- عضویت
- 2017/04/04
- ارسالی ها
- 20,571
- امتیاز واکنش
- 157,354
- امتیاز
- 1,454
- محل سکونت
- میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
شادی چیست و از کجا می آید
(فرهنگ شناسی)
انسان همواره از ابتدا آفرینش تا امروز در جستجوی شادی یعنی تلاش برای رسیدن به «برداشت و تلقی» یا «حس خوبی از زندگی» بوده است. هر قدر از عمر انسان می گذرد تلاش او برای دست یافتن به این تلقی و حس خوب از زندگی بیشتر می شود. اما هنوز نمی دانیم آیا مردم امروز شادترند یا انسان های دوران پیشترِ ما. گویی هر جمعیتی نالان است و این گمان را دارد که دیگران شادتر از او هستند، یا نسل های پیشترِ او شادتر زیسته اند؛ و این نگرانی او را همواره آزار داده است که مبادا فرزندان او در آینده بسی افسرده تر و ناشادتر از امروز زندگی کنند.
اما این حس خوب چیست و از کجا می آید، هرگز به روشنی مشخص نشده است. برخی با این اندیشه که «پول شادی آفرین است»، مخالفند و برخی نیز به مصداق مثل انگلیسی معروف معتقدند «آنان که می گویند با پول نمی توان شادی خرید، به این دلیل است که نمی دانند از کجا خرید کنند» . برخی «مؤفقیت» را رمز شادی می دانند، برخی دیگر معتقدند «همه چیز به خود آدم بستگی دارد» و طرز فکر و نگرش او. برخی «دولت را شرّ» و قدرت را عامل همه بدی ها و ناشادی ها می شمارند؛ و برخی شادی را «هدیه الهی» می شناسند. برخی شادی را در «لـ*ـذت» جستجو می کنند و برخی دیگر در «ریاضت» و «عبادت» و داشتن رابـ ـطه ای غنی با خداوند و عالم ملکوت. برخی «محبّت و دوستی» را سرچشمه شادی می شناسند، و برخی دیگر «دوری و عٌزلت گٌزینی» را. برخی شادی و خوشی خود را در سلامتی، برخی در ثروت و مکنت، و برخی در خوش گذرانی می دانند. اما هر کدام از این واژه ها به چیزی متفاوت اشاره دارند: سلامتی به وضعیت بدن، ثروت به مال و دارایی های بیرون از وجود آدمی، لـ*ـذت ها به حالتی از ذهن و اعصاب. به راستی شادی چیست و از کجا می آید؟ آیا می توان پاسخی به این پرسش ها داد؟ جامعه، فرهنگ، خانواده، دین، دانش، قدرت، دولت، اقتصاد، فناوری ها، محیط، تاریخ، افراد، تجربه های آدمی، و تمام آنچه به انسان و زندگی اش مربوط است، در شادی او نقش دارند. اما چگونه؟
می خواهم در این مقاله این پرسش ها را بررسی کنم و «دیدگاهی فرهنگی» را مطرح سازم. مقصودم دست یافتن به شناختی نظری از شادی برای توسعه و گسترش آن در جامعه است. یکی از علل گسترش افسردگی ها و ناشادی ها در جامعه امروز، نداشتن شناخت نظری درست از شادی می باشد. «شناخت های نادرست» می توانند مانع از اتخاذ راهبردهای مناسب برای گسترش شادی در جامعه شوند. بنابراین یکی از گام های ضروری برای گسترش شادی، داشتن «دیدگاه نظری مناسب» در این زمینه است.
دیدگاه نظری ما این است که شادی اگرچه برداشت و تلقی یا احساس خوب «افراد» از زندگی است، اما این احساس فردی بیشتر «برساخته اجتماعی و فرهنگی» است تا «برساخته روانی، زیستی، عاطفی یا فردی» . برای این منظور، دو دیدگاه «فرد محور» و «جامعه محور» را بررسی می کنیم تا به دیدگاه «فرهنگ محور» خود برسیم. دیدگاه های فرد محور جنبه های روان شناختی، زیست شناختی و اخلاقی شادی را نشان می دهند، اما نقش فرهنگ در این زمینه را تبیین نمی کنند و شناختی جامع یا «کل نگر» به شادی ندارند و نمی توانند «راهبردهایی برای توسعه شادی در جامعه» ارائه کنند و اساساً از فهم شادی در «سطح کلان اجتماعی» عاجزند.
از اینرو به نظریه یا دیدگاهی اجتماعی و فرهنگی برای تبیین و شناخت شادی نیاز داریم. این مقاله کوشش می کند با «رویکردی بین رشته ای» ، به کمک مفهوم «عادتواره» پی یربوردیو، و مفهوم «فرهنگ شادی» ، شادی را به مثابه نوعی «برساخته اجتماعی و فرهنگی» ، ویژگی ها و عوامل تأثیرگذار بر آن و گونه های آن را توضیح دهد. در نهایت با توجه به نظریه یا دیدگاه فرهنگ شادی، برخی راهبردهای توسعه شادی در جامعه را پیشنهاد می نمایم.
