اروپا پنج مقصد متفاوت گردشگری در اروپا

T@NIN

کاربر ارزشمند تالار معماری
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/08/01
ارسالی ها
2,366
امتیاز واکنش
7,269
امتیاز
606
از پیاده‌ روی نفس ‌گیر بر روی سقف خانه ‌های استکهلم تا تجربه حضور در لباس بانوان در هامبورگ و بوی خوش خیابان‌ های وین، با پنج مقصد متفاوت گردشگری در اروپا همراه ما باشید.
عطر خوش وین

چند نفر به ‌صورت کاملا ساکت در یک پارک در وین ایستاده‌ اند، چشمان آن ‌ها بسته است و تمام تمرکز آن ‌ها بر روی تنفس از طریق بینی ‌هایشان است. این بو دقیقا روح شهر وین را نشان می ‌دهد، تور جدیدی که مردم را به تجربه ‌ای جدید از پایتخت اتریش دعوت می ‌کند، تجربه ‌ای که در آن باید تنها بر روی حس بویایی خود تکیه داشته باشیم.

این نوع از تور به ‌عنوان آخرین روش ارائه‌ شده توسط گروه فرهنگی فضا و مکان (Space and Place) در راستای ارائه دیدگاهی متفاوت از شهر است که البته معمولا با حضور در تعداد زیادی قوه خانه و کاخ‌ های سلطنتی همراه است. پس از اتمام تورهای متعدد در ساختمان ‌های بدقواره، ایوجین کوئین معتقد است که زمان آن فرا رسیده است که به حس بویایی خود اجازه بدهیم که مکاشفه شهری را بر عهده بگیرد.

او می‌گوید: «چرا تورهای زیادی مبتنی بر دیدن وجود دارند ولی تورهایی بر پایه لمس یا بویایی وجود ندارند؟ وین شهری با بویی خوب است و اگر آن را با ۱۵ سال پیش مقایسه کنید، مردم کمتر به خود عطر می ‌زنند و ماشین ‌ها به ‌مراتب تمیزتر شده ‌اند و تعداد کامیون ‌های بزرگ کاهش پیدا کرده است. حتی بسیاری از اتوبوس ‌ها نیز برقی شده‌ اند.»

با تمامی این تفاسیر، این تور به‌عنوان نخستین تور بویایی در جهان به‌حساب نمی ‌آید، پیش‌ از این یک متخصص برنامه‌ ریزی شهری و آکادمیک به نام ویکتوریا هنشاو، گردش‌ هایی مشابه با این تور را در شهرهایی مانند ادینبورگ، سیاتل و بارسلونا برقرار کرده بوده است.

کوئین در ادامه سخنان خود در نخستین توقف گروه در یک نانوایی ترکی می‌ پرسد: «چه زمانی یک بوی خاص به یک شهر خاص تعلق دارد؟ مهاجرت ‌ها موجب تغییر بوی شهرها شده‌ اند. برخی از مردم ممکن است فکر کنند که شاید بوی یک نانوایی ترکی به شهر وین تعلق دارد یا نه ولی من معتقدم که این بود از جنس وین است. تمام محصولات در ابتدا نو به نظر می‌ رسند ولی پس از مدتی عادی می ‌شوند. قهوه در ابتدا در ترکیه وجود داشته و سپس به وین صادر شده ولی امروزه تصور وین بدون قهوه غیرممکن است.»

وین در سطحی فراتر از تصورات بسیاری از ما به ‌عنوان یک شهر چند فرهنگی به‌ حساب می ‌آید و تقریبا ۵۰ درصد از ساکنان آن را مهاجرانی تشکیل می‌ دهند که به گفته کوئین، ریشه ‌ای بریتانیایی دارند.

تور ما همچنین ما را به یک انستیتوی مشهور وین نیز برد: کارخانه ساخت ویفرهای شکلاتی Manner. کوئین در میان توضیح دادن اهمیت هر یک از بوها، داستان‌های شخصی خود را نیز تعریف می‌کند که یکی از آن‌ ها درباره دوستی است که آن‌ قدر به بوی شکلات علاقه داشت که خانه خود را عوض کرده و خانه ‌ای در نزدیکی کارخانه شکلات خریداری کرد.
 
  • پیشنهادات
  • T@NIN

    کاربر ارزشمند تالار معماری
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/01
    ارسالی ها
    2,366
    امتیاز واکنش
    7,269
    امتیاز
    606
    «آیا از ارتفاع می ‌ترسید؟» این سؤالی بود که در سال ۲۰۰۷، راهنمای تور ما در استکهلم در حالی‌که قلاب‌ های کمربند ایمنی من را چک می ‌کرد از من پرسید. البته من تنها یک لبخند زدم و او پیش ‌از این‌که بتوانم پاسخ بدهم به من گفت: «معلوم است که نمی ‌ترسی.»

    از یک دریچه مشابه با اتاق‌ های زیر شیروانی بالا رفتیم و به یک مسیر مشبک فلزی رسیدیم. سپس حلقه ‌های کارابین (حلقه‌ های ایمنی مورداستفاده در کوه ‌نوردی) خود را به سیم ‌های فلزی ‌ای با طول ۲۵۰ متر بستیم که در طول مسیر فلزی یاد شده کشیده شده بود. سپس سیم را در کنار خود گرفته و شروع به یک پیاده ‌روی در ارتفاع ۴۳ متری کردیم، حرکتی که در طول سقف خانه قدیمی و قرن نوزدهمی پارلمان (Gamla riksdagshuset) در جزیره ریدار هولمن (Riddarholmen) در استکهلم انجام می ‌شد.

    پارلمان قدیمی استکهلم در سال ۱۸۳۳ افتتاح شد و تا سال ۱۹۰۵ به‌ عنوان خانه دولت سوئد فعال بود. بخش منحصر به ‌فرد و رمانتیک طراحی این بنا در بخش جلوی اسکله آن نیز با رنگ نمای نارنجی سوخته و برجک‌ هایی با رنگ سبز روشن، در سال ۱۹۱۱ به آن افزوده ‌شده و به ‌عنوان دادگاه از آن استفاده می ‌شد.

    استکهلم از ۱۴ جزیره تشکیل ‌شده است که به کمک ۵۷ پل، مسیرهای آبی و راه‌ های ویژه عبور و مرور عابران پیاده به یکدیگر متصل شده‌ اند. دیدن این مناظر از روی سقف یک بنا می ‌تواند حس واقعی جغرافیایی آبی این منطقه را به شما ارائه بدهد زاویه دیدی که حضور بر فراز ریدار هولمن برای من به ارمغان آورد، مشاهده حرکت کشتی‌ های تفریحی دریای بالتیک در مسیر بندرگاه گاملا استن (Gamla stan) که محله قدیمی و قرون‌ وسطایی استکهلم به‌ حساب می ‌آید، در سمت چپ بود. در سمت راست نیز می ‌توانستم قایق ‌هایی را مشاهده کنم که در دریاچه مالارن کناره گرفته بودند. خانه‌ هایی بارنگ‌ های زرد اخرایی و خردلی به همراه سقف ‌های زغالی‌ رنگ خود نیز موجب شده بودند تا جزایر موجود در مسیر دید من به‌ صورت زمین ‌هایی خال‌ دار و پر از خانه ‌های اسباب ‌بازی به نظر برسند.

    ما با چیزی که به نظر من آسان‌ ترین حالت برای پیاده‌ روی بود کار خود را آغاز کردیم که با بالا رفتن و پایین آمدن ‌های اندکی بر روی نردبان ‌های فلزی همراه بود و به ما زاویه دیدی زیبا از جزیره هیپستری استکهلم به نام سودرمالم را در سمت جنوب ارائه می ‌کرد.

    هنگامی‌که ۷ طبقه بالا رفته بودیم و در برابر عناصری قرار داشتیم که دل انسان را خالی می‌ کردند، باد در اطراف ما زوزه می‌ کشید و آنجا بود که بالاخره احساس راحتی با ارتفاع برای من اندکی سوال برانگیز شد. در این نقطه بود که باید به سراغ ترسناک‌ ترین مسیر پیاده ‌روی می‌ رفتم و مهارت ‌های پیاده ‌روی به کمک طناب که پیش از آن در من وجود نداشت را به چالش می‌ کشیدم. راهنمای ما که ویرلی نام داشت، پیشنهادهایی به من ارائه کرده و گفت: «بهتر است به‌ صورت کج حرکت کنی زیرا این روش، آسان‌ ترین راه است.» من به‌ صورت کج و درست مانند یک خرچنگ در حال پیاده‌ روی بر روی باریک‌ ترین لبه ‌های سقف ساختمان پارلمان بودم و حتی جرات نگاه کردن به پایین را نداشتم.

    وقتی از این مسیر عبور کردیم، بلافاصله پاداش خود را با منظره ‌ای از جزیره کونگشلمن (Kungsholmen) و ساختمان تالار شهر به نام اشتادشوست (Stadshuset) دریافت کردیم. این بنا که یکی دیگر از بناهای منحصر به ‌فرد شهر به‌ حساب می‌ آید، به‌ واسطه یک برج ۱۰۶ متری شناخته می ‌شود و هرساله مراسم جایزه نوبل در آن برگزار می‌ گردد.

    چند پله دیگر نیز بالا رفتیم و درنهایت به آخرین تکه از مسیر خود رسیدیم و به‌ سوی دریچه‌ ای که از طرق آن به سقف آمده بودیم بازگشتیم. در این مسیر بازگشت باید تعادل خود را بدون هیچ تکیه ‌گاهی بر روی مسیری حفظ می کردیم که در دو سمت آن شیروانی ‌هایی با شیب تند رو به پایین قرار داشتند و البته یک زاویه دید کامل از گاملا استن نیز در مقابل ما قرار داشت.

    این مسیر برای من بسیار خوشایند بود و درنهایت نیز با یک لبخند کاملا واضح به ویرلی نگاه کردم. پیش از آن‌که بتوانم حرفی بزنم او گفت : «می‌ دانم، دوست نداری از روی این سقف پایین بیایی.»

    این تور در ماه ‌های جولای و اوت، دو بار در طول یک روز برگزار می شود (در سایر زمان‌ های سال تنها در آخر هفته ‌ها می ‌توان از آن استفاده کرد) و ساعت انجام این دو گردش، ۱۰ صبح و ۴ بعدازظهر است. مدت‌ زمان این پیاده‌ روی، یک ساعت و ربع است و هزینه انجام آن نیز ۵۲۵ کرون سوئد (نزدیک به ۴۹ پوند انگلستان) برای هر نفر است.
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا