اخبار سینما و تلوزیون نقدی بر فیلم Lucy (لوسی) / وقتی عقل دانلود میشود

♥MASTANE♥

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
1970/01/01
ارسالی ها
4,316
امتیاز واکنش
3,789
امتیاز
546
محل سکونت
شیراز
برخلاف ظاهر پرزرق و برقش و ادعای روایت علمی، با فیلم بدی که از علم هم سطح پز و کوچکی بهره بـرده مواجه ایم . در واقع تم جذاب و فریبنده مد روزی را با دستمایه مخاطب قرار دادن قشر کم خرد؛ قصد دارد لوسیفر را انسان به دانای کل تشبیه کند و از قبالش نظریه عقل را دچار دگرگونی سازد . البته همینگونه به اهداف خود هم میرسد و مخاطب عام و خاص در دام شلوغ بازی هایش گرفتار می شود؛ اما لوسی در روایت شلخته و در نگاه هم میتوان کثیف عنوان کرد که حتی در علم هم جاهل است .


Lucy_(2014_film)_poster.jpg

برخلاف ظاهر پرزرق و برقش و ادعای روایت علمی، با فیلم بدی که از علم هم سطح پز و کوچکی بهره بـرده مواجه ایم. در واقع تم جذاب و فریبنده مد روزی را با دستمایه مخاطب قرار دادن قشر کم خرد؛ قصد دارد لوسیفر را انسان به دانای کل تشبیه کند و از قبالش نظریه عقل را دچار دگرگونی سازد . البته همینگونه به اهداف خود هم میرسد و مخاطب عام و خاص در دام شلوغ بازی هایش گرفتار می شود؛ اما لوسی در روایت شلخته و در نگاه هم میتوان کثیف عنوان کرد که حتی در علم هم جاهل است.

روایت شلخته به این معنی که از لحاظ مفهومی هیچ تفاوتی از انسان دیروز و امروز قائل نیست. انسان دیروزی تنها در نمای بصری و ظاهری با شباهتی به میمون که نظریه داروین مطرح میکند فراتر نمیرود اما در مفهوم خرد انسان دیروز و امروز تفاوتی قائل نیست. به طور مثال لوسی به آخرین نهایت ظرفیت عقل خود دست می یابد که تنها تفاوتش با انسان اولیه ؛ مصرف داروی خزئبل و مضحک است. یعنی انسان اولیه با استفاده از دارویی که در فیلم به (سی پی اچ 4) نامیده شده به همان لوسی در فیلم میرسد که شاهد هستیم. و این هم بماند که هیچگاه مشخص نمیشود که این دارو از دلفین درست شده یا مواد تشکیل شده در رحم مادران باردار و شاید مادران دلفین!. آنچه که مهم است این تصور که انسان اولیه و امروزی با بهره گیری از عقل به دانایی میرسد در دیدگاه سازندگان به دو نشانه میتوان دست یافت.اول اینکه درک و فهم سازندگان از موضوع بسیار سطحی و بدون تحقیق بوده است - حالا میخواهد سازنده اش صاحب نام باشد یا نباشد. دوم اینکه نیت پلید لوسیفری (شیطان) را از اول به هدف و برنامه ریزی نشسته اند. اینکه لوسی اسم شخصیت فیلم معرفی میشود و اتفاقا در این سالها بسیار هم بر این نام تاکید شده بود و به طور کاملا تصادفی نام دیگر ابلیس هم بوده؛ میتواند به نشانه دوم بیشتر شباهت داشته و نام فیلمساز تکنسین سینما و فیلمنامه نویس بی عمق در کارنامه نشان دهنده همان بی دانشی در این موضوع را متصور شد . خلاصه از هر زاویه لوسی یک فیلم بد اما پرمدعاست که بسیاری را هم میفریبد.
انسان اولیه که با تجربه و گذر زمان علم و دانش را کسب و به دیگران منتقل میکرد و انسان امروز را مخترع دارویی خزئبل رسانده که زمان را نادیده میگیرد در تناقض با علم و فلسفه است. پس این نگرش که عقل مساوی داناییست از کجا آمده است. لوسی با پاره شدن کیسه بر دانایی و قدرتش افزوده میشود؟ مگر دانایی بدون در نظر گرفتن تجربه ممکن است . آن تجربه این دارو را کشف کرده و آنوقت آن دارو خود ره صد ساله را یکساعته میرود؟ این بسیار کمدی جلوه میکند از همین رو اگر لوسی در ژانر کمدی گام میزد این ضعف ها به طور دیگری عمل میکردند؛ اما وقتی لحنی جدی و خشک با دز اکشن و حادثه ای و با روایت فراانسانی که به جای علم عرضه میکند بسیار خطرناک، کثیف، بی سواد جلوه کرده است که فریبندگی آن نگران کننده میشود.

علم یقین - عین یقین - حق یقین در فیلم کاملا مفقود و تهیست ... علم یقین در فیلم با حق یقین مساویست. سوال اینجاست چرا با یقین بر بدی عقل آن را انجام میدهد و که جواب را علم و مذهب به دلایل بازدارنده حسی و ماورایی داده اند. بهره گیری از تمام قوه های عقل و رسیدن به لوسی با "حق یقین" ممکن میشود و آن حق یقین از طریق درک و رسیدن به حق مطلب است . یعنی لوسی با بهره گیری از عقل نمیتواند به دانایی مطلق رسیده و تجربه و زمان لازمه و ضرویست . زمان ثابت است که در لوسی متغیر جلوه میکند. عقل نمیتواند درک را بدون تجربه فراهم سازد و دانای مطلق از درک جدا نیست و حق الیقین تنها به واسطه عقل و ادراک ممکن است . حال این ادراک در لوسی تنها در سکانسی به مادرش که آنجا حتی حافظه بلند مدت خود را به یاد می آورد دیده میشود و اما کمی بعد به راحتی انسانی بی گـ ـناه را با بی تفاوتی صرف به قتل میرساند و گـ ـناه کار مسببش را به جای انتقام زنده گذاشته تا اکشن بازی پایانی آن تیر و تفنگ و آرپی جی به نمادی از دشمنان علم تبدیل کرده و از عقل برداشت هیولایی و نه انسانی ارائه دهد. راننده تاکسی بی گـ ـناه کشته میشود آن وقت گناهکار وحشی که به نوعی بلای روح و روان بوده را زنده میگذارد . این واکنش عقلانی نیست پس عقلی درکار نیست . کلیه واکنش های لوسی مانند همین هستند . از رانندگی بی عقلش در اتوبان تا نگاه های مثلا عاقلانه اش به انسانها که بیشتر شباهت نگاه دیوانه ها و توهمی ها یادآوری میشود تا عاقلان و فرزانگان.

عقل در قرآن و دیدگاه علی (ع) به معنای راهی برای رسیدن به درک و دانش و انسانیت معرفی میشود نشانه عاقل را رفتار خیرخواهانه؛ انسانی و حق طلب معرفی میکند. میتوانید با رجوع به احادیث وقرآن به تعریف عقل پی ببریم. ولی حتی در علم هم عقل را منفک از درک میدانند . ادراک به تجربه میگویند به طور مثال عقل میداند که مواد مخـ ـدر و کشتن فردی دیگر به ضرر من است اما آن را انجام میدهد چون جای درک آن و دیدن و تجربه و حس کردن نابسامانی های موادمخدر در رسیدن به "حق یقین" خالیست. اما این سیر درک در لوسی را در ادامه بررسی میکنیم نکته اصلی و اصل مطلب در این فیلم پایان بندی آن است که هم از لحاظ فرم سینمایی و هم مفاهیم جمع بندی شده به کل دست فیلم و فیلمساز را رو میکنند . لوسی به کل ریاضی و علوم ثابت شده را رد کرده و اعداد و حروف را ساخته درک بشر اعلام میکند. در سوال پروفسور دلفین دوست میپرسد پس چه چیزی وجود ما را اثبات میکند . لوسی "زمان" را دلیل اثبات خود معرفی میکند و پروفسور دلفین باز هم با دهان وامانده میگوید زمان یکتاست. یک به علاوه یک نمیشود دو چون زمان تند ما را محو میکند؟ این چه برداشت و درک سطحی از عقل صددرصدی است که پروفسور بدون چون و چرا ذهن توهم زده لوسی را میپذیرد.کلا لوسی مجزومه و خدای توهم است و شاید ما در حال دیدن توهمات لوسی هستیم اما نوع راوی دوربین این را نمیدهد و این تناقض نظریه و رفتار را نمیتوان به حساب توهم آورد. زمان از ریاضی دور نیست در همان مثال لوسی با تلویزیون سه بعدی که از چشانش بر فضا گسترانیده و میگویدیک ماشین در زمان تند محو میشود و زمان ثایت دلیلی بر اثبات وجودی ما هست نشان دهنده کلیه تئوری های شکل گرفته ریاضیست. ثانیه اول مساوی است با ثانیه دوم و به هیچ وجه تغییر نمیکند. علم ریاضی با واگیری از طبیعت که زمان را هم بخشی از آن میداند به اعدادی رسیده که غیر قابل تغییرند. یک خودکار با خودکار دیگری میشود دو خودکار - زمان ثابت است و عدد دستخوش تغییر نخواهد شد . پس بازی های شعبده بازی خودکار روی هوا مانده و بازی تصویری سه بعدی از چشمان لوسی تنها پروفسور کم عقل را هیپنوتیزم میکند و بیشتر مخاطب از این بازیها جشم و دل سیرند . اینکه ریاضی را رد میکنیم چون زمان یکتاست ناخودآگاه اثباتی بر ریاضی هست نه انکارش ...

دقایقی بعد با نشستن بر صندلی کذایی و کامپیوتر سیاه رنگ بی منطق - پارادوکسی در این نظریه در عرض دو دقیقه ارائه میدهد که علم،منطق،هنر؛ روانشناس، جامعه شناس و حتی داروین و انیشتین را با خنده روبرو میکند . زمان یکتا را لوسی در 5 دقیقه هم تعقل میکند هم تفکر هم آموزش هم تجربه هم درک هم دانایی مطلق کلیه علوم هستی را به سرعت نور می یابد و به خدایی میرسد . به شدت مضحک و جاهلانه... اگر تئوری سفر در زمان از سوی انیشتین با سرعت نور را توسط لوسی شدنی بدانیم که نمیدانیم دیگر درک در این سفر را چه کنیم. انیشتین گفت که با ساخت دستگاهی به سرعت نور میتوان در زمان سفر کرد و گذشته و آینده را بدون تغییر زمانی دید. ثانیه 10 سال پیش ثانیه 3 سال بعد است . در ضمن با سفر در گذشته و آینده نمیتوان در صدم ثانیه هم زندگی کرد و هم درک کرد و هم فهمید. خدا شدن لوسی در پایان را که دیگر بگذریم. این چه سفری بود که رد همان نظریه زمان است. بازگشت به عقب با سرعت تند که رد یکتایی زمان است حالا تجربه و درک را چگونه به صدم ثانیه ای میتوان دریافت... عقل صددرصد چه ربطی به چشمان فراتر از زمان دارد. به طور مثال کسی که عقل سی درصدی دارد با چشمان و دستانش میتواند هفت هزار صفحه بخواند و بفهمد و درک کند؟!!! واقعا کامپیوتر چه کرده است که از زندگی هم درکی بیشتر از فضای مجازی نداریم و فیلمساز ما در آرزوی پیدا کردن لینک دانلود خود میگردد و در دلفین پیدا میکند. علم کهکهشان با لینک آپلود شرکت مایکروسافت با ابررایانه سیاه رنگ لزج که همچنان فلش حاوی کلیه اطلاعات تحویل بشریت میدهد.

لوسی در دیالوگی بی دانشی را مسبب اغتشاش عنوان میکند اما خود او دو دقیقه پیش با دانش 70 درصدی کل شهر را به نابودی کشاند. بی تفاوت و بدون مسئولیت. اگر آن ماشینهای به هوا پرتاب شده را اعتشاش نمیدانند پس اسمش چیست ؟ ... تشنگی قدرت آن "ماده آبی شکل مضحک" نبوده که آن اعتشاش را به وجود آورد. پس بهتر است بگوییم این توهم است که فیلم پرت و پلا لوسی را خلق کرده است.
کلیه فرم سینمایی این اثر از دنیای اینترنت نشئت گرفته است. همه چیز را با تصاویری اینترنتی فرم داده و میبینیم . درصدبندی ها تا انتهای درصد تنها از عهده تصوری اینترنتی برمی آید. ریاضی رد شده که درصد را با 100 پایان میدهد با لوسی رد کرده علم رباضی فرم میگیرد. من فکر میکنم کلیه مخاطین در پایان باید به تماشای اودوز کرده لوسی مینشستند تا اس ام اس دادن خدای لوسی به پلیس احمق ... باید سکانس پایانی تیمارستان را به نظاره مینشست و از سالن خارج میشد نه اینکه این خزئبلات غیر علمی را به جای علم جا بزنیم و عده ای را دعوت به خدا شدن توسط دارویی که قطعا قرار است در سال های آینده به عنوان مواد مخـ ـدر در جامعه پخش کنند فرهنگ سازی کنیم. این را در همین نقد از من به یادگار بسپارید که دیری نیست مواد مخـ ـدر آبی رنگ دایره ای شکل به اسم لوسی در دسترس همگان باشد .