(فرهنگ شناسی)
انسان همواره از ابتدا آفرینش تا امروز در جستجوی شادی یعنی تلاش برای رسیدن به «برداشت و تلقی» یا «حس خوبی از زندگی» بوده است. هر قدر از عمر انسان می گذرد تلاش او برای دست یافتن به این تلقی و حس خوب از زندگی بیشتر می شود. اما هنوز نمی دانیم آیا مردم امروز شادترند یا انسان های دوران پیشترِ ما. گویی هر جمعیتی نالان است و این گمان را دارد که دیگران شادتر از او هستند، یا نسل های پیشترِ او شادتر زیسته اند؛ و این نگرانی او را همواره آزار داده است که مبادا فرزندان او در آینده بسی افسرده تر و ناشادتر از امروز زندگی کنند.
اما این حس خوب چیست و از کجا می آید، هرگز به روشنی مشخص نشده است. برخی با این اندیشه که «پول شادی آفرین است»، مخالفند و برخی نیز به مصداق مثل انگلیسی معروف معتقدند «آنان که می گویند با پول نمی توان شادی خرید، به این دلیل است که نمی دانند از کجا خرید کنند» . برخی «مؤفقیت» را رمز شادی می دانند، برخی دیگر معتقدند «همه چیز به خود آدم بستگی دارد» و طرز فکر و نگرش او. برخی «دولت را شرّ» و قدرت را عامل همه بدی ها و ناشادی ها می شمارند؛ و برخی شادی را «هدیه الهی» می شناسند. برخی شادی را در «لـ*ـذت» جستجو می کنند و برخی دیگر در «ریاضت» و «عبادت» و داشتن رابـ ـطه ای غنی با خداوند و عالم ملکوت. برخی «محبّت و دوستی» را سرچشمه شادی می شناسند، و برخی دیگر «دوری و عٌزلت گٌزینی» را. برخی شادی و خوشی خود را در سلامتی، برخی در ثروت و مکنت، و برخی در خوش گذرانی می دانند. اما هر کدام از این واژه ها به چیزی متفاوت اشاره دارند: سلامتی به وضعیت بدن، ثروت به مال و دارایی های بیرون از وجود آدمی، لـ*ـذت ها به حالتی از ذهن و اعصاب. به راستی شادی چیست و از کجا می آید؟ آیا می توان پاسخی به این پرسش ها داد؟ جامعه، فرهنگ، خانواده، دین، دانش، قدرت، دولت، اقتصاد، فناوری ها، محیط، تاریخ، افراد، تجربه های آدمی، و تمام آنچه به انسان و زندگی اش مربوط است، در شادی او نقش دارند. اما چگونه؟
می خواهم در این مقاله این پرسش ها را بررسی کنم و «دیدگاهی فرهنگی» را مطرح سازم. مقصودم دست یافتن به شناختی نظری از شادی برای توسعه و گسترش آن در جامعه است. یکی از علل گسترش افسردگی ها و ناشادی ها در جامعه امروز، نداشتن شناخت نظری درست از شادی می باشد. «شناخت های نادرست» می توانند مانع از اتخاذ راهبردهای مناسب برای گسترش شادی در جامعه شوند. بنابراین یکی از گام های ضروری برای گسترش شادی، داشتن «دیدگاه نظری مناسب» در این زمینه است.
دیدگاه نظری ما این است که شادی اگرچه برداشت و تلقی یا احساس خوب «افراد» از زندگی است، اما این احساس فردی بیشتر «برساخته اجتماعی و فرهنگی» است تا «برساخته روانی، زیستی، عاطفی یا فردی» . برای این منظور، دو دیدگاه «فرد محور» و «جامعه محور» را بررسی می کنیم تا به دیدگاه «فرهنگ محور» خود برسیم. دیدگاه های فرد محور جنبه های روان شناختی، زیست شناختی و اخلاقی شادی را نشان می دهند، اما نقش فرهنگ در این زمینه را تبیین نمی کنند و شناختی جامع یا «کل نگر» به شادی ندارند و نمی توانند «راهبردهایی برای توسعه شادی در جامعه» ارائه کنند و اساساً از فهم شادی در «سطح کلان اجتماعی» عاجزند.
از اینرو به نظریه یا دیدگاهی اجتماعی و فرهنگی برای تبیین و شناخت شادی نیاز داریم. این مقاله کوشش می کند با «رویکردی بین رشته ای» ، به کمک مفهوم «عادتواره» پی یربوردیو، و مفهوم «فرهنگ شادی» ، شادی را به مثابه نوعی «برساخته اجتماعی و فرهنگی» ، ویژگی ها و عوامل تأثیرگذار بر آن و گونه های آن را توضیح دهد. در نهایت با توجه به نظریه یا دیدگاه فرهنگ شادی، برخی راهبردهای توسعه شادی در جامعه را پیشنهاد می نمایم.