![12940740_234874683567634_1294578987_n.jpg](http://scontent.cdninstagram.com/t51.2885-15/s480x480/e35/12940740_234874683567634_1294578987_n.jpg?ig_cache_key=MTIyOTU5MTkxMTAxOTkwODc3Ng%3D%3D.2)
زندگی ام همانند کلافی سردرگم در هم پیچیده است...
نمی دانم چرا مادر بزرگ قصه موسم بافتن داستان عاشقانه ی من حواسش جمع نبودو کلاف های رنگی از دستش قل خوردند و با کلاف ها تیره در هم آمیختن...
چرا با خودش نگفت که این دخترک درد و رنج، کشیده و چشیده است...
حالا کلاف هایِ تنیده در سرنوشتش فقط باید رنگی باشند و بس...
آخرین ویرایش: