دلنوشته کاربران شـــاخــه نــبات طــوری | Elham_T

وضعیت
موضوع بسته شده است.

ELHAM.T

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/06/15
ارسالی ها
256
امتیاز واکنش
6,311
امتیاز
531
سیب...
تو که عکس می‌گیری نگو سیب.
لبخندت هزار چرخ نخورد، مستقیم افتاد در دلم.
سیب،
تو و او مثل سیبی بودید که از وسط نصفش کرده باشند، قبول.
سیب،
این سیبِ لعنتیِ گلویم، بغض را ترش شد.
می‌دانم من به درد هفت سینت نمی‌خورم.
لحظه‌های با او شیرین.
«روز‌های مانده را بیا»

Elham_Thri
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • پیشنهادات
  • ELHAM.T

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    256
    امتیاز واکنش
    6,311
    امتیاز
    531
    یکِ من، لعنت به چشم‌های....
    نه،
    لعنت به این یک‌ها.
    یادت می‌آید؟
    بگذار من بگویم.
    یک روز، یک جایی، یک لحظه، چشم‌هایت کار خودشان را کردند.
    بعد از آن، یک‌ من، یک‌ عمر، ساعت‌ها، یک‌به‌یکِ خیابان‌ها را خاطره به دست، دنبال یک نه، دنبال تمامِ تو گشت.
    من مزاحم عاشقانه‌هایت نمی‌شوم. با شمارش معکوسِ تو، به یک نرسیده، یک دقیقه سکوت.

    * نامبر وان: شاخه‌نباتِ جذاب

    Elham_Thri
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    ELHAM.T

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    256
    امتیاز واکنش
    6,311
    امتیاز
    531
    شب است و تو آن‌جا، در آغـ*ـوش آن غریبه چشم روی هم می‌گذاری.
    و من این‌جا، در جهنم خاطراتت می‌سوزم و می‌سوزم.
    آخر خدایت نمی‌بیند شب زنده‌داری من را؟
    عزیزِ جان
    واقعیت را که نیامدی، بیا و لطف کن در خواب هم نیا.
    یوسفش خواب زن را چپ دانست؟
    حال ایوبش صبر، صبر
    آنجا عیسی‌ای «دوستت دارم» زنده می‌کند.
    عجب معجزه‌ای، این‌جا قلبی دیگر نمی‌تپد.
    «خواب نیاید تو را، تو بیایی من را»
    Elham_Thri
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    ELHAM.T

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    256
    امتیاز واکنش
    6,311
    امتیاز
    531
    جذابِ خانه‌خراب‌کن،
    گفته‌اند: خانه تکانی، نه گیسوپَرانی.
    نگفته‌اند دل من با عطرِ قهوه‌ای-مشکیِ لعنتی‌ات نشئه می‌شود؟
    ترس دارد.
    لمس گیسوانت به دستِ غیر من.
    تمام می‌شود، این من، یک روز.
    آخر، خماری درد دارد.

    * اینجا دو روز دیگه دوریت قد می‌کشه و بزرگ میشه، اون‌جا چطور؟


    Elham_Thri
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    ELHAM.T

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    256
    امتیاز واکنش
    6,311
    امتیاز
    531
    من همان دائم‌الخمرِ لاابالی که مـسـ*ـت می‌کند هر شب
    پیمانه پیمانه «لبخندت» را،
    اما به چالِ گونه‌ات قسم، اگر بیایی
    قامت می‌بندم برای تسبیحِ خالقِ «چشم‌هایت»

    * شاخدار‌های یک عدد شاخه‌نبات‌دار

    Elham_Thri
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    ELHAM.T

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    256
    امتیاز واکنش
    6,311
    امتیاز
    531
    آخرین ساعات زمستان.
    چیزی نمانده به اولین ساعات بهار.
    نودوشش رو به موت است و صدای نودوهفت را می‌شنوم.
    و تو
    تو بالاخره آمدی،
    هفت سین سفره‌ام را با صدایت هشت کردی.
    خندیدی و آغوشت را عیدی دادی و این قلب من بود که با «دوستت دارم»هایت خودزنی می کرد.
    دو فنجان چای.
    من و تو، دیگر هیچ.
    باران می‌بارد.
    دستم را محکم گرفتی.
    راستی، در این هوا چه‌قدر دروغ می‌چسبد.

    * عیدتون مبارک

    Elham_Thri

    8fzk_negar_19032018_171830.png
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    ELHAM.T

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    256
    امتیاز واکنش
    6,311
    امتیاز
    531
    با یک لبخند با طعم بی‌خیالی، راستش برای کسب اجازه آمدیم، حالمان خوب است.
    اجازه هست؟
    «مهم نیست، هایلایت شود.»

    Elham_Thri
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    ELHAM.T

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    256
    امتیاز واکنش
    6,311
    امتیاز
    531
    عجب خیاطی شده‌ام!
    می‌دوزم و می‌دوزم، چشمم را به لبخندت.
    ای سویِ چشمانِ متنظرم، بیا و «برای من شدنت» را نخ کن.

    * به یک خیاط جهت دوختن دهان بعضی نیازمندیم.


    Elham_Thri

     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    ELHAM.T

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    256
    امتیاز واکنش
    6,311
    امتیاز
    531
    تو یادم دادی که می‌شود، نشود که نشود.
    من را که نشود، بشود الهی، نشود برای دیگری.
    «بگو که نمی‌شود»

    Elham_Thri
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    ELHAM.T

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    256
    امتیاز واکنش
    6,311
    امتیاز
    531
    تو فقط بیا تا زمستانِ نگاهت را سرما بخورد جانم، بین خودمان باشد، من هم به بوی نخواسته شدن حساسیت دارم.
    بهانه بهتر از این که نروی؟
    صبر آمد، کمی صبر دلبرجان.

    ***
    اینجا پست گذاشتن چرا سخت شده ؟
    Boredsmiley:NewNegah (1):

    Elham_Thri
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.
    بالا