دلنوشته کاربران شـــاخــه نــبات طــوری | Elham_T

وضعیت
موضوع بسته شده است.

ELHAM.T

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/06/15
ارسالی ها
256
امتیاز واکنش
6,311
امتیاز
531
به نام خدا
نام مجموعه دلنوشته: شاخه نبات طوری
نویسنده:
Please, ورود or عضویت to view URLs content!

ویراستار:
Please, ورود or عضویت to view URLs content!


چند وقتی بود که تو فکر این بودم که متن‌ها و دلنوشته‌هام رو بذارم تو انجمن؛ اما نشده بود و الان گذاشتم تا بعدا به عنوان یادبود، بودن کلمات و ماندنشون رو ثابت کنه.
پ.ن: شاخه‌نبات معشـ*ـوقه‌ی خیالیه :)
دوستان این تاپیکِ شخصیِ بنده‌ست، پس لطف کنین پست ارسال نکنین.
×کپی با ذکر نویسنده

%D8%AF%D9%84%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87_%D8%B4%D8%A7%D8%AE%D9%87_%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%AA_%D8%B7%D9%88%D8%B1%DB%8C.png
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • پیشنهادات
  • ELHAM.T

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    256
    امتیاز واکنش
    6,311
    امتیاز
    531
    می‌دانی نبودنت غروب زمستانی جمعه‌ای، حوالی ساعت پنج و شش، کنج اتاقی است که دیوارهایش از سنگینی لبخند‌هایت مچاله شده‌اند.

    * توهمات یک عدد شاخه‌نبات

    Elham_Thri
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    ELHAM.T

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    256
    امتیاز واکنش
    6,311
    امتیاز
    531
    اخم‌هایت را قاب کرده و بر دیوار دلم زده‌ام. چه می‌شود که بیایی و دلم بلرزد و اخمت بشکند و بخندی و بمیرم برای خنده‌هایت؟

    * توهمات یک عدد شاخه‌نبات

    Elham_Thri
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    ELHAM.T

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    256
    امتیاز واکنش
    6,311
    امتیاز
    531
    در کوچه‌ی چشمت با خیالِ لمسِ قهوه‌ای-مشکیِ گیسوانت، فاصله‌ام تا آغوشت را تخمین می‌زدم که مسخ لبخند‌هایت شدم، دستم را گرفتی و آرام گفتی: «دوستت دارم».
    ناگهان سردیِ نگاهت بر شانه‌ام زد: «آدرس را اشتباهی آمدی».
    چشم باز کردم. نه تو بودی، نه دوستت‌دارم‌هایت.
    فقط من بودم و رویای ماندنت. منی که باز هم آواره‌ی بن‌بست خاطراتت شدم.
    نه تو بودی، نه لبخند لعنتی‌ات.
    فقط من بودم، منی که هیچ‌وقت به چشمت نیامدم.

    * شاخه‌نبات وهمی

    Elham_Thri
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    ELHAM.T

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    256
    امتیاز واکنش
    6,311
    امتیاز
    531
    برای بزرگ علوی «چشم‌هایش»
    برای من؛ اما «تمامش»

    * تمامت و تمام

    Elham_Thri

     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    ELHAM.T

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    256
    امتیاز واکنش
    6,311
    امتیاز
    531
    امان از زمستانِ صدایت، احساسم را با وجود گرمای وجودم، بی‌وجود می‌کند.
    دلبرجان عجیب هـ*ـوس کرده‌ام نامم را بگویی و زمستان شود. سرمایش از تو، بارانش از چشمان من.


    * منم همان به جان‌خریده‌ی سرما، تو فقط شاخه‌نبات باش

    Elham_Thri

     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    ELHAM.T

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    256
    امتیاز واکنش
    6,311
    امتیاز
    531
    به نظر من تنهایی جذاب‌ترین اتفاق زندگی هر کسیه.
    وقتی تنهایی دیگه غصه‌ی اومدن و رفتن کسی رو نداری، وقتی تنهایی دلت قرصِ قرصه.
    تنها که باشی دغدغه‌ی از دست دادنش رو نداری.
    تنهایی بد نیست، اتفاقاً هایلاتر قشنگیاست.
    تنها که باشی برای ساختن رویا دست و دلت بازه، دیگه رویات محدود به یک نفر نیست.
    تنهایی مثل نوشیدن آب سرد بعد از خوردن بستنیه، مثل آش داغ تو برف زمستون.
    تنهایی بد نیست، اتفاقاً خیلی بهتر از بودن‌هاییه که مزه‌شون از هر تنهایی‌ای تلخ‌تره.
    تنهایی‌ها رو به هر قیمتی خط نزنیم، این حس ناب دیگه تکرار نمی‌شه.
    تنهایی یک‌بار مصرفه، خرابش که کردی دیگه نمی‌تونی ازش استفاده کنی. وقتی که با رابـ ـطه‌ای گرم شی، بعد از جدایی تنها میشی؛ اما اون تنهایی فرق داره، درد داره. شکستنیه، خط قرمز داره.
    شما آب گرم رو بعد از بستنی بخور، درد دندونات، عاجزت می‌کنه.


    * شاخه‌نبات، مگه کسی می‌تونه تو رو نداشته باشه؟

    Elham_Thri

     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    ELHAM.T

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    256
    امتیاز واکنش
    6,311
    امتیاز
    531
    آری سهراب، چشم‌ها را باید شست.
    گاهی هم با اشک؛ اما بزرگ‌جان، با شقایق یا بدون شقایق، هیچ فرقی ندارد.
    ما محکوم به زندگی کردن هستیم.
    اگر این چنین نبود، قایق نمی‌ساختی.

    * تو هستی کافیه

    Elham_Thri
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    ELHAM.T

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    256
    امتیاز واکنش
    6,311
    امتیاز
    531
    بهشان بگو که لبخندت نیکوتینِ من و نگاهت جانمان‌سوز است.
    فقط کافی‌ست لبخندزنان نگاهم کنی.

    اعتیادم به تو مبارک.
    * تو و تو شاخه‌نبات

    Elham_Thri
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    ELHAM.T

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    256
    امتیاز واکنش
    6,311
    امتیاز
    531
    دبیرِ لعنتیِ ادبیاتت، کوتاهی کرده است.
    چرا او مفعولِ فعل دوست داشتنت باشد؟
    اصلا خودم دبیر ادبیاتت می‌شوم.
    برای شروع؛ مثلا من بشوم بدل، برای معشـ*ـوقه‌ی تو.
    یادت می‌دهم که نهادها فقط «من و تو» است، بقیه را بی‌خیال.
    اگر تو فعل باشی، من متمم فعلی تو‌ام.
    جانِ من، من به قید‌ها هم راضی‌ام.
    بگو شاید تو...
    تا من قیدِ تمامِ نهاد‌هایِ غیر تو را بزنم.
    آخر تو شناسه‌ی فعلِ منی، من بدون تو صرف نمی‌شوم.
    در یک کلام...

    قیدِ تکرارِ دوست داشتنیِ من: «تو، تو، تو»

    * تمام نقش‌های دستوری ادبیاتت منم، شاخه‌نبات.

    Elham_Thri
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.
    بالا