکم قیدشده است وبه منظور اصلاح وتربیت به واسطه ی جلو گیری از تکرارجرم با مجوز قضایی و به تشخیص مسئولان زندان درآن زندان در آن نگهداری می کنند .
هدف های زندان:
1- نگهداری 2- اصلاح وتربیت 3- جبران خسارت به جامعه
انواع زندان:
انواع زندان های بسته ونیمه باز ، زندان های باامنیت متوسط و امنیت پایین طبقه بندی می شود . همچنین زندانهارا باتوجه به واقعیت های موجود درروابط مددجویان وکارکنان زندانها ونوع زندگانی آنان در زندانها به صورت زیر دسته بندی کرده اند .
1-زندگی نباتی در زندان 2- زندگی حیوانی در زندان3- زندگی انسانی در زندان
این توضیح ضروری است که زندگی در اکثرزندان ها داخلی یا خارجی از نظر نگارندگان یا نباتی است ویا حیوانی وبه ندرت ودر زندانهایی که روان درمانی علمی درحال اجراست کمیزندگی انسانس درآن جاری است ، البته اشاره به این مطلب ضروری است که درایجاد نفقیه مذکورمسئولیت متوجه زندانهاست وکمتر مددجویان زندان درآن نقش دارند .
مبحث دوم : فرهنگ درون زندان
فرهنگ در جامعه زندان را می توان به دو شکل مورد بررسی قرار داد :
الف)فرهنگ در سطح فردی
شامل مجموعه ی باورها ، دانش ها ، آموخته های تربیتی ، علمی ، شغلی ورفتارهای ساکنان زندانها از بدو تولد تا زمان تحمل حبس وکیفردرزندان است . افـراد مختلفی بازبان ها ، عقاید ، مذاهب ، قومیت ، سن ، جنس ، آداب ورسوم خاص خانوادگی که بسیاری ریشه در فرهنگ کهن خانوادگی واجتماعی ومحلی خود وجود دارند . در زندان باعناوین محکوم و متهم وکارکنان وسایر افراد ترکیب وتعامل یافته اند که با عنوان جمعیت کیفری وافراد درون زندان ،آنان را بایدشناخت . بنابراین ملاحضه می شود که درزندانها به نسبت افراد موجود وریشه های خانوادگی آنان می توان در فرهنگ های خاص را پیداکرد . اگر افراد حاضر درزندانها ازاین دیدگاه مورد توجه قرارگیرند وبررسی شوند نتایج جالب توجهی بدست خواهدآمد که می توان به ویژه برای زندانها ودست اندوکاران و برنامه ریزان به منظور مد نظرقراردادن وضعیت افراد و برنامه ریزی هرچه بهتردراصلاح وبازپروری آنان سودمند واقع شود . افراد درون زندانها بازبان فارسی ، کردی ، لری ، ترکه ، بلوچی وغیره سخن می گویند و نیز از معتقدان مذاهب مختلف وفرقه های گوناگون درزندان وجود دارند . اگر بنگریم هرفردی ازجمعیت داخل زندان دارای روش خاص در زندگی وتربیت ویژه ای دردوران رشد خود داشته است ونیز با لحاظ پیشینیه ی خانوادگی بسیارمتنوع ومتعدد هستند . محکومان در زندانها ازمیزان متفاوت تحصیلات ودانش علمی وتجربی برخوددارند که همگی اینها می تواند عواقب سوءفراوانی رادرجامعه ی زندان ایجاد کند . به کرات پیش آمده است که زندانیان درزندانها به دلیل بی توجهی مسئولان به فرهنگ افراد ونگهداری آنان درمحلی که افراد بافرهنگ های مختلف نگهداری می شوند ، موجب خسارت های جانی مالی زیاد شده اند .
ب) فرهنگ درسطح جمعی
فرهنگ جمعی زندان به مجموعه ی دانش هاوآموخته های تربیتی ، علمی ، شغلی ونیز رفارهای جمعی زندانیان گفته می شود که به عنوان آداب ورسوم سن مجموعه ی زندان تلقی می گردد . درنظر بگیرید که در یک زندان کم سوادباشند ، این یکی از شاخص ها وویژگی های فرهنگ جمعی این زندان است یا اینکه اگر80% مددجویان افراد درزندان فوق عرب باشند همین دوویژگی می توان بخشی ازفرهنگ جمعی این زندان باشد.
فصل دوم:جامعه شناسی وزندان
گفتار اول : جامعه شناسی چیست؟
امیل دورکیم جامعه شناسی را علم بررسی صور گوناگون حیات اجتماعی می داند که متکی بر وجدانها جمعی است و در تعریف دیگری جامعه شناسی را علم نهادهای اجتماعی می نامند . امیل دوپرل جامعه شناسی را علم بررسی مناسبات مختلف اجتماعی دانسته و در کتاب جامعه شناسی عمومی خود را علم بررسی گروه بندی های اجتماعی دانسته است . جان استورات میل جامعه شناسی را (( علم برعمومی ترین وانتظامی ترین واقعه اجتماعی )) و یا علم (( بر عمومی ترین خصوصیت های جامعه )) می داند.
مبحث اول:جامعه زندان (زندان به مثابه یک جامعه)
آیا زندان را می توان به مثابه یک جامعه در نظر گرفت؟چه توضیحاتی و چه دلیلی می توان برای آن ذکر نمود؟ اگر بتوان چنین فرضی را برای زندان قائل شد پس می توان آن را موضوع خاص علم جامعه شناسی در نظر گرفت و لذا ابعاد جامعه شناسی را در محیط زندانها جست و جو نمود . زندان در لغت به معنی بندیخانه جایی که محکومان و تبهکاران را در آن جا نگاه می دارند و حبس هست و یکی از تعاریف دیگر (( الطریق الحکیمه فی السیاسه الشرعیه )) آمده است : (( زندان و حبس شرعی ، زندانی کردن فرد در مکانی تنگ و محدود نیست بلکه تنها محدود کردن وی و جلوگیری از تصرفات ویاآنگونه که خودش می خواهد است. ))
مبحث دوم:زندان ازنظر قانون
تنها هستند قانونی موجود درخصوص زندان و تعریف آن آئین نامه ومقررات زندانهاست که ماده ی 3 این آئین نامه آمده است (( درزندان محلی است که در آن متهمان ومحکومان با قرار ویا حکم کتبی مقام قضایی موقتا ًیا برای مدت معین ویابه طور دائم به منظوراصلاح وتربیت ودرمان نارسائیها وبیماری های اجتماعی وتحمل کیفری نگهداری می شوند. )) به نظر می رسد این تعریف برای زندان یک تعریف جامع نباشد زیرا اختلاط زندان وبازداشتگاه با توجه به اینکه در هدف وموضوع باهم اختلافات عمیق وریشه ای دارند مناسب نیست زیرا :
1 بازداشتگاهها برخلاف معمول ، متهمینی نگهداری می شوند که عموماً برای مدت کوتاهی تحویل آن می شوند وروانه کردن اینگونه افراد به زندان موجب بد آموزی خواهد شدو عواقب آن قطعاً به جامعه برمی گردد .
2 دربازداشتگاه برخلاف زندان کاراصلاحی موثری نمی توان انجام داد زیرا برای هرگونه اصلاحی نیز معینی(حداقل یکسال) درصورتی که بازداشتگاه عموما ًمتهمین کمتراز سه ماه نگهداری می شوند لذا هرگونه اصلاحی در طول مدت سه ماه بازداشتی عملاً غیرممکن است واگر در بعضی ازاقدامات مقدماتی بهداشتی ومسائل اولیه فرهنگی و مذهبی .
3 نگهداری متهمین دربازداشتگاه ، استرسهای خاص بدو ورود تازمانی محکومیت ،مدیریت خاص را می طلبد که با زندانی که درآن محکومین نگهداری می شوند تفاوت فوق العاده ای دارند .
4در بازداشتگاهها متهمین واقعیت زندگی خود را می پوشانند واز بروز حقیقت خود خودداری می نمایند واغلب ازترس اینکه ممکن است هرگونه حرف یا عملی از نظر قضایی به ضررشان تمام شود ، چشم وگوش بسته وبی دلیل خودرا تابع مقررات بازداشتگاه می کنند و پس از محکوم شدن بیشتر آنان واقعیت وجودی خودرا بروز می دهند که این واقعیت با آنچه در بازداشتگاه ازخودشان می دهند ، کاملاً مغایراست . چون متهم گذشته تبدیل شده به محکوم قطعی شده وحکم درخصوص وبی صادر نشده است،لذا معمولاًدر بازداشتگاهها متهمین قادر به دریافت آنچه زندانها در برنامه در برنامه ریزیهای خود جهت اصلاح وتربیت مجرمین دارند نیستند . بنابراین به دلایل فوق وادله دیگری که ذکرآنها فعلاًضرورت ندارند تکلیف زندان وبازداشتگاه اقدامی الزامی است . به همین جهت تعاریف زیر می شوند :
(( زندان محلی است که محکومین را در جهت حفظ امنیت و رعایت حقوق شاکی اعم از خصوصی یا عمومی و رعایت سایر حقوق زندانی بجز انچه در حکم قید نشده و به منظور اصلاح و تربیت و به واسطه جلوگیری از تکرار جرم با مجرز مرجع قضایی و به تشخیص مسئولین زندان در آن نگهداری می کنند ))
در تعریف حقوق مسائل زیر مدنظر است:
زندان محل و مکان خاصی است که می بایست متناسب با اهداف تعیین شده در تعریف مذکور احداث شود.
این محل در راستای تامین امنیت اجتماعی و ایجاد رعب درافراد متخلف و کسانی که قصد ارتکاب جرم را دارند ایجاد می شود.
تعیین محل نگهداری زندانی با توجه به شناخت مسئولین زندانها در اوضاع و احوال داخلی زندان و شناخت پرسنل نگهداری زندانی و نیز شناخت خود زندانی به عهده مسئولین زندان است . در روش زندانبانی اسلامی نیروهای زندانها در علوم تربیتی ، اجتماعی ، روانشناسی و... تخصص خواهد داشت . مسئولین زندان ، مشاورین دادگاهها درصدور رأی وتعیین میزان محکومیت وعفو وآزادی مشروط خواهند بود و بعدازمحکومیت چنانچه نیروهای متخصص اصلاح وتربیت شدن زندانی را تأیید کنند دادگاهها اورا آزاد خواهند کرد .
مبحث سوم : از زندان به جامعه
باتوجه به تعریفی که از زندان به نقل کتاب (( پژوهشی در زندانبانی اسلامی )) شد زندان را باید محل نگهداری محکومین دانست . در اینجا این سوال پیش می آید :
اولاً محکومین چه کسانی هستند ثانیاً محل نگهداری آنان چگونه جایی است؟در پاسخ باید گفت که :
الف)محکومین دارای ویژگیهای ذیل می باشد:
محکومین کسانی هستند که به واسطه ی انحرافات ثانویه اجتماعی وارتکاب جرم توسعه دادگاه صالح محکوم به نوع خاصی ازمجازات شده اند ازجمله زنان ، محکومین شامل گروههای مختلف مجرمین براساس نوع جرم ، سن ، جنس ، تحصیلات ، شغل ، شخصیت و... می باشند .
محکومین شامل گروهای مختلف با خرده فرهنگ های متفاوت می باشند .
ب)محل نگهداری محکومین:
محکومین براساس قوانین ومقررات خاص وتوسط سازمانی خاص در محلی مشخص نگهداری ومدیریت می شوند . این محل در شرایط خاص فیزیکی وجغرافیایی قراردارد . برای اداره ی محکومین درمحل های مذکور ، نهادهای خاص وجود دارد . اگر زندانها را یک ظرف تصور کنیم ، مظروف آن جمعیت کیفری وزندانیان می باشندکه آنان نیز با فرهنگ های مختلف ، عقاید ، جنس وشخصیت درون این ظرف قراردارند .
آیا می توان زندان را یک جامعه دانست؟دکتر آذرقلی زاده در کتاب خود تحت عنوان مبانی جامعه شناسی مشخصات یک جامعه را این گونه جمع بندی نموده اند:
الف) جامعه (( گروهی ازافراد )) که به شیوه ای کم و بیش منظم وسازمان یافته اند ، دارای روش زندگی ویژه ای (فرهنگ) هستند واعضای آن خود را همچون واحدی به هم پیوسته در نظرمی گیرند .
ب) جامعه متشکل از گروههای مختلف اجتماعی است که هرکدام در جهت نیازهای واصل آن کار کردی دارند وبنابراین می توان یک جامعه را از نظر گروههای موجود درآن وروابط میان اعضاء تجزیه تحلیل کرد .
ج) جامعه در یک فضای جغرافیایی مشترک وجود دارد ،عبارت دیگر حدود فیزیکی مرزهای یک ملت که درآنجا جامعه ای کامل وجود دارد ،کم و بیش مشخص است .
د) هر جامعه به صورت یک واحد عملیاتی یک پارچه است که افراد باید از درون آن جذب شوند ودر برابرقوانین مربوط به جریان امور در جامعه خاضع باشند . (یعنی به تبعیت از قانون بپردازند.)
اما در مقابل ببینیم زندان دارای چه ویژگی است :
الف) زندان ازمجموعه گروهای مختلف افراد بزهکاری ومجرمی که به صورت منظم سازمان یافته اند ودارای روش های خاص زندگی می باشند واعضای آن تحت عنوان زندانی برابر مقررات زندانها با یکدیگر ارتباط دارند .
ملاحضه می شود که در زندان گروهای مختلف زندانیان اعم از مردان وزنان ونوجوانان ، جوانان ، میان سالان و بزرگ سالان ، سفیدپوستان ، سیاه پوستان ، زرد پوستان ، سرخ پوستان ، زندانیان با نژاد وزبان های مختلف ، زندانیان با ملیت های مختلف وگرایشات مذهبی وغیر مذهبی گوناگون که به واسطه یک عامل مشترک آن هم ارتکاب جرم وشکستن هنجارای اجتماعی جامعه بزرگتر خارج از زندان به درون جامعه ای منظم وسازمان یافته اند که توسط دولت ها با قوانین ومقررات خاصی تشکیل شده اند زندگی خواهند کرد . درآئین نامه ومقررات زندانها از ساعت بیدار باش که وقت مشخص از روز را به خواب اقتصاص می دهند تا ساعت صرف صبحانه ، ناهار ، شام وچگونگی انجام اوقات ما بین فاصله اوقات صبح تا ظهر ، ظهر تا عصر و شب ونیز ساعت خاموش وخواب آنان تنظیم برنامه ریزی وسازمان دهی شده است این افراد دقیقاً همچون واحدی به هم پیوستن که این واحد را اندرزگاه او و یا در اصطلاح قدیمی بند واز مجموع واحدهای مذکور تحت سرپرستی یک بخش را زندان می گویند وافراد درون این واحدها را زندانی ومجموع آنها را زندانیان آن واحد یا زندان می گویند .
گفتار دوم:انواع زندگی زندان
زندگی زندان می توان به زندگی نباتی ، زندگی حیوانی و زندگی انسانی تعریف نمود که در خصوص هریک توضیح داده می شود .
