VIP همه چیز درباره شهر سازی «شهرسازی چیست؟»

☾♔TALAYEH_A♔☽

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/18
ارسالی ها
35,488
امتیاز واکنش
104,218
امتیاز
1,376
تراکم در شهرها

تراکم عبارت است از نسبت تعداد جمعیت به میزان معینی از زمین که معمولاً در شهرها به هکتار بیان می‌شود. یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی شهری، رسیدن به وضعیتی است که انواع امکانات و فضاهای شهری به اندازه کافی و به نحوه مطلوب در دسترس شهروندان قرار گیرد و آنان با کمترین مشکل به انواع امکانات شهری دسترسی داشته باشند. حصول این امر، با ایجاد تعادل منطقی بین جمعیت و امکانات صورت می‌گیرد. تراکم بیش از حد جمعیت در بخشی از شهر این تعادل را از بین می‌برد. علاوه بر این ایجاد سروصدا و نارساییهای روانی، گرانی قیمت زمین و اجاره‌خانه، بزهکاری و جنایت، امکان مخاطرات بهداشتی و مواردی از این قبیل از تبعات آن است. در مقابل، تراکم بسیار پائین نیز مشکلاتی از قبیل بالا رفتن هزینه خدمات‌رسانی در زمینه‌های شبکه معابر، تأسیسات زیربنایی (آب ، برق ، گاز و تلفن) و خدمات بهداشتی، درمانی، آموزشی و غیره می‌شود. بنابراین رسیدن به تراکم معقول، منطقی و نظارت بر آن در شهرها از اهمیت بالایی برخوردار است.

تراکم مسکونی را می‌توان به دو نوع خالص و ناخالص تقسیم نمود. گرچه بین برنامه‌ریزان شهری کشورهای مختلف بر سر تعریف تراکم مسکونی خالص و ناخالص، اتفاق نظر وجود ندارد، ولی توصیف قابل قبول این است که منظور از تراکم مسکونی خالص، نسبت تعداد جمعیت به اراضیی است که صرفاً به خاطر سکونت در نظر گرفته شده باشد و مقصود از تراکم مسکونی ناخالص، نسبت تعداد جمعیت به کل اراضیی است که به مصرف واحدهای مسکونی و نیازمندیهای وابسته به آن رسیده است.
تراکم ناخالص مسکونی در شهرهای ایران از طیف وسیعی برخوردار است، به طوری که کم تراکم‌ترین شهرهای ایران در میان شهرهای با جمعیت بالای 25 هزار نفر، خرمشهر (با تراکم ناخالص 8/5 نفر در هکتار) و اقلید (6/6 نفر در هکتار) می باشند. در مقابل پرتراکم‌ترین شهرهای ایران در میان شهرهای با جمعیت بالای 25 هزار نفر، بندر ترکمن (509 نفر در هکتار)، زرقان (8/559 نفر در هکتار) و گوهردشت (با 113/1 نفر در هکتار) می باشند.

گرچه میان کم‌تراکم‌ترین و پر تراکم‌ترین شهر ایران فاصله زیادی وجود دارد اما تراکم در تعداد قابل توجهی از شهرهای ایران کمتر از 100 نفر در هکتار می باشد و به متوسط تراکم ناخالص مسکونی در شهرهای بالای 25 هزار نفر ایران (4/54 نفر در هکتار) نزدیک است. تراکم ناخالص مسکونی در 87 درصد شهرهای ایران کمتر از 100 نفر می باشد که از این میان تراکم 50 درصد شهرها کمتر از 50 نفر در هکتار و 37 درصد شهرها بین 50 الی 100 نفر در هکتار است. همچنین می توان گفت که تراکم در شهرهای بزرگ بیشتر از تراکم در شهرهای کوچک و عمدتاً بین 50 الی 100 نفر در هکتار است. به عنوان مثال، تراکم ناخالص مسکونی در مراکز استانها به ویژه کلان شهرهای کشور، در همین سطح قرار دارد. تراکم ناخالص مسکونی در شهر تهران 74 نفر در هکتار،
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
نیز 4/52 نفر در هکتار می‌باشد.
 
  • پیشنهادات
  • ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    مدیریت شهری


    مدیریت یعنی کار کردن با افراد و گروهها برای رسیدن به مقاصد سازمان. وظایف مدیریت عبارتند از برنامه‌ریزی، سازماندهی، نظارت و انگیزش. تمامی این وظایف برای مدیریت شهری نیز متصور است. مدیریت شهری باید برای شهر برنامه‌ریزی کند، فعالیتهای شهر را سازمان دهد، بر فعالیتهای انجام شده نظارت کند، حتی برای انجام بهینه امور، انگیزش لازم را در سازمان مدیریت شهری و سایر سازمانها و شهروندان ایجاد نماید. به نقل از پاول‌هـ*ـوس و کنت ایچ بلانچارد: معمولاً مدیریت شهری به عنوان زیر مجموعه‌ای از حکومت محلی تعریف شده و شهرداری‌ خوانده می شود. همچنین مدیریت شهری به مثابه نظامی است که دارای ورودیها و خروجیهای مشخصی باشد.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    موقعیت استقرار شهرها


    خصوصیات جغرافیای طبیعی کشور گویای بسیاری از واقعیتهای محیطی ، نقش آن در استقرار جوامع انسانی و تکوین فعالیت و معیشت آنان است. این ویژگیها به خصوص ناهمواریها یکی از عوامل مهم در مکان‌یابی و نحوه پراکنش و توزیع شهرها بوده است. در ایران چهار نوع توپوگرافی را میتوان از یکدیگر تمیز داد.

    • شهر با توپوگرافی کوهستانی
    • شهر با توپوگرافی پایکوهی
    • شهر با توپوگرافی واحه‌ای (توپوگرافی فلات داخلی ایران)
    • شهر با توپوگرافی جلگه‌ای و ساحلی

    هر یک از توپوگرافیهای مذکور، شرایط زیستی و اکولوژیکی خاصی را ارائه میدهند. به طور کلی، میتوان گفت شرایط زیست و سکونت در ناهمواریهای جلگه‌ای و یا دشتهای پایکوهی آسانتر از شرایط سکونت در ناهمواریهای کوهستانی و واحه‌ای بوده است، لذا بیشتر شهرهای ایران در اینگونه ناهمواریها استقرار یافته‌اند. (رهنمایی ، 1369)
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    سبکهای شهرسازی در ایران دوران اسلامی

    جهان بینی اسلامی، شهرهای دوران اسلامی را از شهرهای ماقبل آن (پارتی) متفاوت و متمایز کرده است. شهروند شهردوران اسلامی ، همچون روستایی و یا ایلیاتی معتقد به جهان‌بینی اسلامی، فرمانبردار احکام اسلامی، امام ، خلیفه و یا نمایندگان آنان است، بنابراین شهر دارای زندگی مستقل و خاص با مقررات و امتیازات متفاوت نبود و از این لحاظ تفاوتی بین شهر و ده (جز تفاوتهای ناشی از جمعیت ، استقرار دیوانها ، جامع و غیره) وجود نداشت و نقش دینی دوران اسلامی بر اهداف نظامی‌ـ اقتصادی حکومتهای مستقر در آن شهر اولویت داشت.
    فارغ از سبکهای مختلف ، سه عنصر مسجد، بازار و محله ، مشخصه شهر دوران اسلامی می باشد که به اختصار مورد بررسی قرار می گیرند :
    مسجد : دولت اسلامی در شهر متولد می شود و با توجه به اینکه تشکیل این دولت برای اولین بار در « مسجد » صورت گرفت ، بنابراین وجود مسجد جامع به یکی از مشخصات اصلی شهر دوره اسلامی تبدیل می گردید. این امر تا آن حد اهمیت دارد که در دوران اولیه دولت اسلامی و قبل از تشکیل حکومتهای محلی ، سکونتگاهی به مقام شهر می رسید، که صاحب جامع باشد. مسجد جامع علاوه بر نقش دینی ، نقشهای سیـاس*ـی و اجتماعی بسیار قوی می یافت.
    دولت اسلامی از مفاهیم آرمانی برادری ، برابری و نفی هرگونه تمایزات اجتماعی آغاز نمود و به سازمانی قاهر و مملو از تمایزات اجتماعی تبدیل شد. این تغییر و تحول نمود کالبدی نیز داشت و در مسجد ، بازار و محله بروز کرد.
    تطور نمود کالبدی مسجد را در چهار دوره می‌توان بررسی کرد :
    دوره اول :‌ مدت کوتاهی از صدر اسلام را شامل می شود که مسجد ساده و بی‌پیرایه بود و الگوی آن مسجدالنبی است. در این دوره مسجد در پر رفت و آمدترین نقطه شکل گرفت و با مصالحی مانند مصالح ساختمانهای پیرامون ساخته شد.
    دوره دوم : عمدتاً حکومت بنی‌امیه را شامل می‌شود، در عین آنکه مسجد در رابـ ـطه کامل با قدرت اسلامی قرار داشت ولی در کنار خود دارالاماره را به عنوان مقر حکومت دارا بود و جامع در ارتباط مستقیم با شارع عام و بازار استقرار می یافت. در این دوره شهر جایی بود که دارای جامع باشد.
    دوره سوم : خلافت عباسیان و تشکیل امپراتوری اسلامی را شامل می‌شود. در این دوره مسجد به طور کامل از دارالاماره جدا شد و مفاهیم فضایی کهندژ ، شارستان و ربض از نو زاده شدند. جامع به عنوان مکان اصلی اجتماعات مردمی، به کلی خود را از حکومت جدا کرد و از شکل ساده و بی‌پیرایه دوره اول و تا حدودی دوره دوم ، خارج شد ، با این حال هنوز شهر به جایی گفته می‌شد که دارای جامع باشد.
    دوره چهارم : به ظهور حکومتهای قدرتمند محلی در دل امپراتوری اسلامی باز می گردد. در این دوره، در شکل و توزیع مساجد تغییرات بنیادین آشکار گردید. مسجد به مکانی به منظور خودنمایی حکومتها و با ظاهری پرشکوه و معماریهای یادمانی تبدیل شد. در این دوره، مدارس زیادی در جوار مساجد احداث گردید و هر سکونتگاهی با داشتن جامع لزوماً شهر به شمار نمی‌آمد.
    بازار : ایجاد بازار و میدان در کشورهای مفتوحه توسط دولت اسلامی نقش اساسی به این دو عنصر در سازماندهی شهر دوره اسلامی داد به گونه‌ای که با تقریبی نزدیک به یقین می‌توان از بازار و میدان به عنوان عناصر اصلی شهر دوره اسلامی یاد کرد. بازار نیز مانند مسجد از شکل ساده شروع شده و به تدریج پیچیدگی فضایی و انتظام کامل می‌یافت. در واقع بازار نیز به عنصری برای خودنمایی حکومتهای محلی و منطقه‌ای تبدیل گردید. بازار در دوره اسلامی مانند دوره ساسانی در میان شهر قرار گرفت و از میدان اصلی شهر (مقر حکومتی) به سوی باروی شهر امتداد پیدا کرد با این تفاوت که بازار به دور مسجد و مدرسه می‌چرخید.
    راسته‌های مختلف بازار با توجه به عملکردشان در نزدیکی و یا با فاصله‌ای از مسجد قرار می‌گرفتند بدین‌ترتیب : نخست بازار مهر و تسبیح فروشان، سپس بازار کتابفروشان و صحافان ، بازار پارچه فروشان و غیره تا بازار دباغان و رنگرزان ، که به علت آلودگی ، از مسجد فاصله زیادی داشتند.
    محله : علی‌رغم اینکه در بدو تشکیل دولت اسلامی ایجاد قشربندی اجتماعی بر مبنای قوم، قبیله ، نژاد نفی می‌گردید ، اما در زمان تشکیل امپراتوری اسلامی، این محله‌بندیها گسترش می‌یافت که مبنای آن برخلاف دوران ساسانی نه براساس نظام کاستی و طبقاتی بلکه براساس تفاوتهای قومی ، قبیله ای بود. در این دوره محلات در تضاد و تقابل با یکدیگر بودند و ارتباط محله با سازمان اجتماعی عشیره‌ای خود (جامعه شهری، روستایی و ایلاتی) بسیار بیشتر از رابـ ـطه آن با محلات مجاورش بود. هر یک از محلات مسجد، بازارچه ، مدرسه ، آب انبار، قنات و حمام خاص خود را داشت.
    با توجه به وجود مشخصات مشترک مذکور در شهرهای اسلامی سبکهای مختلف شهرسازی در دوران اسلامی عبارتند از:

    • سبک شهرسازی خراسانی (قرن یکم تا قرن چهارم هـ .ق.)
    • سبک شهرسازی رازی (قرن چهارم تا قرن هفتم هـ .ق.)
    • سبک شهرسازی آذری (قرن هفتم تا قرن یازدهم هـ .ق.)
    • مکتب شهرسازی اصفهان (قرن یازدهم تا شروع قرن سیزدهم هـ .ق.)
    • سبک شهرسازی تهران (اوایل قرن سیزدهم تا سال 1299 هـ .ش.)
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    سبک شهرسازی خراسانی

    سبک خراسانی (قرن یکم تا قرن چهارم هـ .ق.)
    در قرن اول تا چهارم هجری ، که با حکومت سامانیان در خراسان مقارن بود نهضتهای مختلف علمی، ادبی، آموزشی ، مذهبی ، تصوف و غیره به دلایلی چون از میان رفتن نظام کاستی، آمیخته شدن تمدنهای مختلف ، اجازه برخورد آزاد آراء و اندیشه‌ها از سوی حکومت و تولید قابل توجه کاغذ در چین ، رشد می یافت و سبک خراسانی در زمینه‌های مختلف از جمله شهرسازی ظهور پیدا کرد.
    سازمان شهر، در دولت سامانی به کلی با آنچه که از قبل وجود داشت تفاوت یافت. شهر به دلیل وجود امنیت نسبی به مراتب وسیعتر از نمونه کهن خویش شد و دیوارهای شارستان (ناشی از نظام کاستی) فرو ریخت و الگویی جدید در شهرسازی پدید آمد.
    دو راسته اصلی در جهات اربعه و در میدانی مرکزی با یکدیگر تلاقی می‌کردند که در اطراف آن علاوه بر دیوانها ، جامع شهر نیز قرار می‌گرفت و دهانه راسته اصلی بازار به آن باز میشد. بازار در حرکت خویش به سوی دروازه‌های شهر، محلات متفاوت را به وجود آورد که این مورد تا قرن چهاردهم هـ .ق. نیز محفوظ ماند.
    کشاورزی ، تجارت و صنعت و سه جامعه ایلی ، روستایی و شهری در هم آمیخته می‌شد و شهر هم شهر اصلی را در بر می‌گرفت و هم روستاهای نزدیک را شامل می‌شد. یکی از نکات قابل توجه در شهرسازی سبک خراسانی ، انسجام اندامواره‌ای فضاهای کالبدی است که به تبع نظم آبرسانی، نظام دسترسیها ، مراکز محلات ، میادین و میدانچه‌ها.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    سبک شهرسازی رازی

    سبک رازی (قرن چهارم تا قرن هفتم هـ .ق.)
    سبک رازی با توجه به تغییر شرایط اجتماعی در قرن چهارم و قرون پنجم و ششم قابل بررسی است. قرن چهارم با اوج دگرگونیها و تجدید حیات علمی و ادبی در ایران مقارن بود و آزادیهای متعدد در زمینه‌هایی چون دین و اندیشه و رجوع به مفهوم برادری و برابری سازمان فضایی ـ کالبدی شار این دوران را نیز تحت‌تأثیر قرار داد. در این دوران شهرهای بزرگی چون سیراف ، ری ، اصفهان، نیشابور، طوس ، جرجان و شیراز (فناگرد خسرو) نام خود را در تاریخ ثبت کردند.
    دو نکته قابل توجه شکوفایی انجمنهای صنفی و خودنمایی مدرسه ، به عنوان یکی از عناصر پایه‌ای شار، متأثر از توجه به آزاداندیشی و آموزش ، می باشد. کالبد شهر کماکان بر میدان میانی پی‌افکنده شد که در اطراف آن دیوانها، بازارها و جامع قرار داشتند. اما در قرون پنجم و ششم ، تجدید حیات علمی و ادبی ، با به قدرت رسیدن ترکان سلجوقی در ماوراءالنهر و خراسان افول پیدا کردند.
    در این دوران ، آزادیهای اجتماعی از میان رفت و شریعت اسلامی به مقیاسی وسیع ، با اوضاع و احوال جدید سیـاس*ـی وفق داده شد. دولت مالکیت آب و زمین را به دست گرفت و نظام اقطاع و تیولداری زمان ساسانیان به روی کار آمد. دولت در هر جا حاضر بود و امنیت لازم برای تولید و مبادله فراهم شد، در نتیجه ، شهرنشینی و شهرسازی رشد نمود و شار بزرگ و گسترده ، و دولت سلجوقی و سپس دولت خوارزمشاهی ، متولد شد.
    شار دولتی سلجوقی و خوارزمشاهی ، بر مبنای سازمان اجتماعی ـ عقیدتی حاکم بنیان نهاده شد و محلات در ستیز با یکدیگر، مانند دوران ساسانی ، رشد می‌یافت البته مبنای این ستیز تفاوتهای دینی ، مذهبی ، قومی و نژادی بود. سازمان فضایی شهر در این دوره عبارت بود از میدان اصلی و بزرگ (اغلب در میانه شهر) که در پیرامون آن کاخها ، دیوانها ، جامع و گاه بیمارستان قرار داشت.
    دهانه اصلی بازار به این میدان باز می‌شد و شاخه‌های خود را در شهر می‌گستراند و در اطراف آن محلات شکل گرفتند. مدارس و مساجد در مسیر معابر و گذرهای اصلی واقع شدند، هر محله برای خود مسجد ، مدرسه ، حمام ، بازارچه ، گورستان و امثال آن داشت و کل مجموعه شهری درون باروهای مستحکم واقع می‌شد.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    سبک شهرسازی آذری


