خدایا ممنون که منو نمیبینی:)
عادت کردم...بیخیال خدا...منو نبین عب نداره...
اشکام؟اونارم نبین...قشنگ نیستن...
فقط اون موقعایی که میخندمو ببین
که بعدش قشنگ یه بارون قشنگ بیاد روی صورتم...
اها خدایا بزار برای یه بار تو عمرم ارزو کنم
بابابزرگم ریه ها و زانوهاش خوب شه خیلی درد میکشه اون درد میکشه منم درد میکشم
مامان بزرگمم قلبش خوب شه فشارش نره بالا
سایشون همیشه تا وقتی که من بمیرم بالا سرم باشه
خدایا ممنونم برای همه چیز! برای داشته هام
برای نداشته هام
برای اشک هام
برای خنده هام
برای خانوادم
برای دوستام
برای اینکه نفس می کشم
برای اینکه می تونم زندگی کنم و خدایا ممنونم برای همه چیز!
خدایا
اسمت هر جا که باشد،
آرامش هست، عشق هست،
و کنار تمام اینها
دو چشم مه زده که هر لحظه احتمال بارش دارند هست.
راه را برایمان باز گذاشتی،
گفتی بخوان، دلتنگ نشو، من جوابت را میدهم
میخوام دلتنگ نشوم،
میشود در آغوشت حل شوم؟
خدایا گفتی عزت همه از آن من است.
تعز من تشاه و تزل من تشاه..
میشود من هم جزو تعز من تشاه باشم؟
میشود من را بگیری و بلندم کنی،
من را بگیری و نگذاری دیگر سر و کلهی شیطان پیدا شود.
میشود من را در بگیری و از این تنهایی کنج پریشان حالیام
مرا نجاتم بدهی؟
میشود غربت دیگر بس باشد و او بیاید؟
میشود یوسف گمگشتهی فاطمه بیاید؟
خدایا؟
از دو سال هم گذشت!
پس وقت آشتی کِیه؟
اصلا قرار به آشتی هست یا از این به بعد قصه همینطوریه؟
تو حالت خوبه؟
به اندازه ی کافی بنده ی عاشق داری مگه نه؟
دنیا هنوز به اندازه ی قبل قشنگه؟
لابد نه چیزی از زیبایی تو کم شده و نه از علم تو به زیبایی خودت!
خیلی هم عالی! لااقل یکیمون حالش خوبه!