- عضویت
- 2017/05/18
- ارسالی ها
- 35,488
- امتیاز واکنش
- 104,218
- امتیاز
- 1,376
تمدن بابل
نوشتار اصلی: اخترشناسی بابلی
نخستین تمدن شناختهشدهای که نظریهای کاربردی در مورد سیارات داشتند، بابلیها بودند که در هزارههای نخست و دوم قبل از میلاد در منطقه میانرودان (بینالنهرین) زندگی میکردند؛ کهنترین متن اخترشناسی سیارهای به جای مانده، لوحی بابلی به نام لوح ناهید آمیسادوکا است که امروزه یک کپی گرفته شده در قرن هفتم پیش از میلاد آن در موزه بریتانیا نگهداری میشود. این لوح شامل لیستی از مشاهدات مربوط به حرکت سیاره ناهید است که احتمالاً تاریخ آن به هزاره دوم پیش از میلاد میرسد.[۱۸] مول آپین (به انگلیسی: MUL.APIN) یک جفت لوح به خط میخی مربوط به قرن هفتم پیش از میلاد هستند که حرکات خورشید، ماه و سیارات را در یک دوره یک ساله ترسیم میکند.[۱۹] اختربینهای بابلی نیز آنچه را که بعدها اختربینی غربی شد، پایهریزی کردند.[۲۰] انیما آنو انلیل که در دوره نوآشوری در قرن هفتم پیش از میلاد[۲۱] نوشته شدهاست دربرگیرنده لیستی از طالعها و روابط آنها با پدیدههای آسمانی مانند حرکت سیارات است.[۲۲][۲۳] زهره، تیر و سه سیاره بیرونی بهرام، مشتری و کیوان توسط بابلیها شناختهشده بودند. این سیارات تا پیش از اختراع تلسکوپ در اوایل دوران مدرن تنها سیارههای شناختهشده باقی ماندند.[۲۴]
اخترشناسی یونانی-رومی
نوشتار(های) وابسته: اخترشناسی یونان باستان
هفت کره سیارهای بطلمیوس
۱
ماه
۲
تیر
۳
زهره
۴
خورشید
۵
بهرام
۶
مشتری
۷
کیوان
یونانیان باستان در ابتدا به اندازه بابلیان به سیارات ارج ننهادند. فیثاغوریها در قرن ششم و پنجم پیش از میلاد نظریهٔ سیارهای مجزایی برای خود داشتند، که متشکل از زمین، خورشید، ماه و سیاراتی بود که به دور یک آتش مرکزی واقع در مرکز جهان در گردش هستند. گفته میشود که فیثاغورث یا پارمنیدس نخستین فردی بود که دریافت ستارهٔ عصر(هسپروس) و ستارهٔ صبح(فسفروس) یکی هستند(آفرودیته که متناظری یونانی برای ونوس رومی است).[۲۵] در قرن سوم پیش از میلاد، آریستارخوس ساموسی یک سامانه خورشید مرکزی پیشنهاد نمود که مطابق آن، زمین و سایر سیارات به دور خورشید میگشتند، هرچند که نظریه زمین مرکزی همچنان تا قبل از انقلاب علمی، نظریه پیشتاز بود.
در قرن نخست پیش از میلاد، در دوران هلنیستی، یونانیها شروع به ایجاد طرحهای ریاضی خود برای پیشبینی موقعیت سیارات نمودند. این طرحها بر خلاف طرحهای محاسباتی بابلیها بیشتر بر پایه هندسه بنا شده بودند در نهایت نظریات بابلیها در سایه جامعیت و پیچیدگی این نظریات قرار گرفتند. این نظریات در قرن دوم عصر حاضر کتب المجسطی نوشته بطلمیوس به اوج میرسد. نفوذ مدل بطلمیوس به اندازهای بود که جایگزین تمام نظریات پیشین شد و به مدت ۱۳ قرن به عنوان کتاب مرجع جامع اخترشناسی در دنیای غرب باقی ماند.[۱۸][۲۶] برای یونانیها و رومیها هفت سیاره شناختهشده وجود داشت که همگی بر اساس قواعد پیچیدهای که بطلمیوس طراحی کرده بود، به دور زمین میچرخیدند. این سیارات به ترتیب فاصله از زمین (ترتیب بطلمیوسی) عبارت بودند از: ماه، تیر، زهره، خورشید، بهرام، مشتری و کیوان.
نوشتار اصلی: اخترشناسی بابلی
نخستین تمدن شناختهشدهای که نظریهای کاربردی در مورد سیارات داشتند، بابلیها بودند که در هزارههای نخست و دوم قبل از میلاد در منطقه میانرودان (بینالنهرین) زندگی میکردند؛ کهنترین متن اخترشناسی سیارهای به جای مانده، لوحی بابلی به نام لوح ناهید آمیسادوکا است که امروزه یک کپی گرفته شده در قرن هفتم پیش از میلاد آن در موزه بریتانیا نگهداری میشود. این لوح شامل لیستی از مشاهدات مربوط به حرکت سیاره ناهید است که احتمالاً تاریخ آن به هزاره دوم پیش از میلاد میرسد.[۱۸] مول آپین (به انگلیسی: MUL.APIN) یک جفت لوح به خط میخی مربوط به قرن هفتم پیش از میلاد هستند که حرکات خورشید، ماه و سیارات را در یک دوره یک ساله ترسیم میکند.[۱۹] اختربینهای بابلی نیز آنچه را که بعدها اختربینی غربی شد، پایهریزی کردند.[۲۰] انیما آنو انلیل که در دوره نوآشوری در قرن هفتم پیش از میلاد[۲۱] نوشته شدهاست دربرگیرنده لیستی از طالعها و روابط آنها با پدیدههای آسمانی مانند حرکت سیارات است.[۲۲][۲۳] زهره، تیر و سه سیاره بیرونی بهرام، مشتری و کیوان توسط بابلیها شناختهشده بودند. این سیارات تا پیش از اختراع تلسکوپ در اوایل دوران مدرن تنها سیارههای شناختهشده باقی ماندند.[۲۴]
اخترشناسی یونانی-رومی
نوشتار(های) وابسته: اخترشناسی یونان باستان
هفت کره سیارهای بطلمیوس
۱
ماه
تیر
زهره
خورشید
بهرام
مشتری
کیوان
یونانیان باستان در ابتدا به اندازه بابلیان به سیارات ارج ننهادند. فیثاغوریها در قرن ششم و پنجم پیش از میلاد نظریهٔ سیارهای مجزایی برای خود داشتند، که متشکل از زمین، خورشید، ماه و سیاراتی بود که به دور یک آتش مرکزی واقع در مرکز جهان در گردش هستند. گفته میشود که فیثاغورث یا پارمنیدس نخستین فردی بود که دریافت ستارهٔ عصر(هسپروس) و ستارهٔ صبح(فسفروس) یکی هستند(آفرودیته که متناظری یونانی برای ونوس رومی است).[۲۵] در قرن سوم پیش از میلاد، آریستارخوس ساموسی یک سامانه خورشید مرکزی پیشنهاد نمود که مطابق آن، زمین و سایر سیارات به دور خورشید میگشتند، هرچند که نظریه زمین مرکزی همچنان تا قبل از انقلاب علمی، نظریه پیشتاز بود.
در قرن نخست پیش از میلاد، در دوران هلنیستی، یونانیها شروع به ایجاد طرحهای ریاضی خود برای پیشبینی موقعیت سیارات نمودند. این طرحها بر خلاف طرحهای محاسباتی بابلیها بیشتر بر پایه هندسه بنا شده بودند در نهایت نظریات بابلیها در سایه جامعیت و پیچیدگی این نظریات قرار گرفتند. این نظریات در قرن دوم عصر حاضر کتب المجسطی نوشته بطلمیوس به اوج میرسد. نفوذ مدل بطلمیوس به اندازهای بود که جایگزین تمام نظریات پیشین شد و به مدت ۱۳ قرن به عنوان کتاب مرجع جامع اخترشناسی در دنیای غرب باقی ماند.[۱۸][۲۶] برای یونانیها و رومیها هفت سیاره شناختهشده وجود داشت که همگی بر اساس قواعد پیچیدهای که بطلمیوس طراحی کرده بود، به دور زمین میچرخیدند. این سیارات به ترتیب فاصله از زمین (ترتیب بطلمیوسی) عبارت بودند از: ماه، تیر، زهره، خورشید، بهرام، مشتری و کیوان.
دانلود رمان و کتاب های جدید