مطالب طنز طنز؛ «نامه های آنتوان چغوک»!

  • شروع کننده موضوع ساینا
  • بازدیدها 239
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

ساینا

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
1970/01/01
ارسالی ها
4,376
امتیاز واکنش
775
امتیاز
396
همان طور که در نامه قبلی برایت گفتم در این غربت خیلی به من سخت نمی گذرد. البته نگران نباش، هنوز دو روز است که به غربت آمده ام و ممکن است از روزهای بعد به من سخت بگذرد.





علیرضا کاردار در روزنامه قانون نوشت:

به نام خدا

فلیرتیشیای نازنین؛

همان طور که در نامه قبلی برایت گفتم در این غربت خیلی به من سخت نمی گذرد. البته نگران نباش، هنوز دو روز است که به غربت آمده ام و ممکن است از روزهای بعد به من سخت بگذرد. داشتم میگفتم، رانندگان تاکسی اینجا در عین حال که بسیار خشن هستند ولی بسیار مهربان هم هستند. یعنی همان ابتدا که میخواهند سوارت کنند خشن به نظر می آیند ولی بعد از این که سوار ماشینشان شدی خیلی با تو مهربان میشوند. گویا سیستم ترافیک اینجا هم خیلی بغرنج است، چون مسیری که پیاده پنج دقیقه بیشتر طول نمیکشد و از روی جی. پی. اس پنج کیلومتر است را با تاکسی نیم ساعته میروند و به همین دلیل کرایهها هم برخلاف میل خود رانندگان، زیاد میشود و آن بیچارهها هم بااکراه کرایه را میگیرند و برای این که زودتر به مسافر بعدی برسند و با اکراه از او هم کرایه بگیرند، در چشم به هم زدنی غیب میشوند.

راستش امروز میخواستم برایت سوغاتی بخرم. چند پاساژ اطراف هتل هست که همین طور سرسری نگاهی به آنها انداختم و مجبور شدم چیزهایی بخرم که میدانم به دردت نمیخورند. یعنی به درد هیچکس نمیخورند ولی چارهای نبود. فروشندگان اینجا هم بسیار مهربان هستند. کلا تا حالا اینجا با هرکس سر و کار داشتم همه مهربان بودند، از بازرسان گمرک فرودگاه گرفته تا رانندگان و فروشندگان. فروشندگانش دم در مغازهها کمین کردهاند و تا بهشان نزدیک می شوی بیرون میپرند و دستت را میگیرند و به زور به داخل میبرند. سپس روی میز را پر از جنس کرده و با مهربانی و حتی زور و تهدید اجازه نمیدهند دست خالی از مغازه بیرون بروی.

امروز یک مورد عجیب دیگر هم در اینجا دیدم که نفهمیدم چیست. چندین نفر را دیدم که لباس سیاه پوشیده بودند و عکس یک مارمولک به سـ*ـینه شان زده بودند. در این مورد پرس و جو می کنم و در نامه بعدی برایت توضیح میدهم.

راستی چطوری؟ از بس هول بودم یادم رفت احوالت را بپرسم. خوبی؟ خب اگر کاری نداری من بروم به کارم برسم. به زودی باز هم برایت نامه خواهم نوشت.

آنتوان عزیزتر از جانت







 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
0
بازدیدها
88
پاسخ ها
0
بازدیدها
201
پاسخ ها
12
بازدیدها
266
پاسخ ها
381
بازدیدها
7,540
پاسخ ها
0
بازدیدها
474
پاسخ ها
2
بازدیدها
202
پاسخ ها
0
بازدیدها
227
پاسخ ها
0
بازدیدها
196
بالا