دلنوشته کاربران هزار و دو بخیه | Nafiseh_H کاربر انجمن نگاه دانلود

[Nafiseh_H]

دلنوشته‌: هزار و دو بخیه
به قلم: Nafiseh_H
ژانر: عاشقانه_ تراژدی؛
"مقدمه"
به نام او که قلب را حاکم احساس منصوب و به موریانه‌های عشق چنان حکم کرد که دل را شکسته و هزار و دو خم خونین را از خود به یادگار بگذارند و هزار و دو بخیه‌ی سوزان امروز... .


​

 

[Nafiseh_H]

چند قطره خونِ مخلوط با چند قطره‌ی دیگر اشک و دست‌خطی که هیچ‌چیزش شبیه یک پاکت‌نامه نیست... چه شاعرانه!
پاییز هم در کنار شاعرانه‌هایش سرد و خشک‌ است؛
و هیچ‌کس صدای ناله‌های برگ‌های خشکی که زیر پا لِه می‌‌شدند را نشنید!​

 

[Nafiseh_H]

قلب‌های شکسته و پاره‌پاره‌ای که با هزار و دو بخیه‌ی خونین، هنوز جای خالیِ برخی تکه‌هایش می‌سوزند و عشق برای توجیح کافی‌ست؟
نمی‌دانم! فقط می‌گویم بی‌رحم‌ترین قاتلی‌ست که تا کنون دیده‌ام!​

 

[Nafiseh_H]

و قسم به ستون لرزان امید که بعد رفتنش
چنان لرزید و منِ بی‌نوا را زیر آواره‌های بدبختی رها کرد، و احساسم را زیر خروارهای بی‌مهری دفن کرد؛
سرانجام عشقی نافرجام، یکی بود و یکی نبود... ؛​

 

[Nafiseh_H]

هشدار! دریچه‌های قلب‌ها‌ی‌ بخیه خورده‌تان را ببندید؛ او می‌آید و این‌بار با خنجر آغشته به زهرِ بی‌مهری در مرکز قلب نامش را هکاکی می‌کند و می‌مانید و دلی که از نامش خون می‌چکد و وهمش... .​

 

[Nafiseh_H]

خنده‌های یخ زده‌ و اشک‌های ذوب شده‌ای که هیچ آتش و سرمایی بدل‌شان نمی‌کند؛
خنده‌ها یخ می‌زنند و اشک‌ها برگونه‌‌های سوزان روان و این‌ها کاری جز عشقِ ظالم که نیست؟۶​

 

[Nafiseh_H]

این‌بار ای یار غلط کردی با آن یار غلط‌کردی‌های دیگر زمین تا آسمان تفاوت دارد؛ فریادی که مولا چه زیبا بر کاغذ رنگ و رو رفته‌ی احساس نقاشی‌اش کرد اما این‌بار جز قطره‌ی داغی که بر بخیه‌ای سوزان می‌چک بیشتر نیست!​

 

[Nafiseh_H]

قطره‌‌های شبنم هم دیگر قطره‌های خونینی هستند که از قلب‌ها‌ی پاره‌پاره شده‌ی مردمانی که دیگر زنده نیستند فرو می‌ریزند و بر پرگل‌های سوسن‌های خشکیده خانه می‌کنند؛ ​

 

[Nafiseh_H]

یک بخیه‌ی دیگر سهم چاک قلبی‌ست که زمزمه‌های عاشقانه‌ای چون رود هنوز هم در سرخرگ‌های خشکیده‌اش جریان دارد و فریادی که با هر بار کشیدن سوزن در گزیدن لب و قطره‌ای اشک خلاصه می‌شود... .​

 

[Nafiseh_H]

جویبار خونی که با اشک‌های عاشقان مخلوط شده و از کوچه‌های تنگ احساس می‌گذرد قلب‌های سنگ شده‌ای را آبیاری می‌کند که باعث و بانی تمام بخیه‌های قلب‌های تکه پاره است!​