داستان طوطی و پرنده فروش

setareh.afshar

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/01/05
ارسالی ها
372
امتیاز واکنش
1,890
امتیاز
0
محل سکونت
تهران
30107957224796755999.gif



طوطی و پرنده فروش


مقدمه :

کتابی کاملا کودکانه که پندی بزرگ را به کودکتان می آموزد، کتابی کاملا جذاب که حتی

بزرگترها را نیز مجذوب خود خواهد نمود، طوطی که یاد میگیرد مسخره کردن دیگران کاری

بسیار زشت و زننده است و به کودک دلبندتان نیز یاد خواهد داد.



نویسنده : setareh.afshar


zh1w_tooti.jpg
 
  • پیشنهادات
  • setareh.afshar

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/05
    ارسالی ها
    372
    امتیاز واکنش
    1,890
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    تهران
    روزی روزگاری در یکی از روستاها پرنده فروشی زندگی میکرد، مردم روستا به طوطی مغازه ی پرنده فروش دل بسته بودند و به بهانه ی طوطی هم که شده هر چند وقت یک بار سری به پرنده فروشی میزدند. پرنده فروش با اینکه به طوطی علاقه ی زیادی داشت اما از کثیف کاریهایش خسته شده بود بخاطر همین دیگر توجهی به او نمیکرد و قصد فروشش را کرده بود. طوطی هم که نامهری پرنده فروش را میدید سعی میکرد با آموختن کلمات بی ادبی به خیال خود جلب توجه کند. در یکی از این روزها پسرکی برای خرید طوطی با عصا وارد مغازه شد، طوطی با دیدن پسر جوان لب به سخن گشود و گفت: شله شله نگاه کنید بخندید بهش شله. پسر جوان که حسابی ناراحت شده بود به صورت شرمنده ی پرنده فروش نگاهی انداخت و گفت: پشیمون شدم قصد خرید ندارم و بی هیچ حرف دیگه ای از مغازه بیرون رفت. پرنده فروش با حالتی اخم آلود نزدیک قفس رفت و رو به طوطی گفت: نمیدونم اینها رو از کجا یاد گرفتی اما با فروشت از شر کثیف کاریها و بی ادبیهات راحت میشم. صبح روز بعد پدر و پسری به قصد خرید طوطی وارد مغازه شدند. طوطی با دیدن آنها به خیال خود باز شیرین کاریهایش را شروع کرد و گفت: کوره کوره بخندید بهش کوره. پدر پسر جوان اخمی کرد و گفت: واقعا طوطی بی ادبی دارید ارزونی خودتون. پسر جوان عینکش را جابجا کرد و همانطور که دست در دست پدر داشت با ناراحتی همراه پدر از مغازه خارج شد و رفت.
     

    Nιℓσƒαя.Gн

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/20
    ارسالی ها
    4,554
    امتیاز واکنش
    69,314
    امتیاز
    976
    سن
    27
    محل سکونت
    S⊕u†h
    داستان جالب بود اما کامل نه
     

    برخی موضوعات مشابه

    تاپیک قبلی
    تاپیک بعدی
    بالا