زندگی نباتی زندان :
نوعی زندگی است همانند نباتات . فعالیت های آن محدود می شودبه تغذیه ، رشد حالی ، عرضی وعمقی ، آشامیدن (صرف آب) ، تغذیه (کودک وتأمین ویتامین های مورد نیاز خاک) که همواره لازم است ومصرف امور مختلف جهت ایجاد سلامت ممکن است زندگی وعمر زندان به این حد برسد که بی حرکتی وبی تفاوت باشد . همانند فردی که ازناحیه دست و پا وچشم وگوش ، مغز و اعصاب فلج شده باشد . نه قدرت راه رفتن و یا به دست گرفتن را داشته باشد و نه قدرت فکر کردن وتصمیم گیری . بعضی زندانها ممکن است زندگی آنها نباتی باشد .
فصل دوم:جامعه شناسی وزندان
فصل سوم:حقوق زندانیان درمراحل پنجگانه آئین داری
فصل چهارم:حقوق زندانیان
چکیده
مفهوم جرم و مجازات همواره مترداف یکدیگر هستند ، به گونه ای که تعریف جرم بدون مجازات مربوط به آن و به عکس عملی نمی باشد . شیوه مجازات به مرور زمان و در طول تاریخ تغییرات چشمگیری پیدا کرده است .
در گذشته مجازات ها صورتهای خشن تری در مقایسه با حال داشتند . امروزه مجازات حبس و سلب آزادی ، جایگزین شیوه های پیشین شده و به همین دلیل در دوران معاصر بر اهمیت زندان ها و نقش آنها در مجازات و پیشگیری از جرم افزوده شده است . وجود مجازاتی در قالب حبس و زندانی کردن مجرم از 2 طریق باعث پیشگیری از وقوع جرم می شود . نخست مجرم را از جامعه دور نگه می دارد و احتمال ارتکاب مجدد جرم را کاهش می دهد . دوم ، زندان سبب می شود که افراد پیش یا هنگام ارتکاب جرم نسبت به عواقب آن حسابگری نمایند و از ترس عواقب ازانجام آن عمل منصرف شوند . اما پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا برای پیشگیری بیشتر از جرم باید سقف مجازات را افزایش داد و یا به عبارت دیگر آیا مجازات زندان همیشه می تواند مفید واقع شود ؟ و در نهایت این که زندان چه تاثیرات منفی میتواند روی زندانیان داشته باشد ؟ تحقیقات مختلفی در این زمینه نشان می دهد که بین مقدار نتایج منفی مجازات و میزان جرم رابـ ـطه خطی برقرار نیست . به عبارت دیگر این نتیجه تنها در محدوده ای قابل تعمیم است که وجدان و عرف اجتماعی بین مجازات و جرم تعادلی را حس کند . در حقیقت تنها یا میزان خاصی را افزایش مجازات مجرم کاسته شده و یا ثابت نگه داشته می شود و چنانچه مجازات افزایش بیشتری یابد ، چه بسا میزان جرم هم افزایش پیدا کند .
در یک دیدگاه کلی می توان اذعان نمود که زندان تاثیرات عینی و ذهنی منفی روی زندانیان دارد . تاثیرات عینی شامل زمینه خانوادگی ، اشتغال ، بیکاری ، آموزش و یادگیری فنون ارتکاب جرم و ... می باشند . تاثیرات ذهنی منفی نیز شامل تصور زندانی از مدیریت زندان ، توجیه گرایی برای جرم انجام شده ، دیدگاه او نسبت به دستگاه قضایی ، دیدگاه او نسبت به قانون و ... می شود . توضیح اینکه از هم گسیختگی خانوادگی به صورتهای طلاق ، بی سرپرستی ، دوری از خانوداه ، فقدان همانند سازی لازم با خانواده ، عدم پذیرش و طرد شدن از خانواده و ... در خانواده های زندانیان جلوه گر می گردد. علاوه بر موارد یاد شده ورود به زندان منجر به تغییر در منافع و هزینه ها می شود .
زندانیان با از دست دادن شغل خود ، باعث پایین آمدن سطح زندگی خویش می شوند و احتمال به دست آوردن شغل مناسب بعد از آزادی از زندان کاهش می یابد ، در نتیجه سبب از دست دادن ابزار مشروع کسب اهداف می شود .
مجازات زندان همواره تاثیر مثبتی ندارد و می تواند در گسترش انحرافات نیز موثر واقع شود . زمانی که ما شخصی را که برای اولین بار به یک رفتار انحرافی دست زده است ، به زندان می اندازیم ، او را در واقع وارد یک شبکه از روابط اجتماعی منحرفان می کنیم که در میان آنها رفتار انحرافی تشدید و تشویق می شود ، زیرا زندانیان بتدریج با یکدیگر روابط اجتماعی برقرار می کنند و درباره خصوصیات زندگی خود ، کارهایی که کرده اند ، علت دستگیری و برنامه آینده با همدیگر صحبت می کنند . از این طریق بتدریج در میان آنها روابط اجتماعی به وجود می آید که مانند هر رابـ ـطه اجتماعی دیگری در درون خود دارای یک مجموعه از قواعد و هنجارهای خاص خواهد بود و طی آن در افراد یک نوع احساس رعایت دیگران به وجود می آید . بدین معنا که شخصی که دست به کارهای خطرناک و جسورانه زده است از شجاعت بیشتری نیز برخوردار است و خود را نسبت به دیگران برتر می پندارد . از این طریق در میان افراد نسبت به توانایی ها و سابقه انحرافات ، یک نوع سلسله مراتب و نوعی هنجار و مقیاس ارزشی به وجود می آید . حال وقتی شخص جدیدی وارد این شبکه روابط اجتماعی می شود ، مایل است با دیگران رابـ ـطه داشته باشد و از جانب دیگران پذیرفته شود در نتیحه او هنجارها و مقیاس های ارزشی زندانیان را می پذیرد خود را با آنها مقایسه می کند و مایل است از جانب آنها تشویق شود . این مسئله با نحوه طبقه بندی مجرمان بر اساس مدت حبس ارتباط تنگاتنگی دارد عده ای از زندانیان به علت آشنایی با جرایم دیگر به سوی آنها گرایش پیدا می کند و دراین زمینه جرایم مالی و سرقت بیشترین جاذبه را برای مجرمان دارد . از دیدگاه مذکور در مجموع زندان بدترین تاثیر آموزش خود را بر مجرمان بی تجربه و مبتدی بر جای می گذارد. اولین اثر زندان در هزینه ارتکاب جرم ، کاهش تاثیر حبس عنوان مجازات در امر بازدارندگی فرد از ارتکاب جرم می باشد . تغییر در ارزشهای اجتماعی و بکارگیری شیوه های توجیه از دیگر تاثیراتی است که هزینه مجازات را کاهش می دهد . یکی دیگر از تاثیرات زندان تغییر نگرش زندانی نسبت به آیین و دستگاه قضایی است .