    سبک آذری (قرن هفتم تا قرن یازدهم هـ .ق.)
    مغولان بنیانهای سازمان شهری کشور را از هم گسستند و شهرگرایی را نزدیک به یک قرن بی‌معنا ساختند. کلیه شهرهای بزرگ همچون مرو، بخارا، سمرقند، نیشابور، ری و امثال آنها ویران شد و به علت ارتباط زیاد شهر و روستا، با تخریب و سقوط شهر، روستاهای تابعه نیز از میان رفت و بدین‌ترتیب دفتر حدود چهارصد ساله نهضت علمی ، ادبی ، هنری بسته شد.
    اولین حرکت برای ساماندهی دولت در زمان هولاکوخان و توسط خواجه نصیرالدین طوسی انجام گرفت و مراغه به پایتختی انتخاب شد. دومین حرکت نیز توسط رشیدالدین فضل‌الله و در زمان غازان‌خان صورت گرفت. فقدان شبکه شهری ، یکی از مهمترین خصیصه‌های شهرسازی ایران در عهد مغول بود. نبود دولت و ناامنیهای موجود باعث می‌شد هر کجا که خان مغول سکنی می‌گزید مردم هم به آن شهر روی آورند. به همین دلیل در سبک آذری ، تک شهرهایی چون تبریز رشد کردند. شهر شام غازانی (شنب غازان) ، ربع رشیدی و سلطانیه از جمله شهرهای جدیدی بودند که در عهد مغول ساخته شدند. ربع رشیدی شهریی بود که در کناره شرقی تبریز احداث شد و هزارخانه در آن جای رفت. این شهر دارای محلات متفاوت ، عمارات و کتابخانه‌ای بزرگ و طرحی شطرنجی بود. علاوه بر ربع رشیدی دو شهر دیگر یعنی شنب غازان و سلطانیه نیز دارای طرح شطرنجی بودند. درخصوص کالبد شهری در این دوران منابع اندکی در دست است اما به طور کلی میتوان گفت که رشد تک شهرها، طرح شطرنجی و جدا بودن محلات از یکدیگر از ویژگیهای سبک آذری می‌باشند.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    مکتب شهرسازی اصفهان


    مکتب اصفهان (قرن یازدهم تا شروع قرن سیزدهم هـ .ق.)
    با انقراض حکومت مغولان ، رشد مذهب شیعه نخست با نهضت سربداران شروع شد و سپس با استقرار دولت صفوی به بار نشست. حکومت صفوی با تکیه بر مفاهیم عرفانی از سویی، و تکیه بر تعابیر و تفاسیر شریعت از نقطه نظر مذهب شیعه از سویی دیگر، موفق شد تا پایگاه اجتماعی بسیار گسترده‌ای را در پهنه‌ای وسیع به دست آورد و بدین‌سان متمرکزترین دولت ایرانی دوره اسلامی را بعد از دولت قاهر ساسانی شکل دهد.
    دولت صفوی بنا به سنتهای کهن ، سازماندهی ، راه‌اندازی و ایجاد تأسیسات و تجهیزات زیرساختی را بر عهده گرفت و رشد این تأسیسات ، رونق شهرگرایی و شهرنشینی را نیز به دنبال داشت. در این دوره مفهوم شهر مجدداً ابداع شد و شهر ترکیبی بود از فعالیتهای کشاورزی ، صنعتی و بازرگانی ، در عین حال مقر دیوانی و حضور دولت نیز به شمار می‌آمد.
    در این دوره ، جمع‌بندی ماهرانه از هنر، معماری و شهرسازی روزگاران کهن به گونه‌ای بود که خود سبک جدیدی را در این عرصه‌ها سبب گردید (حبیبی ، 1374).
    سبک اصفهان ، تحقق آرمانشهر دولت صفوی ، شهر ـ قدرت ، شهر ـ نمایش ، شهر ـ بازار، شهرـ سرمایه و شهر ـ ایوان بود. علاوه بر اینها ، شهر در مکتب اصفهان با منطقه تحت نفوذ ارتباط مستقیم و دو سویه داشت ، لذا شهر ـ منطقه نیز بود.
    ویژگیهای کالبدی شهرهای مکتب اصفهان را می‌توان به اختصار به صورت زیر بیان کرد :
    یک محور جدید و وسیع شهری (چهارباغ) که تا این زمان در شهرسازی و شهر ایرانی سابقه نداشت طراحی شد.
    میدانی وسیع و گسترده با تعریفی روشن و صریح در شهرها ایجاد شد که در اطراف آن گرمابه ، مسجد و مدرسه ، خانقاه و مسجد ، آب انبار و بازارچه و امثال آن ، وجود داشت.
    برای اولین بار منطقه‌بندی شهری معنا پیدا کرد.
    مجموعه‌های شهری جدید در کنار شهرهای کهن به عنوان یک دستورالعمل در همه جا به کار گرفته شد و بدین طریق مهر و نشان مکتب اصفهان را بر شهرهای موجود وارد کرد.
    هر مجموعه زیستی (شهر و یا روستا) از این پس دارای یک میدان و یا مرکز ثقل شد و عناصر اصلی حکومتی و دیوانی ، دینی و اقتصادی در کنار آن قرار گرفتند.
    طراحی مجموعه شهری و نه بنای منفرد معماری بنیان نهاده شد.
    شهرسازی مکتب اصفهان ویژگیهای دیگری را نیز همچون سلسله مراتب فضایی ، تعادل و توازن ، فضای انسانی و مردم‌وار، فقدان نقطه گریز ، وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت و ویژگیهایی از این قبیل را دارا بود. (حبیبی ، 1374)
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    سبک شهرسازی تهران


    دو دسته از عوامل درونی و برونی موجب ظهور سبک و یا نهضت « بازگشت » در دوران قاجار شد. مهمترین عامل درونی ، تمایل دولت قاجار برای منسوب کردن خود به حکومت مقتدر صفوی و حکومتهای پیش از آن بود. عامل بیرونی نیز مواردی ، چون تمایل دولت قاجار برای تعریف هویتی تازه از ایران در رابـ ـطه با جهان جدید، تلاش افرادی همچون قائم مقام فراهانی و میرزاتقی‌خان امیرکبیر برای ایجاد سازمان دیوانی جدید و آموزش افرادی دگراندیش را شامل می‌شد.

    این گونه تعریف هویت سبب گردید که تحولی کلی و شاید محتوایی از نیمه‌های قرن سیزدهم هـ‌.ق. آغاز شود. نهضت بازگشت جای خود را آرام آرام به ساده‌گویی و بی‌پیرایه نوشتن داد و این تحول به سایر عرصه‌ها نیز سرایت کرد. دولت قاجار بر آن بود که آرمانشهر خود را طوری بر پا دارد که به دو دسته عوامل درونی و برونی مؤثر در نهضت بازگشت پاسخ مناسب دهد. شهر جدید تأویلی با مفاهیم زمانی و مکانی جدید در مکتب اصفهان بود (حبیبی ، 1378).
    نطفه سبک تهران در زمان تشکیل دولت قاجار بسته شد ولی برای دستیابی به مفهوم واقعی نیازمند دو واقعه مهم تاریخی بود، یکی اقدامات اصلاح طلبانه میرزاتقی‌خان امیرکبیر در زمینه ایجاد سازمان دیوانی جدید، و دیگری حضور معلمین و مهندسین اروپایی در مدرسه دارالفنون به عنوان اولین مدرسه عالی.
    سبک تهران ، همچون مکتب اصفهان، از مداخلات سنگین در بافت کهن شهری خودداری می‌ورزید و از طریق جابه جایی شهر، جا به جاییهای اجتماعی را نیز سبب شد. مرکز شهر از سبزه‌میدان و میدان ارگ به میدان توپخانه انتقال یافت.
    محله در سبک تهران، مانند مکتب اصفهان ، محل تظاهرات قومی ـ قبیله‌ای نبود و از این پس نماد تمایزات اجتماعی (محله فرادستان و فرودستان) به شمار می‌آمد.
    میدان نیز در مفهوم ، ساخت ، سازمان و عملکرد ، به گونه‌ای دیگر سامان یافت. میادین توپخانه ، ارگ ، بهارستان و امین‌السلطان ، هر کدام تبلور کالبدی و نشانه‌ای از این دگرگونی بودند. در این میادین، برخلاف میادین سبک اصفهان ب، به جای مسجد و مدرسه ، کاخ حکومتی و بازار، عناصری چون عمارات تلگرافی ، پستخانه ، بانک ، عمارت بلدیه و نظمیه استقرار پیدا کرد.
    بازار با یک رقیب جدی مواجه شد و عملکردهای جدیدی چون تماشاخانه ، سینما و هتل، چهره شهر را دگرگون کرد و مفهوم شهر اروپایی را به گونه‌ای صوری جایگزین آن نمود.
    خیابان ، نه مانند خیابان مکتب اصفهان ، صرفاً نقش تفرجگاهی، و نه مانند دوره‌های بعد از خود صرفاً جنبه ترافیکی داشت ، بلکه به عنوان فضای شهری زنده و پویا خود را یافت.
    در این سبک ، تقابل دو مفهوم جدید و کهن ، نو و سنتی، فرنگی و بومی ، اولین تأثیرات فضایی ـ کالبدی خود را بروز داد و خیابانها و میادین با عناصر جدید اطرافشان محل اقشار اجتماعی متجدد و به اصطلاح فرنگی مآب ، و بازار ، بازارچه و مراکز محلات محل تردد اکثریت جامعه ، که هنوز بر مبنای روابط کهن زیست و تولید ، زندگی می‌کردند، بود. سبک تهران برخلاف مکتب اصفهان ، بنا به دلایل متعدد نتوانست دامنه دگرگونیهای خود را به همه شهرهای ایران بگستراند. سبک تهران نه در انقطاع بلکه در تداوم مکتب اصفهان محسوب می‌شد و سبکی بود که جامعه کهن شهر را از نو آراست (حبیبی ، 1378) .
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    thumb_07~4.jpg


    United%2520Kingdom.png
    Saudi%2520Arabia.png
    Albania.png
    Bulgaria.png
    Andorra.png
    Czech%2520Republic.png
    Denmark.png
    Philippines.png
    Germany.png
    Greece.png
    Hungary.png
    Italy.png
    South%2520Korea.png
    Latvia.png
    Portugal.png
    Romania.png
    Viet%2520Nam.png

    شهرسازی چیست؟
    متخصص شهرسازی نیز کسی است که با مطالعه و بررسی روابط اجتماعی، اقتصادی، سیـاس*ـی و فرهنگی حاکم در شهر، برنامه ایبسامان و مطبوع برای یک شهر ارایه دهد. برنامه ای که تصویرگر سیمای شهر در آیندهاست.

    شهرسازی یعنی مطالعه طرح ریزی و توسعه شهرها بادرنظرگرفتن احتیاجات اجتماعی واقتصادی باتوجه به حداقل رساندن مشکلات شهری وپاسخ گویی به نیازهای عمومی جمعیت شهری.شهرسازی یک کارگروهی و یک کوشش دسته جمعی باشرکت متخصصین علومی است که به نحوی در زمینه مسائل شهری می توانند به مطالعه بپردازندو درجهت بهبود، توسعه وبه طورکلی وضع آینده آنهابه تعیین برنامه مبادرت کنند.

    در واقع ، « شهر سازی » را می توان جزو فعالیت ها و علومی به شمار آورد که با زندگی روزمره و لحظه ای انسان ها ارتباط دارد و آثار آن در نحوه « سکونت» و « کار و فعالیت » و « گذراندن اوقات فراغت » شهروندان ملموس و آشکار است
    .
    از این روست که « شهرسازی » را می توان دانشی تلقی کرد که تلاش دارد رابـ ـطه ای متعادل بین « انسان » ، « فعالیت » و « فضا – مکان » ایجاد نماید . تحقق این تلاش ، بدون « برنامه ریزی » میسر نیست .

    بر همین مبنا ، همان طور که در برنامه ریزی ، ابعاد مختلف زندگی و جوامع انسانی با بهره گیری از دستاوردهای علومی چون اقتصاد ، جامعه شناسی ، مردم شناسی ، بوم شناسی ، اقلیم شناسی و . . . مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد ، در شهرسازی ، نیز تمامی این ابعاد ، باید مد نظر قرار داده شود تا با شناسایی و تحلیل واقعیت های موجود ، تمهیدات ایجاد بستر مناسب زندگی برای ساکنان شهرها فراهم آید .
    ما واقعیتی بیرونی تحت عنوان شهرسازی نداریم،
    یعنی؛ هیچ دستگاه، واحدیا نهاد اجتماعی توان طراحی و ساخت پدیده ای به بزرگی شهر را ندارد. بنابراین کلمهی شهرسازی از نظر مفهومی، معنا ندارد! و ما معادل آن را نیز در زبان های خارجینداریم و به جای آن از عنوان های برنامه ریزی شهری و طراحی شهری استفاده می کنیم. چرا که شهر را می توان برنامه ریزی یا بخش هایی از آن را طراحی کرد. یعنی، مدلفیزیکی آن را ایجاد کرد.
    اما کسی نمی تواند مسئولیت ساخت پدیده ی پیچیده ای مثل شهر را بر عهده بگیرد. به همین دلیل عنوان شهرسازی درست نیست و در شورای عالی برنامهریزی وزارت علوم نیز نام این رشته برنامه ریزی شهری و منطقه ای است. در شهرسازی و برنامه ریزی شهری هفت محور اصلی وجود دارد :

    -برنامه ریزی شهری
    -برنامهریزی منطقهای و ناحیهای
    -برنامه ریزی حمل ونقل
    -برنامه ریزی اقتصادی و اجتماعی
    -برنامه ریزی شبکه های زیرساختی
    -برنامه ریزی محیط زیست
    -طراحی شهری

    شهرسازی در کتب لاتین به مفاهیم مختلفی تعریف شده است از جمله فن و مهارت ساخت شهر، تهیه نقشه شهر، تدبیر کردن در امور شهر و ساخت محیط شهر می‌باشد همچنین شهرسازی به عنوان طرح آگاهانه کالبدی است.

    «کبیل شهرسازی را دانش سامان دادن کاربری زمین، تامین محل ساختمانها و مسیر جاده‌های ارتباطی با حداکثر عملی بودن و راحتی و دسترسی تعریف کرده است. لینچ : شهرسازی را توزیع نظام کلی فضایی فعالیتها و عناصر در یک منطقه یا زمین دانسته است. چیپین : انجام تلاش منظم و سیستماتیک در جهت پیش بینی گرایشهای اجتماعی و اقتصادی یک جامعه و هماهنگ کردن محیط فیزیکی با ‌آنرا شهرسازی بحساب آورده است. همچنین وی در تعریفی دیگر شهرسازی را چیزی جز انجام کاربری زمین ندانسته است» برخی دیگر از صاحب نظران، شهرسازی را نوعی برنامه‌ریزی فیزیکی دانسته‌اند که جهت ارائه طرح و برنامه ریزی فیزیکی آینده، نگرش به حال و گذشته نیز لازم است و در تمام زمینه‌ها فرآیند حال و گذشته باید نگریسته شود. هر برنامه‌ریزی چون آینده مورد نظری را در پیش دارد پس باید هدف مشخصی را نیز دنبال کند و راهها و گامهای رسیدن به اهداف آینده باید مدنظر قرار گیرد.

    بطور کلی دانش شهرسازی و بقولی دیگر هنر شهرسازی که در واقع آنرا می‌توان تلفیقی از علم و هنر دانست به دو قسمت تقسیم می‌شود.
    قسمت اول تحت عنوان برنامه‌ریزی شهری و بخش دوم تحت عنوان طراحی شهری است. بدین صورت که هر دو بخش لازم و ملزوم یکدیگر بوده و تقدم و تاخر آنها باید رعایت شود. انجام و ارائه هرگونه طرح فیزیکی یا طرح شهری باید پس از مرحله برنامه‌ریزی شهری انجام شود و بدون برنامه‌ریزی در خصوص شهر امکان طراحی وجود ندارد.

    از آنجا که شهرسازی بطور مستقل وجود ندارد با پیوند و ارتباط دادن با علوم پیرامونی امکان فعالیت می‌یابد، شهرسازی در رده علوم میان رشته‌ای تعریف شده است. با مثال ساده‌ای می‌توان مطلب فوق را روشن ساخت. رفع مشکل و نارسایی یک چهارراه در شهری صرفاً تکیه کردن بر مشکل کالبدی و فیزیکی چهارراه نمی‌تواند باشد عواملی که مشکل تردد را در چهارراه بوجود می‌آورد می‌توان به صورت زیر برشمرد.

    الف : عدم رعایت قوانین و ضوابط راهنمایی و رانندگی، این مطلب ممکن است به دو دلیل بوقوع به پیوندد، از طرفی قوانین راهنمایی و رانندگی دچار اشکال هستند و نارسائیهای مقرراتی وجود دارد و از سوی دیگر مردم به هر علتی حاضر به رعایت قانون نیستند. ب : چراغهای راهنمایی خوب عمل نمی‌کنند و بعضاً با سیستم وسائط نقلیه هماهنگ نیست.

    ج : مشکلات کالبدی و فیزیکی از جمله کاربریهای نامناسب، عرض نامناسب شبکه در چهارراه وجود دارد.

    در یک مسئله شهری همانطور که اشاره گردید مجموعه‌ای از عوامل فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و ... وجود دارد که امکان تردد مناسب در چهارراه را دچار مشکل کرده است.
    نتیجه اینکه مسائل و مشکلات شهری و از جمله برنامه‌ریزی شهری و شهرسازی نگرش صرف و واحدی نسبت به کالبد و فیزیک شهر ندارد بلکه در امر برنامه‌ریزی نگرش نسبت به پارامترهای اقتصادی، طبیعی و جغرافیایی، تاریخ، محیط زیست، فنی و سویل، کالبدی و فیزیکی، جامعه‌شناسی می‌باشد. لذا شهرسازی را جزء علوم کاربردی و نیز علم میان رشته‌ای تعریف کرده‌اند.
    گدس و صاحبنظران دیگری از جمله مکلوین و چادویک حل مسائل شهرسازی را صرفاً به صورت سیستماتیک میسر دانستند. در مسیر و نگرش موضوعات، بارزترین روش تحقیق و مطالعه فرآیند است در فرآیند بطور کلی سه مرحله شناخت، تجزیه و تحلیل و برنامه‌ریزی با ارائه طرح فیزیکی جای دارد که فرآیند اگر به صورت مفصل مورد توجه باشد در واقع مراحل هفت گانه زیر را می‌توان در آن جستجو نمود».
    شناخت ـ مسئله یابی ـ حصول ـ تدوین اهداف در راستای حل مسائل مرحله قبل ـ تدوین و ارائه راه‌حلهای عملیاتی و ممکن جهت نیل به اهداف کلی ـ ارزیابی اهداف عملیاتی یا راه حلهای مرحله قبل با توجه به معیارهای هماهنگ با موضوع ـ انتخاب راه حل بهینه ـ اجرای راه حل بهینه.
     
    بالا