شاه سلطان حسین بی کفایت ترین شاه ایران

  • شروع کننده موضوع S_roshandel
  • بازدیدها 129
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

S_roshandel

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/08/30
ارسالی ها
84
امتیاز واکنش
1,196
امتیاز
378
سن
34
من در طی مطالعاتی که داشتم این موضوع رو به خوبی متوجه شدم که تاریخ دست حکومت هاست.
این به این معناست که هر حکومتی که به روی کار بیاد تاریخ رو اونطور که به نفعشه به مردم نشون میده.
در تمام کتب تاریخی که بعد از انقلاب اسلامی به عرصه ی چاپ رسیدند سعی در بی کفایت نشان دادن تمام پادشاهان ایران دارن.با اینکه من به جرات میتونم بگم ایران مهد بزرگترین شاهان دنیاست.
از کوروش کبیر گرفته تا شاه اسماعیل و آقامحمد خان قاجار و ناصرالدین شاه و رضا شاه و...الی آخر.
اما به قول معروف گفتنی همیشه یک نخود آشی در هر جایی پیدا میشه!
سلطان حسین نقطه ی ننگ تاریخ ایران هستش.
وی فرزند شاه سلطان سلیمان بود.سلطان سلیمان هنگام مرگ جمعی از بزرگان را فراخواند و از آنان خواست تا بین دو فرزندش یعنی حسین و مرتضی یکی را انتخاب کنند.وی گفت اگر طالب آرامش و آسایش و راحت طلبی هستید حسین و اگر می خواهید ایران محکم و با افتخاری بسازید و بر قلمرو کشورتان روز به روز بیافزایید میرزا مرتضی را برگزینید.درباریان و بزرگان به اتفاق شاه سلطان حسین را انتخاب کردند.پس او به تاج و تخت رسید.

وی فردی بسیار خرافی بود و بسیار بسیار بیخیال!
به طوری که هر روز در حرمسرا به سر میبرد و کنار زنان بیشمارش بود،جای آنکه به امور مردم و کشور برسد.
(خیلی عذر میخوام دلم نمیخواد اینو بگم اما باید گفته بشه)در یک کتابی خوندم که چند تن از طبیبان و پزشکان و عطاران آن زمان معجونی برای شاه درست کردند که اگر بخواهیم به پول الان حساب کنیم شاید نزدیک به چند میلیارد بشه!
این معجون چنان قدرتی به شاه سلطان حسین میداد که می توانست در یک روز با ۱۰۰ زن ازدواج کند!!!

محمود افغان که در قندهار قبیله ی نیرومندی را تشکیل داده بود دست به شورش زد و خود را از حکومت صفوی جدا ساخت.بعد از این کار لشکر خود را به سمت اصفهان هدایت کرد.
در همین حال مدام پیک به دربار فرستاده میشد که علی حضرت محمود افغان به سمت اصفهان شروع به حرکت کرد.
علی حضرت محمود افغان به ۲۰۰ فرسخی اصفهان رسید.
علی حضرت محمود افغان از دروازه های اصفهان رد شد!
علی حضرت محمود افغان پشت در کاخ با لشکریان خودش ایستاده.
اما با وجود این اخبار وی به جای اینکه سپاه خود را به جنگ با آنان بفرستد در محوطه ی کاخ ایستاد و شروع به خواندن دعایی که در دست داشت کرد و سـ*ـینه میزد.
درباریان هم به نفع خود نمی دیدند عکس العملی نشان دهند.
شاه سلطان حسین آنقدر دعا خواند و سـ*ـینه زد تا اینکه وقتی سر خود را بالا آورد مردی بدون گردن و قد کوتاه یعنی محمود افغان را رو به روی خود دید.

این تیکش خیلی در آوره....
شاه سطان حسین بلافاصله با دیدن محمود افغان تاجش را از سر برداشت و بر سر او گذاشت.در واقع ایران را خوار کرد و غرور یک ملت را در زیر پاهای خود له گرد!
بعد از این اتفاق افغان ها ۷ سال بر ایران حکومت کردند.حکومتی که هر زمان از اون یادم میاد ٖآه از نهادم بلند میشه!



سامان روشندل
 

برخی موضوعات مشابه

بالا