اشعار شعر هایی برای کودکان

  • شروع کننده موضوع Hamoos.H
  • بازدیدها 3,885
  • پاسخ ها 219
  • تاریخ شروع

Hamoos.H

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/07/06
ارسالی ها
607
امتیاز واکنش
508
امتیاز
401
سن
21
محل سکونت
South
کفشای مامان
پاشنه بلنده
وقتی می پوشه
نی نی می خنده
***
حالا پوشیده
کفشارو نی نی
میگه مامان جون
منو می بینی؟
***
بزرگ شدم من
قدم بلنده
چرا باباجون
به من می خنده؟
***
مامان میگه جان!
چه کاری کردی!
پاهاتو توی
کفش من کردی؟
 
  • پیشنهادات
  • Hamoos.H

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/07/06
    ارسالی ها
    607
    امتیاز واکنش
    508
    امتیاز
    401
    سن
    21
    محل سکونت
    South
    یک دانه گندم
    *
    یک دانه گندم
    افتاد برخاک
    روی زمینی
    مرطوب و نمناک
    *
    در خاک تیره
    آرام خوابید
    خورشید تابان
    بر خاک تابید
    *
    یک ساقه ی سبز
    از خاک رویید
    بر روی دنیا
    با مهر خندید
    *
    یک دانه کم کم
    شد خوشه ای ناز
    برخاک افتاد
    یک دانه اش باز
     

    Hamoos.H

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/07/06
    ارسالی ها
    607
    امتیاز واکنش
    508
    امتیاز
    401
    سن
    21
    محل سکونت
    South
    سیزده ماه رجب
    روز شادی و شوره
    تولد امامه
    وقت جشن و سروره
    *
    سیزده ماه رجب
    علی (ع)آمد به دنیا
    علی (ع)امام اول
    بنده ی خوب خدا
    *
    تولدت مبارک
    امام محبوب ما
    ای یار بی پناهان
    دوست همه بچه ها
     

    Hamoos.H

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/07/06
    ارسالی ها
    607
    امتیاز واکنش
    508
    امتیاز
    401
    سن
    21
    محل سکونت
    South
    سیزده نوروز
    رفتم به صحرا
    تا که ببینم
    گل های زیبا
    *
    دیدم که باغ گل ها
    شده پر از زباله
    به جای سبزه و گل
    پوسته ی پرتقاله
    *
    یکی روی سبزه ها
    گذاشته بود ظرف داغ
    رو سبزه ها می دوید
    یه آدم خیلی چاق
    *
    سبزه و گل ها غمگین
    از دست ما آدم ها
    کثیف بود و خیلی زشت
    دامن دشت و صحرا
    *
    شدم ملول و غمگین
    یه گوشه ای نشستم
    کیسه ای پیدا کردم
    گرفتمش به دستم
    *
    هر جا که آشغال دیدم
    داخل کیسه ریختم
    به هرکسی رسیدم
    این جمله را می گفتم
    *
    آشغال نریز جان من
    میون دشت و صحرا
    بذار تمیز بمونه
    زمین وخونه ی ما
     

    Hamoos.H

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/07/06
    ارسالی ها
    607
    امتیاز واکنش
    508
    امتیاز
    401
    سن
    21
    محل سکونت
    South
    بهار میاد، دوباره
    میریم به دید و بازدید
    با چهره های خندان
    با دل های پرامید
    *
    پرستوی مهاجر
    بازم میاد از سفر
    لاله ی سرخ درمیاد
    میون کوه وکمر
    *
    کاشکی تمام دل ها
    بهاری و شاد باشه
    از دردو رنج و غصّه
    آزادِ آزاد باشه
     

    Hamoos.H

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/07/06
    ارسالی ها
    607
    امتیاز واکنش
    508
    امتیاز
    401
    سن
    21
    محل سکونت
    South
    قلکی دارم
    میون سـ*ـینه
    پر از محبت
    نداره کینه
    *
    سکّه می ریزم
    میون قلّک
    پر می شه از مهربونی
    قلّک ِ کوچک
    *
    سکّه ی من
    محبت و مهر و وفاس
    قلّکِ من
    یه دل پر از یادِ خداس
    *
    پر می کنم دلم را
    با یاد تو ای خدا
    پر می شه قلّکِ دل
    با سکّه ی مهر و وفا
     

    Hamoos.H

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/07/06
    ارسالی ها
    607
    امتیاز واکنش
    508
    امتیاز
    401
    سن
    21
    محل سکونت
    South
    من می دانم خداوند
    رحمان است و رحیم است
    همیشه مهربان است
    بخشنده و کریم است
    ………..
    من می دانم محمد(ص)
    پیغمبری امین است
    او رسولِ خداوند
    بر روی این زمین است
    …..
    برای ما آورده
    کتابِ خوبِ قرآن
    آیات آن کلامِ
    خداوندِ مهربان
    ………….
    اسلام دینِ پاکِ
    محمد مصطفی(ص)
    پیرو ِ دین اسلام
    مسلمان است بچه ها
    ….
    از دستورات ِ اسلام
    یکی نماز باشد
    سخن گفتن با خدا
    راز و نیاز باشد
    …………
    مسلمان باید هر روز
    نمازش را بخواند
    اصول دین را حتماً
    باید که او بداند
    ………………
    توحید، نبوت، معاد
    سه اصل اول آن
    با عدل و با امامت
    پنج تا شود، تو بدان
    ……………

    توحید یعنی خداوند
    یگانه است و یکتا
    نبوت یعنی داریم
    پیغمبری توانا
    ……………
    معاد یعنی که انسان
    زنده است در قیامت
    خوشا به حال مؤمن
    آسوده است و راحت
    ………….
    عدل یعنی که خداوند
    باانصاف و عادل است
    این را کسی می داند
    ه هشیار و عاقل است
    …………..
    امامت یعنی داریم
    دوازده نفر امام
    بر آنها می فرستیم
    صدها درود و سلام

    در هرکجا که باشد
    زن یا مرد مسلمان
    پیغمبرش محمد(ص)
    کتابش هست قرآن.
     

    Hamoos.H

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/07/06
    ارسالی ها
    607
    امتیاز واکنش
    508
    امتیاز
    401
    سن
    21
    محل سکونت
    South
    رفتم به آشپزخانه
    تا بخورم یک چایی
    یک مگس وزوزکنان
    سویم آمد ازجایی
    نشست روی صورتم
    سرم را دادم تکان
    مگس کش را برداشتم
    هی به او دادم نشان
    اما مگس بی خیال
    می چرخید و می چرخید
    شاید که در خیالش
    برای من می رقصید
    پنجره را واکردم
    مگس پرید و دررفت
    پنجره را که بستم
    روی شیشه اش نشست
    حالا پشت پنجره
    نشسته روی شیشه
    وز وز وز وز می خواند
    آوازش را همیشه
     

    Hamoos.H

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/07/06
    ارسالی ها
    607
    امتیاز واکنش
    508
    امتیاز
    401
    سن
    21
    محل سکونت
    South
    گنجشک ها مراقب باشید!
    …………………………….
    گنجشک کوچکی را
    گربه شکار کرده
    نمی دونید با گنجشک
    گربه چه کار کرده!
    ……………………………
    سرش را از جا کنده
    با دندونای تیزش!
    کنده بال و پرش را
    با چنگالای ریزش
    ……………………….
    شده غذای گربه
    گنجشکک بیچاره
    می دونم اون گنجشکک
    دیگه جونی نداره
    …………………………..
    آهای آهای گنجیشکا
    خیلی مراقب باشید!
    مبادا امروز شما
    خوراک گربه باشید!
     

    Hamoos.H

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/07/06
    ارسالی ها
    607
    امتیاز واکنش
    508
    امتیاز
    401
    سن
    21
    محل سکونت
    South
    برمی گشتیم ما
    یک شب از سفر
    سوار ماشین
    جادّه پرخطر
    ……………..
    پشت فرمون بود
    باباراننده
    یه پاش روی گاز
    دستش به دنده
    …………….
    کردم نگاهی
    به آسمون ها
    همراه ما بود
    مهتاب زیبا
    ………….
    هرجا می رفتیم
    ماه هم اونجا بود
    من فکر می کردم
    ماه مال ما بود
    ……………
    گفتم که ای ماه
    ای ماه زیبا
    من دوستت دارم
    قدّ یه دنیا
    …………
    رسیدیم خونه
    باز ماه را دیدم
    خیلی شاد شدم
    آروم خندیدم
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا