- عضویت
- 2017/01/17
- ارسالی ها
- 3,080
- امتیاز واکنش
- 4,193
- امتیاز
- 688
یکی بود یکی نبود
زیر گنبد کبود
یه ستاره کوچولو تو آسمون
یه شب از توی خونه اش اومد بیرون
رفت و رفت اون دور دورا
پایین و نگاه می کرد از اون بالا
ستاره درست بالای دریا بود
آسمون تو آب دریا پیدا بود
دید یکی شکل خودش اون پایینه
نمی فهمید که خودش را می بینه
ستاره از آسمون پایین اومد
توی آب افتاد و ماهی ها رو دید
ماهی ها یادش دادن که شنا کنه
پراش و چه جور ببنده وا کنه
ستاره، ستاره دریایی شد تو دریا موند
تا دم صبح اونجا موند
شاعر : ناصر کشاورز
زیر گنبد کبود
یه ستاره کوچولو تو آسمون
یه شب از توی خونه اش اومد بیرون
رفت و رفت اون دور دورا
پایین و نگاه می کرد از اون بالا
ستاره درست بالای دریا بود
آسمون تو آب دریا پیدا بود
دید یکی شکل خودش اون پایینه
نمی فهمید که خودش را می بینه
ستاره از آسمون پایین اومد
توی آب افتاد و ماهی ها رو دید
ماهی ها یادش دادن که شنا کنه
پراش و چه جور ببنده وا کنه
ستاره، ستاره دریایی شد تو دریا موند
تا دم صبح اونجا موند
شاعر : ناصر کشاورز