به زیر سوال رفتن مشروعیت و دستگاه قضایی یکی از زمینه هایی است که بر احتمال قانون شکنی و ارتکاب جرم مجرم می افزاید . طرد اجتماعی یکی از اصلی ترین هزینه های مجازات زندان است . از این رو در صورت واقع شدن آن ، این هزینه مجازات برای ارتکاب مجدد جرم بشدت کاهش می یابد ، زیرا فرد در اولین زندان خود تا حدود زیادی این هزینه طرد را تحمل کرده است . با توجه به مطالب ارائه شده می توان گفت که متاسفانه زندان بیش از آنکه مشکلات اخلاقی ، اجتماعی ، روانی و اقتصادی را حل کند همچنان بر این مشکلات می افزاید . اعاده حیثیت در عمل به سرخوردگی یاس و طغیان در جامعه ختم می شود . آنچه که مسلم است امروزه ضرورت مجازات مجرم همچنان باقی است اما اگر تنبیه ضروری است نباید برای اعمال آن حقوق مسلم انسانی زیر پا گذاشته شود . مهم تر اینکه مجازات باید متناسب با جرم و میزان تقصیر مجرم در وقوع آن باشد هر چند که این تصور جنبه آزادی دارد اما باید در جستجوی راه حلی منطقی بود و جرم و پیامدهای آنرا با در نظر گرفتن قربانی شدن مجرم در اثر اعمال مجازات بررسی کنیم . در عصر حاضر نظامهای قضایی و کیفری باید کاملتر و امروزی شود تا محکومیت ها و اعمال آنها به گونه ای باشد که اعتماد زندانی به او باز گردد و برای ایفای نقشی سازنده و مفید در جامعه آماده شود زندان باید آخرین چاره باشد آنهم برای کسانی که تهدید آشکاری برای اجتماع هستند . اکنون در بسیاری از نظامهای جزایی جانشین های گوناگون برای محکومیت به حبس در نظر گرفته شده است . از جمله بازداشت در منزل ، آزادی محدود ، آزادی با مجوز و دیگر شکلهای بازداشت ناپیوسته ، مجازات تعلیقی که دامنه آن از حبس تعلیقی تا عفو مشروط و طیف گسترده ای از اقدامهای تعلیقی ، آزادی تعلیقی و مشروط را در بر می گیرد . جانشین هایی برای محکومیت های توفیقی که هم به سود خلافکار است و هم به سود جامعه ، اجرای طرح خدمت به جامعه به جای رفتن به زندان ، استفاده از مچ بندهای الکترونیکی به عنوان زنجیرهای نامرئی نشان می دهد که انسان در قرن حاضر در کیفر شناسی علمی خود به دنبال راههایی می گردد که در آن اثری از زندان نباشد و به جای زندانی کردن مجرم از شیوه های جایگزین دیگری استفاده نمایند . پژوهش برای یافتن جانشین هایی برای حبس، نارسایی های سازمان زندان ها را جبران نمی کند . تعداد زیادی از زندانیان کسانی هستند که محکوم نشده اند ، اما آنها را برای بازجویی یا تکمیل پرونده جهت تشکیل دادگاه و صدور حکم در بازداشت نگاه داشته اند . این گونه زندانیان از لحاظ نظری تا زمانی که جرمشان ثابت نشده بی گـ ـناه به شمار می آیند ، اما تجربه آنها از زندگی در زندان واقعا تفاوتی با بزهکاران محکوم ندارد . برای این گونه افراد باید روشهای دیگری غیر از بازداشت پیدا کرد که حضورشان را در دادگاه تضمین کند . بعضی از این روشها مانند قوانین سرپرستی اجباری ، تسلیم مدارک ویژه و وثیقه هم اکنون وجود دارد .
قضات باید این گونه کارها را همچون جانشین هایی برای زندان تشویق کنند . 1 - اگر بتوان از محیطهایی به غیر از زندان و با نام دیگر در فضایی مناسب و شیوه هایی نظارتی متفاوت از مجرمانی که اولین بار مرتکب جرمی شده اند نگهداری کرد، بسیار می تواند در کاهش احتمال ارتکاب جرم مجدد موثر باشد .
2 - طبقه بندی صحیح مجرمان بر اساس سابقه و مدت حبس 3- آموزش مهارت های لازم به صورت نظری و عملی به مدیران ، کارکنان اداری و زندانبانان تا بتوانند در کنار مدد کاران اجتماعی به آماده سازی زندانیان برای بازگشت به زندگی در جامعه کمک کنند . 4 - پذیرفتن اینکه زندانیان هنوز عضو جامعه هستند و باید به آنان اجازه داد تا از طریق حقوق شهروندی خود برخوردار شوند . مفهوم حقوق زندانیان پیش شرط اصلی همه سیاست های کیفری است که دعوی عقلانیت و پیشگیری از جرم و توجه به امنیت همگانی و کیفیت زندگی شهروندان را دارد . 5 - کاهش تراکم زندانی تا حد استانداردهای موجود در زندانها ، گسترش امکانات آموزشی، تربیتی و ... مانند امکان ملاقات های بیشتر، استفاده از خدمات مددکاری و دادیاری . 6 - استفاده از شیوه های جایگزین به جای زندانی کردن . به طور کلی برای حل مسائل سازمان زندان ها لازم است که رهیافتی خلاقانه برای اجرای آن بیندیشیم و نیز روشهایی را جانشین آن کنیم که در عین تنبیه مجرم امکان بازآموزی او را فراهم آوریم تا شهروندی مسوولیت پذیر و مفید به جامعه تحویل دهیم .
مقدمه:
مقوله مدیریت زندانها در عصر حاضر یکی از پیجیده ترین مقولات اجتماعی ومدیریتی محسوب میشود. تفکرات نوین وایده های متنوع راجع با مجازات حبس وجهت گیری های اسلامی و تربیتی سایه ای برنگرش های پلیسی وامنیتی سابق انداخته است.اکنون در تمامی دنیا سعی می شود که ازجدیدترین روشهای اصلاحی برای نجات زندانی استفاده شود.روش های قدیمی وسنکوب کردن زندانی دیگر طرفدارچندانی ندارد وحتی آنان که نیم نگاهی با این شیوه ها دارند.به کارایی وثمر بخشی آن با شدت تردید دارند.مدیریت زندانها ودستگاهای نظارتی و حمایتی زندانها به دنبال روش هاوالگوها کاراواثر گذار هستند تا ضمن کاهش هزینه های سنگین نگهداری ، از ورودمجدد و بی رویه مجرمین سابقه دار جلوگیری نمایند . خمیرمایه ای که می تواند بغرنج ترین انحرافات انسانی وفکری را سامان بخشد این ویژگی انحصاری بااستفاده از شیوه های درمانی موثرکه تکیه گاهشان روح و ابعاد معنوی انسان ها است ، به معجونی معجزه گر تبدیل شده است که امروز آثار آن را در برخی از زندانیهای ایران می بینیم .خروج برکسی پوشیده نیست که بازداشت وحبس افراد نه تنها موجب زیان مالی فرد در بند و خانواده ی تحت تفکل وسرپرستی او نیزمی شود ، بلکه موجب تالمات روحی وصدمات معنوی وحیثیتی بسیار نسبت به افرادخانواده اش هم میگردد . وقتی که بازداشت وزندان غیرحق باشد این تالمات وجراحات عاطفی به مراتب بیشتر خواهد بود .ازهمین جااست که محبت ازجبران خسارت چنین افرادی نه فقط امروز،که از گذشته مطرح بوده است.امروزه بسیاری ازکشورها،جبرانخسارت افرادی راکه دربازداشت یازندان بوده ویابه ازای گـ ـناه شناخته شده ، وبراعت حاصل کرده اند ، پذیرفته اند.به هرحال همانگونه که گفتیم در مورد جبران خسارت ناشی از بازداشت وزندان غیرقانونی ، مشکل اصولی وجودندارد ، وبسیاری ازکشورهااین جبران راپذیرفته اند. البته زندان به عنوان یکی ازطریق عقوبت انسانهایی که مرتکب بزه واعمال مهمی می شوند از قدیم الایام در دنیا معمول بوده است . به تدریج در اثر نفوذ افکارمصلح ، خصوصاتعلیمات پیامبران الهی توجه به کرامات ذاتی انسان ودرنتیجه تربیت وبازپروری محکومین مورد اهمیت قرارگرفته است ودرقانون هرکشور برای جلوگیری از وقوع وتکرارجرایم و مهارکردن مجرمین وافراد خطرناک ، کیفرزندان پیش بینی شده است وبه همین علت موضوع زندان و حقوق زندانیان مورد توجه قرار گرفته است .
فصل اول:زندان واصلاح وتربیت
گفتار اول:اندیشه های حقوق مدار تا اندیشه های القا گرایانه
رعایت حقوق زندانیان وتوجه به این حقوق درزمانی است که اندیشه های انسانی را به خود معطوف داشته است واندیشه های اصلاحی تربیتی را درافکار افلاطون و ارسطو در یونان باستان ، پیامبران الهی چون حضرت مسیح (ع) و پیامبر گرامی اسلام ، بزرگان وپیشوایان دین مبین اسلام چون امام علی (ع) فقها وحقوقدانان واندیشمندان اسلامی چون غزالی ونیز علمای مذهبی ومسیحی چون سن اگوسنین وسن تومار کن می توان دید.
(( درقرن وسطی نخستین بارشورای کلیسای اکس لاشابن در سال 813 میلادی خواندن انجیل ، ملاقات کشیش بازندانیان وکاردش را برای آنان توصیه نمود ، در اواخر قرون وسطی واوایل قرون جدید با آنکه هنوزحبس به عنوان یک کیفر اصلی واردزراتخانه های کیفری نگردیده بود ، ولی برخی اندیشمندان ، به ویژه کسانی نظیر ژان مبیون فقیه فرانسوی و پاپ کلمان یازدهم اندیشه هایی را درباب رفتار انسانی بازندانیان واصلاح تربیت آنان برجای گذاشتند ، ولی درواقع رسوخ اندیشه های انسان گرایانه وحامی حقوق زندانیان را باید در عصر روشنگری ودر پی آن انقلاب کبیر فرانسه دنبال نمود چه در این زمان بودکه اندیشمندانی چون خان هوارد انگلیسی که خود به تنهایی به بازدید زندانهای اروپایی پرداخته بود کتابی تحت عنوان (( وضعین زندانها )) منتشرساخت وافکاری دراین اثر و سایر آثارش ازجمله طرح مشهورش مرسوم به (( پان اپتیکن )) مورد تقلید اقتباس قانونگذار انقلاب فرانسه قرار گرفت وازآنجا نیز وارد قوانین سایرممالک گردید . پس از انقلاب کبیرفرانسه وازآنجاکه حبس به عنوان یک کیفراصلی وارد مجموعه های قوانین کیفری گردیده بود توجه اندیشمندان بیشتر معطوف به امور زندانبانی ، کیفرشناسی وعلم اداره زندانها شد . درواقع ریشه عمده ی حقوق زندانبان را نیز باید درافکار اندیشمندان این دوره به ویژه شارل لوکاس ، رسی ، متیرمایر و فرانسواگیزو پیدا نمود ، چون این دانشمندان بودندکه با افکارخود در حقوق جزا مکتب کیفری زندانها را بنیان گذاری کردند.
مبحث اول:نظام سلب آزادی:
سلب آزادی از نظراصولی یک مجازات اصلی است ولی در شرایط اسف باری باری اجرا می گردد . بنابراین پوشش این نویسندگان دراین بود که (( نظام زندانبانی )) نوین را تجسم کنند . به دین منظور آنان از تحقیقات و آموخته ای حقوق تطبیقی الهام گرفتند ، که نخستین مطالعات جدی حقوق کیفری ، درموردحقوق زندانهاست .
در این زمینه می توان کتاب دولافارل راتحت عنوان (( نگاهی به نظام سرکوب گروزندانبانی کشورهای دنیای قدیم وجدید )) که درسال 1844 منتشر گردید نام برد.این کتاب برای نمایندگان مجلس که قرار بودپیرامون اصلاح زندانها به بحث وشور بپردازند نگاشته شده بودومملواز اطلاعاتی درمورد زندانهای پروس،انگلستان،ایرلند ،ترکیه،ونظایر آنها بود.ازآن مهمتر باید پژوهش ستایش انگیزدوبومن ودوتوکویل را نام برد که به دستوردولت لویی فیلیپ پیرامون زندانهای ایالت متحده آمریکا انجام شده بود.این دو نویسنده از دو سفری که در سالهای1831 و1836 به آمریکا کردند گزارشی پیرامون نظام زندانهای آن کشور تهیه و به ارمغان به فرانسه آوردند .
گزارشی مزبور سه باردرسالهای 1833،1836 و1854 چاپ گردید .آنچه که به طور ستایش انگیزی آموزه ای زندانهارادر سال1830تا1850 خلاصه میکند.قطعنامه ای است که در سال1846 درکنگره ی فرانکفورت مورد تصویب قرار گرفت((زندان انفرادی)) به طور کلی نسبت به محکومان ، با تشدید یا تخفیف آن برحسب ماهیت پرونده ها و محکومیتها و نیز شخصیت آنان صورت می پذیرفت .
مبحث دوم:مدت سلب آزادی
نخست درمورد مجازاتهای موقت (( محدود در زمان )) مساله عبارت بود ازاین که آیا مجازات اجرا شده باید دقیقا منطبق با مجازات اعلام شده باشد یا برعکس ، برحسب رفتاروکردار محکوم درطول اجرای کوتاه کردن (( به جزعفو )) حتی طولانی کردن مدت آن قابل تصور است اندیشه ی فردی ساختن که مورد احترام مکتب نئوکلاسیک بود باعث شد که نویسندگان بخش علم اداره ی زندانهای این مکتب نظر دوم را توصیه کنند . دراین جا باید از بن ویل دومارسنگی ، قاضی ای که سرشارازاندیشه های خلاق بود ودر یکی ازآثاربیت و چهار پیشنهاد دراین باره به قانونگذارکرده بود نام برد .
گفتار دوم:حقوق مداری در زندان های ایران
توجه به حقوق زندانیان وحذف کیفرهای بی رحمانه را باید در اندیشه ها و فرامین امیر کبیر جست وجو نمود ، وی در سال1266 هجری قمری فرمانی صادر نمودکه به موجب آن رسم شکنجه کردن مجرمان وبزهکاران ممنوع اعلام شد ، ولی پس ازعزل وی این اصطلاحات دوام زیادی نداشت . دراواخر دوران قاجاریه باتوجه به مسافرت ایرانیان به خارج از کشور، ورود کالاوتکنولوژی غرب به ایرانیان ومسافرت های متعدد اشخاص خارجی باب مراوده بین ایران وممالک اروپایی بازشد . درمسافرت هایی که ناصرالدین شاه به فرنگ کرده بود او و اطرافیانش تحت تاثیر پلیس وسیستم پلیس غرب قرارگرفته بود وازآنجا ضرورت های حیاتی زمانه برای تحولات اجتماعی درایران نیز کاملا آمادگی داشت .
به همین علت برای سروسامان دادن به وضعیت نیروی پلیس ازطریق حکومت وقت ایرانیان یک مستشارویک افسر ایتالیایی الاصل به نام «کنت دو مونت فورت»را که در اتریش خدمت می کرد ازکشوراتریش برای سروسامان دادن به وضعیت نظمیه ایران دعوت شد . کنت دومونت فورت پس از ورود به تهران مشغول به کار شد و برای نخستین بار نظام نامه و مقرراتی برای تشکیلات پلیس ایران وضع کرد . در زمانی او اداره پلیس وظایف شهرداری وهم چنین کاردادگاهها ،گران فروشی واحتکار و نظایرآن را به عهده داشت . زندان به هنگامیکه سوئدی ها درایران بودند درزیرزمین های اداره ی نظمیه درمیدان سپه قدیم تهران قرارداشت . زندانیان بدون رعایت سن یا نوع جرم چون مشتی حیوان درآن زیرزمینهای مرطوب وعفن به سر می برند . در محاسبه هایی که چند سال بعد خبر نگار روزنامه رعد دستد اهل می کند رئیس اداره ی نظمیه در باره ی زندان به خبر نگاران گفته است : ((ما چهارصد زن و مرد زندانی داریم وپنج نفر زندانبان ، به ناچارمجبوریم آنها را در سلولهای دربسته ودر زیرزمینهای مرطوب و عفن نگهداریم . بودجه ی زندان برای همه چیزماهیانه هفتصد تومان است . از این مبلغ در ماه بیش از یک تومان برای خورد و خوراک زندانی نمی توان خرج کرد و بقیه ی دیگر برای مصرف زندان در نظر گرفته شده که متأسفانه این ابلاغ هم مرتب نمی رسد . )) درزمان وستد اهل سوئدی وتوسط او نخستین آئین نامه ی نظام مند زندانبانی در ایران نوشته و تنظیم شد که (( نظام نامه محبس خوانده می شد و در آن قید شده بود که زندانی باید قبل از ورود به سلول بازرسی شود و اشیایی که همراه اوست یا در دفتر زندان امانت بماند یا بنابه درخواست زندانی به بستگانش تحویل شود . فریاد کردن ، آواز خواندن و بلند صحبت کردن برای محبوسان ممنوع بود و آنان را روزی یک ساعت برای تنفس از سلول بیرون می آوردند محکومان محبس باید به لباس مخصوص ملبس بوده ، دارای نمرات مخصوص باشند. تمام محبوسان در مقابل اوامر مأموران باید کمال اطاعت را داشته،اوامر او را محترم شمارند. ))
محبوسان دارای تکلیف رسومات مذهبی خود آزادند در حدی که به نظامات داخلی محبس خللی وارد نشود. محبوسانی که خلاف این مقررات رفتار نماید به شرح ذیل مجازات می شوند:
علامت و سرزنش ، محرومیت از غذا غیراز نان منتهی تا سه روز متوالی،حبس انفرادی منتهی تا 15 روز و نظایر آن و اولین کار وستد اهل برداشتن زنجیر از پای زندانیان بود و دومین هدف او اجرای آئین نامه ای بود که خود او تنظیم کرده بود و مطابقآن آئین نامه،زندانیان می بایست لباس های متحدالشکلی بپوشند واشیایی را که در بدو ورود با خود دارند ازانها گرفته شده و در مخزنی نگهداری کنند ودر موقع خروج از زندان دوباره به آنها بدهید. در آئین نامه و ستد اهل برای اولین مرتبه در تاریخ زندانبانی در ایران یک ساعت گردش و هواخوری پیش بینی شده بود ، و ستد عهد دستور داد که برای هریک از زندانیان پرونده ای جداگانه ترتیب دهند و مشخصات جسمی و سوابق دیگر آنها را در آن پرونده بگنجانند. به دلیل حساس بودن موقعیت اطفال بزهکاری در سال 1322 آئین نامه خاص برای بازداشتگاه صفار در زندان موقت تهران در 9 ماده تهیه وتدوین شد.براساس این آئین نامه بازداشتگاه اطفال کمترازهجده سال تمام از بزرگسالان مجزا شده ، برای اطفال سوادآموزی وعقد و خطابه درنظرگرفته شده بود . همچنین مقررشد درصورتیکه این بزهکاران خردسال به سن هجده سال تمام برسند به زندان مجرمان بالغ منتقل شوند .
محبث اول:حقوق زندانیان درقوانین جمهوری اسلامی ایران
پس از پیروزی انقلاب درسال 1357 وصرف نظراز قواعد وکنواسیون های بین اللملی که دولت ایران عضو آن است این قواعدبه موجب ماده ی قانون مدنی ایران درحکم قانون به شمار می آید . قوانین وآئین نامه های چندی در مورد زندانیان ، حقوق آنان و به ویژه اصلاح وتربیت به تصویب رسید که به ترتیب سلسله مراتب قوانین بدانها اشاره می کنیم .
مبحث دوم:قانون اساسی
ریشه ی عمده ی حقوق زندانیان ، بازداشت شدگان ، به طورکلی تابعان نظام کیفری را باید در قانون اساسی جمهوری اسلامی جست وجو نمود ، چون در این قانون نه تنها این حقوق در اصول مختلفی چون اصول 39-32 در مورد منع توقیف خودسرانه ،حق دادخواهی ، حق داشتن وکیل ، اصل قانون بودنیجرم و مجازات ، اصل برائت یا فرضیه بی گناهی متهم ، منع شکنجه به منظور اخذ قرارتا اجبار به ادای سوگند و شهادت وسرانجام منع هتک حرمت وحیثیت کسیکه به حکم قانون دستگیر ، بازداشت ، زندانی و یا تبعید شده است بیان گردیده است ، هم چنین ازدیگر سودر بند 5 اصل156 این قانون در باب وظایف قوه قضائیه اصلاح مجرمان برعهده این قوه نهاده شده است ، بنابراین ریشه های حقوقی بنیادین زندانیان واز جمله حقوق اصلاح وتربیت آنان به طور کلی باز اجتماعی شدن آنان را باید در قانون اساسی جمهوری اسلامی جست وجو نمود .
مبحث سوم:قوانین عادی:
بند اول:قانون مجازات اسلامی
در قانون مجازات اسلامی نیز مواردی به حقوق زندانیان ومتهمان و بازداشتی های منتظر که اختصاص دارد از جمله ماده570 در مورد ممنوعیت سلب آزادی شخصی افراد ملت یا حقوق مقرردر قانون اساسی ماده ی 572 در مورد جرم بودن و ممنوعیت عدم استماع شکایت زندانی توسط ضابطین،ماده ی 573 در مورد منع پذیرش شخصی به نام زندانی بدون حکم مقامات صلاحیتدار از طرف مسئولان زندانها و بازداشتگاهها ماده ی 574درمورد ممنوع بودن مسئولان زندانها از ارائه یا تسلیم زندانی به مقامات قضایی یا دفاتر خود به آنان ویا اخلال در فرآیند دادخواهی زندانی ، ماده578 در مورد منع اخذ قرار با توسل به شکنجه یا آزار و اذیت متهم و نظایراین مواد می توان اشاره کرد.
بند دوم:قانون تبدیل شورای سر پرستی زندانها 17/11/1364
ریشه در حقوق زندانیان در این قانون را به ویژه در مواد در این قانون باید جست وجونمود چون اولأ موجب ماده ی 2 این قانون وظایف سازمان زندانهااحصار گردیده است که عهده دارشدن این وظایف خود جزء حقوق زندانیان به شمار می آید وثانیاً مادهی 9 این قانون رئیس قوه ی قضائیه گذاشته که دادن این اختیار قانونی به مقامات اجرایی وقضائی مذکورخود گام مهمی در تدوین وقانونمند شدن حقوق زندانیان و به طور کلی رفتار با آنان به شمارمی آید . درواقع از یک سو مطالعه تطبیقی ، میان مواد آئین نامه ی قانون سازمان زندانهای ایران با قواعد حداقل استاندارد رفتار با زندانیان مصوب سازمان ملل متحد وازدیگر سو ریشه یابه این حقوق به ویژه درمنابع معتبراسلامی (آیات وروایات)است .
گفتارسوم:آشنایی با زندانها
محبث اول:تعریف زندان ازدیدگاه روان شناسی
زندان در لغت به معنی بندیخانه وجایی است که محکومان ومتهمان را در آنجا نگاه میدارند و محبس است.
زندان محلی است که محکومان را به منظور حفظ امنیت اجتماعی ورعایت حقوق شاکی اعم ازخصوصی یا عمومی ورعایت سایرحقوق زندانی به جزآنچه درحکم قیدشده است وبه منظور اصلاح وتربیت به واسطه ی جلو گیری از تکرارجرم با مجوز قضایی و به تشخیص مسئولان زندان درآن زندان در آن نگهداری می کنند .
هدف های زندان:
1- نگهداری 2- اصلاح وتربیت 3- جبران خسارت به جامعه
انواع زندان:
انواع زندان های بسته ونیمه باز ، زندان های باامنیت متوسط و امنیت پایین طبقه بندی می شود . همچنین زندانهارا باتوجه به واقعیت های موجود درروابط مددجویان وکارکنان زندانها ونوع زندگانی آنان در زندانها به صورت زیر دسته بندی کرده اند .
1-زندگی نباتی در زندان 2- زندگی حیوانی در زندان3- زندگی انسانی در زندان
این توضیح ضروری است که زندگی در اکثرزندان ها داخلی یا خارجی از نظر نگارندگان یا نباتی است ویا حیوانی وبه ندرت ودر زندانهایی که روان درمانی علمی درحال اجراست کمیزندگی انسانس درآن جاری است ، البته اشاره به این مطلب ضروری است که درایجاد نفقیه مذکورمسئولیت متوجه زندانهاست وکمتر مددجویان زندان درآن نقش دارند .
مبحث دوم : فرهنگ درون زندان
فرهنگ در جامعه زندان را می توان به دو شکل مورد بررسی قرار داد :
الف)فرهنگ در سطح فردی
شامل مجموعه ی باورها ، دانش ها ، آموخته های تربیتی ، علمی ، شغلی ورفتارهای ساکنان زندانها از بدو تولد تا زمان تحمل حبس وکیفردرزندان است . افـراد مختلفی بازبان ها ، عقاید ، مذاهب ، قومیت ، سن ، جنس ، آداب ورسوم خاص خانوادگی که بسیاری ریشه در فرهنگ کهن خانوادگی واجتماعی ومحلی خود وجود دارند . در زندان باعناوین محکوم و متهم وکارکنان وسایر افراد ترکیب وتعامل یافته اند که با عنوان جمعیت کیفری وافراد درون زندان ،آنان را بایدشناخت . بنابراین ملاحضه می شود که درزندانها به نسبت افراد موجود وریشه های خانوادگی آنان می توان در فرهنگ های خاص را پیداکرد . اگر افراد حاضر درزندانها ازاین دیدگاه مورد توجه قرارگیرند وبررسی شوند نتایج جالب توجهی بدست خواهدآمد که می توان به ویژه برای زندانها ودست اندوکاران و برنامه ریزان به منظور مد نظرقراردادن وضعیت افراد و برنامه ریزی هرچه بهتردراصلاح وبازپروری آنان سودمند واقع شود . افراد درون زندانها بازبان فارسی ، کردی ، لری ، ترکه ، بلوچی وغیره سخن می گویند و نیز از معتقدان مذاهب مختلف وفرقه های گوناگون درزندان وجود دارند . اگر بنگریم هرفردی ازجمعیت داخل زندان دارای روش خاص در زندگی وتربیت ویژه ای دردوران رشد خود داشته است ونیز با لحاظ پیشینیه ی خانوادگی بسیارمتنوع ومتعدد هستند . محکومان در زندانها ازمیزان متفاوت تحصیلات ودانش علمی وتجربی برخوددارند که همگی اینها می تواند عواقب سوءفراوانی رادرجامعه ی زندان ایجاد کند . به کرات پیش آمده است که زندانیان درزندانها به دلیل بی توجهی مسئولان به فرهنگ افراد ونگهداری آنان درمحلی که افراد بافرهنگ های مختلف نگهداری می شوند ، موجب خسارت های جانی مالی زیاد شده اند .
ب) فرهنگ درسطح جمعی
فرهنگ جمعی زندان به مجموعه ی دانش هاوآموخته های تربیتی ، علمی ، شغلی ونیز رفارهای جمعی زندانیان گفته می شود که به عنوان آداب ورسوم سن مجموعه ی زندان تلقی می گردد . درنظر بگیرید که در یک زندان کم سوادباشند ، این یکی از شاخص ها وویژگی های فرهنگ جمعی این زندان است یا اینکه اگر80% مددجویان افراد درزندان فوق عرب باشند همین دوویژگی می توان بخشی ازفرهنگ جمعی این زندان باشد.
فصل دوم:جامعه شناسی وزندان
گفتار اول : جامعه شناسی چیست؟
امیل دورکیم جامعه شناسی را علم بررسی صور گوناگون حیات اجتماعی می داند که متکی بر وجدانها جمعی است و در تعریف دیگری جامعه شناسی را علم نهادهای اجتماعی می نامند . امیل دوپرل جامعه شناسی را علم بررسی مناسبات مختلف اجتماعی دانسته و در کتاب جامعه شناسی عمومی خود را علم بررسی گروه بندی های اجتماعی دانسته است . جان استورات میل جامعه شناسی را (( علم برعمومی ترین وانتظامی ترین واقعه اجتماعی )) و یا علم (( بر عمومی ترین خصوصیت های جامعه )) می داند.
مبحث اول:جامعه زندان (زندان به مثابه یک جامعه)
آیا زندان را می توان به مثابه یک جامعه در نظر گرفت؟چه توضیحاتی و چه دلیلی می توان برای آن ذکر نمود؟ اگر بتوان چنین فرضی را برای زندان قائل شد پس می توان آن را موضوع خاص علم جامعه شناسی در نظر گرفت و لذا ابعاد جامعه شناسی را در محیط زندانها جست و جو نمود . زندان در لغت به معنی بندیخانه جایی که محکومان و تبهکاران را در آن جا نگاه می دارند و حبس هست و یکی از تعاریف دیگر (( الطریق الحکیمه فی السیاسه الشرعیه )) آمده است : (( زندان و حبس شرعی ، زندانی کردن فرد در مکانی تنگ و محدود نیست بلکه تنها محدود کردن وی و جلوگیری از تصرفات ویاآنگونه که خودش می خواهد است. ))
مبحث دوم:زندان ازنظر قانون
تنها هستند قانونی موجود درخصوص زندان و تعریف آن آئین نامه ومقررات زندانهاست که ماده ی 3 این آئین نامه آمده است (( درزندان محلی است که در آن متهمان ومحکومان با قرار ویا حکم کتبی مقام قضایی موقتا ًیا برای مدت معین ویابه طور دائم به منظوراصلاح وتربیت ودرمان نارسائیها وبیماری های اجتماعی وتحمل کیفری نگهداری می شوند. )) به نظر می رسد این تعریف برای زندان یک تعریف جامع نباشد زیرا اختلاط زندان وبازداشتگاه با توجه به اینکه در هدف وموضوع باهم اختلافات عمیق وریشه ای دارند مناسب نیست زیرا :
1 بازداشتگاهها برخلاف معمول ، متهمینی نگهداری می شوند که عموماً برای مدت کوتاهی تحویل آن می شوند وروانه کردن اینگونه افراد به زندان موجب بد آموزی خواهد شدو عواقب آن قطعاً به جامعه برمی گردد .
2 دربازداشتگاه برخلاف زندان کاراصلاحی موثری نمی توان انجام داد زیرا برای هرگونه اصلاحی نیز معینی(حداقل یکسال) درصورتی که بازداشتگاه عموما ًمتهمین کمتراز سه ماه نگهداری می شوند لذا هرگونه اصلاحی در طول مدت سه ماه بازداشتی عملاً غیرممکن است واگر در بعضی ازاقدامات مقدماتی بهداشتی ومسائل اولیه فرهنگی و مذهبی .
3 نگهداری متهمین دربازداشتگاه ، استرسهای خاص بدو ورود تازمانی محکومیت ،مدیریت خاص را می طلبد که با زندانی که درآن محکومین نگهداری می شوند تفاوت فوق العاده ای دارند .
4در بازداشتگاهها متهمین واقعیت زندگی خود را می پوشانند واز بروز حقیقت خود خودداری می نمایند واغلب ازترس اینکه ممکن است هرگونه حرف یا عملی از نظر قضایی به ضررشان تمام شود ، چشم وگوش بسته وبی دلیل خودرا تابع مقررات بازداشتگاه می کنند و پس از محکوم شدن بیشتر آنان واقعیت وجودی خودرا بروز می دهند که این واقعیت با آنچه در بازداشتگاه ازخودشان می دهند ، کاملاً مغایراست . چون متهم گذشته تبدیل شده به محکوم قطعی شده وحکم درخصوص وبی صادر نشده است،لذا معمولاًدر بازداشتگاهها متهمین قادر به دریافت آنچه زندانها در برنامه در برنامه ریزیهای خود جهت اصلاح وتربیت مجرمین دارند نیستند . بنابراین به دلایل فوق وادله دیگری که ذکرآنها فعلاًضرورت ندارند تکلیف زندان وبازداشتگاه اقدامی الزامی است . به همین جهت تعاریف زیر می شوند :
(( زندان محلی است که محکومین را در جهت حفظ امنیت و رعایت حقوق شاکی اعم از خصوصی یا عمومی و رعایت سایر حقوق زندانی بجز انچه در حکم قید نشده و به منظور اصلاح و تربیت و به واسطه جلوگیری از تکرار جرم با مجرز مرجع قضایی و به تشخیص مسئولین زندان در آن نگهداری می کنند ))
در تعریف حقوق مسائل زیر مدنظر است:
زندان محل و مکان خاصی است که می بایست متناسب با اهداف تعیین شده در تعریف مذکور احداث شود.
این محل در راستای تامین امنیت اجتماعی و ایجاد رعب درافراد متخلف و کسانی که قصد ارتکاب جرم را دارند ایجاد می شود.
تعیین محل نگهداری زندانی با توجه به شناخت مسئولین زندانها در اوضاع و احوال داخلی زندان و شناخت پرسنل نگهداری زندانی و نیز شناخت خود زندانی به عهده مسئولین زندان است . در روش زندانبانی اسلامی نیروهای زندانها در علوم تربیتی ، اجتماعی ، روانشناسی و... تخصص خواهد داشت . مسئولین زندان ، مشاورین دادگاهها درصدور رأی وتعیین میزان محکومیت وعفو وآزادی مشروط خواهند بود و بعدازمحکومیت چنانچه نیروهای متخصص اصلاح وتربیت شدن زندانی را تأیید کنند دادگاهها اورا آزاد خواهند کرد .
مبحث سوم : از زندان به جامعه
باتوجه به تعریفی که از زندان به نقل کتاب (( پژوهشی در زندانبانی اسلامی )) شد زندان را باید محل نگهداری محکومین دانست . در اینجا این سوال پیش می آید :
اولاً محکومین چه کسانی هستند ثانیاً محل نگهداری آنان چگونه جایی است؟در پاسخ باید گفت که :
الف)محکومین دارای ویژگیهای ذیل می باشد:
محکومین کسانی هستند که به واسطه ی انحرافات ثانویه اجتماعی وارتکاب جرم توسعه دادگاه صالح محکوم به نوع خاصی ازمجازات شده اند ازجمله زنان ، محکومین شامل گروههای مختلف مجرمین براساس نوع جرم ، سن ، جنس ، تحصیلات ، شغل ، شخصیت و... می باشند .
محکومین شامل گروهای مختلف با خرده فرهنگ های متفاوت می باشند .
ب)محل نگهداری محکومین:
محکومین براساس قوانین ومقررات خاص وتوسط سازمانی خاص در محلی مشخص نگهداری ومدیریت می شوند . این محل در شرایط خاص فیزیکی وجغرافیایی قراردارد . برای اداره ی محکومین درمحل های مذکور ، نهادهای خاص وجود دارد . اگر زندانها را یک ظرف تصور کنیم ، مظروف آن جمعیت کیفری وزندانیان می باشندکه آنان نیز با فرهنگ های مختلف ، عقاید ، جنس وشخصیت درون این ظرف قراردارند .
آیا می توان زندان را یک جامعه دانست؟دکتر آذرقلی زاده در کتاب خود تحت عنوان مبانی جامعه شناسی مشخصات یک جامعه را این گونه جمع بندی نموده اند:
الف) جامعه (( گروهی ازافراد )) که به شیوه ای کم و بیش منظم وسازمان یافته اند ، دارای روش زندگی ویژه ای (فرهنگ) هستند واعضای آن خود را همچون واحدی به هم پیوسته در نظرمی گیرند .
ب) جامعه متشکل از گروههای مختلف اجتماعی است که هرکدام در جهت نیازهای واصل آن کار کردی دارند وبنابراین می توان یک جامعه را از نظر گروههای موجود درآن وروابط میان اعضاء تجزیه تحلیل کرد .
ج) جامعه در یک فضای جغرافیایی مشترک وجود دارد ،عبارت دیگر حدود فیزیکی مرزهای یک ملت که درآنجا جامعه ای کامل وجود دارد ،کم و بیش مشخص است .
د) هر جامعه به صورت یک واحد عملیاتی یک پارچه است که افراد باید از درون آن جذب شوند ودر برابرقوانین مربوط به جریان امور در جامعه خاضع باشند . (یعنی به تبعیت از قانون بپردازند.)
اما در مقابل ببینیم زندان دارای چه ویژگی است :
الف) زندان ازمجموعه گروهای مختلف افراد بزهکاری ومجرمی که به صورت منظم سازمان یافته اند ودارای روش های خاص زندگی می باشند واعضای آن تحت عنوان زندانی برابر مقررات زندانها با یکدیگر ارتباط دارند .
ملاحضه می شود که در زندان گروهای مختلف زندانیان اعم از مردان وزنان ونوجوانان ، جوانان ، میان سالان و بزرگ سالان ، سفیدپوستان ، سیاه پوستان ، زرد پوستان ، سرخ پوستان ، زندانیان با نژاد وزبان های مختلف ، زندانیان با ملیت های مختلف وگرایشات مذهبی وغیر مذهبی گوناگون که به واسطه یک عامل مشترک آن هم ارتکاب جرم وشکستن هنجارای اجتماعی جامعه بزرگتر خارج از زندان به درون جامعه ای منظم وسازمان یافته اند که توسط دولت ها با قوانین ومقررات خاصی تشکیل شده اند زندگی خواهند کرد . درآئین نامه ومقررات زندانها از ساعت بیدار باش که وقت مشخص از روز را به خواب اقتصاص می دهند تا ساعت صرف صبحانه ، ناهار ، شام وچگونگی انجام اوقات ما بین فاصله اوقات صبح تا ظهر ، ظهر تا عصر و شب ونیز ساعت خاموش وخواب آنان تنظیم برنامه ریزی وسازمان دهی شده است این افراد دقیقاً همچون واحدی به هم پیوستن که این واحد را اندرزگاه او و یا در اصطلاح قدیمی بند واز مجموع واحدهای مذکور تحت سرپرستی یک بخش را زندان می گویند وافراد درون این واحدها را زندانی ومجموع آنها را زندانیان آن واحد یا زندان می گویند .
گفتار دوم:انواع زندگی زندان
زندگی زندان می توان به زندگی نباتی ، زندگی حیوانی و زندگی انسانی تعریف نمود که در خصوص هریک توضیح داده می شود .
زندگی نباتی زندان :
نوعی زندگی است همانند نباتات . فعالیت های آن محدود می شودبه تغذیه ، رشد حالی ، عرضی وعمقی ، آشامیدن (صرف آب) ، تغذیه (کودک وتأمین ویتامین های مورد نیاز خاک) که همواره لازم است ومصرف امور مختلف جهت ایجاد سلامت ممکن است زندگی وعمر زندان به این حد برسد که بی حرکتی وبی تفاوت باشد . همانند فردی که ازناحیه دست و پا وچشم وگوش ، مغز و اعصاب فلج شده باشد . نه قدرت راه رفتن و یا به دست گرفتن را داشته باشد و نه قدرت فکر کردن وتصمیم گیری . بعضی زندانها ممکن است زندگی آنها نباتی باشد .
دانلود رمان و کتاب های جدید