لوسی با بالا رفتن درصد استفاده از عقل در تصویر و سینما به آپلود و دانلود شباهت دارد تا به انسان . در صورتی که عقل از احساس جدا نیست پس کشتن آدمی بیگناه به هیچ وجه از عقل برنمی آید . عقل میسنجد که کشتن بی عقلی ست . عقل زور و ماهیچه زیاد نمیکند . عقل احساس را نادیده نمیگیرد . لوسی در این فیلم از بی عقلی رنج میبرد که در ظاهر به اسم دانایی به خورد مخاطب داده اند. عقل آذمی یک ظرف است و هر آنچه که به دانایی مرتبط است مانند هر آنچه دیده، شنیده، اندیشیده و تجربه تفکر و تعقل باید در زمان جاری شود به دانایی رسد . عواطف و احساسات بخشی از وسیله های ارتقادهنده دانایی هستند که به کل در لوسی از بین رفته است . تیر را بدون درد از بدن در می آورد؟ انسان ها را به راحتی از بین میبرد و آن کسی که باید نابود کند به دستور فیلمساز زنده گذاشته تا از ابزار اکشن و بمب بازی های انتهای فیلم بهره مند باشد . مخاطب هم در این شلختگی تنها به آپلود شدن لوسی دل بسته تا در انتظار پایان دانلود باشد و وقتی مشاهده فایل را کلیک می کند با خدا و انسان به خدایی رسیده مواجه شود ! و حتما با حیرت زدگی ، در صدد رسیدن به عقل و دانایی به جستجوی مواد و دوپینگی رفته تا ماننذ لوسی جاودانه و خدایی را هم تجربه کنند ! . این احمقانه ترین درک ممکن از عقل، علم، دانش، هنر و حتی زندگیست .. استفاده از عقل دانلود کردنی نیست این تمام حرف نگارنده یادداشت است. نمیتوان انسان را کامپیوتر فرض کرد که هر آن به اینترنت متصل شده و مانند نرم افزارهای کامپیوتر بر روی موج رادیو و تلویزیون و تلفن دسترسی یابد و خود را کامل کند . نمی توان انسان را شخصیت بازیهای کامپیوتری فرض کرد و با نگاه کردن و فشردن دکمه اینتر دشمن را نابود کرد . نمیتوان انسان را فارغ از عواطف و احساسات عاقل دانست . این تنها از تعریف انسان به عنوان یک ماشین و آذم آهنی بر می آید . عاقل با هر وسیله تن به رسیدن اهداف نمی دهد . از زندگی اش لـ*ـذت میبرد و عقل اگر راهی برای نابودی این زندگیست او را برنمیتابد .

ظرف و ظرفیت مسئله این است؟ ظرف به اندازه کل زمین هم باشد و دانش و حواس و احساسات اگر در طول زمان با استفاده از چشم، گوش، زبان به ظرفمان شکل و رنگ دهند قسمتی از مغز را کمک به بهره گیری بیشتر سوق میدهد که آن هم متغیر و اصولی ندارد. این دقیقا زندگی و حیات است . به نوعی عقل از قبل برای انسان تعریف نشده است و انسان اداره کننده آن است . علم در تعریف عقل جبر را انکار میکند زیرا وجود خدا کاملا توسط علم رد شده قلمداد میشود پس اختیار در عقل انسان حرف و اول آخر را میزند. حال چگونه علم درون فیلم برای عقل درصدبندی کرده و 100 درصد را برایش کامل و 10 درصد را اولیه معرفی میکند . به هیچ وجه عقل تنها فضایی برای بهره گیری نیست در واقع فضایی هم برای بهره گیری هم برای ذخیره است . نظریه هایی غیر از این هم به کلی اثبات نشده و عملا مطرح نمیشود.

پس لوسی درام را بر یک واقعه غیر علمی و روایت را بر اساس تخیلات مجازی و کامپیوتری بر انسان تحمیل میکند. خب قطعا نباید خرده ای گرفت وقتی بازی های کامپیوتری بچه های دیروز با فیلمسازی امروزشان همداستان شود باید هم لوسی ها بر لوس بازی خود و کودکی مجازی خود عرضه اندام کنند.
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
0
بازدیدها
133
پاسخ ها
0
بازدیدها
1,117
پاسخ ها
0
بازدیدها
177
پاسخ ها
0
بازدیدها
573
پاسخ ها
0
بازدیدها
234
پاسخ ها
0
بازدیدها
235
پاسخ ها
0
بازدیدها
241
پاسخ ها
0
بازدیدها
90
پاسخ ها
1
بازدیدها
307
پاسخ ها
11
بازدیدها
737
پاسخ ها
0
بازدیدها
163
پاسخ ها
0
بازدیدها
244
پاسخ ها
0
بازدیدها
167
پاسخ ها
0
بازدیدها
211
بالا